confirmed
۴٬۰۲۰
ویرایش
احمد ابو دقه: تفاوت میان نسخه‌ها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
==زندگی‌نامه== | |||
'''احمد محمود ابو دقه''' در سال 1973 م، در خان یونس متولد شد. | |||
==تحصیلات== | |||
احمد خانواده‌ای تحصیل کرده و علاقمند به علم و دانش رشد یافت و در در رشته مهندسی کامپیوتر تحصیل کرد. نزدیکان او در رشته‌هایی همچون پزشکی "متخصص در جراحی مغز و اعصاب"، حسابداری، و دخترانش نیز در شیمی و ریاضی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌اند. | |||
==عضویت در جنبش جهاد اسلامی== | |||
ابو دقه، با شروع انتفاضه الاقصی در سال 2000 م، به سرعت به صفوف گردان های قدس، بازوی نظامی جنبش جهاد اسلامی در فلسطین پیوست و در کنار سردار شهید خالد منصور، که در مردادماه 1391 ش "ماه آگوست 2022 م"، در نبرد وحده الساحات "یگان میدان" شد، به‌عنوان دستیار فعالیت داشت. | |||
احمد نقش خود را در این رویارویی می دانست و در دفع تهاجمات اشغالگران شرکت می کرد. من در سال 2001 دیدم که او را در حال پرتاب "آرنج" (مواد انفجاری خانگی) به سمت یک تانک اسرائیلی در جریان تهاجم این رژیم به منطقه الفرحین در شرق این کشور دیدم. آن روز، خان یونس، تنها در حال پرسه زدن در میدان بود احمد آن روز قد کوتاهی داشت و طبق معمول لبخند می زد: «سلامتی نقش دارد.» | |||
نقش احمد در دفع تهاجمات اشغالگران متوقف نشد ، بلکه او در طراحی و اجرای عملیات های شهادت طلبانه در شهرک هایی که قبل از سال 2005 در سرزمین نوار غزه قرار داشتند، شرکت داشت. | |||
با آغاز مرحله ورود تسلیحات موشکی به درگیری و رویارویی، احمد نقش اساسی در عملیات تامین مواد لازم برای تولید، تولید، گذاشتن و پرتاب موشک زیر نظر فرمانده خالد منصور ایفا کرد کار به درخشش و تمایز دست یافت، که الهام بخش آنها برای ادامه کار در این چارچوب بود. سلف، فرمانده علی حسن قالی به دلیل مسئولیت پرتاب موشک در نبرد «انتقام آزادگان». | |||
احمد ابودقا نه تنها در عملکرد مقاومتی ممتاز بود، بلکه در روابط انسانی، خانوادگی و اجتماعی نیز ممتاز بود و هرکس در تنگنا بود یا به چیزی نیاز داشت به او مراجعه می کرد و او را ناامید نمی کرد. | |||
به یاد دارم که دو ماه پیش با من تلفنی تماس گرفت و در مورد لزوم گرد هم آوردن جوانان خانواده در چارچوبی که در آن روز حضور در جامعه را تقویت کنیم، به زبان محاوره ای به او گفتم: بیا پسر عمو و من با تو هستم.» احمد در این زمینه با مختار خانواده، سرشناسان و جوانان فعال آن تلاش زیادی کرد، با توجه به اینکه خانواده ما از نظر جغرافیایی در هفت منطقه شرق خان یونس پراکنده شده است. | |||
کار احمد به همین جا ختم نمی شد، بلکه او بی سر و صدا در امور خیریه فعالیت می کرد و افراد ثروتمند خانواده، به ویژه آنهایی که با آنها پیوند خونی و ازدواج داشتیم، به او کمک می کردند. نیازمندان و فقرا به دلیل اعتمادی که به صداقت او داشتند و اینکه او یک چهره اجتماعی بود که نیازمندان به سراغش می رفتند. | |||
در نهایت - و البته برای صحبت در مورد بقیه این شخصیت بزرگ - می خواهم بگویم که این انتخاب احمد، مرا تربیت کرد {و از شما شهدا خواهد گرفت}، اما چیزی هست که ما از راه او الهام می گیریم. این است که او مشتاق رضایت و اطاعت مادرش بود، زیرا با وجود اینکه او وسط فرزندانش بود، طرفدار مسکن در خانه او بود و حتی زمانی که مادر یکی دو روز به خانه یکی از آنها می رفت برادرانش نمی تواند در خانه اش بنشیند و به سراغ او می رود و به برادرانش می گوید: هر که می خواهد ببیند چه حاجت است خانه من خانه شماست. خوش آمدید» و او را با خود به خانه می آورد و او بی نهایت خوشحال و خشنود است. | |||
این احمد ابودقا بود که همه مردم ما در استان خان یونس او را می‌شناسند و او را در سراسر نوار غزه می‌شناسند کارنامه جاودانه ها | |||
ابودقا سمت معاونت فرماندهی نیروی موشکی جهاد اسلامی را بر عهده داشت و در شلیک رگبارهای موشکی به سمت دشمن، معاون علی غالی بود که شب گذشته در خان یونس به شهادت رسید. | ابودقا سمت معاونت فرماندهی نیروی موشکی جهاد اسلامی را بر عهده داشت و در شلیک رگبارهای موشکی به سمت دشمن، معاون علی غالی بود که شب گذشته در خان یونس به شهادت رسید. | ||