۸۸٬۱۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| زبان = عربی | | زبان = عربی | ||
}} | }} | ||
'''یَمَن''' کشوری است واقع در جنوب غربی آسیا و شبهجزیره [[عربستان]] و پایتخت آن شهر صنعا است. جمعیت یمن حدود 30 میلیون نفر و وسعت آن بیش از ۵00٬۰۰۰ کیلومتر مربع است. زبان رسمی این کشور عربی و واحد پول آن ریال یمن است. یمن از لحاظ تقسیمات کشوری به بیست استان تقسیم شده است. این کشور دارای دو ساحل مهم است، ساحلی غربی در کرانه دریای سرخ و ساحلی جنوبی در کرانه دریای عرب. همچنین دارای جزایر متعددی است که مهمترین آنها جزایر سقطرا در دریای عرب است | '''یَمَن''' کشوری است واقع در جنوب غربی آسیا و شبهجزیره [[عربستان]] و پایتخت آن شهر صنعا است. جمعیت یمن حدود 30 میلیون نفر و وسعت آن بیش از ۵00٬۰۰۰ کیلومتر مربع است. زبان رسمی این کشور عربی و واحد پول آن ریال یمن است. یمن از لحاظ تقسیمات کشوری به بیست استان تقسیم شده است. این کشور دارای دو ساحل مهم است، ساحلی غربی در کرانه دریای سرخ و ساحلی جنوبی در کرانه دریای عرب. همچنین دارای جزایر متعددی است که مهمترین آنها جزایر سقطرا در دریای عرب است<ref>سقطری یا سوکوترا (Socotra) در دهانه تنگه عدن و بین دو قاره آسیا و آفریقا قرار دارد و بین 40 تا 50 هزار نفر را در خود جای داده است. این جزیره به داشتن پوشش گیاهی شگفتانگیز، به ویژه درختان عجیب و غریب که یادآور فیلمهای تخیلی است شهرت جهانی دارد. یک سوم گیاهان این جزیره که به بیش از 900 گونه بالغ میشوند، در هیچ جای دنیا یافت نمیشوند و بومی «سقطری» هستند. https://www.asriran.com/fa/news/</ref>. یمن از آنجا که در ورودی تنگه بابالمندب قرار دارد که دریای سرخ را به اقیانوس هند پیوند میدهد، یکی از فعالترین و راهبردیترین خطوط ترابری دریایی در جهان است. این کشور یکی از حاصلخیزترین مناطق شبه جزیره عربی است و به علّت دارا بودن موقعیّت خاصّ جغرافیایی و بنادر و جزایر مهم، در طول تاریخ مطمح نظر استعمارگران بوده و صفحات تاریخ این کشور را حوادث گوناگون پر کرده است. یمن یکی از نقاط حساس استراتژیکی مورد نظر شرق و غرب است. | ||
== وضعیت جغرافیایی == | == وضعیت جغرافیایی == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
یمن از لحاظ تقسیمات کشوری به بیست استان تقسیم شده است: عَدَن، عَمران، اَبیَن، ضالع، بیضاء، حُدَیده، جَوف، مَهره، مَحویت، محدوده پایتختی صنعا (الأمانه)، ذِمار، حضرموت، حَجّه، إب، لَحِج، مأرب، رَیمه، صَعده، استان صَنعاء، شَبوِه، تَعِز. | یمن از لحاظ تقسیمات کشوری به بیست استان تقسیم شده است: عَدَن، عَمران، اَبیَن، ضالع، بیضاء، حُدَیده، جَوف، مَهره، مَحویت، محدوده پایتختی صنعا (الأمانه)، ذِمار، حضرموت، حَجّه، إب، لَحِج، مأرب، رَیمه، صَعده، استان صَنعاء، شَبوِه، تَعِز. | ||
شهرهای مهم یمن عبارتند از: صنعا، عدن، مکلا، مأرب و حدیده. سه استان مأرب، حضرموت و شبوه مناطق اصلی نفتخیز یمن هستند. نزدیک به 90 درصد صادرات یمن، نفت است.<ref>روایتی از دوران معاصر یمن، ص10</ref> | شهرهای مهم یمن عبارتند از: صنعا، عدن، مکلا، مأرب و حدیده. سه استان مأرب، حضرموت و شبوه مناطق اصلی نفتخیز یمن هستند. نزدیک به 90 درصد صادرات یمن، نفت است.<ref>روایتی از دوران معاصر یمن، ص10</ref> | ||
یمن بین سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۰ به دو کشور جمهوری عربی یمن (یمن شمالی) و جمهوری دمکراتیک یمن (یمن جنوبی) تجزیه شده بود که در این سال با هم متحد شدند و جمهوری یمن به وجود آمد. در سال ۱۹۹۴ جنگ داخلی میان جداییخواهان جنوبی و حکومت مرکزی درگرفت که با پیروزی شمالیها اتحاد پابرجا ماند | یمن بین سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۰ به دو کشور جمهوری عربی یمن (یمن شمالی) و جمهوری دمکراتیک یمن (یمن جنوبی) تجزیه شده بود که در این سال با هم متحد شدند و جمهوری یمن به وجود آمد. در سال ۱۹۹۴ جنگ داخلی میان جداییخواهان جنوبی و حکومت مرکزی درگرفت که با پیروزی شمالیها اتحاد پابرجا ماند<ref>نگاهی به ساختار یمن و تحولات آن، ص8</ref>. | ||
== وضعیت سیاسی == | == وضعیت سیاسی == | ||
حکومت در کشور یمن از نوع جمهوری است و رئیسجمهور، رئیس حکومت محسوب میشود که با رأی مردم برای دورههای 7 ساله انتخاب میگردد. رئیسجمهور میبایست رئیس مملکت را انتخاب نماید. رئیس دولت اولین وزیر است و توسط رئیسجمهور مشخص میشود. مجلس سنا در این کشور دارای 111 کرسی است و نمایندگان آن نیز توسط رئیسجمهور مشخص میشوند. مجلس نمایندگان در یمن در حدود 301 کرسی دارد و نمایندگان در این کشور توسط رأی مردم برای دورههای 6 ساله انتخاب میشوند. ساختار سیاسی کشور یمن تغییری تا به امروز به صورت مکتوب نداشته است. | حکومت در کشور یمن از نوع جمهوری است و رئیسجمهور، رئیس حکومت محسوب میشود که با رأی مردم برای دورههای 7 ساله انتخاب میگردد. رئیسجمهور میبایست رئیس مملکت را انتخاب نماید. رئیس دولت اولین وزیر است و توسط رئیسجمهور مشخص میشود. مجلس سنا در این کشور دارای 111 کرسی است و نمایندگان آن نیز توسط رئیسجمهور مشخص میشوند. مجلس نمایندگان در یمن در حدود 301 کرسی دارد و نمایندگان در این کشور توسط رأی مردم برای دورههای 6 ساله انتخاب میشوند. ساختار سیاسی کشور یمن تغییری تا به امروز به صورت مکتوب نداشته است. | ||
ساختار اجتماعی در یمن قبیلهمحور است و روستاها و اغلب شهرها در اختیار سران قبائل است. ائتلاف سران قبائل با گروهها و صاحبان قدرت، ساختار سیاسی در یمن را تشکیل میدهد. دو قبیله «حاشد» و «بکیل» از مهمترین قبایل یمن هستند و سایر قبایل را تحت فرمان دارند | ساختار اجتماعی در یمن قبیلهمحور است و روستاها و اغلب شهرها در اختیار سران قبائل است. ائتلاف سران قبائل با گروهها و صاحبان قدرت، ساختار سیاسی در یمن را تشکیل میدهد. دو قبیله «حاشد» و «بکیل» از مهمترین قبایل یمن هستند و سایر قبایل را تحت فرمان دارند<ref>روایتی از دوران معاصر یمن، ص10و 28 | ||
</ref> | </ref>. | ||
== تاریخ یمن == | == تاریخ یمن == | ||
یمن پیش از اسلام تحت حاکمیت و فرمانروایی سه گروه قرار داشت که به ترتیب زمانی عبارتند از: قوم سبأ و حمیر (که در دوران پیش از میلاد مسیح میزیستند)، حبشیان و سرانجام ایرانیان.<ref>المقتطف من تاریخ الیمن، ص39</ref> در اواخر دوران حاکمیت حبشیان شورشهای بسیاری از سوی مردم این سرزمین برای رهایی یمن از دست حبشیان رخ داد که همگی دستخوش شکست شدند؛ تا اینکه سرانجام به یاری ایرانیان حبشیان را بیرون راندند و از این پس حکمرانان ساسانی ایران حاکمیت یمن را به دست گرفتند و این جریان تا ظهور اسلام ادامه داشت. تاریخ فتح یمن به دست ایرانیان بین سالهای 562 تا 572 میلادی مطابق با دوران کودکی پیامبر اسلام بوده است. با ظهور اسلام آخرین حاکم ایرانی یمن (به نام باذام) به دین اسلام گرویده و حاکمیت وی بر یمن از سوی پیامبر اکرم به رسمیت شناخته شد و ادامه یافت.<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص 768</ref> | یمن پیش از اسلام تحت حاکمیت و فرمانروایی سه گروه قرار داشت که به ترتیب زمانی عبارتند از: قوم سبأ و حمیر (که در دوران پیش از میلاد مسیح میزیستند)، حبشیان و سرانجام ایرانیان.<ref>المقتطف من تاریخ الیمن، ص39</ref> در اواخر دوران حاکمیت حبشیان شورشهای بسیاری از سوی مردم این سرزمین برای رهایی یمن از دست حبشیان رخ داد که همگی دستخوش شکست شدند؛ تا اینکه سرانجام به یاری ایرانیان حبشیان را بیرون راندند و از این پس حکمرانان ساسانی ایران حاکمیت یمن را به دست گرفتند و این جریان تا ظهور اسلام ادامه داشت. تاریخ فتح یمن به دست ایرانیان بین سالهای 562 تا 572 میلادی مطابق با دوران کودکی پیامبر اسلام بوده است. با ظهور اسلام آخرین حاکم ایرانی یمن (به نام باذام) به دین اسلام گرویده و حاکمیت وی بر یمن از سوی پیامبر اکرم به رسمیت شناخته شد و ادامه یافت.<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص 768</ref> | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
حضور اقوام و تمدنهای کهن باعث شده تا سرزمین یمن مملو از آثار تاریخی و باستانی باشد. از ویژگیهای تمدن یمنی میتوان به ایجاد سرزمینی حاصلخیز و کشاورزی پیشرفته اشاره کرد که آنان را در زمره نخستین اعرابی قرار داد که به مدنیت، معماری و کشاورزی روی آوردند.<ref>روایتی از دوران معاصر یمن، ص27</ref> | حضور اقوام و تمدنهای کهن باعث شده تا سرزمین یمن مملو از آثار تاریخی و باستانی باشد. از ویژگیهای تمدن یمنی میتوان به ایجاد سرزمینی حاصلخیز و کشاورزی پیشرفته اشاره کرد که آنان را در زمره نخستین اعرابی قرار داد که به مدنیت، معماری و کشاورزی روی آوردند.<ref>روایتی از دوران معاصر یمن، ص27</ref> | ||
گفته میشود یمن تنها کشوری است که مردمش بدون جنگ و خونریزی اسلام آوردند. پیامبر اکرم بعد از اینکه دعوت خود را علنی ساختند نامههایی به کشورها و قبایل مختلف نوشتند و آنان را به اسلام دعوت نمودند. ایشان ابتدا خالد بن ولید را همراه با گروهی به یمن فرستادند ولی آنان در طول شش ماهی که در یمن استقرار داشتند نتوانستند کسی را مسلمان کنند. پس از آن پیامبر اکرم امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ( | گفته میشود یمن تنها کشوری است که مردمش بدون جنگ و خونریزی اسلام آوردند. پیامبر اکرم بعد از اینکه دعوت خود را علنی ساختند نامههایی به کشورها و قبایل مختلف نوشتند و آنان را به اسلام دعوت نمودند. ایشان ابتدا خالد بن ولید را همراه با گروهی به یمن فرستادند ولی آنان در طول شش ماهی که در یمن استقرار داشتند نتوانستند کسی را مسلمان کنند. پس از آن پیامبر اکرم امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام) را روانه یمن ساختند. در بدو ورود ایشان به یمن افراد قبیله حمدان که یکی از بزرگترین قبائل یمن بود گرد ایشان جمع شده و حضرت نامه پیامبر را برای ایشان قرائت فرمودند. عظمت گفتار پیامبر آنچنان قبیله حمدان را تحت تأثیر قرار داد که همه آنها در مدت یک روز اسلام آوردند. پیامبر اسلام پس از اطلاع از این امر حمد و ثنای الهی به جای آورده و دو بار فرمودند: السلام علی حمدان. | ||
پس از گرویدن حمدانیان به اسلام، سایر مردم یمن نیز به تدریج اسلام آوردند. یمنیها به واسطه اینکه به دست امیرالمؤمنین | پس از گرویدن حمدانیان به اسلام، سایر مردم یمن نیز به تدریج اسلام آوردند. یمنیها به واسطه اینکه به دست امیرالمؤمنین علیهالسلام و بدون خونریزی اسلام آوردهاند افتخار میکنند. آنان پس از اسلام آوردن در صحنههای مختلف حیات دین اسلام نقشهای مهمی را ایفا کردند و در فتوحات و سایر حوادث حضوری فعال داشتند. اسلام آوردن این مردم به واسطه امیرالمؤمنین علیهالسلام منجر به این شد که محبت و علاقه به خاندان نبوت در میان یمنیان بروز و ظهور یابد.<ref>روایتی از دوران معاصر یمن، ص 36-38</ref> | ||
== ادیان و مذاهب == | == ادیان و مذاهب == | ||
اکثر قریب به اتفاق مردم یمن (حدود 99 درصد) مسلماناند. بنا به نقل دانشنامه آزاد ویکیپدیا، حدود 30٪ از مردم یمن شیعیان زیدی، 50٪ اهل سنت شافعی، 10٪ وهابی و حنبلی، 5٪ مالکی، 4٪ شیعه دوازده امامی و اسماعیلی و 1٪ غیرمسلمان هستند. | اکثر قریب به اتفاق مردم یمن (حدود 99 درصد) مسلماناند. بنا به نقل دانشنامه آزاد ویکیپدیا، حدود 30٪ از مردم یمن شیعیان زیدی، 50٪ اهل سنت شافعی، 10٪ وهابی و حنبلی، 5٪ مالکی، 4٪ شیعه دوازده امامی و اسماعیلی و 1٪ غیرمسلمان هستند. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
اصل و ریشه زیدیان یمن به ترجمانالدین قاسم بن ابراهیم رسّی 170-244ق/786-858م که مردی فقیه، متکلم، محقق، مؤلف و مبارز بود، بازمیگردد. او در میان زیدیان از اعتبار ویژهای برخوردار است، زیرا اولاً نیای حاکمان و امامان زیدی یمن است و ثانیاً افکار و آرای فقهی او در گسترش مذهب زیدی در سرزمین یمن بسیار مؤثر بوده است و بر همین اساس است که زیدیان یمن را «قاسمیه» نیز میگویند. فرزند او حسین رسّی نیز از فقیهان، محققان و مبارزان خاندان طباطبایی است که در حیات پدرش به تبلیغ مذهب زیدی و آرای فقهی این فرقه در یمن پرداخت. بر اثر این تبلیغات، مذهب شیعی زیدی در سرزمین یمن در کنار مذاهب دیگر اسلامی رشد و گسترش یافت و اندکی پس از آن بانفوذترین مذهب اسلامی در آن منطقه گردید. رواج مذهب زیدی زمینه پیدایش دولت بنیطباطبا را پدید آورد.<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، ج2، ص432</ref> | اصل و ریشه زیدیان یمن به ترجمانالدین قاسم بن ابراهیم رسّی 170-244ق/786-858م که مردی فقیه، متکلم، محقق، مؤلف و مبارز بود، بازمیگردد. او در میان زیدیان از اعتبار ویژهای برخوردار است، زیرا اولاً نیای حاکمان و امامان زیدی یمن است و ثانیاً افکار و آرای فقهی او در گسترش مذهب زیدی در سرزمین یمن بسیار مؤثر بوده است و بر همین اساس است که زیدیان یمن را «قاسمیه» نیز میگویند. فرزند او حسین رسّی نیز از فقیهان، محققان و مبارزان خاندان طباطبایی است که در حیات پدرش به تبلیغ مذهب زیدی و آرای فقهی این فرقه در یمن پرداخت. بر اثر این تبلیغات، مذهب شیعی زیدی در سرزمین یمن در کنار مذاهب دیگر اسلامی رشد و گسترش یافت و اندکی پس از آن بانفوذترین مذهب اسلامی در آن منطقه گردید. رواج مذهب زیدی زمینه پیدایش دولت بنیطباطبا را پدید آورد.<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، ج2، ص432</ref> | ||
«زیدیه» معتقدان به امامت زید فرزند امام سجاد ( | «زیدیه» معتقدان به امامت زید فرزند امام سجاد (علیهالسلام) را گویند. شیعیان زیدی همچون شیعیان دوازده امامی امامت را مبتنی بر نص پیامبر اکرم میدانند، اما امامیه معتقدند نصب پیامبر فقط در مورد جانشینی دوازده امام از عترت او وجود دارد در حالیکه زیدیه بر این عقیدهاند که نص پیامبر به طور عام همه فرزندان حسنی و حسینی حضرت زهرا (سلامالله علیها) را دربرمیگیرد. | ||
همه فرق اسلامی از اهل سنت، مرجئه، معتزله و شیعه بر سرآمدی زید در علم و دانش اتفاق نظر دارند. در فقه حجت بود و بهترین عابدان و زاهدان زمان خود بود و در رفتار و اخلاق مانندی نداشت. زیاد بن منذر گوید من نزد امام باقر ( | همه فرق اسلامی از اهل سنت، مرجئه، معتزله و شیعه بر سرآمدی زید در علم و دانش اتفاق نظر دارند. در فقه حجت بود و بهترین عابدان و زاهدان زمان خود بود و در رفتار و اخلاق مانندی نداشت. زیاد بن منذر گوید من نزد امام باقر (علیهالسلام) نشسته بودم که زید بن على آمد چون چشم امام بر او افتاد فرمود: این سروری است در خاندان خود و خونخواه آنان است، بسیار نجیب است مادرى که تو را زاده است اى زید.<ref>الأمالی للصدوق: 335، الحدیث 11</ref> ابوحنیفه نعمان بن ثابت درباره او میگوید: «زید بن علی و خاندان او را ملاحظه کردم، در عصر او فقیهتر، داناتر، خوشبیانتر و حاضر جوابتر از وی ندیدم. بیتردید او بینظیر بود».<ref>نقل از دولت زیدیه در یمن، ص86</ref> | ||
زید برای امامت شرایط خاصی قائل بود؛ به نظر او امام کسی است که از نسل حضرت زهرا ( | زید برای امامت شرایط خاصی قائل بود؛ به نظر او امام کسی است که از نسل حضرت زهرا (سلامالله علیها) باشد، قیام به شمشیر کند، به کتاب خدا و سنت پیامبر دعوت کند، عالم به احکام الهی باشد و مردم را به امامت خود فراخواند. چون اصل تفکر زید قیام بر ضد ظلم و جور بود از اینرو در عمل نهضتی علیه هشام بن عبدالملک به پا کرد و سرانجام جان خود را در این راه نثار نمود. زید بر اساس همین مبنا اصل تقیه را که باور امامیه بود انکار میکرد. علی بن ابیطالب (علیهالسلام) را برترین صحابه رسول خدا میدانست ولی بر این باور بود که خلافت ابوبکر و عمر نیز به حق و اطاعت از آنان واجب بوده است. بسیاری از اهل بیت و غیر ایشان به این مذهب گرویدند و اصول و مبادی آن را تبلیغ کردند و بدینترتیب فرقه زیدیه شکل گرفت. آموزههای این فرقه در اصل برگرفته از تعالیم، فتاوی و گرایشهای اعتقادی زید بن علی است.<ref>دولت زیدیه در یمن، ص86-88</ref> | ||
=== عقاید زیدیه === | === عقاید زیدیه === | ||
مذهب زیدی در اصول اعتقادی، غیر از مسئله امامت، نزدیک به عدلیه و در فقه حنفی مسلک است.<ref>دولت زیدیه در یمن، 98</ref> گفته شده است خود زید بن علی، پیشوای زیدیه، شاگرد واصل بن عطای معتزلی بود. آنان پس از شهادت امام حسین ( | مذهب زیدی در اصول اعتقادی، غیر از مسئله امامت، نزدیک به عدلیه و در فقه حنفی مسلک است.<ref>دولت زیدیه در یمن، 98</ref> گفته شده است خود زید بن علی، پیشوای زیدیه، شاگرد واصل بن عطای معتزلی بود. آنان پس از شهادت امام حسین (علیهالسلام) زید شهید را امام میدانند و امام زینالعابدین (علیهالسلام) را تنها پیشوای علم و معرفت میشمارند، نه امام به معنی رهبر سیاسی و زمامدار اسلامی، زیرا یکی از شرایط امام از نظر آنان قیام مسلحانه بر ضد ستمگران است. اکثر نویسندگان زیدی امام زینالعابدین (علیهالسلام) را در شمار امامان خود ندانسته و به جای ایشان حسن مثنی، فرزند امام حسن مجتبی (علیهالسلام) را امام میدانند.<ref>روایتی از دوران معاصر یمن، ص 47</ref> | ||
دیدگاه زیدیه در اصول دین شبیه دیدگاه امامیه است. در میان فرق مختلف شیعه، عقاید زیدیه بیشترین قرابت را با دیدگاه امامیه دارد. آنان ضمن اعتقاد به حسن و قبح عقلی، همچون دیگر شیعیان به دو اصل توحید و عدل به عنوان اساسیترین اصول اعتقادی مینگرند و بر اساس آن هرگونه تشبیه و تجسیم را از خداوند نفی میکنند. نیز خدا را عادل دانسته و معتقدند بر اساس مصالح و مفاسد حکم کرده، پاداش میدهد و مجازات میکند. بعلاوه انسان را مختار دانسته و دیدگاه جبریون را به شدت نفی میکنند. | دیدگاه زیدیه در اصول دین شبیه دیدگاه امامیه است. در میان فرق مختلف شیعه، عقاید زیدیه بیشترین قرابت را با دیدگاه امامیه دارد. آنان ضمن اعتقاد به حسن و قبح عقلی، همچون دیگر شیعیان به دو اصل توحید و عدل به عنوان اساسیترین اصول اعتقادی مینگرند و بر اساس آن هرگونه تشبیه و تجسیم را از خداوند نفی میکنند. نیز خدا را عادل دانسته و معتقدند بر اساس مصالح و مفاسد حکم کرده، پاداش میدهد و مجازات میکند. بعلاوه انسان را مختار دانسته و دیدگاه جبریون را به شدت نفی میکنند. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
این فرقه پیروان ابوالجارود زیادبن منذر عبدی هستند. ابوالجارود از پیروان امام باقر و امام صادق بود ولی ایشان را رها کرد و به زیدیه پیوست. وی معتقد بود درباره امامت حضرت علی و حسنین از سوی پیامبر نص وجود دارد ولی این نص به وصف است نه به تسمیه و پس از آن نیز قطع شده است. <ref>زیدیه «تاریخ و عقاید»، ص 49</ref> جارودیه با آنکه زید را به امامت پذیرفته بودند، از دیدگاههای او فراتر رفتند و معتقد شدند که مردم با برگزیدن دیگری به جای علی بن ابیطالب و عدم بیعت با وی به گمراهی افتادند. امامت فقط سزاوار فرزندان امام حسن و امام حسین است و هر کس از بیعت امام تخلف کند کافر است. برخی جارودیه را به دلیل طعن بر شیخین و صحابه، رافضی دانستهاند. <ref>طبقات الزیدیة، نقل از دولت زیدیه در یمن، ص 90</ref> برخی بر این عقیدهاند که زیدیه در حقیقت جارودیاند و بعد از زید بن علی همه امامان و پیروانشان از این فرقه بودهاند. بر این اساس میتوان گفت زیدیه امروز دارای همان تفکرات جارودیه تاریخی با اندکی اصلاحات است.<ref>زیدیه «تاریخ و عقاید»، ص 49</ref> | این فرقه پیروان ابوالجارود زیادبن منذر عبدی هستند. ابوالجارود از پیروان امام باقر و امام صادق بود ولی ایشان را رها کرد و به زیدیه پیوست. وی معتقد بود درباره امامت حضرت علی و حسنین از سوی پیامبر نص وجود دارد ولی این نص به وصف است نه به تسمیه و پس از آن نیز قطع شده است. <ref>زیدیه «تاریخ و عقاید»، ص 49</ref> جارودیه با آنکه زید را به امامت پذیرفته بودند، از دیدگاههای او فراتر رفتند و معتقد شدند که مردم با برگزیدن دیگری به جای علی بن ابیطالب و عدم بیعت با وی به گمراهی افتادند. امامت فقط سزاوار فرزندان امام حسن و امام حسین است و هر کس از بیعت امام تخلف کند کافر است. برخی جارودیه را به دلیل طعن بر شیخین و صحابه، رافضی دانستهاند. <ref>طبقات الزیدیة، نقل از دولت زیدیه در یمن، ص 90</ref> برخی بر این عقیدهاند که زیدیه در حقیقت جارودیاند و بعد از زید بن علی همه امامان و پیروانشان از این فرقه بودهاند. بر این اساس میتوان گفت زیدیه امروز دارای همان تفکرات جارودیه تاریخی با اندکی اصلاحات است.<ref>زیدیه «تاریخ و عقاید»، ص 49</ref> | ||
==== بتریه (صالحیه) ==== | ==== بتریه (صالحیه) ==== | ||
چون از اصحاب حسن بن صالح بن حی همدانی (100-168ق) و از اصحاب کثیر النوای ابتر بودند به این نام خوانده شدهاند. بتریه، جارودیه را به سبب طعن شیخین و صحابه تکفیر میکردند. به عقیده آنان حضرت علی ( | چون از اصحاب حسن بن صالح بن حی همدانی (100-168ق) و از اصحاب کثیر النوای ابتر بودند به این نام خوانده شدهاند. بتریه، جارودیه را به سبب طعن شیخین و صحابه تکفیر میکردند. به عقیده آنان حضرت علی (علیهالسلام) افضل صحابه و اولی به امامت بود ولی خلافت ابوبکر و عمر نیز خطا نبود چون خود حضرت امیر به خلافت آنها رضایت داده بود. همچنین قیام دو امام در دو منطقه جدا از هم را جایز و اطاعت هر دو را واجب میدانستند. معتزله بغداد به فرقه صالحیه پیوستند و صالحیه نیز در اصول پیرو مکتب اعتزال بودند.<ref>دولت زیدیه در یمن، ص 90 و زیدیه «تاریخ و عقاید»، ص 50-51</ref> | ||
==== جریریه (سلیمانیه) ==== | ==== جریریه (سلیمانیه) ==== | ||
پیروان سلیمان بن جریر رقیاند که حضرت علی ( | پیروان سلیمان بن جریر رقیاند که حضرت علی (علیهالسلام) را افضل صحابه و اولی به خلافت میدانستند ولی معتقد بودند چون پیامبر به جانشینی ایشان تصریح نکرد، گرچه دوست داشت که علی (علیهالسلام) خلیفه باشد، پس خطای صحابه خطای اجتهادی بوده و گناهکار نیستند. این طایفه از عثمان تبری جسته و محاربان علی (علیهالسلام) را کافر میدانستند و همانند سایر فرق زیدیه امامت را منحصراً حق اولاد فاطمه (سلامالله علیها) میدانستند. <ref>زیدیه «تاریخ و عقاید»، ص 52</ref> جریریه تعیین امام را فقط از طریق شورای مردم که دستکم متشکل از دو تن از برگزیدگان امت بود ممکن میدانستند. به عقیده آنان امامت مفضول با وجود افضل رواست و حضرت علی (علیهالسلام) امام و بیعت ابوبکر و عمر خطا بود.<ref>دولت زیدیه در یمن، ص 90</ref> | ||
=== زیدیه در یمن === | === زیدیه در یمن === | ||
زیدیان پس از شهادت زید بن علی به قیامهای فراوانی در مناطق مختلفی همچون خراسان، مدینه، بصره، کوفه، طالقان، طبرستان و یمن دست زدند که دو مورد اخیر از مهمترین قیامها بود که منجر به تشکیل حکومت زیدیان در طبرستان و یمن شد. <ref>تاریخ فرق اسلامی2، ص 68</ref> انتقال رسمی مذهب زیدی به یمن به دست یحیی بن حسین بن قاسم از نوادگان امام حسن مجتبی ( | زیدیان پس از شهادت زید بن علی به قیامهای فراوانی در مناطق مختلفی همچون خراسان، مدینه، بصره، کوفه، طالقان، طبرستان و یمن دست زدند که دو مورد اخیر از مهمترین قیامها بود که منجر به تشکیل حکومت زیدیان در طبرستان و یمن شد. <ref>تاریخ فرق اسلامی2، ص 68</ref> انتقال رسمی مذهب زیدی به یمن به دست یحیی بن حسین بن قاسم از نوادگان امام حسن مجتبی (علیهالسلام) مشهور به الهادی الی الحق صورت پذیرفت و مردم یمن در سال 280ق با وی بیعت کردند. پس از یحیی بن حسین فرزندان وی یکی پس از دیگری امامت و فرمانروایی را در یمن به دست گرفتند، به گونهای که سلسله امامت زیدی از آن پس عمدتاً در خاندان یحیی ادامه یافته و نزدیک به شصت امام را که حسنیین خوانده میشوند دربرگرفته است. | ||
حکومت زیدیان یمن تا کودتای 1960م. عبدالرحمن الآریانی یا انقلاب 1962م. همراه با فراز و فرودهایی ادامه داشت. زیدیان در این مدت طولانی همواره بخشهای شمالی یمن را در اختیار داشتهاند و البته حوزه نفوذ آنان گاهی به مناطق دیگر نیز توسعه مییافت. <ref>تاریخ فرق اسلامی2، ص 75-77</ref> ولی به غیر از زمان هادی الی الحق و چند تن دیگر از ائمه زیدی، زیدیه یمن هیچگاه نتوانستند حکومت مقتدری ایجاد کنند و فقط هر از چند گاهی، امامی قیام و چند صباحی بر چند شهر حکومت میکرد و سپس به خاطر جنگهای داخلی این اقتدار کوچک نیز از میان میرفت. این آشفتگی از قرن یازده بیشتر شده و حکومت زیدیان همیشه با شورشها و اختلافها همراه بوده است. تفرقه و تشتت حاصل از حملات پیدرپی ترکان عثمانی، ادعای پیدرپی امامت، عدم انسجام و نظام قبیلهگری حاکم بر یمن از عوامل عدم ثبات سیاسی مقتدر در یمن بوده است.<ref>زیدیه «تاریخ و عقاید»، ص 89-90 و آشنایی با فرق تشیع، ص 95-100</ref> | حکومت زیدیان یمن تا کودتای 1960م. عبدالرحمن الآریانی یا انقلاب 1962م. همراه با فراز و فرودهایی ادامه داشت. زیدیان در این مدت طولانی همواره بخشهای شمالی یمن را در اختیار داشتهاند و البته حوزه نفوذ آنان گاهی به مناطق دیگر نیز توسعه مییافت. <ref>تاریخ فرق اسلامی2، ص 75-77</ref> ولی به غیر از زمان هادی الی الحق و چند تن دیگر از ائمه زیدی، زیدیه یمن هیچگاه نتوانستند حکومت مقتدری ایجاد کنند و فقط هر از چند گاهی، امامی قیام و چند صباحی بر چند شهر حکومت میکرد و سپس به خاطر جنگهای داخلی این اقتدار کوچک نیز از میان میرفت. این آشفتگی از قرن یازده بیشتر شده و حکومت زیدیان همیشه با شورشها و اختلافها همراه بوده است. تفرقه و تشتت حاصل از حملات پیدرپی ترکان عثمانی، ادعای پیدرپی امامت، عدم انسجام و نظام قبیلهگری حاکم بر یمن از عوامل عدم ثبات سیاسی مقتدر در یمن بوده است.<ref>زیدیه «تاریخ و عقاید»، ص 89-90 و آشنایی با فرق تشیع، ص 95-100</ref> | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
'''قاسم رسّی''' | '''قاسم رسّی''' | ||
قاسم بن ابراهیم رسی از نوادگان امام حسن مجتبی ( | قاسم بن ابراهیم رسی از نوادگان امام حسن مجتبی (علیهالسلام) در سال 169ق در رس، یکی از شهرهای نزدیک مدینه، چشم به جهان گشود و از اینرو به رسّی شهرت پیدا کرد و این عنوان به فرزندان و اخلاف او در یمن و مصر و هندوستان انتقال یافت. نزد پدر و دیگر عالمان خاندانش تربیت یافت و دانش آموخت. فقه را از علمای مذهب حنفی و کلام را از معتزله فراگرفت. وی تا حد زیادی از معتزله تأثیر پذیرفته بود و زمینهساز پذیرش دیدگاههای معتزله از سوی زیدیان یمن گردید. | ||
قاسم رسی با پذیرش اصول پنجگانه معتزله (توحید، عدل، وعد و وعید، منزلت بین المنزلتین، امر به معروف و نهی از منکر) عقل را اساس و منبع اصلی شناخت میدانست و معتقد بود به وسیله عقل است که خداوند شناخته میشود و تشبیه و تجسیم از او نفی میگردد. به نظر وی عقل بر کتاب خدا و سنت رسول مقدم است زیرا پیامبر حقیقی را تنها به وسیله عقل میتوان از پیامبر دروغین تشخیص داد. وی قائل به اختیار انسان در افعال خویش است و رسائل متعددی در رد جبریون نوشته است. به نظر او ضلالت و گمراهی افراد از ناحیه خود آنها و هدایت توفیقی الهی است. قاسم معتقد است قضا و قدر الهی شامل معاصی نمیشود زیرا قضای او فقط به حق و امر او فقط به عدل تعلق میگیرد. وی در باب وعد و وعید مینویسد: «یکی از اصول خمسه این است که خداوند صادق الوعد و الوعید است، مثلاً برای ذرهای خیر، پاداش و برای ذرهای شر، عقاب میکند». <ref>قاسم رسی، رسائل العدل و التوحید، 1/120، نقل از زیدیه، تاریخ و عقاید، ص 99</ref> او مرتکب گناه کبیره را نه مؤمن میداند و نه کافر، بلکه او را فاسق میشمرد و معتقد است گناهکاران همانند کافران، در صورتی که بدون توبه بمیرند، تا ابد در جهنم خواهند ماند ولی عذاب خفیفتری خواهند داشت. او این دیدگاه را منزلت بین المنزلتین مینامد. وی در باب امر به معروف که از مهمترین اصول زیدیه در طول تاریخ بوده است مینویسد: «هر مؤمنی تا جایی که توان تغییر دارد باید امر به معروف و نهی از منکر کند و اگر لازم است این کار با قیام و شمشیر انجام شود باید آن را انجام دهد».<ref>قاسم رسی، رسائل العدل و التوحید، 1/130، نقل از زیدیه، تاریخ و عقاید، ص 100</ref> | قاسم رسی با پذیرش اصول پنجگانه معتزله (توحید، عدل، وعد و وعید، منزلت بین المنزلتین، امر به معروف و نهی از منکر) عقل را اساس و منبع اصلی شناخت میدانست و معتقد بود به وسیله عقل است که خداوند شناخته میشود و تشبیه و تجسیم از او نفی میگردد. به نظر وی عقل بر کتاب خدا و سنت رسول مقدم است زیرا پیامبر حقیقی را تنها به وسیله عقل میتوان از پیامبر دروغین تشخیص داد. وی قائل به اختیار انسان در افعال خویش است و رسائل متعددی در رد جبریون نوشته است. به نظر او ضلالت و گمراهی افراد از ناحیه خود آنها و هدایت توفیقی الهی است. قاسم معتقد است قضا و قدر الهی شامل معاصی نمیشود زیرا قضای او فقط به حق و امر او فقط به عدل تعلق میگیرد. وی در باب وعد و وعید مینویسد: «یکی از اصول خمسه این است که خداوند صادق الوعد و الوعید است، مثلاً برای ذرهای خیر، پاداش و برای ذرهای شر، عقاب میکند». <ref>قاسم رسی، رسائل العدل و التوحید، 1/120، نقل از زیدیه، تاریخ و عقاید، ص 99</ref> او مرتکب گناه کبیره را نه مؤمن میداند و نه کافر، بلکه او را فاسق میشمرد و معتقد است گناهکاران همانند کافران، در صورتی که بدون توبه بمیرند، تا ابد در جهنم خواهند ماند ولی عذاب خفیفتری خواهند داشت. او این دیدگاه را منزلت بین المنزلتین مینامد. وی در باب امر به معروف که از مهمترین اصول زیدیه در طول تاریخ بوده است مینویسد: «هر مؤمنی تا جایی که توان تغییر دارد باید امر به معروف و نهی از منکر کند و اگر لازم است این کار با قیام و شمشیر انجام شود باید آن را انجام دهد».<ref>قاسم رسی، رسائل العدل و التوحید، 1/130، نقل از زیدیه، تاریخ و عقاید، ص 100</ref> | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
'''یحیی بن حسین''' | '''یحیی بن حسین''' | ||
یحیی نوه قاسم رسی، ملقب به الهادی الی الحق و مؤسس دولت زیدیه در یمن، یکی از بزرگان تأثیرگذار زیدیه است. به عقیده وی حواس و عقول از درک معبود عاجزند و ما فقط افعال خداوند را آن هم از طریق مخلوقات میتوانیم بشناسیم. او معتقد است خداوند امر به طاعت و ترک معصیت کرده و هیچگاه کفر را برای بندگانش اراده نمیکند. او عادلتر از آن است که کفر و جور را خلق کند. در نظر هادی الی الحق، امامت به بیعت و اختیار مردم نیست، بلکه ناشی از کمالاتی است که خداوند در اولاد حضرت فاطمه ( | یحیی نوه قاسم رسی، ملقب به الهادی الی الحق و مؤسس دولت زیدیه در یمن، یکی از بزرگان تأثیرگذار زیدیه است. به عقیده وی حواس و عقول از درک معبود عاجزند و ما فقط افعال خداوند را آن هم از طریق مخلوقات میتوانیم بشناسیم. او معتقد است خداوند امر به طاعت و ترک معصیت کرده و هیچگاه کفر را برای بندگانش اراده نمیکند. او عادلتر از آن است که کفر و جور را خلق کند. در نظر هادی الی الحق، امامت به بیعت و اختیار مردم نیست، بلکه ناشی از کمالاتی است که خداوند در اولاد حضرت فاطمه (سلامالله علیها) به وجود آورده است. بنابراین اگر فردی از اولاد امام حسن و امام حسین قیام کرد و دارای دیگر شرایط امامت بود، بر مسلمین واجب است که بیعت او را بپذیرند و یاریاش نمایند.<ref>زیدیه «تاریخ و عقاید»، ص 102</ref> | ||
درباره مرتکب کبیره دیدگاهی مشابه قاسم رسی دارد اما در باب صحابه مینویسد: «به هیچیک از صحابه راستگو و تابعین درستکردار ایراد نمیگیرم... هر کس مؤمنی را سبّ نماید و دشنام دهد و خیال کند که این کار حلال است، کافر شده است و هر کس مؤمنی را دشنام دهد در حالیکه میداند حرام است، فاسق و گمراه است... من برای مادران مؤمنین (زنان پیامبر) که یقیناً دیندار از دنیا رفتند، طلب مغفرت میکنم».<ref>مجموع رسائل الامام الهادی الی الحق، ص 97. نقل از زیدیه، تاریخ و عقاید، ص 102</ref> | درباره مرتکب کبیره دیدگاهی مشابه قاسم رسی دارد اما در باب صحابه مینویسد: «به هیچیک از صحابه راستگو و تابعین درستکردار ایراد نمیگیرم... هر کس مؤمنی را سبّ نماید و دشنام دهد و خیال کند که این کار حلال است، کافر شده است و هر کس مؤمنی را دشنام دهد در حالیکه میداند حرام است، فاسق و گمراه است... من برای مادران مؤمنین (زنان پیامبر) که یقیناً دیندار از دنیا رفتند، طلب مغفرت میکنم».<ref>مجموع رسائل الامام الهادی الی الحق، ص 97. نقل از زیدیه، تاریخ و عقاید، ص 102</ref> | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
'''یحیی بن حمزه''' | '''یحیی بن حمزه''' | ||
یحیی بن حمزه بن علی از نوادگان امام جواد ( | یحیی بن حمزه بن علی از نوادگان امام جواد (علیهالسلام) ملقب به المؤیدبالله در سال 669ق در صنعا دیده به جهان گشود. مجموع تألیفات وی را بالغ بر یکصد مجلد دانستهاند. وی برخلاف اکثر بزرگان زیدیه، اشاعره را تکفیر نمیکرد و در این زمینه مینویسد: «اکثر زیدیه و جمهور معتزله قائل به کفر اشاعره، به خاطر قول به کسب، قدم قرآن و جبر هستند، اما ما قائل به کفر آنها نیستیم. زیرا کفر در مسائل قطعی است و شاید اعتقاد به این مسائل در اشاعره به خاطر ظهور احتمالات بوده است.... این مطلب صحیح نیست که لعن از اعظم قربات الی الله است، زیرا شرع تعبد به لعن را بیان نفرموده، بلکه وارد شده که مؤمن لعّان ـزیاد لعنکنندهـ نیست و نجات از آتش امری است غیبی که غیر از خدا از آن خبر ندارد. بنابراین کفر و فسق دلیل قاطع میخواهد و اگر نداریم احتیاط این است که توقف کنیم. این به عدالت نزدیکتر و احتیاط در دین است».<ref>یحیی بن حمزه، الشامل لحقائق الادلة العقلیة و اصول المسائل الدینیة، ج2، ص 172-180. نقل از زیدیه، تاریخ و عقاید، ص 114</ref> | ||
یحیی از همه صحابه پیامبر دفاع کرده و معتقد است مخالفتهای آنان با خلافت حضرت علی ( | یحیی از همه صحابه پیامبر دفاع کرده و معتقد است مخالفتهای آنان با خلافت حضرت علی (علیهالسلام) موجب کفر و فسق و خروج آنان از دین و حتی موجب از بین رفتن موالات آنها هم نمیشود. یحیی، اسلام صحابه را صحیح و آن را دیدگاه بزرگان اهل بیت میداند. وی در این مورد به روایاتی همچون «ابوبکر و عمر سیدا کهول الجنه» اشاره کرده و آن را دلیل فضل آنها دانسته است. یکی دیگر از دلایل یحیی برای لزوم موالات صحابه استناد وی به عمل زیدبن علی است که آنها را بسیار دوست میداشت و از سب آنان نهی میکرد. یحیی روایاتی نیز از برخی امامان زیدی همچون قاسم رسی، ناصر اطروش، حسن بن زید و برخی دیگر از راویان مبنی بر عدم سب صحابه نقل میکند. حتی از امام جعفر صادق (علیهالسلام) نقل میکند که بسیار آن دو را دوست میداشت. از دیدگاه امامیه برخی از این روایات جعلیاند و برخی از روی تقیه صادر شدهاند. مثلاً اوضاع فرهنگی شهر مدینه در زمان امام صادق (علیهالسلام) شدیداً گرایش عثمانی داشت و امام صادق (علیهالسلام) نمیتوانست صراحتاً در این زمینه اظهار نظر کند. | ||
یحیی درباره نظر بزرگان زیدیه نسبت به صحابه مینویسد: «دیدگاه قاسم رسی و الهادی الی الحق و اولادش و امام منصور بالله توقف از دو طرف است؛ آنها هم توقف میکنند از ترضیه و ترحم نسبت به شیخین و هم نهی میکنند از تکفیر و تفسیق آنها، زیرا این بزرگان به خطاکاری خلفا یقین دارند ولی نمیدانند که این گناه کبیره است یا صغیره؛ از اینرو حکم به توقف کردهاند».<ref>یحیی بن حمزة، الرسالة الوازعة للمعتدین عن سب صحابة سید المرسلین، ص 40-41. نقل از زیدیه، تاریخ و عقاید، ص 117</ref> | یحیی درباره نظر بزرگان زیدیه نسبت به صحابه مینویسد: «دیدگاه قاسم رسی و الهادی الی الحق و اولادش و امام منصور بالله توقف از دو طرف است؛ آنها هم توقف میکنند از ترضیه و ترحم نسبت به شیخین و هم نهی میکنند از تکفیر و تفسیق آنها، زیرا این بزرگان به خطاکاری خلفا یقین دارند ولی نمیدانند که این گناه کبیره است یا صغیره؛ از اینرو حکم به توقف کردهاند».<ref>یحیی بن حمزة، الرسالة الوازعة للمعتدین عن سب صحابة سید المرسلین، ص 40-41. نقل از زیدیه، تاریخ و عقاید، ص 117</ref> | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
احمد بن یحیی بن مرتضی ملقب به المهدی لدینالله و معروف به ابنمرتضی از اولاد قاسم رسی در سال 763ق در جنوب صنعا به دنیا آمد. علمای زیدی در سال 793ق با وی به عنوان امام بیعت کردند، ولی سیاستمداران این رأی را نپذیرفته و با فرد دیگری بیعت کردند. این اختلاف با پیروزی سیاستمداران پایان پذیرفت و ابن مرتضی راهی زندان شد و هفت سال در زندان بود. وی از فرصت به دست آمده استفاده کرد و کتب مهمی را در کلام و فقه زیدی به نگارش درآورد. کتاب کوچک عیون الازهار فی فقه الاطهار وی از مهمترین کتب فقهی زیدیه است که تاکنون دهها شرح و حاشیه بر آن نوشته شده است. | احمد بن یحیی بن مرتضی ملقب به المهدی لدینالله و معروف به ابنمرتضی از اولاد قاسم رسی در سال 763ق در جنوب صنعا به دنیا آمد. علمای زیدی در سال 793ق با وی به عنوان امام بیعت کردند، ولی سیاستمداران این رأی را نپذیرفته و با فرد دیگری بیعت کردند. این اختلاف با پیروزی سیاستمداران پایان پذیرفت و ابن مرتضی راهی زندان شد و هفت سال در زندان بود. وی از فرصت به دست آمده استفاده کرد و کتب مهمی را در کلام و فقه زیدی به نگارش درآورد. کتاب کوچک عیون الازهار فی فقه الاطهار وی از مهمترین کتب فقهی زیدیه است که تاکنون دهها شرح و حاشیه بر آن نوشته شده است. | ||
ابن مرتضی برخلاف قاسم رسی و الهادی الی الحق، قضاوت ابوبکر نسبت به فدک را صحیح دانسته و مینویسد: «اگر این قضاوت باطل بود باید حضرت امیر ( | ابن مرتضی برخلاف قاسم رسی و الهادی الی الحق، قضاوت ابوبکر نسبت به فدک را صحیح دانسته و مینویسد: «اگر این قضاوت باطل بود باید حضرت امیر (علیهالسلام) آن را نقض میکرد و اگر ظلم بود باید بنیهاشم آن را انکار میکردند». <ref>القلائد فی تصحیح العقائد، ص144.</ref> <ref>نقل از زیدیه، تاریخ و عقاید، ص 112</ref> ولی قاسم رسی معتقد بود چون حضرت فاطمه (سلامالله علیها) به خاطر غصب فدک از ابوبکر ناراحت بود، ما نیز به غضب فاطمه غضبناکیم. <ref>زیدیه «تاریخ و عقاید»، ص 111-112</ref> در اعتقادات تاحد زیادی متأثر از مکتب معتزله بود و با تألیفات بسیار در مباحث مختلف یکی از تأثیرگذارترین امامان زیدیه یمن از قرن نهم تاکنون به شمار میرود و از او به عنوان مجدد مذهب زیدیه در آغاز قرن نهم یاد میکنند.<ref>آشنایی با فرق تشیع، 98</ref> | ||
==== شخصیتهای معاصر زیدی ==== | ==== شخصیتهای معاصر زیدی ==== | ||
خط ۲۰۹: | خط ۲۰۹: | ||
11. مبخوت هادی کرشان: وی رئیس سازمان الشیعه الجعفریه در منطقه جوف است. | 11. مبخوت هادی کرشان: وی رئیس سازمان الشیعه الجعفریه در منطقه جوف است. | ||
12. سیدیحیی طالب الشریف: وی اصالتاً اهل جوف یمن است و در قم سکونت دارد. مواضع وی علیه حسین الحوثی اعتراضاتی را از سوی اتحادیه طلاب یمنی ساکن قم در پی داشته است. سیدیحیی از مذهب زیدی به مذهب امامیه گرویده و شیعه شده است | 12. سیدیحیی طالب الشریف: وی اصالتاً اهل جوف یمن است و در قم سکونت دارد. مواضع وی علیه حسین الحوثی اعتراضاتی را از سوی اتحادیه طلاب یمنی ساکن قم در پی داشته است. سیدیحیی از مذهب زیدی به مذهب امامیه گرویده و شیعه شده است<ref>روایتی از دوران معاصر یمن، ص 49-52</ref>. | ||
=== اسماعیلیه === | === اسماعیلیه === | ||
اسماعیلیه فرقهای از شیعیاناند که معتقد به امامت اسماعیل فرزند امام صادق ( | اسماعیلیه فرقهای از شیعیاناند که معتقد به امامت اسماعیل فرزند امام صادق (علیهالسلام) بعد از ایشان هستند. اسماعیل فرزند ارشد امام صادق (علیهالسلام) در سال 138 هجری به عنوان یکی از نامزدهای رهبری تندروان شیعه مطرح بود، ولی مرگ نابهنگام وی قبل از سال 145 هجری، تمام برنامههای افراطیون شیعه را نقش بر آب کرد. با اینکه امام صادق (علیهالسلام) بسیاری را به عنوان شاهد بر سر جنازه اسماعیل حاضر کرد، ولی هواداران وی که قائل بودند امام صادق (علیهالسلام) بر امامت اسماعیل تصریح کرده، او را زنده و مهدی موعود خواندند و گفتند امام صادق (علیهالسلام) از روی تقیه این برنامه را انجام داده است. عدهای دیگر مرگ اسماعیل را پذیرفته، معتقد شدند که محمد، فرزند اسماعیل، امام است و امامت امام کاظم (علیهالسلام) را نپذیرفتند<ref>آشنایی با فرق تشیع، ص 113</ref>. | ||
اسماعیلیه در بعضی از شهرهای یمن مساجد و مراکز آموزشی اختصاصی دارند. از جمله مدارس آنان مدرسه «الدعوه» در مناخه، مدرسه «بیتالدعوه» در حراز و مدرسه «البهریه» در صنعاست. جمعیت اسماعیلیه در یمن در حدود 12000 نفر است. از مکانهای مهم طایفه اسماعیلیه در یمن ضریح حاتمالحضرات در حراز است که سالانه تعدادی از پیروان این فرقه از نقاط مختلف جهان برای زیارت آن به یمن سفر میکنند. مرکز اصلی اسماعیلیه در صنعا با نام «مقر الفیض الحاتمی» معروف است | اسماعیلیه در بعضی از شهرهای یمن مساجد و مراکز آموزشی اختصاصی دارند. از جمله مدارس آنان مدرسه «الدعوه» در مناخه، مدرسه «بیتالدعوه» در حراز و مدرسه «البهریه» در صنعاست. جمعیت اسماعیلیه در یمن در حدود 12000 نفر است. از مکانهای مهم طایفه اسماعیلیه در یمن ضریح حاتمالحضرات در حراز است که سالانه تعدادی از پیروان این فرقه از نقاط مختلف جهان برای زیارت آن به یمن سفر میکنند. مرکز اصلی اسماعیلیه در صنعا با نام «مقر الفیض الحاتمی» معروف است<ref>روایتی از دوران معاصر یمن، ص 78-79</ref>. | ||
==== عقاید اسماعیلیه ==== | ==== عقاید اسماعیلیه ==== | ||
نظام فکری اسماعیلیه در برخی جهات ارتباط نزدیکی با عقاید غلات دارد. تفکر باطنی، روحیه اباحهگری و تأثیر تفکرات فلسفی نوافلاطونی از خصایص اصلی فکر اسماعیلیه است | نظام فکری اسماعیلیه در برخی جهات ارتباط نزدیکی با عقاید غلات دارد. تفکر باطنی، روحیه اباحهگری و تأثیر تفکرات فلسفی نوافلاطونی از خصایص اصلی فکر اسماعیلیه است<ref>آشنایی با فرق تشیع، ص 127</ref>. | ||
'''1. خداشناسی''' | '''1. خداشناسی''' | ||
از دیدگاه اسماعیلیه خداوند منزه از تمام صفات، درنیافتنی و ناشناختنی است. عقل از درک و وصف خداوند که بالاتر از بود و نبود است عاجز میباشد. این مفهوم از خدا بسیار شبیه خدای توصیفناپذیر فلسفه نوافلاطونی است که خدا را کلاً بیرون از دسترس اندیشه، عقل یا زبان میداند | از دیدگاه اسماعیلیه خداوند منزه از تمام صفات، درنیافتنی و ناشناختنی است. عقل از درک و وصف خداوند که بالاتر از بود و نبود است عاجز میباشد. این مفهوم از خدا بسیار شبیه خدای توصیفناپذیر فلسفه نوافلاطونی است که خدا را کلاً بیرون از دسترس اندیشه، عقل یا زبان میداند<ref>تاریخ فرق اسلامی2، ص 147</ref>. | ||
'''2. عدل الهی''' | '''2. عدل الهی''' | ||
اندیشه اسماعیلیه در باب جبر و اختیار، قضا و قدر و مسئله شر همچون امامیه مبتنی بر حدیث «لاجبر و لاتفویض بل امر بین الامرین» است. به عقیده آنان شر قابل جعل و ابداع نیست بلکه بالعرض پدید میآید | اندیشه اسماعیلیه در باب جبر و اختیار، قضا و قدر و مسئله شر همچون امامیه مبتنی بر حدیث «لاجبر و لاتفویض بل امر بین الامرین» است. به عقیده آنان شر قابل جعل و ابداع نیست بلکه بالعرض پدید میآید<ref>آشنایی با فرق تشیع، ص 128</ref>. | ||
'''3. نبوت''' | '''3. نبوت''' | ||
به عقیده اسماعیلیان هدف از آفرینش انسان رسیدن به بالاترین درجات کمال و سعادت است و چون عقل به تنهایی توانایی رسیدن به آن را ندارد، لازم است خداوند پیامبرانی ارسال کند تا انسان را به کمال برسانند. در نگاه اسماعیلیان انسان در هفت دور به کمال میرسد و هر دوری با پیامبر اولوالعزم آغاز میشود. آنان عبارتند از: آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، محمد ( | به عقیده اسماعیلیان هدف از آفرینش انسان رسیدن به بالاترین درجات کمال و سعادت است و چون عقل به تنهایی توانایی رسیدن به آن را ندارد، لازم است خداوند پیامبرانی ارسال کند تا انسان را به کمال برسانند. در نگاه اسماعیلیان انسان در هفت دور به کمال میرسد و هر دوری با پیامبر اولوالعزم آغاز میشود. آنان عبارتند از: آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، محمد (صلیالله علیه وآله) و محمدبن اسماعیل. در دور هفتم تمام حقایق باطنی آشکار شده و انسان به کمال نهایی میرسد. به عقیده آنان وحی و معجزه دو راه شناخت پیامبران است. پیامبران مجمع فضائل انسانی بوده و از علم غیب و عصمت برخوردارند<ref>همان</ref>. | ||
'''4. امامت''' | '''4. امامت''' | ||
اسماعیلیه با بهرهگیری از روایات امامان شیعی تا امام صادق ( | اسماعیلیه با بهرهگیری از روایات امامان شیعی تا امام صادق (علیهالسلام)، همچون امامیه معتقد به لزوم وجود امام در هر عصر و زمان میباشند. بیشترین اختلاف اسماعیلیه با امامیه در مصادیق و تعداد ائمه است. اسماعیلیه معتقد به دو نوع اماماند: مستقر و مستودع. اگر امامت در نسل امام ادامه یابد، امام مستقر نامیده میشود و اگر اینگونه نباشد امام مستودع است، یعنی کسی که امامت در وی به ودیعه نهاده شده و موقتی است. امام مستودع پیش از رسیدن امام منصوص به سن رشد عهدهدار امور رهبری است. به عقیده اسماعیلیه، امام حسن مجتبی (علیهالسلام) امام مستودع است و بقیه ائمه امام مستقرند. بنابر نظر آنان بعد از امام صادق (علیهالسلام) اسماعیل امام است و سپس محمد بن اسماعیل عهدهدار منصب امامت است. <ref>آشنایی با فرق تشیع، ص 129 و تاریخ فرق اسلام، ج2، ص 152</ref> | ||
== تاریخ یمن معاصر == | == تاریخ یمن معاصر == | ||
یمن تا سال 1513 کشور واحدی بوده است که در عصر عباسیان از حکومت اسلامی بغداد جدا شده و یک حکومت مستقل با مذهب زیدی و تحت امامت آنها تشکیل داد. در سال 1513 پرتغالیها به عدن و جنوب یمن حمله کردند و اگرچه موفق نشدند یمن را تصرف کنند، اما هجوم آنها موجب باز شدن پای عثمانیها به این منطقه گردید. عثمانیها در سال 1517 یمن را به تصرف خود درآوردند اما یمنیهای زیدی در کوهستانهای یمن شمالی وارد جنگی طولانی مدت با عثمانی گشتند، که در سال 1636 م به بیرون راندن عثمانیها از یمن منجر شد و تسلط دولت جدید بر تمامی سرزمینهای یمن را به همراه داشت. اما پس از مدتی با افول قدرت حکومت مرکزی یمن یک بار دیگر دولت عثمانی در سال 1849 بعد از حمله انگلستان به جنوب یمن و تصرف عدن در سال 1839 به یمن حمله نمود و به جز مناطق کوهستانی صعبالعبور، کل مناطق شمالی یمن را تحت حکومت خود درآورد. جنوب یمن هم مخصوصاً شهر عدن در سال 1881 به پایگاهی نظامی برای انگلستان تبدیل شده بود. با شکست عثمانیها در سال 1919 و خروج آنان از یمن، شمال این کشور تا سال 1962 تحت حکومت امامان زیدی و قسمت جنوبی تا سال 1967، تحت حکومت بریتانیا قرار گرفت. | یمن تا سال 1513 کشور واحدی بوده است که در عصر عباسیان از حکومت اسلامی بغداد جدا شده و یک حکومت مستقل با مذهب زیدی و تحت امامت آنها تشکیل داد. در سال 1513 پرتغالیها به عدن و جنوب یمن حمله کردند و اگرچه موفق نشدند یمن را تصرف کنند، اما هجوم آنها موجب باز شدن پای عثمانیها به این منطقه گردید. عثمانیها در سال 1517 یمن را به تصرف خود درآوردند اما یمنیهای زیدی در کوهستانهای یمن شمالی وارد جنگی طولانی مدت با عثمانی گشتند، که در سال 1636 م به بیرون راندن عثمانیها از یمن منجر شد و تسلط دولت جدید بر تمامی سرزمینهای یمن را به همراه داشت. اما پس از مدتی با افول قدرت حکومت مرکزی یمن یک بار دیگر دولت عثمانی در سال 1849 بعد از حمله انگلستان به جنوب یمن و تصرف عدن در سال 1839 به یمن حمله نمود و به جز مناطق کوهستانی صعبالعبور، کل مناطق شمالی یمن را تحت حکومت خود درآورد. جنوب یمن هم مخصوصاً شهر عدن در سال 1881 به پایگاهی نظامی برای انگلستان تبدیل شده بود. با شکست عثمانیها در سال 1919 و خروج آنان از یمن، شمال این کشور تا سال 1962 تحت حکومت امامان زیدی و قسمت جنوبی تا سال 1967، تحت حکومت بریتانیا قرار گرفت. | ||
خط ۲۷۰: | خط ۲۷۰: | ||
جایگاه عمده حزب الحق در صحنه سیاسی امروز یمن بیشتر به دلیل مخالفتهای سرسختانهاش با جنبش اخوانالمسلمین و همچنین فعالیتهای وهابیت در این کشور است. حزب این فعالیتها را خطری عمده برای آینده فرهنگی- سیاسی یمن میداند و نسبت به گسترش آنها اعلام هشدار میکند. | جایگاه عمده حزب الحق در صحنه سیاسی امروز یمن بیشتر به دلیل مخالفتهای سرسختانهاش با جنبش اخوانالمسلمین و همچنین فعالیتهای وهابیت در این کشور است. حزب این فعالیتها را خطری عمده برای آینده فرهنگی- سیاسی یمن میداند و نسبت به گسترش آنها اعلام هشدار میکند. | ||
حزب الحق در ادامه فعالیتهای خود با دو موج ریزش گسترده نیروها در تشکیلات مواجه شد. موج اول شامل خروج بعضی از علمای زیدی مذهب میشد که ادامه مشارکت سیاسی در این قالب را دیگر مثمرثمر نمیدانستند و موج دوم ریزش دستهای از جوانان بود که به تأسیس جنبش الشباب المومن (جوانان مومن) انجامید. این جنبش امروز به نام جنبش انصارالله معروف است و از بزرگترین و مؤثرترین جنبشهای اسلامی یمن محسوب میشود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت | حزب الحق در ادامه فعالیتهای خود با دو موج ریزش گسترده نیروها در تشکیلات مواجه شد. موج اول شامل خروج بعضی از علمای زیدی مذهب میشد که ادامه مشارکت سیاسی در این قالب را دیگر مثمرثمر نمیدانستند و موج دوم ریزش دستهای از جوانان بود که به تأسیس جنبش الشباب المومن (جوانان مومن) انجامید. این جنبش امروز به نام جنبش انصارالله معروف است و از بزرگترین و مؤثرترین جنبشهای اسلامی یمن محسوب میشود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت<ref>راجح، عبدالرحمن، جنبشهای اسلامی یمن، در «دایرهالمعارف جنبشهای اسلامی»، ج5، ص 327-329</ref>. | ||
===3. جنبش سلفیگرا === | ===3. جنبش سلفیگرا === | ||
حمله اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان در اواخر دهه 70 میلادی، بسیاری از نیروهای مذهبی یمن را با انگیزه جهاد به افغانستان کشاند. با پیروزی مجاهدین در این جنگ بخش اعظمی از نیروهای یمنی که در افغانستان تحت تأثیر آموزههای سلفی قرار گرفته بودند به کشور بازگشتند و در قالب تشکلهای گوناگون سعی در پیاده کردن عقاید خود نمودند. بازگشت آنها به یمن آغاز حرکتهای خشونتآمیز در این کشور محسوب میشود، ولی حضور جدی سلفیها در عرصههای فرهنگی و سیاسی یمن از اوایل دهه نود شروع شد. | حمله اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان در اواخر دهه 70 میلادی، بسیاری از نیروهای مذهبی یمن را با انگیزه جهاد به افغانستان کشاند. با پیروزی مجاهدین در این جنگ بخش اعظمی از نیروهای یمنی که در افغانستان تحت تأثیر آموزههای سلفی قرار گرفته بودند به کشور بازگشتند و در قالب تشکلهای گوناگون سعی در پیاده کردن عقاید خود نمودند. بازگشت آنها به یمن آغاز حرکتهای خشونتآمیز در این کشور محسوب میشود، ولی حضور جدی سلفیها در عرصههای فرهنگی و سیاسی یمن از اوایل دهه نود شروع شد. | ||
خط ۳۰۷: | خط ۳۰۷: | ||
هادی یحیی بن حسین ۲۸۰-۲۹۸ ق | هادی یحیی بن حسین ۲۸۰-۲۹۸ ق | ||
ابوالحسین یحیى بن الحسین بن القاسم بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن الحسن بن الحسن بن على بن | ابوالحسین یحیى بن الحسین بن القاسم بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن الحسن بن الحسن بن على بن ابیطالب (علیهالسلام) (245-298ق) معروف به «الهادى الى الحق»، امام و مجتهد زیدیه، مؤسس مذهبهادویه، ولادت | ||
به سال 245 ه.ق در مدینۀ منوره چشم به جهان گشود. | به سال 245 ه.ق در مدینۀ منوره چشم به جهان گشود. | ||
الامام المنصور باللّه القاسم بن محمد بن على از دانشمندان برجستۀ فرقۀ زیدیه است که علاوه بر دانش در معقول و منقول، سمت امامت و زعامت سیاسى فرقۀ زیدیه را نیز عهدهدار بود. وى در سال 967 ه.ق متولد شد و در سال 1006 ه.ق بعد از نومیدى از خروج الامام الناصرالحسن بن على، خروج کرد و در سال 1029 ه.ق در سن 62 سالگى درگذشت. | الامام المنصور باللّه القاسم بن محمد بن على از دانشمندان برجستۀ فرقۀ زیدیه است که علاوه بر دانش در معقول و منقول، سمت امامت و زعامت سیاسى فرقۀ زیدیه را نیز عهدهدار بود. وى در سال 967 ه.ق متولد شد و در سال 1006 ه.ق بعد از نومیدى از خروج الامام الناصرالحسن بن على، خروج کرد و در سال 1029 ه.ق در سن 62 سالگى درگذشت. | ||
قاسم بن محمد پس از خروج ترکان از یمن به زعامت رسید و فرزندان وى نیز پس از او مقام امامت و زعامت سیاسى این فرقه را عهدهدار گردیدند. دربارۀ نژاد وى که آیا عرب است یا ایرانى و نیز بر فرض عرب بودن او در این مورد که آیا از اهلبیت پیامبر( | قاسم بن محمد پس از خروج ترکان از یمن به زعامت رسید و فرزندان وى نیز پس از او مقام امامت و زعامت سیاسى این فرقه را عهدهدار گردیدند. دربارۀ نژاد وى که آیا عرب است یا ایرانى و نیز بر فرض عرب بودن او در این مورد که آیا از اهلبیت پیامبر (صلیالله علیه وآله) مىباشد یا نه سؤالات و ابهامات فراوانى وجود دارد. با وجود این شخصیت وى در میان زیدیه مقبول افتاده و معجزات و کرامات فراوانى را به او نسبت مىدهند از جمله آنکه یحیى بن حسین مورخ مىنویسد:اهل صنعاء به مدت دو ماه پیاپى صداى مؤذنى را که در نیمه شب آمدن قاسم بن محمد را نوید مىداد، مىشنیدند. | ||
از وى آثار متعددى در زمینۀ معقول و منقول برجاى مانده که از آن میان مىتوان به:الاعتصام، الاساس، المرقاه، الإرشاد و التحذیر و...اشاره کرد. | از وى آثار متعددى در زمینۀ معقول و منقول برجاى مانده که از آن میان مىتوان به:الاعتصام، الاساس، المرقاه، الإرشاد و التحذیر و...اشاره کرد. | ||
احمد بن سلیمان بن محمد بن المطهر بن على بن الامام الناصر احمد بن الامام الهادی الى الحق یحیى بن الحسین( | احمد بن سلیمان بن محمد بن المطهر بن على بن الامام الناصر احمد بن الامام الهادی الى الحق یحیى بن الحسین(علیهالسلام) از ائمه زیدیه در سال 500 ه.ق در خاندانى علوى دیده به جهان گشود. | ||
وى دعوت خویش را در 31 سالگى در بلاد«جوف»آغاز نمود، | وى دعوت خویش را در 31 سالگى در بلاد«جوف»آغاز نمود، | ||
سپس به جبل«برط» رفته و برخى از مردم آن دیار با وى دست بیعت دارد و پس از آن به «أملح» و سپس در اول محرم سال 533 ه.ق به «نجران» رفت و مردم آنجا با وى بیعت نمودند. | سپس به جبل«برط» رفته و برخى از مردم آن دیار با وى دست بیعت دارد و پس از آن به «أملح» و سپس در اول محرم سال 533 ه.ق به «نجران» رفت و مردم آنجا با وى بیعت نمودند. | ||
خط ۳۴۶: | خط ۳۴۶: | ||
وى به عنوانامیرالمؤمنین با مردم بیعت کرد و بر سکههاى ضرب شده توسط او عنوان «الهادى الى الحق امیرالمؤمنین ابن رسولاللّه» منقش گردیده است. | وى به عنوانامیرالمؤمنین با مردم بیعت کرد و بر سکههاى ضرب شده توسط او عنوان «الهادى الى الحق امیرالمؤمنین ابن رسولاللّه» منقش گردیده است. | ||
آثار | آثار | ||
از آثار وى مىتوان به: | از آثار وى مىتوان به: | ||
اصولالدین، المنتخب، تثبیت الامامه، الفنون، تفسیر قرآن و غیره اشاره کرد. | اصولالدین، المنتخب، تثبیت الامامه، الفنون، تفسیر قرآن و غیره اشاره کرد. | ||
مجموعۀ رسائل بهجا مانده از یحیى بن حسین در مجموعهاى با عنوان مجموع رسائل الامام الهادى الى الحق القویم یحیى بن الحسین بن القاسم بن ابراهیم» توسط عبداللّه بن محمد شاذلى به چاپ رسیده است. در این مجموعه حدود سى و هشت رساله و جوابهاى یحیى بن حسین جمعآورى گردیده است. | مجموعۀ رسائل بهجا مانده از یحیى بن حسین در مجموعهاى با عنوان مجموع رسائل الامام الهادى الى الحق القویم یحیى بن الحسین بن القاسم بن ابراهیم» توسط عبداللّه بن محمد شاذلى به چاپ رسیده است. در این مجموعه حدود سى و هشت رساله و جوابهاى یحیى بن حسین جمعآورى گردیده است. | ||
مرتضی لدین الله ۲۹۸-۳۱۰ ق | مرتضی لدین الله ۲۹۸-۳۱۰ ق | ||