confirmed
۵٬۸۳۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «شرح حال علاء الدین سید حسین بن رفیع الدین یکی از سادات و فقهای شهیر عصر شاه عباس اول بود.وی از جانب پدر با 29 واسطه نسب خود را به حضرت علی بن الحسین(ع)می رساند. (1) از جانب مادر از سادات شهرستان بود. (2) اسلاف پدری خلیفه سلطان پیوسته از سادات مازندران...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==زندگینامه== | |||
علاء الدین سید حسین بن رفیع الدین یکی از سادات و فقهای شهیر عصر شاه عباس اول بود.وی از جانب پدر با 29 واسطه نسب خود را به حضرت علی بن الحسین(ع)می رساند. | علاء الدین سید حسین بن رفیع الدین یکی از سادات و فقهای شهیر عصر شاه عباس اول بود.وی از جانب پدر با 29 واسطه نسب خود را به حضرت علی بن الحسین(ع)می رساند | ||
از جانب مادر از سادات شهرستان بود. اسلاف پدری خلیفه سلطان پیوسته از سادات مازندران بودند. اما پدرش رفیع الدین جزو سادات معروف اصفهان بود اینکه نسل چندم از اسلاف وی در اصفهان متوطن گشته و به سادات این شهر معروف گشتند. | |||
دقیفا معلوم نیست اما اسکندر بیک می نویسد:[میرزا رفیع الدین محمد که پدر خلیفه سلطان است ] ابا عن جد در دارالملک صفاهان [صاحب] املاک و رقبات بوده اند . | |||
و در جای دیگر می نویسد: امیر نظام الدین نامی از اجداد ایشان از حوادث ایام به صفاهان آمده بود. | |||
سید حسین معروف به خلیفه سلطان در سال 1001 ه.ق و در شهر اصفهان متولد شد بسیاری از اسلاف وی از بزرگان مذهبی و سیاسی ازمنه متفاوت بودند.اسلاف متاخر وی پیوسته به سادات خلیفه مشهور بودند. جد او ازعلمای متبحر زمان خود بود و پدرش رفیع الدین "الحق" به وفور فضل و کمال موصوف و ذات ملک صفاتش به سلامت نفس و حقانیت و خیر اندیشی معروف بود. وی سیدی فاضل ، سلیم النفس ،ملک خصال وازعلوم معقول و منقول بهره ور و آگاه بود او بعد از فوت قاضی سلطان که منصب صدارت داشت به سال 1026ه.ق از طرف عباس اول به منصب مزبور منصوب شد و مستقلا به تمشیت امر صدارت پرداخت و رتبه مصاهرت و مهرداری توقیعات مبارکه حضرات چهاره معصوم ، که به میرزا رضی تعلق داشت به وی محول گشت او در ایام تصدی منصب مزبور در کمال دیانت و بی طمعی و حقانبت و پرهیزکاری سلوک می نمود و الحق مسند صدارت را ازین صفات حسنه زینت افزود او از زمره کسانی بود که پس از وفت عباس اول در مازندارن و حمل جنازه او به کاشان در راس تدفین و تکفین کنندگان وی بود (16) رفیع الدین سرانجام در زمان صفی از صدارت معزول شد و پس از مدتی درگذشت | |||
سید حسین معروف به خلیفه سلطان در سال 1001 ه.ق | |||
در مورد کیفیت رشد و نمو و تربیت خلیفه سلطان در ایام صباوت و نوجوانی اطلاعاتی در دست نیست، اما با توجه به اسلاف گرانقدرش و نیز توصیفاتی که از خصوصیات وی به عمل آمده است می توان به دقت والدین او در تربیت وی پی برد. | در مورد کیفیت رشد و نمو و تربیت خلیفه سلطان در ایام صباوت و نوجوانی اطلاعاتی در دست نیست، اما با توجه به اسلاف گرانقدرش و نیز توصیفاتی که از خصوصیات وی به عمل آمده است می توان به دقت والدین او در تربیت وی پی برد. | ||
اسکندر بیک در مورد خصوصیات اخلاقی او می نویسد: در حسن اخلاق و اوصاف خمیده اش از خوض رود اندکی از بسیار در دیباچه اظهار نمی توان نهاد ریاض آمال ارباب قلم و اصحاب فضل و کمال از رشحات کلک گهربارش مخضر و شاداب است و ارباب قابلیت و استعداد در ظل رافت و امتنان آن صاحب دولت مسرور و کامیاب | اسکندر بیک در مورد خصوصیات اخلاقی او می نویسد: در حسن اخلاق و اوصاف خمیده اش از خوض رود اندکی از بسیار در دیباچه اظهار نمی توان نهاد ریاض آمال ارباب قلم و اصحاب فضل و کمال از رشحات کلک گهربارش مخضر و شاداب است و ارباب قابلیت و استعداد در ظل رافت و امتنان آن صاحب دولت مسرور و کامیاب | ||
در مورد این که چرا به وی خلیفه سلطان می گفتند اقول متفاوت است . نویسنده ای این انتساب را از آن جهت می داند که جدش امیر علاءالدین [سلف پنجم او]از خلفای صوفی بر طریقت سلسه متصوفه صفویه بود. این نویسنده می نویسد. | در مورد این که چرا به وی خلیفه سلطان می گفتند اقول متفاوت است . نویسنده ای این انتساب را از آن جهت می داند که جدش امیر علاءالدین [سلف پنجم او]از خلفای صوفی بر طریقت سلسه متصوفه صفویه بود. این نویسنده می نویسد. | ||
او هم چنین سلطان اصفهان (یعنی حاکم آن جا)شد..لذاعلاء الدین خلیفه سلطان بود | او هم چنین سلطان اصفهان (یعنی حاکم آن جا)شد..لذاعلاء الدین خلیفه سلطان بود این لفب به نوه اش امیر سید علی منتقل شد و هم چنان در این خاندان تداوم یافت تا به علاء الدین حسین رسید . البته منبعی دیگر این لقب را از آن روی می داند که وی (علاء الدین حسین) وزارت بعضی از سلاطین صفویه را به عهده داشت . استدلال نخست به نظر معقول و مقبول تر است تا دیگری، چه وزرای دیگری نیز وجود داشتند که وزیر چند پادشاه صفوی بودند ولی به این لقب مشهور نگشتند. | ||
سلطان العلماء و علاء الدین از القاب دیگر خلیفه سلطان بودند، | سلطان العلماء و علاء الدین از القاب دیگر خلیفه سلطان بودند، ولی از اشتهار نسبتا کم تری برخوردار بودند. | ||
خلیفه سلطان عمر زیادی را در خدمت امور دیوانی و مذهبی گذرانید و به طور ناپیوسته وزارت سه پادشاه، عباس اول، صفی اول و عباس ثانی را به عهده داشت و آثار شایسته ای در طول این مدت طولانی از وی چه در زمینه اداره کشور و چه در زمینه های علمی و مذهبی. به ظهور رسید که متاسفانه کم و کیف همه آثار مزبور به طور کامل به ما نرسیده است. | خلیفه سلطان عمر زیادی را در خدمت امور دیوانی و مذهبی گذرانید و به طور ناپیوسته وزارت سه پادشاه، عباس اول، صفی اول و عباس ثانی را به عهده داشت و آثار شایسته ای در طول این مدت طولانی از وی چه در زمینه اداره کشور و چه در زمینه های علمی و مذهبی. به ظهور رسید که متاسفانه کم و کیف همه آثار مزبور به طور کامل به ما نرسیده است. | ||
وزارت خلیفه سلطان | ==وزارت خلیفه سلطان== | ||
خلیفه سلطان قبل از آن که از طرف شاه عباس اول به وزارت عظمی تعیین گردد عالم و فقیهی خبیر و مشهور در میان اهل علم بود. شاه عباس قبل از آن که او را به وزارت خود برگزیند به دامادی خود انتخاب نموده بود. (23) چه، شاه عباس دختر خود، خان آغا بیگم را در 15 شعبان سال 1017 ه .ق به همسری وی در آورد (24) . | خلیفه سلطان قبل از آن که از طرف شاه عباس اول به وزارت عظمی تعیین گردد عالم و فقیهی خبیر و مشهور در میان اهل علم بود. شاه عباس قبل از آن که او را به وزارت خود برگزیند به دامادی خود انتخاب نموده بود. (23) چه، شاه عباس دختر خود، خان آغا بیگم را در 15 شعبان سال 1017 ه .ق به همسری وی در آورد (24) . | ||
خط ۶۷: | خط ۶۶: | ||
به نظر می رسد قول نویسنده ریاض العلماء و حیاض الفضلاء مبنی بر این که تاریخ فوت خلیفه سلطان سال 1066 ه. ق است صحیح تر باشد. او می نویسد: در تاریخ فوت او اشتباهی روی داده است، زیرا او بعد از مراجعه از فتح قندهار در شهر اشرف از بلاد مازندران در اوایل دولت شاه عباس دوم درگذشت و این قریب به صحت است که از آن سال تاکنون که سال 1106 ه.ق است پنجاه سال بیش نمی گذرد. (51) پس از فوت خلیفه سلطان نعش او را به روضه مقدسه نجف اشرف حمل و در آن جا به خاک سپردند (52) . | به نظر می رسد قول نویسنده ریاض العلماء و حیاض الفضلاء مبنی بر این که تاریخ فوت خلیفه سلطان سال 1066 ه. ق است صحیح تر باشد. او می نویسد: در تاریخ فوت او اشتباهی روی داده است، زیرا او بعد از مراجعه از فتح قندهار در شهر اشرف از بلاد مازندران در اوایل دولت شاه عباس دوم درگذشت و این قریب به صحت است که از آن سال تاکنون که سال 1106 ه.ق است پنجاه سال بیش نمی گذرد. (51) پس از فوت خلیفه سلطان نعش او را به روضه مقدسه نجف اشرف حمل و در آن جا به خاک سپردند (52) . | ||
تحصیل و تدریس | ==تحصیل و تدریس== | ||
خلیفه سلطان یکی از علمای بسیار معروف و دانشمند عصر خویش بود. او از فنون و علوم بهره کلی برده در قواعد اصول دین مبین در نهایت متانت و فطانت بود. (53) او الحق دانشمند نیکواخلاق بود و خلاصه عمر خود را صرف مطالعه و مباحثه نمود. وی در فنون معقول و منقول سرآمد روزگار گردیده بود و در علم حساب مهارت کامل داشت. (54) | خلیفه سلطان یکی از علمای بسیار معروف و دانشمند عصر خویش بود. او از فنون و علوم بهره کلی برده در قواعد اصول دین مبین در نهایت متانت و فطانت بود. (53) او الحق دانشمند نیکواخلاق بود و خلاصه عمر خود را صرف مطالعه و مباحثه نمود. وی در فنون معقول و منقول سرآمد روزگار گردیده بود و در علم حساب مهارت کامل داشت. (54) | ||
خط ۹۹: | خط ۹۸: | ||
لذا عباس ثانی می کوشد نظم را اعاده کند، فساد در زمینه ها و دستگاه های مختلف را برطرف سازد و خطر احتمالی که از جانب روحانیت متوجه دستگاه بود با نصب یک فقیه و عالم مشهور عصر و مقبول روحانیت و مردم و هم چنین منسوب به خاندان صفوی بر طرف سازد. | لذا عباس ثانی می کوشد نظم را اعاده کند، فساد در زمینه ها و دستگاه های مختلف را برطرف سازد و خطر احتمالی که از جانب روحانیت متوجه دستگاه بود با نصب یک فقیه و عالم مشهور عصر و مقبول روحانیت و مردم و هم چنین منسوب به خاندان صفوی بر طرف سازد. | ||
اقتدار خلیفه سلطان | ==اقتدار خلیفه سلطان== | ||
شناخت میزان اقتدار خلیفه سلطان از اهمیت زیادی برخوردار است چه، با شناخت آن است که می توان به میزان دخالت او در انجام بسیاری از امور سیاسی و نظامی دولت پی برد. چه، هیچ گاه در دوره صفویه و قبل یا بعد از آن تا دوره مشروطه هیچ تقسیم قدرت معین و ضابطه مندی بین شاه و وزیر وجود نداشته است و از آن جایی که منابع داخلی، کلیه اعمال صادره از طرف دستگاه سیاسی و رسمی را ناشی از خواست مستقیم شاه دانسته اند لذا تعیین دقیق نقش وزیر در این میان مبهم و نامعلوم است به ویژه آن که منابع سفرنامه ای کافی در این باره وجود ندارد. | شناخت میزان اقتدار خلیفه سلطان از اهمیت زیادی برخوردار است چه، با شناخت آن است که می توان به میزان دخالت او در انجام بسیاری از امور سیاسی و نظامی دولت پی برد. چه، هیچ گاه در دوره صفویه و قبل یا بعد از آن تا دوره مشروطه هیچ تقسیم قدرت معین و ضابطه مندی بین شاه و وزیر وجود نداشته است و از آن جایی که منابع داخلی، کلیه اعمال صادره از طرف دستگاه سیاسی و رسمی را ناشی از خواست مستقیم شاه دانسته اند لذا تعیین دقیق نقش وزیر در این میان مبهم و نامعلوم است به ویژه آن که منابع سفرنامه ای کافی در این باره وجود ندارد. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۱: | ||
از آن جایی که خلیفه سلطان فردی عالم و روحانی بود شاید تصور این که وی در امور نظامی و یا لشکری نیز نقشی داشته باشد عجیب جلوه کند. اما از مطالب نوشته شده در عباسنامه فهمیده می شود که خلیفه سلطان نقش موثری در قضیه فتح قندهار داشته (89) و این باور در فرد ایجاد می شود که شاید انتصاب خلیفه سلطان به وزارت با قضیه فتح قندهار ارتباط داشته باشد. این باور وقتی قوت می گیرد که رویای منقول از شاه عباس ثانی مطالعه شود. در این رویا شاه عباس از طریق خلیفه سلطان از حضرت علی(ع) فرمان می گیرد جهت نجات شیعیان قندهار آن شهر را فتح نماید. (90) | از آن جایی که خلیفه سلطان فردی عالم و روحانی بود شاید تصور این که وی در امور نظامی و یا لشکری نیز نقشی داشته باشد عجیب جلوه کند. اما از مطالب نوشته شده در عباسنامه فهمیده می شود که خلیفه سلطان نقش موثری در قضیه فتح قندهار داشته (89) و این باور در فرد ایجاد می شود که شاید انتصاب خلیفه سلطان به وزارت با قضیه فتح قندهار ارتباط داشته باشد. این باور وقتی قوت می گیرد که رویای منقول از شاه عباس ثانی مطالعه شود. در این رویا شاه عباس از طریق خلیفه سلطان از حضرت علی(ع) فرمان می گیرد جهت نجات شیعیان قندهار آن شهر را فتح نماید. (90) | ||
تالیفات خلیفه سلطان | ==تالیفات خلیفه سلطان== | ||
در تاریخ ایران تعداد وزرایی که آثار تالیفی و یا ترجمه ای از خود به جای گذاشته باشند اندک هستند. در میان وزرای مزبور خواجه نصیرالدین طوسی وزیرهلاکوخان مغول، برجسته تر می نماید. اما از وزرای دوره صفویه که آثار مکتوب از خود به جای گذاشته باشند، خلیفه سلطان بیش تر چهره نموده است. اگر چه دوره صفویه شاهد تعدادی وزاری خوب و کاردان نظیر شیخعلی خان زنگنه بوده است اما هیچ کدام هم چون خلیفه سلطان عالم ودانشمند نبوده اند. خلیفه سلطان آثار زیادی در زمینه های فقه، کلام، اصول و غیره از خود به جای گذاشت. (91) به نظر می رسد که تالیفات او بیانگر نکات تازه و بدیعی در عصر خود بوده است. چه، یکی از نویسندگان عصر صفوی تالیفات او را مشهور بین اهل علم می داند. (92) نویسنده عیان الشیعه اسامی تالیفات او را 25 عنوان نگاشته است که البته تعداد اندکی از آن ها اکنون موجود می باشند. عناوین تالیفات او به شرح ذیل می باشند. (93) | در تاریخ ایران تعداد وزرایی که آثار تالیفی و یا ترجمه ای از خود به جای گذاشته باشند اندک هستند. در میان وزرای مزبور خواجه نصیرالدین طوسی وزیرهلاکوخان مغول، برجسته تر می نماید. اما از وزرای دوره صفویه که آثار مکتوب از خود به جای گذاشته باشند، خلیفه سلطان بیش تر چهره نموده است. اگر چه دوره صفویه شاهد تعدادی وزاری خوب و کاردان نظیر شیخعلی خان زنگنه بوده است اما هیچ کدام هم چون خلیفه سلطان عالم ودانشمند نبوده اند. خلیفه سلطان آثار زیادی در زمینه های فقه، کلام، اصول و غیره از خود به جای گذاشت. (91) به نظر می رسد که تالیفات او بیانگر نکات تازه و بدیعی در عصر خود بوده است. چه، یکی از نویسندگان عصر صفوی تالیفات او را مشهور بین اهل علم می داند. (92) نویسنده عیان الشیعه اسامی تالیفات او را 25 عنوان نگاشته است که البته تعداد اندکی از آن ها اکنون موجود می باشند. عناوین تالیفات او به شرح ذیل می باشند. (93) | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۶: | ||
خلیفه سلطان علاوه بر آن که خود نویسنده ای قادر بود در طول وزارت خود نیز از علما و نویسندگان در فنون مختلف حمایت می کرد. لذا بسیاری از علمای عصر کتاب های خود را به نام خلیفه سلطان نگاشتند و از این طریق کمک مالی به دست آوردند. یکی از علمای مزبور، رضی الدین محمد بن محمد شفیع اصفهانی است که اثر ادبی خود را تحت عنوان مطلع که دارای نثری استوار و منشیانه و در باب عروض وقافیه است به خلیفه سلطان تقدیم داشته است (106) . نسخه ای از این اثر اکنون در کتاب خانه عمومی آستان قدس رضوی نگه داری می شود. (107) | خلیفه سلطان علاوه بر آن که خود نویسنده ای قادر بود در طول وزارت خود نیز از علما و نویسندگان در فنون مختلف حمایت می کرد. لذا بسیاری از علمای عصر کتاب های خود را به نام خلیفه سلطان نگاشتند و از این طریق کمک مالی به دست آوردند. یکی از علمای مزبور، رضی الدین محمد بن محمد شفیع اصفهانی است که اثر ادبی خود را تحت عنوان مطلع که دارای نثری استوار و منشیانه و در باب عروض وقافیه است به خلیفه سلطان تقدیم داشته است (106) . نسخه ای از این اثر اکنون در کتاب خانه عمومی آستان قدس رضوی نگه داری می شود. (107) | ||
اخلاق خلیفه سلطان | ==اخلاق خلیفه سلطان== | ||
همان گونه که اجداد علاء الدین حسین معروف به خلیفه سلطان بعضا دارای پایگاه های شامخی در علم و قاهت بودند، برخی اخلاف وی نیز از همان موقعیت برخوردار شدند. | همان گونه که اجداد علاء الدین حسین معروف به خلیفه سلطان بعضا دارای پایگاه های شامخی در علم و قاهت بودند، برخی اخلاف وی نیز از همان موقعیت برخوردار شدند. | ||