۱٬۰۰۷
ویرایش
M.r.nastooh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
M.r.nastooh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
قلوب مسلمانان [[مصر]] از اول اسلام مملو از عشق به حضرت علی علیهالسلام بوده است و انتصاب [[محمد بن ابی بکر]] و قیس از سوی ایشان به امارت مصر بر این ارادت افزود و باعث آشنایی بیشتر مردم با فضایل اهلبیت و افزایش نفوذ معنوی تشیع در آن سرزمین گردید. <ref>(سرزمین فاطمیان، محسن پاک آیین، باشگاه اندیشه)</ref> | قلوب مسلمانان [[مصر]] از اول اسلام مملو از عشق به حضرت علی علیهالسلام بوده است و انتصاب [[محمد بن ابی بکر]] و قیس از سوی ایشان به امارت مصر بر این ارادت افزود و باعث آشنایی بیشتر مردم با فضایل اهلبیت و افزایش نفوذ معنوی تشیع در آن سرزمین گردید. <ref>(سرزمین فاطمیان، محسن پاک آیین، باشگاه اندیشه)</ref> | ||
گرچه پس از به قدرت رسیدن [[عمرو بن عاص]] فعالیت گستردهای در مصر برای دور ساختن مردم از اهلبیت علیهمالسلام صورت پذیرفت. بسیاری کشته و زندانی شدند و شماری تبعید گردیدند اما باآنهمه، دوستان حضرت علی علیهالسلام فراوان بودند. دوران حکومت امویان برای شیعیان و دوستداران اهلبیت علیهمالسلام بسیار تلخ و ملالآور بود. در این دوران سب و دشنام علی علیهالسلام رواج یافت و دوستان وی در انزوا قرار گرفتند. در دوران بنیعباس نیز این وضعیت ادامه داشت نخستین علوی که به مصر وارد شد و مردم با او بیعت کردند، علی بن محمد بن عبدالله از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام بود وی تلاشهایی برای احیای تشیع در مصر نمود اما در مقابله با جور وستم حکام بنیعباس ناکام ماند. ظهور فاطمیون در مصر آغازی مجدد بر افزایش محبت اهلبیت علیهمالسلام در این سرزمین بود. | گرچه پس از به قدرت رسیدن [[عمرو بن عاص]] فعالیت گستردهای در مصر برای دور ساختن مردم از اهلبیت علیهمالسلام صورت پذیرفت. بسیاری کشته و زندانی شدند و شماری تبعید گردیدند اما باآنهمه، دوستان حضرت علی علیهالسلام فراوان بودند. دوران حکومت امویان برای شیعیان و دوستداران اهلبیت علیهمالسلام بسیار تلخ و ملالآور بود. در این دوران سب و دشنام علی علیهالسلام رواج یافت و دوستان وی در انزوا قرار گرفتند. در دوران بنیعباس نیز این وضعیت ادامه داشت نخستین علوی که به مصر وارد شد و مردم با او بیعت کردند، علی بن محمد بن عبدالله از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام بود وی تلاشهایی برای احیای تشیع در مصر نمود اما در مقابله با جور وستم حکام بنیعباس ناکام ماند. ظهور فاطمیون در مصر آغازی مجدد بر افزایش محبت اهلبیت علیهمالسلام در این سرزمین بود. <br> | ||
شرایط منطقه در دوره ظهور فاطمیان | |||
= شرایط منطقه در دوره ظهور فاطمیان= | |||
در آستانه شکلگیری حکومت فاطمیان، خراسان و ماوراءالنهر در اختیار سامانیان (389 ـ 261 ه)؛ بحرین و یمامه در حاکمیت قرامطه؛ مصر و شام تحت تسلط محمد بن طُغج اِخشیدی (334ـ323ه)؛ مغرب و افریقیه در سلطه فاطمیان (567 ـ297ه)؛ موصل در اختیار آلحَمدان (394ـ317ه)؛ اندلس زیر فرمان امویان اندلس (422 ـ 138 ه) و طبرستان و گرگان (جرجان) در حاکمیت دیلمیان بود. <ref>جوئل ل. کرمر، احیای فرهنگی در عهد آل¬بویه، ترجمه سعید حنایی کاشانی، (تهران، نشر دانشگاهی، 1375) ص 68.</ref> و بغداد پایتخت خلافت عباسیان بود که دست¬خوش تجزیه و ازهمپاشیدگی بود بعد از مدتی آلبویه قیام کرد و ابتدا سرزمینهای فارس، ری و اصفهان را در اختیار گرفت و در 334 ه وارد بغداد شد و المُستکفی، خلیفه عباسی (334 ـ 329 ه) را عزل کرد. <ref>ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، (تهران، دارسروش للطباعه، 1379) ج 6، ص 116ـ117؛ مسعودی، مُروج الذّهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، (تهران، علمی و فرهنگی، 1370) ج 2، ص739.</ref> | در آستانه شکلگیری حکومت فاطمیان، خراسان و ماوراءالنهر در اختیار سامانیان (389 ـ 261 ه)؛ بحرین و یمامه در حاکمیت قرامطه؛ مصر و شام تحت تسلط محمد بن طُغج اِخشیدی (334ـ323ه)؛ مغرب و افریقیه در سلطه فاطمیان (567 ـ297ه)؛ موصل در اختیار آلحَمدان (394ـ317ه)؛ اندلس زیر فرمان امویان اندلس (422 ـ 138 ه) و طبرستان و گرگان (جرجان) در حاکمیت دیلمیان بود. <ref>جوئل ل. کرمر، احیای فرهنگی در عهد آل¬بویه، ترجمه سعید حنایی کاشانی، (تهران، نشر دانشگاهی، 1375) ص 68.</ref> و بغداد پایتخت خلافت عباسیان بود که دست¬خوش تجزیه و ازهمپاشیدگی بود بعد از مدتی آلبویه قیام کرد و ابتدا سرزمینهای فارس، ری و اصفهان را در اختیار گرفت و در 334 ه وارد بغداد شد و المُستکفی، خلیفه عباسی (334 ـ 329 ه) را عزل کرد. <ref>ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، (تهران، دارسروش للطباعه، 1379) ج 6، ص 116ـ117؛ مسعودی، مُروج الذّهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، (تهران، علمی و فرهنگی، 1370) ج 2، ص739.</ref> | ||
= شکلگیری دولت فاطمیان = | |||
پایگاه اصلی اسماعیلیان در آن سالها، یمن بود و رهبری آنها را ابنحوشب برعهده داشت که مبلغان زیادی به نقاط دور و نزدیک سرزمینهای اسلامی میفرستاد. حسین بن احمد بن زکریای یمنی مشهور به ابوعبدالله شیعی در سال ۲۸۰ قمری به دستور ابن حوشب به افریقیه سفر کرد تا به تبلیغ مذهب اسماعیلی در این دیار بپردازد. وی توانست گروهی از قبایل کتامه را که خود بخشی از قبیله بزرگ صنهاجه به شمار میرفتند، به کیش اسماعیلی درآورد <ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۳۱</ref> | پایگاه اصلی اسماعیلیان در آن سالها، یمن بود و رهبری آنها را ابنحوشب برعهده داشت که مبلغان زیادی به نقاط دور و نزدیک سرزمینهای اسلامی میفرستاد. حسین بن احمد بن زکریای یمنی مشهور به ابوعبدالله شیعی در سال ۲۸۰ قمری به دستور ابن حوشب به افریقیه سفر کرد تا به تبلیغ مذهب اسماعیلی در این دیار بپردازد. وی توانست گروهی از قبایل کتامه را که خود بخشی از قبیله بزرگ صنهاجه به شمار میرفتند، به کیش اسماعیلی درآورد <ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۳۱</ref> | ||
دعوت ابوعبدالله شیعی همزمان با سالهای زوال قدرت حکومت اغلبیان بود که از سال ۱۸۴ق زیر نظر خلفای عباسی قدرتی نیمهمستقل در مغرب تشکیل داده بودند.<br> | دعوت ابوعبدالله شیعی همزمان با سالهای زوال قدرت حکومت اغلبیان بود که از سال ۱۸۴ق زیر نظر خلفای عباسی قدرتی نیمهمستقل در مغرب تشکیل داده بودند.<br> | ||
خط ۲۰: | خط ۲۸: | ||
از سوی دیگر عبیدالله مهدی نخستین خلیفه فاطمی در پی ادعای امامت با مخالفت عوامل خلافت عباسی و سایر گروههای اسماعیلی از جمله قرامطه مواجه شد و مورد تعقیب آنان قرار گرفت. <ref>دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۹.</ref> | از سوی دیگر عبیدالله مهدی نخستین خلیفه فاطمی در پی ادعای امامت با مخالفت عوامل خلافت عباسی و سایر گروههای اسماعیلی از جمله قرامطه مواجه شد و مورد تعقیب آنان قرار گرفت. <ref>دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۹.</ref> | ||
زکرویه بن مهرویه یکی از داعیان اسماعیلی در شام قیام کرد و مناطقی از شام را تصرف کرد و به دنبال دستگیری عبیدالله برآمد. بدین ترتیب عبیدالله از شام خارج شد و به فلسطین، مصر، طرابلس و سپس به مغرب سفر کرد و در سجلماسه به دست حکومت بنی مدرار (۱۶۸-۳۶۶ق.) دستگیر و بازداشت شد <ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۳۹؛</ref> | زکرویه بن مهرویه یکی از داعیان اسماعیلی در شام قیام کرد و مناطقی از شام را تصرف کرد و به دنبال دستگیری عبیدالله برآمد. بدین ترتیب عبیدالله از شام خارج شد و به فلسطین، مصر، طرابلس و سپس به مغرب سفر کرد و در سجلماسه به دست حکومت بنی مدرار (۱۶۸-۳۶۶ق.) دستگیر و بازداشت شد <ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۳۹؛</ref> | ||
در سال ۲۹۷ق قبیله کتامه به رهبری ابوعبدالله شیعی بر اغلبیان شوریدند و بر شهر مهم رقاده حاکم شدند. ابوعبدالله شیعی با غلبه بر اغلبیان بهسوی غرب حرکت کرد و با شکست دادن حکومت بنی مدرار و رستمیان، به سجلماسه رسید و با شکست حاکم، عبیدالله مهدی را از حبس رهانیده و به خلافت گماشت و بدین ترتیب عبیدالله مهدی نخستین خلیفه فاطمیان شد. <ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۴۸-۴۹. </ref> وی از مهدیه به سیسیل و ایتالیا لشکر کشید و شهرها و جزایری را در آن نواحی تسخیر کرد و به سال 322 در مهدیه درگذشت . | در سال ۲۹۷ق قبیله کتامه به رهبری ابوعبدالله شیعی بر اغلبیان شوریدند و بر شهر مهم رقاده حاکم شدند. ابوعبدالله شیعی با غلبه بر اغلبیان بهسوی غرب حرکت کرد و با شکست دادن حکومت بنی مدرار و رستمیان، به سجلماسه رسید و با شکست حاکم، عبیدالله مهدی را از حبس رهانیده و به خلافت گماشت و بدین ترتیب عبیدالله مهدی نخستین خلیفه فاطمیان شد. <ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۴۸-۴۹. </ref> وی از مهدیه به سیسیل و ایتالیا لشکر کشید و شهرها و جزایری را در آن نواحی تسخیر کرد و به سال 322 در مهدیه درگذشت . | ||
= نسب فاطمیان = | |||
دلیل نامگذاری این سلسله به فاطمیان بدینجهت بود که اینان خود را از فرزندان اسماعیل (برادر بزرگ امام موسی کاظم که پیش از وفات امام صادق (ع) از دنیا رفت) دانسته و نسب خود را از این طریق به فاطمه زهرا (ع) میرساندند. | دلیل نامگذاری این سلسله به فاطمیان بدینجهت بود که اینان خود را از فرزندان اسماعیل (برادر بزرگ امام موسی کاظم که پیش از وفات امام صادق (ع) از دنیا رفت) دانسته و نسب خود را از این طریق به فاطمه زهرا (ع) میرساندند. | ||
فاطمیون مدعی بودند که تبار علوی دارند و نامشان از نام فاطمه، دختر پیامبر اسلام و همسر علی بن ابیطالب گرفته شده است. دشمنان سنی و شیعی آنان معمولاً آنها را عبیدیان و از اعقاب عبدالله یا عبیدالله مهدی میدانند و صریحاً علوی بودن آنها را انکار میکنند، اما برخی از محققین تاریخ در نسب آنان تشکیک کرده و آنان را از سادات و از بنی فاطمه نمیدانند. | فاطمیون مدعی بودند که تبار علوی دارند و نامشان از نام فاطمه، دختر پیامبر اسلام و همسر علی بن ابیطالب گرفته شده است. دشمنان سنی و شیعی آنان معمولاً آنها را عبیدیان و از اعقاب عبدالله یا عبیدالله مهدی میدانند و صریحاً علوی بودن آنها را انکار میکنند، اما برخی از محققین تاریخ در نسب آنان تشکیک کرده و آنان را از سادات و از بنی فاطمه نمیدانند. | ||
فاطمیان اولین خلافت مستقلی است که در عرض خلافت عباسی شکل گرفت و دولت فاطمیان خطری بس بزرگ و جدی برای حاکمیت سیاسی خلافت عباسی به شمار میرفت. عباسیان برای نابودی این رقیب سیاسی که توان مبارزه و رویارویی مستقیم با آن را نداشت، به جنگ تبلیغاتی روی آوردند. | فاطمیان اولین خلافت مستقلی است که در عرض خلافت عباسی شکل گرفت و دولت فاطمیان خطری بس بزرگ و جدی برای حاکمیت سیاسی خلافت عباسی به شمار میرفت. عباسیان برای نابودی این رقیب سیاسی که توان مبارزه و رویارویی مستقیم با آن را نداشت، به جنگ تبلیغاتی روی آوردند. | ||
آنان بزرگان اهلسنت و حتی برخی از بزرگان شیعه را مجبور نمودند که حکم به رد نسبت فاطمیان با اهلالبیت بدهند. ازاینرو بسیاری از مورخان تحت تأثیر این نوشتار سعی کردند که نسب فاطمیان را از اهلالبیت جدا سازند. آنها در تاریخنگاری خود بر این نکته تأکید کردند که نام واقعی عبیدالله المهدی بنیانگذار دولت فاطمی، سعید و از نسل عبیدالله بن میمون قداح ( کحال اهوازی الاصل) است. | آنان بزرگان اهلسنت و حتی برخی از بزرگان شیعه را مجبور نمودند که حکم به رد نسبت فاطمیان با اهلالبیت بدهند. ازاینرو بسیاری از مورخان تحت تأثیر این نوشتار سعی کردند که نسب فاطمیان را از اهلالبیت جدا سازند. آنها در تاریخنگاری خود بر این نکته تأکید کردند که نام واقعی عبیدالله المهدی بنیانگذار دولت فاطمی، سعید و از نسل عبیدالله بن میمون قداح ( کحال اهوازی الاصل) است. | ||
مقریزی مینویسد: اگر منصف باشی، بهخوبی درک میکنی که این سخنان جعلی است، زیرا فرزندان علی در آن دوره بهوفور یافت میشدند و از مقام و منزلت والایی نیز در میان شیعیان برخوردار بودند، پس به چه انگیزهای شیعیان از آنها رویگردان شوند و ابن یهود و مجوس را در زمره اهلالبیت قرار دهند، هیچکس بدین کار تن در ندهد و لو در نهایت پستی باشند. واضح است که عباسیان در زشت جلوهدادن چهره فاطمیان تلاش بسیار نموده است، تا نسبت آنها را به علویان رد نماید، ولی حقیقت آن است که آنها از نسل اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع) است. اما در خصوص آنچه برخی از مردم در باره نسب عبیدالله ادعا کردهاند، دلیلی دیده نمیشود و نیازی به بررسی این موضوع نمیباشد. | مقریزی مینویسد: اگر منصف باشی، بهخوبی درک میکنی که این سخنان جعلی است، زیرا فرزندان علی در آن دوره بهوفور یافت میشدند و از مقام و منزلت والایی نیز در میان شیعیان برخوردار بودند، پس به چه انگیزهای شیعیان از آنها رویگردان شوند و ابن یهود و مجوس را در زمره اهلالبیت قرار دهند، هیچکس بدین کار تن در ندهد و لو در نهایت پستی باشند. واضح است که عباسیان در زشت جلوهدادن چهره فاطمیان تلاش بسیار نموده است، تا نسبت آنها را به علویان رد نماید، ولی حقیقت آن است که آنها از نسل اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع) است. اما در خصوص آنچه برخی از مردم در باره نسب عبیدالله ادعا کردهاند، دلیلی دیده نمیشود و نیازی به بررسی این موضوع نمیباشد. | ||
برخی از دشمنان فاطمیان حتی آنها را متهم کردهاند که اصلونسب یهودی دارند (و این اتهامی است که در سدههای میانه رواج عام داشته است). ارتباط داشتن فاطمیان با سلسلۀ اصلی امامان علوی از طریق اسماعیل، پسر امام جعفر صادق، یقیناً مشکوک است و احتمال بیشتر بر آن است که پیشگامان عبدالله مهدی از میان محافل غلات شیعه در کوفه یا از برادر ناتنی علی (ع)، عقیل بن ابیطالب برخاستهاند. در مورد نسب رئیس فاطمیون مراجعه شود به:<br> | برخی از دشمنان فاطمیان حتی آنها را متهم کردهاند که اصلونسب یهودی دارند (و این اتهامی است که در سدههای میانه رواج عام داشته است). ارتباط داشتن فاطمیان با سلسلۀ اصلی امامان علوی از طریق اسماعیل، پسر امام جعفر صادق، یقیناً مشکوک است و احتمال بیشتر بر آن است که پیشگامان عبدالله مهدی از میان محافل غلات شیعه در کوفه یا از برادر ناتنی علی (ع)، عقیل بن ابیطالب برخاستهاند. در مورد نسب رئیس فاطمیون مراجعه شود به:<br> | ||
* جوینی، عطاملک بن محمد، تاریخ جهانگشای، جلد: ۳، صفحه: ۳۱۳ به بعد، دنیای کتاب، تهران ایران، 1385 ه.ش.<br> | |||
* مقریزی، نقیالدین ابوالعباس احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و آلاثار، بیروت،دار الصادر.<br> | |||
* ابن اثیر، عزالدین، ابیالحسن علی بن الکرم، الکامل فیالتاریخ، دار صادر بیروت، ۱۳۹۹،ص ۱۶۹۶.<br> | |||
* محمدعلی القطب، الفاطمیون بین صحت النسب و تزویر تاریخ، بیروت، المکتبه العصریه، ۲۰۰۲م، ص۲۱.<br> | |||
* حجتالله جودکی، تاریخ فاطمیان، تهران، سپهر، ۱۳۷۸، چ اول، ص۲۲. (ترجمه کتاب اخبار ملوک بنی عبید و سیرتهم ابیعبدالله محمد الصنهاجی است). | |||
* عبیدالله المهدی تألیف حسن ابراهیم حسن و طه احمد شرف، چاپ مصر<br> | |||
* "فدائیان اسماعیلی" نوشته برنارد لویس ترجمه فریدون بدرهای <br> | |||
* کتاب "تاریخ شیعه و فرقههای اسلام تا قرن چهارم" تألیف دکتر محمدجواد مشکور، <br> | |||
* و کتابهای رجال نظیر "رجال" مامقانی، "الفهرست" شیخ طوسی، "الفهرست" ابن ندیم و. | |||
..<br> | |||
انصاف این است که فاطمیون به نفع اسلام و علیه کفر کار میکردند و فاطمیون به ما (شیعه امامیه) از بنیعباس نزدیکترند؛ هرچند عدهای از آنها هم شیعه بودهاند؛ نظیر ناصر بالله و اهل تسنن با خلفای شیعه خوب نیستند. همچنین ازآنجاکه فاطمیون کتاب دعائمالاسلام را داشتهاند، میتوان فهمید که شایستۀ بدگوییهای بسیاری که سنیها از آنها میکنند، نیستند و آنهمه بدگویی به آنها درست نیست. <ref>در محضر بهجت، ج۳، ص۶۸</ref> | |||
= هدف فاطمیان = | |||
هدف اساسی فاطمیان اتحاد دنیای اسلام تحت یک خلافت شیعی به پیشوایی خلیفه فاطمی بود. <ref>خواجه میرزا محمود، فاطمیان، آل بویه و تبلیغات شیعی فصلنامه تاریخ اسلام، شماره 28</ref> | |||
و | |||
= فاطمیان در مغرب = | |||
= | |||
عبیدالله مهدی، اندکی بعد ابوعبدالله شیعی و برخی از سران قبیله کتامه را به قتل رساند و قدرت را به طور کامل از آن خود کرد. <ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۶۷-۶۸.</ref> | عبیدالله مهدی، اندکی بعد ابوعبدالله شیعی و برخی از سران قبیله کتامه را به قتل رساند و قدرت را به طور کامل از آن خود کرد. <ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۶۷-۶۸.</ref> | ||
دروازه شهر مهدیه واقع در تونس امروزی، نخستین شهری است که فاطمیان ساختند و در دوران خلافت سه خلیفه نخست فاطمی یعنی عبیدالله المهدی (۲۹۷-۳۲۲)، القائم بامر الله (۳۲۲-۳۳۴)، المنصور بالله (۳۳۴-۳۴۱) و نیمی از خلافت معز لدین الله، بیشترین توجه خلفای فاطمی معطوف به تثبیت قدرت و سرکوب مخالفان داخلی و شورش قبایل و نیز کشورگشایی در غرب آفریقا بود و قلمرو حکومت آنان محدود به افریقیه بود. | دروازه شهر مهدیه واقع در تونس امروزی، نخستین شهری است که فاطمیان ساختند و در دوران خلافت سه خلیفه نخست فاطمی یعنی عبیدالله المهدی (۲۹۷-۳۲۲)، القائم بامر الله (۳۲۲-۳۳۴)، المنصور بالله (۳۳۴-۳۴۱) و نیمی از خلافت معز لدین الله، بیشترین توجه خلفای فاطمی معطوف به تثبیت قدرت و سرکوب مخالفان داخلی و شورش قبایل و نیز کشورگشایی در غرب آفریقا بود و قلمرو حکومت آنان محدود به افریقیه بود. | ||
در زمان خلیفه چهارم فاطمی، معز لدین الله (۳۴۱-۳۶۵ق/۹۳۱-۹۷۵م.) فاطمیان توانستند قدرت خود را در مغرب<br> | در زمان خلیفه چهارم فاطمی، معز لدین الله (۳۴۱-۳۶۵ق/۹۳۱-۹۷۵م.) فاطمیان توانستند قدرت خود را در مغرب<br> | ||
تثبیت کنند. فرمانده سپاه او به نام جوهر توانست بقایای خارجیان صفریه، بنی مدرار و ادریسیان را از شمال آفریقا بیرون کند. | تثبیت کنند. فرمانده سپاه او به نام جوهر توانست بقایای خارجیان صفریه، بنی مدرار و ادریسیان را از شمال آفریقا بیرون کند. | ||
=مهاجرت فاطمیان به مصر= | |||
درگذشت کافور اخشیدی (357 ـ 355 ه)، در مصر موجب آشفتگی امور، قحطی و هرجومرج شده بود و شرایط را از نظر اجتماعی برای پیروزی فاطمیان و پذیرش آنان از سوی مردم مصر آماده کرد. <ref>واکر، پژوهشی در یکی از امپراتوریهای اسلامی، ۱۳۸۳ش، ص44.</ref> دولتمردان فاطمی با آگاهی از اوضاع آشفته مصر بعد از مرگ کافور اِخشیدی، جوهر صِقلی (سیسیلی)، سردار معروف خود را مأمور فتح مصر نمودند ازاینرو هنگامیکه جوهر در سال ۳۵۸ قمری به فسطاط، پایتخت مصر وارد شد، بزرگان مصر از او استقبال کردند. <ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۳</ref>جوهر نیروهای خود را در محلی در نزدیکی فسطاط مستقر کرد که بعدها شهر قاهره المعزیه در آن بنا گردید. معز خلیفه فاطمی چهار سال بعد در سال ۳۶۲ق. به مصر رفت و در قاهره ساکن شد. <ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۱۱؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۵۹۰.</ref> هنگامیکه المعزالدین وارد مصر شد و در کاخ «القاهره المعزیه» اقامت گزید دستور داد که: بر درودیوار شهرهای مصر بنویسد: «خیرالناس بعد الرسول (ص) علی بن ابیطالب (ع)»، یعنی بهترین مردم پس از رسولالله (ص) علی بن ابیطالب (ع) است. | درگذشت کافور اخشیدی (357 ـ 355 ه)، در مصر موجب آشفتگی امور، قحطی و هرجومرج شده بود و شرایط را از نظر اجتماعی برای پیروزی فاطمیان و پذیرش آنان از سوی مردم مصر آماده کرد. <ref>واکر، پژوهشی در یکی از امپراتوریهای اسلامی، ۱۳۸۳ش، ص44.</ref> دولتمردان فاطمی با آگاهی از اوضاع آشفته مصر بعد از مرگ کافور اِخشیدی، جوهر صِقلی (سیسیلی)، سردار معروف خود را مأمور فتح مصر نمودند ازاینرو هنگامیکه جوهر در سال ۳۵۸ قمری به فسطاط، پایتخت مصر وارد شد، بزرگان مصر از او استقبال کردند. <ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۳</ref>جوهر نیروهای خود را در محلی در نزدیکی فسطاط مستقر کرد که بعدها شهر قاهره المعزیه در آن بنا گردید. معز خلیفه فاطمی چهار سال بعد در سال ۳۶۲ق. به مصر رفت و در قاهره ساکن شد. <ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۱۱؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۵۹۰.</ref> هنگامیکه المعزالدین وارد مصر شد و در کاخ «القاهره المعزیه» اقامت گزید دستور داد که: بر درودیوار شهرهای مصر بنویسد: «خیرالناس بعد الرسول (ص) علی بن ابیطالب (ع)»، یعنی بهترین مردم پس از رسولالله (ص) علی بن ابیطالب (ع) است. | ||
= تبلیغات فاطمیون = | |||
اسماعیلیان معتقد بودند که فرزند بزرگ امام جعفر صادق علیهالسلام یعنی اسماعیل به امامت رسیده است و مرگ اسماعیل را در زمان حیات پدر که به سال 145 هجری روی داده است انکار میکردند. اینان در مورد اسماعیل میگفتند: «او نمرده و نخواهد مرد و او مهدی قائم است که برای نجات امت خود باز خواهد گشت». <ref>(سرزمین فاطمیان، محسن پاک آیین، باشگاه اندیشه)</ref><br> | اسماعیلیان معتقد بودند که فرزند بزرگ امام جعفر صادق علیهالسلام یعنی اسماعیل به امامت رسیده است و مرگ اسماعیل را در زمان حیات پدر که به سال 145 هجری روی داده است انکار میکردند. اینان در مورد اسماعیل میگفتند: «او نمرده و نخواهد مرد و او مهدی قائم است که برای نجات امت خود باز خواهد گشت». <ref>(سرزمین فاطمیان، محسن پاک آیین، باشگاه اندیشه)</ref><br> | ||
تشکیلات سری فاطمیون در تلاش بود تا ایرانی، عرب، یهود، مسیحی و در حقیقت تمام نوع بشر را در مکتبی به هم مرتبط و متحد سازد که تعبداً و بیهیچ شرطی از پیشوای فاطمی کاملاً اطاعت نموده و صرفاً آلت اجرای آمال و مقاصد جاهطلبانۀ او شوند. داعیان و مبلغین به فراخور ذوق یا دانش و مشرب هرکس و هر طائفهای نویدی میبخشیدند، یعنی آنکه به مسلمین ظهور مهدی موعود و به جهودان قیام مسیح منتظر و به فلاسفه ایجاد خردی تازه و به عوام رهائی از قیود و بندهای اخلاقی را وعده میدادند. جهت خواص یک طریقت و روش خاصی وجود داشت که روشی فلسفی و درعینحال مذهبی - ای بود که قسمت زیادی از طریقۀ ایرانیان قدیم و سامیها اقتباس و عاریه شده و مقداری هم از نتایج افکار افلاطونی جدید و نیز حکمت فیثاغورثی جدید بوده است. در تمام مظاهر آن عدد «هفت» وظیفۀ مرموزی داشت، مثلاً هفت دوران ظهور پیغمبری یا تشریعی بود و هریک از پیامبران هفتگانهٔ بزرگ هفت امام جانشین داشتهاند. <ref>سایکس، سر پرسی مولزورث، تاریخ ایران / سایکس، جلد: ۲، صفحه: ۵۰، افسون، تهران - ایران، 1380 ه.ش.</ref><br> | تشکیلات سری فاطمیون در تلاش بود تا ایرانی، عرب، یهود، مسیحی و در حقیقت تمام نوع بشر را در مکتبی به هم مرتبط و متحد سازد که تعبداً و بیهیچ شرطی از پیشوای فاطمی کاملاً اطاعت نموده و صرفاً آلت اجرای آمال و مقاصد جاهطلبانۀ او شوند. داعیان و مبلغین به فراخور ذوق یا دانش و مشرب هرکس و هر طائفهای نویدی میبخشیدند، یعنی آنکه به مسلمین ظهور مهدی موعود و به جهودان قیام مسیح منتظر و به فلاسفه ایجاد خردی تازه و به عوام رهائی از قیود و بندهای اخلاقی را وعده میدادند. جهت خواص یک طریقت و روش خاصی وجود داشت که روشی فلسفی و درعینحال مذهبی - ای بود که قسمت زیادی از طریقۀ ایرانیان قدیم و سامیها اقتباس و عاریه شده و مقداری هم از نتایج افکار افلاطونی جدید و نیز حکمت فیثاغورثی جدید بوده است. در تمام مظاهر آن عدد «هفت» وظیفۀ مرموزی داشت، مثلاً هفت دوران ظهور پیغمبری یا تشریعی بود و هریک از پیامبران هفتگانهٔ بزرگ هفت امام جانشین داشتهاند. <ref>سایکس، سر پرسی مولزورث، تاریخ ایران / سایکس، جلد: ۲، صفحه: ۵۰، افسون، تهران - ایران، 1380 ه.ش.</ref><br> | ||
عمده عقاید فاطمیون همان عقاید اسماعیلیه است اما چون توانستند حکومت تأسیس کنند قواعد حکمرانی و سیاست از نگاه اسماعیلیان بیشتر در آراء فاطمیان بروز کرده است. | عمده عقاید فاطمیون همان عقاید اسماعیلیه است اما چون توانستند حکومت تأسیس کنند قواعد حکمرانی و سیاست از نگاه اسماعیلیان بیشتر در آراء فاطمیان بروز کرده است.<br> | ||
=برنامههای فرهنگی فاطمیان در مصر= | |||
* تأسیس دانشگاه الازهر برای تدریس عقاید خود<br> | |||
* تأسیس مرکز تبلیغاتی به نام "دارالدعاه" برای آموزش و اعزام داعیان فاطمی به همه سرزمینهای اسلامی<br> | |||
* ساخت کتابخانه قصر به نام خزانه الکتب با حدود یک میلیون جلد کتاب<br> | |||
* ساخت کتابخانه بزرگ دارالحکمه (کتابخانه دارالعلم)<br> | |||
* ساختن رصدخانههایی از جمله رصدخانه الحکامی در ز | |||
مان حاکم به امرالله<br> | |||
* تکریم سه مکان متبرک در قاهره یعنی مقام [[رأس الحسین]] علیهالسلام، مرقد [[حضرت زینب]] علیهاالسلام و مرقد سیده نفیسه <ref>دختر حسن بن زید بن امام حسن علیهالسلام و همسر اسحاق پسر امام صادق علیهالسلام)</ref> <br> | |||
* اعلام تعطیل رسمی روز عاشورا<br> | |||
* تبلیغ آذینبندی و جشن روز عید غدیر<br> | |||
* برگزاری جشن و گرامیداشت موالید پنجتن آل عبا<br> | |||
* ترویج آموزش فقه اهلالبیت | |||
با اختصاص حقوق و شهریه به فقها، متعلمین و مستمعین<br> | |||
* جهر به صلوات و سلام و درود بر پیامبر اکرم و علی (ع) و فاطمه و حسنین (ع)<br> | |||
* دستور به امام مساجد مصر که مبنیبر جهر و با صدا خواندن - بسمالله الرحمن الرحیم - و گفتن «حی علی خیرالعمل»<br> | |||
* رعایت دستور فقهی شیعه در تقسیم ارث <br> | |||
* لزوم رعایت فقه تشیع در روزه <br> | |||
* افزودن قنوت رکعت دوم در نمازجمعه<br> | |||
* ممنوعیت خواندن نماز تراویح در شهرهای | |||
مصر<br> | |||
تودههای اهلسنت در مصر بههیچوجه از طرف فاطمیان زیر فشار قرار نگرفتند، بلکه ازروی رغبت به مذهب تشیع گرویدند بهگونهای که پیروان اهلسنت در اقلیت قرار گرفتند.<br> | |||
=گسترش حکومت = | |||
جوهر بعد از غلبه بر [[مصر]]، یکی از سرداران خود به نام جعفر بن فلاح را بهسوی شام فرستاد که توانست دمشق را در سال ۳۵۹ق. تصرف کرده و در آن به نام خلیفه المعز فاطمی خطبه بخواند <ref>النجوم الزاهره، ج۴، ص۳۳.</ref> | |||
جوهر بعد از غلبه بر | |||
فاطمیان نفوذ دینی خود را بعد از مصر و افریقیه، در سرزمینهای شام، ماوراءالنهر، هند، یمن و حجاز گسترش دادند، اما هرگز به فتح سرزمینهای شرقی جهان اسلام در آن سوی شام موفق نشدند؛ لذا نتوانستند به هدف اساسی خود (اتحاد دنیای اسلام تحت یک خلافت شیعی به پیشوایی خلیفه فاطمی) برسند، اگرچه در کسب اهداف خود توفیقات زیادی به دست آوردند.<br> | فاطمیان نفوذ دینی خود را بعد از مصر و افریقیه، در سرزمینهای شام، ماوراءالنهر، هند، یمن و حجاز گسترش دادند، اما هرگز به فتح سرزمینهای شرقی جهان اسلام در آن سوی شام موفق نشدند؛ لذا نتوانستند به هدف اساسی خود (اتحاد دنیای اسلام تحت یک خلافت شیعی به پیشوایی خلیفه فاطمی) برسند، اگرچه در کسب اهداف خود توفیقات زیادی به دست آوردند.<br> | ||
= خلفای فاطمی== | |||
نام لقب سال آغاز حکومت | نام لقب سال آغاز حکومت | ||
عبیدالله بن حسین عبیدالله المهدی ۲۹۷ | عبیدالله بن حسین عبیدالله المهدی ۲۹۷ |
ویرایش