confirmed
۵٬۸۳۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
احمد محرم در روستا مانند افراد متنعم زمان خود بزرگ شده بود. و پدرش برای تعلیم وی، معلمانی را در روستا استخدام کرد و این امر موجب شد که وی به حساب، اصول خواندن و نوشتن و حفظ قرآن کریم تسلط داشته باشد. سپس پدرش او را در یکی از مدارس قاهره، که تحصیل در آن مخصوص فرزندان قشر مرفه بود، ثبت نام کرد، اما برنامههای درسی این مدرسه به مذاق محرم خوش نیامد و باز پدرش او را به مکتب دیگری منتقل کرد که به نظر او از اولی بهتر بود. ولی این مدارس، چون قدرت علاقه و عشق به ادبیات عرب را در وی زنده نمیکرد از این مدارس رویگردان شد و از این رو در شعری برای پدرش، رنج و درد بیگانگیاش از زبان عربی را در این مدارس، در خود به تصویر کشید. در حالیکه پانزده سال بیشتر نداشت. از اینرو پدرش چاره ای ندید جز اینکه او را به روستا باز گرداند و برای آموزش وی چند استاد از الازهر برای او در نظر گرفت تا به روستا بیایند و به او، فقه اللغه ( زبان شناسی) و ادبیات عرب بیاموزند. محرم در روستا در کتابخانه پدرش، با مطالعه کتابهایی که به آن علاقمند بود، ذهنش را تربیت کرد و وجدان و احساسش را با چشمههای شعر عربی سیراب کرد. پدرش نیز او را با آخرین شعرهای عربی سرورده شده توسط دوستانش را برای تحریک حس عربی دوستی، آشنا کرد و در سفرهایش به شهر | احمد محرم در روستا مانند افراد متنعم زمان خود بزرگ شده بود. و پدرش برای تعلیم وی، معلمانی را در روستا استخدام کرد و این امر موجب شد که وی به حساب، اصول خواندن و نوشتن و حفظ قرآن کریم تسلط داشته باشد. سپس پدرش او را در یکی از مدارس قاهره، که تحصیل در آن مخصوص فرزندان قشر مرفه بود، ثبت نام کرد، اما برنامههای درسی این مدرسه به مذاق محرم خوش نیامد و باز پدرش او را به مکتب دیگری منتقل کرد که به نظر او از اولی بهتر بود. ولی این مدارس، چون قدرت علاقه و عشق به ادبیات عرب را در وی زنده نمیکرد از این مدارس رویگردان شد و از این رو در شعری برای پدرش، رنج و درد بیگانگیاش از زبان عربی را در این مدارس، در خود به تصویر کشید. در حالیکه پانزده سال بیشتر نداشت. از اینرو پدرش چاره ای ندید جز اینکه او را به روستا باز گرداند و برای آموزش وی چند استاد از الازهر برای او در نظر گرفت تا به روستا بیایند و به او، فقه اللغه ( زبان شناسی) و ادبیات عرب بیاموزند. محرم در روستا در کتابخانه پدرش، با مطالعه کتابهایی که به آن علاقمند بود، ذهنش را تربیت کرد و وجدان و احساسش را با چشمههای شعر عربی سیراب کرد. پدرش نیز او را با آخرین شعرهای عربی سرورده شده توسط دوستانش را برای تحریک حس عربی دوستی، آشنا کرد و در سفرهایش به شهر دمنهور، از شهرهای استان بحیره مصر، او را با خود همراه کرد تا با شیوخ و حاضران از جمله نویسندگان و بزرگان ارتباط برقرار کند. | ||
==آثار== | ==آثار== |