confirmed
۷٬۷۳۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== انحراف شلمغانی == | == انحراف شلمغانی == | ||
شلمغانی در ابتدا از یاران [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری (علیهالسّلام)]] و از محدثان شیعی در دوران غیبت صغرا در بغداد بود و در غیاب [[حسین بن روح نوبختی|حسین بن روح]] سومین نایب خاص [[حجت بن الحسن (مهدی)|امام زمان (عجلالله تعالی فرجهالشّریف)]]، مدتی را به بعضی از امور شیعیان رسیدگی میکرد؛ اما گفتهاند حسادت بر مقام حسین بن روح، وی را بر آن داشت تا از مذهب امامیه فاصله بگیرد. او دستورهای امام دوازدهم را نادیده انگاشت و در پی دیگر گروهها و فرقهها رفت و حتی به دروغ ادعای نیابت امام زمان (عجلالله تعالی فرجهالشّریف) نمود و ادعا میکرد که روح خدا در جسم او حلول کرده و خود را روحالقدس مینامید. او سر انجام مورد لعن امام مهدی (عجلالله تعالی فرجهالشّریف) قرار گرفت و بعد از مدتی به دستور حاکم عباسی بهدار آویخته شد<ref>محمد جواد مشکور، ''همان''.</ref> | شلمغانی در ابتدا از یاران [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری (علیهالسّلام)]] و از محدثان شیعی در دوران غیبت صغرا در بغداد بود و در غیاب [[حسین بن روح نوبختی|حسین بن روح]] سومین نایب خاص [[حجت بن الحسن (مهدی)|امام زمان (عجلالله تعالی فرجهالشّریف)]]، مدتی را به بعضی از امور شیعیان رسیدگی میکرد؛ اما گفتهاند حسادت بر مقام حسین بن روح، وی را بر آن داشت تا از مذهب امامیه فاصله بگیرد. او دستورهای امام دوازدهم را نادیده انگاشت و در پی دیگر گروهها و فرقهها رفت و حتی به دروغ ادعای نیابت امام زمان (عجلالله تعالی فرجهالشّریف) نمود و ادعا میکرد که روح خدا در جسم او حلول کرده و خود را روحالقدس مینامید. او سر انجام مورد لعن امام مهدی (عجلالله تعالی فرجهالشّریف) قرار گرفت و بعد از مدتی به دستور حاکم عباسی بهدار آویخته شد.<ref>محمد جواد مشکور، ''همان''.</ref> | ||
نجاشی در کتاب رجال خود انحراف او را چنین روایت میکند: | |||
ابوجعفر محمد بن علی شلمغانی از پیشروان مذهب امامیه بود، اما حسادتش بر مقام ابوالقاسم حسین بن روح وی را بر آن داشت که مذهب امامیه را ترک کند و در آیین کشیشان درآید. این رفتار او موجب شد تا از طرف امام زمان توقیعاتی علیه او صادر شود و سرانجام به امر سلطان (دولت) به دار آویخته شد<ref>محمد جواد مشکور، همان، ص 259.</ref>.همچنین اضافه کردهاند که حسین بن روح پیش از زندانی شدن، مدتی پنهان میزیست و چون اعتمادی کامل به ابن ابیالعزاقر داشت، او را به نیابت خود برگزید و شلمغانی واسطه بین او و شیعیان شد و توقیعات حضرت مهدی غایب به توسط حسین بن روح به دست شلمغانی صادر میشد و مردم برای رفع حوایج و حل مشکلات به او رجوع میکردند. در آن زمان شلمغانی ادعاهای باطلی را ترویج میکرد و اینگونه بود که از مذهب شیعه امامیه اثنی عشریه منحرف شد. حسین بن روح در زندان از انحرافش مطلع شد و از همانجا در ماه ذیحجه سال 312 هجری قمری، توقیعی در لعن ابن ابیالعزاقر به شیخ ابوعلی محمد بن همام اسکافی بغدادی که از بزرگان شیعه بود فرستاد و از وی تبری جست. | ابوجعفر محمد بن علی شلمغانی از پیشروان مذهب امامیه بود، اما حسادتش بر مقام ابوالقاسم حسین بن روح وی را بر آن داشت که مذهب امامیه را ترک کند و در آیین کشیشان درآید. این رفتار او موجب شد تا از طرف امام زمان توقیعاتی علیه او صادر شود و سرانجام به امر سلطان (دولت) به دار آویخته شد<ref>محمد جواد مشکور، همان، ص 259.</ref>.همچنین اضافه کردهاند که حسین بن روح پیش از زندانی شدن، مدتی پنهان میزیست و چون اعتمادی کامل به ابن ابیالعزاقر داشت، او را به نیابت خود برگزید و شلمغانی واسطه بین او و شیعیان شد و توقیعات حضرت مهدی غایب به توسط حسین بن روح به دست شلمغانی صادر میشد و مردم برای رفع حوایج و حل مشکلات به او رجوع میکردند. در آن زمان شلمغانی ادعاهای باطلی را ترویج میکرد و اینگونه بود که از مذهب شیعه امامیه اثنی عشریه منحرف شد. حسین بن روح در زندان از انحرافش مطلع شد و از همانجا در ماه ذیحجه سال 312 هجری قمری، توقیعی در لعن ابن ابیالعزاقر به شیخ ابوعلی محمد بن همام اسکافی بغدادی که از بزرگان شیعه بود فرستاد و از وی تبری جست. | ||
پس از آن ابن ابیالعزاقر که به سبب دوستی که با محسن پسر ابوالحسن علی بن محمد فرات وزیر المقتدر بالله عباسی داشت، در دستگاه وزارت درآمد و به کتابت و دبیری پرداخت. در این هنگام قرامطه که طایفهای از اسماعیلیه بودند بر کاروان حاجیان زده و گروهی را به قتل رساندند. | پس از آن ابن ابیالعزاقر که به سبب دوستی که با محسن پسر ابوالحسن علی بن محمد فرات وزیر المقتدر بالله عباسی داشت، در دستگاه وزارت درآمد و به کتابت و دبیری پرداخت. در این هنگام قرامطه که طایفهای از اسماعیلیه بودند بر کاروان حاجیان زده و گروهی را به قتل رساندند. |