پرش به محتوا

اهل سنت و جماعت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:


== تاریخچه پیدایش اهل‌سنت ==
== تاریخچه پیدایش اهل‌سنت ==
تاریخ پیدایش اصطلاح '''«اهل‌سنت»''' چندان روشن نیست. از روایتی که [[غزالی]] نقل می‌کند به‌دست می‌آید که این جمله برای نخستین بار از پیامبر اسلام نقل شده است بدین مضمون که ملت [[یهود]] هفتاد و یک گروه و ملت [[نصاری]] هفتاد و دو گروه شدند و امت من، هفتاد و سه گروه می‌شوند، یکی از آنها اهل نجات و دیگران اهل آتش‌اند. سؤال شد، اهل نجات کدام‌اند؟! فرمود:«اهل السنة و الجماعة» ،باز پرسیده شده، سنت و جماعت چیست؟ فرمود: آنچه من و اصحاب من بر آن هستند<ref>ابوحامد غزالی،''فضائح الباطنیة''، ص۷۸.</ref>. البته باید گفت که غزالی نامی از منبع روایت نبرده است و این روایت به همین شکلی که او بیان کرده است در هیچ یک از منابع معتبر روایی دیده نمی‌شود. البته از واژۀ '''«جماعت»''' نام برده شده است؛ اما از جمله اهل السنة والجماعة نشانی به چشم نمی‌خورد. با این حال تا آنجا که به‌دست آمده است، اصطلاح اهل‌سنت بدون کلمه جماعت، در اوایل قرن دوم، رایج شده و عمر بن عبدالعزیز در رساله‌ای که در رد [[قدریه]] نگاشته است، آن را به کار برده است. وی خطاب به قدریه _که مدافعان آزادی انسان در گفتار و عمل هستند_ می‌نویسد: «وقد علمتُم انّ أهلَ السنة کانُوا یقولون: الاعتصامُ بالسنةِ نجاةُ وسیقبَض العلمُ قبضاً سَریعاً»: می‌دانید اهل‌سنت گفتند تمسک به سنت راه نجات است و علم و دانش به زودی جمع می‌شود<ref> جعفر سبحانی، رسائل و مقالات، قم، انتشارات موسسه امام صادق، سال 1425 ق، چ دوم، ج‏6، ص 110.</ref>.
تاریخ پیدایش اصطلاح '''«اهل‌سنت»''' چندان روشن نیست. از روایتی که [[غزالی]] نقل می‌کند به‌دست می‌آید که این جمله برای نخستین بار از پیامبر اسلام نقل شده است بدین مضمون که ملت [[یهود]] هفتاد و یک گروه و ملت [[نصاری]] هفتاد و دو گروه شدند و امت من، هفتاد و سه گروه می‌شوند، یکی از آنها اهل نجات و دیگران اهل آتش‌اند. سؤال شد، اهل نجات کدام‌اند؟! فرمود:«اهل السنة و الجماعة» ،باز پرسیده شده، سنت و جماعت چیست؟ فرمود: آنچه من و اصحاب من بر آن هستند<ref>ابوحامد غزالی،''فضائح الباطنیة''، ص۷۸.</ref>. البته باید گفت که غزالی نامی از منبع روایت نبرده است و این روایت به همین شکلی که او بیان کرده است در هیچ یک از منابع معتبر روایی دیده نمی‌شود. البته از واژۀ '''«جماعت»''' نام برده شده است؛ اما از جمله اهل السنة والجماعة نشانی به چشم نمی‌خورد. با این حال تا آنجا که به‌دست آمده است، اصطلاح اهل‌سنت بدون کلمه جماعت، در اوایل قرن دوم، رایج شده و عمر بن عبدالعزیز در رساله‌ای که در رد [[قدریه]] نگاشته است، آن را به کار برده است. وی خطاب به قدریه _که مدافعان آزادی انسان در گفتار و عمل هستند_ می‌نویسد: «وقد علمتُم انّ أهلَ السنة کانُوا یقولون: الاعتصامُ بالسنةِ نجاةُ وسیقبَض العلمُ قبضاً سَریعاً»: می‌دانید اهل‌سنت گفتند تمسک به سنت راه نجات است و علم و دانش به زودی جمع می‌شود<ref> جعفر سبحانی، ''رسائل و مقالات''، قم، انتشارات موسسه امام صادق، سال 1425 ق، چ دوم، ج‏6، ص 110.</ref>.


==اعتقادات==
==اعتقادات==
خط ۳۵: خط ۳۵:


=== اهل حدیث ===
=== اهل حدیث ===
گروه یا جریانی در میان اهل‌سنت وجود دارد که عهده‌دار گردآوری، آموزش و گسترش [[احادیث]] هستند و با اعتماد به ظاهر احادیث دربارۀ مسائل اعتقادی و فقهی نظر می‌دهند و استفاده‌کنندگان از روش‌های استدلالی عقلی در زمینۀ [[فقه]] و [[کلام]] را نکوهش می‌کنند<ref>رضوی، رسول رضوی،  دانشنامه کلام اسلامی، مدخل اهل حدیث،  قم، انشارات موسسه امام صادق، سال ۱۳۸۷ش، ج۱، ص 563.</ref>. [[مالک بن انس|مالک بن انس شافعی]]، [[احمد بن حنبل]] و [[داود بن علی اصفهانی]] از بزرگان اهل حدیث در شاخۀ [[فقه]] به حساب می‌آیند<ref>همان، ص 565.</ref>. علاوه بر این، اهل حدیث قبل از احمد بن حنبل از اصول خاصی پیروی نمی‌کردند؛ بلکه افرادی بودند که با گرایش‌های گوناگون زیر نظر اهل‌الحدیث گرد آمده بودند و در میان آنها، افراد مرجئی، ناصبی، قدری، جُهَنی، واقفی، و متشیع زیاد دیده می‌شد و سیوطی اسامی آنان را در اثر خود آورده است<ref>تدریب الحدیث، ج1، ص 328.</ref>. ولی زمانی که احمد بن حنبل هدایت این مذهب را بر عهده گرفت، همگان را تحت عقیدۀ واحدی که عقیدۀ '''اهل‌سنت''' نامید، درآورد<ref>ر. ک: جمعی از محققین، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل اهل سنت.</ref>.
گروه یا جریانی در میان اهل‌سنت وجود دارد که عهده‌دار گردآوری، آموزش و گسترش [[احادیث]] هستند و با اعتماد به ظاهر احادیث دربارۀ مسائل اعتقادی و فقهی نظر می‌دهند و استفاده‌کنندگان از روش‌های استدلالی عقلی در زمینۀ [[فقه]] و [[کلام]] را نکوهش می‌کنند<ref>جمعی از محققین، ''دانش نامه کلام اسلامی''، قم، انشارات موسسه امام صادق، سال ۱۳۸۷ش، مدخل اهل حدیث،  ج ۱، ص 563.</ref>. [[مالک بن انس|مالک بن انس شافعی]]، [[احمد بن حنبل]] و [[داود بن علی اصفهانی]] از بزرگان اهل حدیث در شاخۀ [[فقه]] به حساب می‌آیند<ref>''همان''، ص 565.</ref>. علاوه بر این، اهل حدیث قبل از احمد بن حنبل از اصول خاصی پیروی نمی‌کردند؛ بلکه افرادی بودند که با گرایش‌های گوناگون زیر نظر اهل‌الحدیث گرد آمده بودند و در میان آنها، افراد مرجئی، ناصبی، قدری، جُهَنی، واقفی، و متشیع زیاد دیده می‌شد و سیوطی اسامی آنان را در اثر خود آورده است<ref>''تدریب الحدیث''، ج1، ص 328.</ref>. ولی زمانی که احمد بن حنبل هدایت این مذهب را بر عهده گرفت، همگان را تحت عقیدۀ واحدی که آن را عقیدۀ '''اهل‌سنت''' نامید؛ درآورد.<ref>جمعی از محققین، ''دانش نامه کلام اسلامی''، مدخل اهل سنت،ج ۱ .</ref>.


=== اشاعره ===
=== اشاعره ===
در آغاز قرن چهارم هجری قمری، [[ابوالحسن اشعری]] که شاگرد ''ابوعلی جبایی معتزلی'' بود به دلایلی از مذهب [[معتزله]] فاصله گرفت و در اثبات روش خود کتاب‌های بسیاری نگاشت و با وجود نهی اصحاب سنت و حدیث، برای اثبات عقاید خویش از دلایل کلامی بهره جست<ref>فرهنگ علم کلام؛ خاتمی؛ ۱۳۷۰ش، ص ۴۸ و دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل اهل سنت.</ref> و اصول آن را با عقاید اهل‌سنت و جماعت وفق داد و مذهب [[اشعری]] را بنیاد نهاد<ref>خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص 48.</ref>. به عنوان مثال کتاب‌های: '''«[[مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین (کتاب)|مقالات الاسلامیین]]'''»، '''«الابانه'''»، «'''اللمع»''' و '''«[[رسالة استحسان الخوض فی علم الکلام (کتاب)|استحسان الخوض فی علم الکلام]]'''» مهم‌ترین آثار به جای مانده از اشعری است.
در آغاز قرن چهارم هجری قمری، [[ابوالحسن اشعری]] که شاگرد ''ابوعلی جبایی معتزلی'' بود،بنا به دلایلی از مذهب [[معتزله]] فاصله گرفت و در اثبات روش خود کتاب‌های بسیاری نگاشت و با وجود نهی اصحاب سنت و حدیث، برای اثبات عقاید خویش از دلایل کلامی بهره جست<ref>احمد خاتمی، ''فرهنگ علم کلام''، سال ۱۳۷۰ ش، ص ۴۸ و جمعی از محققین، ''دانش نامه کلام اسلامی''، ج۱، مدخل اهل سنت.</ref> و اصول آن را با عقاید اهل‌سنت و جماعت وفق داد و مذهب [[اشعری]] را بنیاد نهاد<ref> احمد خاتمی، ''فرهنگ علم کلام''، سال ۱۳۷۰ ش، ص 48.</ref>. به عنوان مثال کتاب‌های: '''«[[مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین (کتاب)|مقالات الاسلامیین]]'''»، '''«الابانة'''»، «'''اللمع»''' و ''' رساله«[[ استحسان الخوض فی علم الکلام (کتاب)|استحسان الخوض فی علم الکلام]]'''» مهم‌ترین آثار به جای مانده از ابوالحسن اشعری است.


=== ماتریدیه ===
=== ماتریدیه ===
مذهب [[ماتریدیه|ماتریدی]] هم‌زمان با مکتب [[اشعری]] توسط شخصی به نام [[ابومنصور ماتریدی]] سمرقندی در [[ماوراء‌النهر]] و قسمت شرقی [[جهان اسلام]] و بر مبنایی مشابه با مبنای ابوالحسن اشعری شکل گرفت. البته در مکتب ماتریدی گرایش‌های عقلانی بیشتری نسبت به مکتب اشعری دیده می‌شود به‌گونه‌ای که می‌توان گفت که مکتب ماتریدی جمع میان مکتب [[معتزله]] و [[اشاعره]] است<ref>دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، مدخل اهل سنت.</ref>. همان طور که مکتب اشاعره جمع میان دو مکتب معتزله و اهل حدیث به‌شمار می‌رود. برخی از پژوهشگران آورده‌اند که ماتریدی تفکر کلامی خویش را از [[ابوحنیفه]] رییس مذهب فقهی حنفی برگرفت و در ادامه با [[حماد بن ابی سلیمان]] مرتبط شد و مباحث کلامی را رها کرده موضوعات فقهی را پی گرفت<ref>فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامی؛ جعفر سبحانی، ج 4.</ref>.
مذهب [[ماتریدیه|ماتریدی]] همزمان با مکتب [[اشعری]] توسط شخصی به نام [[ابومنصور ماتریدی]] سمرقندی در [[ماوراء‌النهر]] و قسمت شرقی [[جهان اسلام]] و بر مبنایی مشابه با مبنای ابوالحسن اشعری شکل گرفت. البته در مکتب ماتریدی گرایش‌های عقلانی بیشتری نسبت به مکتب اشعری دیده می‌شود به‌گونه‌ای که می‌توان گفت که مکتب ماتریدی جمع میان مکتب [[معتزله]] و [[اشاعره]] است.<ref> جمعی از محققین، ''دانش نامه کلام اسلامی''، ج ۱، مدخل اهل سنت.</ref>. همان طور که مکتب اشاعره جمع میان دو مکتب معتزله و اهل حدیث به‌شمار می‌رود. برخی از پژوهشگران آورده‌اند که ماتریدی تفکر کلامی خویش را از [[ابوحنیفه]] رییس مذهب فقهی حنفی برگرفت و در ادامه با [[حماد بن ابی سلیمان]] مرتبط شد و مباحث کلامی را رها کرده موضوعات فقهی را پی گرفت<ref> جعفر سبحانی، فرهنگ ''عقائد و مذاهب اسلامی''
، ج 4.</ref>.


=== معتزله ===
=== معتزله ===
[[معتزله]] یکی از مذاهب مشهور فکری اهل‌سنت است که توجه خاصی به عقل‌گرایی داشته و مبنای فکر خود را بر پایه فهم عقلی قرار داده‌اند. آنها با پذیرش حجیت عقل، قلمرویی وسیع در حوزۀ نظر و عمل برای آن ترسیم نمودند<ref>ر. ک: طالقانی و ملک مکان، چیستی عقل در عقل‌گرایی معتزله ص ۱۲۹_۱۴۲.</ref>. اصول بنیادین اعتقادی مذهب معتزله به اصول خمسه معروف است. که عبارت‌اند از: توحید صفاتی، [[عدل]]، [[وعد و وعید]] (قطعی بودن پاداش و کیفر الهی)، منزلتی میان دو منزلت، [[امر به معروف و نهی از منکر]]<ref>محمد جواد مشکور؛ فرهنگ فرق اسلامی؛ ۱۳۷۲ش، ص ۴۱۷.</ref>. معتزله با نظریۀ «قدیم بودن [[قرآن]]» مخالف بوده و به خلق و حدوث قرآن اعتقاد داشتند و صفات ازلی خدا را عین ذات او می‌دانستند<ref>همان، ص۴۱۶.</ref>.
[[معتزله]] یکی از مذاهب مشهور فکری اهل‌سنت است که توجه خاصی به عقل‌گرایی داشته و مبنای فکر خود را بر پایه فهم عقلی قرار داده‌اند. آنها با پذیرش حجیت عقل، قلمرویی وسیع در حوزۀ نظر و عمل برای آن ترسیم نمودند<ref>ر. ک: طالقانی و ملک مکان، چیستی عقل در عقل‌گرایی معتزله ص ۱۲۹_۱۴۲.</ref>. اصول بنیادین اعتقادی مذهب معتزله به اصول خمسه معروف است. که عبارت‌اند از: توحید صفاتی، [[عدل]]، [[وعد و وعید]] (قطعی بودن پاداش و کیفر الهی)، منزلتی میان دو منزلت، [[امر به معروف و نهی از منکر]]<ref>محمد جواد مشکو، ''فرهنگ فرق اسلامی''، سال ۱۳۷۲ ش، ص ۴۱۷.</ref>. معتزله با نظریۀ «قدیم بودن [[قرآن]]» مخالف بوده و به خلق و حدوث قرآن اعتقاد داشتند و صفات ازلی خدا را عین ذات او می‌دانستند<ref>''همان''، ص۴۱۶.</ref>.


==مذاهب فقهی اهل‌سنت==
==مذاهب فقهی اهل‌سنت==
confirmed
۷٬۹۰۵

ویرایش