confirmed
۸٬۹۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==زمان و مکان== | ==زمان و مکان== | ||
در بهمن ماه 1360 نیروهای کمونیست و چپگرا طی برنامهریزیهای از قبل انجام شده با تصور همراهی مردم آمل با آنها به این شهر حمله و آن راتصرف کردند. مردم آمل در روز ششم بهمن با حضور در خیابانها و سنگربندی مقابل منازل در برابر نیروهای کمونیست ایستادگی و آنها را از شهر بیرون کردند. | در بهمن ماه 1360 نیروهای کمونیست و چپگرا طی برنامهریزیهای از قبل انجام شده با تصور همراهی مردم آمل با آنها به این شهر حمله و آن راتصرف کردند. مردم آمل در روز ششم بهمن با حضور در خیابانها و سنگربندی مقابل منازل در برابر نیروهای کمونیست ایستادگی و آنها را از شهر بیرون کردند. | ||
==حضور مردم در صحنه== | ==حضور مردم در صحنه== | ||
خط ۴۰: | خط ۳۸: | ||
افرادی كه در برخی از محلات مانند رضوانیه مستقر بودند تا شاید مردم در روشنی روز به آنها بپیوندند، نومیدانه به جنگل برگشتند: «من تا ظهر در همان محله ماندم و با شدت گرفتن درگیری در پیرامون محله و تنگشدن حلقه محاصره، جزو اولین گروهی بودم كه به طرف جنگل برگشتیم». | افرادی كه در برخی از محلات مانند رضوانیه مستقر بودند تا شاید مردم در روشنی روز به آنها بپیوندند، نومیدانه به جنگل برگشتند: «من تا ظهر در همان محله ماندم و با شدت گرفتن درگیری در پیرامون محله و تنگشدن حلقه محاصره، جزو اولین گروهی بودم كه به طرف جنگل برگشتیم». | ||
==تلفات کمونیستها== | |||
در واقع پس از یورش بیامان مردم و كشته شدن 34 نفر از گروه سربداران، بهویژه كشته شدن كاك اسماعیل، مسئول كمیته نظامی، گروه به طرف جنگل عقبنشینی كرد. | در واقع پس از یورش بیامان مردم و كشته شدن 34 نفر از گروه سربداران، بهویژه كشته شدن كاك اسماعیل، مسئول كمیته نظامی، گروه به طرف جنگل عقبنشینی كرد. | ||
در این حماسه جاودان، از مردم قهرمان آمل 40 شهید و 120 نفر زخمی شدند. | |||
==واکنشها== | |||
[[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] با ارج نهادن به این حرکت مردم آمل در بیانات خویش فرمودند: | |||
شما ملاحظه فرمودید که این ها در داخل تبلیغات زیاد می کردند، به خارج هم که رفتند تبلیغات زیاد می کنند؛ به این که مردم در اختناق اند و خودشان همه مخالف اند با جمهوری اسلامی. در صد، شش تا موافق دارد جمهوری اسلامی، یا فوقش ده تا، ولی سایرین همه موافق منفی و مخالف هستند. و دیدند که همۀ آمالشان را به شمال دوخته بودند و بیشتر تبلیغات این بود که شمال دیگر تقریباً صددرصد مخالف با جمهوری اسلامی هستند. و این ها همۀ قوای شان را جمع کردند و به آمل آن حملۀ وحشیانۀ غافل گیرانه را کردند، به امید این که مردم آمل هم با آن ها هم دست بشوند و آمل را مرکز استان قرار بدهند و بعد مازندران و جاهای دیگر و رشت و همۀ جاها را بگیرند و جلو بروند. این ها به خیال خودشان با دست ملت می خواستند که - همان ملتی که آن ها تراشیدند که مخالف اند با جمهوری اسلامی- با این ها بیایند و مرکز را هم بگیرند و حکومت را تغییر بدهند و بعد هم هرطوری که دلشان می خواهد عمل بکنند، مرتجعین را هم از بین ببرند! وقتی مواجه شدند با مخالفت مردم - مهم مخالفت مردم بود- [شکست خوردند] و ما باید تشکر کنیم از شهر آمل و آن مردم فداکار که مع الأسف، خوب عده ای را هم شهید دادند، لکن خوب این مطلب را ثابت کردند که آن جایی که شما تمام آمالتان به آن جا بود با شما مخالف اند؛ حالا شما می خواهید بیایید قم؟ می خواهید بیایید تهران، جاهای دیگر؟ | |||
آیتالله خامنهای نیز در دیدار هزاران نفر از مردم استان مازندران در شش بهمنماه سال 1388 ش، به مناسبت حماسۀ ششم بهمن مردم آمل در سال ۱۳۶۰ ش، با اشاره به نقش آفرینی مردم مؤمن و انقلابی آمل در حادثه افزودند: | |||
در این | قضیۀ ششم بهمن آن قدر اهمیت داشت که امام بزرگوار ما آن را در وصیتنامۀ تاریخی خود هم مندرج کردند، آن را یادگار گذاشتند؛ یعنی فراموش نشود. حالا چرا فراموش نشود؟ برای اینکه حوادث تاریخی، هم درس است، هم عبرت است... | ||
ایشان با تأکید بر لزوم درس و عبرت گرفتن از حوادث مختلف انقلاب اسلامی، به ویژه حماسۀ ششم بهمن مردم آمل، خاطرنشان کردند: | |||
هزار سنگر یعنی چه؟ ظاهر قضیه این است که در درون شهر، مردم در مقابل گروه های اشرار و متجاوز سنگر درست کردند - حالا یا هزار تا، یا بیشتر یا کمتر - اما من یک تفسیر دیگری دارم: این سنگرها سنگرهای درون خیابان ها نیست، این سنگر دل هاست؛ هزار تا هم نیست، هزاران سنگر است؛ به عدد هر مؤمنی، هر انسان باانگیزۀ باشرفی، یک سنگر در مقابل تهاجم دشمن وجود دارد. اگر یک ملت وقتی به دنبال یک هدفی حرکت می کند، نداند سر راه او چه خطراتی است، چه کمین کرده هائی هستند، چه باید کرد در مقابل این ها، خود را رها کند، قیدوبندهای خود را رها کند، بی خیال باشد، ضربه خواهد خورد. همۀ ملت هایی که در جهت یک هدف بزرگی حرکت کردند و وسط راه ضربه خوردند و گاهی آنچنان افتادند که دیگر قرن ها بلند نشدند، مشکلشان از همین جا آغاز شد: ندانستند چی در انتظار آن هاست و خود را برای مواجهۀ با آن آماده نکردند. درس های گذشته این کمک را به ما می کند که راهمان را بفهمیم، بشناسیم، کمین ها را بشناسیم، کمین کرده ها را بشناسیم. | |||
آیتالله جوادی آملی نیز در خصوص این واقعه گفت: | |||
جریان حمله جنگل و تاریخ آن شش بهمن گرچه شبیه برخی از نهضت هاست که بیش از ده دوازده ساعت طول نکشید؛ لکن از نظر زمینه دراز دامن است. چند تا درگیری در جنگل اتفاق افتاد، نیروهای عزیز سپاه و بسیج رفتند جنگل، چند بار درگیری شد، چند نفر شهید شدند، چند نفر را کشتند، چند نفر را فراری کردند، چند نفر را زخمی کردند، سنگرهایی که آن ها در بالای کوه منگول گرفتند، چند بار عزیزان رفتند. دو سه بار نیروهای رزمی رفتند، جنگلبان ها درگیر شدند، شهدایی که رفتند و درگیر شدند، آن ها باید شناسایی بشود، تاریخ این ها مشخص بشود فرمانده این ها مشخص بشود... پیروزی ها و شهامت هایی که شده باید حفظ بشود. بنابراین گاه شمار او حداقل مال یک سال است این طور نیست که مال بیست و چهار ساعت باشد .... | |||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == |