confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
محمد بن حنفیه بعلت نپذیرفتن [[بیعت]] با [[عبدالله بن زبیر]] در مکه تحت فشار قرار داشت و [[عبدالله بن زبیر|ابن زبیر]] او و خانوادهاش را محصور کرده بود و قصد کشتن او را داشت که [[مختار]] گروهی چوب بدست ([[خشبیه]]) را برای نجات محمد فرستاد وآنها او را نجات دادند. | محمد بن حنفیه بعلت نپذیرفتن [[بیعت]] با [[عبدالله بن زبیر]] در مکه تحت فشار قرار داشت و [[عبدالله بن زبیر|ابن زبیر]] او و خانوادهاش را محصور کرده بود و قصد کشتن او را داشت که [[مختار]] گروهی چوب بدست ([[خشبیه]]) را برای نجات محمد فرستاد وآنها او را نجات دادند. | ||
قدر | قدر مسلم این است که محمد حنفیه خود ادعای [[امامت]] نداشت. [[شیخ کلینی|کلینی]] از [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیهالسلام)]] روایت کرده است که محمد درخلوت با [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیهالسلام)]] صحبت کرد و به حضرت گفت: من از شما بزرگترم و شایسته رهبری هستم. | ||
[[علی بن الحسین (زین العابدین)|حضرت سجاد (علیهالسلام)]] پیشنهاد کرد که به [[حجر الاسود|حجرالاسود]] سلام دهند. حجرالاسود جواب سلام امام را داد ولی پاسخ محمد حنفیه را نداد<ref> کلینی درکتاب اصول کافی ج 1 ص348</ref>. در منابع رجالی شیعه تاکید شده است که محمد حنفیه میخواست با این کار برای دیگران ثابت شود که امامت از آن امام سجاد (علیهالسلام) است. | [[علی بن الحسین (زین العابدین)|حضرت سجاد (علیهالسلام)]] پیشنهاد کرد که به [[حجر الاسود|حجرالاسود]] سلام دهند. حجرالاسود جواب سلام امام را داد ولی پاسخ محمد حنفیه را نداد<ref> کلینی درکتاب اصول کافی ج 1 ص348</ref>. در منابع رجالی [[مذهب شیعه|شیعه]] تاکید شده است که محمد حنفیه میخواست با این کار برای دیگران ثابت شود که امامت از آن امام سجاد (علیهالسلام) است. | ||
== تولد، نام و نسب == | == تولد، نام و نسب == |