پرش به محتوا

عثمان بن عفان: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۹۰۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:
<br>
<br>
بررسی نوع چینش این شورا و نیز مدل رأی‌گیری در آن، خود مجالی دیگر می‌طلبد؛ اما اجمالاً پس از آن‌که امام علی (علیه‌السلام) تعهدی مبنی بر پیروی از سنت دو خلیفه قبل نداد، با پذیرش چنین تعهدی از جانب عثمان، خلافت به او واگذار شده و رسماً زمام مسلمانان را در دست گرفت.<ref>[http://lib.eshia.ir/40018/5/192/%D8%A8%D9%8A%D8%B9%D8%A9 مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۹۲، مکتبة الثقافة الدینیة، بور سعید، بی‌تا.]</ref>
بررسی نوع چینش این شورا و نیز مدل رأی‌گیری در آن، خود مجالی دیگر می‌طلبد؛ اما اجمالاً پس از آن‌که امام علی (علیه‌السلام) تعهدی مبنی بر پیروی از سنت دو خلیفه قبل نداد، با پذیرش چنین تعهدی از جانب عثمان، خلافت به او واگذار شده و رسماً زمام مسلمانان را در دست گرفت.<ref>[http://lib.eshia.ir/40018/5/192/%D8%A8%D9%8A%D8%B9%D8%A9 مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۹۲، مکتبة الثقافة الدینیة، بور سعید، بی‌تا.]</ref>
<br>
=نارضایتی از حکومت=
<br>
عثمان از همان ابتدا قدرتمندانه به اداره امور پرداخت. او به گمان خود زیرکانه عمل کرد، زیرا در شش سال نخست خلافت بسیار آرام عمل کرد و کوشید تا موقعیت خود را مستحکم کند.
<br>
پس از آن در نیمه دوم خلافت بود که سیاست‌های اصلی خویش را آشکار کرد و به تدریج دگرگونی در ساختار سیاسی مناطق مختلف پرداخت. او اساساً در اندیشه سپردن خلافت به بنی امیه بود و این کارها را مقدمه‌ای برای اموی کردن تمام امور سیاسی انجام می داد.
<br>
وی در اقدامات خود در آغاز از حمایت قریش برخوردار بود و می کوشید تا سهم همه آنان را حفظ کند. اما در شش سال دوم خلافت کار وی قدرت بخشیدن به طایفه خاص اموی شد این امر خشم برخی از قریش را نیز برانگیخت. حاکم کردن افراد خاندان اموی بر شهرها، خشم بسیاری را برانگیخت و مردم را به مرور به شورش بر ضد وی واداشت.
<br>
در زمان او بسیاری از سرزمین‌ها فتح شد. مانند [[قفقاز]]، [[خراسان]]، [[کرمان]]، [[قبرس]] و قسمتهایی از [[شمال آفریقا]]. بدین ترتیب ثروت‌ها و غنائم بی شماری به مرکز خلافت سرازیر شد که تقسیم آنها حساسیت ویژه‌ای می طلبید.
<br>
گر چه عثمان به این امر توجه نکرد و تقسیم ناعادلانه غنائم یکی از عواملی گشت که در بروز شورش علیه او نقش مؤثری داشت. به طور کلی علل شورش ضد عثمان را می توان بدین ترتیب تقسیم بندی کرد:
<br>
1. بدعت‌های دینی توسط عثمان.
<br>
2. واگذاری فرمانداری شهرها به افرادی از خاندان بنی امیه.
<br>
3. بذل و بخشش‌های بی حساب او به افراد خاندان اموی.
<br>
4. آزار بعضی از اصحاب بزرگ رسول خدا مانند [[ابوذر]] و [[عماریاسر]].
<br>
بدین ترتیب مردم از او ناراضی شدند و بسیاری از بزرگان صحابه، مخالفت علنی را با او آغاز کردند. کسانی چون [[طلحه]]، [[زبیر]]، [[عایشه]]، عمار یاسر، عبدالرحمن بن عوف، [[عبدالله بن مسعود]]، [[ابو ایوب انصاری]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] و ابوذر و . . . .
<br>
=قتل عثمان بن عفان=
<br>
البته همه اینان به قتل او اعتقاد نداشتند یا آنرا به مصلحت نمی دیدند، اما به هر روی شدیدترین انتقادات را به اعمال و رفتار سیاسی و دینی او داشتند. <br>
در این شرائط امام علی(ع) نه به همراه عثمان بود و نه بر ضد او اقدام می کرد. به مرور اعتراضات علیه عثمان بالا می گرفت و عثمان مجبور بود برای آرام کردن آنها از زور استفاده کند که خود این امر منجر به نزاع و درگیری بیشتر می شد.
<br>
تا وقتی که عده ای از مردم [[مصر]] و [[کوفه]] به عنوان اعتراض نزد عثمان آمدند. پس از مدتی گروه بیشتری از مصریان که شمار آنها را بین چهارصد تا هفتصد نفر گفته اند به [[مدینه]] آمدند و درخواست‌های خود را مطرح کردند. عثمان تعهد کرد که به درخواست‌های آنان توجه کند. مصریان به شهر خود بازگشتند اما توطئه‌ای شد مبنی بر اینکه آنها کشته شوند.
<br>
این عده از جریان آگاهی یافتند و خشمگین به مدینه بازگشتند. خبر به کوفیان نیز رسید. از آنجا دویست نفر و از بصره صد نفر به مدینه آمدند و عثمان را در محاصره گرفتند و ابتدا از او خواستند تا از حکومت کناره گیری کند اما عثمان زیر بار این وضع نمی رفت. تلاش های امام علی که میانجی صلح بود نیز ره به جایی نبرد.
<br>
عثمان چهل و نه روز در محاصره بود. در این مدت از شهرهای مختلف استمداد کرد. اما کسی به کمکش نرفت، تا سرانجام توسط انقلابیون به قتل رسید.
<br>
<br>
۱٬۵۶۹

ویرایش