confirmed، مدیران
۳۷٬۶۶۷
ویرایش
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
ابراهیم (علیهالسّلام) گاهگاهی پیش از بنای مکه و خانه کعبه و پس از آن به مکه میآمد و از فرزندش اسماعیل دیدن میکرد<ref> سوره بقره، آیه 126 و سوره ابراهیم، آیه 35-41</ref>. تا آن که در یک سفر مامور به ساختن خانه کعبه شد، لذا به اتفاق اسماعیل این خانه را بنا نهاد و این اولین خانهای است که از طرف پروردگار ساخته شد و این خانه مبارکی است که در آن آیات بینات و در آن مقام ابراهیم است و هر کس درون آن داخل شود از هر گزندی ایمن است<ref>سوره بقره، آیه 127-129 و سوره آل عمران، آیه 96-97</ref>. | ابراهیم (علیهالسّلام) گاهگاهی پیش از بنای مکه و خانه کعبه و پس از آن به مکه میآمد و از فرزندش اسماعیل دیدن میکرد<ref> سوره بقره، آیه 126 و سوره ابراهیم، آیه 35-41</ref>. تا آن که در یک سفر مامور به ساختن خانه کعبه شد، لذا به اتفاق اسماعیل این خانه را بنا نهاد و این اولین خانهای است که از طرف پروردگار ساخته شد و این خانه مبارکی است که در آن آیات بینات و در آن مقام ابراهیم است و هر کس درون آن داخل شود از هر گزندی ایمن است<ref>سوره بقره، آیه 127-129 و سوره آل عمران، آیه 96-97</ref>. | ||
ابراهیم (علیهالسّلام) پس از فراغت از بنای کعبه دستور حج را صادر نموده و آیین و اعمال مربوط به آن را تشریع نمود<ref>سوره حج، آیه 26-30</ref>. آنگاه خدای تعالی او را مامور به ذبح فرزندش اسماعیل نمود. ابراهیم (علیهالسّلام) داستان را با فرزندش در میان گذاشت و گفت: فرزند عزیزم! در خواب چنین میبینم که تو را ذبح و قربانی میکنم، نیک بنگر تا رأیت چه خواهد بود. | ابراهیم (علیهالسّلام) پس از فراغت از بنای کعبه دستور [[حج]] را صادر نموده و آیین و اعمال مربوط به آن را تشریع نمود<ref>سوره حج، آیه 26-30</ref>. آنگاه خدای تعالی او را مامور به ذبح فرزندش اسماعیل نمود. ابراهیم (علیهالسّلام) داستان را با فرزندش در میان گذاشت و گفت: فرزند عزیزم! در خواب چنین میبینم که تو را ذبح و قربانی میکنم، نیک بنگر تا رأیت چه خواهد بود. | ||
عرض کرد: پدر جان! هر چه را که مامور به انجامش شده ای، انجام ده و انشاءاللَّه بزودی خواهی دید که من مانند بندگان صابر خدا چگونه صبری از خود نشان میدهم. پس از این که هر دو به این امر تن دردادند و ابراهیم (علیهالسّلام) صورت جوانش را بر زمین گذاشت، وحی آمد که ای ابراهیم خواب خود را تصدیق کردی و ما به همین مقدار از تو قبول کردیم و ذبح عظیمی را فدا و عوض او قرار دادیم<ref>سوره صافات، آیه 101-107</ref>. | عرض کرد: پدر جان! هر چه را که مامور به انجامش شده ای، انجام ده و انشاءاللَّه بزودی خواهی دید که من مانند بندگان صابر خدا چگونه صبری از خود نشان میدهم. پس از این که هر دو به این امر تن دردادند و ابراهیم (علیهالسّلام) صورت جوانش را بر زمین گذاشت، وحی آمد که ای ابراهیم خواب خود را تصدیق کردی و ما به همین مقدار از تو قبول کردیم و [[ذبح و قربانی|ذبح]] عظیمی را فدا و عوض او قرار دادیم<ref>سوره صافات، آیه 101-107</ref>. | ||
آخرین خاطرهای که قرآن کریم از داستان ابراهیم (علیهالسّلام) نقل نموده، دعاهایی است که ابراهیم (علیهالسّلام) در بعضی از سفرها در مکه کرده<ref>سوره ابراهیم، آیه 35-41</ref> و آخرین دعایش این است: پروردگارا پدر و مادر من و کسانی را که ایمان آوردهاند در روز حساب بیامرز. | آخرین خاطرهای که قرآن کریم از داستان ابراهیم (علیهالسّلام) نقل نموده، دعاهایی است که ابراهیم (علیهالسّلام) در بعضی از سفرها در مکه کرده<ref>سوره ابراهیم، آیه 35-41</ref> و آخرین دعایش این است: پروردگارا پدر و مادر من و کسانی را که ایمان آوردهاند در روز حساب بیامرز. |