پرش به محتوا

نقش شیعیان در تدوین علم نسب‌شناسی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Heydari صفحهٔ نقش شیعیان در تدوین علم نسب شناسی را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به نقش شیعیان در تدوین علم نسب‌شناسی (مقاله) منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:


== چکیده:==
== چکیده:==
شیعیان در طول تاریخ در تولید، نشر و تالیف مجموعه علوم اسلامی به دلیل پیروی از مکتب علمی اهل بیت (ع) جزو پیشتازان و مبتکران بوده‌اند و علم انساب یا نسب‌شناسی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. از سده‌ی نخستین هجری افرادی مانند عقیل بن ابی‌طالب برادر امام علی (ع) و ابن عباس را می‌توان از مبرزترین و مهمترین نسب شناسان در قرن اول اسلامى‌دانست که در تشیع آنان تردیدی وجود ندارد. شیعیان در علم انساب نقشی مهمی را در سده‌های بعدی ایفاء نموده‌اند و با استفاده از ابداعاتی همچون: بهره-گیری از منابع شفاهی مانند نقل قول‌ها از نخستین نسب شناسان و دیدارها و گفت‌وگو با علمای مطلع و بزرگان قبایل و استفاده از کتیبه‌ها و سنگ مزارها به غنای این علم افزودند که در این میان می‌توان به آثار عالم نسب‌شناس شیعی هشام بن محمد بن سائب کلبی (204 ق) که دارای ویژگی‌های فوق بوده اشاره کرد. او انساب را از پدرش محمد بن سائب کلبی (146 ق) که از اصحاب امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق (ع) بوده است فراگرفت و در این زمینه آثار فراوانی همچون «النسب الکبیر (الجمهرة)» و «انساب معد و الیمن الکبیر» به رشته تحریر درآورد. از ایشان سیزده اثر در موضوع انساب ذکر شده است. او در نسب‌نگاری دارای سبکی خاص بوده که مورد اقتباس نسب‌شناسان در قرون بعدی قرار گرفته و تأثیر مهمی در علم نسب‌شناسی با سبک شجره نگاری قبیله‌ای و به شکل مبسوط گذاشته است. او مبدع شناسایی نژاد حیوانات نیز بود و در این باب کتابی با نام «انساب الخیل» یا «نژاد اسب‌ها» دارد؛ و نشان‌دهنده تأثیر این حیوان در زندگی اعراب بوده است.  
شیعیان در طول تاریخ در تولید، نشر و تالیف مجموعه علوم اسلامی به دلیل پیروی از مکتب علمی اهل بیت (ع) جزو پیشتازان و مبتکران بوده‌اند و علم انساب یا نسب‌شناسی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. از سده‌ی نخستین هجری افرادی مانند عقیل بن ابی‌طالب برادر امام علی (ع) و ابن عباس را می‌توان از مبرزترین و مهمترین نسب شناسان در قرن اول اسلامى‌دانست که در تشیع آنان تردیدی وجود ندارد. شیعیان در علم انساب نقشی مهمی را در سده‌های بعدی ایفاء نموده‌اند و با استفاده از ابداعاتی همچون: بهره‌گیری از منابع شفاهی مانند نقل قول‌ها از نخستین نسب شناسان و دیدارها و گفت‌وگو با علمای مطلع و بزرگان قبایل و استفاده از کتیبه‌ها و سنگ مزارها به غنای این علم افزودند که در این میان می‌توان به آثار عالم نسب‌شناس شیعی هشام بن محمد بن سائب کلبی (204 ق) که دارای ویژگی‌های فوق بوده اشاره کرد. او انساب را از پدرش محمد بن سائب کلبی (146 ق) که از اصحاب امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق (ع) بوده است فراگرفت و در این زمینه آثار فراوانی همچون «النسب الکبیر (الجمهرة)» و «انساب معد و الیمن الکبیر» به رشته تحریر درآورد. از ایشان سیزده اثر در موضوع انساب ذکر شده است. او در نسب‌نگاری دارای سبکی خاص بوده که مورد اقتباس نسب‌شناسان در قرون بعدی قرار گرفته و تأثیر مهمی در علم نسب‌شناسی با سبک شجره نگاری قبیله‌ای و به شکل مبسوط گذاشته است. او مبدع شناسایی نژاد حیوانات نیز بود و در این باب کتابی با نام «انساب الخیل» یا «نژاد اسب‌ها» دارد؛ و نشان‌دهنده تأثیر این حیوان در زندگی اعراب بوده است.  
دانشمندان شیعه علاوه بر حفظ، گسترش و انتقال این علم به دوره-های بعد، اهتمام ویژه‌ای به حفظ نسب سادات داشته و آن را از خطر فراموشی نجات داده‌اند.  
دانشمندان شیعه علاوه بر حفظ، گسترش و انتقال این علم به دوره-های بعد، اهتمام ویژه‌ای به حفظ نسب سادات داشته و آن را از خطر فراموشی نجات داده‌اند.  


خط ۱۰: خط ۱۰:


بر این اساس است که اولین گرایشات نسب شناسانه را به خاندان کنفوسیوس(551-479 ق. م)<ref>Confucius</ref> نسبت می‌دهند که با قدمتی 2500ساله بیش از هشتاد نسل را در بر نمی‌گیرد. - <ref>برای مطالعه بیشتر: نسب شناسان مسلمان، مرتضی شوشتری، صفحه29 .در ایران باستان نیز نسب کوروش (559-529ق. م) و داریوش (522-486ق. م)در ابتدای منشور بابلی و کتیبه بیستون نشان از توجه به نسب‌شناسی در دوره هخامنشی(559-330ق-م)در ایران باستان دارد.</ref>
بر این اساس است که اولین گرایشات نسب شناسانه را به خاندان کنفوسیوس(551-479 ق. م)<ref>Confucius</ref> نسبت می‌دهند که با قدمتی 2500ساله بیش از هشتاد نسل را در بر نمی‌گیرد. - <ref>برای مطالعه بیشتر: نسب شناسان مسلمان، مرتضی شوشتری، صفحه29 .در ایران باستان نیز نسب کوروش (559-529ق. م) و داریوش (522-486ق. م)در ابتدای منشور بابلی و کتیبه بیستون نشان از توجه به نسب‌شناسی در دوره هخامنشی(559-330ق-م)در ایران باستان دارد.</ref>
اما عرب به ویژه عرب بادیه نشین شأن و اهمیّت ویژه‌ای برای نسب قایل بود. در بین عرب‌های صحرایی، حقوق انسانی و حتی ارزش زندگی هر کس به نسب او بستگی داشت. نسب هر فرد تعیین‌کننده ی درجه ی حمایت اجتماعی و دفاع طبقه یا قشری از او بود؛ به همین دلیل، نسّابه (نسب شناس)ها موقعیت بالایی در جامعه عرب داشتند و به بزرگی از آنان یاد می‌شد، زیرا مرجعِ حل بسیاری از اختلافات بودند. البتّه این تلقی برای فرهنگ غیرعرب، غیر عادی و غیر معقول است. نتایج به دست آمده از نسب‌شناسی، موضوع و اساس بسیاری از مؤلفه‌های جامعه شناختی (مانند نوع روابط مصلحت‌آمیز بین افراد قبیله و مناسبات افراد یک قبیله با قبیله ی دیگر و حمایت درون قبیله ای و برون قبیله‌ای) و روان شناختی (مانند رشد روحیات و اخلاقیات ویژه در قالب تحقیر یا تفاخر) و حتی حقوقی و فقهی (مانند بهره‌مندی از بیت‌المال یا تأمین حقوق اجتماعی) بود. - <ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج 4، ص466و470</ref>
اما عرب به ویژه عرب بادیه نشین شأن و اهمیّت ویژه‌ای برای نسب قایل بود. در بین عرب‌های صحرایی، حقوق انسانی و حتی ارزش زندگی هر کس به نسب او بستگی داشت. نسب هر فرد تعیین‌کنندهٔ درجهٔ حمایت اجتماعی و دفاع طبقه یا قشری از او بود؛ به همین دلیل، نسّابه (نسب شناس)ها موقعیت بالایی در جامعه عرب داشتند و به بزرگی از آنان یاد می‌شد، زیرا مرجعِ حل بسیاری از اختلافات بودند. البتّه این تلقی برای فرهنگ غیرعرب، غیر عادی و غیر معقول است. نتایج به دست آمده از نسب‌شناسی، موضوع و اساس بسیاری از مؤلفه‌های جامعه شناختی (مانند نوع روابط مصلحت‌آمیز بین افراد قبیله و مناسبات افراد یک قبیله با قبیلهٔ دیگر و حمایت درون قبیله‌ای و برون قبیله‌ای) و روان شناختی (مانند رشد روحیات و اخلاقیات ویژه در قالب تحقیر یا تفاخر) و حتی حقوقی و فقهی (مانند بهره‌مندی از بیت‌المال یا تأمین حقوق اجتماعی) بود. - <ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج 4، ص466و470</ref>


اما با ظهور اسلام و با توجه به معیار تقوا درعرصه‌های زندگی فردی واجتماعی انسان توجه به حسب و نسب خانوادگی رنگ و بوی دیگری یافت و توجه به نسب نبوی(ص) در اولویت قرار گرفت زیرا این مهم در فرمایشات پیامبر گرامی اسلام نیز مورد تاکید قرار داشت.
اما با ظهور اسلام و با توجه به معیار تقوا درعرصه‌های زندگی فردی واجتماعی انسان توجه به حسب و نسب خانوادگی رنگ و بوی دیگری یافت و توجه به نسب نبوی(ص) در اولویت قرار گرفت زیرا این مهم در فرمایشات پیامبر گرامی اسلام نیز مورد تاکید قرار داشت.


اما پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)تفاخر به نسب عربی و قبیله ای مجددا احیا شد و در دوران خلافت بنی امیّه به اوج خود رسید و ادامه یافت. با روی کارآمدن بنی عباس دوباره توجه و ارج نهادن بر نسب خاتم پیامبران _البته همراه با اغراض سیاسی_ جان تازه ای به خود گرفت و در این مسیر تشکیلات نقابت به وجود آمد. این عنایت و احترام به نسب‌هاشمیان و سادات قرن‌ها ادامه داشت و تا حمله مغول به اوج و اعتلاء خود رسید.
اما پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)تفاخر به نسب عربی و قبیله‌ای مجددا احیا شد و در دوران خلافت بنی امیّه به اوج خود رسید و ادامه یافت. با روی کارآمدن بنی عباس دوباره توجه و ارج نهادن بر نسب خاتم پیامبران _البته همراه با اغراض سیاسی_ جان تازه‌ای به خود گرفت و در این مسیر تشکیلات نقابت به وجود آمد. این عنایت و احترام به نسب‌هاشمیان و سادات قرن‌ها ادامه داشت و تا حمله مغول به اوج و اعتلاء خود رسید.
==2- اهمیت و ضرورت دانش نسب‌شناسی از منظر قرآن و حدیث ==
==2- اهمیت و ضرورت دانش نسب‌شناسی از منظر قرآن و حدیث ==
علم نسب زیر شاخه علم تاریخ محسوب می‌گردید. ولی امروزه با تخصصی تر شدن علوم اغلب آن را یکی از زیر‌مجموعه‌های رشته مردم‌شناسی یا قوم نگاری می‌دانند. قرآن کریم به موضوع نسب عنایت دارد و احکامی نیز در خصوص اهمیت صله رحم و هشدار نسبت به قطع رحم، ممنوعیت ازدواج بامحارم نسبی و سببی، احکام مفصل برای ارث ارحام نسبی وسببی مقرر نموده و همچنین درمصرف خمس وزکات احکامی ویژه بنی‌هاشم و تشویق به احترام وتکریم فرزندان رسول خدا(ص) مقرر نموده که لازمه این احکام لزوم شناخت واهمیت تدوین انساب به طورعام و انساب وابسته به خاتم پیامبران حضرت محمد(ص) به طورخاص را نشان می‌دهد. برخی از آیات که نشان‌دهنده اهتمام قرآن به نسب‌شناسی در جامعه انسانی و اسلامی است. مورد اشاره قرار نمی‌گیرد:  
علم نسب زیر شاخه علم تاریخ محسوب می‌گردید. ولی امروزه با تخصصی تر شدن علوم اغلب آن را یکی از زیر‌مجموعه‌های رشته مردم‌شناسی یا قوم نگاری می‌دانند. قرآن کریم به موضوع نسب عنایت دارد و احکامی نیز در خصوص اهمیت صله رحم و هشدار نسبت به قطع رحم، ممنوعیت ازدواج بامحارم نسبی و سببی، احکام مفصل برای ارث ارحام نسبی وسببی مقرر نموده و همچنین درمصرف خمس وزکات احکامی ویژه بنی‌هاشم و تشویق به احترام وتکریم فرزندان رسول خدا(ص) مقرر نموده که لازمه این احکام لزوم شناخت واهمیت تدوین انساب به طورعام و انساب وابسته به خاتم پیامبران حضرت محمد(ص) به طورخاص را نشان می‌دهد. برخی از آیات که نشان‌دهنده اهتمام قرآن به نسب‌شناسی در جامعه انسانی و اسلامی است. مورد اشاره قرار نمی‌گیرد:  
خط ۳۱: خط ۳۱:


1- تولّی و قبول امامت اهل بیت رسالت -علیهم‌السلام- که برتمام مومنین واجب است. چنان که در سوره شوری آیه 23 آمده است: (قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی) به امت بگو که من مزد رسالت نمی‌خواهم جز مودّت به خویشاوندانم.  
1- تولّی و قبول امامت اهل بیت رسالت -علیهم‌السلام- که برتمام مومنین واجب است. چنان که در سوره شوری آیه 23 آمده است: (قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی) به امت بگو که من مزد رسالت نمی‌خواهم جز مودّت به خویشاوندانم.  
۲- حرمت پرداخت صدقه به اهل بیت علیهم‌السلام و نوادگان آنها و همچنین وجوب پرداخت خمس به ایشان که تشخیص اهل بیت (ع) و نوادگان پیامبر اکرم (ص) بر عهده ی علم نسب‌شناسی است. یکی از شرایط امامت – طبق احادیث فراوان نبوی - قریشی بودن اوست. در وقف، ارث و ازدواج وطهارت احکامی مخصوص قریشیها است و نیاز به تعیین مصداق توسط دانش انساب دارد. از پیامبر اکرم (ص) چنین آمده است:
۲- حرمت پرداخت صدقه به اهل بیت علیهم‌السلام و نوادگان آنها و همچنین وجوب پرداخت خمس به ایشان که تشخیص اهل بیت (ع) و نوادگان پیامبر اکرم (ص) بر عهدهٔ علم نسب‌شناسی است. یکی از شرایط امامت – طبق احادیث فراوان نبوی - قریشی بودن اوست. در وقف، ارث و ازدواج وطهارت احکامی مخصوص قریشیها است و نیاز به تعیین مصداق توسط دانش انساب دارد. از پیامبر اکرم (ص) چنین آمده است:
(تَخَیَّرُوا لنطفکم وَ انکحُوا الأکفاء وَ انکحُوا إلَیهِم) - <ref>پاینده ،ابوالقاسم، نهج الفصاحة، ص 227.</ref> در گزینش همسر براى خود، محلّ مناسب انتخاب کنید و از اشخاص هم شأن خود زن بگیرید و به آنها زن بدهید.
(تَخَیَّرُوا لنطفکم وَ انکحُوا الأکفاء وَ انکحُوا إلَیهِم) - <ref>پاینده ،ابوالقاسم، نهج الفصاحة، ص 227.</ref> در گزینش همسر براى خود، محلّ مناسب انتخاب کنید و از اشخاص هم شأن خود زن بگیرید و به آنها زن بدهید.
در روایت دیگری برای ضرورت حفظ و پاسداری انساب چنین آمده است:
در روایت دیگری برای ضرورت حفظ و پاسداری انساب چنین آمده است:
خط ۴۰: خط ۴۰:
3- شناخت مردم از یک‌دیگربراساس شناخت خاندان‌ها و عشایر و قبایل.
3- شناخت مردم از یک‌دیگربراساس شناخت خاندان‌ها و عشایر و قبایل.
4- اهمیّت شناخت همسر لایق، - <ref>نجفی، محمد جواد، نسب‌شناسی در دوره اسلامی، ماهنامه تاریخ اسلام، شماره 13 و عالمی، محمد جواد، انساب نگاری شیعه تا پایان قرن هفتم هجری، صص 69 و70.</ref> باتوجه به ویژگی‌های اخلاقی وجسمی وروحی خاندانها.
4- اهمیّت شناخت همسر لایق، - <ref>نجفی، محمد جواد، نسب‌شناسی در دوره اسلامی، ماهنامه تاریخ اسلام، شماره 13 و عالمی، محمد جواد، انساب نگاری شیعه تا پایان قرن هفتم هجری، صص 69 و70.</ref> باتوجه به ویژگی‌های اخلاقی وجسمی وروحی خاندانها.
در اسلام معیار تفاخر به حسب و نسب - که در اعراب متداول بود- تاحدودی تغییر کرد و موضوع قرابت نسبی به خاندان رسالت اهمیت ویژه ای یافت که این خود عاملی در جهت تدوین کتب انساب طالبیین در قرن سوم به بعد شد و این خود گواهی بر جایگاه خاص این موضوع نزد مسلمانان است. و با گسترش دایره نقابت در دورترین نقاط جهان اسلام علم انساب آل‌ابی‌طالب نیز به شکوفایی بیشتری دست یافت.
در اسلام معیار تفاخر به حسب و نسب - که در اعراب متداول بود- تاحدودی تغییر کرد و موضوع قرابت نسبی به خاندان رسالت اهمیت ویژه‌ای یافت که این خود عاملی در جهت تدوین کتب انساب طالبیین در قرن سوم به بعد شد و این خود گواهی بر جایگاه خاص این موضوع نزد مسلمانان است. و با گسترش دایره نقابت در دورترین نقاط جهان اسلام علم انساب آل‌ابی‌طالب نیز به شکوفایی بیشتری دست یافت.
در حقیقت نقابت و علم انساب‌هاشمیان لازم و ملزوم یکدیگر شده و تاثیرات متقابلی بر دیگری گذارده‌اند تا آنجا که نقابت سادات و حفظ انساب ایشان یکی از مسائل مهم برای حکومت‌های وقت شد زیرا این امر از یک جهت عامل احصاء سادات و کنترل این جمع کثیر و موثر در جامعه اسلامی می‌شد تا از شورش‌های احتمالی آنان در مقابل حکومت‌ها جلوگیری به عمل آید و از دیگر سو ایشان را در جامعه اسلامی مورد تکریم و احترام بیشتر قرارداده تا مشروعیتی برای خود ایجاد نمایند؛ چرا که سادات مدعیان حقیقی منصب خلافت و حکومت بر مسلمانان بوده‌اند. - <ref>برای مطالعه بیشتر: شوشتری، مرتضی نسب شناسان مسلمان ،ص153.</ref>
در حقیقت نقابت و علم انساب‌هاشمیان لازم و ملزوم یکدیگر شده و تاثیرات متقابلی بر دیگری گذارده‌اند تا آنجا که نقابت سادات و حفظ انساب ایشان یکی از مسائل مهم برای حکومت‌های وقت شد زیرا این امر از یک جهت عامل احصاء سادات و کنترل این جمع کثیر و موثر در جامعه اسلامی می‌شد تا از شورش‌های احتمالی آنان در مقابل حکومت‌ها جلوگیری به عمل آید و از دیگر سو ایشان را در جامعه اسلامی مورد تکریم و احترام بیشتر قرارداده تا مشروعیتی برای خود ایجاد نمایند؛ چرا که سادات مدعیان حقیقی منصب خلافت و حکومت بر مسلمانان بوده‌اند. - <ref>برای مطالعه بیشتر: شوشتری، مرتضی نسب شناسان مسلمان ،ص153.</ref>


خط ۴۷: خط ۴۷:
لذا نسب‌شناسی اعم از نسب نگاری است و همان‌گونه که انساب شناسان نیز به شیعه و غیرشیعه تصنیف می‌شوند انساب نگاران نیز به شیعه و غیرشیعه تقسیم شده‌اند.
لذا نسب‌شناسی اعم از نسب نگاری است و همان‌گونه که انساب شناسان نیز به شیعه و غیرشیعه تصنیف می‌شوند انساب نگاران نیز به شیعه و غیرشیعه تقسیم شده‌اند.
انساب نگاران شیعه در استفاده از منابع انساب نگاری عمومی پیشقدم و از منابع متنوع تری نیز بهره برده‌اند. <ref>عالمی، سید محمد رضا، انساب نگاری شیعه، صص96 و 97.</ref>
انساب نگاران شیعه در استفاده از منابع انساب نگاری عمومی پیشقدم و از منابع متنوع تری نیز بهره برده‌اند. <ref>عالمی، سید محمد رضا، انساب نگاری شیعه، صص96 و 97.</ref>
به شهادت مورخان معتبر اولین نسب نگار مسلمان ابونصر محمد بن سائب کلبی (146ق)-ازاصحاب صادقین(علیهماالسلام) - بوده است. - <ref>طوسی، محمد بن حسن ،رجال الطوسی، صص145و284 و تهرانی، آقا بزرگ ،الذریعه الی تصانیف الشیعۀ،ج 2،ص370.</ref> البته کتابی به نام او ثبت نشده بلکه فرزندش هشام (205ق) اعلم علمای انساب در عصر خود <ref>سیدحسن صدرفرموده:هشام بن محمدسائب کلبی امام علماءالنسب والاخبار والسیر والاثار اعلم علماءعصره فی کل ذلک. صدر، سید حسن، تاسیس الشیعة لعلوم الاسلام، ص۲۳۷.</ref> دانش پدر را ثبت و ضبط نموده است که نجاشی او را شیعه مذهب می‌داند <ref>نجاشی، ابوالعباس احمد بن علی، رجال النجاشی، ص434،شماره1166.</ref> در تاثیر او بر علم انساب همین بس که پیشگامی او با دیگر علمای پیشقدم این علم قابل مقایسه نیست. علمای اهل سنت نیز برای بی‌بهره نماندن از اطلاعات ابن کلبی کتاب ابن سلام را تلخیص کتاب ابن کلبی دانسته و کتاب النسب او را مورد اعتماد خود می‌دانند. - <ref>ابن سلام، ابو عبید قاسم، کتاب النسب، ص 9</ref>. از این رو کتب و نظریات ابن کلبی به واسطه ابن سلام در کتاب‌های التبیین فی انساب القرشیین ازابن قدامه(620ق) - ابن قدامه ،موفق الدین ابو محمد عبدالله بن احمد، تبیین فی انساب القرشیین، ص 84. نهایة الارب فی معرفة انساب العرب و قلائد الجمان فی التعریف بقبائل الزمان از قلقشندی(821ق) الاصابة فی تمییز الصحابة از ابن حجر عسقلانی(852ق)<ref>همان، صفحه28.</ref> راه‌یافته و تاثیرات مهمی را برجای‌گذارده است.
به شهادت مورخان معتبر اولین نسب نگار مسلمان ابونصر محمد بن سائب کلبی (146ق)-از اصحاب صادقین(علیهماالسلام) - بوده است. - <ref>طوسی، محمد بن حسن ،رجال الطوسی، صص145و284 و تهرانی، آقا بزرگ ،الذریعه الی تصانیف الشیعۀ،ج 2،ص370.</ref> البته کتابی به نام او ثبت نشده بلکه فرزندش هشام (205ق) اعلم علمای انساب در عصر خود <ref>سیدحسن صدرفرموده:هشام بن محمدسائب کلبی امام علماءالنسب والاخبار والسیر والاثار اعلم علماءعصره فی کل ذلک. صدر، سید حسن، تاسیس الشیعة لعلوم الاسلام، ص۲۳۷.</ref> دانش پدر را ثبت و ضبط نموده است که نجاشی او را شیعه مذهب می‌داند <ref>نجاشی، ابوالعباس احمد بن علی، رجال النجاشی، ص434،شماره1166.</ref> در تاثیر او بر علم انساب همین بس که پیشگامی او با دیگر علمای پیشقدم این علم قابل مقایسه نیست. علمای اهل سنت نیز برای بی‌بهره نماندن از اطلاعات ابن کلبی کتاب ابن سلام را تلخیص کتاب ابن کلبی دانسته و کتاب النسب او را مورد اعتماد خود می‌دانند. - <ref>ابن سلام، ابو عبید قاسم، کتاب النسب، ص 9</ref>. از این رو کتب و نظریات ابن کلبی به واسطه ابن سلام در کتاب‌های التبیین فی انساب القرشیین ازابن قدامه(620ق) - ابن قدامه ،موفق الدین ابو محمد عبدالله بن احمد، تبیین فی انساب القرشیین، ص 84. نهایة الارب فی معرفة انساب العرب و قلائد الجمان فی التعریف بقبائل الزمان از قلقشندی(821ق) الاصابة فی تمییز الصحابة از ابن حجر عسقلانی(852ق)<ref>همان، صفحه28.</ref> راه‌یافته و تاثیرات مهمی را برجای‌گذارده است.


بنابراین می‌توان گفت دیدگاه‌های ابن کلبی با واسطه یا بی واسطه به آثار تاریخی و نسب شناسانه بعد از خود راه یافته و تاثیرات انکار‌ناپذیر و مهمی‌داشته است و کسانی که در قرون بعدی وارد علم انساب شده‌اند هر کدام به نوعی وام دار او دانسته شده‌اند. <ref>عالمی، سید محمد رضا، انساب نگاری شیعه، ص96.</ref>
بنابراین می‌توان گفت دیدگاه‌های ابن کلبی با واسطه یا بی واسطه به آثار تاریخی و نسب شناسانه بعد از خود راه یافته و تاثیرات انکار‌ناپذیر و مهمی‌داشته است و کسانی که در قرون بعدی وارد علم انساب شده‌اند هر کدام به نوعی وام دار او دانسته شده‌اند. <ref>عالمی، سید محمد رضا، انساب نگاری شیعه، ص96.</ref>
==4- نسب‌شناسی خاص ذریه پیامبر اکرم ’ (سادات) و نقش شیعیان در حفظ وگسترش این دانش ==
==4- نسب‌شناسی خاص ذریه پیامبر اکرم ’ (سادات) و نقش شیعیان در حفظ وگسترش این دانش ==
پس از شکل گیری نسب نگاری عمومی مسلمانان که شیعیان نقش برجسته‌ای در تقویت و تعمیق آن داشتند نسب‌نگاری اختصاصی شیعیان یا انساب شناسی طالبیین متولد شد و از اواخر قرن دوم با تدوین انساب وآغاز انساب نگاری‌ها در این دانش تحولی را تجربه کرده و تا پیش از این تاریخ عرب بر نسب قبیله ای خود فخر می‌فروخت و هر نسب پاکی را با عنوان شریف یاد می‌کرد.
پس از شکل گیری نسب نگاری عمومی مسلمانان که شیعیان نقش برجسته‌ای در تقویت و تعمیق آن داشتند نسب‌نگاری اختصاصی شیعیان یا انساب شناسی طالبیین متولد شد و از اواخر قرن دوم با تدوین انساب وآغاز انساب نگاری‌ها در این دانش تحولی را تجربه کرده و تا پیش از این تاریخ عرب بر نسب قبیله‌ای خود فخر می‌فروخت و هر نسب پاکی را با عنوان شریف یاد می‌کرد.
اما از این تاریخ به بعد نسب‌شناسی رشد کرده و به بلوغ خود رسید و ماهیتی دینی به خود گرفت. زیرا انتساب و قرابت به خاندان نبوت به عنوان یک ارزش تلقی می‌شد. در قرن سوم با ایجاد زمینه‌های سیاسی-اجتماعی انساب نگاری به طور اختصاصی به ذریّه پیامبر اکرم (ص) می‌پرداخت.  
اما از این تاریخ به بعد نسب‌شناسی رشد کرده و به بلوغ خود رسید و ماهیتی دینی به خود گرفت. زیرا انتساب و قرابت به خاندان نبوت به عنوان یک ارزش تلقی می‌شد. در قرن سوم با ایجاد زمینه‌های سیاسی-اجتماعی انساب نگاری به طور اختصاصی به ذریّه پیامبر اکرم (ص) می‌پرداخت.  
حفظ و حراست انساب دودمان نبوی در جمیع ادوار اسلامی در نهایت درجه اهمیت بوده است. تا جایی که کسانی چون کمیت بن زید اسدی (م126ق)، سید حمیری (م179ق) و دعبل خزاعی(م246ق) و دیگر شعرای متعهد شیعی نقش خود را به عنوان فرهیختگان جامعه شیعی با ظرافتی تمام به انجام رسانیدند و با توجه به آشنایی ایشان به انساب ـ که از ویژگی‌های یک شاعر مشهور است - تا در سروده‌های خود دچار اشتباه نشود ـ در سروده‌های خود، فراوان به نسب اشخاص اشاره کرده‌اند که خود می‌تواند از علل گسترش دانش نسب‌شناسی باشد. نخستین کسی که انساب آل ابی‌طالب را در کتابی مستقل به رشته تحریر درآورد ابوالحسین یحیی بن حسن عقیقی(214 -277)بود <ref>مروزی ازورقانی، اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ص 58.</ref> که به یحیی نسابه مشهور است و مقام نقابت شهر مدینه را نیز بر عهده داشت. - <ref>عمری، علی بن محمد، المجدی فی انساب الطالبییین، ص203و204.</ref>- از یحیی نسابه روایات فراوانی به نقل از معصومین(ع) در کتب حدیثی مرحوم شیخ صدوق آمده است - <ref>خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج 21، ص47</ref> که می‌تواند دلیل محکمی بر امامی بودن او باشد حتی دلایلی مبنی بر مصاحبت ایشان با امام رضا نیز موجود است- - <ref>رجال النجاشی، صفحه441،شماره1189و تهرانی، آقا بزرگ، الذریعة، ج4، ص508.</ref>
حفظ و حراست انساب دودمان نبوی در جمیع ادوار اسلامی در نهایت درجه اهمیت بوده است. تا جایی که کسانی چون کمیت بن زید اسدی (م126ق)، سید حمیری (م179ق) و دعبل خزاعی(م246ق) و دیگر شعرای متعهد شیعی نقش خود را به عنوان فرهیختگان جامعه شیعی با ظرافتی تمام به انجام رسانیدند و با توجه به آشنایی ایشان به انساب ـ که از ویژگی‌های یک شاعر مشهور است - تا در سروده‌های خود دچار اشتباه نشود ـ در سروده‌های خود، فراوان به نسب اشخاص اشاره کرده‌اند که خود می‌تواند از علل گسترش دانش نسب‌شناسی باشد. نخستین کسی که انساب آل ابی‌طالب را در کتابی مستقل به رشته تحریر درآورد ابوالحسین یحیی بن حسن عقیقی(214 -277)بود <ref>مروزی ازورقانی، اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ص 58.</ref> که به یحیی نسابه مشهور است و مقام نقابت شهر مدینه را نیز بر عهده داشت. - <ref>عمری، علی بن محمد، المجدی فی انساب الطالبییین، ص203و204.</ref>- از یحیی نسابه روایات فراوانی به نقل از معصومین(ع) در کتب حدیثی مرحوم شیخ صدوق آمده است - <ref>خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج 21، ص47</ref> که می‌تواند دلیل محکمی بر امامی بودن او باشد حتی دلایلی مبنی بر مصاحبت ایشان با امام رضا نیز موجود است- - <ref>رجال النجاشی، صفحه441،شماره1189و تهرانی، آقا بزرگ، الذریعة، ج4، ص508.</ref>
خط ۹۳: خط ۹۳:
1-السید شهاب‌الدین الحسینی المرعشی النجفی،2-ابراهیم بن ساجدین الموسوی الابهری المعروف بالزنجانی، 3 - السید ابراهیم بن منصور الهاشمی الامیر، 4- السید جاسم حسن شبر الموسوی النجفی،5-جمال الترابی الحسنی الطباطبایی،6-حسن الفاطمی القمی،7-حسن بن محمود المرعشی حسین الحسینی الزرباطی، 8-ضیاء بن محمدقللی العنقای الحسینی الحجازی، 9 -عبدالحمید زینی بن علوی عبدالله حسین السادة الشریف، 10- علی نقی بن احمد الحسنی الحیدری البغدادی، 11- فاضل الموسوی الخلخالی محمد حسن المیرجهانی، 12- محمد حسین بن محسن الحسینی الجلالی الکشمیری الحائری، 13- محمد رضا عباس محمدالدباغ، 14-السید محمد علی الروضاتی الاصبهانی، 15-السید محمد بن علی نقی الحیدری،16-محمد بن نعمةالله بن محمد بن جعفربن الجزائری التستری النجفی الاهوازی الطهرانی،17- السید مهدی الرجائی الموسوی،18- السید مهدی بن حسن الخرسان،19- السید نادر نبوی طباطبایی.
1-السید شهاب‌الدین الحسینی المرعشی النجفی،2-ابراهیم بن ساجدین الموسوی الابهری المعروف بالزنجانی، 3 - السید ابراهیم بن منصور الهاشمی الامیر، 4- السید جاسم حسن شبر الموسوی النجفی،5-جمال الترابی الحسنی الطباطبایی،6-حسن الفاطمی القمی،7-حسن بن محمود المرعشی حسین الحسینی الزرباطی، 8-ضیاء بن محمدقللی العنقای الحسینی الحجازی، 9 -عبدالحمید زینی بن علوی عبدالله حسین السادة الشریف، 10- علی نقی بن احمد الحسنی الحیدری البغدادی، 11- فاضل الموسوی الخلخالی محمد حسن المیرجهانی، 12- محمد حسین بن محسن الحسینی الجلالی الکشمیری الحائری، 13- محمد رضا عباس محمدالدباغ، 14-السید محمد علی الروضاتی الاصبهانی، 15-السید محمد بن علی نقی الحیدری،16-محمد بن نعمةالله بن محمد بن جعفربن الجزائری التستری النجفی الاهوازی الطهرانی،17- السید مهدی الرجائی الموسوی،18- السید مهدی بن حسن الخرسان،19- السید نادر نبوی طباطبایی.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده تا زمان نگارش این صفحات 37 نفر از نسب نگاران تا پایان قرن هفتم در بین 221نفر نسب نگار مسلمان احصاء شده، شیعه هستند و از میان82 اثر نسب نگاری شیعه 13 اثر آن به دست ما رسیده است.  
بر اساس تحقیقات به عمل آمده تا زمان نگارش این صفحات 37 نفر از نسب نگاران تا پایان قرن هفتم در بین 221نفر نسب نگار مسلمان احصاء شده، شیعه هستند و از میان82 اثر نسب نگاری شیعه 13 اثر آن به دست ما رسیده است.  
== نتیجه‌گیری:==
== نتیجه‌گیری:==
دانش نسب‌شناسی، جایگاه و اهمیت قابل توجهی در میان مسلمانان داشته و همانند برخی علوم اسلامی از حرکت و رشد قابل توجهی برخوردار بوده است. مذاهب اسلامی هریک به نوبه خود در شکوفایی آن سهیم بودند.
دانش نسب‌شناسی، جایگاه و اهمیت قابل توجهی در میان مسلمانان داشته و همانند برخی علوم اسلامی از حرکت و رشد قابل توجهی برخوردار بوده است. مذاهب اسلامی هریک به نوبه خود در شکوفایی آن سهیم بودند.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۰۶

ویرایش