پرش به محتوا

نهج‌ البلاغه (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۹: خط ۳۹:
سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش [[سید مرتضی علم‌الهدی|سید مرتضی]] به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم‌نظیر خود را در عرصه‌های مختلف ظاهر ساخت. بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود که به سرودن شعر پرداخت و چنان قریحه‌ای از خود نشان داد که سابقه نداشت. هنوز بیستمین بهار زندگی را پشت سر نگذاشته بود که در تمام معارف و [[علوم اسلامی]] سرآمد همگان گشت، و در سرودن شعر به مقامی دست یافت که هیچ کس بدان مرتبه راه نیافت.
سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش [[سید مرتضی علم‌الهدی|سید مرتضی]] به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم‌نظیر خود را در عرصه‌های مختلف ظاهر ساخت. بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود که به سرودن شعر پرداخت و چنان قریحه‌ای از خود نشان داد که سابقه نداشت. هنوز بیستمین بهار زندگی را پشت سر نگذاشته بود که در تمام معارف و [[علوم اسلامی]] سرآمد همگان گشت، و در سرودن شعر به مقامی دست یافت که هیچ کس بدان مرتبه راه نیافت.


سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابواسحاق صابی<ref>ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و کاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آورده‏اند. ابواسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مى‏ورزید. ر. ک: محمد بن اسحاق الندیم، ''الفهرست''، طبع تجدد، تهران، 1393 ق، ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، ص 287 - 368؛ شهاب‌الدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، ''معجم الادباء''، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، ص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، ص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، ''الکنى و الالقاب''، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق، ج 2، ص 366 - 368؛ زکى مبارک، ''النثر الفنى فى القرن الرابع''، الطبعه الثانیه، مکتبه السعاده، القاهره، ج 2، ص 290 - 295</ref>. غیر مسلمان رابطه‌ای صمیمی‌داشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده‌ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت<ref>ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، ''دیوان الشریف الرضى''، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، ص 381 - 385</ref>. برخی از این مرثیه‌سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه می‌گوید و از فقدان او چنین می‌نالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده‌ام، نه جسم و بدن او را <ref>''الکنى و الالقاب''، ج 2، ص 368</ref>.
سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابواسحاق صابی<ref>ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانى</ref><ref>ر. ک: محمد بن اسحاق الندیم، ''الفهرست''، طبع تجدد، تهران، 1393 ق، ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، ص 287 - 368؛ شهاب‌الدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، ''معجم الادباء''، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، ص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، ص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، ''الکنى و الالقاب''، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق، ج 2، ص 366 - 368؛ زکى مبارک، ''النثر الفنى فى القرن الرابع''، الطبعه الثانیه، مکتبه السعاده، القاهره، ج 2، ص 290 - 295 .</ref>. غیر مسلمان رابطه‌ای صمیمی‌ داشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده‌ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت<ref>ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، ''دیوان الشریف الرضى''، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، ص 381 - 385</ref>. برخی از این مرثیه‌سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه می‌گوید و از فقدان او چنین می‌نالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده‌ام، نه جسم و بدن او را <ref>''الکنى و الالقاب''، ج 2، ص 368.</ref>.


ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری درباره او چنین می‌نویسد:
ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری درباره او چنین می‌نویسد:
او اینک نابغه دوران و نجیب‌ترین بزرگان [[عراق]] و در عین شرافت نسب و افتخار حسب، مزین به ادبی نمایان و فضلی تابان و بهره‌ای وافر از تمام خوبی‌ها و نیکویی‌هاست. از این گذشته او سرآمد شاعرانی است که از دودمان ابوطالب برخاسته‌اند، چه گذشتگان و چه معاصران و اگر بگویم او سرآمد شاعران [[قریش]] است، گزافه نگفته ام که گواه صادق آن اشعار اوست که این ادعا را می‌توان با مراجعه بدانها دریافت؛ اشعاری عالی و استوار، خالی از سستی و عوار، که در عین روانی و سلاست، محکم است و با متانت، دارای معانی نغز و بلند، و چونان میوه رسیده و باطراوت<ref>''یتیمه الدهر''، ج 3، ص 155.</ref>.


او اینک نابغه دوران و نجیب‌ترین بزرگان [[عراق]] و در عین شرافت نسب و افتخار حسب، مزین به ادبی نمایان و فضلی تابان و بهره‌ای وافر از تمام خوبی‌ها و نیکویی‌هاست. از این گذشته او سرآمد شاعرانی است که از دودمان ابوطالب برخاسته‌اند، چه گذشتگان و چه معاصران و اگر بگویم او سرآمد شاعران [[قریش]] است، گزافه نگفته ام که گواه صادق آن اشعار اوست که این ادعا را می‌توان با مراجعه بدانها دریافت؛ اشعاری عالی و استوار، خالی از سستی و عوار، که در عین روانی و سلاست، محکم است و با متانت، دارای معانی نغز و بلند، و چونان میوه رسیده و باطراوت<ref>یتیمه الدهر، ج 3، ص 155</ref>.
سید رضی با وجود گرفتاری‌های بسیار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و علی‌رغم مشاغل مهم و حساس و وقت‌گیری همچون نقابت طالبیان و امارت حج و نظارت دیوان مظالم<ref>یتیمه الدهر، ج 3، ص 155؛ عمده الطالب، ص 237.</ref>، در عمر چهل و هفت ساله خویش آثاری بس مهم بر جای گذاشته است که هر یک در نوع خود ممتاز و حائز اهمیتی بسیار است که البته برخی از آنها به جای مانده و بسیاری از آنها از میان رفته است و جز نام و نشانی از آنها باقی نمانده است. در بین آثار شریف رضی نهج‌البلاغه مهمترین و برجسته‌ترین آنهاست که هیچ کتابی پس از [[قرآن|قرآن کریم]] به والایی و شیوایی، و گرانمایگی و جاودانگی آن نمی‌رسد و سید رضی آن را در سال 400 هجری، شش سال پیش از وفاتش تألیف کرده است.
 
سید رضی با وجود گرفتاری‌های بسیار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و علی‌رغم مشاغل مهم و حساس و وقت‌گیری همچون نقابت طالبیان و امارت حج و نظارت دیوان مظالم<ref>یتیمه الدهر، ج 3، ص 155؛ عمده الطالب، ص 237</ref>، در عمر چهل و هفت ساله خویش آثاری بس مهم بر جای گذاشته است که هر یک در نوع خود ممتاز و حائز اهمیتی بسیار است که البته برخی از آنها به جای مانده و بسیاری از آنها از میان رفته است و جز نام و نشانی از آنها باقی نمانده است. در بین آثار شریف رضی نهج‌البلاغه مهمترین و برجسته‌ترین آنهاست که هیچ کتابی پس از [[قرآن|قرآن کریم]] به والایی و شیوایی، و گرانمایگی و جاودانگی آن نمی‌رسد و سید رضی آن را در سال 400 هجری، شش سال پیش از وفاتش تألیف کرده است.


نهج‌البلاغه عنوانی است که سید رضی برای منتخبی از خطبه‌ها و مواعظ، نامه‌ها و عهدنامه‌ها، کلمات کوتاه و  
نهج‌البلاغه عنوانی است که سید رضی برای منتخبی از خطبه‌ها و مواعظ، نامه‌ها و عهدنامه‌ها، کلمات کوتاه و  
کلمات قصار امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) برگزیده است<ref>السید عبدالزهراء الحسینى الخطیب، مصادر نهج‌البلاغه و أسانیده، الطبعه الثانیه، موسسه الاعلمى للمطبوعات، بیروت، 1395 ق. ج 1، ص 87</ref>، و این کتاب در فرهنگ اسلامی‌مانند آفتاب نیمروز می‌درخشد و صدفی مشحون به گوهرهایی از حکمتهای عالی است<ref>سید هبه الدین شهرستانى، در پیرامون نهج‌البلاغه، ترجمه سید عباس میرزاده اهرى چاپ سوم، بنیاد نهج‌البلاغه، 1359 ش. ص</ref>.
کلمات قصار امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) برگزیده است<ref>السید عبدالزهراء الحسینى الخطیب، مصادر نهج‌البلاغه و أسانیده، الطبعه الثانیه، موسسه الاعلمى للمطبوعات، بیروت، 1395 ق. ج 1، ص 87.</ref>، و این کتاب در فرهنگ اسلامی‌مانند آفتاب نیمروز می‌درخشد و صدفی مشحون به گوهرهایی از حکمت‌های عالی است<ref>سید هبةالدین شهرستانى، ''در پیرامون نهج‌البلاغه''، ترجمه سید عباس میرزاده اهرى چاپ سوم، بنیاد نهج‌البلاغه، 1359 ش.</ref>.


== نام نهج‌البلاغه ==
== نام نهج‌البلاغه ==