confirmed
۵٬۸۳۵
ویرایش
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
این جمله را مهدی هفده ساله در حالی که در نزدیکترین فاصله با آقا ایستاده میگوید. مهتدی چهارده ساله و زهرای ده ساله و محمد هشت ساله کنارش ایستادهاند. فاطمه سه ساله هم بغل مهتدی است. همهشان فرزندان [[ معصومه کرباسی|شهیده معصومه کرباسی]] و شهید رضا عواضهاند که چند روز پیش توسط پهپاد [[رژیم صهیونیستی|رژیم اسرائیل]] به شهادت رسیدند. چطوریاش را مهدی برای حضرت آقا تعریف میکند: پهپاد [[رژیم صهیونیستی|اسرائیلی]] در منطقه جونیه آنها را شناسایی کرد و سه تا راکت به سمت ماشین آنها شلیک کرد که اصابت نکرد. پدرم زدند کنار. از ماشین پیاده شدند. دست مادرم را هم گرفتند و از ماشین پیاده کردند ولی پهپاد اونا رو دنبال کرد و الحمدلله، شکر خدا اونا رو شهید کردند!» البته منظورش این است که پیش خدا بابت شهید شدن آنها ناشکری نمیکنیم و شاکر هم هستیم. | این جمله را مهدی هفده ساله در حالی که در نزدیکترین فاصله با آقا ایستاده میگوید. مهتدی چهارده ساله و زهرای ده ساله و محمد هشت ساله کنارش ایستادهاند. فاطمه سه ساله هم بغل مهتدی است. همهشان فرزندان [[ معصومه کرباسی|شهیده معصومه کرباسی]] و شهید رضا عواضهاند که چند روز پیش توسط پهپاد [[رژیم صهیونیستی|رژیم اسرائیل]] به شهادت رسیدند. چطوریاش را مهدی برای حضرت آقا تعریف میکند: پهپاد [[رژیم صهیونیستی|اسرائیلی]] در منطقه جونیه آنها را شناسایی کرد و سه تا راکت به سمت ماشین آنها شلیک کرد که اصابت نکرد. پدرم زدند کنار. از ماشین پیاده شدند. دست مادرم را هم گرفتند و از ماشین پیاده کردند ولی پهپاد اونا رو دنبال کرد و الحمدلله، شکر خدا اونا رو شهید کردند!» البته منظورش این است که پیش خدا بابت شهید شدن آنها ناشکری نمیکنیم و شاکر هم هستیم. | ||
مفاهیم عمیقی که میگوید را شاید خیلی از هم سن و سالهایش نتوانند درک کنند: '''{{متن قرآن|لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفساً اِلّا وُسعَها|سوره =بقره|آیه =286}}'''؛ آقاجان! قطعاً اگه [[خدا]] این توانمندی رو در ما نمیدید، ما رو به این امتحان بزرگ مبتلا نمیکرد. | مفاهیم عمیقی که میگوید را شاید خیلی از هم سن و سالهایش نتوانند درک کنند: '''{{متن قرآن|لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفساً اِلّا وُسعَها|سوره =بقره|آیه =286}}'''؛ آقاجان! قطعاً اگه [[خدا]] این توانمندی رو در ما نمیدید، ما رو به این امتحان بزرگ مبتلا نمیکرد. | ||
آقا تأیید و اضافه میکنند که اجر هم میدهد. مهدی به جای چفیه و انگشتر از آقا میخواهد که برای همه رزمندههای [[لبنان]] دعا کند. | آقا تأیید و اضافه میکنند که اجر هم میدهد. مهدی به جای چفیه و انگشتر از آقا میخواهد که برای همه رزمندههای [[لبنان]] دعا کند. |