confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
== آغاز فعالیت == | == آغاز فعالیت == | ||
جبهه آزادیبخش ملی در 10 آبان 1333/ اول نوامبر 1954، در بیانیهای، اهداف داخلی و خارجی خود را اعلام کرد. اهداف داخلیعبارت بودند از: برپایی حکومت دموکراتیک برطبق مبانی اسلامی و برقراری استقلال | جبهه آزادیبخش ملی در 10 آبان 1333/ اول نوامبر 1954، در بیانیهای، اهداف داخلی و خارجی خود را اعلام کرد. اهداف داخلیعبارت بودند از: | ||
* برپایی حکومت دموکراتیک برطبق مبانی اسلامی و برقراری استقلال ملی؛ | |||
* احترام به تمام آزادیهای اساسی بدون هیچگونه تبعیض نژادی یا مذهبی؛ | |||
* زدودن فساد و تباهی از چهره انقلاب؛ | |||
* گسترش انقلاب الجزایر در عرصه بینالمللی نیز اتحاد کشورهای شمالی آفریقا با محوریت اسلامی ـ عربی و پیوند نزدیک با حامیان انقلاب [[الجزایر]] در جامعه بینالمللی، به ویژه در سازمانمللمتحد، از مهمترین اهداف خارجی جبهه بود. | |||
در این بیانیه همچنین نوشته شده بود که در صورت پذیرش حق تعیین سرنوشت مردم [[الجزایر]] و استقلال کشور، جبهه نیز آماده است تا بحران [[الجزایر]] را به روشهای دموکراتیک و مسالمتآمیز رفع نماید<ref>رودی، ص 159ـ160؛ بوحوش، ص 576 ـ579؛ شیخ نوری، ص 159ـ 160</ref>. | |||
فرانسوا | [[فرانسوا میتران]]، وزیر کشور وقت [[فرانسه]]، در پاسخ به این بیانیه گفت الجزایر جزئی از [[فرانسه]] است و این کشور حاکمیتی جز حاکمیت خود را بر الجزایر به رسمیت نمیشناسد<ref>بوحوش، ص 405؛ دژاردن، ص 331</ref>. | ||
با انتشار بیانیه جبهه آزادیبخش الجزایر، بسیاری از سازمانها و گروههای سیاسی فعال در [[الجزایر]]، در 1335ش/ آوریل 1956 به جبهه ملحق شدند، از جمله [[جمعیت العلماءالمسلمین]]، اتحادیه کارگران مسلمان، سازمان دانشجویان مسلمان شمال آفریقا، و اتحادیه دموکراتیک بیانیه [[الجزایر]]<ref>اوزگان، ص 199ـ200؛ عسلی، ص 21؛ آژرون، ص 131</ref> . | |||
با | با اتحاد و ائتلاف دیگر تشکلهای انقلابی [[الجزایر]] به رهبری [[احمد بن بلا|احمدبن بلا]]، در 29 [[مرداد]] 1335/ 20 اوت 1956 همایش مخفی جبهه در منطقه صومام شکل گرفت. همچنین کمیته اجرایی و شورای ملی انقلاب [[الجزایر]] از نمایندگان سراسر [[الجزایر]] تشکیل شد تا به عنوان عالیترین مرجع اجرایی انقلاب، اداره امور را برعهده گیرد<ref>اوزگان، همانجا؛ بوحوش، ص 391ـ397؛ آژرون، ص 131ـ 132</ref> دولت [[فرانسه]] نیز برای سرکوب قیام [[الجزایر]] تلاش نمود تا کمکهای خارجی به جبهه را قطع کند. | ||
در [[آبان]] 1335/ اکتبر 1956، منازعه [[فرانسه]]، [[انگلیس]] و [[اسرائیل(فلسطین اشغالی)]] با [[جمال عبدالناصر]] - که از حامیان جبهه آزادیبخش ملی [[الجزایر]] به شمار میآمد - در قطع ارتباط جبهه با کشورهای خارجی، بینتیجه بود و حتی بحران سوئز سبب شد تا حمایت دیگر دولتهای تازه استقلالیافته و غیرمتعهد، از جبهه بیشتر شود<ref>بیل و لیدن، ص 148ـ242؛ شریط و میلی، ص 291ـ292؛ صدر، ص 22؛ سوئز</ref>. | |||
پس از برگزاری همایش مخفی جبهه در صومام، برنامه تشکیل جمهوری [[الجزایر]] سازماندهی شد. این برنامه در چارچوب اصول پیشنهادی رهبران جبهه و با هدف مبارزه مسلحانه با اشغالگران تعیین گردید و تأسیس جمهوری سوسیال دموکرات [[الجزایر]] در دستور کار آن بود. | پس از برگزاری همایش مخفی جبهه در صومام، برنامه تشکیل جمهوری [[الجزایر]] سازماندهی شد. این برنامه در چارچوب اصول پیشنهادی رهبران جبهه و با هدف مبارزه مسلحانه با اشغالگران تعیین گردید و تأسیس جمهوری سوسیال دموکرات [[الجزایر]] در دستور کار آن بود. | ||
در پی برگزاری این همایش در 1335 ش/ اکتبر 1956، با مقامات [[فرانسه]] در مغرب مذاکراتی شد و در 30 مهر /22 اکتبر همان سال نیروی هوایی [[فرانسه]]، بنبلا و چهار تن از رهبران اصلی جبهه را در راه بازگشت از رباط به [[تونس]] ربودند | در پی برگزاری این همایش در 1335 ش/ اکتبر 1956، با مقامات [[فرانسه]] در [[مراکش|مغرب]] مذاکراتی شد و در 30 مهر /22 اکتبر همان سال نیروی هوایی [[فرانسه]]، بنبلا و چهار تن از رهبران اصلی جبهه را در راه بازگشت از رباط به [[تونس]] ربودند<ref>حربی، ص 159؛ اسعدی، ج 1، ص 146؛ آژرون، ص 132</ref>. | ||
فرحات عباس و دوستانش در غیاب | [[فرحات عباس|فرحات عباس]] و دوستانش در غیاب [[احمد بن بلا|بنبلا]]، رهبری تشکیلات جبهه را به عهده گرفتند. | ||
آنان با صدور اعلامیه، دستگیری پنج تن از رهبران سیاسی ـ نظامی جبهه را محکوم و تأکید کردند تا کسب استقلال و آزادی به مبارزه خود ادامه خواهند داد. ژنرال دوگل پس از روی کار آمدن (1337 ش/ 1958) در [[فرانسه]]، به سبب تشدید | آنان با صدور اعلامیه، دستگیری پنج تن از رهبران سیاسی ـ نظامی جبهه را محکوم و تأکید کردند تا کسب استقلال و آزادی به مبارزه خود ادامه خواهند داد. [[ژنرال دوگل]] پس از روی کار آمدن (1337 ش/ 1958) در [[فرانسه]]، به سبب تشدید ناآرامیها در [[الجزایر]]، به اقدام نظامی متوسل شد و حدود پانصد هزار تن از نظامیان [[فرانسه]] را علیه جبهه آزادیبخش ملی به کار گرفت<ref>بوحوش، ص 429ـ431؛ اسعدی، ج 1، ص 146ـ147</ref>. | ||
ارتش آزادیبخش ملی [[الجزایر]] نیز به دو بخش درون مرزی و برون مرزی تقسیم شد. ارتش درون مرزی متشکل از گروههای نظامی بود که | ارتش آزادیبخش ملی [[الجزایر]] نیز به دو بخش درون مرزی و برون مرزی تقسیم شد. ارتش درون مرزی متشکل از گروههای نظامی بود که بهطور نامنظم و پراکنده در داخل کشور مبارزه میکردند و ارتش برونمرزی در [[مراکش]] و [[تونس]] دارای فرماندهی واحد و تشکیلات منسجم و مجهز به سلاحهای جدید بود و رهبری آن را [[بو مدین هواری|هُواری بومِدیَن]] برعهده داشت. | ||
در مجموع، 90% از کل نیروهای نظامی را دهقانان و کشاورزان تشکیل میدادند | در مجموع، 90% از کل نیروهای نظامی را دهقانان و کشاورزان تشکیل میدادند<ref>روآ، ص 102؛ ازغندی، ص 71ـ73</ref>. | ||
در 13 تیر 1337/ 4 ژوئن 1958، ژنرال دوگل به [[الجزایر]] رفت و در سخنرانی خود در مقابل کاخ دولت در [[الجزایر]]، خواستار مصالحه شد و بر وجود ملت [[الجزایر]] و حق آنان برای تعیین سرنوشت خویش تأکید نمود | در 13 [[تیر]] 1337/ 4 ژوئن 1958، ژنرال دوگل به [[الجزایر]] رفت و در سخنرانی خود در مقابل کاخ دولت در [[الجزایر]]، خواستار مصالحه شد و بر وجود ملت [[الجزایر]] و حق آنان برای تعیین سرنوشت خویش تأکید نمود<ref>بوحوش، ص 432؛ آژرون، ص 136ـ137</ref>. | ||
در 28 شهریور 1337/ 19 سپتامبر 1958، جبهه آزادیبخش [[الجزایر]]، دولت موقت در تبعید را تشکیل داد و شورای ملی انقلاب و اعضای دولت موقت جمهوری [[الجزایر]] نیز انتخاب شدند. | در 28 [[شهریور]] 1337/ 19 سپتامبر 1958، جبهه آزادیبخش [[الجزایر]]، دولت موقت در [[تبعید]] را تشکیل داد و شورای ملی انقلاب و اعضای دولت موقت جمهوری [[الجزایر]] نیز انتخاب شدند. | ||
[[فرحات عباس]] نخست وزیر یا رئیس دولت و کریم بِلْقاسم نایب رئیس یا معاون اول نخستوزیر شد | [[فرحات عباس|فرحات عباس]] نخست وزیر یا رئیس دولت و کریم بِلْقاسم نایب رئیس یا معاون اول نخستوزیر شد<ref>بوحوش، ص 475ـ476؛ ازغندی، ص 79ـ80</ref>. | ||
در 13 آبان 1339/ 4 نوامبر 1960، ژنرال دوگل در یک سخنرانی تاریخی تولد [[الجزایر]] را اعلام، و تأکید نمود که در راه صلح در [[الجزایر]] کوشش خواهد کرد <ref>بوحوش، ص 523 ـ524</ref> | در 13 [[آبان]] 1339/ 4 نوامبر 1960، ژنرال دوگل در یک سخنرانی تاریخی تولد [[الجزایر]] را اعلام، و تأکید نمود که در راه صلح در [[الجزایر]] کوشش خواهد کرد<ref>بوحوش، ص 523 ـ524</ref>. | ||
در 19ـ24 آذر 1339/ 10ـ 15 دسامبر 1960، میلیونها تن از مردم [[الجزایر]] در حمایت از جبهه آزادیبخش، تظاهرات کردند و صدها تن از آنان کشته شدند | در 19ـ24 [[آذر]] 1339/ 10ـ 15 دسامبر 1960، میلیونها تن از مردم [[الجزایر]] در حمایت از جبهه آزادیبخش، تظاهرات کردند و صدها تن از آنان کشته شدند<ref>بوحوش، ص449؛ رودی، ص174؛ ازغندی، ص 81</ref>. | ||
در پی کشتار مردم [[الجزایر]]، سازمان ملل متحد حق استقلال مردم [[الجزایر]] را به رسمیت شناخت، ولی حکومت [[فرانسه]] بر حفظ حاکمیت خویش در [[الجزایر]] پافشاری میکرد. در [[فرانسه]] نیز دربارهجنگ با | در پی کشتار مردم [[الجزایر]]، سازمان ملل متحد حق استقلال مردم [[الجزایر]] را به رسمیت شناخت، ولی حکومت [[فرانسه]] بر حفظ حاکمیت خویش در [[الجزایر]] پافشاری میکرد. در [[فرانسه]] نیز دربارهجنگ با الجزایریها اختلافات بالا گرفته بود. [[حزب کمونیست فرانسه]] نیز که از 1333 ش/1954 نسبت به انقلاب الجزایر موضعی انتقادی داشت، ادامه فعالیتهای استعماری دولت [[فرانسه]] را علیه [[الجزایر]] محکوم نموده و شرکت اعضای خود را در هر نوع فعالیت برضد [[الجزایر]] ممنوع کرد. | ||
نیروهای چپگرا و روشنفکر و خانوادههای سربازان فرانسوی در [[الجزایر]] نیز از ژنرال دوگل به شدت انتقاد میکردند. جنگ | نیروهای چپگرا و روشنفکر و خانوادههای سربازان فرانسوی در [[الجزایر]] نیز از ژنرال دوگل به شدت انتقاد میکردند. جنگ الجزایر سبب بیثباتی سیاسی و بروز بحرانهای اقتصادی و مالی در [[فرانسه]] گردیده بود<ref>براگینسکی، ص 56؛ ازغندی، ص 119ـ 125؛ مجیدی سورکی، ص 89، 92؛ نیز رجوع کنید بهصدر، ص 31ـ32</ref>. | ||
در 1340 ش/ 1961، تظاهرات گستردهای در [[مغرب]]، [[لیبی]]، [[سودان]]، [[مصر]]، [[سوریه]] و [[عراق]] انجام شد که در اعلام آمادگی دولت [[ژنرال دو گل]] برای پذیرش مذاکره جهت خاتمه دادن به جنگ تأثیر به سزایی داشت | در 1340 ش/ 1961، تظاهرات گستردهای در [[مغرب]]، [[لیبی]]، [[سودان]]، [[جمهوری عربی مصر|مصر]]، [[سوریه]] و [[عراق]] انجام شد که در اعلام آمادگی دولت [[ژنرال دو گل]] برای پذیرش مذاکره جهت خاتمه دادن به جنگ تأثیر به سزایی داشت<ref>مرل، ص 236ـ244؛ ازغندی، ص 113</ref>. | ||
دوگل، برای بر طرف شدن بحران | دوگل، برای بر طرف شدن بحران الجزایر، سه راه حل پیشنهاد کرد: وابستگی کامل [[الجزایر]] به [[فرانسه]] ولی با حکومتی ظاهراً خودمختار، تقسیم و تجزیه [[الجزایر]] به دو بخش اروپایی و عرب مسلمان، و تشکیل دولتی تحت قیمومت [[فرانسه]]<ref>صدر، ص34ـ 38؛ مرل، ص 13ـ14؛ براگینسکی، ص 54</ref>. | ||
دولت [[فرانسه]] در 18 دی 1339/ 8 ژانویه 1961 مسئله لزوم تعیین سرنوشت مردم [[الجزایر]] را به همهپرسی گذاشت که در حدود 60% در رأیگیری شرکت کردند | دولت [[فرانسه]] در 18 دی 1339/ 8 ژانویه 1961 مسئله لزوم تعیین سرنوشت مردم [[الجزایر]] را به همهپرسی گذاشت که در حدود 60% در رأیگیری شرکت کردند<ref>آژرون، ص141؛ بوحوش، ص525</ref>. | ||
پس از آن دولت [[فرانسه]] کوشید تا از طریق سوئیس با دولت موقت [[الجزایر]] دربارهتشکیل دولت مستقل ولی وابسته به حکومت مرکزی مذاکره کند، ولی نظامیان عالی رتبه [[فرانسه]] در [[الجزایر]] در 2ـ6 اردیبهشت 1340/22ـ26 آوریل 1961 اعتراض نموده و اقدام به کودتا کردند، اما اکثر قوای ارتش از آن حمایت نکردند و کودتا شکست خورد. <ref>بوحوش، ص 529</ref> | پس از آن دولت [[فرانسه]] کوشید تا از طریق سوئیس با دولت موقت [[الجزایر]] دربارهتشکیل دولت مستقل ولی وابسته به حکومت مرکزی مذاکره کند، ولی نظامیان عالی رتبه [[فرانسه]] در [[الجزایر]] در 2ـ6 اردیبهشت 1340/22ـ26 آوریل 1961 اعتراض نموده و اقدام به کودتا کردند، اما اکثر قوای ارتش از آن حمایت نکردند و کودتا شکست خورد. <ref>بوحوش، ص 529</ref> | ||
پس از آن نیروهای تندرو در ارتش [[فرانسه]] سازمان ارتش سرّی را پایهگذاری کردند و درصدد قتل عام مردم [[الجزایر]] بر آمدند. آنها با اقدامات تروریستی مصمم بودند مذاکرات صلح بین جمهوری پنجم [[فرانسه]] و دولت موقت جمهوری [[الجزایر]] را به بنبست بکشانند. <ref>خسروشاهی، ص 39ـ41؛ مرل، ص 19؛ شریط و میلی، ص308ـ313؛ آژرون، ص 142</ref>؛ اما در 28 اردیبهشت 1341/ 18 مارس 1962 نمایندگان دولت موقت جمهوری [[الجزایر]] (کریم بلقاسم و بنیوسفبنخدّه) و نماینده رئیسجمهور [[فرانسه]] (لوئی ژوکس) قرارداد اویان را امضا کردند. | پس از آن نیروهای تندرو در ارتش [[فرانسه]] سازمان ارتش سرّی را پایهگذاری کردند و درصدد قتل عام مردم [[الجزایر]] بر آمدند. آنها با اقدامات تروریستی مصمم بودند مذاکرات صلح بین جمهوری پنجم [[فرانسه]] و دولت موقت جمهوری [[الجزایر]] را به بنبست بکشانند. <ref>خسروشاهی، ص 39ـ41؛ مرل، ص 19؛ شریط و میلی، ص308ـ313؛ آژرون، ص 142</ref>؛ اما در 28 اردیبهشت 1341/ 18 مارس 1962 نمایندگان دولت موقت جمهوری [[الجزایر]] ([[کریم بلقاسم]] و [[بن یوسف بن خده|بنیوسفبنخدّه]]) و نماینده رئیسجمهور [[فرانسه]] (لوئی ژوکس) قرارداد اویان را امضا کردند. | ||
بخش اول این قرارداد شامل آتشبس میشد که از 29 اردیبهشت 1341/ 19 مارس 1962 قابل اجرا بود. براساس مفاد دیگر این قرارداد، [[الجزایر]] حقوق سیاسی و اقتصادی مهاجران اروپایی را به رسمیت میشناخت و در مقابل [[فرانسه]] را متعهد میکرد به [[الجزایر]] استقلال دهد به شرط اینکه [[الجزایر]] مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را با [[فرانسه]] تنظیم کند و دولت [[فرانسه]] نیز متعهد شد در بازسازی اقتصادی [[الجزایر]] مشارکت کند. <ref>بوحوش، ص 538 ـ539؛ شریط و میلی، ص 294؛ آژرون، ص143ـ 144</ref> ولی تعهداتی که [[الجزایر]] در قبال وضع حقوقی و سیاسی اقلیت اروپایی مقیم این کشور میپذیرفت و همچنین ادامه استخراج منابع زیرزمینی منطقه صحرا و استفاده از کلیه پایگاههای نظامی این کشور، در حقیقت سازشی در جهت منافع دولت استعماری [[فرانسه]] بود. <ref>دژاردن، ص 327؛ ازغندی، ص 87؛ مرل، ص 22</ref> | بخش اول این قرارداد شامل آتشبس میشد که از 29 اردیبهشت 1341/ 19 مارس 1962 قابل اجرا بود. براساس مفاد دیگر این قرارداد، [[الجزایر]] حقوق سیاسی و اقتصادی مهاجران اروپایی را به رسمیت میشناخت و در مقابل [[فرانسه]] را متعهد میکرد به [[الجزایر]] استقلال دهد به شرط اینکه [[الجزایر]] مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را با [[فرانسه]] تنظیم کند و دولت [[فرانسه]] نیز متعهد شد در بازسازی اقتصادی [[الجزایر]] مشارکت کند. <ref>بوحوش، ص 538 ـ539؛ شریط و میلی، ص 294؛ آژرون، ص143ـ 144</ref> ولی تعهداتی که [[الجزایر]] در قبال وضع حقوقی و سیاسی اقلیت اروپایی مقیم این کشور میپذیرفت و همچنین ادامه استخراج منابع زیرزمینی منطقه صحرا و استفاده از کلیه پایگاههای نظامی این کشور، در حقیقت سازشی در جهت منافع دولت استعماری [[فرانسه]] بود. <ref>دژاردن، ص 327؛ ازغندی، ص 87؛ مرل، ص 22</ref> | ||
از این پس اداره [[الجزایر]] تا برگزاری همهپرسی و تشکیل دولت جدید، به یک هیئت اجرایی موقت واگذار شد که ریاست آن را عبدالرحمان فارس، رئیس سابق مجلس [[الجزایر]]، به عنوان مسلمانی ملیگرا و میانهرو، برعهده داشت. <ref>ازغندی، ص 91</ref> | از این پس اداره [[الجزایر]] تا برگزاری همهپرسی و تشکیل دولت جدید، به یک هیئت اجرایی موقت واگذار شد که ریاست آن را عبدالرحمان فارس، رئیس سابق مجلس [[الجزایر]]، به عنوان مسلمانی ملیگرا و میانهرو، برعهده داشت. <ref>ازغندی، ص 91</ref> | ||
در 29 اردیبهشت 1341/ 19 مارس 1962، [[بن بلا]] و همراهانش پس از شش سال از زندان آزاد شدند. او از هیئت نمایندگی دولت موقت انتقاد نمود و معتقد بود دولت [[فرانسه]]، استقلال [[الجزایر]] را تنها به شکل ظاهری به رسمیت شناخته است | در 29 اردیبهشت 1341/ 19 مارس 1962، [[بن بلا]] و همراهانش پس از شش سال از زندان آزاد شدند. او از هیئت نمایندگی دولت موقت انتقاد نمود و معتقد بود دولت [[فرانسه]]، استقلال [[الجزایر]] را تنها به شکل ظاهری به رسمیت شناخته است<ref>همان، ص 91ـ92؛ مرل، ص 22، 125ـ126</ref>. | ||
در تیر ـ مرداد / ژوئیه همان سال اعضای شورای ملی انقلاب (المجلس الوطنیللثوره) در طرابلس (پایتخت [[لیبی]]) گرد آمدند و به اعمال سازشکارانه دولت موقت اعتراض کردند | در تیر ـ مرداد / ژوئیه همان سال اعضای شورای ملی انقلاب (المجلس الوطنیللثوره) در طرابلس (پایتخت [[لیبی]]) گرد آمدند و به اعمال سازشکارانه دولت موقت اعتراض کردند<ref>ازغندی، ص 92؛ رودی، ص 191؛ بوحوش، ص 538</ref>. | ||
در همهپرسی که در تیر 1341/ اول ژوئیه 1962 برگزار شد، مردم [[الجزایر]] با 581، 951، 5 رأی موافق، در مقابل 534، 16 رأی مخالف، به استقلال رسیدند | در همهپرسی که در تیر 1341/ اول ژوئیه 1962 برگزار شد، مردم [[الجزایر]] با 581، 951، 5 رأی موافق، در مقابل 534، 16 رأی مخالف، به استقلال رسیدند<ref>بوحوش، ص 540؛ براگینسکی، ص 61</ref>. | ||
<ref>بوحوش، ص 540؛ براگینسکی، ص 61</ref> | |||
== اختلاف در بین اعضا == | == اختلاف در بین اعضا == |