پرش به محتوا

جنگ 33 روزه 2006: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۵: خط ۲۵:
==دستاوردهای جنگ==
==دستاوردهای جنگ==
در وزهای ابتدایی جنگ، رژیم صهیونیستی با هدف قرار دادن نقاطی در لبنان مدعی شد که توان موشک‌های میان‌برد و بلندبرد حزب‌الله مانند موشک‌های زلزال- ۲ را به طور کامل نابود کرده است. تل‌آویو برای رسیدن به اهداف نظامی خود در لبنان، بیش از چهار میلیون بمب خوشه‌ای استفاده کرد. اما در سوی مقابل رهبران حزب‌الله با آگاهی از برنامه جاسوسی رژیم برای یافتن انبارهای موشکی و پرتابگرهای ثابت- متحرک، جلوی افشای محل تمام مراکز موشکی- راکتی مقاومت را گرفتند. به گفته مراکز تحقیقاتی ارتش رژیم این سیاست موفقیت‌آمیز بود و سبب شد تا صهیونیست‌ها تنها موفق به انهدام ۱۰۰ پرتابگر از ۱۲ هزار پرتابگر متعلق به حزب‌الله شوند.
در وزهای ابتدایی جنگ، رژیم صهیونیستی با هدف قرار دادن نقاطی در لبنان مدعی شد که توان موشک‌های میان‌برد و بلندبرد حزب‌الله مانند موشک‌های زلزال- ۲ را به طور کامل نابود کرده است. تل‌آویو برای رسیدن به اهداف نظامی خود در لبنان، بیش از چهار میلیون بمب خوشه‌ای استفاده کرد. اما در سوی مقابل رهبران حزب‌الله با آگاهی از برنامه جاسوسی رژیم برای یافتن انبارهای موشکی و پرتابگرهای ثابت- متحرک، جلوی افشای محل تمام مراکز موشکی- راکتی مقاومت را گرفتند. به گفته مراکز تحقیقاتی ارتش رژیم این سیاست موفقیت‌آمیز بود و سبب شد تا صهیونیست‌ها تنها موفق به انهدام ۱۰۰ پرتابگر از ۱۲ هزار پرتابگر متعلق به حزب‌الله شوند.
===شکست پروژه انهدام توان موشکی حزب‌الله===
با شکست پروژه انهدام توان موشکی حزب‌الله، حملات مقاومت علیه اهداف نظامی و راهبردی در سرزمین‌های اشغالی آغاز شد. در طول نبرد «حرب تموز» یگان‌های موشکی حزب‌الله به وسیله ۳۹۷۰ الی ۴۲۲۸ راکت سرزمین‌های اشغالی را هدف قرار دادند. از این تعداد حیفا، خدرا، ناصره، طبریه، نهاریا، صفد، شاگور، کریات شمونا و بیت شئان از جمله مناطقی بودند که زیر آتش نیروهای مقاومت لبنان قرار داشتند. حدود ۹۵ درصد این راکت‌ها، موشک‌های کاتیوشا ۱۲۲ میلی‌متری با کلاهک ۳۰ کیلوگرمی بودند که قریب به ۲۳ درصد آنها به شهرها و نقاط استراتژیک فلسطین اشغالی اصابت کردند. دیگر نقطه عطف «جنگ ششم» حمله موفقیت‌آمیز نیروهای مقاومت به ناوچه ساعر -۵ در هنگام سخنرانی سیدحسن نصرالله بود که تأثیر زیادی در روند تضعیف روحیه صهیونیست‌ها در میدان نبرد برجای گذاشت. یکی از نکات قابل توجه این جنگ، سانسور خبری شدید رسانه‌های رژیم در خصوص حملات موشکی و تلفات احتمالی آن بود. با این حال صهیونیست‌ها در این جبهه نیز شکست خوردند و نتوانستند تا اخبار جنگ را سانسور کنند. به عنوان مثال در جریان حمله موشکی حزب‌الله به پایگاه نیروهای ذخیره ارتش رژیم در محله مرزی «کفر گیلادی» ۱۲ سرباز به هلاکت رسیده و چند تن دیگر زخمی شدند. تل‌آویو در ابتدا قصد داشت تا این حمله را انکار کند اما در نهایت تسلیم فشار رسانه‌ها و افکارعمومی شد.
با شکست پروژه انهدام توان موشکی حزب‌الله، حملات مقاومت علیه اهداف نظامی و راهبردی در سرزمین‌های اشغالی آغاز شد. در طول نبرد «حرب تموز» یگان‌های موشکی حزب‌الله به وسیله ۳۹۷۰ الی ۴۲۲۸ راکت سرزمین‌های اشغالی را هدف قرار دادند. از این تعداد حیفا، خدرا، ناصره، طبریه، نهاریا، صفد، شاگور، کریات شمونا و بیت شئان از جمله مناطقی بودند که زیر آتش نیروهای مقاومت لبنان قرار داشتند. حدود ۹۵ درصد این راکت‌ها، موشک‌های کاتیوشا ۱۲۲ میلی‌متری با کلاهک ۳۰ کیلوگرمی بودند که قریب به ۲۳ درصد آنها به شهرها و نقاط استراتژیک فلسطین اشغالی اصابت کردند. دیگر نقطه عطف «جنگ ششم» حمله موفقیت‌آمیز نیروهای مقاومت به ناوچه ساعر -۵ در هنگام سخنرانی سیدحسن نصرالله بود که تأثیر زیادی در روند تضعیف روحیه صهیونیست‌ها در میدان نبرد برجای گذاشت. یکی از نکات قابل توجه این جنگ، سانسور خبری شدید رسانه‌های رژیم در خصوص حملات موشکی و تلفات احتمالی آن بود. با این حال صهیونیست‌ها در این جبهه نیز شکست خوردند و نتوانستند تا اخبار جنگ را سانسور کنند. به عنوان مثال در جریان حمله موشکی حزب‌الله به پایگاه نیروهای ذخیره ارتش رژیم در محله مرزی «کفر گیلادی» ۱۲ سرباز به هلاکت رسیده و چند تن دیگر زخمی شدند. تل‌آویو در ابتدا قصد داشت تا این حمله را انکار کند اما در نهایت تسلیم فشار رسانه‌ها و افکارعمومی شد.
   
   
===زمین‌گیر شدن تانک مرکاوا===
دیگر ضربه راهبردی مقاومت به صهیونیست‌ها، در جریان تجاوز زمینی ارتش رژیم به جنوب لبنان اتفاق افتاد. چریک‌های آموزش دیده حزب‌الله به وسیله موشک‌های هدایت‌شونده ضدتانک «ATGM»، لشکر تانک‌های پیشرفته مرکاوا را زمین‌گیر کرده و ضربه سختی به روحیه نیروی زمینی رژیم وارد کردند. براساس آمارهای منتشر شده از سوی صهیونیست‌ها، موشک‌های مقاومت موجب آسیب شدید و انهدام پنجاه‌وشش تانک مرکاوا شده بود. چریک‌های مقاومت از طریق احداث تونل‌های زیر زمینی به پشت نیروهای ارتش صهیونیستی نفوذ کرده و با ضربه به استعدادهای نظامی دشمن بلا فاصله ناپدید می‌شدند. در نهایت باید گفت اتخاذ سیاست جنگ نامنظم در برابر ارتش مدرن و مجهز رژیم صهیونیستی، سبب نابودی افسانه شکست‌ناپذیری صهیونیست‌ها در غرب آسیا و ظهور بازیگر جدید در معادلات منطقه به نام حزب‌الله لبنان شد.


دیگر ضربه راهبردی مقاومت به صهیونیست‌ها، در جریان تجاوز زمینی ارتش رژیم به جنوب لبنان اتفاق افتاد. چریک‌های آموزش دیده حزب‌الله به وسیله موشک‌های هدایت‌شونده ضدتانک «ATGM»، لشکر تانک‌های پیشرفته مرکاوا را زمین‌گیر کرده و ضربه سختی به روحیه نیروی زمینی رژیم وارد کردند. براساس آمارهای منتشر شده از سوی صهیونیست‌ها، موشک‌های مقاومت موجب آسیب شدید و انهدام پنجاه‌وشش تانک مرکاوا شده بود. چریک‌های مقاومت از طریق احداث تونل‌های زیر زمینی به پشت نیروهای ارتش صهیونیستی نفوذ کرده و با ضربه به استعدادهای نظامی دشمن بلا فاصله ناپدید می‌شدند. در نهایت باید گفت اتخاذ سیاست جنگ نامنظم در برابر ارتش مدرن و مجهز رژیم صهیونیستی، سبب نابودی افسانه شکست‌ناپذیری صهیونیست‌ها در غرب آسیا و ظهور بازیگر جدید در معادلات منطقه به نام حزب‌الله لبنان شد.
===شکست دکترین «بن گورین» و استعفای مقامات نظامی اسرائیل===
تا پیش از لشکرکشی صهیونیست‌ها به جنوب لبنان، ماشین جنگی رژیم صهیونیستی براساس دکترین «بن گورین» به دنبال حمله همه‌جانبه و سریع به اهداف از پیش تعیین شده و غلبه کامل بر مقاومت اسلامی بر لبنان بود، بی‌آنکه کم‌ترین آسیب جانی- مالی را متحمل شود. با این حال شکست سنگین صهیونیست‌ها از حزب‌الله سبب شد تا فرماندهان و سیاست‌مداران رژیم، ضمن متهم کردن یکدیگر به «خیانت»، بازنگری اساسی در استراتژی ارتش انجام دهند. استعفای عمیر پرتس و دان حالتوس وزیر جنگ و رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی، مهم‌ترین نماد تضعیف جایگاه مقامات نظامی رژیم صهیونیستی پس از جنگ ۳۳ روزه است. شاید مهم‌تر از فرو ریختن هیمنه ارتش رژیم صهیونیستی؛ از بین رفتن اعتماد به نفس شهرک‌نشین‌ها و تکیه صهیونیست‌ها به ارتش بود. علاوه بر این زمین گیر شدن ارتش رژیم در جنوب لبنان، موجب شکست طرح آمریکایی تجزیه منطقه و احیای بازدارندگی کشورهای اسلامی در برابر رژیم صهیونیستی شد.


===شکست طرح خاورمیانه بزرگ===
===شکست طرح خاورمیانه بزرگ===
تا پیش از لشکرکشی صهیونیست‌ها به جنوب لبنان، ماشین جنگی رژیم صهیونیستی براساس دکترین «بن گورین» به دنبال حمله همه‌جانبه و سریع به اهداف از پیش تعیین شده و غلبه کامل بر مقاومت اسلامی بر لبنان بود، بی‌آنکه کم‌ترین آسیب جانی- مالی را متحمل شود. با این حال شکست سنگین صهیونیست‌ها از حزب‌الله سبب شد تا فرماندهان و سیاست‌مداران رژیم، ضمن متهم کردن یکدیگر به «خیانت»، بازنگری اساسی در استراتژی ارتش انجام دهند. استعفای عمیر پرتس و دان حالتوس وزیر جنگ و رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی، مهم‌ترین نماد تضعیف جایگاه مقامات نظامی رژیم صهیونیستی پس از جنگ ۳۳ روزه است. شاید مهم‌تر از فرو ریختن هیمنه ارتش رژیم صهیونیستی؛ از بین رفتن اعتماد به نفس شهرک‌نشین‌ها و تکیه صهیونیست‌ها به ارتش بود. علاوه بر این زمین گیر شدن ارتش رژیم در جنوب لبنان، موجب شکست طرح آمریکایی تجزیه منطقه و احیای بازدارندگی کشورهای اسلامی در برابر رژیم صهیونیستی شد.
مهم‌ترین دست‌آورد جنگ ۳۳ روزه لبنان، شکست پروژه آمریکایی «خاورمیانه بزرگ» و جلوگیری از تحقق طرح دولت بوش پسر بود. در میانه جنگ اوکراین کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت آمریکا، تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان را درد زایمان خاورمیانه جدید توصیف کرد. دولت بوش پسر پس از حمله به افغانستان و عراق قصد داشت تا از طریق ارتش رژیم صهیونیستی، بر امور منطقه شامات (لبنان و سوریه) مسلط شود. تنها مانع در مسیر عملیاتی شدن این طرح، وجود مقاومت اسلامی در جنوب لبنان بود. با آنکه در رسانه‌ها و روزنامه‌ها از جنگ ۳۳ روزه به عنوان نبرد حزب‌الله و رژیم صهیونیستی یاد می‌شود اما در عالم واقع تل‌آویو تبدیل به «نیروی نیابتی» آمریکا برای اجرای طرح «خاورمیانه بزرگ» شده بود. در این طرح قرار بود در گام اول محور مقاومت در لبنان، سوریه و ایران مورد حمله قرار گرفته و چرخه تحولات منطقه به حاشیه رانده شوند. پس از سقوط محور مقاومت، آمریکایی‌ها به دنبال تجزیه کشورهای منطقه و بازتعریف نظم خاورمیانه براساس تقسیمات نژادی و مذهبی بودند. اما پیروزی مقاومت لبنان اجازه پیش‌روی به نیروهای نیابتی آمریکا در منطقه را نداد و موجب محاصره صهیونیست‌ها در پشت مرزهای فلسطین اشغالی شد.
مهم‌ترین دست‌آورد جنگ ۳۳ روزه لبنان، شکست پروژه آمریکایی «خاورمیانه بزرگ» و جلوگیری از تحقق طرح دولت بوش پسر بود. در میانه جنگ اوکراین کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت آمریکا، تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان را درد زایمان خاورمیانه جدید توصیف کرد. دولت بوش پسر پس از حمله به افغانستان و عراق قصد داشت تا از طریق ارتش رژیم صهیونیستی، بر امور منطقه شامات (لبنان و سوریه) مسلط شود. تنها مانع در مسیر عملیاتی شدن این طرح، وجود مقاومت اسلامی در جنوب لبنان بود. با آنکه در رسانه‌ها و روزنامه‌ها از جنگ ۳۳ روزه به عنوان نبرد حزب‌الله و رژیم صهیونیستی یاد می‌شود اما در عالم واقع تل‌آویو تبدیل به «نیروی نیابتی» آمریکا برای اجرای طرح «خاورمیانه بزرگ» شده بود. در این طرح قرار بود در گام اول محور مقاومت در لبنان، سوریه و ایران مورد حمله قرار گرفته و چرخه تحولات منطقه به حاشیه رانده شوند. پس از سقوط محور مقاومت، آمریکایی‌ها به دنبال تجزیه کشورهای منطقه و بازتعریف نظم خاورمیانه براساس تقسیمات نژادی و مذهبی بودند. اما پیروزی مقاومت لبنان اجازه پیش‌روی به نیروهای نیابتی آمریکا در منطقه را نداد و موجب محاصره صهیونیست‌ها در پشت مرزهای فلسطین اشغالی شد.
confirmed
۵٬۸۳۵

ویرایش