۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=تعریف صدقه= | =تعریف صدقه= | ||
چیزی که انسان | چیزی که انسان به قصد قربت از مالش خارج میکند مانند زکات که انسان از مال خود در راه خدا میدهد را صدقه گویند؛ ولی در واقع، صدقه هم شامل واجب میشود و هم مستحب. [۱] | ||
=معرفی اجمالی= | =معرفی اجمالی= | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
زکات یکی از فروع دین و از ضروریات اسلام است و منکر آن کافر و نجس است و در اکثر آیات قرآن هر کجا نامی از نماز برده شده، از زکات هم نامی برده شده و فقهای اسلام، در کتب فقهیّه خود، یک فصل مخصوص زکات و بعضی یک جلد درباره آن نوشتهاند. [۵] | زکات یکی از فروع دین و از ضروریات اسلام است و منکر آن کافر و نجس است و در اکثر آیات قرآن هر کجا نامی از نماز برده شده، از زکات هم نامی برده شده و فقهای اسلام، در کتب فقهیّه خود، یک فصل مخصوص زکات و بعضی یک جلد درباره آن نوشتهاند. [۵] | ||
=== داستان ثعلبه انصاری=== | |||
شخصی بنام ثعلبه انصاری خدمت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شرفیاب شد، عرضه داشت: از خدا بخواه بمن ثروت زیادی مرحمت کند! حضرت فرمود: صلاح نیست، منحرف خواهی شد، سوگند به آنکه جانم در قبضه قدرت اوست، اگر اراده نمایم که تمام کوههای دنیا طلا و نقره شود، خواهد شد. | شخصی بنام ثعلبه انصاری خدمت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شرفیاب شد، عرضه داشت: از خدا بخواه بمن ثروت زیادی مرحمت کند! حضرت فرمود: صلاح نیست، منحرف خواهی شد، سوگند به آنکه جانم در قبضه قدرت اوست، اگر اراده نمایم که تمام کوههای دنیا طلا و نقره شود، خواهد شد. | ||
ثعلبه رفت و بار دیگر آمد، قسم خورد و گفت: اگر خدا روزیم کند، تمام حقوق الهی و حقوق همسایگان و مستمندان را میپردازم، حضرت دعا کرده و آنقدر گوسفندان او زیاد گردید که در شهر نتوانست نگهداری کند. زمانی که تهیدست بود، پیوسته در جماعتها حاضر بود، ولی وقتی ثروت او رو به افزایش یافت، کمکم حضور او در جماعتها کم شد، تا بجایی رسید که بطور کلی قطع کرد. خدمت حضرت شرح حال او را گفتند، فرمود: وای بحال ثعلبه! طولی نکشید که آیه زکات آمد، سرور کائنات برای گرفتن مالیات اسلامی (زکات) به سوی او مامور فرستاد، در پاسخ مامور گفت: این یا جزیه است یا شبیه به آن، از دیگران بگیرید تا نوبت من شود. | ثعلبه رفت و بار دیگر آمد، قسم خورد و گفت: اگر خدا روزیم کند، تمام حقوق الهی و حقوق همسایگان و مستمندان را میپردازم، حضرت دعا کرده و آنقدر گوسفندان او زیاد گردید که در شهر نتوانست نگهداری کند. زمانی که تهیدست بود، پیوسته در جماعتها حاضر بود، ولی وقتی ثروت او رو به افزایش یافت، کمکم حضور او در جماعتها کم شد، تا بجایی رسید که بطور کلی قطع کرد. خدمت حضرت شرح حال او را گفتند، فرمود: وای بحال ثعلبه! طولی نکشید که آیه زکات آمد، سرور کائنات برای گرفتن مالیات اسلامی (زکات) به سوی او مامور فرستاد، در پاسخ مامور گفت: این یا جزیه است یا شبیه به آن، از دیگران بگیرید تا نوبت من شود. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۶: | ||
آری، ترک واجب گاهی از کفر و ارتداد سر در میآورد، باید کوشید دستورات الهی را موبمو عمل کرد و هیچ تنبلی و سستی نشان نداده و محبت مال را باید از دل بیرون کرد، نکند بگونهای باشد که نماز بخواند، حج برود، یا احیاناً روزه بگیرد، اما به زکات که میرسد، ترک کند که امکان دارد به سرنوشت ثعلبهها دچار گردد و در شدت و سختی آن، همین بس که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن را کفر به خدا به حساب آورده است. [۹] | آری، ترک واجب گاهی از کفر و ارتداد سر در میآورد، باید کوشید دستورات الهی را موبمو عمل کرد و هیچ تنبلی و سستی نشان نداده و محبت مال را باید از دل بیرون کرد، نکند بگونهای باشد که نماز بخواند، حج برود، یا احیاناً روزه بگیرد، اما به زکات که میرسد، ترک کند که امکان دارد به سرنوشت ثعلبهها دچار گردد و در شدت و سختی آن، همین بس که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن را کفر به خدا به حساب آورده است. [۹] | ||
=== زکات پل اسلام=== | |||
و از علی بن ابیطالب (علیهالسّلام)، روایت شده که فرمود: بر شما باد به زکات؛ زیرا از پیامبر شما شنیدم که میفرمود: زکات پل اسلام است پس هر که آن را بپردازد، از پل گذشته و هر که نپردازد، در زیر آن محبوس خواهد شد. زکات خشم خدا را خاموش مینماید. «علَیکم بالزّکوةِ فَانّی سمعتُ نبیّکم یقول: الزکوةُ قَنْطَرَةُ الاسلامِ فَمَن اَداها جازَ القَنطرةَ وَ مَنْ مَنَعَها احتُبِسَ دونَها وَ هی تُطفی غضَبَ الرَّبَّ.» [۱۰] | و از علی بن ابیطالب (علیهالسّلام)، روایت شده که فرمود: بر شما باد به زکات؛ زیرا از پیامبر شما شنیدم که میفرمود: زکات پل اسلام است پس هر که آن را بپردازد، از پل گذشته و هر که نپردازد، در زیر آن محبوس خواهد شد. زکات خشم خدا را خاموش مینماید. «علَیکم بالزّکوةِ فَانّی سمعتُ نبیّکم یقول: الزکوةُ قَنْطَرَةُ الاسلامِ فَمَن اَداها جازَ القَنطرةَ وَ مَنْ مَنَعَها احتُبِسَ دونَها وَ هی تُطفی غضَبَ الرَّبَّ.» [۱۰] | ||
زکات چنانکه در رسالههای عملیّه ذکر شده، بر نه چیز واجب میشود: گندم، جو، کشمش، خرما، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند. | زکات چنانکه در رسالههای عملیّه ذکر شده، بر نه چیز واجب میشود: گندم، جو، کشمش، خرما، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۴: | ||
برای اهمیت و عظمت صدقات مستحبی خوبست نخست به حالات انبیاء و ائمه (علیهمالسّلام) بلکه به حالات سایر مؤمنین و افراد خیّر و محسن، نظر افکند که چگونه از مال خود، در راه خدا بهرهمند شده؟ و بوسیله آن چه خدمتهایی به جهان اسلام و مسلمین نمودهاند. | برای اهمیت و عظمت صدقات مستحبی خوبست نخست به حالات انبیاء و ائمه (علیهمالسّلام) بلکه به حالات سایر مؤمنین و افراد خیّر و محسن، نظر افکند که چگونه از مال خود، در راه خدا بهرهمند شده؟ و بوسیله آن چه خدمتهایی به جهان اسلام و مسلمین نمودهاند. | ||
=== صدقه در روایات=== | |||
روایات در فضیلت صدقه بسیارند که برای نمونه به بعضی از آنها میپردازیم: علی (علیهالسّلام) فرمود: هر که به عوض و بدل یقین کند، خوب بخشش نماید. «مَن ایقَنَ بِالخَلفِ جادَ بالعطیّة.» [۱۱] | روایات در فضیلت صدقه بسیارند که برای نمونه به بعضی از آنها میپردازیم: علی (علیهالسّلام) فرمود: هر که به عوض و بدل یقین کند، خوب بخشش نماید. «مَن ایقَنَ بِالخَلفِ جادَ بالعطیّة.» [۱۱] | ||
و نیز فرموده: خوشا به حال کسی که زیادی مالش را انفاق کند و از زیادی گفتارش جلوگیری نماید. «طوبی لمَن انْفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ و اَمسَکَ الفَضلَ مِن کلامِهِ.» [۱۲] | و نیز فرموده: خوشا به حال کسی که زیادی مالش را انفاق کند و از زیادی گفتارش جلوگیری نماید. «طوبی لمَن انْفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ و اَمسَکَ الفَضلَ مِن کلامِهِ.» [۱۲] |