confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
=دوران کودکی و هجرت به مدینه= | =دوران کودکی و هجرت به مدینه= | ||
فاطمه (س)، در خانه پدرش رسول خدا (ص) و تحت تعلیم و تربیت دینی وی پرورش یافت. <ref> شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۳۵</ref> دوره کودکی او -که دوره نضج گرفتن اسلام و محدودیتهای ایجاد شده مشرکان بر مسلمانان است- دوره سراسر آزمایش و شکنجه برای [[مسلمانان]] است. <ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، صص۳۹-۳۶</ref> در این دوره، محاصره اقتصادی و اجتماعی در درّه خشک و سوزان [[شعب ابی طالب]] اتفاق افتاد که با گرسنگی و تشنگی و رنج همراه بود. مرگ عزیزان فاطمه (س) نیز در این دوره بود: مادرش خدیجه (س) و همچنین عموی پیامبر (ص) ابوطالب به عنوان اصلیترین حامی پیامبر (ص) در سال دهم | فاطمه (س)، در خانه پدرش رسول خدا (ص) و تحت تعلیم و تربیت دینی وی پرورش یافت. <ref> شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۳۵</ref> دوره کودکی او -که دوره نضج گرفتن اسلام و محدودیتهای ایجاد شده مشرکان بر مسلمانان است- دوره سراسر آزمایش و شکنجه برای [[مسلمانان]] است. <ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، صص۳۹-۳۶</ref> در این دوره، محاصره اقتصادی و اجتماعی در درّه خشک و سوزان [[شعب ابی طالب]] اتفاق افتاد که با گرسنگی و تشنگی و رنج همراه بود. مرگ عزیزان فاطمه (س) نیز در این دوره بود: مادرش خدیجه (س) و همچنین عموی پیامبر (ص) ابوطالب به عنوان اصلیترین حامی پیامبر (ص) در سال دهم [[عام الحزن]] رخ داد. در همین دوره بود که به دلیل حمایتهای فاطمه (س) از پدرش و دلجوییهایش از وی، پیامبر (ص) به وی لقب ام ابیها داد که نشان از مقام و منزلت وی نزد پیامبر (ص) دارد. <ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، صص ۴۵-۳۹</ref> | ||
در همین دوره هجرت مسلمانان از مکه به [[مدینه]] صورت گرفت که این هجرت بعدها [[مبدأ تاریخ مسلمانان]] گردید. <ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref> پس از اینکه پیامبر (ص) به مدینه رفت، خانوادهاش نیز عازم آنجا شدند. بلاذری مینویسد: زید بن حارثه و ابو رافع مأمور همراهی فاطمه (س) و امکلثوم دختر پیامبر (ص) بودند. <ref>انساب الاشراف، ص۴۱۴و۲۶۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref> اما ابن هشام نوشته است عباس بن عبدالمطلب مأمور بردن او بود. <ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref> | در همین دوره هجرت مسلمانان از مکه به [[مدینه]] صورت گرفت که این هجرت بعدها [[مبدأ تاریخ مسلمانان]] گردید. <ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref> پس از اینکه پیامبر (ص) به مدینه رفت، خانوادهاش نیز عازم آنجا شدند. بلاذری مینویسد: زید بن حارثه و ابو رافع مأمور همراهی فاطمه (س) و امکلثوم دختر پیامبر (ص) بودند. <ref>انساب الاشراف، ص۴۱۴و۲۶۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref> اما ابن هشام نوشته است عباس بن عبدالمطلب مأمور بردن او بود. <ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref> | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
==سوره انسان== | ==سوره انسان== | ||
در شأن نزول مشهور سوره انسان از ابنعباس آمده است: حسن و حسین (ع) بیمار شدند. پیامبر (ع) به همراه جمعى اصحاب به عیادت آنان آمدند و به على | در شأن نزول مشهور سوره انسان از ابنعباس آمده است: حسن و حسین (ع) بیمار شدند. پیامبر (ع) به همراه جمعى اصحاب به عیادت آنان آمدند و به على | ||
(ع) پیشنهاد کردند تا براى شفاى فرزندان خود [[نذر]] کند. على (ع) و فاطمه (ع) و کنیزشان (فضه) نذر کردند که اگر آنها [[شفا]] یابند سه روز [[روزه]] بگیرند. حسنین (ع) از بیمارى شفا یافتند (و آنان روزه گرفتند در حالى که) چیزى در خانه آنان نبود. على (ع) از شمعون خیبرى سه صاع جو به قرض گرفت. | |||
فاطمه(س) یک صاع آن را آرد کرد و ۵ قرص نان پخت. هنگام افطار سائلى بر در خانه آمد و گفت: سلام بر شما اى خاندان محمد (ص) بىتوانى مسلمان هستم، غذایى به من دهید، خداوند به شما از غذاهاى بهشتى عطا کند. آنان مسکین را بر خود مقدم داشتند و در آن شب جز آب ننوشیدند. روز دوم را همچنان روزه گرفتند و به هنگام افطار یتیمى بر در خانه آمد و غذاى خود را به وى دادند. در سومین روز نیز به هنگام افطار اسیرى بر در خانه آمد و آنان سهم غذاى خود را به او بخشیدند. | فاطمه(س) یک صاع آن را آرد کرد و ۵ قرص نان پخت. هنگام [[افطار]] سائلى بر در خانه آمد و گفت: سلام بر شما اى خاندان محمد (ص) بىتوانى مسلمان هستم، غذایى به من دهید، خداوند به شما از غذاهاى بهشتى عطا کند. آنان مسکین را بر خود مقدم داشتند و در آن شب جز آب ننوشیدند. روز دوم را همچنان روزه گرفتند و به هنگام افطار یتیمى بر در خانه آمد و غذاى خود را به وى دادند. در سومین روز نیز به هنگام افطار اسیرى بر در خانه آمد و آنان سهم غذاى خود را به او بخشیدند. | ||
صبح هنگام امام على (ع) دست حسنین (ع) را گرفته به نزد پیامبر آورد. پیامبر (ص) آنها را مشاهده کرد که از شدت گرسنگى مىلرزیدند. فرمود: مشاهده چنین حالى در شما براى من بسیار دشوار است، سپس برخاست و به همراهى آنان وارد خانه فاطمه (ع) شد و دخترش را دید که در محراب ایستاده در حالى که از شدت گرسنگى شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودى نشسته است. پیامبر (ص) ناراحت شد. در همین هنگام جبرئیل فرود آمد و گفت: اى محمد این سوره را بگیر. خداوند با چنین خاندانى به تو تهنیت مىگوید، آنگاه سوره هل اتى (انسان) را بر او خواند. <ref> الکشاف، ج ۴، ص ۶۷۰؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۱ ـ ۶۱۴؛ روح المعانى، مج ۱۶، ج ۲۹، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰</ref> | صبح هنگام امام على (ع) دست حسنین (ع) را گرفته به نزد پیامبر آورد. پیامبر (ص) آنها را مشاهده کرد که از شدت گرسنگى مىلرزیدند. فرمود: مشاهده چنین حالى در شما براى من بسیار دشوار است، سپس برخاست و به همراهى آنان وارد خانه فاطمه (ع) شد و دخترش را دید که در محراب ایستاده در حالى که از شدت گرسنگى شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودى نشسته است. پیامبر (ص) ناراحت شد. در همین هنگام جبرئیل فرود آمد و گفت: اى محمد این سوره را بگیر. خداوند با چنین خاندانى به تو تهنیت مىگوید، آنگاه سوره هل اتى (انسان) را بر او خواند. <ref> الکشاف، ج ۴، ص ۶۷۰؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۱ ـ ۶۱۴؛ روح المعانى، مج ۱۶، ج ۲۹، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰</ref> |