۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
''' امامت امامان در صحاح اهل سنت''' مورد بحث قرار گرفته و روایات بسیاری در این زمینه وجود دارد. در صحاح اهل سنت، حدیثی از [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که بر اساس آن، حضرت تعداد [[خلیفه|خلفا]]ی خود را دوازده تن معرفی کرده و برای آنان اوصافی برشمرده است. هم این تعداد و هم اوصاف یاد شده برای آنان در حدیث مزبور، با [[امام|دوازده امام]] مورد اعتقاد [[شیعه]] تطبیق میکند. | '''امامت امامان در صحاح اهل سنت''' مورد بحث قرار گرفته و روایات بسیاری در این زمینه وجود دارد. اعتقاد به امامت دوازده امام، از معتقدات بنیانی شیعه امامیه است. قدمت این مسئله به عصر رسالت می رسد و سنگ بنای آن توسط شخص رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم نهاده شده است و گواه آن احادیث متعددی است که در این باره از آن حضرت رسیده است. در صحاح اهل سنت، حدیثی از [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که بر اساس آن، حضرت تعداد [[خلیفه|خلفا]]ی خود را دوازده تن معرفی کرده و برای آنان اوصافی برشمرده است. هم این تعداد و هم اوصاف یاد شده برای آنان در حدیث مزبور، با [[امام|دوازده امام]] مورد اعتقاد [[شیعه]] تطبیق میکند. | ||
توجیهات | =امامت 12 امام در صحاح ششگانه= | ||
اعتقاد به وجود دوازده امام به عنوان جانشینان پیامبر و رهبران امت اسلامی، مسئله ای است که قدمت آن به عصر رسالت می رسد، و سنگ بنای این تفکر توسط شخص رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم نهاده شده است. | |||
بنابر این مسئله یاد شده حداقل ازحیث نظر، مسئلهای است اسلامی نه مذهبی، و آنچه را که شیعه در مورد حصر عدد امامان به دوازده تن معتقد است، مسئلهای است متعلق به همه مذاهب اسلامی. | |||
صاحبان صحاح اهل سنت در منابع خود حدیثی از رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده اند، که بر اساس آن رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم تعداد خلفای پس از خود را دوازده تن ذکر نموده و برای آنان اوصافی برشمردهاند. | |||
نمونههایی از الفاظ حدیث مورد نظر عبارت است از: | |||
1. بخاری: حافظ بزرگ اهل سنت محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب صحیح خود از طریق صحابی رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم «جابر بن سمره» از آن حضرت نقل کرده است که فرمود: | |||
«یکون اثنا عشر أمیراً، فقال کلمة لم أسمعها فقال أبی انّه قال: «کلّهم من قریش»(1)(«پس از من) دوازده امیر خواهند بود» سپس پیامبر سخنی فرمود که آن را نشنیندم، پدرم گفت: رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «همه آنان از قریشاند». | |||
بخاری، در اثر دیگر خود «التاریخ الکبیر» نیز حدیث مورد نظر را با سند دیگری آورده است. در این نقل آمده است: | |||
«لا یزال الأمر قائماً حتّی یکون اثنا عشر أمیراً».(2) | |||
:همواره امر خلافت استوار و پا برجاست تا آن که دوازده امیر وجود داشته باشند. | |||
بخاری در تاریخ خود حدیث فوق را از طریق صحابی دیگر پیامبر«ابوجحیفه» نیز از آن حضرت نقل کرده است. در این نقل آمده است: | |||
«لا یزال أمر اُمّتی صالحاً حتّی یمضی اثنا عشر خلیفةً کلّهم من قریش».(3) | |||
:همواره امر خلافت وامامت در میان امّتم به نحو شایستهای ادامه دارد، تا آن که | |||
_______________________________ | |||
1. صحیح بخاری، کتاب احکام ، باب 51؛ البدایة والنهایة ابن کثیر، ج1، ص 153، مکتبة المعارف؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص 90، 93، 95؛ دلائل النبوة، بیهقی، ج6، ص 569، دار الکتب العلمیة؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 277، چاپ عراق. | |||
2و3. التاریخ الکبیر، ج3، ص 185 و ج8، ص 411، دار الفکر بیروت. | |||
_______________________________ | |||
دوران خلافت دوازده نفر خلیفه سپری شود، که همه آنان از قریشاند. | |||
2. مسلم: مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری نیز حدیث مورد نظر را با سندهای مختلف هشت بار در کتاب صحیح خود آورده است. در یکی از نقلهای مسلم به نقل از جابر بن سمره آمده است: | |||
در شامگاه روز جمعهای که «اَسلَمی» در آن روز رجم شد از رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که میفرمود: «لا یزال الدین قائماً حتّی تقوم الساعة، أو یکون علیکم اثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش».(4) همواره دین خدا استوار و پابرجاست، تا آن که قیامت به پا شود، یا دوازده نفر خلیفه برای شما وجود داشته باشند که همگی آنان از قریشاند. | |||
3. ترمذی: وی نیز حدیث جابر بن سمره را در «سنن» خود از دو طریق نقل کرده است. در یکی از نقلهای ترمذی آمده است: | |||
«یکون من بعدی اثنا عشر أمیراً، کلّهم من قریش».(5) | |||
پس از من دوازده امیر وجود خواهند داشت، که همه آنان از قریشاند. | |||
4. ابی داود سجستانی: وی حدیث یاد شده را از دو طریق نقل کرده است. وی از جابر بن سمره نقل میکند که گفت: از رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که میفرمود: | |||
«لا یزال هذا الدین قائماً حتّی یکون علیکم اثنا عشر خلیفة... کلّهم من قریش».(6) | |||
5. احمد بن حنبل: وی نیز حدیث یاد شده را در کتاب خود «مسند» با الفاظ و تعابیر مختلف سی و شش بار نقل کرده است. | |||
در یکی از نقلهای احمد آمده است: | |||
«یکون لهذه الاءُمّة اثنا عشر خلیفة... کلّهم من قریش».(7) | |||
برای این امت دوازده نفر خلیفه وجود | |||
_______________________________ | |||
4. صحیح مسلم، کتاب اماره، باب1، حدیث 10. | |||
5. سنن ترمذی، کتاب الفتن، باب46، ح 2223؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 214؛ مسند احمد، ج5، ص 99. | |||
6. سنن ابی داود، کتاب المهدی، ح1؛ تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص 18، دار القلم، بیروت. | |||
7. مسند احمد، ج5، ص 106، دار الفکر؛ کنز العمال، ج12، ص 33، چاپ الرسالة. | |||
_______________________________ | |||
خواهند داشت که همه آنان از قریشاند. | |||
بجز افراد یاد شده، جمع کثیر دیگری از دانشمندان اهل سنت نیز حدیث فوق را با سند صحیح در آثار خود ثبت کردهاند. از آن جملهاند: | |||
حاکم نیشابوری، سیوطی، خطیب بغدادی، ابو نعیم اصفهانی، بیهقی، طبرانی، ابن حجر عسقلانی، البانی، و....(8) | |||
سند حدیث | |||
حدیث یاد شده مورد اتفاق فریقین است؛ و در بررسیهایی که تاکنون داشتهایم، به موردی برنخوردهایم که کسی به هر دلیلی در تضعیف حدیث، سخنی گفته و یا مطلبی نوشته باشد. بلکه قاطبه محدثان و دیگر دانشمندان اهل سنت، حدیث یاد شده را در آثار خود نقل نموده و بر صحت آن تأکید کردهاند. بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که رجال سند حدیث، همگی، از محدثان و فقهای طراز اوّل عصر خویش محسوب میشوند. از باب نمونه ترمذی در صحیح خود پس از نقل حدیث میگوید: | |||
«حدیث نیکو و صحیحی است».(9) و ناصرالدین البانی مینویسد: | |||
«سند حدیث، سند نیکویی است و رجال آن مورد اعتماداند».(10) | |||
پیشینه حدیث | |||
حدیث مورد نظر، سالیانی دراز پیش از آن که غیبت صغری در سال 260ه آغاز شود، در السنه مردم رایج بوده و در کتب حدیث اهل سنت ثبت شده بوده است. | |||
شاید هنوز حضرت صادق (ع) رحلت نفرموده بودند که «لیث بن سعد» محدث مصر(متوفّی175ه) این حدیث را در | |||
_______________________________ | |||
8. مستدرک حاکم، ج3، ص 618، دار الکتاب؛ تاریخ الخلفاء، ص 10؛ تاریخ بغداد، ج14، ص 353 و ج6، ص 263؛ حلیة الأولیاء، ج4، ص 333؛ دلائل النبوة، ج6، ص 520، دار الکتب العلمیة؛ معجم کبیر، ج2، ص 195، احیاء التراث العربی؛ فتح الباری، ج 13، ص 211؛ سلسلة الصحیحة، ح 1075، المکتب الإسلامی. | |||
9و 10. سنن ترمذی، کتاب الفتن، باب 46؛ سلسلة الصحیحة، ج3، ص 63، ح 1075. | |||
_______________________________ | |||
کتاب امالی خود ثبت کرده بود.(11) | |||
و هنوز قرن دوم به انتهاء نرسیده و تعداد ائمه طاهرین از هشت تجاوز نکرده بود که ابوداود طیالسی (متوفّی204ه) آن را در مسند خود، و سپس نعیم بن حمّاد(متوفّی 228ه) در کتاب فتن، و دیگران در آثار خود ثبت کرده بودند. به طور اجمال، در آثار دانشمندان شیعه که تا اواخر قرن سوم هجری به رشته تحریر درآمده ، اثری از این حدیث دیده نمیشود. به همین دلیل، کسی نمیتواند ادعا کند که شیعیان این حدیث را در تأیید نظریه بعدی خود در عدد ائمه، جعل کردهاند. | |||
نکته دیگری که اهمیّت و قطعیت این حدیث را اثبات میکند، تأکید مکرر رسول خدا بر مسئله خلفای اثناعشر است. چنان که آن حضرت در مواضع متعددی این بشارت را بیان داشته و به سمع و نظر مردم رساندهاند. به خصوص که رسول گرامی این موضوع را در اجتماع بزرگ صحابه در جریان حجة الوداع در عرفات و منی به مردم ابلاغ نمودهاند.(12) | |||
اصرار و پافشاری رسول خدا نشان میدهد که این مسئله، نه یک سخن معمولی، بلکه یک بشارت مهم الهی است. | |||
ویژگیهای امامان در حدیث | |||
در این حدیث، خلفای اثنا عشر دارای ویژگیهایی است که مجموع آن ویژگیها جز بر امامان اهل بیت پیامبر بر کس دیگری قابل تطبیق نیست. اهمّ ویژگیهای امامان در حدیث مورد نظر به قرار ذیل است: | |||
1. عدد آنان دوازده نفر است. «... اثنا عشر خلیفة...».(13) | |||
2. همگیِ آنان از قریشاند.«... کلّهم من قریش».(14) | |||
_______________________________ | |||
11. متشابه القرآن، ابن شهر آشوب(متوفّی 588ه) ج2، ص 56، انتشارات بیدار. | |||
12. مسند احمد، ج5، ص 90، 93، 96، 99؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 196 و 197. | |||
13. صحیح مسلم، کتاب اماره، باب1؛ مسند احمد، ج5، ص 90، 93، 95، 106؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 277. | |||
14. صحیح بخاری، کتاب احکام، باب51؛ البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج1، ص 153؛ دلائل النبوة، ج6، ص 561. | |||
_______________________________ | |||
3. این دوازده نفر خلفای کلّ امتاند، نه بخشی از امت. «یکون لهذه الاُمّة اثنا عشر خلیفة».(15) | |||
و در حدیث ابن مسعود آمده است: | |||
«انّه سئل کم یملک هذه الاُمّة من خلیفة؟ قال: اثنا عشر...».(16) | |||
سوءال شد چند نفر خلیفه بر این امت خلافت خواهند کرد؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمفرمود: دوازده نفر.... | |||
و در حدیث ابوجحیفه آمده است: «لا یزال أمر اُمّتی صالحاً حتّی یمضی اثنا عشر خلیفة...»(17) همواره امر خلافت در میان امتم به شایستگی ادامه دارد تا دوران خلافت دوازده نفر خلیفه سپری گردد.... | |||
در مجموعه روایات فوق یک تعبیر مهم به چشم میخورد و آن واژه «امّت» است که همه پیروان پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم را از صدر اسلام تا قیامت شامل میشود، و به هیچ عنوان نمیتوان آن را به مسلمانان عصر خاصی اختصاص داد. | |||
روایاتی که واژه فوق در آن به کار رفته گویای آن است که خلفای دوازده گانه خلفای کلّ امتاند. پس اینان، چنان که دانشمندان اهل سنت پنداشتهاند خلفای امت اسلامی در قرن اوّل یا دوم هجری نیستند، تا آن که دوران خلافتشان پس از گذشتِ زمانِ تعیین شده، سپری شده باشد، بلکه اینان چنان که نصوص روایات فوق نشان میدهد خلفای کل امت اسلامیاند، و تا امت باقی است، همواره یکی از اینان در میان امت باقی است تا امّت، بدون پیشوا و سرپرست باقی نماند. | |||
4. در شماری از تعابیر حدیث، قوام و استواریِ دین، دائر مدار وجود خلفای دوازدهگانه قرار داده شده است. | |||
«لا یزال الدین قائماً حتّی تقوم الساعة | |||
_______________________________ | |||
15. مسند احمد، ج5، ص 106؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 198؛ کنز العمال، ج12، ص 33، الرسالة. | |||
16. مسند احمد، ج2، ص 55؛ مستدرک حاکم، ج 4، ص 501؛ مجمع الزوائد، ج5، ص 344؛ فتح الباری، ج13، ص 212. | |||
17. مستدرک حاکم، ج3، ص 618؛ مجمع الزوائد، ج5، ص 190، قدیم، کنز العمال، ح 33849؛ تاریخ بخاری، ج8، ص 411. | |||
_______________________________ | |||
أو یکون علیکم اثنا عشر خلیفة...».(18) و «لا یزال هذا الدین قائماً ما کان اثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش».(19) | |||
به مفاد دو روایت فوق، اگر دوران خلافت خلفای دوازدهگانه سپری گردد، دین، قوام و استواریِ خود را از دست خواهد داد. و چون دین استوار و پا برجاست، پس دوران خلافت اینان هنوز پایان نپذیرفته است. | |||
مفهوم فوق به هیچ روی با توجیهات دانشمندان اهل سنت در مورد حدیث سازش ندارد. | |||
5. در شمار دیگری از نقلهای حدیث، عزّت دین دائر مدار وجود امامان دوازدهگانه قرار داده شده است. یعنی دین تا زمانی عزیز است که اینان باشند، و اگر روزی فرا رسد که کسی از آنان باقی نباشد، اسلام عزّت خود را از دست خواهد داد. | |||
«لا یزال هذا الدین عزیزاً إلی اثنی عشر خلیفة...».(20) | |||
از آنجا که نمیتوان پذیرفت اسلام عزّت خود را از دست داده باشد، پس باید بپذیریم که دوران خلافت خلفای دوازدهگانه هنوز پایان نیافته است. | |||
6. در تعدادی از نقلهای حدیث آمده است: | |||
«لا یضرّهم عداوة مَن عاداهم...»(21) دشمنی دشمنان به آنان زیان نمیرساند. | |||
«لا یضرّهم مَن خذلهم...».(22) تنها گذاشتن و خوار کردن آنان زیانی به آنها وارد نمیسازد. | |||
تعابیر فوق نشان میدهد که خلافت خلفای دوازدهگانه رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم الزاماً به معنای حاکمیت و قدرت ظاهری نیست، چون اگر چنین باشد و با این وجود مردم آنان را تنها گذاشته و یا با ایشان به دشمنی | |||
_______________________________ | |||
18و 19. صحیح مسلم، کتاب اماره، باب 1، سنن ابی داود، کتاب المهدی؛ تاریخ الخلفاء، ص 18؛ دلائل النبوة، بیهقی، ج6، ص 520؛ فتح الباری، ج13، ص 212؛ سلسلة الصحیحة البانی، ح 376. | |||
20. صحیح مسلم، کتاب اماره، باب1؛ مسند احمد، ج5، ص 90، 99، 100، 106؛ کنز العمال، ج12، ص 32؛ فتح الباری، ج13، ص 211؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 195. | |||
21و22. معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 256، ح 2073؛ کنز العمال، ج12، ص 33، چاپ الرسالة. | |||
_______________________________ | |||
بپردازند، واین امر به شکست ظاهریِ آنان منتهی گردد، زیان آشکاری به آنان وارد شده است. | |||
از اینجا معلوم میشود که حاکمیت و سلطه ظاهری، در خلافت آنان نقشی ندارد، و خلافت آنان یک منصب الهی و استحقاقی است، و حاکمیت و قدرت ظاهری یکی از شئون خلافت الهی است. اگر زمینه آن فراهم گردد، خلفای رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم به آن مبادرت خواهند نمود، و اگر زمینههای آن فراهم نگردید، زیانی به منصب خلافت الهی آنان وارد نخواهد شد. | |||
7. در شماری از تعابیر حدیث آمده است: | |||
«انّ هذا الأمر لا ینقضی حتّی یمضی فیهم اثنا عشر خلیفة...».(23) | |||
امر خلافت پایان نمیپذیرد مگر آن که دوران خلافت دوازده نفر خلیفه سپری گردد که همگیِ آنان از قریشاند. | |||
تعبیر فوق نشان میدهد که امر خلافت در میان امت اسلامی، دائر مدار وجود خلفایِ دوازدهگانه رسول خداست، و تا یکی از آنان باقی است، خلافت نیز باقی است. و هرگاه دوران آنان سپری گردد، روزگار خلافت نیز به پایان خواهد رسید. بجز نقل فوق از حدیث جابر، دلایل دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد عُمر خلافت پایان نیافته، بلکه دوران خلافت خلفای دوازدهگانه رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم ادامه دارد. صاحبان صحاح اهل سنت از رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم نقل کردهاند که فرمود: | |||
«لا یزال هذا الأمر فی قریش ما بقی من الناس اثنان».(24) | |||
همواره امر خلافت در میان قریش است تا آنگاه که دو نفر انسان در جهان باقی باشند. | |||
به دلالت حدیث فوق همواره در همه زمانها خلیفهای از تبار قریش در میان امّت اسلامی وجود دارد تا جهان به پایان رسد. | |||
حدیث فوق، حدیث امامان اثنا عشر | |||
_______________________________ | |||
23. معجم کبیر طبرانی، ج 2، ص 285؛ فتح الباری، ج 13، ص 211. | |||
24. صحیح مسلم، کتاب اماره، باب1؛ صحیح بخاری، ج 4، ص 218 و ج 9، ص 78، دار الجیل؛ مسند احمد، ج2، ص 39، 93، 128. | |||
_______________________________ | |||
را تکمیل میکند و نشان میدهد که هم اکنون خلیفه قرشی تباری در میان امّت اسلامی وجود دارد. | |||
همچنین شماری از دانشمندان اهل سنت در شرح حدیث جابر بن سمره که موضوع بحث کنونی ماست، حضرت مهدیعلیه السلام را مصداق حدیث و او را یکی از خلفای دوازدهگانه رسول خدا دانستهاند. از آن جملهاند: ابی داود، سیوطی و ابن کثیر.(25) | |||
افزون بر این، شخص رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم نیز بر اساس احادیث صحیحی که از ایشان در دست است حضرت مهدیعلیه السلام را یکی از خلفای امت اسلامی به شمار آوردهاند. شماری از حافظان حدیث از رسول خدا نقل کردهاند که فرمود: | |||
«من خلفائکم خلیفة یحثو المال حثیاً لا یعدّه عدداً».(26) یکی از خلفای شما خلیفهای است که اموال را میبخشد بدون آن که آن را بشمارد. | |||
دانشمندان مسلمان مصداق حدیث فوق را حضرت مهدی موعود(ع) دانستهاند. | |||
و چنان که میدانیم حداقل، حکومت ظاهری حضرت مهدی(ع) پس از این و در آخر الزمان خواهد بود. نتیجه این که خلافت خلفای دوازدهگانه، پایان نیافته بلکه خلافت الهی جانشینان رسول خدا ادامه دارد. | |||
8. در شماری از تعابیر حدیث، مطالبی به چشم میخورد که نشان میدهد مسئله خلافت در دوران خلفای دوازدهگانه، در مسیر خیر و صلاح قرار خواهد داشت. در یکی از نقلهای حدیث جابر آمده است: | |||
«لا یزال هذا الأمر صالحاً حتّی یکون اثناعشر أمیراً کلّهم من قریش».(27) | |||
همواره امر خلافت صالح و شایسته | |||
_______________________________ | |||
25. سنن ابی داود، کتاب المهدی، تاریخ الخلفاء، ص 10 12، دار القلم؛ النهایة فی الفتن، ج1، ص 9. | |||
26. صحیح مسلم، کتاب فتن،ص 683؛ مسند احمد، ج3، ص 5، 37، 49، 60، 96، 317؛ در المنثور، ج 6، ص 58؛ مستدرک حاکم، ج4، ص 454؛ جامع الاُصول، ج 11، ص 84، ح 7891. | |||
27. مسند احمد، ج5، ص 97، 107، دار الفکر. | |||
_______________________________ | |||
است تا دوازده نفر امیر وجود داشته باشند که همگیِ آنان از قریشاند. | |||
و در حدیث ابوجحیفه آمده است: | |||
«لا یزال أمر اُمّتی صالحاً حتّی یمضی اثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش».(28) | |||
و ما وقتی تاریخ خلافت اسلامی را نگاه میکنیم، سلسلهای را که خلافت آنان منطبق بر حدیثهای فوق باشد نمییابیم. سلسلهای که از دوازده نفر تشکیل شده باشند، خلفای کلّ امت اسلامی باشند، از دودمان قریش باشند، و همگیِ آنان افرادی صالح و شایسته باشند. اینجاست که باید بپذیریم که مقصود از خلفای دوازدهگانه، امامان اهل بیت رسول خدایند، که همگیِ آنان افرادی هستند شایسته و از نسل خود رسول خدا، و خلافت آنان نیز منصبی الهی است. اینان اگر به عرصه حکومت ظاهری قدم نهند، حکومت آنان شایستهترین حکومت موجود خواهد بود، این واقعیتی است که جهان اسلام یک بار آن را در روزگار حکومت امیرموءمنان علی (ع) دیده است، و پس از این، یک بار دیگر در روزگار حکومت جهانیِ فرزندش حضرت مهدی موعود(ع) خواهد دید. | |||
9. در یکی از نقلهای حدیث آمده است: | |||
«لا یزال الدین قائماً حتّی تقوم الساعة أو یکون علیکم اثنا عشر خلیفة... کلّهم من قریش».(29) | |||
دین خدا همواره استوار و پا برجاست تا قیامت به پا شود، یا آن که دوازده نفر خلیفه بر شما خلافت کنند که همگیِ آنان از قریشاند. | |||
از حدیث فوق نیز به وضوح استفاده میشود که دوران خلافتِ خلفای دوازدهگانه پایان نیافته، بلکه تا قیامت استمرار دارد. و این با نظر دانشمندان تشیع سازگار است، نه با نظر دانشمندان اهل سنت. | |||
_______________________________ | |||
28. مستدرک حاکم، ج 3، ص 618؛ مجمع الزوائد، ج 5، ص 190؛ کنز العمال، ح 33849. | |||
29. صحیح مسلم، کتاب اماره، باب1؛ سنن ابی داود، کتاب المهدی؛ تاریخ الخلفاء، ص 18؛ دلائل النبوة، بیهفی، ج 6، ص 520؛ فتح الباری، ج 13، ص 212. | |||
=مصادیق خلفای 12 گانه پیامبر از نگاه اهل سنت= | |||
چنان که تاکنون دیدیم، در سند حدیث یاد شده جای هیچگونه گفتگویی وجود ندارد. به همین دلیل بحثهای عالمان مسلمان در مورد حدیث به دلالت آن معطوف شده و در مورد مصادیق خلفای دوازده گانه میان آنان گفتگوهای فراوانی روی داده است. | چنان که تاکنون دیدیم، در سند حدیث یاد شده جای هیچگونه گفتگویی وجود ندارد. به همین دلیل بحثهای عالمان مسلمان در مورد حدیث به دلالت آن معطوف شده و در مورد مصادیق خلفای دوازده گانه میان آنان گفتگوهای فراوانی روی داده است. | ||
دانشمندان شیعه امامیه معتقدند، چنان که نبوت پیامبر اسلام امری الهی است، تعیین جانشینان آن حضرت نیز امری است الهی، و از حیطه اختیارات امت اسلامی خارج است. اینان بر همین اساس و با توجه به روایات فراوانی که از طریق پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم در اختیار دارند، به اتفاق آرا و بدون هیج اختلافی، مصادیق حدیث یاد شده را امامان دوازدهگانه اهل بیت رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم دانستهاند. | دانشمندان شیعه امامیه معتقدند، چنان که نبوت پیامبر اسلام امری الهی است، تعیین جانشینان آن حضرت نیز امری است الهی، و از حیطه اختیارات امت اسلامی خارج است. اینان بر همین اساس و با توجه به روایات فراوانی که از طریق پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم در اختیار دارند، به اتفاق آرا و بدون هیج اختلافی، مصادیق حدیث یاد شده را امامان دوازدهگانه اهل بیت رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم دانستهاند. |