پرش به محتوا

تصوف در آسیای مرکزی و قفقاز: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
این شهر ، که زمانی آن را «بخارای شریف» می خواندند و به تعبیر جوینی «قبه اسلام» در بلاد شرقی بود، از مراکز بزرگ علوم اسلامی به حساب می‌آمد. [۷][۸]
این شهر ، که زمانی آن را «بخارای شریف» می خواندند و به تعبیر جوینی «قبه اسلام» در بلاد شرقی بود، از مراکز بزرگ علوم اسلامی به حساب می‌آمد. [۷][۸]


==ادعای رؤیت خضر==
برخی صوفیان اعتقاد داشتند که خضر را در آن‌جا دیده‌اند و از طرف او مأمور تبلیغ تصوف در آن‌جا شده‌اند. [۹] [۱۰]


 
==مولد برخی عرفا==
← ادعای رؤیت خضر
امیرنشین بخارا محل تولد برخی عرفا یا مولد اسلاف آنان بوده است؛ از جمله، مولدِ ابوتراب نخشبی (متوفی ۲۴۵)، فُضَیل بن عیاض ، ابوبکرمحمد کلاباذی ، ابوبکرِ ورّاق ترمذی ، عزیزالدین نسفی ، میدالدین جَنْدی شارح فصوص الحکم ، برهان‌الدین محقق ترمذی ، سعیدالدین فَرغانی ، شارح تائیه ابن فارض ، مُسْتَملیِ بخاری شارح التعرف ، سیدمحمد بخاری ملف مَناهجُ‌الطالبینَ ، [۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵]  
 
بهاءالدین محمدولد پدر مولوی ، نظام‌الدین اولیا ، سیدجلال‌الدین حسین بخاری و شیخ عبدالحق محدث دهلوی از علما و محدثان و مشایخ قادری در قرن دهم که برای ترویج علم حدیث و نشر تعالیم صوفیانه در هند کوشش بسیار کرد. [۱۶]  
برخی صوفیان اعتقاد داشتند که خضر را در آن‌جا دیده‌اند و از طرف او مأمور تبلیغ تصوف در آن‌جا شده‌اند. [۹]
[۱۰]
 
 
مولد برخی عرفا
 
امیرنشین بخارا محل تولد برخی عرفا یا مولد اسلاف آنان بوده است؛ از جمله، مولدِ ابوتراب نخشبی (متوفی ۲۴۵)، فُضَیل بن عیاض ، ابوبکرمحمد کلاباذی ، ابوبکرِ ورّاق ترمذی ، عزیزالدین نسفی ، میدالدین جَنْدی شارح فصوص الحکم ، برهان‌الدین محقق ترمذی ، سعیدالدین فَرغانی ، شارح تائیه ابن فارض ، مُسْتَملیِ بخاری شارح التعرف ، سیدمحمد بخاری ملف مَناهجُ‌الطالبینَ ، [۱۱]  
[۱۲]  
[۱۳]  
[۱۴]  
[۱۵]  
ب هاءالدین محمدولد پدر مولوی ، نظام‌الدین اولیا ، سیدجلال‌الدین حسین بخاری و شیخ عبدالحق محدث دهلوی از علما و محدثان و مشایخ قادری در قرن دهم که برای ترویج علم حدیث و نشر تعالیم صوفیانه در هند کوشش بسیار کرد. [۱۶]
 
 
گستره تصوف ماوراءالنهر
[ویرایش]




=گستره تصوف ماوراء النهر=
تصوف ماوراءالنهر، علاوه بر هند، به سین کیانگ چین و قفقاز و داغستان راه یافت.  
تصوف ماوراءالنهر، علاوه بر هند، به سین کیانگ چین و قفقاز و داغستان راه یافت.  
هم‌چنین در آسیای صغیر و آناطولی زمینه‌ساز ظهور بکتاشیه و دیگر فرقه‌های مهم صوفیانه گردید.  
هم‌چنین در آسیای صغیر و آناطولی زمینه‌ساز ظهور بکتاشیه و دیگر فرقه‌های مهم صوفیانه گردید.  


تأثیر سیاسی تصوف ماوراءالنهر
=تأثیر سیاسی تصوف ماوراءالنهر=
[ویرایش]
 
 
تصوف در ماوراءالنهر با نفوذ تدریجی به سرزمین‌های دیگر، دگرگونی‌هایی یافت، چنان‌که در قفقاز و داغستان رنگ حماسی گرفت و به مرام و مسلک سیاسی دسته‌های جنگجوی چچنی و آلانی در مبارزه با روسیه تبدیل شد.  
تصوف در ماوراءالنهر با نفوذ تدریجی به سرزمین‌های دیگر، دگرگونی‌هایی یافت، چنان‌که در قفقاز و داغستان رنگ حماسی گرفت و به مرام و مسلک سیاسی دسته‌های جنگجوی چچنی و آلانی در مبارزه با روسیه تبدیل شد.  
این تصوف با تصوف رایج در ماوراءالنهر، که در سمرقند و بخارا و خوارزم در میان پیشه‌وران به وجود آمده بود، تفاوت داشت.  
این تصوف با تصوف رایج در ماوراءالنهر، که در سمرقند و بخارا و خوارزم در میان پیشه‌وران به وجود آمده بود، تفاوت داشت.  


سلاسل تصوف ماوراءالنهر
=سلاسل تصوف ماوراءالنهر=
[ویرایش]
 
 
به نظر می‌رسد تا پیش از قرن هشتم گرایش به تصوف در ماوراءالنهر به صورت‌های گوناگونی وجود داشته است، اما از قرن هشتم به بعد سلسله‌های صوفیانه در این منطقه شکل گرفتند.  
به نظر می‌رسد تا پیش از قرن هشتم گرایش به تصوف در ماوراءالنهر به صورت‌های گوناگونی وجود داشته است، اما از قرن هشتم به بعد سلسله‌های صوفیانه در این منطقه شکل گرفتند.  
مهم‌ترین این سلسله‌ها، بر اساس دامنه نفوذشان در آسیای مرکزی و قفقاز، عبارت‌اند از: نقشبندیه ، قادریه ، یَسویه و کبرویه.  
مهم‌ترین این سلسله‌ها، بر اساس دامنه نفوذشان در آسیای مرکزی و قفقاز، عبارت‌اند از: نقشبندیه ، قادریه ، یَسویه و کبرویه.  


دوران اوج سلاسل تصوف
=دوران اوج سلاسل تصوف=
[ویرایش]
 
 
به گفته برخی، رونق این سلسله‌ها و اقبال مردم به آن‌ها در دوره تیموریان به اوج خود رسید، زیرا سلاطین و شاه‌زادگان تیموری و امیران آنان به صوفیان ارادت داشتند و اختلاف علما و صوفیان نیز در این دوره از میان رفته بود. [۱۷]  
به گفته برخی، رونق این سلسله‌ها و اقبال مردم به آن‌ها در دوره تیموریان به اوج خود رسید، زیرا سلاطین و شاه‌زادگان تیموری و امیران آنان به صوفیان ارادت داشتند و اختلاف علما و صوفیان نیز در این دوره از میان رفته بود. [۱۷]  
[۱۸]  
[۱۸]  
خط ۶۵: خط ۴۳:




سلسله نقشبندیه
=سلسله نقشبندیه=
[ویرایش]
 
 
نخستین و مهم‌ترین سلسله صوفیانه ماوراءالنهر، نقشبندیه است.  
نخستین و مهم‌ترین سلسله صوفیانه ماوراءالنهر، نقشبندیه است.  


ادامه سلسله خواجگان
==ادامه سلسله خواجگان==
 
این سلسله منسوب به خواجه بهاءالدین نقشبند (متوفی ۷۹۱)، و ادامه سلسله خواجگان است.  
این سلسله منسوب به خواجه بهاءالدین نقشبند (متوفی ۷۹۱)، و ادامه سلسله خواجگان است.  


بنیان‌گذاران سلسله خواجگان
==بنیان‌گذاران سلسله خواجگان==
 
بنیان‌گذاران سلسله خواجگان، خواجه یوسف همدانی (متوفی ۵۳۵) [۲۰]  
بنیان‌گذاران سلسله خواجگان، خواجه یوسف همدانی (متوفی ۵۳۵) [۲۰]  
و خواجه عبدالخالق غجدوانی یا خواجه بزرگ یاکلان (متوفی ۵۷۵) بودند. [۲۱]  
و خواجه عبدالخالق غجدوانی یا خواجه بزرگ یاکلان (متوفی ۵۷۵) بودند. [۲۱]  
خط ۸۲: خط ۵۵:




صوفیان سلسله خواجگان
==صوفیان سلسله خواجگان==
 
برخی از صوفیان این سلسله عبارت‌اند از: خواجه احمد صدیق ، [۲۳]  
برخی از صوفیان این سلسله عبارت‌اند از: خواجه احمد صدیق ، [۲۳]  
خواجه اولیای کبیر ، [۲۴]  
خواجه اولیای کبیر ، [۲۴]  
خط ۱۰۰: خط ۷۲:
که همگی از بخارا یا روستاهای اطراف آن برخاسته بودند.  
که همگی از بخارا یا روستاهای اطراف آن برخاسته بودند.  


بهاءالدین نقشبند
==بهاءالدین نقشبند==
 
بهاءالدین نقشبند نیز در قصر عارفان ، روستایی در یک فرسنگی بخارا، به دنیا آمد و در همان‌جا نیز به خاک سپرده شد و آرام‌گاهش از همان تاریخ تا کنون مرکز تعالیم صوفیان و زیارت‌گاه هوادارانش بوده است.  
بهاءالدین نقشبند نیز در قصر عارفان ، روستایی در یک فرسنگی بخارا، به دنیا آمد و در همان‌جا نیز به خاک سپرده شد و آرام‌گاهش از همان تاریخ تا کنون مرکز تعالیم صوفیان و زیارت‌گاه هوادارانش بوده است.