۸٬۲۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
«این مجلد پنجم از دفتر هاى مثنوى و تبیان معنوى در بیان آن که شریعت همچو شمع است ره مى نماید و بى آنکه شمع به دست آورى راه رفته نشود و چون در ره آمدى آن رفتن تو طریقت است و چون رسیدى به مقصود، آن حقیقت است و جهت این گفتهاند که لو ظهرت الحقائق لبطلت الشرائع همان گونه که مس زر شود و یا خود از اصل، زر بُود (که) او را نه علم کیمیا حاجت است که آن شریعت است و نه خود را در کیمیا مالیدن که آن طریقت است چنانکه گفتهاند: «طلب الدلیل بعد الوصول الى المدلول قبیح وترک الدلیل قبل الوصول الى المدلول مذموم». حاصل آن که شریعت همچون کیمیا آموختن است از استاد یا از کتاب، و طریقت، استعمال کردن دارو ها و مس را در کیمیا مالیدن است، و حقیقت زر شدن مس است ... یا شریعت همچون علم طب آموختن است و طریقت پرهیز کردن به موجب طب و دارو ها خوردن و حقیقت، صحت یافتن ابدى و از آن هر دو فارغ شدن».<ref>مثنوى معنوى، بلخی مولوی، جلال الدین، دفتر پنجم.</ref> | «این مجلد پنجم از دفتر هاى مثنوى و تبیان معنوى در بیان آن که شریعت همچو شمع است ره مى نماید و بى آنکه شمع به دست آورى راه رفته نشود و چون در ره آمدى آن رفتن تو طریقت است و چون رسیدى به مقصود، آن حقیقت است و جهت این گفتهاند که لو ظهرت الحقائق لبطلت الشرائع همان گونه که مس زر شود و یا خود از اصل، زر بُود (که) او را نه علم کیمیا حاجت است که آن شریعت است و نه خود را در کیمیا مالیدن که آن طریقت است چنانکه گفتهاند: «طلب الدلیل بعد الوصول الى المدلول قبیح وترک الدلیل قبل الوصول الى المدلول مذموم». حاصل آن که شریعت همچون کیمیا آموختن است از استاد یا از کتاب، و طریقت، استعمال کردن دارو ها و مس را در کیمیا مالیدن است، و حقیقت زر شدن مس است ... یا شریعت همچون علم طب آموختن است و طریقت پرهیز کردن به موجب طب و دارو ها خوردن و حقیقت، صحت یافتن ابدى و از آن هر دو فارغ شدن».<ref>مثنوى معنوى، بلخی مولوی، جلال الدین، دفتر پنجم.</ref> | ||
==لزوم همراهی شریعت با طریقت== | |||
گروه دیگرى هستند که معتقدند شریعت در تمام مسیر باید همراه باشد و هرگز نمى توان از شریعت جدا شد ولى در دل این شریعت حقایقى نهفته شده است که مى توان آن را طریقت نامید و در واقع روح احکام و تشریعات دینى است و هنگامى که سالک این روح را درک کند به تدریج به حقیقت واصل مىشود. بسیارى از عارفان متشرع اخیر همین راه را پیمودهاند و این مسیر چیزى نیست که برخلاف تعلیمات اسلام باشد. | گروه دیگرى هستند که معتقدند شریعت در تمام مسیر باید همراه باشد و هرگز نمى توان از شریعت جدا شد ولى در دل این شریعت حقایقى نهفته شده است که مى توان آن را طریقت نامید و در واقع روح احکام و تشریعات دینى است و هنگامى که سالک این روح را درک کند به تدریج به حقیقت واصل مىشود. بسیارى از عارفان متشرع اخیر همین راه را پیمودهاند و این مسیر چیزى نیست که برخلاف تعلیمات اسلام باشد. | ||