۸۷٬۱۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
= پیدایش مذاهب اسلامی= | = پیدایش مذاهب اسلامی= | ||
در زمان پیامبر اکرم«صلی الله علیه و | در زمان پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله» از آنجا که احکام و مفاهیم به طور مستقیم از سوی آن حضرت صادر میشد، نیاز چندانی به اجتهاد دیگران وجود نداشت و اگر برخی صحابه اجتهادی هم داشتند پیامبر«صلی الله علیه و آله» خود بر آن صحه گذاشت. | ||
اختلافها در آن زمان، خیلی ساده بود و وقتی سرزمین اسلام گستردگی یافت، آیه «نفر» با توجه به واقعیت موجود، پایه اجتهاد و «حجّیت خبر واحد» را تشریح کرد. خداوند متعال میفرماید: «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ؛ و شایسته نیست مؤمنان همگی]برای جهاد[کوچ کنند، پس چرا از هر فرقهای از آنان، دستهای کوچ نمیکنند تا[دستهای بمانند و] در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را ـ وقتی به سوی آنان بازگشتند، بیم دهند، باشد که آنان [از کیفر الهی] بترسند»<ref>(توبه/22)</ref> | اختلافها در آن زمان، خیلی ساده بود و وقتی سرزمین اسلام گستردگی یافت، آیه «نفر» با توجه به واقعیت موجود، پایه اجتهاد و «حجّیت خبر واحد» را تشریح کرد. خداوند متعال میفرماید: «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ؛ و شایسته نیست مؤمنان همگی]برای جهاد[کوچ کنند، پس چرا از هر فرقهای از آنان، دستهای کوچ نمیکنند تا[دستهای بمانند و] در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را ـ وقتی به سوی آنان بازگشتند، بیم دهند، باشد که آنان [از کیفر الهی] بترسند»<ref>(توبه/22)</ref> | ||
شیوه اجتهاد در این شرایط و پس از وفات پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله» | شیوه اجتهاد در این شرایط و پس از وفات پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله» متداولتر گشت و در عصر [[تابعین]] به شکل مؤثرتری ادامه یافت، ولی هنوز مذاهب به شکل مشخص خود، مطرح نشده بود و پس از این دوره، یعنی بعد از «عصر تابعین» بود که مذاهب مطرح گشت. | ||
بنا به اعتقاد استاد سایس، از آغاز قرن دوم تا نیمه قرن چهارم هجری، جهان اسلام شاهد 138 مذهب و مکتب فقهی بود به طوری که بسیاری از شهرها، برای خود مذهب ویژهای داشتند.<ref>تاریخ الفقه الاسلامی، صفحه 92 به بعد.</ref> حال آنکه استاد اسد حیدر این رقم را بیش از پنجاه دانسته است.<ref>الامام صادق و المذاهب الاربعة، جلد 1، صفحه 160</ref> | بنا به اعتقاد استاد سایس، از آغاز قرن دوم تا نیمه قرن چهارم هجری، جهان اسلام شاهد 138 مذهب و مکتب فقهی بود به طوری که بسیاری از شهرها، برای خود مذهب ویژهای داشتند.<ref>تاریخ الفقه الاسلامی، صفحه 92 به بعد.</ref> حال آنکه استاد اسد حیدر این رقم را بیش از پنجاه دانسته است.<ref>الامام صادق و المذاهب الاربعة، جلد 1، صفحه 160</ref> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
پای بندی همهجانبه به اینکه کتاب خدا و سنّت شریف نبوی، دو سرچشمه بنیادین شناخت نظر اسلام در همه مسایل، شامل مفاهیم هستی و زندگی و گذشته و حال و آینده انسان در هر دو جهان و احکام و شریعتی که زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی آدمی را سامان میبخشند، به شمار میروند. در مورد اصول و سرچشمههای دیگری چون عقل و قیاس و اجماع و جز آن باید گفت که آنها تنها هنگامی اعتبار دارند که به این دو سرچشمه اصلی مستند باشند و از آنها مایه گرفته باشند. | پای بندی همهجانبه به اینکه کتاب خدا و سنّت شریف نبوی، دو سرچشمه بنیادین شناخت نظر اسلام در همه مسایل، شامل مفاهیم هستی و زندگی و گذشته و حال و آینده انسان در هر دو جهان و احکام و شریعتی که زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی آدمی را سامان میبخشند، به شمار میروند. در مورد اصول و سرچشمههای دیگری چون عقل و قیاس و اجماع و جز آن باید گفت که آنها تنها هنگامی اعتبار دارند که به این دو سرچشمه اصلی مستند باشند و از آنها مایه گرفته باشند. | ||
ائمه مذاهب و پیشوایان آنها همگی آشکارا این حقیقت را مطرح کرده و جز با استفاده و الهام از این دو سرچشمه، رأی و نظری ارایه نمیدهند. | ائمه مذاهب و پیشوایان آنها همگی آشکارا این حقیقت را مطرح کرده و جز با استفاده و الهام از این دو سرچشمه، رأی و نظری ارایه نمیدهند. | ||
روایات بسیاری نیز از ائمه [[اهل بیت]] «علیهمالسلام» وارد شده که تأکیدی بر این معناست، از جمله این فرموده [[جعفر بن محمد (صادق)]]«علیهالسلام»: | روایات بسیاری نیز از ائمه [[اهل بیت]] «علیهمالسلام» وارد شده که تأکیدی بر این معناست، از جمله این فرموده [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (صادق)]] «علیهالسلام»: | ||
«همه چیز باید به کتاب و سنّت، ارجاع داده شود».<ref>وسائل الشیعه، ج27، ص111(موارد مشابه چنین روایتی، فراوان است)</ref> | «همه چیز باید به کتاب و سنّت، ارجاع داده شود».<ref>وسائل الشیعه، ج27، ص111(موارد مشابه چنین روایتی، فراوان است)</ref> | ||
امام مالک بن انس نیز میگوید: | امام مالک بن انس نیز میگوید: | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
بنابراین هر کدام از مسلمانان، اعم از استاد یا شاگرد و مجتهد یا مقلّد، باید تحمل رأی مخالف را داشته باشند و به شیوههای تهدید و ارعاب و تکفیر متوسل نگردند. در این صورت است که اختلاف نظرها، برادرانه و دوستانه خواهد بود و آسیبی به دوستیها نخواهد زد. | بنابراین هر کدام از مسلمانان، اعم از استاد یا شاگرد و مجتهد یا مقلّد، باید تحمل رأی مخالف را داشته باشند و به شیوههای تهدید و ارعاب و تکفیر متوسل نگردند. در این صورت است که اختلاف نظرها، برادرانه و دوستانه خواهد بود و آسیبی به دوستیها نخواهد زد. | ||
در این جا به متون و روایات بسیاری باید اشاره کنیم که مؤمنان را به تحمّل و مدارا و سعه صدر فرا میخواند و به سادگی میتوان آنها را بر اوضاع کنونی مسلمانان انطباق داد. از جمله این حدیث از امام جعفر | در این جا به متون و روایات بسیاری باید اشاره کنیم که مؤمنان را به تحمّل و مدارا و سعه صدر فرا میخواند و به سادگی میتوان آنها را بر اوضاع کنونی مسلمانان انطباق داد. از جمله این حدیث از امام جعفر صادق «علیهالسلام» که چون در محضر ایشان نام گروهی به میان آمد، راوی گفت: ما از آنان تبرّی میجوییم، زیرا آنها مانند ما نمیاندیشند و باور ندارند. امام فرمود: با ما دوستی دارند ولی مانند شما نمیاندیشند به این دلیل از آنان تبرّی میجویید؟ راوی میگوید: آری. فرمود: این همان چیزی است که ما معتقدیم ولی شما به آن اعتقاد ندارید پس ما هم باید از شما تبرّی جوییم!... تا آن جا که فرمود: با آنان دوستی داشته باشید و از آنها تبرّی مجویید. در میان مسلمانان کسانی هستند که یک سهم و کسانی نیز هستند که دو سهم دارند... و درست نیست که صاحب یک سهم، از صاحب دو سهم، خردهگیری کند...» <ref>وسائل الشیعه؛ چاپ: مؤسسه اهل البیت «علیهمالسلام»؛ جلد 16 ـ صفحه 160</ref> | ||
برخورد پیشوایان مذاهب با یک دیگر خود بهترین گواه بر این حقیقت است. اگر بخواهیم به وقایع تاریخی دراینباره بپردازیم، سخن به درازا خواهد کشید.<ref>نگاه کنید به پژوهش آیت ا... واعظ زاده خراسانی دراینباره در کتاب خود: «دراسات و بحوث» جلد 1، صفحه 545 به بعد</ref> | برخورد پیشوایان مذاهب با یک دیگر خود بهترین گواه بر این حقیقت است. اگر بخواهیم به وقایع تاریخی دراینباره بپردازیم، سخن به درازا خواهد کشید.<ref>نگاه کنید به پژوهش آیت ا... واعظ زاده خراسانی دراینباره در کتاب خود: «دراسات و بحوث» جلد 1، صفحه 545 به بعد</ref> |