confirmed
۸٬۴۱۰
ویرایش
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==اعلام بیطرفی ارتش== | ==اعلام بیطرفی ارتش== | ||
ساعت ۱۰ بامداد روز ۲۲ بهمنماه سال 1357 ش، شورای فرماندهان نیروهای مسلح در ستاد مشترک تشکیل شد. نظامیان حاضر:عباس قره باغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، عبدالعلی نجیمی، احمدعلی محققی، عبدالعلی بدرهای، امیرحسین ربیعی، کمال حبیباللهی، عبدالمجید معصومی، جعفر صانعی، اسدالله محسن زاده، حسین جهانبانی، محمد کاظمی، خلیل بخشی آذر، علی محمد خواجه نوری، پرویز امینی افشار، امیر فرهنگ خلعتبری، محمد فرزام، جلال پژمان، منوچهر خسروداد، ناصر فیروزمند، موسی رحیمی لاریجانی، محمد رحیمی آبکناری و رضا وکیلی طباطبایی، پس از بررسی اوضاع، به این نتیجه رسیدند که کار رژیم شاه تمام است و ارتش، باید اعلام بیطرفی کند. | ساعت ۱۰ بامداد روز ۲۲ بهمنماه سال 1357 ش، شورای فرماندهان نیروهای مسلح در ستاد مشترک تشکیل شد. نظامیان حاضر:عباس قره باغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، عبدالعلی نجیمی، احمدعلی محققی، عبدالعلی بدرهای، امیرحسین ربیعی، کمال حبیباللهی، عبدالمجید معصومی، جعفر صانعی، اسدالله محسن زاده، حسین جهانبانی، محمد کاظمی، خلیل بخشی آذر، علی محمد خواجه نوری، پرویز امینی افشار، امیر فرهنگ خلعتبری، محمد فرزام، جلال پژمان، منوچهر خسروداد، ناصر فیروزمند، موسی رحیمی لاریجانی، محمد رحیمی آبکناری و رضا وکیلی طباطبایی، پس از بررسی اوضاع، به این نتیجه رسیدند که کار رژیم شاه تمام است و ارتش، باید اعلام بیطرفی کند و در اطلاعیهای اعلام کردند: «ارتش ایران وظیفه دفاع از استقلال و تمامیت کشور عزیز ایران را داشته و تاکنون در آشوبهای داخلی سعی نموده است با پشتیبانی از دولتهای قانونی این وظیفه را به نحو احسن انجام دهد. باتوجه به تحولات اخیر کشور، شورای عالی ارتش در ساعت ۱۰:۳۰ دقیقه امروز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تشکیل و به اتفاق آرا تصمیم گرفته شد که برای جلوگیری از هرج و مرج و خونریزی بیشتر بی طرفی خود را در مناقشات سیاسی فعلی اعلام و به یگانهای نظامی دستور داده شد که به پادگانهای خود مراجعه نمایند. ارتش ایران همیشه پشتیبان ملت شریف و نجیب و وطن پرست ایران بوده و خواهد بود و از خواستههای ملت شریف با تمام قدرت پشتیبانی مینماید». | ||
پس از تصمیم شورای عالی، ساعت یک بعد از ظهر خبر تصمیم شورای عالی ارتش در اختیار رادیو و تلویزیون گذاشته شد. رادیو ایران برنامه عادی خود را قطع و اعلامیه را قرائت کرد. لحظهای بعد نیروهای انقلاب محوطه رادیو تلویزیون را تصرف کردند و خبر سقوط رژیم سلطنتی پهلوی از رادیو تلویزیون ملی اعلام شد. در همان حال، خیابانهای تهران، توسط مردم سنگربندی شده بود و جنگ میان وابستگان رژیم با مردم، بهشدت ادامه داشت. حوالی ظهر بود که خبر سقوط ستاد ژاندارمری کل کشور و در پی آن، تصرف ساختمان شهربانی کل کشور توسط مردم، منتشر شد. درگیری در حوالی این دو ستاد، دهها شهید و مجروح بر جا گذاشت. | |||
==زندان قصر در دست انقلابیون== | ==زندان قصر در دست انقلابیون== | ||
در این میان، تعدادی از نیروهای انقلابی، به همراه جمعی از نظامیانِ پیوسته به مردم، خود را به زندان قصر رساندند و با گشودن درِ زندان، زندانیان سیاسی باقیمانده در بند رژیم شاه، آزاد شدند. پادگان «حشمتیه» و زندان آن نیز، پس از ۴ ساعت زد و خورد، بالاخره به تصرف مردم درآمد. سردمداران رژیم، دیگر هیچ تسلطی بر اوضاع نداشتند. مردم تمامی مراکز حساس اداری و نظامی را، یکی پس از دیگری فتح میکردند و هیچ نیرویی جلودارشان نبود. فرمانداری نظامی تهران، ناامیدانه، آخرین اعلامیه خود را صادر کرد و از نظامیان پیوسته به ملت خواست به پادگانها برگردند؛ تقاضایی بیمعنا و پوچ که عملاً در آن شرایط، قابلیت اجرا نداشت. در همین حال، در درگیریهای شدید میدان امام حسین (ع) تهران، سرلشکر ریاحی، فرمانده گارد، هدف گلوله انقلابیون قرار گرفت. این اتفاق، روحیه نظامیان گارد را که همچنان به کشتار و سرکوب ادامه میدادند، ضعیفتر کرد. | در این میان، تعدادی از نیروهای انقلابی، به همراه جمعی از نظامیانِ پیوسته به مردم، خود را به زندان قصر رساندند و با گشودن درِ زندان، زندانیان سیاسی باقیمانده در بند رژیم شاه، آزاد شدند. پادگان «حشمتیه» و زندان آن نیز، پس از ۴ ساعت زد و خورد، بالاخره به تصرف مردم درآمد. سردمداران رژیم، دیگر هیچ تسلطی بر اوضاع نداشتند. مردم تمامی مراکز حساس اداری و نظامی را، یکی پس از دیگری فتح میکردند و هیچ نیرویی جلودارشان نبود. فرمانداری نظامی تهران، ناامیدانه، آخرین اعلامیه خود را صادر کرد و از نظامیان پیوسته به ملت خواست به پادگانها برگردند؛ تقاضایی بیمعنا و پوچ که عملاً در آن شرایط، قابلیت اجرا نداشت. در همین حال، در درگیریهای شدید میدان امام حسین (ع) تهران، سرلشکر ریاحی، فرمانده گارد، هدف گلوله انقلابیون قرار گرفت. این اتفاق، روحیه نظامیان گارد را که همچنان به کشتار و سرکوب ادامه میدادند، ضعیفتر کرد. |