پرش به محتوا

نجدات: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
| مبدأ شکل گیری = از فرق [[خوارج]]
| مبدأ شکل گیری = از فرق [[خوارج]]
| موسس = نجدة بن عامر حنفى
| موسس = نجدة بن عامر حنفى
| عقیده = . شناخت خدا و رسولش واجب است. 2. خون مسلمانان محترم است 3.از مکر و حیله باید دوری جست.4. مردم باید با برهان و دلیل به احکام اسلامی آشنا شوند.5. کسی که مرتکب گناه کبیره شود، مشرک است.6. کسی که زنا و دزدی کند و خمر بیاشامد، ولی اصراری بر انجام این خلاف‌ها نداشته باشد، از اسلام خارج نمی‌شود.
| عقیده = شناخت خداوند و رسولش واجب است. 2. خون مسلمانان محترم است. 3. از مکر و حیله باید دوری جست. 4 . مردم باید با برهان و دلیل به احکام اسلامی آشنا شوند. 5. کسی که زنا و دزدی کند و خمر بیاشامد، ولی اصراری بر انجام این خلاف‌ها نداشته باشد، از اسلام خارج نمی‌شود.
}}
}}
'''نجدات''' از فرق [[خوارج]] و پیرو نجدة بن عامر حنفی بودند.
'''نجدات''' از فرق [[خوارج]] و پیرو نجدة بن عامر حنفی بودند.


==وجه تسمیه ==
==وجه تسمیه ==
در منابع آورده‌اند که پیروان این فرقه از این جهت نجدیه نامیده نشدند تا با کسانی که منسوب به بلاد نجد هستند و نجدیه نامیده می‌شوند، مخلوط نشوند. البته این فرقه در [[تاج العروس]] نجدیه نامیده شده است<ref>مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 438</ref><ref>مقریزی احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، ج2، ص354</ref><ref>الفرق الاسلامیة، ص44</ref>.
در منابع آورده‌اند که پیروان این فرقه از این جهت نجدیه نامیده شدند تا با کسانی که منسوب به بلاد نجد هستند و نجدیه نامیده می‌شوند، مخلوط نشوند. البته در کتاب [[تاج العروس]] نام نجدیه بیان شده است<ref>محمد جواد مشکور، ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ اول، ص 438</ref><ref>تقی  الدین ابوالعباس مقریزی، ''المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار''، ج 2، ص 354</ref><ref>محمود بشبیشی، ''الفرق الاسلامیة''، ص 44</ref>.


==تاریخچه==
==تاریخچه==
نجدة بن عامر بن عبدالله حروری حنفی، از بزرگان خوارج بود. وی در ابتدا از یاران نافع بن ازرق بود و سپس از [[ازارقه]] جدا گردیده خود فرقه مستقلی را بنا گذارد. خوارج نجدات را عاذریه نیز گفته‌اند به این دلیل که مردم را به خاطر جهل بر [[فروع دین]] معذور دانسته‌اند. نجدة بن عامر حنفی از یمامه حرکت کرد تا به ازارقه بپیوندد در بین راه دو نفر به نام ابوفدیک و عطیة بن اسود که از نافع بن ازرق جدا شده بودند، به نجدةبن عامر حنفی پیوسته و با وی بیعت کردند و او را امیرالمومنین خواندند و این گونه فرقه جدیدی پدید آوردند. گفته‌اند که علت اختلاف نجده و نافع بن ازرق، مسئله [[تقیه]] بوده است. نافع تقیه را حرام ولی نجده آن را جایز می‌دانست.
نجدة بن عامر بن عبدالله حروری حنفی، از بزرگان خوارج و در ابتدا از یاران [[نافع بن ازرق]] بود و سپس از [[ازارقه]] جدا گردیده خود فرقه مستقلی را بنا نهاد. خوارج نجدات را عاذریه نیز گفته‌اند به این دلیل که مردم را به دلیل جهل بر [[فروع دین]] معذور دانسته‌اند. نجدة بن عامر حنفی از [[یمامه]] حرکت کرد تا به ازارقه بپیوندد در بین راه دو نفر به نام ابوفدیک و عطیة بن اسود که از نافع بن ازرق جدا شده بودند، به نجدةبن عامر حنفی پیوسته و با وی بیعت کردند و او را امیرالمومنین خواندند و این گونه فرقه جدیدی پدید آوردند. گفته‌اند که علت اختلاف نجده و نافع بن ازرق، مسئله [[تقیه]] بوده است. نافع تقیه را حرام ولی نجده آن را جایز می‌دانست.


== اعتقادات==
== اعتقادات==
پیروان این فرقه معتقد بودند 1. شناخت خدا و رسولش واجب است. 2. خون مسلمانان محترم است 3.از مکر و حیله باید دوری جست.4. مردم باید با برهان و دلیل به احکام اسلامی آشنا شوند.5. کسی که مرتکب گناه کبیره شود، مشرک است.6. کسی که زنا و دزدی کند و خمر بیاشامد، ولی اصراری بر انجام این خلاف‌ها نداشته باشد، از اسلام خارج نمی‌شود<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 439</ref><ref>شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت، نشر دار المعرفه، ج۱، ص۱۲۳</ref><ref>شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت، نشر دار المعرفه، ج۱، ص 143</ref>.
پیروان این فرقه معتقد بودند 1. شناخت خدا و رسولش واجب است. 2. خون مسلمانان محترم است 3.از مکر و حیله باید دوری جست.4. مردم باید با برهان و دلیل به احکام اسلامی آشنا شوند.5. کسی که زنا و دزدی کند و خمر بیاشامد، ولی اصراری بر انجام این خلاف‌ها نداشته باشد، از اسلام خارج نمی‌شود<ref>محمد جواد مشکور، ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ اول، ص 439</ref><ref>محمد بن عبدالکریم شهرستانی، ''الملل و النحل''، بیروت، انتشارات  دارالمعرفة، ج ۱، ص ۱۲۳</ref><ref>''همان''، ص 143</ref>.
7.آن‌ها اهل خطا در اجتهاد را به سبب جهل شان به احکام معذور می‌دانستند حتی اگر این خطا موجب می‌شد که شخص کسی را به قتل برساند<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 439</ref><ref>شاکری حسین، موسوعه المصطفی والعترة علیهم‌السلام، قم، نشر الهادی، سال 1417 قمری، چاپ اول، ج۹، ص۵۶۶</ref>.
7. آنها اهل خطا در اجتهاد را به سبب جهل شان به احکام معذور می‌دانستند حتی اگر این خطا موجب می‌شد که شخص کسی را به قتل برساند<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 439</ref><ref>شاکری حسین، موسوعه المصطفی والعترة علیهم‌السلام، قم، نشر الهادی، سال 1417 قمری، چاپ اول، ج۹، ص۵۶۶</ref>.
8.از جمله بارزترین عقاید خوارج نجدات این بود که آنها امامت را لازم‏ نمی‌دانستند و معتقد بودند که مردم اصلا به امام احتیاج ندارند بلکه باید در میان‏ خودشان عدل و انصاف را رعایت کنند در غیر این صورت وجود امام‏ لازم می‌‏شود<ref>شهرستانى عبدالکریم، ‏الملل و النحل، ‏ قم، نشر الشریف المرتضی، سال 1364 شمسی، چاپ سوم، ‏ج ‏1، ص 141</ref>.
8. از جمله بارزترین عقاید خوارج نجدات این بود که آنها امامت را لازم‏ نمی‌دانستند و معتقد بودند که مردم اصلا به امام احتیاج ندارند بلکه باید در میان‏ خودشان عدل و انصاف را رعایت کنند در غیر این صورت وجود امام‏ لازم می‌‏شود<ref>شهرستانى عبدالکریم، ‏الملل و النحل، ‏ قم، نشر الشریف المرتضی، سال 1364 شمسی، چاپ سوم، ‏ج ‏1، ص 141</ref>.
9.یکی دیگر از عقاید گروه نجدات این بود که آنها بر خلاف ازارقه، تخلف کنندگان از هجرت و جهاد با آنها را [[کافر]] و [[مشرک]] نمی‌دانستند و هم چنین کشتن‏ اطفال را جایز نمی‌دانستند. نجدة بن عامر درباره این مسائل، نامه‌‏ای به نافع بن‏ ازرق نوشت و با استناد به آیات قرآنی خواست که او را قانع کند، اما نافع قانع‏ نشد<ref>آمدى سیف الدین، ‏أبكار الأفكار فی أصول الدین، قاهره، نشر دارلکتب، سال 1423 قمری، ج ‏5، ص 76</ref><ref>شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، ج 1. ص 141</ref>.  
9. یکی دیگر از عقاید گروه نجدات این بود که آنها بر خلاف ازارقه، تخلف کنندگان از هجرت و جهاد با آنها را [[کافر]] و [[مشرک]] نمی‌دانستند و هم چنین کشتن‏ اطفال را جایز نمی‌دانستند. نجدة بن عامر درباره این مسائل، نامه‌‏ای به نافع بن‏ ازرق نوشت و با استناد به آیات قرآنی خواست که او را قانع کند، اما نافع قانع‏ نشد<ref>آمدى سیف الدین، ‏أبكار الأفكار فی أصول الدین، قاهره، نشر دارلکتب، سال 1423 قمری، ج ‏5، ص 76</ref><ref>شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، ج 1. ص 141</ref>.  


==انشعاب==
==انشعاب==
confirmed
۷٬۹۶۵

ویرایش