۸۹٬۲۶۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
| عقیده =1. تناسخ در امامت را قبول داشتند. ( امام یک نفر است، اما در ابدان مختلف حلول میکند.) 2. به واجباتی چون نماز و روزه اعتقاد داشتند، اما منکر وجوب حج و زکات بودند. 3. معتقد بودند که امام هفتم مهدی موعود است. | | عقیده =1. تناسخ در امامت را قبول داشتند. ( امام یک نفر است، اما در ابدان مختلف حلول میکند.) 2. به واجباتی چون نماز و روزه اعتقاد داشتند، اما منکر وجوب حج و زکات بودند. 3. معتقد بودند که امام هفتم مهدی موعود است. | ||
}} | }} | ||
'''سمیعیه''' شاخهای از فرقههای غالی [[مذهب شیعه|شیعه]] و از پیروان سمیع بن محمد بن بشیر کوفی بودند و میگفتند که حضرت [[موسی بن جعفر (کاظم) موسی بن جعفر (علیهالسّلام)]] هرگز به زندان نرفته و نمرده است، بلکه او زنده و نامش [[حجت بن الحسن (مهدی)|مهدی قائم (عجلالله تعالی فرجهالشّریف)]] است. | '''سمیعیه''' شاخهای از فرقههای غالی [[مذهب شیعه|شیعه]] و از پیروان سمیع بن محمد بن بشیر کوفی بودند و میگفتند که حضرت [[موسی بن جعفر (کاظم)|موسی بن جعفر (علیهالسّلام)]] هرگز به زندان نرفته و نمرده است، بلکه او زنده و نامش [[حجت بن الحسن (مهدی)|مهدی قائم (عجلالله تعالی فرجهالشّریف)]] است. | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== اعتقادات == | == اعتقادات == | ||
این افراد در واقع جزء فرقه [[بشیریه]] بودند و به دلیل تغییر رهبر خود، اسم فرقه را نیز تغییر دادند. به همین دلیل اعتقادات ایشان نیز همان عقاید بشیریه است که در کتابهای مختلف بیان شده است و بهعنوان نمونه به برخی از عقاید باطل ایشان اشاره میکنیم: | این افراد در واقع جزء فرقه [[بشیریه (غلاة شیعه)|بشیریه]] بودند و به دلیل تغییر رهبر خود، اسم فرقه را نیز تغییر دادند. به همین دلیل اعتقادات ایشان نیز همان عقاید بشیریه است که در کتابهای مختلف بیان شده است و بهعنوان نمونه به برخی از عقاید باطل ایشان اشاره میکنیم: | ||
# سمیعیه معتقد به [[تناسخ]] در [[امامت]] بودند به این معنی که امام یک نفر است، ولی در هر پیکری حلول کرده به نامی خاص خوانده و شناخته میشود. | # سمیعیه معتقد به [[تناسخ]] در [[امامت]] بودند به این معنی که امام یک نفر است، ولی در هر پیکری حلول کرده به نامی خاص خوانده و شناخته میشود. | ||
# اگر فردی از سمیعیه مالی را در راه خدا وصیت میکرد، آن را متعلق به سمیع و جانشینان او میدانستند. | # اگر فردی از سمیعیه مالی را در راه خدا وصیت میکرد، آن را متعلق به سمیع و جانشینان او میدانستند. | ||
# سمیعیه همبستر شدن با نزدیکان و دیگر زنان و مردان را جایز میدانستند و سخن خداوند را که فرمود: '''{{متن قرآن|أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْراناً وَ إِناثاً وَ یَجْعَلُ مَنْ یَشاءُ عَقیماً إِنَّهُ عَلیمٌ قَدیر|سوره = شوری|آیه = 50}}'''؛ تأویل کرده و گواه خود میآوردند. البته تأویل «سمیعیه» از آیه فوق درست نیست چون خداوند در آیه قبلی میفرماید: '''{{متن قرآن|لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَخْلُقُ ما یَشاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُورَ|سوره = شوری|آیه = 49}}'''؛ آسمانها و زمین از آن خداوند است، آنچه را که می خواهد میآفریند و به هر کسی که بخواهد دختر و پسر میدهد یا به آنان یک جفت پسر و دختر دو قلو میدهد.» | # سمیعیه همبستر شدن با نزدیکان و دیگر زنان و مردان را جایز میدانستند و سخن خداوند را که فرمود: '''{{متن قرآن|أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْراناً وَ إِناثاً وَ یَجْعَلُ مَنْ یَشاءُ عَقیماً إِنَّهُ عَلیمٌ قَدیر|سوره = شوری|آیه = 50}}'''؛ تأویل کرده و گواه خود میآوردند. البته تأویل «سمیعیه» از آیه فوق درست نیست چون خداوند در آیه قبلی میفرماید: '''{{متن قرآن|لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَخْلُقُ ما یَشاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُورَ|سوره = شوری|آیه = 49}}'''؛ آسمانها و زمین از آن خداوند است، آنچه را که می خواهد میآفریند و به هر کسی که بخواهد دختر و پسر میدهد یا به آنان یک جفت پسر و دختر دو قلو میدهد.» | ||
# واجبات الهی را در | # واجبات الهی را در نمازهای پنج گانه و [[روزه]] ماه مبارک رمضان منحصر کرده و منکر وجوب [[حج]] و [[زکات]] و.... . بودند. | ||
# با توهین به [[علی بن موسی (رضا)]] (علیهالسّلام) و دیگر فرزندان امام موسیبنجعفر (علیهالسّلام) به انکار امامت ایشان میپرداختند و به کفر ایشان گواهی داده و جان و اموال ایشان را محترم نمیدانستند<ref>محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشّی، ''رجال الکشّی''، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد، سال ۱۳۴۸ ش، ص ۴۷۸.</ref><ref>محمد جواد مشکور، ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد،انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ دوم، ص۲۳7.</ref>. | # با توهین به [[علی بن موسی (رضا)]] (علیهالسّلام) و دیگر فرزندان امام موسیبنجعفر (علیهالسّلام) به انکار امامت ایشان میپرداختند و به کفر ایشان گواهی داده و جان و اموال ایشان را محترم نمیدانستند<ref>محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشّی، ''رجال الکشّی''، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد، سال ۱۳۴۸ ش، ص ۴۷۸.</ref><ref>محمد جواد مشکور، ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد،انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ دوم، ص۲۳7.</ref>. | ||