پرش به محتوا

همایش بین‌المللی امت واحد، سرنوشت مشترک: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۰: خط ۴۰:
[[احمد مبلغی|حجت‌الاسلام والمسلمین احمد مبلغی]]، عضو [[مجلس خبرگان رهبری]] در نشست افتتاحیۀ این کنفرانس طی سخنانی تصریح کرد: [[تقریب (مقاله)|تقریب]]، ریشه‌ای استوار در سرزمین [[جمهوری عربی مصر|مصر]] دارد؛ همان جا که دارالتقریب بنیان نهاده شد تا پرچم وحدت و تفاهم را بر افرازد؛ بر همین راه، [[ایران|جمهوری اسلامی ایران]] گام نهاد و [[دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة]] را بنیاد کرد، تا مشعل همگرایی و برادری را روشن نگاه دارد. وی افزود: همۀ مسلمانان، به سوی الازهر شریف چشم دوخته‌اند، که افقی گسترده و مقامی والا دارد تا همچنان بر صراط تقریب بماند، لوازم آن را به جا آرد و مقتضیاتش را تمام کند و همواره بیرق الفت و همبستگی را افراشته نگاه دارد.
[[احمد مبلغی|حجت‌الاسلام والمسلمین احمد مبلغی]]، عضو [[مجلس خبرگان رهبری]] در نشست افتتاحیۀ این کنفرانس طی سخنانی تصریح کرد: [[تقریب (مقاله)|تقریب]]، ریشه‌ای استوار در سرزمین [[جمهوری عربی مصر|مصر]] دارد؛ همان جا که دارالتقریب بنیان نهاده شد تا پرچم وحدت و تفاهم را بر افرازد؛ بر همین راه، [[ایران|جمهوری اسلامی ایران]] گام نهاد و [[دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة]] را بنیاد کرد، تا مشعل همگرایی و برادری را روشن نگاه دارد. وی افزود: همۀ مسلمانان، به سوی الازهر شریف چشم دوخته‌اند، که افقی گسترده و مقامی والا دارد تا همچنان بر صراط تقریب بماند، لوازم آن را به جا آرد و مقتضیاتش را تمام کند و همواره بیرق الفت و همبستگی را افراشته نگاه دارد.


=== سه اصل اساسی ===
[[پرونده:احمد مبلغی در کنفرانس امت واحد، سرنوشت مشترک.jpg|بندانگشتی|سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین احمد مبلغی در همایش]]
استاد درس خارج حوزه علمیه ادامه داد: سه اصل است که اگر بدان پایبند باشیم و در مسیرش گام نهیم ما را به حقیقتی آشکار رهنمون خواهد ساخت که هیچ راهی برای شکوفایی امت و درخشش دین در عرصه جهان، جز برادری اسلامی نیست.
استاد درس خارج حوزه علمیه ادامه داد: سه اصل است که اگر بدان پایبند باشیم و در مسیرش گام نهیم ما را به حقیقتی آشکار رهنمون خواهد ساخت که هیچ راهی برای شکوفایی امت و درخشش دین در عرصه جهان، جز برادری اسلامی نیست.
[[پرونده:احمد مبلغی در کنفرانس امت واحد، سرنوشت مشترک.jpg|بندانگشتی|سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین احمد مبلغی در همایش]]
# '''اصل نخست'''؛ پیوند استوار میان شریعت و امت است؛ '''{{متن قرآن|... لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً ...|سوره = مائده|آیه = 48}}'''. امت، بدون شریعت، امت نبود و شریعت نیامد جز آنکه امت را بنیاد نهد و ارکانش را استوار کند. این پیوند، نه‌ تنها در پیدایش امت، بلکه در بقای آن نیز نقش دارد؛ چرا که شریعت، ضمانت استواری و شکوفایی آن است، امورش را انتظام می‌بخشد، رشته‌هایش را پیوند می‌دهد و وحدتش را پاس می‌دارد. چنانکه جسم، بی‌روح نمی‌پاید، امت نیز بی‌شریعت دوام نمی‌آورد؛ که آن، غذای جان اوست و دیوار نگهبانش، که بدان استوار می‌ماند و در پرتو آن، به قله‌های عزت و مجد راه می‌جوید.
# '''اصل دوم'''؛ شریعت، وسیله‌ای برای اقامه و تجلی دین در حیات مردم، بر پایۀ منهج ربانی است؛ '''{{متن قرآن| شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا ...|سوره = شوری|آیه = 13}}'''. شریعت، ابزار اقامۀ دین است و حضور آن را در زندگی امت تضمین می‌کند و آرمان‌های والایش را در عدالت، رحمت و هدایت تحقق می‌بخشد.
# '''اصل سوم''' ؛ اگر پیوند میان شریعت و امت سست گردد، شریعت از جایگاه خویش فرو افتد، نه‌ خادمی برای دین باشد و نه عاملی برای اقامۀ آن، بلکه از نیرویی وحدت‌بخش، به ابزاری تفرقه‌افکن بدل گردد و از نوری هدایت‌گر، به آتشی که فتنه در آن زبانه کشد، دگرگون شود. در آن هنگام، اختلاف، صرفاً تفاوت در فروع نخواهد بود، بلکه به عاملی بدل خواهد شد که خودِ دین را تضعیف کند، چرا که نزاع، بستری برای رشد دین نیست، بلکه زمینی خشک است که رشته‌های امت را می‌فرساید و هیبت دین را از میان برمی‌دارد. بزرگ‌ترین خطر آن است که تصورات فرقه‌ای بسته پدید آید که شریعت را از افقی گسترده به قیدی تنگ و محدود مبدل سازد و آن را به‌ جای اینکه نیروی پیشرفت باشد، بندی سازد که امت را از حرکت باز دارد.


'''اصل نخست'''؛ پیوند استوار میان شریعت و امت است؛ '''{{متن قرآن|... لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً ...|سوره = مائده|آیه = 48}}'''. امت، بدون شریعت، امت نبود و شریعت نیامد جز آنکه امت را بنیاد نهد و ارکانش را استوار کند. این پیوند، نه‌ تنها در پیدایش امت، بلکه در بقای آن نیز نقش دارد؛ چرا که شریعت، ضمانت استواری و شکوفایی آن است، امورش را انتظام می‌بخشد، رشته‌هایش را پیوند می‌دهد و وحدتش را پاس می‌دارد. چنانکه جسم، بی‌روح نمی‌پاید، امت نیز بی‌شریعت دوام نمی‌آورد؛ که آن، غذای جان اوست و دیوار نگهبانش، که بدان استوار می‌ماند و در پرتو آن، به قله‌های عزت و مجد راه می‌جوید.
وی ادامه داد: نتیجه‌ای که از این اصول به‌دست می‌آید، دو امر است: نخست حضور علوم اسلامی در هر مذهب، در پرتو مصلحت امت: اگر تطور دانش در مذاهب از دیدگاه کلانِ وحدت امت به دور باشد، تصورات فقهی‌ای پدید خواهد آمد که روح شریعت را در پیوندش با امت باز نمی‌تاباند و چون شریعت، از امت جدا گردد از دین نیز گسسته خواهد شد و دیگر خادمی برای دین نخواهد بود، بلکه در حصاری محدود فرو خواهد رفت، به‌ دور از آن رسالت جامع که خداوند آن را برای آن فرو فرستاد. پس، شریعت وظیفه خود را جز آنگاه که دانش اسلامی با این بینش پیوند یابد، ادا نخواهد کرد: نخست آنکه، شریعت، نظامی جامع برای امت است و هر شناختی که این حقیقت را لحاظ نکند، شریعت را از امت و دین را از شریعت جدا خواهد ساخت. دوم آنکه، شکوه امت، جز با دعوت به مائده اخوت حاصل نخواهد شد. امر دوم، پاسداشت سه تمامیت است: سه تمامیت که بر آن، بنای برادری اسلامی استوار می‌شود.
 
'''اصل دوم'''؛ شریعت، وسیله‌ای برای اقامه و تجلی دین در حیات مردم، بر پایۀ منهج ربانی است؛ '''{{متن قرآن| شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا ...|سوره = شوری|آیه = 13}}'''. شریعت، ابزار اقامۀ دین است و حضور آن را در زندگی امت تضمین می‌کند و آرمان‌های والایش را در عدالت، رحمت و هدایت تحقق می‌بخشد.


'''اصل سوم''' ؛ اگر پیوند میان شریعت و امت سست گردد، شریعت از جایگاه خویش فرو افتد، نه‌ خادمی برای دین باشد و نه عاملی برای اقامۀ آن، بلکه از نیرویی وحدت‌بخش، به ابزاری تفرقه‌افکن بدل گردد و از نوری هدایت‌گر، به آتشی که فتنه در آن زبانه کشد، دگرگون شود. در آن هنگام، اختلاف، صرفاً تفاوت در فروع نخواهد بود، بلکه به عاملی بدل خواهد شد که خودِ دین را تضعیف کند، چرا که نزاع، بستری برای رشد دین نیست، بلکه زمینی خشک است که رشته‌های امت را می‌فرساید و هیبت دین را از میان برمی‌دارد. بزرگ‌ترین خطر آن است که تصورات فرقه‌ای بسته پدید آید که شریعت را از افقی گسترده به قیدی تنگ و محدود مبدل سازد و آن را به‌ جای اینکه نیروی پیشرفت باشد، بندی سازد که امت را از حرکت باز دارد.
== تمامیت اوطان، ملل و مذاهب ==
 
وی ادامه داد: نتیجه‌ای که از این اصول به‌دست می‌آید، دو امر است: نخست حضور علوم اسلامی در هر مذهب، در پرتو مصلحت امت: اگر تطور دانش در مذاهب از دیدگاه کلانِ وحدت امت به دور باشد، تصورات فقهی‌ای پدید خواهد آمد که روح شریعت را در پیوندش با امت باز نمی‌تاباند و چون شریعت، از امت جدا گردد از دین نیز گسسته خواهد شد و دیگر خادمی برای دین نخواهد بود، بلکه در حصاری محدود فرو خواهد رفت، به‌ دور از آن رسالت جامع که خداوند آن را برای آن فرو فرستاد. پس، شریعت وظیفه خود را جز آنگاه که دانش اسلامی با این بینش پیوند یابد، ادا نخواهد کرد: نخست آنکه، شریعت، نظامی جامع برای امت است و هر شناختی که این حقیقت را لحاظ نکند، شریعت را از امت و دین را از شریعت جدا خواهد ساخت. دوم آنکه، شکوه امت، جز با دعوت به مائده اخوت حاصل نخواهد شد. امر دوم، پاسداشت سه تمامیت است: سه تمامیت که بر آن، بنای برادری اسلامی استوار می‌شود.
# تمامیت اوطان: آن، خاکی است که در آن بالیده و گستره‌ای است که تاریخش در آن جاری است نه خاکش وانهاده گردد و نه دیارش به بازی گرفته شود، که وطن، حصن امت است و هر که دژ خویش را وانهد، خود را به وادی هلاکت افکنده است.
# تمامیت اوطان: آن، خاکی است که در آن بالیده و گستره‌ای است که تاریخش در آن جاری است نه خاکش وانهاده گردد و نه دیارش به بازی گرفته شود، که وطن، حصن امت است و هر که دژ خویش را وانهد، خود را به وادی هلاکت افکنده است.
# تمامیت ملل: آن، روح امت و حقیقت پایدار آن است که اگر گرد آید، امت نیرومند گردد و اگر پراکنده شود ارکان آن فرو ریزد. پس امتی نیست بی‌ملل آن و وحدتی نیست، بی‌عواملی که آن را پایدار دارد و از همین‌رو، باید از قضايای بزرگ امت به‌ویژه مسأله ظلم گسترده‌ای که بر [[فلسطین]] و [[غزه]] می‌رود پشتیبانی کرد؛ چرا که آن، آزمونی است برای صدق برادری اسلامی و هر سستی در آن خیانتی است به امت که اتحاد مواضع اسلامی را می‌طلبد و حمایتی در خور عدالت و قداست این مسأله را می‌طلبد.
# تمامیت ملل: آن، روح امت و حقیقت پایدار آن است که اگر گرد آید، امت نیرومند گردد و اگر پراکنده شود ارکان آن فرو ریزد. پس امتی نیست بی‌ملل آن و وحدتی نیست، بی‌عواملی که آن را پایدار دارد و از همین‌رو، باید از قضايای بزرگ امت به‌ویژه مسأله ظلم گسترده‌ای که بر [[فلسطین]] و [[غزه]] می‌رود پشتیبانی کرد؛ چرا که آن، آزمونی است برای صدق برادری اسلامی و هر سستی در آن خیانتی است به امت که اتحاد مواضع اسلامی را می‌طلبد و حمایتی در خور عدالت و قداست این مسأله را می‌طلبد.