confirmed، مدیران
۳۷٬۰۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''آیت الله سید محسن طباطبایی حکیم''' (۱۳۹۰-۱۳۰۶ ق)، از علماى مجاهد [[شیعه]] و از شاگردان [[میرزای نائینى]] بود. فقیه، اصولی، مرجع تقلید شیعه [[امامیه]] و مدیر [[حوزه علمیه نجف]] بود. وی پس از درگذشت [[حسین بروجردی]] در سال ۱۳۴۰ مرجعیت عامه [[شیعیان]] را به مدت بیش از ۹ سال بر عهده داشت. او عمر پربرکت خود را وقف خدمت به اسلام و مسلمین کرد و به ساختن و تأسیس مدارس، کتابخانهها، مساجد و سایر بناهاى علمى و دینى در عراق اهتمام جدی داشت. آیت الله حکیم در فعالیتهاى سیاسی و اجتماعى مردى شجاع بود و صراحت در بیان آرا و نظرات علمى و شهامت او در فتوا کم نظیر بود.وی حوادث [[ایران]] را هم مورد توجه قرار میداد و با صدور نامه، اعلامیه و تلگراف از مواضع علمای ایران به رهبری [[امام خمینی]](ره) در مقابله با زورگویی رژیم پهلوی حمایت کرد. | '''آیت الله سید محسن طباطبایی حکیم''' (۱۳۹۰-۱۳۰۶ ق)، از علماى مجاهد [[شیعه]] و از شاگردان [[میرزای نائینى]] بود. فقیه، اصولی، مرجع تقلید شیعه [[امامیه]] و مدیر [[حوزه علمیه نجف]] بود. وی پس از درگذشت [[حسین بروجردی]] در سال ۱۳۴۰ مرجعیت عامه [[شیعیان]] را به مدت بیش از ۹ سال بر عهده داشت. او عمر پربرکت خود را وقف خدمت به اسلام و مسلمین کرد و به ساختن و تأسیس مدارس، کتابخانهها، مساجد و سایر بناهاى علمى و دینى در عراق اهتمام جدی داشت. آیت الله حکیم در فعالیتهاى سیاسی و اجتماعى مردى شجاع بود و صراحت در بیان آرا و نظرات علمى و شهامت او در فتوا کم نظیر بود.وی حوادث [[ایران]] را هم مورد توجه قرار میداد و با صدور نامه، اعلامیه و تلگراف از مواضع علمای ایران به رهبری [[امام خمینی]](ره) در مقابله با زورگویی رژیم پهلوی حمایت کرد. | ||
=زندگی سید محسن حکیم= | |||
سیدمحسن حکیم در ۱۳۰۶ق در نجف، در خانوادهای متولد شد. پدرش، سیدمهدی حکیم، از عالمان نجف دانسته شده است. محسن، در شش سالگی پدرش را از دست داد.<ref>قاسمی، ساختار سیاسی - اجتماعی شیعیان [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref>، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۳-۱۶۴</ref> حکیم، ۱۰ پسر و چهار دختر داشت. یوسف، محمدرضا، محمدمهدی، کاظم، محمدباقر، عبدالهادی، عبدالصاحب، علاءالدین، عبدالعزیز، و محمدحسین، پسران او هستند. | |||
سالهای پایانی زندگی سیدمحسن با حبس خانگی و سختگیری بر حوزه علمیه و شیعیان عراق و مقاومت وی همراه بود؛ چرا که پس از کودتای [[حسنالبکر]]، فشارهای حزب بعث بر حکیم بیشتر شد و [[حزب بعث]] تلاش کرد او تسلیم شود.<ref>تبرّائیان، احیاگر حوزه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۸۱-۵۶۲</ref> سیدمحسن طباطبایی حکیم سرانجام در ۲۷ ربیعالاول، ۱۳۹۰ق<ref>حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۸۷</ref>، در ۸۴ سالگی، بر اثر بیماری در [[بغداد]] درگذشت. پیکر او از بغداد تا کربلا و سپس تا نجف تشییع شد و در مسجد هندی و در کنار کتابخانهاش، به خاک سپرده شد.<ref>علیصغیر، اساطین المرجعیة العُلیا فی النجف الاشرف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۵</ref> | |||
=دلیل شهرت به حکیم= | |||
در قرن دهم امیر سید علی، پزشک ویژه شاه عباس صفوی، همراه پادشاه به زیارت مرقد منور [[امیر مؤمنان علی]] (ع) شتافت. فضای معنوی این شهر آسمانی چنان قلب پاک پزشک دربار را شیفته ساخت که بیاختیار به تقاضای اهالی نجف پاسخ مثبت داده، برای همیشه خادم آستان علی (ع) و حکیم ساکنان حریم آن امام راستین شد. بدین ترتیب سید علی به <big>حکیم</big> شهرت یافت و این نام را برای همیشه در فرزندانش به یادگار نهاد. <ref>ترجمه «الامام الحکیم»، مصباح نجفی، ص ۴۳ـ۴۱</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |