۴۳۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<ref>مؤسسه فرهنگی ترجمان وحی در قم در سال ۲۰۰۰ میلادی، ترجمه قرآن وی را منتشر ساخت.</ref> از ویژگیهای این ترجمه، روان بودن به همراهی تفسیری مختصر به ضمیمه واژهنامهٔ الفاظ قرآن است. <big>یحیی بونو</big> در مصاحبهای درباره سیر زندگی دینی و فکری خود میگوید: قبل از این که مسلمان بشوم، حتی مسیحی مذهب درستی نبودم. مثل همین اروپاییهای عادی و معمولی که بیشتر [[لامذهب]] هستند و در حقیقت، یعنی عنوان مسیحیت داریم ولی حقیقتش را نداریم. حتی انتصاب درستی به این آیین خیالی مسیحیت نداریم، ولی من تقریبا از مدرسه و از دوران دبیرستان در طلب چیزی بودم. ناراضی بودم از این راهی که جلوی من باز بود. یعنی راهی که درس میخوانیم برای یک کار. برای کار چرا؟ کار برای زندگی مادی؟ به این برنامه خیالی غرب قناعت نکردم و راضی نبودم. | <ref>مؤسسه فرهنگی ترجمان وحی در قم در سال ۲۰۰۰ میلادی، ترجمه قرآن وی را منتشر ساخت.</ref> از ویژگیهای این ترجمه، روان بودن به همراهی تفسیری مختصر به ضمیمه واژهنامهٔ الفاظ قرآن است. <big>یحیی بونو</big> در مصاحبهای درباره سیر زندگی دینی و فکری خود میگوید: قبل از این که مسلمان بشوم، حتی مسیحی مذهب درستی نبودم. مثل همین اروپاییهای عادی و معمولی که بیشتر [[لامذهب]] هستند و در حقیقت، یعنی عنوان مسیحیت داریم ولی حقیقتش را نداریم. حتی انتصاب درستی به این آیین خیالی مسیحیت نداریم، ولی من تقریبا از مدرسه و از دوران دبیرستان در طلب چیزی بودم. ناراضی بودم از این راهی که جلوی من باز بود. یعنی راهی که درس میخوانیم برای یک کار. برای کار چرا؟ کار برای زندگی مادی؟ به این برنامه خیالی غرب قناعت نکردم و راضی نبودم. | ||
=بررسی ادیان= | =بررسی ادیان= | ||
وی میگوید: بیشتر در آغاز حرکت آنچه در غرب رواج داشت از ادیان شرقی مخصوصا [[ | وی میگوید: بیشتر در آغاز حرکت آنچه در غرب رواج داشت از ادیان شرقی مخصوصا [[بودیسم]] و [[هندوئیسم]] بود و این آیینها را پیگیری میکردند. بررسی می کردند و دنبال می کردند. من نیز به همینگونه، رفتار میکردم. تماس من با فلسفهٔ شرق، اول توسط آیین بودیسم بوده. آن زمان دانشجو نبودم. من درس را اصلا ترک کرده بودم که منقطع بشوم، برای این بحث، در یک فلسفه ماورای طبیعت، یک چیزی که مهمتر از این دنیا و پایدارتر از این دنیا باشد. در جریان این بررسیها در بودیسم کتابهای شخصی را پیدا کردم به اسم «رنه گنون»، یک فیلسوف فرانسوی است که مسلمان شده، شاید از نخستین فرانسویها که در زمان معاصر مسلمان شدند. ایشان در سال ۱۹۵۱ میلادی، فوت کرده است. ایشان قبل از جنگ جهانی اول در اوج استعمار، اسلام آورد. این یک خصوصیت مهم بود. او کتابهای زیادی دربارهٔ اسلام و فلسفه و عرفان نوشته است. من تمام کتابهای ایشان را خواندم و با این مطالعات مسلمان شدم. یعنی توسط بحث فلسفی و عرفانی و شاید هم بیشتر عرفانی.آن وقت تصمیم گرفتم که زبان عربی را یاد بگیرم. | ||
==آشنایی با کتب «شهید مطهری»== | ==آشنایی با کتب «شهید مطهری»== | ||
«یحیی علوی» ابراز میکند: وقتی مسلمان شدم رفتم برای ادامهٔ تحصیل. از مسئلهٔ [[شیعه]] و [[سنی]] و فرق و اختلاف بین این دو هم من اصلا خبر نداشتم. رفتم مسجد برای مسلمان شدن و مسلمان شدم ولی خبر نداشتم که «سنی» چیست و «شیعه» چیست. در این یک سال اول که مسلمان شدم با کتابهای [[شهید مطهری]] که شاگرد [[آیت الله سید محمد حسین طباطبایی]] بودند، آشنا شدم. | «یحیی علوی» ابراز میکند: وقتی مسلمان شدم رفتم برای ادامهٔ تحصیل. از مسئلهٔ [[شیعه]] و [[سنی]] و فرق و اختلاف بین این دو هم من اصلا خبر نداشتم. رفتم مسجد برای مسلمان شدن و مسلمان شدم ولی خبر نداشتم که «سنی» چیست و «شیعه» چیست. در این یک سال اول که مسلمان شدم با کتابهای [[شهید مطهری]] که شاگرد [[آیت الله سید محمد حسین طباطبایی]] بودند، آشنا شدم. |
ویرایش