پرش به محتوا

نهج‌ البلاغه (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۵: خط ۳۵:


== مؤلف نهج‌البلاغه ==
== مؤلف نهج‌البلاغه ==
مؤلف نهج‌البلاغه [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|ابوالحسن محمد بن حسین موسوی]] معروف به [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|سید رضی]] و [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|شریف رضی]] است. وی در سال 359 هجری، دیده به جهان گشود و در سال 406 هجری، دیده از جهان فرو بست. سید رضی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبی بس شریف داشت. از سوی پدر با پنج واسطه به امام هفتم [[موسی بن جعفر (کاظم)|موسی بن جعفر (علیه‌السلام)]] و از سوی مادر با شش واسطه به امام چهارم [[علی بن الحسین (زین العابدین)|حضرت علی بن الحسین (علیه‌السلام)]] می‌رسید<ref>ابو منصور عبدالملک بن محمد بن اسماعیل الثعالبى، ''یتیمة الدهر فى محاسن اهل العصر''، شرح و تحقیق مفید محمد قمیحه، الطبعه الثانیه، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1403 ق، ص 3، ص 155.جمال‌الدین احمد بن على الحسینى المعروف بابن عنبه، ''عمدة الطالب فى انساب آل ابى طالب''، اشرف على مراجعته و مقابله الاصول لجنه احیاء التراث، دار مکتبه الحیاه، بیروت، ص 236.</ref> از این رو بهاءالدوله دیلمی او را به ذی الحسبین و شریف رضی ملقب نمود<ref>ابوبکر احمد بن على الخطیب البغدادى، ''تاریخ بغداد أو مدینه السلام''، دارالکتب العلمیه، بیروت، ج 2، ص 246؛ ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن الجوزى، ''المنتظم فى تاریخ الامم و الملوک''، دراسة و تحقیق محمد عبدالقادر عطا، مصطفى عبدالقادر عطا، راجعه و صححه نعیم زرزور، الطبعه الاولى، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1412 ق، ج 15، ص 115؛ ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقى، ''البدایه و النهایه''، تحقیق على شیرى، الطبعه الاولى، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 12، ص 4؛ محمد باقر الخوانسارى، ''روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات''، الطبعه الاولى، الدار الاسلامیه، بیروت، 1411 ق، ج 6، ص 178؛ کارل بروکلمان، ''تاریخ الادب العربى''، نقله الى العربیه عبدالحلیم النجار، الطبعه الثانیه، افست دارالکتاب الاسلامى، قم، ج 2، ص 62.</ref>.
مؤلف نهج‌البلاغه [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|ابوالحسن محمد بن حسین موسوی]] معروف به [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|سید رضی]] و [[ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی|شریف رضی]] است. وی در سال 359 هجری، دیده به جهان گشود و در سال 406 هجری، دیده از جهان فرو بست. سید رضی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبی بس شریف داشت. از سوی پدر با پنج واسطه به امام هفتم [[موسی بن جعفر (کاظم)|موسی بن جعفر (علیه‌السلام)]] و از سوی مادر با شش واسطه به امام چهارم [[علی بن الحسین (زین العابدین)|حضرت علی بن الحسین (علیه‌السلام)]] می‌رسید<ref>ابو منصور عبدالملک بن محمد بن اسماعیل الثعالبى، ''یتیمة الدهر فى محاسن اهل العصر''، شرح و تحقیق مفید محمد قمیحه، الطبعه الثانیه، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1403 ق، ص 3، ص 155؛ جمال‌الدین احمد بن على الحسینى المعروف بابن عنبه، ''عمدة الطالب فى انساب آل ابى طالب''، اشرف على مراجعته و مقابله الاصول لجنه احیاء التراث، دار مکتبه الحیاه، بیروت، ص 236.</ref> از این رو بهاءالدوله دیلمی او را به ذی الحسبین و شریف رضی ملقب نمود<ref>ابوبکر احمد بن على الخطیب البغدادى، ''تاریخ بغداد أو مدینه السلام''، دارالکتب العلمیه، بیروت، ج 2، ص 246؛ ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن الجوزى، ''المنتظم فى تاریخ الامم و الملوک''، دراسة و تحقیق محمد عبدالقادر عطا، مصطفى عبدالقادر عطا، راجعه و صححه نعیم زرزور، الطبعه الاولى، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1412 ق، ج 15، ص 115؛ ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقى، ''البدایه و النهایه''، تحقیق على شیرى، الطبعه الاولى، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 12، ص 4؛ محمد باقر الخوانسارى، ''روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات''، الطبعه الاولى، الدار الاسلامیه، بیروت، 1411 ق، ج 6، ص 178؛ کارل بروکلمان، ''تاریخ الادب العربى''، نقله الى العربیه عبدالحلیم النجار، الطبعه الثانیه، افست دارالکتاب الاسلامى، قم، ج 2، ص 62.</ref>.


سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش [[سید مرتضی علم‌الهدی|سید مرتضی]] به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم‌نظیر خود را در عرصه‌های مختلف ظاهر ساخت. بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود که به سرودن شعر پرداخت و چنان قریحه‌ای از خود نشان داد که سابقه نداشت. هنوز بیستمین بهار زندگی را پشت سر نگذاشته بود که در تمام معارف و [[علوم اسلامی]] سرآمد همگان گشت، و در سرودن شعر به مقامی دست یافت که هیچ کس بدان مرتبه راه نیافت.
سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش [[سید مرتضی علم‌الهدی|سید مرتضی]] به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم‌نظیر خود را در عرصه‌های مختلف ظاهر ساخت. بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود که به سرودن شعر پرداخت و چنان قریحه‌ای از خود نشان داد که سابقه نداشت. هنوز بیستمین بهار زندگی را پشت سر نگذاشته بود که در تمام معارف و [[علوم اسلامی]] سرآمد همگان گشت، و در سرودن شعر به مقامی دست یافت که هیچ کس بدان مرتبه راه نیافت.


سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابواسحاق صابی<ref>ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و کاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آورده‏اند. ابواسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مى‏ورزید. ر. ک: محمد بن اسحاق الندیم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهاب‌الدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، معجم الادباء، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الکنى و الالقاب، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زکى مبارک، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانیه، مکتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295</ref>. غیر مسلمان رابطه‌ای صمیمی‌داشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده‌ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت<ref>ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، دیوان الشریف الرضى، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، صص 381 - 385</ref>. برخی از این مرثیه‌سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه می‌گوید و از فقدان او چنین می‌نالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده‌ام، نه جسم و بدن او را <ref>الکنى و الالقاب، ج 2، ص 368</ref>.
سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابواسحاق صابی<ref>ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و کاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آورده‏اند. ابواسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مى‏ورزید. ر. ک: محمد بن اسحاق الندیم، ''الفهرست''، طبع تجدد، تهران، 1393 ق، ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، ص 287 - 368؛ شهاب‌الدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، ''معجم الادباء''، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، ص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، ص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، ''الکنى و الالقاب''، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق، ج 2، ص 366 - 368؛ زکى مبارک، ''النثر الفنى فى القرن الرابع''، الطبعه الثانیه، مکتبه السعاده، القاهره، ج 2، ص 290 - 295</ref>. غیر مسلمان رابطه‌ای صمیمی‌داشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده‌ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت<ref>ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، ''دیوان الشریف الرضى''، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، ص 381 - 385</ref>. برخی از این مرثیه‌سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه می‌گوید و از فقدان او چنین می‌نالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده‌ام، نه جسم و بدن او را <ref>''الکنى و الالقاب''، ج 2، ص 368</ref>.


ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری درباره او چنین می‌نویسد:
ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری درباره او چنین می‌نویسد: