پرش به محتوا

ابن عجیبه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فاس‌' به 'فاس'
جز (جایگزینی متن - '[[رده: شخصیت‌ها' به '[[رده: شخصیت ‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'فاس‌' به 'فاس')
خط ۹: خط ۹:


==تحصیلات==
==تحصیلات==
وی‌ تحصیلات‌ مقدماتى‌ و قرائت‌ [[قرآن‌]] را در زادگاه‌ خود فراگرفت‌ و یک‌ چند در قصر الکبیر نزد فقیه‌ [[محمد السوسى‌]] و سپس‌ در تطوان‌ نزد استادانى‌ چون‌ [[احمد الرشا]]، [[عبدالکریم‌ بن‌ قرّیش‌]] و [[محمد ورزازی‌]] به‌ تحصیل‌ [[فقه‌]] و [[کلام‌]] و [[تفسیر]] و علوم‌ ادبى‌ پرداخت‌. هنگامى‌ که‌ شیخ‌ [[محمد جنوی‌]] به‌ تطوان‌ آمد، وی‌ ملازم‌ مجلس‌ درس‌ او شد و فقه‌ و [[حدیث‌]] و سپس‌ مباحثى‌ در [[عرفان‌]] را از او فراگرفت‌ <ref>ابن‌ عجیبه‌، الفهرسة، 29-32</ref>. پس‌ از وفات‌ محمد جنوی‌، ابن‌ عجیبه‌ عازم‌ [[فاس‌]] شد و در آنجا به‌ مجلس‌ درس‌ [[سیدی‌ محمد التاودی‌ ابن‌ سوده‌]] پیوست‌ و از او اجازه تدریس‌ و نقل‌ حدیث‌ گرفت‌.
وی‌ تحصیلات‌ مقدماتى‌ و قرائت‌ [[قرآن‌]] را در زادگاه‌ خود فراگرفت‌ و یک‌ چند در قصر الکبیر نزد فقیه‌ [[محمد السوسى‌]] و سپس‌ در تطوان‌ نزد استادانى‌ چون‌ [[احمد الرشا]]، [[عبدالکریم‌ بن‌ قرّیش‌]] و [[محمد ورزازی‌]] به‌ تحصیل‌ [[فقه‌]] و [[کلام‌]] و [[تفسیر]] و علوم‌ ادبى‌ پرداخت‌. هنگامى‌ که‌ شیخ‌ [[محمد جنوی‌]] به‌ تطوان‌ آمد، وی‌ ملازم‌ مجلس‌ درس‌ او شد و فقه‌ و [[حدیث‌]] و سپس‌ مباحثى‌ در [[عرفان‌]] را از او فراگرفت‌ <ref>ابن‌ عجیبه‌، الفهرسة، 29-32</ref>. پس‌ از وفات‌ محمد جنوی‌، ابن‌ عجیبه‌ عازم‌ [[فاس]] شد و در آنجا به‌ مجلس‌ درس‌ [[سیدی‌ محمد التاودی‌ ابن‌ سوده‌]] پیوست‌ و از او اجازه تدریس‌ و نقل‌ حدیث‌ گرفت‌.


فاس‌ در آن‌ روزگار یکى‌ از مراکز مهم‌ علوم‌ و معارف‌ اسلامى‌ بود و ابن‌ عجیبه‌ در آن‌ شهر با جمعى‌ از دانشمندان‌ بزرگ‌ [[مغرب‌]] آشنا شد و از چندتن‌ از آنان‌ نیز در تفسیر و حدیث‌ و فقه‌ کسب‌ علم‌ کرد و اجازه روایت‌ گرفت‌ <ref>همان‌، 35- 38</ref>، ولى‌ چندی‌ بعد به‌ تطوان‌ بازگشت‌ و به‌ تعلیم‌ و تدریس‌ مشغول‌ شد و در این‌ سفر (1208ق‌/1794م‌) با عارف‌ مشهور [[سیدی‌ محمد بوزیدی‌]] (د 1229ق‌/1814م‌) آشنا و به‌ [[طریقه]] [[درقاوی‌]] وارد شد <ref>همان‌، 32-33</ref>.  
فاس در آن‌ روزگار یکى‌ از مراکز مهم‌ علوم‌ و معارف‌ اسلامى‌ بود و ابن‌ عجیبه‌ در آن‌ شهر با جمعى‌ از دانشمندان‌ بزرگ‌ [[مغرب‌]] آشنا شد و از چندتن‌ از آنان‌ نیز در تفسیر و حدیث‌ و فقه‌ کسب‌ علم‌ کرد و اجازه روایت‌ گرفت‌ <ref>همان‌، 35- 38</ref>، ولى‌ چندی‌ بعد به‌ تطوان‌ بازگشت‌ و به‌ تعلیم‌ و تدریس‌ مشغول‌ شد و در این‌ سفر (1208ق‌/1794م‌) با عارف‌ مشهور [[سیدی‌ محمد بوزیدی‌]] (د 1229ق‌/1814م‌) آشنا و به‌ [[طریقه]] [[درقاوی‌]] وارد شد <ref>همان‌، 32-33</ref>.  


==سرگذشت و تحول==
==سرگذشت و تحول==
خط ۱۸: خط ۱۸:
وی‌ در فهرسة‌ چگونگى‌ تغییر و تحول‌ روحى‌ و باطنى‌ خود را با ذکر جزئیات‌ بیان‌ مى‌کند و عوامل‌ مؤثر در این‌ دگرگونى‌ را باز مى‌گوید <ref>ص‌ 40- 48</ref> و مجاهدتها و ریاضتهای‌ سخت‌ و مساعى‌ و مصائب‌ خود را به‌ تفصیل‌ بر مى‌شمارد <ref>ص‌ 52 -57</ref> و از جمله‌ ماجرای‌ گرفتار شدن‌ خود و برادر و یارانش‌ را در تطوان‌ که‌ به‌ سبب‌ مجاهدت‌ در تبلیغ‌ و ترویج‌ طریقه‌ و به‌ تهمتى‌ ناروا به‌ زندان‌ افتاده‌ بودند، حکایت‌ مى‌کند.  
وی‌ در فهرسة‌ چگونگى‌ تغییر و تحول‌ روحى‌ و باطنى‌ خود را با ذکر جزئیات‌ بیان‌ مى‌کند و عوامل‌ مؤثر در این‌ دگرگونى‌ را باز مى‌گوید <ref>ص‌ 40- 48</ref> و مجاهدتها و ریاضتهای‌ سخت‌ و مساعى‌ و مصائب‌ خود را به‌ تفصیل‌ بر مى‌شمارد <ref>ص‌ 52 -57</ref> و از جمله‌ ماجرای‌ گرفتار شدن‌ خود و برادر و یارانش‌ را در تطوان‌ که‌ به‌ سبب‌ مجاهدت‌ در تبلیغ‌ و ترویج‌ طریقه‌ و به‌ تهمتى‌ ناروا به‌ زندان‌ افتاده‌ بودند، حکایت‌ مى‌کند.  


با ورود درویشان‌ همراه‌ او به‌ زندان‌ و پیوستن‌ برخى‌ دیگر از صوفیه‌ به‌ آنان‌، زندان‌ به‌ [[خانقاه‌]] تبدیل‌ و حلقه‌های‌ ذکر و تلقین‌ تشکیل‌ شد و زندانیان‌ همگى‌ به‌ آنان‌ پیوستند و در خیرات‌ و خوراکیهایى‌ که‌ از بیرون‌ مى‌رسید، با آنان‌ سهیم‌ شدند <ref>ص‌ 57 - 58</ref>. پس‌ از 3 روز ابن‌ عجیبه‌ و یارانش‌ از زندان‌ آزاد شدند و از آنان‌ التزام‌ و تعهد گرفته‌ شد که‌ از ترویج‌ و تبلیغ‌ افکار و روشهای‌ صوفیانه‌ خودداری‌ کنند، ولى‌ پس‌ از چندی‌ این‌ خبر به‌ فاس‌ رسید و مردم‌ آنجا عامل‌ تطوان‌ را به‌ سبب‌ این‌ عمل‌ مورد ملامت‌ و تقبیح‌ قرار دادند و فقیه‌ ادیب‌ [[سیدی‌ سلیمان‌ الحوات‌]] در قصیده‌ای‌ که‌ در فهرسة‌ نقل‌ شده‌ است‌، به‌ مذمت‌ مسببان‌ آن‌ پرداخت‌ <ref>ص‌ 57 -60</ref>.
با ورود درویشان‌ همراه‌ او به‌ زندان‌ و پیوستن‌ برخى‌ دیگر از صوفیه‌ به‌ آنان‌، زندان‌ به‌ [[خانقاه‌]] تبدیل‌ و حلقه‌های‌ ذکر و تلقین‌ تشکیل‌ شد و زندانیان‌ همگى‌ به‌ آنان‌ پیوستند و در خیرات‌ و خوراکیهایى‌ که‌ از بیرون‌ مى‌رسید، با آنان‌ سهیم‌ شدند <ref>ص‌ 57 - 58</ref>. پس‌ از 3 روز ابن‌ عجیبه‌ و یارانش‌ از زندان‌ آزاد شدند و از آنان‌ التزام‌ و تعهد گرفته‌ شد که‌ از ترویج‌ و تبلیغ‌ افکار و روشهای‌ صوفیانه‌ خودداری‌ کنند، ولى‌ پس‌ از چندی‌ این‌ خبر به‌ فاس رسید و مردم‌ آنجا عامل‌ تطوان‌ را به‌ سبب‌ این‌ عمل‌ مورد ملامت‌ و تقبیح‌ قرار دادند و فقیه‌ ادیب‌ [[سیدی‌ سلیمان‌ الحوات‌]] در قصیده‌ای‌ که‌ در فهرسة‌ نقل‌ شده‌ است‌، به‌ مذمت‌ مسببان‌ آن‌ پرداخت‌ <ref>ص‌ 57 -60</ref>.


این‌ واقعه‌ که‌ ابن‌ عجیبه‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ «امتحان‌» یاد مى‌کند، به‌ هیچ‌ روی‌ او را از راه‌ و روشى‌ که‌ در پیش‌ گرفته‌ بود، بازنداشت‌ و وی‌ همچنان‌ به‌ دعوت‌ مردم‌ به‌ سوی‌ خدا، تأسیس‌ و تشکیل‌ [[زاویه‌]] و خانقاه‌ در نقاط مختلف‌ آن‌ ناحیه‌ و تألیف‌ و تصنیف‌ آثار علمى‌ و عرفانى‌ مشغول‌ بود تا سرانجام‌ در [[غماره‌]] به‌ طاعون‌ مبتلا شد و درگذشت‌. مقبره او در نزدیکى‌ طنجه‌، بر بلندیهایى‌ که‌ بر قریه زمیج‌ و نیز بر دریا و صخره‌های‌ [[جبل الطارق‌]] مشرف‌ است‌، واقع‌ شده‌ و هر سال‌ در اواخر تابستان‌ درویشان‌ درقاوی‌ در آنجا گرد مى‌آیند و با مراسم‌ خاصى‌ یاد او را گرامى‌ مى‌دارند <ref>نک: میشون‌، 91. </ref>
این‌ واقعه‌ که‌ ابن‌ عجیبه‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ «امتحان‌» یاد مى‌کند، به‌ هیچ‌ روی‌ او را از راه‌ و روشى‌ که‌ در پیش‌ گرفته‌ بود، بازنداشت‌ و وی‌ همچنان‌ به‌ دعوت‌ مردم‌ به‌ سوی‌ خدا، تأسیس‌ و تشکیل‌ [[زاویه‌]] و خانقاه‌ در نقاط مختلف‌ آن‌ ناحیه‌ و تألیف‌ و تصنیف‌ آثار علمى‌ و عرفانى‌ مشغول‌ بود تا سرانجام‌ در [[غماره‌]] به‌ طاعون‌ مبتلا شد و درگذشت‌. مقبره او در نزدیکى‌ طنجه‌، بر بلندیهایى‌ که‌ بر قریه زمیج‌ و نیز بر دریا و صخره‌های‌ [[جبل الطارق‌]] مشرف‌ است‌، واقع‌ شده‌ و هر سال‌ در اواخر تابستان‌ درویشان‌ درقاوی‌ در آنجا گرد مى‌آیند و با مراسم‌ خاصى‌ یاد او را گرامى‌ مى‌دارند <ref>نک: میشون‌، 91. </ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش