۸۸٬۰۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''آل | '''آل بویه''' یک دولت شیعی است که با همکاری سه برادر از نسل بویه در بغداد تشکیل شد و به عنوان یکی از پرافتخارترین دولت های شیعی در تاریخ تشیع به شمار می آید. سه برادر بویهی با ابراز لیاقت های فراوان توانستند ابتدا به عنوان فرماندهان سرزمین دیلم و آنگاه به عنوان مؤسس دولت مستقل بویهی در بغداد ابراز وجود کنند. آل بویه در زنده کردن شعائر شیعی نقشی به سزا داشتند. با وجود اقتدار حکمرانان نخستین دولت آل بویه، و ارائه خدمات متعدد رفاهی و مذهبی بر اثر بروز برخی عوامل، این دولت نتوانست عمری دراز داشته باشد. | ||
=تاریخچه= | =تاریخچه= | ||
نگاهی بیرونی به تاریخ تشیع نشان از وجود ادوار مختلف با فراز و نشیب های فراوان در این مکتب دارد. در مقاطعی از تاریخ، تشیع در افول و فشار بوده و برخی مقاطع نیز دوران اوج تشیع به شمار می آیند. به طور طبیعی وجود دولت های شیعی در به اوج رساندن مذهب شیعه نقشی انکارناپذیر داشته است که رشد و تعالی علمی و اجتماعی مذهب تشیع در برخی ادوار نتیجه وجود دولت های مقتدر شیعی بوده است. ظهور آل بویه و به قدرت رسیدن آنها در جهان اسلام را می توان از جمله مقاطع اوج تشیع دانست. | |||
شهر بغداد به عنوان | شهر بغداد به عنوان پایتخت حکومت اسلام همواره به عنوان یک مرکز علمی در جهان اسلام به شمار می آمده است، با وجود این، دانشمندان شیعی از آزادی چندانی جهت ارائه نظریات خود برخوردار نبودند، با روی کار آمدن دولت شیعی آل بویه تا حدی از فشار موجود بر دانشمندان شیعی کاسته شد، از این رو دانشمندان بسیاری را می توان نام برد که معاصر با دولت شیعی آل بویه بوده اند. | ||
=آل | =آل بویه در یک نگاه= | ||
آل | آل بویه از گروهی از ساكنان منطقه دیلم(به معنای عام که شامل گیلان فعلی هم می شود)، بودند که پس از پذیرش اسلام، مذهب تشیع را انتخاب کرده بوده و در گروه های بزرگی وارد ارتش خلافت شدند. | ||
نام | نام این سلسله از «بویه» پدر سه برادری که آن را بنیان گذاشتند گرفته شده است. بویه پسر «فناخسرو» در دیلم با گمنامی و تنگ دستی زندگی می کرد. از اینکه عموم تاریخ نویسان نوشته اند که روزیِ او از صید ماهی بوده است، چنین فهمیده می شود که مسکن او در ناحیه گیلان فعلی و در یکی از سواحل دریا یا سواحل رودخانه ای بوده است.<ref> البته عده اي از مورخان اين ادعا را رد نموده اند و آن را به عنوان ادعايي ساختگي رد مي کنند (ر. ک تاريخ ايران در قرون نخستين اسلام. برتو(اشپولر).</ref> | ||
بویه سه پسر داشت که بعداً هر سه به سلطنت رسیدند. پسر بزرگ «علی» نام داشت، پسر دوم «حسن» و سومی «احمد» که بعد ها از طرف خلیفه آن زمان القاب «معز الدوله»، «عماد الدوله» و «رکن الدوله» به ترتیب به آنها اعطا شد. این سه پسر پس از تحمل سختی های زیاد و با کوشش فراوانی که به کار بردند، به پیشرفت فوق العاده ای نائل شدند و بنا به گفته ابن ابی الحدید چنان سلطنتی تشکیل دادند که در عظمت و شکوه ضرب المثل بود. | |||
سلطنت آل | سلطنت آل بویه در زمان عضد الدوله(پسر رکن الدوله) به اوج قدرت و عظمت رسید و از آن پس، روی به انحطاط نهاد. | ||
آغاز حکومت آنها | آغاز حکومت آنها ذیقعده سال 321 هجری قمری و پایان آن بنا بر قول صحیح سال 448 هجری بود. دوران حکومت ایشان 120 سال ادامه داشت و هفده تن از آن خاندان به حکومت رسیدند.<ref>ر. ک. آل بويه نخستين سلسله قدرتمند شيعه. علي اصغر فقيهي ص88-85 و آل بويه، کلودکاهن ترجمه علي بحراني پور نشريه رشد آموزش تاريخ ص 31.</ref> | ||
=به قدرت | =به قدرت رسیدن آل بویه= | ||
در آن دوران مناطق تحت تصرف دولت | در آن دوران مناطق تحت تصرف دولت علویان و سرزمین دیلم به دست سه تن از امیران دیلمی به نامهای «ماکان» «مرداویج» و «اسفار» اداره می شد. ابو شجاع دیلمی که قبل از این نیز در زمره علویان قرار داشت و به آنان خدمت کرده بود، همراه دو فرزند بزرگش علی و حسن در شمار سربازان ماکان در آورند و در سال 316 هجری در فتح طبرستان شرکت جستند. | ||
علی بن بویه و برادرش حسن که شجاعت و دلاوری را از پدر به ارث برده بودند به دلیل شایستگی های فوق العاده در جنگ آوری، به عنوان سرداران لشکر ماکان برگزیده شدند.<ref>آل بويه حاميان فرهنگ تشيع ص 23.</ref> | |||
پس از | پس از چندی، مرداویج و اسفار با یکدیگر متحد شده، به قصد توسعه مناطق تحت نفوذ خویش بر ضد ماکان شورش کردند و پس از نبردهای زیاد، سرانجام لشکر ماکان مغلوب شد. پس از این شکست علی و حسن همراه جمعی از سرداران و سربازان لشکر خویش از لشکر ماکان بیرون آمده و به مرداویج پیوستند.<ref>آل بويه نخستين سلسله قدرتمند شيعي ، ص 91.</ref> | ||
مرداویج که از جنگ آوری علی و حسن آگاه بود، آن دو و گروه همراهش را به گرمی پذیرفت و از آنان به خوبی استقبال کرد. شجاعت و مدیریت نظامی فرزندان بویه، به ویژه علی، مرداویج را بر آن داشت تا فرمانروایی شهرهایی از مناطق تحت نفوذ خویش را به آنان بسپارد. بر این اساس، فرمانروایی ولایت کرج و شهری در جنوب همدان، به علی و فرمانروایی مناطق دیگری از جمله همدان و دماوند نیز به دیگر دیلمیان پناهنده سپرده شد. | |||
والیان جدید دیلمی، با گرفتن مأموریت سیاسی و نظامی از مرداویج به سوی مناطق تحت فرمان خویش روانه شدند. آنان ابتدا به ری رفتند تا چند روزی استراحت کرده، سپس به مناطق یادشده بروند. | |||
در | در همین روزها مرداویج از سپردن فرمانروایی به دیلمیان منصرف شد و بلافاصله نامه ای به برادرش «وشمگیر» که والی ری بود، نوشت و از او خواست تا مانع خروج دیلمیان از آن شهر شود و چنانچه برخی از آنان خارج شده اند از خروج دیگر افراد آنها جلوگیری کند. | ||
نامه | نامه مرداویج ابتدا به دست عمید رسید.<ref>عميد از دوستان علي بن بويه بودر.ک.آل بويه نخستين سلسله قدرتمند شيعي ، ص 92.</ref> او موضوع نامه را مخفیانه به اطلاع علی رساند. علی با شنیدن این خبر، قبل از اینکه وشمگیر آگاه شود، از ری خارج شده و به سوی ولایت کرج به راه افتاد. | ||
پس از خروج | پس از خروج علی، وشمگیر از موضوع نامه ی مرداویج با خبر شده، ولی دیگر دیر شده بود و علی بر سکوی قدرت گام نهاده بود. | ||
سرانجام | سرانجام علی بن بویه وارد کرج شد. علی با مردم و لشکریان بسیار خوب رفتار کرد. وی قلعه های آن شهر که به دست خرم اینان بود، را تصرف نمود. مرداویج عده ای از مأموران خود را برای انجام امور حکومتی به آنجا اعزام کرد، ولی این عده با مشاهده ی شیوه ی رفتار و منش نیکوی علی به او ملحق شدند و از او اطاعت کردند. | ||
علی بن بویه که اینک موقعیت مناسبی پیدا کرده بود و از مقبولیت عمومی و حمایت های گسترده مردمی بهره مند شده بود، به فکر توسعه ی محدودهی جغرافیایی و فرمانروایی خویش افتاد. بر این اساس به جمعآوری و آماده سازی لشکریان و ساز و برگ نظامی پرداخت و خود را برای برداشتن گامی به جلو آماده کرد و در مدت کوتاهی توانست ابتدا اصفهان و سپس زنجان را فتح نماید. | |||
علی بن بویه در اواخر سال 323 ق برادرش حسن را برای فتح بلاد جبل (ری، همدان کاشان، قم، قزوین، نهاوند و لرستان) آماده نبرد کرد، دیری نپایید که حسن به عنوان فرمانروای جبال معروف گشت. | |||
بعد از گذشت | بعد از گذشت یک سال علی و حسن تصمیم گرفتند که حکمرانی بخشهایی از مناطق دیگر ایران را به برادر کوچکشان، احمد که 21 سال بیش نداشت، واگذار کنند. | ||
پس از | پس از درگیری ها و نبردهای کوچک و بزرگ در سال 334 ه ق. علی نواحی، مرزهای جغرافیایی جنوب ایران را در نوردید و به شهر بزرگ بغداد رسید. با ورود علی به بغداد، المستکفی ـ خلیفه عباسی ـ پنهان گردید. پس از آرامش نسبی در بغداد، خلیفه اظهار داشت که بخاطر متفرق شدن ترکان پنهان شده تا علی بتواند به راحتی وارد بغداد شود. | ||
چند روز پس از فتح بغداد | چند روز پس از فتح بغداد علی بن بویه نزد خلیفه رفت. خلیفه به وی خلعت فرمانروایی داده از آمدن وی به بغداد اظهار خوشحالی کرد و به او لقب معزالدوله داد. همچنین به برادرش حسن لقب عماد الدوله و به برادرش احمد لقب رکن الدوله داد و دستور داد تا القاب و کنیه ی آنها بر سکه حک شود.<ref>آل بويه حاميان فرهنگ تشيع ص46-23.</ref> | ||
و | و چنین بود که سه پسر دیلمی فرمانروایانی سه گانه شدند. | ||
=علل | =علل پیشرفت آل بویه= | ||
آل | آل بویه چنان با سرعت پیش رفتند و به کیفیتی روی کار آمدند که برای هیچ کس قابل تصور نبود و این امر معلول چند علت بود که به بعضی از آنها اشاره می شود: | ||
1. | 1. لیاقت، استعداد، هوشیاری و کاردانی و حسن سیاست و حسن تدبیر و دلاوری و نیک نفسی آنان از عوامل بسیار مهمی بود که در پادشاهان نخستین آن سلسله وجود داشت؛ | ||
2. اطاعت محض | 2. اطاعت محض سپاهیان از آنان؛ | ||
3. | 3. نارضایتی مردم از ظلم و ستم های عباسیان؛ به گونه ای که حتی در آغاز روی کار آمدن آل بویه «خزانه الرؤوس» (محلی که سرهای دریده در آن نگه داری می شد) از سرها انباشته شده بود که علاوه بر سر، دست و پاهای بریده و قطع شده هم نگهداری می شد؛ | ||
4. امداد | 4. امداد های نجات بخش که در این باره داستان های زیادی نقل کرده اند؛ به عنوان نمونه نقل شده که وقتی علی بن بویه به شیراز آمد، یارانش بر او گرد آمدند و پول خواستند و چنان به وی فشار آوردند که نزدیک بود کارش مختل شود. علی دل مشغول و غمگین در حجره ای به پشت افتاده بود که دید ماری از یک گوشه سقف بیرون خزید و در گوشه ی دیگری فرو شد، از ترس آن که مبادا موقع خواب مار به او آسیبی رساند، به مأموران خود دستور داد تا مار را از سقف بیرون بیاورند، معلوم شد که سقف دو لایه است. پس از گشودن غرفه بالا چند صندوق پر از مال یافتند. علی آن اموال را میان لشکریان تقسیم کرد و از سقوط نجات یافت. | ||
5. عامل | 5. عامل دیگر پیشرفت علی بن بویه سخاوت و بلند نظری او بود که همگان را تحت تأثیر خویش قرار می داد.<ref>خلاصه اي از مطالب کتب: بحث هاي مشترک اسلام و ايران، نشريه درس هايي از مکتب اسلام . مقاله: به قدرت رسيدن آل بويه، ص 335 و آل بويه حاميان فرهنگ تشيع، ص 145.</ref> | ||
آنچه نگارنده از | آنچه نگارنده از زندگی برادران بویه ای دانسته است، این است که دست استمداد الاهی در کنار آنها بود؛ چرا که آنها لیاقت و شایستگی خویش را به اثبات رسانده بودند و خداوند آنها را در راه رسیدن به اهدافشان یاری رساند، تا شیعیان درد کشیده ی از حکومت جور عباسی را یاری کنند. | ||
=شعار | =شعار های آل بویه= | ||
به قدرت | به قدرت رسیدن آل بویه در بغداد باعث تقویت تشیع گردید، با ورود معز الدوله به بغداد خلیفه عباسی ـ رئیس شیعیان بغداد به نام شافعی را بازداشت کرده بود ـ به خواری از مسند خلافت پائین آورده شد. | ||
قبل از آل | قبل از آل بویه، شعارهای شیعه علنی نبود و به ندرت اتفاق می افتاد که بتوانند آشکارا شعارهای خود را برپا کنند. از زمان تسلط آل بویه بر عراق و از میان بردن اختیارات خلیفه فعالیتها و شعارهای شیعه، کم و بیش علنی شد. | ||
==آثار شعارهای آل بویه== | ==آثار شعارهای آل بویه== | ||
تلاش | تلاش های آل بویه در این زمینه نتایجی را به دنبال داشت که برخی از آنها عبارتند از: | ||
1- گفتن «اشهد ان | 1- گفتن «اشهد ان علیاً ولی الله» و « حی علی خیر العمل» در اذان.<ref>تشيع در عهد آل بويه . نشريه درسهايي از مکتب اسلام، ص24.</ref> | ||
2- گفتن شعر در مدح ائمه خصوصاً در واقعه کربلا و | 2- گفتن شعر در مدح ائمه خصوصاً در واقعه کربلا و رسمیت آن از جانب آل بویه.<ref>همان.</ref> | ||
3- رفتن به | 3- رفتن به زیارت ائمه اطهار علیهم السلام و حتی توجه به زوار و ساختن استراحتگاه برای زائران.<ref> آل بويه حاميان فرهنگ تشيع 51.</ref> | ||
4- | 4- عزاداری دسته جمعی برای امام حسین که سالهای سال انجام نشده بود.<ref>آل بويه نخستين سلسله قدرتمند شيعي، 127.</ref> | ||
=خدمات | =خدمات اجتماعی آل بویه= | ||
آل | آل بویه افزون بر زنده کردن برخی شعائر شیعی، خدمات اجتماعی ارزنده ای نیز برای جامعه اسلامی آن زمان انجام دادند. برخی از آنها عبارتند از: | ||
==خدمات | ==خدمات امنیتی== | ||
عضد الدوله به عنوان | عضد الدوله به عنوان امیر و سرداری توانمند به خوبی می دانست که اداره ی یک کشور اسلامی و ایجاد رفاه و آسایش کامل برای مردم، نیازمند برقراری امنیت است. بر این اساس هنگام ورود به بغداد متوجه شد که راهزنان امنیت راههای منتهی به آن شهر را از بین برده اند. از این رو به لشکریان خود مأموریت داد تا دزدان آن مناطق را دستگیر کرده یا از بین بیرند. یکی دیگر از تدابیر امنیتی عضد الدوله گروگان گیری سران قبایل غارتگر بود. وی تنی چند از سران قبایل را روانه زندان می کرد و هر چند وقت یک بار، گروگان ها را با عده ای دیگر از آنها جایگزین می نمود. | ||
عضدالدوله به منطور | عضدالدوله به منطور ایجاد امنیت خارجی و کنترل آمد و شد اتباع خارجی دستور داد تا نگهبانان مسافرانی که بدون گذرنامه رفت و آمد می کردند، را بازداشت کنند. | ||
در | در سایه چنین تدابیری امنیت نسبی در بغداد حکمفرا شد. | ||
==خدمات | ==خدمات عمرانی و رفاهی== | ||
برخی از خدمات عمرانی و رفاهی آل بویه به ویژه عضدالدوله عبارتند از: | |||
الف. ساختن استراحت گاه و پاسگاه | الف. ساختن استراحت گاه و پاسگاه هایی میان راه ها به منظور آسایش مسافران و رهگذران؛ | ||
ب. مقرر کردن کمک | ب. مقرر کردن کمک ماهیانه برای افراد بی بضاعت و تنگ دست؛ | ||
عضدالدوله در | عضدالدوله در این باره بین مسلمان و غیر مسلمان فرق نمی گذاشت. | ||
ج. ساختن بازارها و مساجد متعدد؛ | ج. ساختن بازارها و مساجد متعدد؛ | ||
د. ساختن | د. ساختن بیمارستان عضدی در بغداد؛ | ||
عضد الدوله در احداث | عضد الدوله در احداث این بیمارستان تلاش فراوانی کرد و تمام امکانات پزشکی و داروهای مورد نیاز آن بیمارستان را از شهرهای دیگر به بیمارستان بغداد منتقل کرد. | ||
هـ . احداث | هـ . احداث بیمارستان اصفهان؛ | ||
و. احداث | و. احداث ساختمانی به نام دار الشفاء یا دار المجانین (تیمارستان) در بغداد.<ref>همان.</ref> | ||
== | ==مدیریت تنش های مذهبی== | ||
عضد الدوله با مشاهده فتنه | عضد الدوله با مشاهده فتنه های مداوم میان شیعه و سنی کارهایی در جهت از بین رفتن این تنش ها انجام داد. برخی از آن اقدامات عبارتند از: | ||
الف. | الف. جلوگیری از داستان سرایی و قصه گویی در مساجد و معابر عمومی؛ | ||
ب. متوقف کردن موقت جشن | ب. متوقف کردن موقت جشن عید غدیر که باعث حساسیت اهل سنت بود؛ | ||
ج. | ج. بنیان گذاشتن سازمان اطلاعات و جاسوسی؛ | ||
4- | 4- معین کردن پیک های خبر رسانی که می بایست اخبار بین شیراز و بغداد را هفت روزه منتقل می کردند.<ref>آل بويه حاميان فرهنگ تشيع، ص 60.</ref> | ||
==خدمات | ==خدمات علمی== | ||
در دولت عضد الدوله اقشار | در دولت عضد الدوله اقشار فرهنگی و علمی جایگاهی ممتاز داشتند و به طور کلی دانشمندان ـ به ویژه دانشمندانی که تخصص آنان کاربرد علمی داشت ـ مورد تشویق آل بویه قرار می گرفتند. آل بویه وزیرانی همچون ابن الاحمه و صاحب بن عباد دو تن از مشهور ترین دانشمندان علوم عربی (مثل نحو و ......) را در خلافت خود داشتند ضمن آنکه گروه برجسته ای از شاعران عرب در دربار آل بویه حضور داشتند. | ||
مرحوم | مرحوم شیخ مفید در دولت آل بویه، با عظمت و کرامت بود و عضد الدوله بارها به زیارت وی رفت و شیخ صدوق که با دعوت رکن الدوله به ری آمد. سید رضی ـ یکی از بزرگترین دانشمندان شیعی آن زمان ـ به فرمان بهاء الدوله دیلمی به عنوان نقیب علویان عراق و قاضی القضاه حکومت آل بویه منصوب شد. همچنین می توان از علمای برجسته ای چون سید مرتضی، شیخ طوسی و ابن جنید اسکافی نام برد که با دولت آل بویه همکاری داشتند.<ref>آل بويه حاميان فرهنگ تشيع، ص 104.</ref> | ||
به جز | به جز علمای علوم دینی، استخری جغرافیدان، ابوالوفای بوزجانی ریاضی دان، النسوی که اعداد هندی را رایج کرد، یمانی فخر الدوله یک رصد خانه برای آنان در بغداد بنا نمود و بالاخره پزشکان برجسته ای چون المجوسی مورد حمایت آل بویه بودند. | ||
کتابخانه | کتابخانه های شیراز، ری و اصفهان نیز که به وسیله دولتمردان آل بویه بنا گردیده اند، تحسین جهانیان را برانگیختند. مشهور است که ابن سینا نزد شمس الدوله جایگاه و مقامی عالی، در حد یک وزیر داشت.<ref>آل بويه، کلودکاهن، ص35.</ref> | ||
=افول آل | =افول آل بویه= | ||
با در نظر گرفتن | با در نظر گرفتن محبوبیت و موقعیت یک سؤال پیش می آید و آن این است که چه شد که آل بویه با آن همه اقتدار و عظمت رو به افول و نابودی نهاد؟ | ||
با | با گذری کوتاه بر تاریخ آل بویه می توان چند عامل را در افول آنها تأثیرگذار دانست: | ||
==اختلافات | ==اختلافات خانوادگی== | ||
از | از بین رفتن روح اطاعت از پیشگامان و پاره شدن زنجیر های اتحاد میان سران و زمامداران و نابود شدن وحدت خانوادگی میان دولتمردان مهمترین عامل در زوال آل بویه بود. در سال های پایانی دولت عضد الدوله جرقه هایی از این گونه مسایل در میان زمامداران بویه ای زده شد؛ ولی عضد الدوله با کیاست و آینده نگری آنها را برطرف کرد. | ||
پس از فوت عضد الدوله | پس از فوت عضد الدوله برخی از حاکمان و فرمانروایان مناطق مختلف ایران و عراق که ارتباط خانوادگی و نسبت فامیلی، با یکدیگر داشتند، بر خلاف روحیه ی پیشینیان، راه خود مختاری و دست اندازی به مناطق تحت نفوذ دیگران را پیش گرفتند، این گونه توسعه طلبی ها موجب شد تا درگیری های کوچک و بزرگ و قتل و غارت هایی رخ دهد، به تدریخ جنگهای داخلی به اوج خود رسید. دشمنانی که در آن سوی مرزها انتظار چنین روزی را می کشیدند موقعیت را مناسب دیده و فعالیت های بنیان کن خود را آغاز کردند.<ref> آل بويه حاميان فرهنگ تشيع، 152.</ref> | ||
== | ==نابسامانی اقتصادی== | ||
برخی از فرمانروایان دولت آل بویه بر اثر سوء مدیریت موجب کاهش ذخایر مالی دربار شدند. سپاهیان حکومت که از مهمترین اقشار دولتی به شمار می آورند، به دلیل تنگ دستی و اوضاع نابسامان اقتصادی گاهی دست به شورش می زدند. فخر الدوله که پس از مرگ پدرش در سن چهار سالگی به حکومت ری رسید، و به کمک مادرش به کشورداری مشغول شده، نتوانست سپاهیان خود را از نظر مالی تأمین کند. لشکریان هر روز برای دریافت پول بیشتر او را تحت فشار قرار داده و آزار می دادند. نیاز مالی آنان باعث شد که فخر الدوله برای رهایی از فشار به یکی از دشمنان خارجی متوسل شود. سلطان محمود غزنوی که وضع را چنین دید، از تقاضای او سوء استفاده کرد و در سال 420 ق به ری حمله کرد و به حکومت آل بویه در آن منطقه که روزگاری مهد عظمت و قدرت بویهیان بود خاتمه داد.<ref> همان، 154.</ref> | |||
==اختلافات | ==اختلافات مذهبی== | ||
یکی از بحران های ریشه دار و پر دامنه در بغداد، اختلافات مذهبی میان شیعیان و مخالفان آنان بود. بغداد از یک سو مرکز و پایتخت خلافت عباسیان قلمداد می شد و از سوی دیگر مرکز مذهبی اهل سنت متعصب بود. بر همین دلیل توقع کوچکترین حرکتی از تشیع نمی رفت چه بسا هر فعالیتی از شیعیان ضعف و زبونی اهل سنت را به تصویر می کشید. ظهور دولت شیعی آل بویه و تصرف مرکز خلافت عباسیان و آزادیهای سیاسی و مذهبی شیعیان موجب شد این گونه تنش ها شدت یابد و در بسیاری از مواقع وزرا و دولت مردان عباسی خود موجب شعله ور شدن آتش اختلافات مذهبی بودند. البته نباید از نظر دور داشت که سیاست های نابخردانه برخی حاکمان آل بویه در ایجاد یا گسترش بحران بی تأثیر نبود.<ref> همان، ص 156.</ref> | |||
== | ==نظامیان آل بویه== | ||
ارتش آل | ارتش آل بویه به جای مواجب نقدی، اقطاع دریافت می کردند، ولی اقطاع آنها راضی نمی کرد. ارتش آل بویه همانند ارتش سلسله های قبل از آن، خود را سنگ بنای کل نظام می دانستند و از این موفقیت خود بهره می بردند. هسته ی اصلی دیلمی در ارتش آل بویه، برای دراز مدت کافی به نظر نمی رسید. بنابراین، آل بویه حتی پیش از فتح بغداد، همانند مرداویج لشکرهای بردگان ترک را به ارتش خود افزودند. این لشکر ها برای هر ارتش اسلامی در شرق ضروری به نظر می رسیدند. ترکان در برابر دیلمیان، هنگامی که از اصول تخطی می کردند به کار می رفتند و برعکس این امر نیز صادق بود. مهم تر این بود که ترکان عمدتاً سواره نظام بودند، اما دیلمیان که زادگاهشان در کوه و جنگل بود، پیاده نظام بودند. به تدریج کردها و غیره نیز در ارتش استخدام شدند. علاوه بر رقابت میان گروه های قومی گوناگون این واقعیت نیز وجود داشت که حداقل در آغاز حکومت آل بویه ترکانی که جایگزین دیلمیان شدند، سنی بودند. رفته رفته سربازگیری از میان نیرو های دیلمی کاهش یافت تا آنجا که ارتش آخرین اخاف آل بویه را فقط سربازان ترک تشکیل می دادند.<ref> آل بويه، کلودکاهن، ص 36.</ref> | ||
به | به این ترتیب آل بویه به پایان خود نزدیک شد. | ||
=سخن | =سخن پایانی= | ||
از خلال | از خلال این نوشتار مطالب زیر به دست آمد: | ||
1. آل | 1. آل بویه یکی از اقوام منطقه دیلم بودند که با ورود به ارتش، لیاقت های خود را نشان داده و به پیشرفت های فراوانی نائل شدند؛ | ||
2. | 2. علی، حسن و احمد بن بویه سه برادری بودند که با همکاری یکدیگر دولت آل بویه را در بغداد تشکیل دادند؛ | ||
3. آل | 3. آل بویه خدمات امنیتی، رفاهی و علمی فراوانی جهت رشد جامعه آن عصر انجام دادند؛ | ||
4. آل | 4. آل بویه در زنده کردن شعائر شیعی نقش به سزایی داشتند؛ | ||
5. بزرگان | 5. بزرگان دینی آن دوران همچون شیخ صدوق، شیخ مفید، سیدرضی، سید مرتضی و ... در دولت آل بویه جایگاهی رفیع داشتند؛ | ||
6. اقتدار دولت آل | 6. اقتدار دولت آل بویه چندان دوام نیاورد و به دلیل جاه طلبی لشکریان، اوضاع نابسامان اقتصادی و ... این دولت منقرض شد. | ||
=منابع= | =منابع= | ||
1. آل | 1. آل بویه حامیان فرهنگ تشیع. سید سیف الله نحوی. قم. سازمان تبلیغات اسلامی اول. پائیز 1381. | ||
2. آل | 2. آل بویه، کلودکاهن. ترجمه علی بحسرانی. نشریه رشد آموزش، تهران، شماره 15. | ||
3. آل | 3. آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه با نموداری از زندگی مردم آن عصر، علی اصغر فقیهی انتشارات صبا. چاپ دوم، 1365. | ||
4. بحث | 4. بحث های مشترک اسلام و ایران، عنوان: به قدرت رسیدن آل بویه. نشریه: درس هایی از مکتب اسلام. شماره 40. | ||
5. | 5. تاریخ ایران در قرون نخستین اسلام. بر تولد اشیولر. ترجمه جواد فلاطوری. نشر: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. تهران.1349 | ||
6. اسلام و | 6. اسلام و ایران. عنوان تشیع در عهد آل بویه. نشریه درسهایی از مکتب اسلام شماره 4 | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
[[رده: حکومت های اسلامی]] | [[رده: حکومت های اسلامی]] | ||
[[رده: تاریخ اسلام]] | [[رده: تاریخ اسلام]] | ||
<references /> |