۸۷٬۸۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==اساتید== | ==اساتید== | ||
ادبیات عرب را در مشهد آموخت و از دروس فقه و اصول، معارف استادان بزرگی، چون حاج شیخ کاظم دامغانی، [[حاج شیخ هاشم قزوینی]] و [[حاج شیخ مجتبی قزوینی]] استفاده کرد. به خاطر استعداد سرشاری که داشت و زحمات فراوانی که تحمل کرد، مدارج و مراحل علمی را با سرعت پیمود. پس از ازدواج، عازم حوزه | ادبیات عرب را در مشهد آموخت و از دروس فقه و اصول، معارف استادان بزرگی، چون حاج شیخ کاظم دامغانی، [[حاج شیخ هاشم قزوینی]] و [[حاج شیخ مجتبی قزوینی]] استفاده کرد. به خاطر استعداد سرشاری که داشت و زحمات فراوانی که تحمل کرد، مدارج و مراحل علمی را با سرعت پیمود. پس از ازدواج، عازم حوزه علیمه قم شد و در آن شهر در محضر آیتاللهالعظمی بروجردی «قدس سره» و امام خمینی «قدس سره» حاضر شد و سرانجام با زحمات طاقت فرسا و تلاشهای پیگیر به مرحله استنباط و [[اجتهاد]] رسید. | ||
آیتالله سعیدی ضمن ادامه | آیتالله سعیدی ضمن ادامه تحصیل و تدریس طلاب، به مسافرتهای تبلیغی نیز میرفت و در آبادان به خاطر سخنرانی افشاگرانه و ضد رژیم به زندان افتاد. اما در اثر تلاش [[سید حسین بروجردی|آیتاللهالعظمی برجرودی]] «قدس سره» از زندان آزاد شد. | ||
==تبلیغ== | ==تبلیغ== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==خصوصیات اخلاقی== | ==خصوصیات اخلاقی== | ||
[[ایمان]] عمیق به [[خدا]] و [[اهل بیت]]، اخلاص، شجاعت و شهامت، | [[ایمان]] عمیق به [[خدا]] و [[اهل بیت]]، اخلاص، شجاعت و شهامت، تکلیفگرایی، نظم در امور، صبر و مقاومت، تواضع و فروتنی، تاکید بر آموزش احکام، (به گونهای که در وصیتنامه ایشان آمده است که در عوض فاتحهخوانی برای من یک مساله یاد گرفته و به آن عمل کنید) <ref>روحانی (زیارتی)، سید حمید، نهضت امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۴، ج۲، صص۶۲۱ و ۶۲۲</ref>.گشادهرویی و خوشخلقی، شوخطبعی، نوگرایی و دوری از تعصب، توجه به جوانان و بانوان، جدیت و خستگی ناپذیری، خدمات اجتماعی و دستگیری از مستمندان از جمله خصوصیات اخلاقی ایشان به شمار میآید<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۵۶ـ۷۳</ref>. | ||
ایشان درباره صبر معتقد بودند: مجموعه اسارتها و بردگیها و ذلتهایی که امت اسلامیدارد، در پرتو تحریف واژه صبر است. صبر در جامعه اسلامی آنجاها به کار برده نمیشود که در مقابل بردگیها... اسارتها... غارتگریها، صبر کردن... صبر، مقاومت کردن در برابر طاغوت زمان... است<ref>همان، ص،63</ref>. | ایشان درباره صبر معتقد بودند: مجموعه اسارتها و بردگیها و ذلتهایی که امت اسلامیدارد، در پرتو تحریف واژه صبر است. صبر در جامعه اسلامی آنجاها به کار برده نمیشود که در مقابل بردگیها... اسارتها... غارتگریها، صبر کردن... صبر، مقاومت کردن در برابر طاغوت زمان... است<ref>همان، ص،63</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
پس از آن که، حرکت روحانیت رشد یافت و در راس همه، سخنان و اعلامیههای امام خمینی «قدس سره» در همه جا شور و هیجان و قیام و انقلاب به وجود آورد، رژیم شاه امام را دستگیر نمود و در پادگان عشرت آباد، زندانی کرد. شاگردان امام، حوزههای درسی را تعطیل. و در منزل مراجع تقلید تحصّن نمودند. این تحصّن با سخنرانی آیتالله سعیدی، پس از اقامه نماز جماعت همراه بود. آن سخنرانی و مشورتها منجر به اتخاذ تصمیمی از جانب علما و فضلا و مراجع تقلید قم و سایر شهرستانها، مبنی بر هجرت به سوی تهران و اعتراض همهجانبه، علیه دستگیری امام «قدس سره» شد و رژیم شاه به هراس افتاد و پس از مدتی امام را آزاد ساخت. | پس از آن که، حرکت روحانیت رشد یافت و در راس همه، سخنان و اعلامیههای امام خمینی «قدس سره» در همه جا شور و هیجان و قیام و انقلاب به وجود آورد، رژیم شاه امام را دستگیر نمود و در پادگان عشرت آباد، زندانی کرد. شاگردان امام، حوزههای درسی را تعطیل. و در منزل مراجع تقلید تحصّن نمودند. این تحصّن با سخنرانی آیتالله سعیدی، پس از اقامه نماز جماعت همراه بود. آن سخنرانی و مشورتها منجر به اتخاذ تصمیمی از جانب علما و فضلا و مراجع تقلید قم و سایر شهرستانها، مبنی بر هجرت به سوی تهران و اعتراض همهجانبه، علیه دستگیری امام «قدس سره» شد و رژیم شاه به هراس افتاد و پس از مدتی امام را آزاد ساخت. | ||
نهضت امام خمینی «قدس سره» راه پر مخاطرهای در پیش داشت و امام مصمم بود که، تا پای جان از اسلام عزیز دفاع کند و از هیچ مانعی ترس و بیم به خود راه ندهد. آیتالله سعیدی از تصمیم و اراده | نهضت امام خمینی «قدس سره» راه پر مخاطرهای در پیش داشت و امام مصمم بود که، تا پای جان از اسلام عزیز دفاع کند و از هیچ مانعی ترس و بیم به خود راه ندهد. آیتالله سعیدی از تصمیم و اراده راسخ امام «قدس سره» و قدرت عجیب و عظمت ایشان و توکل آن بزرگوار، نیرویی تازه گرفت و راه سراسر رنج ومبارزه و خطر را با میل و اشتیاق پیمود. | ||
==ملاقات با امام خمینی== | ==ملاقات با امام خمینی== | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
ریاست اداره یکم فرمودند با توجه به اینکه قرار است نامبرده دستگیر شود لزومی به ارسال نامه فوق نیست «پرونده محمدرضا سعیدی بایگانی شود». | ریاست اداره یکم فرمودند با توجه به اینکه قرار است نامبرده دستگیر شود لزومی به ارسال نامه فوق نیست «پرونده محمدرضا سعیدی بایگانی شود». | ||
خفاشان ساواک که سالها انتظار چنین روزی را داشتند خود را آماده دستگیری فریادگر | خفاشان ساواک که سالها انتظار چنین روزی را داشتند خود را آماده دستگیری فریادگر حماسهها کردند سعیدی با دلی آکنده از درد در روز ۱۱ خرداد ماه ۱۳۴۹ پس از اتمام نماز راهی خانه شد ساعت یک بعدازظهر بود که سعیدی آماده استراحت و صرف نهار شد که جلادان پهلوی به منزل او یورش بردند تا او را آماده قربانی کردن در پای خدایان زور و خدایان زر کمپانیهای غربی و راکفلرها کنند. | ||
ساواک دست به کاری بی سابقه در تاریخ جنایت خود و تاریخ دستگیری آزادمردان در جهان زد. | ساواک دست به کاری بی سابقه در تاریخ جنایت خود و تاریخ دستگیری آزادمردان در جهان زد. | ||
۱۰ روز فقط ۱۰ روز از تاریخ دستگیری تا شهادت نشان از سالها خشم اندوخته دستگاه و خروش بی پایان سعیدی و نشان ناامیدی ساواک از خاموش کردن این فریاد بود. | ۱۰ روز فقط ۱۰ روز از تاریخ دستگیری تا شهادت نشان از سالها خشم اندوخته دستگاه و خروش بی پایان سعیدی و نشان ناامیدی ساواک از خاموش کردن این فریاد بود. | ||
عقربه ساعت ۹ شب چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ را نشان میداد بعضی از سلولهایی که در مجاورت سلول سعیدی در زندان قزل قلعه قرار داشت عمدا باز نگه داشته بودند که ناگهان برق زندان خاموش شد. | عقربه ساعت ۹ شب چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ را نشان میداد بعضی از سلولهایی که در مجاورت سلول سعیدی در زندان قزل قلعه قرار داشت عمدا باز نگه داشته بودند که ناگهان برق زندان خاموش شد. | ||
وحشت سراپای زندانیان را فرا میگیرد رفت و آمد در راهرو زندان شروع و مسیر | وحشت سراپای زندانیان را فرا میگیرد رفت و آمد در راهرو زندان شروع و مسیر گامهای جلادان تا سلول سعیدی امتداد دارد که ناگهان صدای کشمکش از سلول سعیدی با فریاد او به پایان میرسد. | ||
جلادان مسیر آمدن را بار دیگر طی میکنند و سکوتی مرموز راهرو زندان را فرا میگیرد با روشن شدن برق زندانیان از | جلادان مسیر آمدن را بار دیگر طی میکنند و سکوتی مرموز راهرو زندان را فرا میگیرد با روشن شدن برق زندانیان از سلولها بیرون میریزند و به سوی سلول سعیدی میروند و با پیکر بیجان سعیدی در حالی که عمامه سیاه او به دور گردنش پیچیده شده بود روبرو میگردند، بغض زندانیان میترکد، فریاد باز هم فریاد. | ||
==شهادت== | ==شهادت== | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
فاتحه سعیدی به طولانیترین فاتحه در نجف اشرف مبدل شد. امام مخارج فاتحه سعیدی را بر عهده گرفت و چهل شب خود صاحب عزای سعیدی شد و پیامی را برای فضلا و محصلین حوزه علمیه فرستاد که در پایان آن آمده است. | فاتحه سعیدی به طولانیترین فاتحه در نجف اشرف مبدل شد. امام مخارج فاتحه سعیدی را بر عهده گرفت و چهل شب خود صاحب عزای سعیدی شد و پیامی را برای فضلا و محصلین حوزه علمیه فرستاد که در پایان آن آمده است. | ||
من قتل فجیع این سید بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد به ملت اسلام عموما و خصوصا به ملت ایران تعزیت میدهم از خداوند متعال رفع ید دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت مینمایم. سفاکان و کوردلان که تحمل این همه عظمت و بزرگی را نداشتند چندین شب برق «مسجد عمران» مسجدی که در آن امام و یارانش در سوگ سعیدی نشسته بودند همانند شبی که سعیدی در مسجد «امام موسی بن جعفر علیهالسلام» به سخن مینشست و شبی که در زندان «قزل قلعه» به معراج رفت خاموش کردند. غافل از اینکه نور سعیدی هرگز با خاموش شدن برق به خاموشی نمیگراید، مردی که سکوت را زیر دستان فریاد خفه کرد و مرگ را زیر | من قتل فجیع این سید بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد به ملت اسلام عموما و خصوصا به ملت ایران تعزیت میدهم از خداوند متعال رفع ید دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت مینمایم. سفاکان و کوردلان که تحمل این همه عظمت و بزرگی را نداشتند چندین شب برق «مسجد عمران» مسجدی که در آن امام و یارانش در سوگ سعیدی نشسته بودند همانند شبی که سعیدی در مسجد «امام موسی بن جعفر علیهالسلام» به سخن مینشست و شبی که در زندان «قزل قلعه» به معراج رفت خاموش کردند. غافل از اینکه نور سعیدی هرگز با خاموش شدن برق به خاموشی نمیگراید، مردی که سکوت را زیر دستان فریاد خفه کرد و مرگ را زیر گامهای شهادت کشت. | ||
==پیام شهید درباره | ==پیام شهید درباره حضرت امام خمینی قدس سره == | ||
آیتالله سعیدی علاقه و ارادت خاصی نسبت به حضرت امام خمینی «قدس سره» داشت و درباره امام گفته بود:«به خدا سوگند، اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطره | آیتالله سعیدی علاقه و ارادت خاصی نسبت به حضرت امام خمینی «قدس سره» داشت و درباره امام گفته بود:«به خدا سوگند، اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطره خونم، نام مقدس خمینی را خواهید یافت.»«حضرت امام شبیهترین عالمان نسبت به ولی الله، امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) و آباء طاهرینش میباشد.»«مرا بگیرید و به بند و حبس کشید، تا آن وقت از من سلب مسؤولیت شود، چه اگر آزاد باشم، فریاد میزنم، حقایق را میگویم و افشاگری میکنم. من این لباس را پوشیدهام و از بیتالمال امرار معاش میکنم، که پاسدار اسلام و وفادار به رهبرم، امام خمینی باشم.... بنابراین باید فریاد بزنم و جز این چارهای ندارم.» | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:ایران]] |