۶٬۷۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
راهآهن [[روسیه]] از قفقاز به این منطقه امتداد داده شد، تا خروج منابع و ذخایر ارزشمند جوامع مسلماننشین آسانتر انجام گیرد.<br> | راهآهن [[روسیه]] از قفقاز به این منطقه امتداد داده شد، تا خروج منابع و ذخایر ارزشمند جوامع مسلماننشین آسانتر انجام گیرد.<br> | ||
حفظ سنتهای محلی و زیر سوال نبردن ارزشهای محلی مورد توجه برخی از تزارهای روس بود این سیاست در آستانه انقلاب اکتبر نیز ادامه داشت. | حفظ سنتهای محلی و زیر سوال نبردن ارزشهای محلی مورد توجه برخی از تزارهای روس بود این سیاست در آستانه انقلاب اکتبر نیز ادامه داشت. | ||
== طریقت صوفی در آسیای مرکزی == | |||
[[پرونده:نقشبندیه.jpg|بندانگشتی|چپ|آرامگاه شیخ بهاءالدین نقشبندی]] | |||
در آسیای مرکزی هم مانند دیگر مناطق مسلماننشین [[روسیه]] و دیگر نقاط جهان اسلام، دو گروه از رهبران وجود داشتند.<br> | |||
گروه نخست روحانیون رسمی بودند که با نامهای مختلف مانند امام، قائد و شیخالاسلام خوانده میشدند. هر یک از آنان گروهی از طلاب را گرد خود جمع میکردند.<br> | |||
رهبران سیاسی محلی هم همواره در پی بهرهبرداری از نفوذ شدید آنها بودند. | |||
<ref>Igor Lipovsky, “The Awakening of Central Asian Islam”, Middle Eastern Studies, Vol. 32, No. 3, July 1996, p. 2.</ref><br> | |||
در اواخر قرن نوزدهم در شهر بخارا که در حدود 80 تا 100 هزار نفر جمعیت داشت، 365 مسجد و 103 مدرسه با حدود 20415 نفر فعالیت میکردند.<br> | |||
این میزان به خوبی اهمیت نفوذ رهبران مذهبی را آشکار میسازد. [[بخارا]] از مهمترین مراکز تصوف در آسیای مرکزی بود و زمانی بخارای شریف خوانده میشد. | |||
<ref>آرمینیوس وامبری، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه، ترجمه: فتحعلی نوریان، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1365، 228 – 244.</ref><br> | |||
گروه دوم رهبران اسلامی، شیوخ دراویش – ایشانها بودند که به طور معمول در برابر گروه نخست قرار میگرفتند.<br> | |||
آنها شبکه گستردهای از هواداران خود را داشتند. گرایشهای آنان در برخی مناطق مسلماننشین، در پیوند با میراث کهن پیش از ورود اسلام بود.<br> | |||
یکی از مهمترین طریقتهای صوفی در آسیای مرکزی، طریقت '''نقشبندی''' بود که به وسیله '''شیخ بهاءالدین نقشبندی''' تأسیس شد، از قرن چهاردهم م./ قرن هفتم ه. در این منطقه شکل گرفت.<br> | |||
طریقت رایج دیگر طریقت '''قادری''' بود که در قرن دوازدهم م. قرن پنجم ه. به وسیله '''عبدالقادر گیلانی''' از بغداد گسترش یافت.<br> | |||
در نواحی شمال ازبکستان هم طریقت '''یسوعی''' که از قرن دوازدهم م./ قرن پنجم م. توسط '''شیح احمد یسوی''' پایهگذاری شد، پیروانی داشت. | |||
<ref>الهه کولایی، "روند نوگرایی اسلامی در آسیای مرکزی"، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره 39، بهار 1377، ص 206</ref><br> | |||
'''طریقت کبرویه''' را هم '''نجمالدین کبری''' در قرن هفتم هجری در قرن هفتم پایهگذاری کرد. | |||
<ref>دوین دویس،: افول کبرویه در آسیای مرکزی "ترجمه مژگان پورفرد، فصلنامه تاریخ اسلام، سال هشتم، زمستان 1386، ص 2 | |||
</ref><br> | |||
این طریقتها از قرنهای دوازدهم و سیزدهم، به گونهای مؤثر با "کفار" مغول و قراختایی به مبارزه پرداختند.<br> | |||
آنها در قرون بعدی هم در برابر مهاجمان روس و سپس با کافران برپاکننده نظام کمونیستی، به این مبارزه ادامه دادند.<ref>بنیگسن و براکس آپ، پیشین، ص 128</ref><br> | |||
در آغاز قرن بیستم مسلمانان پیرو طریقت نقشبندی در اندیجانِ، یکی از شهرهای مهم دره فرغانه، با رهبری این طریقت شورشی علیه را بر روسها ایجاد کردند. آنها در شورشهای باسماچیان هم شرکت داشتند. | |||
<ref>الکساندر بنیگسن و آندرسن ویمبوش، صوفیان و کمیسرها: تصوف در اتحاد شوروی، ترجمه افسانه منفرد، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1378، صص. 53 – 49</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
[[رده:مسلمانان]] | [[رده:مسلمانان]] | ||
[[رده:آسیای مرکزی]] | [[رده:آسیای مرکزی]] |