۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'روشها' به 'روشها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
اهتمام به انساب از دیدگاه [[اسلام]] ومسلمانان ویژگی خاص خود را دارد، حتی پیامبر (ص) بر پایه احادیثی، نسب خود را بیان داشت وخود بر تعلیم انساب صحه گذاشت. | اهتمام به انساب از دیدگاه [[اسلام]] ومسلمانان ویژگی خاص خود را دارد، حتی پیامبر (ص) بر پایه احادیثی، نسب خود را بیان داشت وخود بر تعلیم انساب صحه گذاشت. | ||
پس از اسلام، خلیفه | پس از اسلام، خلیفه دوم برای داشتن معیاری برای تقسیم بیتالمال در میان مسلمانان، دستور داد انساب را در دفترهایی ثبت وضبط کنند، قواعد حاکم برای دفترها مانند قرابت به پیامبر (ص) و نحوه تقسیم قبایل از سوی انساب نگاران پس از ان مورد توجه قرار گرفت. | ||
افزون بر این، تفاخر به قبیله در دوران عثمان، احیا شد و در ایام بنیامیه فزونی گرفت. | افزون بر این، تفاخر به قبیله در دوران عثمان، احیا شد و در ایام بنیامیه فزونی گرفت. | ||
در دوره | در دوره اموی که مسئله امامت، خلافت و تشکیل گروههای سیاسی مخالف حکومت اموی، مطرح بود، امویان به گونهای از سیاست توازن قوا متمایل شدند و از سویی دیگر، رایحه تعصب قبیلگی که در نتیجه تفاضل و برتری جویی به واسطه نسب و قومیت در دوره عثمان به وجود آمده بود، در دوره اموی نیز فزونی یافت ودولت عربی اموی که حافظ بقایای فرهنگی و جاهلی عربها بود، کوشید به علم انساب توجه کرده، بیشتر آن را به سیاقی که پیش از اسلام و در دوره جاهلیت بود، برگردانند و همان مسائل فخر به قبیله و نسب را دوباره پروبال بخشند. | ||
این مسائل در چند امر قابل لمس است؛ یکی از این امور نزدیکی خلفای اموی با نسابه ها و گوش دادن به سخنان آنان است. | این مسائل در چند امر قابل لمس است؛ یکی از این امور نزدیکی خلفای اموی با نسابه ها و گوش دادن به سخنان آنان است. | ||
در دوره | در دوره عباسی وضعیت جدیدی به وجود آمد که به انتقال انساب از روایت، به تدوین منجر شد که مهمترین شاخص این تحول، گسترش سرزمینهای اسلامی و اختلاط عربها با غیر عربها (مانند فارس ها، نصرانی ها و یهودی ها) که هر کدام کوشیدند تا در مقابل یکدیگر برای خود از طریق تدوین کتابهایی در انساب ومفاخر، مجد و عظمت خود را به رخ یکدیگر بکشند. | ||
انساب نگاری شیعیان، خود جزئی از کل انساب نگاری مسلمانان است که در حد بسیار، به ویژه در قرنهای آغازین اسلام، با انساب نگاری اهل سنت، به واسطه جایگاه، عوامل رشد، کارکرد ها، روشها و اصطلاحات مشترک، تفاوتی چندانی ندارد. | انساب نگاری شیعیان، خود جزئی از کل انساب نگاری مسلمانان است که در حد بسیار، به ویژه در قرنهای آغازین اسلام، با انساب نگاری اهل سنت، به واسطه جایگاه، عوامل رشد، کارکرد ها، روشها و اصطلاحات مشترک، تفاوتی چندانی ندارد. | ||
شیعیان در طول تاریخ درتولید، نشر و تالیف مجموعه علوم اسلامی به دلیل پیروی از مکتب علمی اهل بیت (ع) جزو پیشتازان و مبتکران بودهاند و علم انساب یا نسبشناسی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. از سده نخستین هجری افرادی مانند عقیل بن ابیطالب برادر امام علی (ع) و ابن عباس را میتوان از مبرزترین و مهمترین نسب شناسان در قرن اول اسلامیدانست که در تشیع آنان تردیدی وجود ندارد. شیعیان در علم انساب نقش مهمی را در سدههای بعدی ایفا. نمودهاند و با استفاده از ابداعاتی همچون: بهرهگیری از منابع شفاهی مانند نقل قولها از نخستین نسب شناسان و دیدارها و گفتوگو با علمای مطلع و بزرگان قبایل و استفاده از کتیبهها و سنگ مزارها به غنای این علم افزودند که در این میان میتوان به آثار عالم نسبشناس شیعی هشام بن محمد بن سائب کلبی (204 ق) که دارای ویژگیهای فوق بوده اشاره کرد. او دانش انساب را از پدرش محمد بن سائب کلبی (146 ق) که از اصحاب امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق (ع) بوده است فراگرفت و در این زمینه آثار فراوانی همچون «النسب الکبیر(الجمهرة)» و «انساب معد و الیمن الکبیر» به رشته تحریر درآورد. از ایشان سیزده اثر در موضوع انساب ذکر شده است. او در نسبنگاری دارای سبکی خاص بوده که مورد اقتباس نسبشناسان در قرون بعدی قرار گرفته و تأثیر مهمی در علم نسبشناسی با سبک شجره نگاری قبیلهای و به شکل مبسوط گذاشته است. او مبدع شناسایی نژاد حیوانات نیز بود و در این باب کتابی با نام «انساب الخیل» یا «نژاد اسب ها» دارد؛ و نشاندهنده تأثیر این حیوان در زندگی اعراب بوده است. | شیعیان در طول تاریخ درتولید، نشر و تالیف مجموعه علوم اسلامی به دلیل پیروی از مکتب علمی اهل بیت (ع) جزو پیشتازان و مبتکران بودهاند و علم انساب یا نسبشناسی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. از سده نخستین هجری افرادی مانند عقیل بن ابیطالب برادر امام علی (ع) و ابن عباس را میتوان از مبرزترین و مهمترین نسب شناسان در قرن اول اسلامیدانست که در تشیع آنان تردیدی وجود ندارد. شیعیان در علم انساب نقش مهمی را در سدههای بعدی ایفا. نمودهاند و با استفاده از ابداعاتی همچون: بهرهگیری از منابع شفاهی مانند نقل قولها از نخستین نسب شناسان و دیدارها و گفتوگو با علمای مطلع و بزرگان قبایل و استفاده از کتیبهها و سنگ مزارها به غنای این علم افزودند که در این میان میتوان به آثار عالم نسبشناس شیعی هشام بن محمد بن سائب کلبی (204 ق) که دارای ویژگیهای فوق بوده اشاره کرد. او دانش انساب را از پدرش محمد بن سائب کلبی (146 ق) که از اصحاب امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق (ع) بوده است فراگرفت و در این زمینه آثار فراوانی همچون «النسب الکبیر(الجمهرة)» و «انساب معد و الیمن الکبیر» به رشته تحریر درآورد. از ایشان سیزده اثر در موضوع انساب ذکر شده است. او در نسبنگاری دارای سبکی خاص بوده که مورد اقتباس نسبشناسان در قرون بعدی قرار گرفته و تأثیر مهمی در علم نسبشناسی با سبک شجره نگاری قبیلهای و به شکل مبسوط گذاشته است. او مبدع شناسایی نژاد حیوانات نیز بود و در این باب کتابی با نام «انساب الخیل» یا «نژاد اسب ها» دارد؛ و نشاندهنده تأثیر این حیوان در زندگی اعراب بوده است. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
کلید واژه: | کلید واژه: | ||
دوران اموی و عباسی، نسابههای شیعیان، علم انساب، عقیل بن ابیطالب، هشام بن محمد بن سائب کلبی، دار النقابه، حفظ نسب سادات، ابوعبدالله حسین بن احمد محدث | دوران اموی و عباسی، نسابههای شیعیان، علم انساب، عقیل بن ابیطالب، هشام بن محمد بن سائب کلبی، دار النقابه، حفظ نسب سادات، ابوعبدالله حسین بن احمد محدث | ||
== پیشینه دانش نسبشناسی عام == | == پیشینه دانش نسبشناسی عام == | ||
از آنجا که انسان همیشه بدنبال شناخت و معرفت بیشتر نسبت به خود و جهان پیرامون خود میباشد. دانشهای گوناگونی را سبب شد که یکی از این علوم دانش نسبشناسی بود و میتوان گفت:انساب یا دانش نسبشناسی متعلق به تمامی مردم جهان در تمامی زمانها بوده است. | از آنجا که انسان همیشه بدنبال شناخت و معرفت بیشتر نسبت به خود و جهان پیرامون خود میباشد. دانشهای گوناگونی را سبب شد که یکی از این علوم دانش نسبشناسی بود و میتوان گفت:انساب یا دانش نسبشناسی متعلق به تمامی مردم جهان در تمامی زمانها بوده است. | ||
بر این اساس است که اولین گرایشات نسب شناسانه را به خاندان کنفوسیوس<ref>(551-479 ق. م)</ref> نسبت میدهند که با قدمتی 2500ساله بیش از هشتاد نسل را در بر نمیگیرد. <ref>برای مطالعه بیشتر: نسب شناسان مسلمان، مرتضی شوشتری، صفحه29 .در ایران باستان نیز نسب کوروش (559-529ق. م) و داریوش (522-486ق. م)در ابتدای منشور بابلی و کتیبه بیستون نشان از توجه به نسبشناسی در دوره هخامنشی(559-330ق-م)در ایران باستان دارد.</ref> | بر این اساس است که اولین گرایشات نسب شناسانه را به خاندان کنفوسیوس<ref>(551-479 ق. م)</ref> نسبت میدهند که با قدمتی 2500ساله بیش از هشتاد نسل را در بر نمیگیرد. <ref>برای مطالعه بیشتر: نسب شناسان مسلمان، مرتضی شوشتری، صفحه29 .در ایران باستان نیز نسب کوروش (559-529ق. م) و داریوش (522-486ق. م)در ابتدای منشور بابلی و کتیبه بیستون نشان از توجه به نسبشناسی در دوره هخامنشی(559-330ق-م)در ایران باستان دارد.</ref> | ||
اما عرب، به ویژه عرب بادیه نشین، شأن و اهمیّت ویژه ای برای نسب قایل بود. در بین عربهای صحرایی، حقوق انسانی و حتی ارزش زندگی هر کس به نسب او بستگی داشت. نسب هر فرد تعیینکننده | اما عرب، به ویژه عرب بادیه نشین، شأن و اهمیّت ویژه ای برای نسب قایل بود. در بین عربهای صحرایی، حقوق انسانی و حتی ارزش زندگی هر کس به نسب او بستگی داشت. نسب هر فرد تعیینکننده درجه حمایت اجتماعی و دفاع طبقه یا قشری از او بود؛ به همین دلیل، نسّابه (نسب شناس)ها موقعیت بالایی در جامعه عرب داشتند و به بزرگی از آنان یاد میشد، زیرا مرجعِ حل بسیاری از اختلافات بودند. البتّه این تلقی برای فرهنگ غیرعرب، غیر عادی و غیر معقول است. نتایج به دست آمده از نسبشناسی، موضوع و اساس بسیاری از مؤلفههای جامعه شناختی (مانند نوع روابط مصلحتآمیز بین افراد قبیله و مناسبات افراد یک قبیله با قبیله دیگر و حمایت درون قبیله ای و برون قبیله ای) و روان شناختی (مانند رشد روحیات و اخلاقیات ویژه در قالب تحقیر یا تفاخر) و حتی حقوقی و فقهی (مانند بهرهمندی از بیتالمال یا تأمین حقوق اجتماعی) بود.<ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج 4، ص466و470</ref> | ||
اما با ظهور اسلام و با توجه به معیار تقوا درعرصههای زندگی فردی واجتماعی انسان توجه به حسب و نسب خانوادگی رنگ و بوی دیگری یافت و توجه به نسب نبوی(ص) در اولویت قرار گرفت زیرا این مهم در فرمایشات پیامبر گرامی اسلام نیز مورد تاکید قرار داشت. | اما با ظهور اسلام و با توجه به معیار تقوا درعرصههای زندگی فردی واجتماعی انسان توجه به حسب و نسب خانوادگی رنگ و بوی دیگری یافت و توجه به نسب نبوی(ص) در اولویت قرار گرفت زیرا این مهم در فرمایشات پیامبر گرامی اسلام نیز مورد تاکید قرار داشت. | ||
اما پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)تفاخر به نسب عربی و قبیله ای مجددا احیا شد و در دوران خلافت بنی امیّه به اوج خود رسید و ادامه یافت. با روی کارآمدن بنی عباس دوباره توجه و ارج نهادن بر نسب خاتم پیامبران _البته همراه با اغراض سیاسی_ جان تازه ای به خود گرفت و در این مسیر تشکیلات نقابت به وجود آمد. این عنایت و احترام به نسب هاشمیان و سادات قرنها ادامه داشت و تا حمله مغول به اوج و اعتلاء خود رسید. | اما پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)تفاخر به نسب عربی و قبیله ای مجددا احیا شد و در دوران خلافت بنی امیّه به اوج خود رسید و ادامه یافت. با روی کارآمدن بنی عباس دوباره توجه و ارج نهادن بر نسب خاتم پیامبران _البته همراه با اغراض سیاسی_ جان تازه ای به خود گرفت و در این مسیر تشکیلات نقابت به وجود آمد. این عنایت و احترام به نسب هاشمیان و سادات قرنها ادامه داشت و تا حمله مغول به اوج و اعتلاء خود رسید. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۷: | ||
مسائلی که در فقه و کلام شیعه مطرح میگردد که به نسبشناسی خاص ارتباط دارد؛ از قرار ذیل میباشد: | مسائلی که در فقه و کلام شیعه مطرح میگردد که به نسبشناسی خاص ارتباط دارد؛ از قرار ذیل میباشد: | ||
1- تولّی و قبول امامت اهل بیت رسالت -علیهمالسلام- که برتمام مومنین واجب است. چنان که در سوره شوری آیه 23 آمده است:(قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی) به امت بگو که من مزد رسالت نمیخواهم جز مودّت به خویشاوندانم. | 1- تولّی و قبول امامت اهل بیت رسالت -علیهمالسلام- که برتمام مومنین واجب است. چنان که در سوره شوری آیه 23 آمده است:(قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی) به امت بگو که من مزد رسالت نمیخواهم جز مودّت به خویشاوندانم. | ||
۲- حرمت پرداخت صدقه به اهل بیت علیهمالسلام و نوادگان آنها و همچنین وجوب پرداخت خمس به ایشان که تشخیص اهل بیت (ع) و نوادگان پیامبر اکرم (ص) بر عهده | ۲- حرمت پرداخت صدقه به اهل بیت علیهمالسلام و نوادگان آنها و همچنین وجوب پرداخت خمس به ایشان که تشخیص اهل بیت (ع) و نوادگان پیامبر اکرم (ص) بر عهده علم نسبشناسی است. یکی از شرایط امامت طبق احادیث فراوان نبوی - قریشی بودن اوست. در وقف، ارث و ازدواج وطهارت احکامی مخصوص قریشیها است و نیاز به تعیین مصداق توسط دانش انساب دارد. از پیامبر اکرم (ص) چنین آمده است: | ||
(تَخَیَّرُوا لنطفکم وَ انکحُوا الأکفاء وَ انکحُوا إلَیهِم) <ref>پاینده ،ابوالقاسم ،نهج الفصاحة، ص 227</ref> در گزینش همسر برای خود، محلّ مناسب انتخاب کنید و از اشخاص هم شأن خود زن بگیرید و به آنها زن بدهید. | (تَخَیَّرُوا لنطفکم وَ انکحُوا الأکفاء وَ انکحُوا إلَیهِم) <ref>پاینده ،ابوالقاسم ،نهج الفصاحة، ص 227</ref> در گزینش همسر برای خود، محلّ مناسب انتخاب کنید و از اشخاص هم شأن خود زن بگیرید و به آنها زن بدهید. | ||
در روایت دیگری برای ضرورت حفظ وپاسداری انساب چنین آمده است: | در روایت دیگری برای ضرورت حفظ وپاسداری انساب چنین آمده است: |