پرش به محتوا

جمعه نصر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۶: خط ۲۶:
در این آیه‌ای که تلاوت کردم، مسألۀ مهم پیوستگی مؤمنین با یکدیگر مطرح شده است که در تعبیرات قرآنی به این پیوند و این پیوستگی گفته می‌شود «[[ولایت]]»؛ ولایت مؤمنین با یکدیگر. این مطلب در چند آیه‌ی از [[قرآن]] آمده است. در این آیه نتیجهۀ این ولایت و همبستگی را رحمت الهی معرفی می‌کند: '''«اُولئِکَ سَیَرحَمُهُمُ الله»'''؛ یعنی اگر شما [[مسلمان|مسلمانان]] با یکدیگر پیوند و ارتباط و همکاری و همدلی داشته باشید، رحمت خداوند شامل حال شما می‌شود. بعد می‌فرماید: اِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ؛ آیۀ شریفه را با ذکر عزت الهی و حکمت الهی پایان می‌دهد؛ شاید از این جهت که رحمت الهی در این مورد متناسب است با عزت پروردگار و حکمت پروردگار؛ چون رحمت خداوند، انواع فضائل نازلل از سوی پروردگار بر بندگان را شامل می‌شود؛ همۀ نعمت‌ها، همۀ لطف‌ها، همۀ حوادث زندگی رحمت الهی است؛ لکن در این آیۀ شریفه، این رحمت متناسب است با «عزت» و «حکمت». عزت الهی؛ یعنی سیطرۀ قدرت پروردگار بر همۀ عالم وجود؛ حکمت الهی یعنی استحکام و استواری همۀ قوانین آفرینش. شاید در این آیه خواسته‌اند ما را به این معنا توجه بدهند که اگر مسلمان‌ها با یکدیگر [[وحدت اسلامی|اتحاد]] و اتفاق داشته باشند، عزت الهی و حکمت الهی پشت سر اینها است؛ می‌توانند از قدرت بی‌پایان الهی استفاده کنند، می‌توانند از مقتضای سنت‌های پروردگار و قوانین الهی استفاده کنند.
در این آیه‌ای که تلاوت کردم، مسألۀ مهم پیوستگی مؤمنین با یکدیگر مطرح شده است که در تعبیرات قرآنی به این پیوند و این پیوستگی گفته می‌شود «[[ولایت]]»؛ ولایت مؤمنین با یکدیگر. این مطلب در چند آیه‌ی از [[قرآن]] آمده است. در این آیه نتیجهۀ این ولایت و همبستگی را رحمت الهی معرفی می‌کند: '''«اُولئِکَ سَیَرحَمُهُمُ الله»'''؛ یعنی اگر شما [[مسلمان|مسلمانان]] با یکدیگر پیوند و ارتباط و همکاری و همدلی داشته باشید، رحمت خداوند شامل حال شما می‌شود. بعد می‌فرماید: اِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ؛ آیۀ شریفه را با ذکر عزت الهی و حکمت الهی پایان می‌دهد؛ شاید از این جهت که رحمت الهی در این مورد متناسب است با عزت پروردگار و حکمت پروردگار؛ چون رحمت خداوند، انواع فضائل نازلل از سوی پروردگار بر بندگان را شامل می‌شود؛ همۀ نعمت‌ها، همۀ لطف‌ها، همۀ حوادث زندگی رحمت الهی است؛ لکن در این آیۀ شریفه، این رحمت متناسب است با «عزت» و «حکمت». عزت الهی؛ یعنی سیطرۀ قدرت پروردگار بر همۀ عالم وجود؛ حکمت الهی یعنی استحکام و استواری همۀ قوانین آفرینش. شاید در این آیه خواسته‌اند ما را به این معنا توجه بدهند که اگر مسلمان‌ها با یکدیگر [[وحدت اسلامی|اتحاد]] و اتفاق داشته باشند، عزت الهی و حکمت الهی پشت سر اینها است؛ می‌توانند از قدرت بی‌پایان الهی استفاده کنند، می‌توانند از مقتضای سنت‌های پروردگار و قوانین الهی استفاده کنند.


این ولایت یعنی چه؟ یعنی پیوند و همبستگی مسلمانان با یکدیگر؛ این شد سیاست قرآنی برای مسلمان‌ها. سیاست قرآن برای مسلمان‌ها این است که ملت‌های مسلمان، گروه‌های مسلمان، با یکدیگر همبستگی داشته باشند و کأنّه وعده میدهد که اگر شما ملتهای مسلمان این همبستگی را با هم داشته باشید، این، موجب آن است که عزت خداوند پشت سر شما است؛ یعنی بر همۀ موانع غلبه پیدا میکنید، بر همۀدشمنان پیروز میشوید؛ حکمت الهی پشتیبان شما است؛ یعنی همۀقوانین آفرینش در جهت پیشرفت شما به کار خواهد افتاد؛ این، منطق قرآن و سیاست قرآن است.
این ولایت یعنی چه؟ یعنی پیوند و همبستگی [[مسلمان|مسلمانان]] با یکدیگر؛ این شد سیاست قرآنی برای مسلمان‌ها. سیاست [[قرآن]] برای مسلمان‌ها این است که ملت‌های مسلمان، گروه‌های مسلمان، با یکدیگر همبستگی داشته باشند و کأنّه وعده می‌دهد که اگر شما ملت‌های مسلمان این همبستگی را با هم داشته باشید، این، موجب آن است که عزت خداوند پشت سر شما است؛ یعنی بر همۀ موانع غلبه پیدا می‌کنید، بر همۀ دشمنان پیروز می‌شوید؛ حکمت الهی پشتیبان شما است؛ یعنی همۀ قوانین آفرینش در جهت پیشرفت شما به کار خواهد افتاد؛ این، منطق قرآن و سیاست قرآن است.


نقطه‌ی مقابل این سیاست، سیاست دشمنان اسلام است؛ یعنی مستکبران و متجاوزان عالم. سیاست آنها «تفرقه بینداز و حکومت کن» است؛ مبنای کار آنها تفرقه‌افکنی است. این سیاست تفرقه‌افکنی را در کشورهای اسلامی با انواع ترفندها تا امروز اجرا کرده‌اند، هنوز هم دست‌بردار نیستند و موجب میشوند که دلهای ملتهای اسلامی نسبت به هم مکدّر بشود؛ امّا امروز ملتها بیدار شده‌اند. امروز روزی است که امّت اسلامی میتواند بر این ترفند دشمنان اسلام و مسلمین فائق بیاید.
نقطه‌ی مقابل این سیاست، سیاست دشمنان [[اسلام]] است؛ یعنی مستکبران و متجاوزان عالم. سیاست آنها «تفرقه بینداز و حکومت کن» است؛ مبنای کار آنها تفرقه‌افکنی است. این سیاست تفرقه‌افکنی را در کشورهای اسلامی با انواع ترفندها تا امروز اجرا کرده‌اند، هنوز هم دست‌بردار نیستند و موجب می‌شوند که دل‌های ملت‌های اسلامی نسبت به هم مکدر بشود؛ اما امروز ملت‌ها بیدار شده‌اند. امروز روزی است که امّت اسلامی میتواند بر این ترفند دشمنان اسلام و مسلمین فائق بیاید.


من عرض می‌کنم دشمن ملت ایران همان دشمن ملت فلسطین است، همان دشمن ملت لبنان است، همان دشمن ملت عراق است، همان دشمن ملت مصر است، دشمن ملت سوریه است، دشمن ملت یمن است؛ دشمن یکی است، شیوه‌های دشمن در کشورهای مختلف، مختلف است. یک جا با جنگ روانی، یک جا با فشار اقتصادی، یک جا با بمب‌های دوتُنی، یک جا با سلاح، یک جا با لبخند، دارند دشمنان ما این سیاست را پیش میبرند، امّا اتاق فرمان یک جا است، از یک جا دستور میگیرند، از یک جا فرمان حمله‌ی به جمعیّت‌های مسلمان و ملتهای مسلمان را دریافت میکنند. اگر این سیاست در یک کشور، موفّق شد، یعنی موجب سیطره‌ی بر یک کشور شد، وقتی خاطرشان از یک کشور آسوده شد، به سراغ کشور دیگر میروند. ملتها نباید بگذارند.
من عرض می‌کنم دشمن ملت ایران همان دشمن ملت فلسطین است، همان دشمن ملت لبنان است، همان دشمن ملت عراق است، همان دشمن ملت مصر است، دشمن ملت سوریه است، دشمن ملت یمن است؛ دشمن یکی است، شیوه‌های دشمن در کشورهای مختلف، مختلف است. یک جا با جنگ روانی، یک جا با فشار اقتصادی، یک جا با بمب‌های دوتُنی، یک جا با سلاح، یک جا با لبخند، دارند دشمنان ما این سیاست را پیش میبرند، امّا اتاق فرمان یک جا است، از یک جا دستور میگیرند، از یک جا فرمان حمله‌ی به جمعیّت‌های مسلمان و ملتهای مسلمان را دریافت میکنند. اگر این سیاست در یک کشور، موفّق شد، یعنی موجب سیطره‌ی بر یک کشور شد، وقتی خاطرشان از یک کشور آسوده شد، به سراغ کشور دیگر میروند. ملتها نباید بگذارند.