پرش به محتوا

بررسی نظریه قرائات سبعه در قرآن از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
مبحث قرائات سبعه از جمله مباحثی است که نفش بسزائی در اثبات اصالت [[قرآن]] و تحریف ناپذیری آن داشته و لازم است قبل از ورود در مباحث تفسیری مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد. از این‌رو همانگونه که عالمان فریقین در مباحث علوم قرآنی شان به ابعاد گوناگون این مساله پرداخته‌اند در این مقاله نیز آن‌را بعنوان یکی از مبانی تفسیری مورد بحث قرار خواهیم داد.  
مبحث قرائات سبعه از جمله مباحثی است که نفش بسزائی در اثبات اصالت [[قرآن]] و تحریف‌ناپذیری آن داشته و لازم است قبل از ورود در مباحث تفسیری مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد. ازاین‌رو همانگونه که عالمان فریقین در مباحث علوم قرآنی‌شان به ابعاد گوناگون این مساله پرداخته‌اند در این مقاله نیز آن را بعنوان یکی از مبانی تفسیری مورد بحث قرار خواهیم داد.  


==1-1- مفهوم قرائات و جایگاه آن در موضوع مبانی تفسیری قرآن ==
==1-1- مفهوم قرائات و جایگاه آن در موضوع مبانی تفسیری قرآن ==
خط ۶۴: خط ۶۴:
    
    
==6-1- خاستگاه و عوامل پیدایش اختلاف قرائات:==  
==6-1- خاستگاه و عوامل پیدایش اختلاف قرائات:==  
برغم مصونیت قرآن کریم از تحریف لفظی مواردی در آن وجود دارد که در شیوه قرائت، کتابت و اعراب‌گذاری آنها بین مصاحف اختلافاتی وجود دارد. نکته مهم آن است که بدانیم چگونه برغم دلائل متقن در مصونیت قرآن از خطر تحریف، شاهد چنین اختلافاتی هستیم.  
برغم مصونیت قرآن کریم از تحریف لفظی مواردی در آن وجود دارد که در شیوه قرائت، کتابت و اعراب‌گذاری آنها بین مصاحف اختلافاتی وجود دارد. نکته مهم آن است که بدانیم چگونه برغم دلائل متقن در مصونیت قرآن از خطر تحریف، شاهد چنین اختلافاتی هستیم.
 
در یک نگاه کلی باید گفت: بخش مهمی از اختلاف قرائات، معلول تنوع زبان، لحن و لهجه‌های گوناگون می‌باشد. از آن‌جا که وجود چنین اختلافات در بین طوائف مختلف آنسانها امری طبیعی بوده و ارتباطی به اختلافات فکری آنها ندارد در نتیجه باید اختلاف قرائات -در قرآن کریم- را نیز امری طبیعی دانست بگونه‌ای که نمی‌توان از بروز آن‌ ممانعت نمود. از طرفی پدیده اختلاف قرائات بجهت تنوع زبان و لهجه اختصاص به قرآن نداشته در حدی که می‌توان آن‌ را در تمام مکتوبات بشری سرایت داد.  
در یک نگاه کلی باید گفت: بخش مهمی از اختلاف قرائات، معلول تنوع زبان، لحن و لهجه‌های گوناگون می‌باشد. از آن‌جا که وجود چنین اختلافات در بین طوائف مختلف آنسانها امری طبیعی بوده و ارتباطی به اختلافات فکری آنها ندارد در نتیجه باید اختلاف قرائات -در قرآن کریم- را نیز امری طبیعی دانست بگونه‌ای که نمی‌توان از بروز آن‌ ممانعت نمود. از طرفی پدیده اختلاف قرائات بجهت تنوع زبان و لهجه اختصاص به قرآن نداشته در حدی که می‌توان آن‌ را در تمام مکتوبات بشری سرایت داد.  


خط ۸۵: خط ۸۳:
==2- تواتر سور و آیات قرآن:==  
==2- تواتر سور و آیات قرآن:==  


تمامی علمای فریقین در این مساله که " تواتر شرط اصلی اثبات قرآن بوده و بدون آن‌ نمی‌توان هیچ آیه و سوره‌ای را بعنوان قرآن تلقی نمود " اتفاق نظر داشته و اختلافشان به کیفیت قرائت برخی از کلمات آن‌ برمی‌گردد. بدین معنا که برخی از عالمان دینی قائل به متواتر بودن این قرائات بوده و در نتیجه همه آنها را نازل شده از ناحیه خداوند می‌دانند در حالی که بیشتر آنان متواتر بودن این قرائات را منکر بوده و معتقدند قرآن نازل شده تنها با یک قرائت بوده و قرائت‌های دیگر را نمی‌توان بعنوان قرآن و کلام الهی دانست.  
تمامی علمای فریقین در این مساله که " تواتر شرط اصلی اثبات قرآن بوده و بدون آن‌ نمی‌توان هیچ آیه و سوره‌ای را بعنوان قرآن تلقی نمود " اتفاق نظر داشته و اختلافشان به کیفیت قرائت برخی از کلمات آن‌ برمی‌گردد. بدین معنا که برخی از عالمان دینی قائل به متواتر بودن این قرائات بوده و در نتیجه همه آنها را نازل شده از ناحیه خداوند می‌دانند در حالی که بیشتر آنان متواتر بودن این قرائات را منکر بوده و معتقدند قرآن نازل شده تنها با یک قرائت بوده و قرائت‌های دیگر را نمی‌توان بعنوان قرآن و کلام الهی دانست.
 
جلال‌الدین سیوطی درکتاب " الاتقان فی علوم القرآن " نسبت به شرط تواتر در قرآن می‌نویسد:  
جلال‌الدین سیوطی درکتاب " الاتقان فی علوم القرآن " نسبت به شرط تواتر در قرآن می‌نویسد:  
اجماع قائم است بر اینکه تواتر شرط قرآنی شمردن هر چیزی است که از ناحیه خداوند متعال نازل شده است و محققین اهل سنت معتقدند حتی در کیفیت ترتیب سور و آیات نیز اجماع قائم است.  
اجماع قائم است بر اینکه تواتر شرط قرآنی شمردن هر چیزی است که از ناحیه خداوند متعال نازل شده است و محققین اهل سنت معتقدند حتی در کیفیت ترتیب سور و آیات نیز اجماع قائم است.  


این شرط – تواتر- مقتضای کتابی است که همانند قرآن معجزه عظیم پیامبر بوده و اصل دین بران قائم است چون دواعی نقلش – حتی در جزئیات آن‌ - آنچنان گسترده است که بدون آن نمی‌توان قرآن بودن چیزی را پذیرفت. ولی بسیاری از اصولیین شرط تواتر را فقط در اصل قرآن پذیرفته اما در جزئیاتی نظیر ترتیب، محل و وضع؟ قرآن این شرط را لازم نمی‌دانند. <ref>الاتقان فی علوم القرآن ج اص 209لا خلاف أن کل ما هو من القرآن یجب أن یکون متواترا فی أصله وأجزائه وأما فی محله ووضعه وترتیبه فکذلک عند محققی أهل السنة للقطع بأن العادة تقضی بالتواتر فی تفاصیل مثله لأن هذا المعجز العظیم الذی هو أصل الدین القویم والصراط المستقیم مما تتوفر الدواعی علی نقل جمله وتفاصیله فما نقل آحادا ولم یتواتر یقطع بأنه لیس من القرآن قطعا وذهب کثیر من الأصولیین إلی أن التواتر شرط فی ثبوت ما هو من القرآن بحسب أصله ولیس بشرط فی محله ووضعه وترتیبه بل یکثر فیها نقل الآحاد قیل</ref>
این شرط – تواتر- مقتضای کتابی است که همانند قرآن معجزه عظیم پیامبر بوده و اصل دین بران قائم است چون دواعی نقلش – حتی در جزئیات آن‌ - آنچنان گسترده است که بدون آن نمی‌توان قرآن بودن چیزی را پذیرفت. ولی بسیاری از اصولیین شرط تواتر را فقط در اصل قرآن پذیرفته اما در جزئیاتی نظیر ترتیب، محل و وضع؟ قرآن این شرط را لازم نمی‌دانند. <ref>الاتقان فی علوم القرآن ج اص 209لا خلاف أن کل ما هو من القرآن یجب أن یکون متواترا فی أصله وأجزائه وأما فی محله ووضعه وترتیبه فکذلک عند محققی أهل السنة للقطع بأن العادة تقضی بالتواتر فی تفاصیل مثله لأن هذا المعجز العظیم الذی هو أصل الدین القویم والصراط المستقیم مما تتوفر الدواعی علی نقل جمله وتفاصیله فما نقل آحادا ولم یتواتر یقطع بأنه لیس من القرآن قطعا وذهب کثیر من الأصولیین إلی أن التواتر شرط فی ثبوت ما هو من القرآن بحسب أصله ولیس بشرط فی محله ووضعه وترتیبه بل یکثر فیها نقل الآحاد قیل</ref>
آیةالله خوئی نیز در زمینه اتفاق مسلمانان نسبت به لزوم تواتر در ثبوت قرآن می‌فرماید:  
آیةالله خوئی نیز در زمینه اتفاق مسلمانان نسبت به لزوم تواتر در ثبوت قرآن می‌فرماید:  
همه مسلمانان باقطع نظراز مذاهب و فرق مختلفشان معتقدند که تواتز تنها طریق اثبات قرآن است بنابر‌این با خبر واحد نمی‌توان قرآن بودن آیه یا سوره‌ای را ثابت نمود. <ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 123... قد أطبق المسلمون بجمیع نحلهم ومذاهبهم علی أن ثبوت القرآن ینحصر طریقه بالتواتر.... وعلی ذلک فما کان نقله بطریق الآحاد لا یکون من القرآن قطعا.</ref>
همه مسلمانان باقطع نظراز مذاهب و فرق مختلفشان معتقدند که تواتز تنها طریق اثبات قرآن است بنابر‌این با خبر واحد نمی‌توان قرآن بودن آیه یا سوره‌ای را ثابت نمود. <ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 123... قد أطبق المسلمون بجمیع نحلهم ومذاهبهم علی أن ثبوت القرآن ینحصر طریقه بالتواتر.... وعلی ذلک فما کان نقله بطریق الآحاد لا یکون من القرآن قطعا.</ref>
خط ۱۱۹: خط ۱۱۳:
ایشان مهمترین دلیل عدم تواتر قرائات سبعه را بررسی حال قراء دانسته  
ایشان مهمترین دلیل عدم تواتر قرائات سبعه را بررسی حال قراء دانسته  
وسپس به بررسی وضعیت هریک ازآنان و راویانشان می‌پردازد. <ref>همان ص 125-147 ان الطریق الأفضل إلی إثبات عدم تواتر القراءات هو معرفة القراء أنفسهم، وطرق رواتهم، وهم سبعة قراء. وهناک ثلاثة آخرون تتم بهم العشرة، نذکرهم عقیب هؤلاء.</ref>
وسپس به بررسی وضعیت هریک ازآنان و راویانشان می‌پردازد. <ref>همان ص 125-147 ان الطریق الأفضل إلی إثبات عدم تواتر القراءات هو معرفة القراء أنفسهم، وطرق رواتهم، وهم سبعة قراء. وهناک ثلاثة آخرون تتم بهم العشرة، نذکرهم عقیب هؤلاء.</ref>
 
علامه طباطبائی  
علامه طباطبائی  
ایشان نیز ضمن استناد قول به تواتر قرائات سبع به جمهور اهل سنت آنرا معارض با اقوال برخی دیگر از عالمان اهل سنت می‌داند. <ref>القرآن فی الاسلام ص 149 ویعتقد جمهور علماء السنة بتواتر القراءات السبع، حتی فسر بعضهم الحدیث المروی عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم نزل القرآن علی سبعة أحرف بالقراءات السبع، وقد مال إلی هذا القول بعض علماء الشیعة أیضا، ولکن صرح بعض بأن هذه القراءات مشهورة ولیست بمتواترة</ref>
ایشان نیز ضمن استناد قول به تواتر قرائات سبع به جمهور اهل سنت آنرا معارض با اقوال برخی دیگر از عالمان اهل سنت می‌داند. <ref>القرآن فی الاسلام ص 149 ویعتقد جمهور علماء السنة بتواتر القراءات السبع، حتی فسر بعضهم الحدیث المروی عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم نزل القرآن علی سبعة أحرف بالقراءات السبع، وقد مال إلی هذا القول بعض علماء الشیعة أیضا، ولکن صرح بعض بأن هذه القراءات مشهورة ولیست بمتواترة</ref>
خط ۱۲۸: خط ۱۲۰:
ایشان در ادامه به نقل از مکی – یکی از عالمان علوم قرآنی - علت آنحصار قرائات به قراء سبعه را این‌گونه بیان می‌کند:  
ایشان در ادامه به نقل از مکی – یکی از عالمان علوم قرآنی - علت آنحصار قرائات به قراء سبعه را این‌گونه بیان می‌کند:  


علت اکتفا به قراء سبعه برغم وجود قراء برتر از آنان و کثرت راویان، همت ضعیف صاحبان این گزینش‌ها بود. اینان بدنبال افرادی بودند که قرائتشان موافقت با خط مصحف داشته و حفظ و ضبطشان اسانتر باشد از این‌رو در هر شهر بدنبال قاریانی بودند که علاوه بر ثقه بودن و امانتداری و ممارست طولانی در امر قرائت از ویژگی‌های خاص مذکور در قرائت – مطابقت با خط مصحف، حفظ و ضبط اسان و. . . - نیز برخوردار باشد. <ref>همان ص -150 قال- مکی -: والسبب فی الاقتصار علی السبعة مع أن فی أئمة القراء من هو أجل منهم قدرا أو مثلهم أکثر من عددهم ان الرواة عن الأئمة کانوا کثیرا جدا، فلما تقاصرت الهمم اقتصروا مما یوافق خط المصحف علی ما یسهل حفظه وتنضبط القراءة به فنظروا إلی ما اشتهر بالثقة والأمانة وطول العمر فی ملازمة القراءة به والاتفاق علی الأخذ عنه فأفردوا من کل مصر اماما واحدا ولم یترکوا مع ذلک نقل ما کان علیه الأئمة غیر هؤلاء من القراءات ولا القراءة به کقراءة یعقوب وأبی جعفر وشیبة وغیرهم</ref>  
علت اکتفا به قراء سبعه برغم وجود قراء برتر از آنان و کثرت راویان، همت ضعیف صاحبان این گزینش‌ها بود. اینان بدنبال افرادی بودند که قرائتشان موافقت با خط مصحف داشته و حفظ و ضبطشان اسانتر باشد از این‌رو در هر شهر بدنبال قاریانی بودند که علاوه بر ثقه بودن و امانتداری و ممارست طولانی در امر قرائت از ویژگی‌های خاص مذکور در قرائت – مطابقت با خط مصحف، حفظ و ضبط اسان و. . . - نیز برخوردار باشد. <ref>همان ص -150 قال- مکی -: والسبب فی الاقتصار علی السبعة مع أن فی أئمة القراء من هو أجل منهم قدرا أو مثلهم أکثر من عددهم ان الرواة عن الأئمة کانوا کثیرا جدا، فلما تقاصرت الهمم اقتصروا مما یوافق خط المصحف علی ما یسهل حفظه وتنضبط القراءة به فنظروا إلی ما اشتهر بالثقة والأمانة وطول العمر فی ملازمة القراءة به والاتفاق علی الأخذ عنه فأفردوا من کل مصر اماما واحدا ولم یترکوا مع ذلک نقل ما کان علیه الأئمة غیر هؤلاء من القراءات ولا القراءة به کقراءة یعقوب وأبی جعفر وشیبة وغیرهم</ref>
 
ایشان در بیان دیدگاه یکی دیگر از عالمان علوم قرآنی در عدم لزوم تمسک به قرائت قراء سبعه- که بمعنای عدم ثبوت تواتر ونیز عدم احراز حجیت آنها می‌باشد - اظهار می‌دارد بر لزوم تمسک به قرائات اینان و عدم جواز قرائت دیگران هیچ دلیلی ذکر نشده است.
ایشان در بیان دیدگاه یکی دیگر از عالمان علوم قرآنی در عدم لزوم تمسک به قرائت قراء سبعه- که بمعنای عدم ثبوت تواتر ونیز عدم احراز حجیت آنها می‌باشد - اظهار می‌دارد بر لزوم تمسک به قرائات اینان و عدم جواز قرائت دیگران هیچ دلیلی ذکر نشده است.  


انتخاب قراء سبعه توسط عده‌ای از متاخرین صورت گرفته است و برخی توهم عدم جواز تعدی از آنان را اظهار نموده‌اند. <ref>همان ص 151 وقال القراب فی الشافی: التمسک بقراءة سبعة من القراء دون غیرهم لیس فیه أثر ولا سنة، وانما هو من جمع بعض المتأخرین فانتشر وأوهم أنه لا تجوز الزیادة علی ذلک، وذلک لم یقل به أحد</ref>
انتخاب قراء سبعه توسط عده‌ای از متاخرین صورت گرفته است و برخی توهم عدم جواز تعدی از آنان را اظهار نموده‌اند. <ref>همان ص 151 وقال القراب فی الشافی: التمسک بقراءة سبعة من القراء دون غیرهم لیس فیه أثر ولا سنة، وانما هو من جمع بعض المتأخرین فانتشر وأوهم أنه لا تجوز الزیادة علی ذلک، وذلک لم یقل به أحد</ref>
 
نتیجه آن‌که از منظر مشهور اهل سنت قرائات سبعه متواتر بوده در حالی که از منظر مشهور بلکه جمهور امامیه و برخی از اهل سنت تواتر این قرائات قابل اثبات نمی‌باشد.
نتیجه آن‌که از منظر مشهور اهل سنت قرائات سبعه متواتر بوده در حالی که از منظر مشهور بلکه جمهور امامیه و برخی از اهل سنت تواتر این قرائات قابل اثبات نمی‌باشد.  
==4-دلائل قائلین به تواتر قرائات سبعه <ref>لازم به ذکر است که عمده مباحث قسمت 4و 5و 6و7 این فصل – فصل دهم - از کتاب ارزشمند البیان فی تفسیر القرآن آیة‌الله خوئی ره – با تغییرات مختصر – اخذ شده است.</ref>:==  
==4-دلائل قائلین به تواتر قرائات سبعه <ref>لازم به ذکر است که عمده مباحث قسمت 4و 5و 6و7 این فصل – فصل دهم - از کتاب ارزشمند البیان فی تفسیر القرآن آیة‌الله خوئی ره – با تغییرات مختصر – اخذ شده است.</ref>:==  


خط ۱۴۹: خط ۱۳۶:


شکی نیست که به اجماع مسلمین و عالمان فریقین – جز عده قلیلی از آنان - همه سور و آیات قرآنی از طریق تواتر ثابت شده است بنابر‌این تواتر یا عدم تواتر قرائات که به کیفیت اداء قاریان و کتابت کاتبان بر می‌گردد به تواتر اصل قرآن خدشه‌ای وارد نخواهد کرد چنانچه ادله نفی تواتر قرائات خدشه‌ای به تواتر قرآن وارد نمی‌کند <ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 124.... وعلی کل حال فلم یختلف المسلمون فی أن القرآن ینحصر طریق ثبوته والحکم بأنه کلام إلهی بالخبر المتواتر .وبهذا یتضح أنه لیست بین تواتر القرآن، وبین عدم تواتر القراءات أیة ملازمة، لان أدلة تواتر القرآن وضرورته لا تثبت - بحال من الأحوال – تواتر قراءاته، کما أن أدلة نفی تواتر القراءات لا تتسرب إلی تواتر القرآن بأی وجه</ref>
شکی نیست که به اجماع مسلمین و عالمان فریقین – جز عده قلیلی از آنان - همه سور و آیات قرآنی از طریق تواتر ثابت شده است بنابر‌این تواتر یا عدم تواتر قرائات که به کیفیت اداء قاریان و کتابت کاتبان بر می‌گردد به تواتر اصل قرآن خدشه‌ای وارد نخواهد کرد چنانچه ادله نفی تواتر قرائات خدشه‌ای به تواتر قرآن وارد نمی‌کند <ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 124.... وعلی کل حال فلم یختلف المسلمون فی أن القرآن ینحصر طریق ثبوته والحکم بأنه کلام إلهی بالخبر المتواتر .وبهذا یتضح أنه لیست بین تواتر القرآن، وبین عدم تواتر القراءات أیة ملازمة، لان أدلة تواتر القرآن وضرورته لا تثبت - بحال من الأحوال – تواتر قراءاته، کما أن أدلة نفی تواتر القراءات لا تتسرب إلی تواتر القرآن بأی وجه</ref>
ایشان در بخش دیگری از گفتارشان در عدم ملازمه بین این‌دو می‌فرماید:  
ایشان در بخش دیگری از گفتارشان در عدم ملازمه بین این‌دو می‌فرماید:  
از امور مسلم و قطعی آن است که تواتر قرآن، مستلزم ثبوت تواتر قرائات نمی‌باشد. زرقانی به نکته مذکور اعتراف نموده و می‌گوید: برخی نسبت به قرائات سبع مسیر افراط را پیموده و حکم به کفر منکرین تواتر این قرائات نموده‌اند چون از منظر اینان عدم تواتر قرائات، مستلزم عدم تواتر قرآن خواهد بود در حالی که این مبنا ناصحیح بوده و بین این‌دو هیچگونه ملازمه‌ای وجود ندارد. <ref>همان ص 159-160ومن الحق إن تواتر القرآن لا یستلزم تواتر القراءات. وقد اعترف بذلک الزرقانی حیث قال: یبالغ بعضهم فی الإشادة بالقراءات السبع، ویقول من زعم أن القراءات السبع لا یلزم فیها التواتر فقوله کفر، لأنه یؤدی إلی عدم تواتر القرآن جملة، ویعزی هذا الرأی إلی مفتی البلاد الأندلسیة الأستاذ أبی سعید فرج ابن لب، وقد تحیس لرأیه کثیرا وألف رسالة کبیرة فی تأیید مذهبه. والرد علی من رد علیه، ولکن دلیلة الذی استند إلیه لا یسلم. فإن القول بعدم تواتر القراءات السبع لا یستلزم القول بعدم تواتر القرآن، کیف وهناک فرق بین القرآن والقراءات السبع، بحیث یصح أن یکون القرآن متواترا فی غیر القراءات السبع، أو فی القدر الذی اتفق علیه القراء جمیعا أو فی القدر الذی اتفق علیه عدد یؤمن تواطؤهم علی الکذب قراء کانوا أو غیر قراء
از امور مسلم و قطعی آن است که تواتر قرآن، مستلزم ثبوت تواتر قرائات نمی‌باشد. زرقانی به نکته مذکور اعتراف نموده و می‌گوید: برخی نسبت به قرائات سبع مسیر افراط را پیموده و حکم به کفر منکرین تواتر این قرائات نموده‌اند چون از منظر اینان عدم تواتر قرائات، مستلزم عدم تواتر قرآن خواهد بود در حالی که این مبنا ناصحیح بوده و بین این‌دو هیچگونه ملازمه‌ای وجود ندارد. <ref>همان ص 159-160ومن الحق إن تواتر القرآن لا یستلزم تواتر القراءات. وقد اعترف بذلک الزرقانی حیث قال: یبالغ بعضهم فی الإشادة بالقراءات السبع، ویقول من زعم أن القراءات السبع لا یلزم فیها التواتر فقوله کفر، لأنه یؤدی إلی عدم تواتر القرآن جملة، ویعزی هذا الرأی إلی مفتی البلاد الأندلسیة الأستاذ أبی سعید فرج ابن لب، وقد تحیس لرأیه کثیرا وألف رسالة کبیرة فی تأیید مذهبه. والرد علی من رد علیه، ولکن دلیلة الذی استند إلیه لا یسلم. فإن القول بعدم تواتر القراءات السبع لا یستلزم القول بعدم تواتر القرآن، کیف وهناک فرق بین القرآن والقراءات السبع، بحیث یصح أن یکون القرآن متواترا فی غیر القراءات السبع، أو فی القدر الذی اتفق علیه القراء جمیعا أو فی القدر الذی اتفق علیه عدد یؤمن تواطؤهم علی الکذب قراء کانوا أو غیر قراء
</ref>
</ref>
 
2- ثبوت تواتر قرائات از پیامبر ص  
2- ثبوت تواتر قرائات از پیامبر ص  
مراد از تواتر این قرائات - در نزد قائلین به آن - تواتر از ناحیه پیامبر ص می‌باشد. بدیهی است این معنا با تواترقرائات از قراء سبع متفاوت خواهد بود چون تنها تواتر قرائات از پیامبر ص است که آثار شرعی بر آن مترتب خواهد بود.  
مراد از تواتر این قرائات - در نزد قائلین به آن - تواتر از ناحیه پیامبر ص می‌باشد. بدیهی است این معنا با تواترقرائات از قراء سبع متفاوت خواهد بود چون تنها تواتر قرائات از پیامبر ص است که آثار شرعی بر آن مترتب خواهد بود.  
خط ۱۶۵: خط ۱۵۰:


در برخی از منابع اهل سنت بر تواتر قرائات سبعه ادعای اجماع یا شهرت شده است که بعنوان نمونه دو مورد از آنها را بیان می‌کنیم:
در برخی از منابع اهل سنت بر تواتر قرائات سبعه ادعای اجماع یا شهرت شده است که بعنوان نمونه دو مورد از آنها را بیان می‌کنیم:
 
زرکشی در البرهان
زرکشی در البرهان  


از منظر ایشان قرائات سبعه در نزد جمهور متواتر بلکه مشهور بوده و آنکار اقلیتی نظیر مبرد و فاقد اعتبار است. <ref>البرهان ج 1ص 319: ... أن القراءات السبع متواترة عند الجمهور، وقیل بل مشهورة، ولا عبرة بإنکار المبرد قراءة حمزة: * (والأرحام) * و * (مصرخی) *، ولا بإنکار مغاربة النحاة کابن عصفور قراءة ابن عامر * (قتل أولادهم شرکائهم)</ref>  
از منظر ایشان قرائات سبعه در نزد جمهور متواتر بلکه مشهور بوده و آنکار اقلیتی نظیر مبرد و فاقد اعتبار است. <ref>البرهان ج 1ص 319: ... أن القراءات السبع متواترة عند الجمهور، وقیل بل مشهورة، ولا عبرة بإنکار المبرد قراءة حمزة: * (والأرحام) * و * (مصرخی) *، ولا بإنکار مغاربة النحاة کابن عصفور قراءة ابن عامر * (قتل أولادهم شرکائهم)</ref>  
خط ۱۸۳: خط ۱۶۶:


سیوطی نیز بعد از استناد قول تواتر قرائات به جمهور در رد آن می‌نویسد:
سیوطی نیز بعد از استناد قول تواتر قرائات به جمهور در رد آن می‌نویسد:
 
بهترین سخن در رد قول به تواتر قرائات از أبوالخیر بن الجزری می‌باشد. ایشان در اغاز کتاب النشر می‌نویسد:
 
بهترین سخن در رد قول به تواتر قرائات از أبوالخیر بن الجزری می‌باشد. ایشان در اغاز کتاب النشر می‌نویسد:  


هر قرائتی که واجد سه رکن: موافقت اجمالی با موازین ادبیات عرب، موافقت احتمالی با یکی از مصاحف عصر عثمان و نیز از سند صحیح برخوردار باشد قرائت صحیح بوده و رد آن جایز نیست. چنین قرائتی از مصادیق احرف سبعه‌ای است که قرآن بدان نازل شده است. بر مردم نیز قبول چنین قرائتی لازم است هر چند این قرائت خارج از قرائات سبعه یا عشره و. . . باشد. قرائاتی که فاقد یکی از ارکان سه گانه مذکور باشد ضعیف شاذ یا باطل شمرده خواهد شد هر چند از مصادیق قرائات سبعه یا برتر از آنان باشند. <ref>الاتقان ج 1ص 240 وهذا الکلام فیه نظر یعرف مما سنذکره وأحسن من تکلم فی هذا النوع إمام القراء فی زمانه شیخ شیوخنا أبوالخیر بن الجزری قال فی أول کتابه النشر: کل قراءة وافقت العربیة ولو بوجه ووافقت أحد المصاحف العثمانیة ولو احتمالا وصح سندها فهی القراءة الصحیحة التی لا یجوز ردها ولا یحل إنکارها بل هی من الأحرف السبعة التی نزل بها القرآن ووجب علی الناس قبولها سواء کانت عن الأئمة السبعة أم عن العشرة أم عن غیرهم من الأئمة المقبولین ومتی اختل رکن من هذه الأرکان الثلاثة أطلق علیها ضعیفة أو شاذة أو باطلة سواء کانت عن السبعة أم عمن هو أکبر منهم هذا هو الصحیح عند أئمة التحقیق من السلف والخلف صرح بذلک الدانی ومکی والمهدوی وأبو شامة وهو مذهب السلف الذی لا یعرف عن أحد منهم خلاف</ref>
هر قرائتی که واجد سه رکن: موافقت اجمالی با موازین ادبیات عرب، موافقت احتمالی با یکی از مصاحف عصر عثمان و نیز از سند صحیح برخوردار باشد قرائت صحیح بوده و رد آن جایز نیست. چنین قرائتی از مصادیق احرف سبعه‌ای است که قرآن بدان نازل شده است. بر مردم نیز قبول چنین قرائتی لازم است هر چند این قرائت خارج از قرائات سبعه یا عشره و. . . باشد. قرائاتی که فاقد یکی از ارکان سه گانه مذکور باشد ضعیف شاذ یا باطل شمرده خواهد شد هر چند از مصادیق قرائات سبعه یا برتر از آنان باشند. <ref>الاتقان ج 1ص 240 وهذا الکلام فیه نظر یعرف مما سنذکره وأحسن من تکلم فی هذا النوع إمام القراء فی زمانه شیخ شیوخنا أبوالخیر بن الجزری قال فی أول کتابه النشر: کل قراءة وافقت العربیة ولو بوجه ووافقت أحد المصاحف العثمانیة ولو احتمالا وصح سندها فهی القراءة الصحیحة التی لا یجوز ردها ولا یحل إنکارها بل هی من الأحرف السبعة التی نزل بها القرآن ووجب علی الناس قبولها سواء کانت عن الأئمة السبعة أم عن العشرة أم عن غیرهم من الأئمة المقبولین ومتی اختل رکن من هذه الأرکان الثلاثة أطلق علیها ضعیفة أو شاذة أو باطلة سواء کانت عن السبعة أم عمن هو أکبر منهم هذا هو الصحیح عند أئمة التحقیق من السلف والخلف صرح بذلک الدانی ومکی والمهدوی وأبو شامة وهو مذهب السلف الذی لا یعرف عن أحد منهم خلاف</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش