۸۷٬۸۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مراتب | '''مراتب فهمپذیری قرآن''' از مسائل مهم در [[علوم قرآنی]] است که در این مقاله این مساله از منظر [[مذاهب اسلامى|فریقین]] مورد بحث قرار گرفته است. از جمله مباحث مطرح شده در این قسمت بررسی [[روایات|روایاتی]] است که به عنوان روایات بطون مطرح گردیده است. | ||
== مراتب | == مراتب فهمپذیری قرآن == | ||
بعد از اثبات اصل | بعد از اثبات اصل فهمپذیری قرآن از منظر قرآن و سنت و نیز اتفاق و اشتراک دیدگاه فریقین در این زمینه، اینک به مراتب فهمپذیری قرآن میپردازیم: | ||
الف - شکی نیست که مراتب فهم انسانها در موضوعات گوناگون متفاوت بوده و هر قدر سطح عقلانی و اندیشه انسانها قویتر باشد به همان میزان برداشتهای عالیتری از منابع معرفتی خواهند داشت. | الف - شکی نیست که مراتب فهم انسانها در موضوعات گوناگون متفاوت بوده و هر قدر سطح عقلانی و اندیشه انسانها قویتر باشد به همان میزان برداشتهای عالیتری از منابع معرفتی خواهند داشت. | ||
ب - از مختصات [[قرآن کریم]] - که قطعا یکی از ابعاد اعجاز آن نیز شمرده میشود – آن است که حقائق عالیه در این کتاب | ب - از مختصات [[قرآن کریم]] - که قطعا یکی از ابعاد اعجاز آن نیز شمرده میشود – آن است که حقائق عالیه در این کتاب آسمانی بگونهای تنظیم شده است که برای تمامی زمانها و همه اقشار گوناگون انسانها- با همه تفاوتهائی که در سطوح فکری شان وجود دارد - قابلیت هدایگری داشته و معارف عالیه اش پاسخگوی تمامی نیازهای بشریت درهمه ادوار بشری میباشد. | ||
عمق معارف قرآنی بگونهای است که عجائب و شگفتیهای آن بینهایت بوده و بشریت قادر است در همه زمانها با تدبر و تعمق و نیز متمسک شدن بدان برترین حیات علمی، فکری، اجتماعی، سیاسی و...را برای خویش فراهم کند. | عمق معارف قرآنی بگونهای است که عجائب و شگفتیهای آن بینهایت بوده و بشریت قادر است در همه زمانها با تدبر و تعمق و نیز متمسک شدن بدان برترین حیات علمی، فکری، اجتماعی، سیاسی و...را برای خویش فراهم کند. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
کتاب خدا در چهار مرتبه است: عبارت، اشارت، لطایف و حقایق اما عبارت آن برای عوام است و اشارات آن برای خواص و لطایف آن برای اولیاء و حقایق آن برای انبیا است. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص31 کتاب الله علی أربعة أشیاء: العبارة و الإشارة و اللطایف و الحقایق. فالعبارة للعوام والإشارة للخواصّ و اللطایف للأولیاء و الحقایق للانبیاء.»</ref> | کتاب خدا در چهار مرتبه است: عبارت، اشارت، لطایف و حقایق اما عبارت آن برای عوام است و اشارات آن برای خواص و لطایف آن برای اولیاء و حقایق آن برای انبیا است. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص31 کتاب الله علی أربعة أشیاء: العبارة و الإشارة و اللطایف و الحقایق. فالعبارة للعوام والإشارة للخواصّ و اللطایف للأولیاء و الحقایق للانبیاء.»</ref> | ||
== گفتار امام علی علیهالسلام در مراتب | == گفتار امام علی علیهالسلام در مراتب فهمپذیری قرآن == | ||
امام علی ع در گفتاری مراتب سه گانهای را برای فهم و درک قرآن مطرح نموده میفرماید: | |||
بخشی از معارف قرآن برای عالم و جاهل قابل فهم است. برخی دیگر از معارف الهی تنها برای کسانی قابل فهم است که از ذهنی صاف و قلبی مهذب برخوردار باشند و برخی معارف الهی در قرآن نیز فقط برای خداوند، ملائکه الهی و راسخان در علم، معلوم میباشد. <ref>وسائل الشیعه ج 27ص 194: ثم إن الله قسم کلامه ثلاثة أقسام: فجعل قسما منه یعرفه العالم والجاهل، وقسما لا یعرفه إلا من صفا ذهنه، ولطف حسه وصح تمییزه، ممن شرح الله صدره للإسلام، وقسما لا یعلمه إلا الله وملائکته والراسخون فی العلم. وإنما فعل ذلک لئلا یدعی أهل الباطل المستولین على میراث رسول الله (صلى الله علیه وآله) من علم الکتاب ما لم یجعله الله لهم، ولیقودهم الاضطرار إلى الائتمام بمن ولی أمرهم فاستکبروا عن طاعته</ref> | بخشی از معارف قرآن برای عالم و جاهل قابل فهم است. برخی دیگر از معارف الهی تنها برای کسانی قابل فهم است که از ذهنی صاف و قلبی مهذب برخوردار باشند و برخی معارف الهی در قرآن نیز فقط برای خداوند، ملائکه الهی و راسخان در علم، معلوم میباشد. <ref>وسائل الشیعه ج 27ص 194: ثم إن الله قسم کلامه ثلاثة أقسام: فجعل قسما منه یعرفه العالم والجاهل، وقسما لا یعرفه إلا من صفا ذهنه، ولطف حسه وصح تمییزه، ممن شرح الله صدره للإسلام، وقسما لا یعلمه إلا الله وملائکته والراسخون فی العلم. وإنما فعل ذلک لئلا یدعی أهل الباطل المستولین على میراث رسول الله (صلى الله علیه وآله) من علم الکتاب ما لم یجعله الله لهم، ولیقودهم الاضطرار إلى الائتمام بمن ولی أمرهم فاستکبروا عن طاعته</ref> | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
ثانیا برخی آیات قرآن مشتمل بر معانی و نکات متعددی بوده که بتدریج برای انسانها کشف میگردد. به عبارت دیگر تکامل و توسعه فکری بشر نسبت به فهم قرآن گاه توسعه عرضی- کشف معانی متعدد - و گاه توسعه طولی- کشف مراتب مختلف یک حقیقت و معنا - میباشد. | ثانیا برخی آیات قرآن مشتمل بر معانی و نکات متعددی بوده که بتدریج برای انسانها کشف میگردد. به عبارت دیگر تکامل و توسعه فکری بشر نسبت به فهم قرآن گاه توسعه عرضی- کشف معانی متعدد - و گاه توسعه طولی- کشف مراتب مختلف یک حقیقت و معنا - میباشد. | ||
از طرفی هر دو نوع قابلیت معنائی در قرآن – توسعه طولی و عرضی - بگونهای که پایانی برای آن متصور نیست، بیانگر اعجاز این کتاب | از طرفی هر دو نوع قابلیت معنائی در قرآن – توسعه طولی و عرضی - بگونهای که پایانی برای آن متصور نیست، بیانگر اعجاز این کتاب آسمانی نیز میباشد. | ||
== بحثی در معانی ظاهری و باطنی قرآن در روایات – روایات بطون == | == بحثی در معانی ظاهری و باطنی قرآن در روایات – روایات بطون == | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
دررایتی دیگر که از رسول الله (صلى الله علیه وآله) رسیده است که فرمود: ما أنزل الله عز وجل آیة إلا لها ظهر وبطن، وکل حرف حد، وکل حد مطلع <ref>کنز العمال ج 1ص 550 ظهره [تنزیله] وبطنه تأویله، ومنه ما قد مضى ومنه ما لم یکن، یجری کما تجری الشمس والقمر کل ما جاء تأویل شئ یکون على الأموات، کما یکون على الأحیاء، قال الله: * (وما یعلم تأویله إلا الله والراسخون فی العلم) * نحن نعلمه.</ref> | دررایتی دیگر که از رسول الله (صلى الله علیه وآله) رسیده است که فرمود: ما أنزل الله عز وجل آیة إلا لها ظهر وبطن، وکل حرف حد، وکل حد مطلع <ref>کنز العمال ج 1ص 550 ظهره [تنزیله] وبطنه تأویله، ومنه ما قد مضى ومنه ما لم یکن، یجری کما تجری الشمس والقمر کل ما جاء تأویل شئ یکون على الأموات، کما یکون على الأحیاء، قال الله: * (وما یعلم تأویله إلا الله والراسخون فی العلم) * نحن نعلمه.</ref> | ||
حدیث مذکور نیز بیانگر آن است که | حدیث مذکور نیز بیانگر آن است که در جنب معانی ظاهری همه آیات قرآنی، معانی باطنی نیز وجود دارد. | ||
از فضیل بن یسار نقل شده است که از امام باقر علیهالسلام در تفسیر روایت "ما من القرآن آیة، إلا ولها ظهر وبطن " آن حضرت در پاسخ فرمود: | از فضیل بن یسار نقل شده است که از امام باقر علیهالسلام در تفسیر روایت "ما من القرآن آیة، إلا ولها ظهر وبطن " آن حضرت در پاسخ فرمود: | ||
مراد از | مراد از ظهر قرآن، تنزیل و مراد از بطن قرآن، تاویل قرآن میباشد. <ref>وسائل الشیعه ج 27ص 197</ref> | ||
عبدالرزاق در تفسیرش روایتی را از ابن عباس نقل میکند که او تفسیر قرآن را در چهار مرتبه قرار میداد: | عبدالرزاق در تفسیرش روایتی را از ابن عباس نقل میکند که او تفسیر قرآن را در چهار مرتبه قرار میداد: | ||
مرتبه اول آن بصورتی است که فقط برای افراد عرب – و کسانی که | مرتبه اول آن بصورتی است که فقط برای افراد عرب – و کسانی که آشنائی به لغت عرب دارند- قابل درک است. مرتبه دوم آن بگونهای است که هیچکس – عرب و غیر عرب - نسبت به عدم آگاهی از آن معذور نیست. مرتبه سوم مختص عالمان خاص بوده و علم به مرتبه چهارم آن نیز به خداوند اختصاص داشته و از دیگران پوشیده میباشد. <ref> وسائل الشیعه ج 27ص 197 زرکشی در البرهان فی علوم القرآن ج 2ص 164: عن ابن عباس، أنه قسم التفسیر إلى أربعة أقسام: قسم تعرفه العرب فی کلامها، وقسم لا یعذر أحد بجهالته، یقول من الحلال والحرام، وقسم یعلمه العلماء خاصة، وقسم لا یعلمه إلا الله، ومن ادعى علمه فهو کاذب </ref> | ||
ایشان بعد از ذکر مراتب چهارگانه تفسیر مینویسد: وهذا تقسیم صحیح. - <ref>همان</ref> | ایشان بعد از ذکر مراتب چهارگانه تفسیر مینویسد: وهذا تقسیم صحیح. - <ref>همان</ref> | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
ایشان به نقل از سهل بن عبدالله دربارة لایههای معنایی قرآن (بطون) میگوید: | ایشان به نقل از سهل بن عبدالله دربارة لایههای معنایی قرآن (بطون) میگوید: | ||
اگر خداوند به هر انسان در برابر حرفی از قرآن قدرت هزار نوع فهم را تفضل کند باز به معانی نهائی قرآن نخواهد رسید بجهت | اگر خداوند به هر انسان در برابر حرفی از قرآن قدرت هزار نوع فهم را تفضل کند باز به معانی نهائی قرآن نخواهد رسید بجهت آنکه قرآن کلام خداوند و بیان اوصاف الهی است بنابراین همانگونه که وجود مقدس الله بی نهایت است کلامش نیز بی نهایت خواهد بود. هر فرد تنها بمقدار استطاعتش قدرت برداشت از آن را خواهد داشت. <ref>البرهان ج 1ص9 کان سهل بن عبدالله یقول: لو أعطى العبد بکل حرف من القرآن ألف فهم لم یبلغ نهایة ما أودعه فی آیة من کتابه ; لأنه کلام الله، وکلامه صفته. وکما أنه لیس لله نهایة، فکذلک لا نهایة لفهم کلامه ; وإنما یفهم کل بمقدار ما یفتح الله علیه. وکلام الله غیر مخلوق، ولا تبلغ إلى نهایة فهمه فهو محدثة مخلوقة .ولما کانت علوم القرآن لا تنحصر، ومعانیه لا تستقصى، وجبت العنایة بالقدرالممکن</ref> | ||
=== سیوطی در الاتقان فی علوم القرآن === | === سیوطی در الاتقان فی علوم القرآن === | ||
ایشان در الاتقان ضمن نقل روایات | ایشان در الاتقان ضمن نقل روایات و دیدگاه عالمان پیشین در معنای ظاهر و باطن شش وجه را در این زمینه نقل میکند. ایشان در بین وجوه مطرح شده وجه ششم را موید به روایتی از ابن عباس میداند. گفتار ایشان در وجه ششم این است که برخی میگویند: مراد از معنای ظاهری قرآن، تلاوه ظاهری و و مراد از باطن، فهم و درک قرآن میباشد. | ||
ایشان در تایید این وجه به روایتی از ابن عباس استشهاد میکند: | ایشان در تایید این وجه به روایتی از ابن عباس استشهاد میکند: | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
ایشان معتقد است درک معانی طولی آیات تنها در پرتو تدبر بدست میآید و این امر در سراسر قرآن جاری است. ایشان بعد از بیان نکته مذکور به روایات بطون اشاره کرده و معتقد است این روایات بیانگر وجود معانی عمیق قرآن در قرآن است که با تدبر بدست میآید. <ref>القرآن فی الاسلام ص 27-26- ...ان هذا التدرج - ونعنی به ظهور معنى بدائی من الآیة ثم ظهور معنى أوسع وهکذا – جار فی کل من الآیات الکریمة بلا استثناء ..وبالتأمل فی هذا الموضوع یظهر معنى ما روی عن النبی صلى الله علیه وآله فی کتب الحدیث والتفسیر من قوله: (ان للقرآن ظهرا وبطنا ولبطنه بطنا إلى سبعة أبطن) وعلى هذا للقرآن ظاهر وباطن أو ظهر وبطن، وکلا المعنیین یرادان من الآیات الکریمة، الا أنهما واقعا فی الطول لا فی العرض، فان إرادة الظاهر لا تنفی إرادة الباطن وإرادة الباطن لا تزاحم إرادة الظاهر</ref> | ایشان معتقد است درک معانی طولی آیات تنها در پرتو تدبر بدست میآید و این امر در سراسر قرآن جاری است. ایشان بعد از بیان نکته مذکور به روایات بطون اشاره کرده و معتقد است این روایات بیانگر وجود معانی عمیق قرآن در قرآن است که با تدبر بدست میآید. <ref>القرآن فی الاسلام ص 27-26- ...ان هذا التدرج - ونعنی به ظهور معنى بدائی من الآیة ثم ظهور معنى أوسع وهکذا – جار فی کل من الآیات الکریمة بلا استثناء ..وبالتأمل فی هذا الموضوع یظهر معنى ما روی عن النبی صلى الله علیه وآله فی کتب الحدیث والتفسیر من قوله: (ان للقرآن ظهرا وبطنا ولبطنه بطنا إلى سبعة أبطن) وعلى هذا للقرآن ظاهر وباطن أو ظهر وبطن، وکلا المعنیین یرادان من الآیات الکریمة، الا أنهما واقعا فی الطول لا فی العرض، فان إرادة الظاهر لا تنفی إرادة الباطن وإرادة الباطن لا تزاحم إرادة الظاهر</ref> | ||
=== | === گفتار علامه طباطبائی در زمینه علت بکار گیری معانی باطنی و ظاهری در قرآن === | ||
ایشان تحت عنوان: لماذا تکلم القرآن بأسلوب الظاهر والباطن بعد از بیان سه مقدمه میفرماید: | ایشان تحت عنوان: لماذا تکلم القرآن بأسلوب الظاهر والباطن بعد از بیان سه مقدمه میفرماید: | ||
خط ۱۸۶: | خط ۱۸۶: | ||
با توجه به نکات مذکور میگوئیم: | با توجه به نکات مذکور میگوئیم: | ||
اولا روایات بطون بیانگر ظرفیت عمیق و تمام ناشدنی این کتاب | اولا روایات بطون بیانگر ظرفیت عمیق و تمام ناشدنی این کتاب آسمانی است بگونهای که در همه زمانها و اعصار پاسخگوی نیازهای انسانها است بنابراین هیچگاه نباید به معانی که تاکنون در زمینه آیات الهی بیان گردیده اکتفا نمود بلکه میتوان با اندیشیدن درقرآن کریم در همه زمانها بهره برد چنانکه در بیانی از رسول اکرم ص در معرفی قرآن امده است:...وله ظهر وبطن فظاهره حکم وباطنه علم، ظاهره أنیق وباطنه عمیق، له نجوم وعلى نجومه نجوم لا تحصى عجائبه ولا تبلى غرائبه <ref>الکافی ج 2ص 599</ref> | ||
ثانیا مفاد روایات بطون آن است که همه انسانها در هر مرحله از تفکر و رشد فکری که باشند به تناسب ظرفیت شان میتوانند از قرآن بهره گیرند چنانکه در روایات میخوانیم: أن هذا القرآن مأدبة الله فتعلموا مأدبته ما استطعتم إن هذا القرآن حبل الله وهو النور البین والشفاء النافع عصمة لمن تمسک به ونجاة لمن تبعه الحدیث <ref>وسائل ج 6ص 168</ref> | ثانیا مفاد روایات بطون آن است که همه انسانها در هر مرحله از تفکر و رشد فکری که باشند به تناسب ظرفیت شان میتوانند از قرآن بهره گیرند چنانکه در روایات میخوانیم: أن هذا القرآن مأدبة الله فتعلموا مأدبته ما استطعتم إن هذا القرآن حبل الله وهو النور البین والشفاء النافع عصمة لمن تمسک به ونجاة لمن تبعه الحدیث <ref>وسائل ج 6ص 168</ref> | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
درروایتی از پیامبر ص نقل شده است که در آن مراد از معانی بطون بیان شده است. متن روایت بشرح ذیل میباشد: | درروایتی از پیامبر ص نقل شده است که در آن مراد از معانی بطون بیان شده است. متن روایت بشرح ذیل میباشد: | ||
برخی از صحابه پیامبرص به آن حضرت اظهار داشتند: یا رسول الله إنا لنجد للقرآن منک ما لا نجده من أنفسنا إذا نحن خلونا - (بهنگام قرائت قرآن حالاتی در شما میبینیم که آن را بهنگام | برخی از صحابه پیامبرص به آن حضرت اظهار داشتند: یا رسول الله إنا لنجد للقرآن منک ما لا نجده من أنفسنا إذا نحن خلونا - (بهنگام قرائت قرآن حالاتی در شما میبینیم که آن را بهنگام قرائتمان نسبت به قرآن در وجود خویش احساس نمیکنیم) | ||
آن حضرت فرمود: | |||
أجل أنا أقرأه لبطن وأنتم تقرؤونه لظهر (شما ظاهر قرآن را میخوانید اما من باطن آن را میخوانم. | أجل أنا أقرأه لبطن وأنتم تقرؤونه لظهر (شما ظاهر قرآن را میخوانید اما من باطن آن را میخوانم. | ||
خط ۲۰۶: | خط ۲۰۶: | ||
نتیجه آنکه شایسته نیست روایات بطون را بگونهای معنا کنیم که مستلزم خروج قرآن کریم از دسترس مردم باشد چنانکه برخی از اخباریین نظیر مولف " الفوائد المدنیه" به چنین برداشت ناصوابی از روایات بطون رسیده و معتقدند که فهم قرآن بدلیل روایات بطون مختص اهل بیت ع میباشد بگونهای که دیگران جز از طریق روایات اهل بیت نمیتوانند به معارف قرآن دست یابند. | نتیجه آنکه شایسته نیست روایات بطون را بگونهای معنا کنیم که مستلزم خروج قرآن کریم از دسترس مردم باشد چنانکه برخی از اخباریین نظیر مولف " الفوائد المدنیه" به چنین برداشت ناصوابی از روایات بطون رسیده و معتقدند که فهم قرآن بدلیل روایات بطون مختص اهل بیت ع میباشد بگونهای که دیگران جز از طریق روایات اهل بیت نمیتوانند به معارف قرآن دست یابند. | ||
باید گفت: از دلائل بطلان این تفکر، مخالفت آن با مضامین بسیاری از آیات قرآنی است که همه بشریت را دعوت به تفکر در محتوای این کتاب | باید گفت: از دلائل بطلان این تفکر، مخالفت آن با مضامین بسیاری از آیات قرآنی است که همه بشریت را دعوت به تفکر در محتوای این کتاب آسمانی نموده و حتی با اظهار تحدی از مخالفانش میخواهد اگر در اعجاز آن تردید دارند سورهای همانند آن ارائه دهند. از طرفی بر اساس روایات لزوم عرض احادیث به قرآن و عدم مخالفت آن با قرآن، برداشت مذکور از روایات بطون – که مستلزم عدم دسترسی بشر به قرآن است - مقبول نخواهد بود. | ||
== پرسش و پاسخ: ایا تفسیر قرآن و آگاهی از لایههای درونی معانی آن امری تخصصی است؟ == | == پرسش و پاسخ: ایا تفسیر قرآن و آگاهی از لایههای درونی معانی آن امری تخصصی است؟ == | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۱۳: | ||
1-همانطور که در مباحث گذشته بیان گردید فهم قرآن دارای مراتبی است که ورود در هر مرتبه آن مستلزم آگاهی از اموری است که فهم آن مرحله بدان بستگی دارد بعنوان نمونه در مرتبه فهم عمومی قرآن، نیاز به آگاهی از مسائل پیچیده اصول فقه و ادبیات عربی و.... نیست | 1-همانطور که در مباحث گذشته بیان گردید فهم قرآن دارای مراتبی است که ورود در هر مرتبه آن مستلزم آگاهی از اموری است که فهم آن مرحله بدان بستگی دارد بعنوان نمونه در مرتبه فهم عمومی قرآن، نیاز به آگاهی از مسائل پیچیده اصول فقه و ادبیات عربی و.... نیست | ||
درحالی که جهت فهم معانی عمیق قرآن، مقدماتی بیشتری لازم است. بدیهی است درک زیبائیهای ادبی و بلاغی قرآن بدون آگاهی از ظرافتهای ادبیات عرب ممکن نیست همینطور درک معارف عرفانی | درحالی که جهت فهم معانی عمیق قرآن، مقدماتی بیشتری لازم است. بدیهی است درک زیبائیهای ادبی و بلاغی قرآن بدون آگاهی از ظرافتهای ادبیات عرب ممکن نیست همینطور درک معارف عرفانی و روانشناسی در قرآن کریم بدون آگاهی از اصول روانشناسی و عرفانهای مذاهب و ادیان دیگر ممکن نیست. | ||
2- فهم عمیق محتوای هر نوع اثر – مکتوب و غیر مکتوب -، مستلزم داشتن دانش مربوط به آن امر خواهد بود؛ بنابراین درک و آگاهی از محتوای قرآن کریم نیز همانند سائر کتب و علوم بشری نیازمند مقدمات لازم در آن دانش میباشد. | 2- فهم عمیق محتوای هر نوع اثر – مکتوب و غیر مکتوب -، مستلزم داشتن دانش مربوط به آن امر خواهد بود؛ بنابراین درک و آگاهی از محتوای قرآن کریم نیز همانند سائر کتب و علوم بشری نیازمند مقدمات لازم در آن دانش میباشد. |