۸۷٬۸۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
}} | }} | ||
'''خطابیه از''' «[[غلات|غلاة]]» و پیرو ابوالخطاب محمدبنمقلاص بنراشد بودند. کنیه وی اسماعیل یا ابوطیاب بود. وی از غلاة شیعه و دستاندرکاران امامت [[اسماعیل بن جعفر|اسماعیلبنجعفر]] بود. [[محمد بن عمر کشی|کشّی]] روایت میکند که [[جعفر بن محمد ( | '''خطابیه از''' «[[غلات|غلاة]]» و پیرو ابوالخطاب محمدبنمقلاص بنراشد بودند. کنیه وی اسماعیل یا ابوطیاب بود. وی از غلاة شیعه و دستاندرکاران امامت [[اسماعیل بن جعفر|اسماعیلبنجعفر]] بود. [[محمد بن عمر کشی|کشّی]] روایت میکند که [[جعفر بن محمد (صادق)|امام جعفر صادق]] (ع) فرمود: «لعن اللّه اباالخطاب و لعن اللّه من قتل معه و لعن اللّه من بقی منهم و لعن اللّه من دخل قلبه رحمة لهم.» <ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج 2، ص 584</ref> | ||
== شرح حال == | == شرح حال == | ||
ابوالخطاب در کار امامت اسماعیل بن جعفر دست داشت و نخست از اصحاب [[محمد بن علی (باقر العلوم)]] (ع) و [[جعفر بن محمد ( | ابوالخطاب در کار امامت اسماعیل بن جعفر دست داشت و نخست از اصحاب [[محمد بن علی (باقر العلوم)]] (ع) و [[جعفر بن محمد (صادق)|امام جعفر صادق]] (ع) بود. [[ابو حاتم رازی|ابو حاتم رازی]] در کتاب «الزینة» که از تألیفات قرن چهارم هجری است، نام ابوالخطاب را جزء مؤسسان [[اسماعیلیه|اسماعیلیه]] آورده است. در آثار اسماعیلیه در دو کتاب به تفصیل از عقاید ابوالخطاب سخن رفته است. نخست کتاب مشهور «امالکتاب» است که از کتابهای سرّی و مقدس اسماعیلیان آسیای میانه میباشد که ولادیمیر ایوانف آن را کشف و به طبع رسانید. در این کتاب ابوالخطاب مقامی بلند دارد و از او بهعنوان مؤسس فرقه اسماعیلیه یاد و در عظمت مانند [[سلمان فارسی]] دانسته شده است. کتاب بعدی با عنوان «نصیریه» میباشد که درباره ابوالخطاب مطالبی بیان شده است. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 182 </ref> [[نوبختی|نوبختی]] و [[ابی خلف اشعری|ابی خلف اشعری]] و [[محمد بن عمر کشی|کشّی]]، نخستین کسانی هستند که در کتابهای خود درباره گزافهگوییهای ابوالخطاب و یارانش سخن گفتهاند. [[محمد بن عبدالکریم شهرستانی|عبدالکریم شهرستانی]] میگوید: ابوالخطاب امامان را نخست پیامبر و سپس خدا میپنداشت و به الوهیت جعفربنمحمد (ع) و پدرانش قائل بود و میگفت که امام جعفر صادق (ع) خدای روزگار خویش است و او آن کسی نیست که وی را حس میکنند و از وی روایت میکنند، چون از عالم بالا به این جهان نزول کرده و به صورت انسان مجسم شده است. <ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 182 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref> | ||
== تغییر در اعتقادات == | == تغییر در اعتقادات == |