پرش به محتوا

حسن الترابی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۲: خط ۶۲:
==مهمترین نظرات و دیدگاههای دکتر ترابی==
==مهمترین نظرات و دیدگاههای دکتر ترابی==
۱- محور فکری شیخ حسن ترابی در دایره نواندیشی دینی در واقع نوعی تجدیدنظر طلبی در مسائل اسلامی و تعامل با جامعه بر پایه درک واقعیت‌ها و اهمیت مسأله زمان و مکان در بررسی امور جاری و قانونی بود و روی همین اصل او معتقد بود که باب اجتهاد بسته نیست و اجتهاد نمی‌تواند فقط در چهار ائمه مذاهب اهل سنت منحصر گردد، بلکه هر انسان عالم مسلمان و آگاه به زمان و مسلط بر اصول شریعت می‌تواند درباره همه‌چیز اجتهاد داشته باشد و نوآوری کند و در همین رابطه او به مسأله «عُرف» که در فقه شیعه جایگاه ویژه‌ای دارد، به مثابه یکی از منابع قانون‌گذاری تأکید می‌ورزید و مسأله «استحصاب» را هم یکی از منابع تشریع می‌شمرد؛<br>۲- ترابی معتقد بود که روش سنتی و قدیمی در استنباط احکام و قانون‌گذاری مورد نیاز برای اداره کشورهای اسلامی کافی نیست؛ زیرا که شرایط زمان ما با شرایط و نیازهای قرون پیشین یکسان نبوده و اعتماد به آن روش‌ها دیگر برای عصر ما سازنده و کافی نیست؛<br>۳- ترابی فقه اهل سنت را به علت اجتناب و دوری عملی از اجتهاد، فقهی جامد و غیر پویا می‌نامید و منحصر کردن درک دین یا میراث فقهی به سنت پیشینیان صالح را پاسخگوی نیازهای انسان عصر ما نمی‌دانست. ترابی در همین رابطه مطرح «علم اصول جدید» برای باز شدن باب اجتهاد پویا را پی‌ریزی کرد و در این راستا کتابی هم تحت عنوان «تجدید اصول‌الفقه» منتشر ساخت و خواستار ایجاد تحول در میراث فقهی با توجه به عناصر ثابت ـ کتاب و سنت ـ و متناسب با تفاوت‌های محیطی و فرهنگی و اجتماعی و مادی گردید… باید پذیرفت که ترابی در این مسیر، فتاوی خاص و شاذی هم در زمینه‌های مختلف صادر کرد که مورد خشم مفتیان وهابی و بعضی از شیوخ سنتی‌ الازهر قرار گرفت؛<br>۴- ترابی در انتقاد از فقهای اهل سنت مدعی شد که معنی ندارد عده‌ای به عنوان مفتی و فقیه، بقیه مردم را از این مهم [فهم شریعت] محروم بدارند، بلکه هر مسلمانی با تحصیل شرایط و مراتب می‌تواند به این مقام برسد و ضرورتی ندارد که فارغ‌التحصیل جامعه‌الازهر یا الجامعه‌الاسلامیه بالمدینه‌ المنوره باشد…؛<br>۵- او اصولاً معتقد بود که بیعت سازمان‌های اخوانی در جهان و کشورهای اسلامی دیگر، فقط با مرشد مصری، مقیم قاهره، با اصول اسلامی سازگار نیست و مفهومی ندارد، بلکه با حفظ اصول و وفاداری به مبانی فکری اخوانی، اخوان المسلمین هر کشوری باید مرشد خاص خود را در درون آن کشور و متصل با رهبری در قاهره داشته باشد که البته بعدها این ایده با اختصاص عنوان جدید «المراقب العام» برای رهبران سازمان‌های اخوانی در بلاد دیگر پذیرفته شد.<ref>صص 48تا53خاطرات مستند سیدهادی خسروشاهی درباره دکتر حسن ترابی (رهبر فکری و معنوی حرکت اسلامی سودان)» ، انتشارات کلبه شروق ، قم.</ref>
۱- محور فکری شیخ حسن ترابی در دایره نواندیشی دینی در واقع نوعی تجدیدنظر طلبی در مسائل اسلامی و تعامل با جامعه بر پایه درک واقعیت‌ها و اهمیت مسأله زمان و مکان در بررسی امور جاری و قانونی بود و روی همین اصل او معتقد بود که باب اجتهاد بسته نیست و اجتهاد نمی‌تواند فقط در چهار ائمه مذاهب اهل سنت منحصر گردد، بلکه هر انسان عالم مسلمان و آگاه به زمان و مسلط بر اصول شریعت می‌تواند درباره همه‌چیز اجتهاد داشته باشد و نوآوری کند و در همین رابطه او به مسأله «عُرف» که در فقه شیعه جایگاه ویژه‌ای دارد، به مثابه یکی از منابع قانون‌گذاری تأکید می‌ورزید و مسأله «استحصاب» را هم یکی از منابع تشریع می‌شمرد؛<br>۲- ترابی معتقد بود که روش سنتی و قدیمی در استنباط احکام و قانون‌گذاری مورد نیاز برای اداره کشورهای اسلامی کافی نیست؛ زیرا که شرایط زمان ما با شرایط و نیازهای قرون پیشین یکسان نبوده و اعتماد به آن روش‌ها دیگر برای عصر ما سازنده و کافی نیست؛<br>۳- ترابی فقه اهل سنت را به علت اجتناب و دوری عملی از اجتهاد، فقهی جامد و غیر پویا می‌نامید و منحصر کردن درک دین یا میراث فقهی به سنت پیشینیان صالح را پاسخگوی نیازهای انسان عصر ما نمی‌دانست. ترابی در همین رابطه مطرح «علم اصول جدید» برای باز شدن باب اجتهاد پویا را پی‌ریزی کرد و در این راستا کتابی هم تحت عنوان «تجدید اصول‌الفقه» منتشر ساخت و خواستار ایجاد تحول در میراث فقهی با توجه به عناصر ثابت ـ کتاب و سنت ـ و متناسب با تفاوت‌های محیطی و فرهنگی و اجتماعی و مادی گردید… باید پذیرفت که ترابی در این مسیر، فتاوی خاص و شاذی هم در زمینه‌های مختلف صادر کرد که مورد خشم مفتیان وهابی و بعضی از شیوخ سنتی‌ الازهر قرار گرفت؛<br>۴- ترابی در انتقاد از فقهای اهل سنت مدعی شد که معنی ندارد عده‌ای به عنوان مفتی و فقیه، بقیه مردم را از این مهم [فهم شریعت] محروم بدارند، بلکه هر مسلمانی با تحصیل شرایط و مراتب می‌تواند به این مقام برسد و ضرورتی ندارد که فارغ‌التحصیل جامعه‌الازهر یا الجامعه‌الاسلامیه بالمدینه‌ المنوره باشد…؛<br>۵- او اصولاً معتقد بود که بیعت سازمان‌های اخوانی در جهان و کشورهای اسلامی دیگر، فقط با مرشد مصری، مقیم قاهره، با اصول اسلامی سازگار نیست و مفهومی ندارد، بلکه با حفظ اصول و وفاداری به مبانی فکری اخوانی، اخوان المسلمین هر کشوری باید مرشد خاص خود را در درون آن کشور و متصل با رهبری در قاهره داشته باشد که البته بعدها این ایده با اختصاص عنوان جدید «المراقب العام» برای رهبران سازمان‌های اخوانی در بلاد دیگر پذیرفته شد.<ref>صص 48تا53خاطرات مستند سیدهادی خسروشاهی درباره دکتر حسن ترابی (رهبر فکری و معنوی حرکت اسلامی سودان)» ، انتشارات کلبه شروق ، قم.</ref>
[[رده: عالمان اهل سنت]]
[[رده: عالمان اهل سنت]]
[[رده: شخصیت‌های دینی سیاسی سودان]]
[[رده: سودان]]
[[رده: سودان]]
<references />
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش