۸۷٬۷۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==نام و تبار== | ==نام و تبار== | ||
از تاریخ تولد جابر و نام پدر و مادر وی مطلبی در دسترس نیست. اما گفتهاند نسب وی به خاندان جُعفی، از خاندانهای مشهور یمنی ساکن در [[کوفه]] از طایفه جُعفه از قبیله مَذحِج میرسد که از [[یمن]] به کوفه کوچ کردند<ref>سمعانی، الانساب، ۱۴۰۸ق، ج ۲، ص۴۷ و ۴۸</ref>. | از تاریخ تولد جابر و نام پدر و مادر وی مطلبی در دسترس نیست. اما گفتهاند نسب وی به خاندان جُعفی، از خاندانهای مشهور یمنی ساکن در [[کوفه]] از طایفه جُعفه از قبیله مَذحِج میرسد که از [[یمن]] به کوفه کوچ کردند<ref>سمعانی، الانساب، ۱۴۰۸ق، ج ۲، ص۴۷ و ۴۸</ref>. | ||
[[نجاشی]] از عالمان رجالی [[شیعه]] از او با کنیه «ابوعبدالله» و «ابومحمد» یاد میکند<ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۵۶ق، ص۱۲۸</ref>.برخی نیز کنیه او را «ابویزید» گفتهاند<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ۱۴۰۶ق، ج ۲، ص۲۱۰</ref>. | [[نجاشی]] از عالمان رجالی [[شیعه]] از او با کنیه «ابوعبدالله» و «ابومحمد» یاد میکند<ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۵۶ق، ص۱۲۸</ref>.برخی نیز کنیه او را «ابویزید» گفتهاند<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ۱۴۰۶ق، ج ۲، ص۲۱۰</ref>. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۵: | ||
==اعتبار== | ==اعتبار== | ||
در میان عالمان رجالی [[شیعه]] و [[سنی]]، جابر به علت اعتقادات مذهبی هم مدح و هم ذم شده است. نجاشی در وثاقت او شک کرده و او را مختلط میداند<ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۵۶ق، ص۱۲۸</ref>. | در میان عالمان رجالی [[شیعه]] و [[سنی]]، جابر به علت اعتقادات مذهبی هم مدح و هم ذم شده است. نجاشی در وثاقت او شک کرده و او را مختلط میداند<ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۵۶ق، ص۱۲۸</ref>. | ||
[[شیخ مفید]] او را از عالمانی میداند که ذم و طعنی درباره وی نیست <ref>الرساله العددیه، مجموعه مصنفات شیخ مفید</ref>. | [[شیخ مفید]] او را از عالمانی میداند که ذم و طعنی درباره وی نیست <ref>الرساله العددیه، مجموعه مصنفات شیخ مفید</ref>. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۰: | ||
==ورود به مدینه و دیدار با امام باقر(ع)== | ==ورود به مدینه و دیدار با امام باقر(ع)== | ||
بر طبق گزارشی که از قول جابر نقل شده، وی در نخستین دیدار با امام باقر(ع)، خود را کوفی و از خاندان جعفی معرفی نموده و انگیزهاش از سفر به مدینه را آموختن علم از ایشان بیان کرده است. امام در این دیدار دو کتاب به جابر داد و از او خواست تا مطالب یکی از این دو کتاب را در زمانِ حکومت [[بنی امیه|بنیامیه]] فاش نسازد<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۴۰۴ق، ج ۲، ص۴۳۸</ref>. امام باقر (ع) همچنین در دو وصیت خویش به جابر، سفارشات مهمی به او کرد<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۳۶۶ش، ص۲۸۴ – ۲۸۷</ref>. | بر طبق گزارشی که از قول جابر نقل شده، وی در نخستین دیدار با امام باقر(ع)، خود را کوفی و از خاندان جعفی معرفی نموده و انگیزهاش از سفر به مدینه را آموختن علم از ایشان بیان کرده است. امام در این دیدار دو کتاب به جابر داد و از او خواست تا مطالب یکی از این دو کتاب را در زمانِ حکومت [[بنی امیه|بنیامیه]] فاش نسازد<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۴۰۴ق، ج ۲، ص۴۳۸</ref>. امام باقر (ع) همچنین در دو وصیت خویش به جابر، سفارشات مهمی به او کرد<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۳۶۶ش، ص۲۸۴ – ۲۸۷</ref>. | ||
امام صادق(ع) نیز بر جابر رحمت فرستاد و او را تأیید نمود و منزلت او را نزد خویش به منزلت [[سلمان فارسی]] نزد [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) | امام صادق(ع) نیز بر جابر رحمت فرستاد و او را تأیید نمود و منزلت او را نزد خویش به منزلت [[سلمان فارسی]] نزد [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) | ||
خط ۴۸: | خط ۴۵: | ||
==مشایخ و راویان== | ==مشایخ و راویان== | ||
نام مشایخ جابر و کسانی که از او روایت کردهاند در میان کتب رجالی شیعه<ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۸</ref> <ref>اردبیلی، جامع الرواة، مکتبة المحمدی، ج۱، ص۱۱۴</ref>. | نام مشایخ جابر و کسانی که از او روایت کردهاند در میان کتب رجالی شیعه<ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۸</ref> <ref>اردبیلی، جامع الرواة، مکتبة المحمدی، ج۱، ص۱۱۴</ref>. | ||
و اهل سنت<ref>مزی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۴۶۶ و ۴۶۷</ref>. آمده است. [[ثوریه|سفیان ثوری]]، شعبة و حسن بن صالح از جمله کسانیاند که از او روایت کردهاند<ref>رازی، الجرح و التعدیل، ۱۲۷۱ق، ج۲، ص۴۹۷ و۴۹۸؛ ابن قتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۴۸۰</ref>. | و اهل سنت<ref>مزی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۴۶۶ و ۴۶۷</ref>. آمده است. [[ثوریه|سفیان ثوری]]، شعبة و حسن بن صالح از جمله کسانیاند که از او روایت کردهاند<ref>رازی، الجرح و التعدیل، ۱۲۷۱ق، ج۲، ص۴۹۷ و۴۹۸؛ ابن قتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۴۸۰</ref>. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
شیخ طوسی او را یکی از صاحبان اصول اربعمأة و صاحب تفسیر میداند<ref>طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۹۵</ref>.نجاشی برای وی کتب بسیاری نظیر تفسیر، کتاب نوادر، کتاب جمل، کتاب صفین، کتاب نهروان، مقتل امیرالمؤمنین(ع) و مقتل الحسین(ع) را میشمرد<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹</ref>. | شیخ طوسی او را یکی از صاحبان اصول اربعمأة و صاحب تفسیر میداند<ref>طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۹۵</ref>.نجاشی برای وی کتب بسیاری نظیر تفسیر، کتاب نوادر، کتاب جمل، کتاب صفین، کتاب نهروان، مقتل امیرالمؤمنین(ع) و مقتل الحسین(ع) را میشمرد<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹</ref>. | ||
خط ۶۱: | خط ۵۷: | ||
{{علمای اسلام}} | {{علمای اسلام}} | ||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:محدثان شیعه]] | [[رده:محدثان شیعه]] |