confirmed، مدیران
۳۷٬۵۱۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
پدرش در زمان تولد هارون، امیر منطقه ری و [[خراسان]] بود. کنیۀ هارون ابوجعفر است. <ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ج۲،ص۲۸</ref> هارون در سال ۱۷۰ ق با مرگ برادرش هادی به خلافت رسید و تا سال ۱۹۳ هجری حکومت کرد. <ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۳۹۰</ref> | پدرش در زمان تولد هارون، امیر منطقه ری و [[خراسان]] بود. کنیۀ هارون ابوجعفر است. <ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ج۲،ص۲۸</ref> هارون در سال ۱۷۰ ق با مرگ برادرش هادی به خلافت رسید و تا سال ۱۹۳ هجری حکومت کرد. <ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۳۹۰</ref> | ||
=تضاد در رفتار هارون الرشید= | |||
هارون که در دربار خلافت رشد کرده بود، زندگی همراه با خوشی و لذتی را گذرانده بود و اکنون بخاطر موقعیت وی در [[کشور اسلامی]]، مجبور بود که در ظاهر پایبند به قوانین شرع باشد. | |||
هارون خصوصیات متضادی داشت، رحم و خشونت، ظلم و عدل. روزی نزد فضیل عیاض که از مردان وارسته بود رفت و در اثر موعظه او گریست و از شدت گریه بیهوش شد و این واقعه چند بار تکرار شد <ref> پیشوائی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۴۳۷، قم، انتشارات موسسه امام صادق، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۱هش</ref> و از طرفی در بارگاه او دو هزار کنیزک بود که سیصد نفر از آنان مخصوص آواز و رقص بودند. <ref>جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ج۵، ص۱۶۲، ترجمه علی جواهر کلام، تهران، موسسه مطبوعاتی امیرکبیر، ۱۳۳۶ هـش</ref> | |||
برخی از تواریخ او را فردی زاهد و پرهیزکار میدانند و نوشتهاند که او روزی صد رکعت [[نماز]] میخواند. <ref> طبری، ابوجعفر، تاریخ طبری، ج۸، ص۳۴۷</ref> و بر این امر مداومت داشت، دوستدار علم بود و حرمات الهی را تعظیم مینمود. <ref> سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، ص۲۱۰</ref> | |||
و این قبیل توصیفات از هارون، برگرفته از همین خصلت اوست. | |||
هارون سعی میکرد که به تمام اعمال خود صبغه شرعی بدهد. نقل شده در یکی از سالهای خلافتش به [[مکه]] رفت و هنگام اعمال برای پزشک مسیحی خود بسیار دعا کرد. برخی اعتراض کردند که او [[مسیحی]] است و دعا در حق او جایز نیست هارون در جواب گفت: چون سلامتی من در دست اوست و سلامتی من بر صلاح [[مسلمین]] است، پس صلاح مسلمین در دست اوست و دعا برای او اشکالی ندارد. <ref> وردی، علی، نقش وعاظ در اسلام، ص۵۵، ترجمه محمدعلی خلیلی، تهران، انتشارات مجله ماه نو</ref> | |||
=حوادث خلافت هارون الرشید= | =حوادث خلافت هارون الرشید= |