confirmed
۸٬۴۱۰
ویرایش
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==فرار بختیار== | ==فرار بختیار== | ||
شاپور بختیار طی یک مکالمه تلفنی، برای دیدار با مهندس بازرگان اعلام آمادگی کرد. هدف از این دیدار، تقدیم استعفانامه به بازرگان و کنارهگیری از نخستوزیری بود. محل ملاقات، منزل مهندس «جفرودی» تعیین شد؛ اما بختیار به آنجا نرفت. او دو ساعت پیش از برگزاری جلسه، یعنی در ساعت ۱۴ بعدازظهر روز ۲۲ بهمن و پس از محاصره ساختمان نخستوزیری توسط مردم، خود را به دانشکده افسری رسانده و از آنجا، با استفاده از بالگرد، به منزل یکی از اقوامش گریخته بود؛ جاییکه ۶ ماه در آن | شاپور بختیار طی یک مکالمه تلفنی، برای دیدار با مهندس بازرگان اعلام آمادگی کرد. هدف از این دیدار، تقدیم استعفانامه به بازرگان و کنارهگیری از نخستوزیری بود. محل ملاقات، منزل مهندس «جفرودی» تعیین شد؛ اما بختیار به آنجا نرفت. او دو ساعت پیش از برگزاری جلسه، یعنی در ساعت ۱۴ بعدازظهر روز ۲۲ بهمن و پس از محاصره ساختمان نخستوزیری توسط مردم، خود را به دانشکده افسری رسانده و از آنجا، با استفاده از بالگرد، به منزل یکی از اقوامش گریخته بود؛ جاییکه ۶ ماه در آن بهشکل پنهانی زندگی کرد و سپس، مخفیانه از [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] خارج شد. ساعتی بعد از فرار بختیار، سپهبد رحیمی، فرماندار نظامی تهران، هنگامی که قصد داشت از دست مردم بگریزد، بازداشت شد. با تصرف ساختمان نخستوزیری، دیگر رمقی برای رژیم باقی نماندهبود. ساعتی بعد، تمام کلانتریها، پایگاههای ژاندارمری و قرارگاههای پلیس، به تصرف مردم درآمد. حالا فقط یکجا باقی مانده بود که انقلابیون با تصرف آن، میتوانستند رسماً پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] را اعلام کنند؛ ساختمان رادیو و تلویزیون بود. | ||
==طنین صدای انقلاب== | ==طنین صدای انقلاب== | ||
حدود ساعت ۱۸ بعدازظهر روز ۲۲ بهمن، تعداد زیادی از نیروهای انقلابی خود را به ساختمان رادیو و تلویزیون رساندند. مأموران مستقر در ساختمان، انگیزهای برای درگیرشدن با مردم نداشتند. به همین دلیل، ساختمان با کمترین زد و خورد، به تصرف مردم درآمد. لحظه تاریخی فرا رسید. حجتالاسلام فضلا... محلاتی از روحانیان مبارز و شاگرد حضرت امام (ره)، پشت میکروفون رادیو قرار گرفت تا جملاتی تاریخی را بر زبان آورد: «اینجا تهران است. صدای راستین ملت ایران؛ صدای انقلاب. امروز به همت مردانه ملت، آخرین دژهای استبداد فروریخت. یکی از این آخرینها، همین رادیو بود؛ صدای واقعی استبداد. ملت به ما نیرو داد و راهمان را هموار کرد تا بتوانیم همچون پارهای کوچک از پیکر عظیم مردم، صدای راستین انقلاب را به گوشها برسانیم.» این جملات در تاریخ ماندگار شد؛ جملاتی که به شنوندگان اطمینان میداد، دوران استبداد ستمشاهی به سرآمده است و باید طلوع خورشید استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را، با یاد شهیدان در خون خفته، جشن گرفت. | حدود ساعت ۱۸ بعدازظهر روز ۲۲ بهمن، تعداد زیادی از نیروهای انقلابی خود را به ساختمان رادیو و تلویزیون رساندند. مأموران مستقر در ساختمان، انگیزهای برای درگیرشدن با مردم نداشتند. به همین دلیل، ساختمان با کمترین زد و خورد، به تصرف مردم درآمد. لحظه تاریخی فرا رسید. حجتالاسلام فضلا... محلاتی از روحانیان مبارز و شاگرد حضرت امام (ره)، پشت میکروفون رادیو قرار گرفت تا جملاتی تاریخی را بر زبان آورد: «اینجا تهران است. صدای راستین ملت ایران؛ صدای انقلاب. امروز به همت مردانه ملت، آخرین دژهای استبداد فروریخت. یکی از این آخرینها، همین رادیو بود؛ صدای واقعی استبداد. ملت به ما نیرو داد و راهمان را هموار کرد تا بتوانیم همچون پارهای کوچک از پیکر عظیم مردم، صدای راستین انقلاب را به گوشها برسانیم.» این جملات در تاریخ ماندگار شد؛ جملاتی که به شنوندگان اطمینان میداد، دوران استبداد ستمشاهی به سرآمده است و باید طلوع خورشید استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را، با یاد شهیدان در خون خفته، جشن گرفت. |