confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
امروزه فضائل امام علی جهانگیر است و دوست و دشمن، یهودی و مسیحی و مسلمان، و شیعی و سنی در مورد آن داد سخن دادهاند به تعبیر امام شوافع در صحیح بخاری شخصی امام شافعی را ملاقات کرد و از او پرسید: در حق علی چه میگویی؟ در پاسخ امام شافعی گفت: چه گویم درباره مردی که دوستان او از ترس دشمنانش مناقب و فضائل او را کتمان میکنند و دشمنان، از راه کینهتوزی مناقب او را کتمان نمودند، درحالیکه مناقب و فضائل او بهاندازهای است که خاور و باختر جهان را پرکرده است. <ref>صحیح بخاری ج 2 ص 202</ref> این صفحه گوشهای از فضایل مولی علی علیهالسّلام در قالب بعضی از آیات کریمه قرآن مجید است و درصدد بیان برخی فضایل امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام از منابع دانشمندان اهلسنت و جماعت، هستیم که در شأن نزول یا تفسیر یا تأویل بعضی از آیات کلامالله مجید ذکر شده است. | |||
فضایل علی علیهالسّلام در قرآن به روایت اهلسنت | |||
فضایل علی علیهالسّلام در قرآن به روایت | ==علی علیهالسلام صراط مستقیم== | ||
== علی علیهالسلام صراط مستقیم == | |||
اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ<ref>(حمد،6)</ref>: به راه راست ما را راهبر باش. | اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ<ref>(حمد،6)</ref>: به راه راست ما را راهبر باش. | ||
حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی بن ابیطالب: «انت الطریق الواضح و انت الصراط المستقیم و انت یعسوب المؤمنین»:از ابن عباس رسیده است که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام فرمود: (ای علی) تو راه روشن و همان راه راست و پشتوانه و پناه مؤمنان هستی. <ref>شواهد التنزيل لقواعد التفضيل حاكم حسكانى حنفى ج 1/ 58.</ref> | حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی بن ابیطالب: «انت الطریق الواضح و انت الصراط المستقیم و انت یعسوب المؤمنین»:از ابن عباس رسیده است که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام فرمود: (ای علی) تو راه روشن و همان راه راست و پشتوانه و پناه مؤمنان هستی. <ref>شواهد التنزيل لقواعد التفضيل حاكم حسكانى حنفى ج 1/ 58.</ref> | ||
== علی علیهالسلام هادی متقین == | ==علی علیهالسلام هادی متقین== | ||
هُدی لِلْمُتَّقِینَ<ref>(بقره،2)</ref>: این است کتابی که مایه هدایت تقواپیشگان است. | هُدی لِلْمُتَّقِینَ<ref>(بقره،2)</ref>: این است کتابی که مایه هدایت تقواپیشگان است. | ||
حدیث: عن عبدالله بن عباس فی قول اللّه عزّوجلّ: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ یعنی لا شک فیه أنّه من عند اللّه نزل «هدی» یعنی بیانا و نورا «للمتقین» علی بن ابیطالب علیهالسّلام الذی لم یشرک باللّه طرفة عین، اتقی الشرک و عبادة الاوثان و اخلص للّه العبادة، یبعث الی الجنّة بغیر حساب هو و شیعته: در مورد قول خداوند که فرموده: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ، ابن عباس گفته است یعنی شکی نیست که این کتاب از جانب خداوند نازل شده است و هدایت به معنای بیان و نور است و مراد از «متّقین» امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیهالسّلام میباشد (که مصداق اتم و اکمل پارسایان میباشد) امامی که چشم به هم زدنی شرک نیاورد او بود که از بتها بیزاری میجست و خدا را خالصانه عبادت میکرد. او و شیعیانش بدون حساب اهل بهشت خواهند بود. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 67.</ref> | حدیث: عن عبدالله بن عباس فی قول اللّه عزّوجلّ: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ یعنی لا شک فیه أنّه من عند اللّه نزل «هدی» یعنی بیانا و نورا «للمتقین» علی بن ابیطالب علیهالسّلام الذی لم یشرک باللّه طرفة عین، اتقی الشرک و عبادة الاوثان و اخلص للّه العبادة، یبعث الی الجنّة بغیر حساب هو و شیعته: در مورد قول خداوند که فرموده: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ، ابن عباس گفته است یعنی شکی نیست که این کتاب از جانب خداوند نازل شده است و هدایت به معنای بیان و نور است و مراد از «متّقین» امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیهالسّلام میباشد (که مصداق اتم و اکمل پارسایان میباشد) امامی که چشم به هم زدنی شرک نیاورد او بود که از بتها بیزاری میجست و خدا را خالصانه عبادت میکرد. او و شیعیانش بدون حساب اهل بهشت خواهند بود. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 67.</ref> | ||
== علی علیهالسلام و حزبش رستگارانند == | ==علی علیهالسلام و حزبش رستگارانند== | ||
هُمُ الْمُفْلِحُونَ<ref>(بقره،5)</ref> ترجمه: ایشان همان رستگارانند | هُمُ الْمُفْلِحُونَ<ref>(بقره،5)</ref> ترجمه: ایشان همان رستگارانند | ||
حدیث: «قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا سلمان هذا و حزبه هم المفلحون»: پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به سلمان فرموده است: ای سلمان این مرد (اشاره به حضرت علی علیهالسّلام کردند) و حزبش رستگارند <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 69.</ref> | حدیث: «قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا سلمان هذا و حزبه هم المفلحون»: پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به سلمان فرموده است: ای سلمان این مرد (اشاره به حضرت علی علیهالسّلام کردند) و حزبش رستگارند <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 69.</ref> | ||
== علی علیهالسلام مومنی که خداوند مسخرهکنندهاش را استهزاء میکند == | ==علی علیهالسلام مومنی که خداوند مسخرهکنندهاش را استهزاء میکند== | ||
وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلی شَیاطِینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یعْمَهُونَ. <ref>(بقره،14)</ref> | وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلی شَیاطِینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یعْمَهُونَ. <ref>(بقره،14)</ref> | ||
ترجمه: و چون با کسانی که ایمان آوردهاند برخورد کنند میگویند: ایمان آوردیم و چون با شیطانهای خود خلوت کنند، میگویند: در حقیقت ما با شماییم، ما فقط (آنان را) ریشخند میکنیم. | ترجمه: و چون با کسانی که ایمان آوردهاند برخورد کنند میگویند: ایمان آوردیم و چون با شیطانهای خود خلوت کنند، میگویند: در حقیقت ما با شماییم، ما فقط (آنان را) ریشخند میکنیم. | ||
حدیث: عن محمد بن الحنفیه قال: بینما امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب قد اقبل من خارج المدینه و معه سلمان الفارسی و عمّار، و صهیب و المقداد، و ابوذرّ، اذا بصر بهم عبدالله بن ابی بن سلول المنافق و معه اصحابه، فلما دنی امیرالمؤمنین قال عبدالله بن ابی: مرحبا بسید بنیهاشم وصی رسولالله و اخیه و ختنه و ابی السبطین الباذل له ماله و نفسه فقال ویلک یا بن ابی انت منافق اشهد علیک بنفاقک. فقال ابن ابی: و تقول مثل هذا لی؟ و و اللّه انی لمؤمن مثلک و مثل اصحابک. فقال علی ثکلتک امک ما انت الا منافق. | حدیث: عن محمد بن الحنفیه قال: بینما امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب قد اقبل من خارج المدینه و معه سلمان الفارسی و عمّار، و صهیب و المقداد، و ابوذرّ، اذا بصر بهم عبدالله بن ابی بن سلول المنافق و معه اصحابه، فلما دنی امیرالمؤمنین قال عبدالله بن ابی: مرحبا بسید بنیهاشم وصی رسولالله و اخیه و ختنه و ابی السبطین الباذل له ماله و نفسه فقال ویلک یا بن ابی انت منافق اشهد علیک بنفاقک. فقال ابن ابی: و تقول مثل هذا لی؟ و و اللّه انی لمؤمن مثلک و مثل اصحابک. فقال علی ثکلتک امک ما انت الا منافق. | ||
ثم اقبل ابی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فاخبره بما جری فانزل اللّه تعالی: «وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا» یعنی و اذا لقی ابن سلول امیرالمؤمنین المصدق بالتنزیل قالوا (کنا) آمنّا، یعنی صدقنا بمحمد و القرآن، و اذا خلوا الی شیاطینهم من المنافقین قالوا: انا معکم فی الکفر، و الشرک، انّما نحن مستهزؤون بعلی بن ابیطالب و اصحابه. | ثم اقبل ابی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فاخبره بما جری فانزل اللّه تعالی: «وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا» یعنی و اذا لقی ابن سلول امیرالمؤمنین المصدق بالتنزیل قالوا (کنا) آمنّا، یعنی صدقنا بمحمد و القرآن، و اذا خلوا الی شیاطینهم من المنافقین قالوا: انا معکم فی الکفر، و الشرک، انّما نحن مستهزؤون بعلی بن ابیطالب و اصحابه. | ||
یقول اللّه تعالی (تبکیتا لهم): «اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ» یعنی یجازیهم فی الاخرة جزاء استهزائهم بعلی علیهالسّلام و اصحابه رضی اللّه عنهم. | یقول اللّه تعالی (تبکیتا لهم): «اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ» یعنی یجازیهم فی الاخرة جزاء استهزائهم بعلی علیهالسّلام و اصحابه رضی اللّه عنهم. | ||
ترجمه: ابوالعباس علوی باسنادش، از محمد بن حنفیه (فرزند حضرت علی علیهالسلام) خبر میدهد در آن زمان که علی علیهالسّلام از خارج مدینه میآمدند و همراه ایشان سلمان فارسی و عمار و صهیب و مقداد و ابوذر بودند عبدالله بن ابی سلول منافق به آنها برخورد. با او نیز عدّهای بودند وقتی به نزدیکی امیرالمؤمنین رسید عبدالله گفت آفرین به سید بنیهاشم، وصی پیامبر و برادر ایشان و داماد او و پدر حسن و حسین، کسی که مال و جانش را فدای ایشان کرد. مولی علی علیهالسّلام فرمودند: وای بر تو ای ابن ابی تو منافق هستی، من به نفاق تو شهادت میدهم. ابن ابّی گفت شخصی همانند من منافق است؟ این را به من میگویی؟ به خدا قسم من مثل تو و یاران تو مؤمن هستم علی علیهالسّلام فرمودند مادرت به عزایت بنشیند، نیستی تو مگر منافق. سپس خدمت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رسیدند و قضیه را تعریف کردند، خداوند تعالی آیه فوق را فرستاد إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا یعنی وقتیکه ابن سلول امیرالمؤمنین را ملاقات کرد. (بهعنوان مصداق آیه) قالُوا آمَنَّا یعنی گفتند به محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و قرآن ایمان آوردیم. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 72.</ref> | ترجمه: ابوالعباس علوی باسنادش، از محمد بن حنفیه (فرزند حضرت علی علیهالسلام) خبر میدهد در آن زمان که علی علیهالسّلام از خارج مدینه میآمدند و همراه ایشان سلمان فارسی و عمار و صهیب و مقداد و ابوذر بودند عبدالله بن ابی سلول منافق به آنها برخورد. با او نیز عدّهای بودند وقتی به نزدیکی امیرالمؤمنین رسید عبدالله گفت آفرین به سید بنیهاشم، وصی پیامبر و برادر ایشان و داماد او و پدر حسن و حسین، کسی که مال و جانش را فدای ایشان کرد. مولی علی علیهالسّلام فرمودند: وای بر تو ای ابن ابی تو منافق هستی، من به نفاق تو شهادت میدهم. ابن ابّی گفت شخصی همانند من منافق است؟ این را به من میگویی؟ به خدا قسم من مثل تو و یاران تو مؤمن هستم علی علیهالسّلام فرمودند مادرت به عزایت بنشیند، نیستی تو مگر منافق. سپس خدمت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رسیدند و قضیه را تعریف کردند، خداوند تعالی آیه فوق را فرستاد إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا یعنی وقتیکه ابن سلول امیرالمؤمنین را ملاقات کرد. (بهعنوان مصداق آیه) قالُوا آمَنَّا یعنی گفتند به محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و قرآن ایمان آوردیم. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 72.</ref> | ||
== خداوند مستهزئین به علی را به استهزاء میگیرد == | ==خداوند مستهزئین به علی را به استهزاء میگیرد== | ||
وَ إِذا خَلَوْا إِلی شَیاطِینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکمْ ولی وقتی نزد منافقان میروند و با آنها خلوت میکنند، میگویند ما در کفر و شرک با شما هستیم. | وَ إِذا خَلَوْا إِلی شَیاطِینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکمْ ولی وقتی نزد منافقان میروند و با آنها خلوت میکنند، میگویند ما در کفر و شرک با شما هستیم. | ||
إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ ما آنها را (علی ابن ابیطالب و یارانش را) مسخره میکنیم و «خداوند تعالی هم میفرمایند» اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ خدا آنها را مسخره میکند <ref>شواهد التنزيل حاكم حسكانى ج 1/ 72؛ المناقب خوارزمى و غاية المرام ص 395 موفق بن احمد خوارزمى حنفى.</ref> | إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ ما آنها را (علی ابن ابیطالب و یارانش را) مسخره میکنیم و «خداوند تعالی هم میفرمایند» اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ خدا آنها را مسخره میکند <ref>شواهد التنزيل حاكم حسكانى ج 1/ 72؛ المناقب خوارزمى و غاية المرام ص 395 موفق بن احمد خوارزمى حنفى.</ref> | ||
علی علیهالسلام خلیفه خدا بر زمین | |||
وَ إِذْ قالَ رَبُّک لِلْمَلائِکةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یفْسِدُ فِیها وَ یسْفِک الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِک وَ نُقَدِّسُ لَک قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ.<ref>(بقره،30)</ref>: و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خواهم گماشت، گفتند: آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد؟ و حالآنکه ما با ستایش تو (تو را) تنزیه میکنیم، و به تقدست میپردازیم. فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید. | وَ إِذْ قالَ رَبُّک لِلْمَلائِکةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یفْسِدُ فِیها وَ یسْفِک الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِک وَ نُقَدِّسُ لَک قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ.<ref>(بقره،30)</ref>: و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خواهم گماشت، گفتند: آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد؟ و حالآنکه ما با ستایش تو (تو را) تنزیه میکنیم، و به تقدست میپردازیم. فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید. | ||
حدیث: عن عبدالله بن مسعود قال: وقعت الخلافة من اللّه عزّ و جلّ فی القرآن لثلاثة نفر: | حدیث: عن عبدالله بن مسعود قال: وقعت الخلافة من اللّه عزّ و جلّ فی القرآن لثلاثة نفر: | ||
خط ۳۴: | خط ۳۹: | ||
3- برای حضرت علی علیه السّلام، آنجا که فرموده است: لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ <ref>55 نور.</ref> | 3- برای حضرت علی علیه السّلام، آنجا که فرموده است: لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ <ref>55 نور.</ref> | ||
«خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین خود قرار دهد همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین (خود) قرار داد یعنی آدم و داود علیهماالسلام. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 75.</ref> | «خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین خود قرار دهد همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین (خود) قرار داد یعنی آدم و داود علیهماالسلام. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 75.</ref> | ||
== علی علیهالسلام اولین نمازگزار == | ==علی علیهالسلام اولین نمازگزار== | ||
وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکعُوا مَعَ الرَّاکعِینَ <ref>بقره43</ref>): و نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و با رکوعکنندگان رکوع کنید. | وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکعُوا مَعَ الرَّاکعِینَ <ref>بقره43</ref>): و نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و با رکوعکنندگان رکوع کنید. | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «و ارکعوا» قالوا (کذا) مما نزل فی القرآن خاصة فی رسولالله و علی ابن ابیطالب و اهلبیته من سورة البقرة: «وَ ارْکعُوا مَعَ الرَّاکعِینَ» انها نزلت فی رسولالله علیهالسّلام و علی ابن ابیطالب و هما اول من صلی و رکع. | حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «و ارکعوا» قالوا (کذا) مما نزل فی القرآن خاصة فی رسولالله و علی ابن ابیطالب و اهلبیته من سورة البقرة: «وَ ارْکعُوا مَعَ الرَّاکعِینَ» انها نزلت فی رسولالله علیهالسّلام و علی ابن ابیطالب و هما اول من صلی و رکع. | ||
ترجمه: از ابن عباس نقل میکنند که این آیه شریفه، فقط در مورد رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی ابن ابیطالب علیهالسّلام نازل شده است، این دو شخصیت اولین کسی بودند در اسلام که نماز خواندند. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 85؛ مناقب خوارزمى ص 198- ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 237.</ref> | ترجمه: از ابن عباس نقل میکنند که این آیه شریفه، فقط در مورد رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی ابن ابیطالب علیهالسّلام نازل شده است، این دو شخصیت اولین کسی بودند در اسلام که نماز خواندند. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 85؛ مناقب خوارزمى ص 198- ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 237.</ref> | ||
== علی علیهالسلام خاشع در نماز == | ==علی علیهالسلام خاشع در نماز== | ||
اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ بقره45): از شکیبایی و نماز یاری جویید و به راستی این (کار) گران است مگر بر فروتنان. | اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ بقره45): از شکیبایی و نماز یاری جویید و به راستی این (کار) گران است مگر بر فروتنان. | ||
حدیث: عن ابی صالح عن ابن عباس (قال:) الخاشع: الذلیل فی صلاته المقبل علیها، یعنی رسولالله و علیا، نزلت فی علی و عثمان بن مظعون، و عمار بن یاسر و اصحاب لهم رضی اللّه عنهم. | حدیث: عن ابی صالح عن ابن عباس (قال:) الخاشع: الذلیل فی صلاته المقبل علیها، یعنی رسولالله و علیا، نزلت فی علی و عثمان بن مظعون، و عمار بن یاسر و اصحاب لهم رضی اللّه عنهم. | ||
ترجمه: ابن عباس گفته است کلمه خاشع کسی را گویند که در نمازش افتاده باشد، ذلیلانه در درگاه الهی اقامه نماز کند، و خاشع در نماز رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی بن ابیطالب علیهالسّلام بودند. این آیه در مورد علی علیهالسّلام و عثمان بن مظعون، و عمّار یاسر نازل شده است <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 89، ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 238.</ref> | ترجمه: ابن عباس گفته است کلمه خاشع کسی را گویند که در نمازش افتاده باشد، ذلیلانه در درگاه الهی اقامه نماز کند، و خاشع در نماز رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی بن ابیطالب علیهالسّلام بودند. این آیه در مورد علی علیهالسّلام و عثمان بن مظعون، و عمّار یاسر نازل شده است <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 89، ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 238.</ref> | ||
== علی علیهالسلام مومن عامل و اهل بهشت == | ==علی علیهالسلام مومن عامل و اهل بهشت== | ||
وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (بقره،82) : و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند آنان اهل بهشتند و در آن جاویدان خواهند ماند. | وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (بقره،82) : و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند آنان اهل بهشتند و در آن جاویدان خواهند ماند. | ||
حدیث: عن ابن عباس قال: ممّا نزل من القرآن خاصة فی رسولالله و علی و اهلبیته من سورة البقرة (قوله تعالی:) وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ نزلت فی علی خاصة و هو اوّل مؤمن و اوّل مصلّ بعد رسولاللّه صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم . | حدیث: عن ابن عباس قال: ممّا نزل من القرآن خاصة فی رسولالله و علی و اهلبیته من سورة البقرة (قوله تعالی:) وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ نزلت فی علی خاصة و هو اوّل مؤمن و اوّل مصلّ بعد رسولاللّه صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم . | ||
ترجمه: ابن عباس گفته است: آیه شریفه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است چراکه اوّل ایمانآورنده و اوّلین نمازگزار بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بود. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 90؛ تفسير حسين بن حكم حبرى ص 240.</ref> | ترجمه: ابن عباس گفته است: آیه شریفه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است چراکه اوّل ایمانآورنده و اوّلین نمازگزار بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بود. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 90؛ تفسير حسين بن حكم حبرى ص 240.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام امت وسط و هدایت یافته و شاهد بر مردم == | ==علی علیهالسّلام امت وسط و هدایت یافته و شاهد بر مردم== | ||
وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یکونَ الرَّسُولُ عَلَیکمْ شَهِیداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کنْتَ عَلَیها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ ینْقَلِبُ عَلی عَقِبَیهِ وَ إِنْ کانَتْ لَکبِیرَةً إِلَّا عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ 143 بقره. | وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یکونَ الرَّسُولُ عَلَیکمْ شَهِیداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کنْتَ عَلَیها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ ینْقَلِبُ عَلی عَقِبَیهِ وَ إِنْ کانَتْ لَکبِیرَةً إِلَّا عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ 143 بقره. | ||
ترجمه: و بدینگونه شما را امتی میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید، و پیامبر بر شما گواه باشد و قبلهای را که (چندی) بر آن بودی، مقرّر نکردیم جز برای آنکه کسی را که از پیامبر پیروی میکند، از آنکس که از عقیده خود برمیگردد بازشناسیم، و البته (این کار) جز بر کسانی که خدا هدایت (شان) کرده، سخت گران بود. | ترجمه: و بدینگونه شما را امتی میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید، و پیامبر بر شما گواه باشد و قبلهای را که (چندی) بر آن بودی، مقرّر نکردیم جز برای آنکه کسی را که از پیامبر پیروی میکند، از آنکس که از عقیده خود برمیگردد بازشناسیم، و البته (این کار) جز بر کسانی که خدا هدایت (شان) کرده، سخت گران بود. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۸: | ||
سلیم بن قیس از قول علی علیهالسّلام نقل میکند که فرمود: منظور خداوند از این آیه ما هستیم آنجا که فرمود: لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ تا اینکه بر مردم گواه باشید. رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم گواه بر ماست و ما گواه بر مردم. و حجت خدا هستیم روی زمین. ما کسانی هستیم که خدا فرموده است: وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 92.</ref> | سلیم بن قیس از قول علی علیهالسّلام نقل میکند که فرمود: منظور خداوند از این آیه ما هستیم آنجا که فرمود: لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ تا اینکه بر مردم گواه باشید. رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم گواه بر ماست و ما گواه بر مردم. و حجت خدا هستیم روی زمین. ما کسانی هستیم که خدا فرموده است: وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 92.</ref> | ||
حاکم در صفحه دیگر کتاب خود، احتجاج بین حسن بصری و حجاج را نقل میکند: عبدالله بن عمر گفت که حجاج به حسن بصری گفت در مورد ابوتراب چه میگویی؟ گفت ابوتراب کیست؟ گفت علی ابن ابیطالب حسن گفت خداوند او را از هدایتشدگان قرار داده است حجاج گفت چه دلیلی داری؟ گفتم کلام خدا تعالی آنجا که فرمود: «وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کنْتَ عَلَیها ... عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ ...». علی علیهالسّلام اول کسی بود که خداوند او را با پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم هدایت فرمود. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 94.</ref> | حاکم در صفحه دیگر کتاب خود، احتجاج بین حسن بصری و حجاج را نقل میکند: عبدالله بن عمر گفت که حجاج به حسن بصری گفت در مورد ابوتراب چه میگویی؟ گفت ابوتراب کیست؟ گفت علی ابن ابیطالب حسن گفت خداوند او را از هدایتشدگان قرار داده است حجاج گفت چه دلیلی داری؟ گفتم کلام خدا تعالی آنجا که فرمود: «وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کنْتَ عَلَیها ... عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ ...». علی علیهالسّلام اول کسی بود که خداوند او را با پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم هدایت فرمود. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 94.</ref> | ||
== علی علیهالسلام رأس مؤمنین == | ==علی علیهالسلام رأس مؤمنین== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کلُوا مِنْ طَیباتِ ما رَزَقْناکمْ وَ اشْکرُوا لِلَّهِ إِنْ کنْتُمْ إِیاهُ تَعْبُدُونَ <ref>172 بقره.</ref> | یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کلُوا مِنْ طَیباتِ ما رَزَقْناکمْ وَ اشْکرُوا لِلَّهِ إِنْ کنْتُمْ إِیاهُ تَعْبُدُونَ <ref>172 بقره.</ref> | ||
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید از نعمتهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم بخورید و خدا را شکر کنید اگر تنها او را میپرستید. | ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید از نعمتهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم بخورید و خدا را شکر کنید اگر تنها او را میپرستید. | ||
حدیث: عن عکرمه عن ابن عباس قال: ما فی القرآن آیة: الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ* الّا و علی امیرها و شریفها، و ما من اصحاب محمد رجل الّا و قد عاتبه اللّه و ما ذکر علیا الّا بخیر» | حدیث: عن عکرمه عن ابن عباس قال: ما فی القرآن آیة: الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ* الّا و علی امیرها و شریفها، و ما من اصحاب محمد رجل الّا و قد عاتبه اللّه و ما ذکر علیا الّا بخیر» | ||
ترجمه: عکرمه از ابن عباس نقل میکند که نازل نشد آیهای در قرآن که در آن«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا»*داشته باشد الّا اینکه در رأس ایمانآورندگان و امیر و شریف آنها علی علیهالسّلام است. خداوند اصحاب محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را در غیر این آیه، در جاهای دیگر، مورد عتاب قرار داده است، و همهجا از علی علیهالسّلام به خیر یاد کرده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 21 و 48؛ ميزان الاعتدال ذهبى ج 3/ 311؛ حلية الاولياء ابو نعيم اصفهانى ج 1/ 64؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ الجرح و التعديل محمد بن ادريس حنظل ج 3/ 275؛ المناقب خوارزمى ص 198؛ كفاية الطالب ص 140؛ اسعاف الراغبين ص 149؛ ارحج المطالب ص 51.</ref> | ترجمه: عکرمه از ابن عباس نقل میکند که نازل نشد آیهای در قرآن که در آن«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا»*داشته باشد الّا اینکه در رأس ایمانآورندگان و امیر و شریف آنها علی علیهالسّلام است. خداوند اصحاب محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را در غیر این آیه، در جاهای دیگر، مورد عتاب قرار داده است، و همهجا از علی علیهالسّلام به خیر یاد کرده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 21 و 48؛ ميزان الاعتدال ذهبى ج 3/ 311؛ حلية الاولياء ابو نعيم اصفهانى ج 1/ 64؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ الجرح و التعديل محمد بن ادريس حنظل ج 3/ 275؛ المناقب خوارزمى ص 198؛ كفاية الطالب ص 140؛ اسعاف الراغبين ص 149؛ ارحج المطالب ص 51.</ref> | ||
== علی علیهالسلام جانپناه رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم == | |||
==علی علیهالسلام جانپناه رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | |||
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ<ref>(207 بقره)</ref>: از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به (این) بندگان مهربان است. | وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ<ref>(207 بقره)</ref>: از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به (این) بندگان مهربان است. | ||
حدیث: عن ابی سعید الخدری قال: ممّا اسری بالنبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و یرید الغار، بات علی بن ابیطالب علیهالسّلام علی فراش رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فاوحی اللّه الی جبرئیل و میکائیل: | حدیث: عن ابی سعید الخدری قال: ممّا اسری بالنبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و یرید الغار، بات علی بن ابیطالب علیهالسّلام علی فراش رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فاوحی اللّه الی جبرئیل و میکائیل: | ||
خط ۶۴: | خط ۷۰: | ||
ترجمه: ابوسعید خدری میگوید: همان شبی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به غار رفتند، علی علیهالسّلام بهجای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در بسترشان خوابید. خداوند تبارکوتعالی به جبرئیل و میکائیل علیهالسّلام فرمود: بین شما برادری برقرار کردم، عمر یکی از شما از دیگری طولانیتر است کدامیک از شما حاضر است برای دیگری فداکاری کند و از مقداری عمرش درگذرد؟ هریک از آنها حیات و زندگی خود را خواستند. | ترجمه: ابوسعید خدری میگوید: همان شبی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به غار رفتند، علی علیهالسّلام بهجای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در بسترشان خوابید. خداوند تبارکوتعالی به جبرئیل و میکائیل علیهالسّلام فرمود: بین شما برادری برقرار کردم، عمر یکی از شما از دیگری طولانیتر است کدامیک از شما حاضر است برای دیگری فداکاری کند و از مقداری عمرش درگذرد؟ هریک از آنها حیات و زندگی خود را خواستند. | ||
خداوند متعال فرمود: شما مانند علی بن ابیطالب علیهالسّلام نیستید من بین او و پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم برادری قرار دادم و علی علیهالسّلام در بستر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم خوابید، و ایثار نمود، جانش را فدای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم کرد. بهسوی زمین بروید و او را از شرّ دشمنان محافظت نمایید جبرئیل کنار سر و میکائیل پایین پایشان قرار گرفتند. جبرئیل گفت خوشا به حال مثل تو ای پسر ابیطالب. خداوند به تو بر ملائکه مباهات میکند در این هنگام خداوند بر رسولش این آیه شریفه را در شأن علی علیهالسّلام فرستاد که: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ... ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ. حدیثی که در شأن نزول آیه وارد شده است با تغییر مختصری در کثیری از کتابهای اهل تسنن آمده است. ش<ref>واهد التنزيل حسكانى ج 1/ 97؛ مسند احمد بن حنبل ج 1/ 221؛ جامع البيان طبرى ج 9/ 140؛ الجامع الاحكام القرآن القرطبى ج 3/ 347؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى شافعى ص 88؛ اسد الغابه فى معرفة الصحابه ابن اثير ج 4/ 25؛ احياء العلوم غزالى ج 3/ 238؛ الكبير امام فخر رازى ج 5/ 223؛ غرائب القرآن نيشابورى ج 2/ 201؛ روح المعانى آلوسى ج 2/ 97؛ بحر المحيط ابو حيان ج 2/ 118؛ نور الابصار شبلنجى ص 175؛ ينابيع المودة قندوزى ص 92؛ الدر المنثور سيوطى ذيل آيه 30 انفال؛ تذكرة الخواص ابن جوزى ص 21.</ref> | خداوند متعال فرمود: شما مانند علی بن ابیطالب علیهالسّلام نیستید من بین او و پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم برادری قرار دادم و علی علیهالسّلام در بستر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم خوابید، و ایثار نمود، جانش را فدای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم کرد. بهسوی زمین بروید و او را از شرّ دشمنان محافظت نمایید جبرئیل کنار سر و میکائیل پایین پایشان قرار گرفتند. جبرئیل گفت خوشا به حال مثل تو ای پسر ابیطالب. خداوند به تو بر ملائکه مباهات میکند در این هنگام خداوند بر رسولش این آیه شریفه را در شأن علی علیهالسّلام فرستاد که: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ... ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ. حدیثی که در شأن نزول آیه وارد شده است با تغییر مختصری در کثیری از کتابهای اهل تسنن آمده است. ش<ref>واهد التنزيل حسكانى ج 1/ 97؛ مسند احمد بن حنبل ج 1/ 221؛ جامع البيان طبرى ج 9/ 140؛ الجامع الاحكام القرآن القرطبى ج 3/ 347؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى شافعى ص 88؛ اسد الغابه فى معرفة الصحابه ابن اثير ج 4/ 25؛ احياء العلوم غزالى ج 3/ 238؛ الكبير امام فخر رازى ج 5/ 223؛ غرائب القرآن نيشابورى ج 2/ 201؛ روح المعانى آلوسى ج 2/ 97؛ بحر المحيط ابو حيان ج 2/ 118؛ نور الابصار شبلنجى ص 175؛ ينابيع المودة قندوزى ص 92؛ الدر المنثور سيوطى ذيل آيه 30 انفال؛ تذكرة الخواص ابن جوزى ص 21.</ref> | ||
== ولایت علی علیهالسّلام سِلم در تعبیر قرآن == | ==ولایت علی علیهالسّلام سِلم در تعبیر قرآن== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کافَّةً ... ( <ref>208 بقره)</ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی به اطاعت (خدا) درآیید. | یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کافَّةً ... ( <ref>208 بقره)</ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی به اطاعت (خدا) درآیید. | ||
حدیث: عن الحافظ ابی نعیم الاصفهانی انّه قال فی هذه الایة: السلم: ولایة امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السّلام. | حدیث: عن الحافظ ابی نعیم الاصفهانی انّه قال فی هذه الایة: السلم: ولایة امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السّلام. | ||
ترجمه: ابونعیم اصفهانی در مورد کلمه «سلم» در آیه شریفه گفته است: مراد از «سلم» ولایت، دوستی و پذیرفتن سرپرستی علی علیهالسّلام میباشد. <ref>ينابيع المودة قندوزى ص 111؛ المسترشد طبرى ص 76؛ غاية المرام بحرانى ص 438.</ref> | ترجمه: ابونعیم اصفهانی در مورد کلمه «سلم» در آیه شریفه گفته است: مراد از «سلم» ولایت، دوستی و پذیرفتن سرپرستی علی علیهالسّلام میباشد. <ref>ينابيع المودة قندوزى ص 111؛ المسترشد طبرى ص 76؛ غاية المرام بحرانى ص 438.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام حکیم و دارای خیر کثیر == | ==علی علیهالسّلام حکیم و دارای خیر کثیر== | ||
وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کثِیراً<ref>(269 بقره.)</ref>: (خدا) به هرکس که بخواهد حکمت میبخشد، و به هرکس حکمت داده شود، بهیقین، خیری فراوان داده شده است. | وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کثِیراً<ref>(269 بقره.)</ref>: (خدا) به هرکس که بخواهد حکمت میبخشد، و به هرکس حکمت داده شود، بهیقین، خیری فراوان داده شده است. | ||
حدیث: ... قال الربیع بن خیثم (فی قوله تعالی): وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کثِیراً یعنی علیا». | حدیث: ... قال الربیع بن خیثم (فی قوله تعالی): وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کثِیراً یعنی علیا». | ||
خط ۷۶: | خط ۸۲: | ||
حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: من اراد ان ینظر الی ابراهیم فی حلمه و الی نوح فی حکمته و الی یوسف فی اجتماعه فلینظر الی علی ابن ابیطالب علیه السّلام. | حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: من اراد ان ینظر الی ابراهیم فی حلمه و الی نوح فی حکمته و الی یوسف فی اجتماعه فلینظر الی علی ابن ابیطالب علیه السّلام. | ||
ترجمه: ابن عباس از قول رسول خدا نقل میکند که فرمود: هرکس میخواهد به ابراهیم نگاه کند، در حلم و بردباریش و به نوح علیهالسّلام در حکمتش و به یوسف علیهالسّلام در جمالش، پس به علی ابن ابیطالب علیهالسلام، نگاه کند. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 106، و مانند احاديث فوق با مختصر تغيير در كتابهاى زير آمده است: فضائل علی ابن ابیطالب احمد بن حنبل ج 1/ 63؛ كنز العمال متقى هندى ج 6/ 154؛ اسد الغابه ابن اثير ج 4/ 22؛ تذكرة الخواص ابن جوزى ص 53؛ الجامع الصغير سيوطى ج 1/ 364؛ الصواعق المحرقه و ابن حجر عسقلانى ص 73؛ تاريخ بغداد خطيب بغدادى ج 11/ 204؛ حلية الاولياء ابونعیم اصفهانى ج 1/ 65؛ المناقب ابن مغازلى ص 86؛ ينابيع المودة قندوزى ص 214.</ref> | ترجمه: ابن عباس از قول رسول خدا نقل میکند که فرمود: هرکس میخواهد به ابراهیم نگاه کند، در حلم و بردباریش و به نوح علیهالسّلام در حکمتش و به یوسف علیهالسّلام در جمالش، پس به علی ابن ابیطالب علیهالسلام، نگاه کند. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 106، و مانند احاديث فوق با مختصر تغيير در كتابهاى زير آمده است: فضائل علی ابن ابیطالب احمد بن حنبل ج 1/ 63؛ كنز العمال متقى هندى ج 6/ 154؛ اسد الغابه ابن اثير ج 4/ 22؛ تذكرة الخواص ابن جوزى ص 53؛ الجامع الصغير سيوطى ج 1/ 364؛ الصواعق المحرقه و ابن حجر عسقلانى ص 73؛ تاريخ بغداد خطيب بغدادى ج 11/ 204؛ حلية الاولياء ابونعیم اصفهانى ج 1/ 65؛ المناقب ابن مغازلى ص 86؛ ينابيع المودة قندوزى ص 214.</ref> | ||
علی علیهالسّلام انفاق کننده در شب و روز و نهان و آشکارا | |||
الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ<ref>(274 بقره)</ref> | الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ<ref>(274 بقره)</ref> | ||
ترجمه: کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند. | ترجمه: کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۸: | ||
ترجمه: از ابن عباس نقل شده است که این آیه ... الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ ... در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است. حضرتش چهار درهم داشتند و چیزی غیر از آن نداشتند وقتی به صدقه دادن تحریض شدند یک درهم را در شب و درهمی را در روز و یک درهم در پنهانی و درهم باقی را آشکارا تصدق دادند. پیامبر فرمود چه چیزی تو را وادار به این کار کرد؟ علی علیهالسّلام عرض کرد به امید آنکه آنچه خدا وعده داده است شامل حالم گردد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود آگاه باش که به مقصود رسیدی. سپس خدای تعالی این آیه را نازل کرد. شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 109. | ترجمه: از ابن عباس نقل شده است که این آیه ... الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ ... در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است. حضرتش چهار درهم داشتند و چیزی غیر از آن نداشتند وقتی به صدقه دادن تحریض شدند یک درهم را در شب و درهمی را در روز و یک درهم در پنهانی و درهم باقی را آشکارا تصدق دادند. پیامبر فرمود چه چیزی تو را وادار به این کار کرد؟ علی علیهالسّلام عرض کرد به امید آنکه آنچه خدا وعده داده است شامل حالم گردد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود آگاه باش که به مقصود رسیدی. سپس خدای تعالی این آیه را نازل کرد. شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 109. | ||
این قضیه با مختصر تغییری در آثار اهل سنت آمده است. <ref>الجامع لاحكام القرآن قرطبى؛ تفسير عثمان بن حسن بن احمد حذيوى به نقل درة الناصحين ج 1/ 22؛ انوار التنزيل بيضاوى؛ تفسير القرآن العظيم ابن كثير الدمشقى الشافعى ج 1/ 326؛ تفسير ثعالبى ج 1/ 223؛ الكشاف زمخشرى ج 1/ 319؛ اسباب النزول واحدى ص 64؛ الكبير فخر رازى ج 7/ 89؛ درر السمطين زرندى حنفى ص 90؛ المناقب ابن المغازلى شافعى ص 280.سیوطی در کتاب الدر المنثور این حدیث را که در شأن امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام است از ابن عساکر، و طبرانی و ابی حاتم و ابن جریر و جمعی دیگر از اهل تسنن نقل کرده است. الدر المنثور الجزء الاول 363.</ref> | این قضیه با مختصر تغییری در آثار اهل سنت آمده است. <ref>الجامع لاحكام القرآن قرطبى؛ تفسير عثمان بن حسن بن احمد حذيوى به نقل درة الناصحين ج 1/ 22؛ انوار التنزيل بيضاوى؛ تفسير القرآن العظيم ابن كثير الدمشقى الشافعى ج 1/ 326؛ تفسير ثعالبى ج 1/ 223؛ الكشاف زمخشرى ج 1/ 319؛ اسباب النزول واحدى ص 64؛ الكبير فخر رازى ج 7/ 89؛ درر السمطين زرندى حنفى ص 90؛ المناقب ابن المغازلى شافعى ص 280.سیوطی در کتاب الدر المنثور این حدیث را که در شأن امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام است از ابن عساکر، و طبرانی و ابی حاتم و ابن جریر و جمعی دیگر از اهل تسنن نقل کرده است. الدر المنثور الجزء الاول 363.</ref> | ||
== علی علیهالسلام بهترین مومن == | ==علی علیهالسلام بهترین مومن== | ||
آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکتِهِ وَ کتُبِهِ وَ رُسُلِهِ <ref>285 بقره.</ref> | آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکتِهِ وَ کتُبِهِ وَ رُسُلِهِ <ref>285 بقره.</ref> | ||
ترجمه: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به آنچه از جانب پروردگارش نازل شده است ایمان آورده است و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگانش ایمان آوردهاند. | ترجمه: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به آنچه از جانب پروردگارش نازل شده است ایمان آورده است و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگانش ایمان آوردهاند. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۷: | ||
ترجمه: خوارزمی و حموینی و بعضی از علماء اهل تسنن به اسناد خودشان در کتابهای خود، از چوپان شتران حضرت رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیثی را که او از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیده، نقل کردهاند که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم وقتی به معراج رفتند خداوند متعال فرمودند آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ پیامبر عرض کرد «المؤمنون»؟ خداوند فرمود: درست گفتی. چه کسی در میان امت جانشین توست؟ پیامبر عرض کرد: بهترین آنها. خداوند فرمود: علی ابن ابیطالب. | ترجمه: خوارزمی و حموینی و بعضی از علماء اهل تسنن به اسناد خودشان در کتابهای خود، از چوپان شتران حضرت رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیثی را که او از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیده، نقل کردهاند که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم وقتی به معراج رفتند خداوند متعال فرمودند آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ پیامبر عرض کرد «المؤمنون»؟ خداوند فرمود: درست گفتی. چه کسی در میان امت جانشین توست؟ پیامبر عرض کرد: بهترین آنها. خداوند فرمود: علی ابن ابیطالب. | ||
رسولالله عرض کرد: آری پروردگار من. خداوند فرمود ای محمد! در روی زمین ترا انتخاب کردم و اسم تو را منشق از اسم خودم قرار دادم بهطوریکه هروقت نام من (محمود) برده شد اسم تو (محمد) هم برده شود، سپس توجه دیگری به زمین کردم و علی را انتخاب کردم، نام او را نیز از نام خودم اختیار کردم، من هستم «اعلی» و او هست «علی». ای محمّد! من ترا خلق کردم و علی را و حسن و حسین و ائمه دیگر را از حسین. تمام آنها را از نور خودم قرار دادم، و ولایت و دشمنی شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه داشتم، هرکس که پذیرفت او مؤمن است، و هرکس نپذیرفت، نزد من او کافر است. ای محمّد! اگر بندهای از بندگانم تا آنجا که میتواند عبادت کند، (نماز بخواند و روزه بگیرد) و مانند مشک خالی و خشکیده شود، امّا ولایت شما را نداشته باشد و انکار کند، او را نمیآمرزم، مگر اینکه به ولایت شما اعتراف کند. ای محمّد! آیا دوست داری فرزندانت را ببینی؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عرض کرد: آری. خداوند متعال فرمود: به سمت راست عرش نظر کن. پس پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نگاه کرد، علی، فاطمه، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسیبنجعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد و حسن بن علی را در هالهای از نور دید که در وسط آنها حضرت مهدی علیهم السّلام قرار داشت ایستاده در حال نماز بود و مانند ستارهای درخشان میدرخشید خداوند فرمود: ای محمّد اینها حجتهای من هستند و این مهدی از نسل تو برانگیخته خواهد شد. به عزت و جلالم سوگند، او حجت واجب است برای دوستانم و انتقام گیرنده است برای دشمنانم. <ref>مقتل الحسين خوارزمى ج 1/ 95؛ فرائد السمطين حمونيى شافعى ج 2/ ص آخر؛ المناقب المائه ابن شاذان شماره 27، ص 11؛ ينابيع المودة قندوزى ص 486.</ref> | رسولالله عرض کرد: آری پروردگار من. خداوند فرمود ای محمد! در روی زمین ترا انتخاب کردم و اسم تو را منشق از اسم خودم قرار دادم بهطوریکه هروقت نام من (محمود) برده شد اسم تو (محمد) هم برده شود، سپس توجه دیگری به زمین کردم و علی را انتخاب کردم، نام او را نیز از نام خودم اختیار کردم، من هستم «اعلی» و او هست «علی». ای محمّد! من ترا خلق کردم و علی را و حسن و حسین و ائمه دیگر را از حسین. تمام آنها را از نور خودم قرار دادم، و ولایت و دشمنی شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه داشتم، هرکس که پذیرفت او مؤمن است، و هرکس نپذیرفت، نزد من او کافر است. ای محمّد! اگر بندهای از بندگانم تا آنجا که میتواند عبادت کند، (نماز بخواند و روزه بگیرد) و مانند مشک خالی و خشکیده شود، امّا ولایت شما را نداشته باشد و انکار کند، او را نمیآمرزم، مگر اینکه به ولایت شما اعتراف کند. ای محمّد! آیا دوست داری فرزندانت را ببینی؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عرض کرد: آری. خداوند متعال فرمود: به سمت راست عرش نظر کن. پس پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نگاه کرد، علی، فاطمه، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسیبنجعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد و حسن بن علی را در هالهای از نور دید که در وسط آنها حضرت مهدی علیهم السّلام قرار داشت ایستاده در حال نماز بود و مانند ستارهای درخشان میدرخشید خداوند فرمود: ای محمّد اینها حجتهای من هستند و این مهدی از نسل تو برانگیخته خواهد شد. به عزت و جلالم سوگند، او حجت واجب است برای دوستانم و انتقام گیرنده است برای دشمنانم. <ref>مقتل الحسين خوارزمى ج 1/ 95؛ فرائد السمطين حمونيى شافعى ج 2/ ص آخر؛ المناقب المائه ابن شاذان شماره 27، ص 11؛ ينابيع المودة قندوزى ص 486.</ref> | ||
== علی علیهالسلام راسخ در علم == | ==علی علیهالسلام راسخ در علم== | ||
وَ ما یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ ... <ref>7 آل عمران.)</ref>: تاویل قرآن را جز خدا و ریشهداران در دانش نمیداند. | وَ ما یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ ... <ref>7 آل عمران.)</ref>: تاویل قرآن را جز خدا و ریشهداران در دانش نمیداند. | ||
حدیث: عن انس قال: قال النّبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: علی یعلم (اعلم) الناس بعدی من تأویل القران ما لا یعلمون (او قال:) یخبرهم : انس از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: بعد از من، علی علیهالسّلام عالیترین مردم است برای تعلیم و تأویل قرآن به آنها که نمیدانند. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 29.</ref> | حدیث: عن انس قال: قال النّبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: علی یعلم (اعلم) الناس بعدی من تأویل القران ما لا یعلمون (او قال:) یخبرهم : انس از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: بعد از من، علی علیهالسّلام عالیترین مردم است برای تعلیم و تأویل قرآن به آنها که نمیدانند. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 29.</ref> | ||
عن علقمة بن قیس قال: قال علی علیهالسّلام سلونی یا اهل الکوفة قبل ان لا تسألونی. فو الذی نفسی بیده ما نزلت آیة الّا و انا اعلم بها این نزلت و فی من نزلت، فی سهل ام فی جبل او فی مسیر ام فی مقام. علقمه بن قیس از علی علیهالسّلام نقل میکند که فرمود: ای اهل کوفه تا در میان شما هستم از من بپرسید قسم به خدایی که جانم در دست اوست من عالیترین مردم هستم به اینکه بدانم کدام آیه از قرآن در کجا نازل شده است و در شأن چه کسی، در دشت یا کوه در سفر یا حضر. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 30.</ref> | عن علقمة بن قیس قال: قال علی علیهالسّلام سلونی یا اهل الکوفة قبل ان لا تسألونی. فو الذی نفسی بیده ما نزلت آیة الّا و انا اعلم بها این نزلت و فی من نزلت، فی سهل ام فی جبل او فی مسیر ام فی مقام. علقمه بن قیس از علی علیهالسّلام نقل میکند که فرمود: ای اهل کوفه تا در میان شما هستم از من بپرسید قسم به خدایی که جانم در دست اوست من عالیترین مردم هستم به اینکه بدانم کدام آیه از قرآن در کجا نازل شده است و در شأن چه کسی، در دشت یا کوه در سفر یا حضر. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 30.</ref> | ||
== علی علیهالسلام نفس پیامبر == | ==علی علیهالسلام نفس پیامبر== | ||
فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ.<ref>( آل عمران، 61)</ref>: پس هرکه در این (باره) پس از دانشی که تو را (حاصل) آمده، با تو محاجّه کند، بگو: «بیائید پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فراخوانید، سپس مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. | فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ.<ref>( آل عمران، 61)</ref>: پس هرکه در این (باره) پس از دانشی که تو را (حاصل) آمده، با تو محاجّه کند، بگو: «بیائید پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فراخوانید، سپس مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «ان مثل عیسی عند اللّه کمثل آدم» فبلغنا ان وفد نجران قدموا علی نبی اللّه و هو بالمدینه و معهم السید و العاقب و ابو حنس و ابو الحرث و اسمه عبد المسیح و هو رأسهم و هو الاسقف و هم یومئذ سادة اهل نجران فقالوا: یا محمد لم تذکر صاحبنا؟ و ساق نحوه الی قوله: و نزل جبرئیل فقال: | حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «ان مثل عیسی عند اللّه کمثل آدم» فبلغنا ان وفد نجران قدموا علی نبی اللّه و هو بالمدینه و معهم السید و العاقب و ابو حنس و ابو الحرث و اسمه عبد المسیح و هو رأسهم و هو الاسقف و هم یومئذ سادة اهل نجران فقالوا: یا محمد لم تذکر صاحبنا؟ و ساق نحوه الی قوله: و نزل جبرئیل فقال: | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۹: | ||
روایت کردهاند که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم چون مسیحیان نجران را برای مباهله دعوت کرد گفتند بما مهلتی ده تا درباره آن فکری کنیم، زمانی که به خانه خود برگشتند به «عاقب» که صاحب رأیشان بود، گفتند: ای عبد المسیح چه کنیم؟ | روایت کردهاند که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم چون مسیحیان نجران را برای مباهله دعوت کرد گفتند بما مهلتی ده تا درباره آن فکری کنیم، زمانی که به خانه خود برگشتند به «عاقب» که صاحب رأیشان بود، گفتند: ای عبد المسیح چه کنیم؟ | ||
رأی تو چیست؟ گفت ای جماعت نصاری به خدا قسم که فهمیدهاید محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پیغمبر و فرستاده الهی است اینک موضوعی را پیش کشیده که جداکننده حق از باطل است و هیچ پیغمبری با قومش مباهله نکرد جز آنکه کوچک و بزرگ آنان به هلاکت رسیدند، اکنون چنان میبینیم که اگر شما هم به آن دست زنید تمام ما هلاک خواهیم شد. صلاح آن است که با محمد قراردادی کنید و بهسوی دیار خود برگشته و بدین خود بوده روزگار به سر برید. صبح شد و برای مباهله آمدند پیغمبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حسین علیهالسّلام را در آغوش و با یک دست، دست حسن علیهالسّلام را گرفت و فاطمه علیهاالسّلام پشت سر او و علی علیهالسّلام پشت سر فاطمه علیهاالسّلام روان شدند. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: وقتی من نفرین کردم، شما آمین بگویید. اسقف نجران چون پیغمبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و همراهانش را به آن حال دید گفت ای جماعت نصاری توجه کنید من چهرههایی را میبینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوهی را از جای خود زایل کند خدا آن کوه را چنان کند. مبادا با آنان مباهله کنید که حتما هلاک میشوید و هیچ نصرانی در روی زمین باقی نمیماند. نصرانیان گفتند: ای ابوالقاسم رأیمان بر آن است که با تو مباهله نکنیم ترا بدین خودت واگذاریم ما هم بر دین خود ثابت باشیم حضرت فرمود حال که از مباهله روی برگرداندهاید پس مسلمان شوید تا آنچه به نفع مسلمانان است به نفع شما و آنچه به ضرر ایشان است به ضرر شما هم باشد آنان امتناع نمودند. حضرت فرمود: پس شما را دعوت به جنگ میکنم گفتند: ما را طاقت جنگ با عرب نیست، لیکن با تو مصالحه میکنیم که با ما جنگ نکنی و ما را نترسانی و از دینمان بازنداری، در عوض جزیه بدهیم، در هرسال دو هزار حلّه، هزارتای آن در ماه صفر و هزار دیگر در ماه رجب و 30 زره آهنین به تو بدهیم. حضرت همانطور با آن مباهله کرد رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: به خدایی که جانم در دست اوست هلاکت به اهل نجران نزدیک شد و اگر مباهله مینمودند بهصورت میمون و گراز مسخ شده و بیابان بر آنان آتش میشد. تمامی اهل نجران حتی پرندههای بالای درختانشان بیچاره و مستأصل میگشتند و یک سال بیشتر بر نصاری نمیگذشت که تمامی هلاک میشدند. | رأی تو چیست؟ گفت ای جماعت نصاری به خدا قسم که فهمیدهاید محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پیغمبر و فرستاده الهی است اینک موضوعی را پیش کشیده که جداکننده حق از باطل است و هیچ پیغمبری با قومش مباهله نکرد جز آنکه کوچک و بزرگ آنان به هلاکت رسیدند، اکنون چنان میبینیم که اگر شما هم به آن دست زنید تمام ما هلاک خواهیم شد. صلاح آن است که با محمد قراردادی کنید و بهسوی دیار خود برگشته و بدین خود بوده روزگار به سر برید. صبح شد و برای مباهله آمدند پیغمبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حسین علیهالسّلام را در آغوش و با یک دست، دست حسن علیهالسّلام را گرفت و فاطمه علیهاالسّلام پشت سر او و علی علیهالسّلام پشت سر فاطمه علیهاالسّلام روان شدند. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: وقتی من نفرین کردم، شما آمین بگویید. اسقف نجران چون پیغمبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و همراهانش را به آن حال دید گفت ای جماعت نصاری توجه کنید من چهرههایی را میبینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوهی را از جای خود زایل کند خدا آن کوه را چنان کند. مبادا با آنان مباهله کنید که حتما هلاک میشوید و هیچ نصرانی در روی زمین باقی نمیماند. نصرانیان گفتند: ای ابوالقاسم رأیمان بر آن است که با تو مباهله نکنیم ترا بدین خودت واگذاریم ما هم بر دین خود ثابت باشیم حضرت فرمود حال که از مباهله روی برگرداندهاید پس مسلمان شوید تا آنچه به نفع مسلمانان است به نفع شما و آنچه به ضرر ایشان است به ضرر شما هم باشد آنان امتناع نمودند. حضرت فرمود: پس شما را دعوت به جنگ میکنم گفتند: ما را طاقت جنگ با عرب نیست، لیکن با تو مصالحه میکنیم که با ما جنگ نکنی و ما را نترسانی و از دینمان بازنداری، در عوض جزیه بدهیم، در هرسال دو هزار حلّه، هزارتای آن در ماه صفر و هزار دیگر در ماه رجب و 30 زره آهنین به تو بدهیم. حضرت همانطور با آن مباهله کرد رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: به خدایی که جانم در دست اوست هلاکت به اهل نجران نزدیک شد و اگر مباهله مینمودند بهصورت میمون و گراز مسخ شده و بیابان بر آنان آتش میشد. تمامی اهل نجران حتی پرندههای بالای درختانشان بیچاره و مستأصل میگشتند و یک سال بیشتر بر نصاری نمیگذشت که تمامی هلاک میشدند. | ||
== ولایت علی علیهالسلام جواز عبور از صراط == | ==ولایت علی علیهالسلام جواز عبور از صراط== | ||
فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ <ref>185 آل عمران)</ref>: پس هرکس را که از آتش به دور دارند و در بهشت در آورند قطعاً کامیاب شده است. | فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ <ref>185 آل عمران)</ref>: پس هرکس را که از آتش به دور دارند و در بهشت در آورند قطعاً کامیاب شده است. | ||
حدیث: عن ثمامة بن عبدالله بن انس عن ابیه عن جدّه قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اذا کان یوم القیامة و نصب الصراط علی شفیر جهنم، لم یجز علیه الّا من کان معه کتاب ولایة علی بن ابیطالب. المناقب ابن مغازلى ص 242.ابی سعید خدری، قال: سمعت رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اذا کان یوم القیامة امر اللّه ملکین یقعدان علی الصراط فلا یجوز احد الّا ببراءة امیرالمؤمنین، و من لم تکن له براءة امیرالمؤمنین کبّر اللّه علی منخره من النار، قلت: فداک ابی و امی یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم ما معنی براءة امیرالمؤمنین؟ | حدیث: عن ثمامة بن عبدالله بن انس عن ابیه عن جدّه قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اذا کان یوم القیامة و نصب الصراط علی شفیر جهنم، لم یجز علیه الّا من کان معه کتاب ولایة علی بن ابیطالب. المناقب ابن مغازلى ص 242.ابی سعید خدری، قال: سمعت رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اذا کان یوم القیامة امر اللّه ملکین یقعدان علی الصراط فلا یجوز احد الّا ببراءة امیرالمؤمنین، و من لم تکن له براءة امیرالمؤمنین کبّر اللّه علی منخره من النار، قلت: فداک ابی و امی یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم ما معنی براءة امیرالمؤمنین؟ | ||
قال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: مکتوب: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب وصی رسولالله. ترجمه: از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکنند که فرمود: وقتی روز قیامت میشود و بر شفیر جهنم پل صراط منصوب میگردد هیچکس نمیتواند از آن عبور کند مگر اینکه با او کتاب ولایت علی ابن ابیطالب علیهالسّلام باشد. همچنان که در کتاب المناقب المائه از ابی سعید خدری نقل میکند از قول رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که فرمود: | قال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: مکتوب: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب وصی رسولالله. ترجمه: از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکنند که فرمود: وقتی روز قیامت میشود و بر شفیر جهنم پل صراط منصوب میگردد هیچکس نمیتواند از آن عبور کند مگر اینکه با او کتاب ولایت علی ابن ابیطالب علیهالسّلام باشد. همچنان که در کتاب المناقب المائه از ابی سعید خدری نقل میکند از قول رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که فرمود: | ||
وقتی روز قیامت میشود خداوند دو فرشته را دستور میدهد بر سر پل صراط بایستد و کسی اجازه عبور ندارد مگر به برائت امیرالمؤمنین. راوی گفت: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا! معنای برائت امیرالمؤمنین علیهالسّلام چیست؟ فرمودند نامهای که در آن نوشته شده است: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب وصی رسولالله. <ref>المناقب المائه ابن شاذان شماره 26، ص 11، مانند این حديث در منابع ديگرى هم ذكر شده است از جمله: حلية الاولياء ج 1/ 341 از ابونعیم اصفهانى؛ المناقب خوارزمى ص 253؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 71؛ الرياض النضره طبرى ج 2/ 177.</ref> | وقتی روز قیامت میشود خداوند دو فرشته را دستور میدهد بر سر پل صراط بایستد و کسی اجازه عبور ندارد مگر به برائت امیرالمؤمنین. راوی گفت: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا! معنای برائت امیرالمؤمنین علیهالسّلام چیست؟ فرمودند نامهای که در آن نوشته شده است: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب وصی رسولالله. <ref>المناقب المائه ابن شاذان شماره 26، ص 11، مانند این حديث در منابع ديگرى هم ذكر شده است از جمله: حلية الاولياء ج 1/ 341 از ابونعیم اصفهانى؛ المناقب خوارزمى ص 253؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 71؛ الرياض النضره طبرى ج 2/ 177.</ref> | ||
== فضیلت پیامبر در نبوت و فضیلت علی در امامت == | ==فضیلت پیامبر در نبوت و فضیلت علی در امامت== | ||
أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَینا آلَ إِبْراهِیمَ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ آتَیناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً<ref>54 نساء.</ref>: بلکه به مردم، برای آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک میورزند، در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم، و به آنان ملکی بزرگ بخشیدیم. | أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَینا آلَ إِبْراهِیمَ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ آتَیناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً<ref>54 نساء.</ref>: بلکه به مردم، برای آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک میورزند، در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم، و به آنان ملکی بزرگ بخشیدیم. | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»: نزلت فی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و فی علی علیه السّلام. قال ابوجعفر: الفضل فیه النبوة، و فی علی الامامة. | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»: نزلت فی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و فی علی علیه السّلام. قال ابوجعفر: الفضل فیه النبوة، و فی علی الامامة. | ||
ترجمه: از ابن عباس نقل شده است که این آیه در مورد پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی علیهالسّلام نازل شده است. فضل در پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم همان نبوت است و در علی علیهالسّلام همان امامت. <ref>غاية المرام بحرانى ص 325؛ المناقب ابن مغازلى ص 267؛ ينابيع المودة قندوزى ص 121؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 150.</ref> | ترجمه: از ابن عباس نقل شده است که این آیه در مورد پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی علیهالسّلام نازل شده است. فضل در پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم همان نبوت است و در علی علیهالسّلام همان امامت. <ref>غاية المرام بحرانى ص 325؛ المناقب ابن مغازلى ص 267؛ ينابيع المودة قندوزى ص 121؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 150.</ref> | ||
علی علیهالسلام اولی الامر | |||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ <ref>59 نساء</ref> | یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ <ref>59 نساء</ref> | ||
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را (نیز) اطاعت کنید. | ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را (نیز) اطاعت کنید. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۲۵: | ||
علی علیهالسّلام عرض کرد: یا رسولالله، آیا مرا جانشین بر زنان و مردان قرار میدهی؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای علی آیا نمیخواهی تو نسبت به من بهمانند هارون نسبت به موسی باشی؟ آنجا که موسی به برادرش هارون گفت: «اخلفنی فی قومی و اصلح» پس خداوند فرمود: وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ. مجاهد میگوید: | علی علیهالسّلام عرض کرد: یا رسولالله، آیا مرا جانشین بر زنان و مردان قرار میدهی؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای علی آیا نمیخواهی تو نسبت به من بهمانند هارون نسبت به موسی باشی؟ آنجا که موسی به برادرش هارون گفت: «اخلفنی فی قومی و اصلح» پس خداوند فرمود: وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ. مجاهد میگوید: | ||
خداوند امر ولایت و سرپرستی امت را بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام سپرد و موقعی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم او را بهجای خود در مدینه گذاشت خداوند به مردم امر فرموده است که از او اطاعت کرده مخالفتش نکنند. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 149؛ ينابيع الموده ص 114؛ رساله اعتقاد ابوبكر بن مؤمن شيرازى؛ غاية المرام ص 263.</ref> | خداوند امر ولایت و سرپرستی امت را بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام سپرد و موقعی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم او را بهجای خود در مدینه گذاشت خداوند به مردم امر فرموده است که از او اطاعت کرده مخالفتش نکنند. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 149؛ ينابيع الموده ص 114؛ رساله اعتقاد ابوبكر بن مؤمن شيرازى؛ غاية المرام ص 263.</ref> | ||
انتصاب علی علیهالسّلام اکمال دین و تمام نعمت | |||
الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً <ref>3 مائده.</ref> | الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً <ref>3 مائده.</ref> | ||
ترجمه: امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم. | ترجمه: امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۸: | ||
روشن است که اخباری که نزول آیه فوق را در جریان غدیر بیان کرده، در ردیف خبر واحد نیست که بتوان با تضعیف اسناد آن، آنها را نادیده گرفت. | روشن است که اخباری که نزول آیه فوق را در جریان غدیر بیان کرده، در ردیف خبر واحد نیست که بتوان با تضعیف اسناد آن، آنها را نادیده گرفت. | ||
<ref>ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.؛ معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.؛ تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.؛ الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، ج3، ص323.؛ . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.؛ . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.؛ فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20. ؛ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113؛ امالی، المحاملی (235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م؛ الکنی و الاسماء، الدولابی (224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420؛ شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415. الامالی الشجریه (ج1، ص31)، البدایة و النهایة (ج7، ص386)، تاریخ بغداد (ج3، ص498) و مختصر تاریخ دمشق (ج5، ص393) و الشریعه (آجری، ج4، ص181)، فضائل الصحابه (ج2، ص494)، کنزالعمال (ج13، ص134)، المسند الجامع (ج6، ص367) و تاریخ ابن خلدون (ج1، ص197).</ref> | <ref>ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.؛ معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.؛ تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.؛ الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، ج3، ص323.؛ . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.؛ . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.؛ فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20. ؛ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113؛ امالی، المحاملی (235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م؛ الکنی و الاسماء، الدولابی (224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420؛ شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415. الامالی الشجریه (ج1، ص31)، البدایة و النهایة (ج7، ص386)، تاریخ بغداد (ج3، ص498) و مختصر تاریخ دمشق (ج5، ص393) و الشریعه (آجری، ج4، ص181)، فضائل الصحابه (ج2، ص494)، کنزالعمال (ج13، ص134)، المسند الجامع (ج6، ص367) و تاریخ ابن خلدون (ج1، ص197).</ref> | ||
== علی و اولادش علیهمالسّلام وسیله تقرب به خدا == | ==علی و اولادش علیهمالسّلام وسیله تقرب به خدا یعنی== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ<ref>35 مائده.</ref> | یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ<ref>35 مائده.</ref> | ||
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و به او (توسل و) تقرب جویید. | ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و به او (توسل و) تقرب جویید. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۴۴: | ||
ترجمه: قندوزی از کتاب مودة القربی همدانی نقل کرده است که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرموده است که امامان از فرزندان من یعنی «علی علیهالسلام» هستند هرکس آنها را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است و هرکس با آنها مخالفت کند خدا را معصیت کرده است آنها ریسمان محکم الهی و وسیله بهسوی خدا جلّ و علا هستند. <ref>ينابيع الموده قندوزى ص 466.</ref> | ترجمه: قندوزی از کتاب مودة القربی همدانی نقل کرده است که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرموده است که امامان از فرزندان من یعنی «علی علیهالسلام» هستند هرکس آنها را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است و هرکس با آنها مخالفت کند خدا را معصیت کرده است آنها ریسمان محکم الهی و وسیله بهسوی خدا جلّ و علا هستند. <ref>ينابيع الموده قندوزى ص 466.</ref> | ||
حدیث: عن عائشه فی حدیث قالت قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فی علی: خیر الخلق و الخلیقة اقربهم عند اللّه وسیلة. ترجمه: عایشه در حدیثی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که علی مقربترین مردم به درگاه الهی است. المناقب ابن مغازلى ص 56، مجمع الزوائد 6/ 239، ارجح المطالب ص 591. | حدیث: عن عائشه فی حدیث قالت قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فی علی: خیر الخلق و الخلیقة اقربهم عند اللّه وسیلة. ترجمه: عایشه در حدیثی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که علی مقربترین مردم به درگاه الهی است. المناقب ابن مغازلى ص 56، مجمع الزوائد 6/ 239، ارجح المطالب ص 591. | ||
== علی علیهالسّلام ولی مسلمانان == | ==علی علیهالسّلام ولی مسلمانان== | ||
إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ <ref>55 مائده.</ref> | إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ <ref>55 مائده.</ref> | ||
ترجمه: ولی شما تنها پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند: همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند. | ترجمه: ولی شما تنها پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند: همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند. | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۵۰: | ||
ترجمه: قیس بن ربیع از اعمش و او از عبایه بن ربعی و او از عبدالله ابن عباس نقل شده است که روزی در کنار چاه زمزم نشسته بود و برای مردم از قول پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد ناگهان مردی که عمامهای بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد و هر مرتبهای که ابن عباس از پیامبر اسلام صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد او نیز با جمله قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث دیگری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکرد. ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفی کند او صورت خود را گشود و صدا زد ای مردم! هرکس مرا نمیشناسد بداند من ابوذر غفاری هستم با این گوشهای خودم از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم و اگر دروغ میگویم هر دو گوشم کر باد و با این چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ میگویم هر دو چشمم کور باد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «علی قائد البررة» «علی علیهالسّلام پیشوای نیکان است». «و قاتل الکفره» «و کشنده کافران». | ترجمه: قیس بن ربیع از اعمش و او از عبایه بن ربعی و او از عبدالله ابن عباس نقل شده است که روزی در کنار چاه زمزم نشسته بود و برای مردم از قول پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد ناگهان مردی که عمامهای بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد و هر مرتبهای که ابن عباس از پیامبر اسلام صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد او نیز با جمله قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث دیگری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکرد. ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفی کند او صورت خود را گشود و صدا زد ای مردم! هرکس مرا نمیشناسد بداند من ابوذر غفاری هستم با این گوشهای خودم از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم و اگر دروغ میگویم هر دو گوشم کر باد و با این چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ میگویم هر دو چشمم کور باد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «علی قائد البررة» «علی علیهالسّلام پیشوای نیکان است». «و قاتل الکفره» «و کشنده کافران». | ||
«منصور من نصره مخدول من خذله»، «هرکس او را یاری کند خدا یاریش خواهد کرد و هرکس دست از یاریش بردارد خدا دست از یاری او بر خواهد داشت» سپس ابو ذر اضافه کرد: ای مردم! روزی از روزها با رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در مسجد نماز میخواندم سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مساعد به من نداد در همین حال علی علیهالسّلام که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست اشاره کرد سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد هنگامیکه از نماز فارغ شد سر بهسوی آسمان بلند کرد و چنین گفت خداوندا برادرم موسی از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانی و کارها را بر او آسان سازی و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند و نیز موسی درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهی و بوسیله او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا من پیامبر و برگزیده تو هستم سینه مرا گشاد کن و کارها را بر من آسان ساز از خاندانم علی علیهالسّلام را وزیر من گردان تا بهوسیله او پشتم قوی و محکم گردد. ابو ذر میگوید هنوز دعای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم گفت بخوان، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود چه بخوانم گفت بخوان ... إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ... . ش<ref>واهد التنزيل ج 1/ 178؛ المناقب خوارزمى ص 186؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 150؛ جامع البيان ابن جرير طبرى 6/ 165؛ غاية المرام تعداد 24 حديث در اينباره از طريق اهل تسنن و 19 حديث از طريق شيعه نقل كرده است؛ ذخائر العقبى از محب الدين طبرى ص 88؛ فتح القدير از علامه قاضى شوكانى 2/ 50؛ لباب النقول از سيوطى ص 90؛ الكافى الشافى از ابن حجر عسقلانى ص 56؛ مفاتيح الغيب رازى 3/ 431؛ اسباب النزول واحدى ص 148؛ تفسير محى الدين عربى 1/ 334؛ تفسير القرآن العظيم ابن كثير 2/ 71؛ تفسير القرطبى الجامع الاحكام القران 9/ 336؛ تفسير الدر المنثور سيوطى 2/ 295؛ كنز العمال متقى الهندى الحنفى 6/ 405؛ كفاية الطالب علامه الكنجى الشافعى ص 250؛ ينابيع المودة قندوزى الحنفى ص 202؛ جامع الاصول ابن اثير 9/ 478؛ تفسير رازى الكبير 2/ 618؛ الكشاف زمخشرى 1/ 154؛ تفسير غرائب القرآن نيشابورى 2/ 82؛ نور الابصار شبلنجى ص 96؛ شواهد التنزيل حاكم الحسكانى 1/ 181؛ فرائد السمطين جوينى 1/ 9 و 8 و 187؛ اسد الغابه ابن اثير 2/ 28؛ المناقب محمد بن يوسف شافعى ص 28؛ تذكرة الحفاظ امام ذهبى 1/ 10؛ تهذيب التهذيب ابن حجر 3/ 327؛ ميزان الاعتدال علامه ذهبى شافعى 2/ 107؛ خصائص امير المؤمنين احمد بن شعيب نسائى ص 89؛ مجمع البيان طبرسی ج 3 و 4/ 324.</ref> | «منصور من نصره مخدول من خذله»، «هرکس او را یاری کند خدا یاریش خواهد کرد و هرکس دست از یاریش بردارد خدا دست از یاری او بر خواهد داشت» سپس ابو ذر اضافه کرد: ای مردم! روزی از روزها با رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در مسجد نماز میخواندم سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مساعد به من نداد در همین حال علی علیهالسّلام که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست اشاره کرد سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد هنگامیکه از نماز فارغ شد سر بهسوی آسمان بلند کرد و چنین گفت خداوندا برادرم موسی از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانی و کارها را بر او آسان سازی و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند و نیز موسی درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهی و بوسیله او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا من پیامبر و برگزیده تو هستم سینه مرا گشاد کن و کارها را بر من آسان ساز از خاندانم علی علیهالسّلام را وزیر من گردان تا بهوسیله او پشتم قوی و محکم گردد. ابو ذر میگوید هنوز دعای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم گفت بخوان، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود چه بخوانم گفت بخوان ... إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ... . ش<ref>واهد التنزيل ج 1/ 178؛ المناقب خوارزمى ص 186؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 150؛ جامع البيان ابن جرير طبرى 6/ 165؛ غاية المرام تعداد 24 حديث در اينباره از طريق اهل تسنن و 19 حديث از طريق شيعه نقل كرده است؛ ذخائر العقبى از محب الدين طبرى ص 88؛ فتح القدير از علامه قاضى شوكانى 2/ 50؛ لباب النقول از سيوطى ص 90؛ الكافى الشافى از ابن حجر عسقلانى ص 56؛ مفاتيح الغيب رازى 3/ 431؛ اسباب النزول واحدى ص 148؛ تفسير محى الدين عربى 1/ 334؛ تفسير القرآن العظيم ابن كثير 2/ 71؛ تفسير القرطبى الجامع الاحكام القران 9/ 336؛ تفسير الدر المنثور سيوطى 2/ 295؛ كنز العمال متقى الهندى الحنفى 6/ 405؛ كفاية الطالب علامه الكنجى الشافعى ص 250؛ ينابيع المودة قندوزى الحنفى ص 202؛ جامع الاصول ابن اثير 9/ 478؛ تفسير رازى الكبير 2/ 618؛ الكشاف زمخشرى 1/ 154؛ تفسير غرائب القرآن نيشابورى 2/ 82؛ نور الابصار شبلنجى ص 96؛ شواهد التنزيل حاكم الحسكانى 1/ 181؛ فرائد السمطين جوينى 1/ 9 و 8 و 187؛ اسد الغابه ابن اثير 2/ 28؛ المناقب محمد بن يوسف شافعى ص 28؛ تذكرة الحفاظ امام ذهبى 1/ 10؛ تهذيب التهذيب ابن حجر 3/ 327؛ ميزان الاعتدال علامه ذهبى شافعى 2/ 107؛ خصائص امير المؤمنين احمد بن شعيب نسائى ص 89؛ مجمع البيان طبرسی ج 3 و 4/ 324.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام ولی امت پیامبر == | ==علی علیهالسّلام ولی امت پیامبر== | ||
یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ <ref>67 مائده.</ref>ترجمه: ای پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان اگر چنین نکنی امر رسالت او را ادا نکردهای. | یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ <ref>67 مائده.</ref>ترجمه: ای پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان اگر چنین نکنی امر رسالت او را ادا نکردهای. | ||
حدیث: «عن ابن عباس فی قوله تعالی: یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ... الایة. نزلت فی علی، امر رسولالله ان یبلغ فیه فاخذ رسولالله بید علی فقال: من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه». | حدیث: «عن ابن عباس فی قوله تعالی: یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ... الایة. نزلت فی علی، امر رسولالله ان یبلغ فیه فاخذ رسولالله بید علی فقال: من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه». | ||
ترجمه: آیه فوق در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است پیامبر دست علی را گرفت و او را معرفی کرد و فرمود فمن کنت مولاه فعلی مولاه «هرکس من مولا و رهبر او هستم، علی مولا و رهبر اوست» روایات زیادی آنچنانکه گفته شد از طریق اهل تسنن وارد شده است که این آیه درباره علی علیهالسّلام نازل شده است. <ref>حافظ ابو سعيد سجستانى در الولاية؛ حافظ حاكم حسكانى در شواهد التنزيل 1/ 188؛ ابن عساكر شافعى بنا نقل الدر المنثور 2/ 298؛ ابو الحسن واحدى نيشابورى در اسباب النزول ص 150؛ فخر رازى در تفسير الكبير 3/ 636؛ حافظ ابو نعيم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 29؛ ابو اسحاق حموينى در فرائد السمطين؛ ابن قيتبه در الامامة و السياسة؛ جلال الدين سيوطى شافعى در الدر المنثور 2/ 98؛ علامه نيشابورى در غرائب القرآن و رغائب الفرقان 6/ 195؛ ابن صباغ مالكى در الفصول المهمه ص 27؛ امام ذهبى در تذكرة الحفاظ 1/ 10؛ شهاب الدين آلوسى در روح المعانى 6/ 172؛ محب طبرى شافعى در ذخائر العقبى ص 67؛ شيخ سليمان قندوزى حنفى در ينابيع المودة ص 120؛ ابن اثير شافعى در اسد الغابه 2/ 28؛ شيخ محمد عبده در تفسير المنار 6/ 463؛ احمد بن حنبل امام الحنابله در مسند احمد بن حنبل 4/ 281؛ قاضى شوكانى در فتح القدير 3/ 57؛ ابن حجر عسقلانى شافعى در تهذيب التهذيب 3/ 327؛ بدر الدين حنفى در عمدة القارى فى شرح صحيح النجارى 8/ 584.</ref> | ترجمه: آیه فوق در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است پیامبر دست علی را گرفت و او را معرفی کرد و فرمود فمن کنت مولاه فعلی مولاه «هرکس من مولا و رهبر او هستم، علی مولا و رهبر اوست» روایات زیادی آنچنانکه گفته شد از طریق اهل تسنن وارد شده است که این آیه درباره علی علیهالسّلام نازل شده است. <ref>حافظ ابو سعيد سجستانى در الولاية؛ حافظ حاكم حسكانى در شواهد التنزيل 1/ 188؛ ابن عساكر شافعى بنا نقل الدر المنثور 2/ 298؛ ابو الحسن واحدى نيشابورى در اسباب النزول ص 150؛ فخر رازى در تفسير الكبير 3/ 636؛ حافظ ابو نعيم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 29؛ ابو اسحاق حموينى در فرائد السمطين؛ ابن قيتبه در الامامة و السياسة؛ جلال الدين سيوطى شافعى در الدر المنثور 2/ 98؛ علامه نيشابورى در غرائب القرآن و رغائب الفرقان 6/ 195؛ ابن صباغ مالكى در الفصول المهمه ص 27؛ امام ذهبى در تذكرة الحفاظ 1/ 10؛ شهاب الدين آلوسى در روح المعانى 6/ 172؛ محب طبرى شافعى در ذخائر العقبى ص 67؛ شيخ سليمان قندوزى حنفى در ينابيع المودة ص 120؛ ابن اثير شافعى در اسد الغابه 2/ 28؛ شيخ محمد عبده در تفسير المنار 6/ 463؛ احمد بن حنبل امام الحنابله در مسند احمد بن حنبل 4/ 281؛ قاضى شوكانى در فتح القدير 3/ 57؛ ابن حجر عسقلانى شافعى در تهذيب التهذيب 3/ 327؛ بدر الدين حنفى در عمدة القارى فى شرح صحيح النجارى 8/ 584.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام به دور از شرک حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن == | |||
الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ <ref>82 انعام.)</ref>: کسانی که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالودهاند، آنان راست ایمنی و ایشان راهیافتهگانند. | ==علی علیهالسّلام به دور از شرک حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن== | ||
الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ <ref>82 انعام.)</ref>: کسانی که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالودهاند، آنان راست ایمنی و ایشان راهیافتهگانند. | |||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «الَّذِینَ آمَنُوا» یعنی صدقوا بالتوحید هو علی ابن ابیطالب «وَ لَمْ یلْبِسُوا» یعنی لم یخلطوا، نظیرها: «لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ» یعنی لم تخالطون. و لم یخلطوا ایمانهم «بِظُلْمٍ» یعنی الشرک، قال ابن عباس: و اللّه ما آمن احد الّا بعد شرک ما خلا علیا فانه آمن باللّه من غیر ان اشرک به طرفة عین. «أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ» من النار و العذاب «وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» یعنی مرشدون الی الجنة یوم القیامة بغیر حساب فکان علی اول من آمن به و هو من ابناء سبع سنین. | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «الَّذِینَ آمَنُوا» یعنی صدقوا بالتوحید هو علی ابن ابیطالب «وَ لَمْ یلْبِسُوا» یعنی لم یخلطوا، نظیرها: «لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ» یعنی لم تخالطون. و لم یخلطوا ایمانهم «بِظُلْمٍ» یعنی الشرک، قال ابن عباس: و اللّه ما آمن احد الّا بعد شرک ما خلا علیا فانه آمن باللّه من غیر ان اشرک به طرفة عین. «أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ» من النار و العذاب «وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» یعنی مرشدون الی الجنة یوم القیامة بغیر حساب فکان علی اول من آمن به و هو من ابناء سبع سنین. | ||
ترجمه: | ترجمه: | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۶۷: | ||
وَ هُمْ مُهْتَدُونَ* یعنی آنها به بهشت هدایت میکنند و بدون حساب وارد بهشت میشوند و علی علیهالسّلام اول کسی است که ایمان آورد. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 197. | وَ هُمْ مُهْتَدُونَ* یعنی آنها به بهشت هدایت میکنند و بدون حساب وارد بهشت میشوند و علی علیهالسّلام اول کسی است که ایمان آورد. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 197. | ||
</ref> | </ref> | ||
== علی علیهالسّلام حجت الله == | ==علی علیهالسّلام حجت الله== | ||
قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ (انعام، 149): بگو برهان رسا ویژه خداست. | قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ (انعام، 149): بگو برهان رسا ویژه خداست. | ||
حدیث: عن انس قال: کنت عند النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرأی علیا مقبلا فقال: انا و هذا حجة علی امتی یوم القیامة. ترجمه: از انس نقل میکنند که رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بود پس دید که علی بطرف او میآید پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمودند من و علی حجت بر امت هستیم در روز قیامت. <ref>المناقب ابن مغازلى ص 45.</ref> | حدیث: عن انس قال: کنت عند النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرأی علیا مقبلا فقال: انا و هذا حجة علی امتی یوم القیامة. ترجمه: از انس نقل میکنند که رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بود پس دید که علی بطرف او میآید پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمودند من و علی حجت بر امت هستیم در روز قیامت. <ref>المناقب ابن مغازلى ص 45.</ref> | ||
حدیث آخر: عن ابی الصلت الهروی باسناده الی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم قال: سمعت اللّه تعالی یقول: علی بن ابیطالب حجتی علی خلقی. | حدیث آخر: عن ابی الصلت الهروی باسناده الی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم قال: سمعت اللّه تعالی یقول: علی بن ابیطالب حجتی علی خلقی. | ||
ترجمه: از ابی الصلت نقل شده است که رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: از خداوند متعال شنیده است که میگوید علی ابن ابیطالب حجت من بر خلق من است و به سندش از ابن عباس که از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیده است: هرکس دوست دارد حجت بعد از مرا بشناسد پس باید که علی ابن ابیطالب علیهالسّلام را بشناسد و به سندش از مسیب از علی بن ابیطالب نقل کرده که ایشان فرمود: رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مرا در میان امتش خلیفه و جانشین خویش قرار داده است پس من حجت خدا بر آن امت هستم بعد از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم. <ref>المناقب المائه ص 20.</ref> | ترجمه: از ابی الصلت نقل شده است که رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: از خداوند متعال شنیده است که میگوید علی ابن ابیطالب حجت من بر خلق من است و به سندش از ابن عباس که از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیده است: هرکس دوست دارد حجت بعد از مرا بشناسد پس باید که علی ابن ابیطالب علیهالسّلام را بشناسد و به سندش از مسیب از علی بن ابیطالب نقل کرده که ایشان فرمود: رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مرا در میان امتش خلیفه و جانشین خویش قرار داده است پس من حجت خدا بر آن امت هستم بعد از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم. <ref>المناقب المائه ص 20.</ref> | ||
== پیامبر و علی علیهالسّلام پدران امت == | ==پیامبر و علی علیهالسّلام پدران امت== | ||
وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً<ref>151 انعام.</ref>: و به پدر و مادر احسان کنید. | وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً<ref>151 انعام.</ref>: و به پدر و مادر احسان کنید. | ||
حدیث: روی الشیخ الفقیه ابو الحسن بن شاذان عن طریق العامة عن علی بن الحسین عن ابیه عن علی بن ابیطالب قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: ان اللّه قد فرض علیکم طاعتی و نهاکم عن معصیتی و اوجب علیکم اتباع امری و فرض من طاعة علی بن ابیطالب بعدی و نهاکم عن معصیته کما نهاکم عن معصیتی، و جعله اخی و وزیری و وارثی و هو منی و انا منه، حبه ایمان و بغضه کفر، محبه محبی و هو مولی من انا مولاه و انا مولی کل مسلم و مسلمة و انا و هو ابوا هذه الامة». | حدیث: روی الشیخ الفقیه ابو الحسن بن شاذان عن طریق العامة عن علی بن الحسین عن ابیه عن علی بن ابیطالب قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: ان اللّه قد فرض علیکم طاعتی و نهاکم عن معصیتی و اوجب علیکم اتباع امری و فرض من طاعة علی بن ابیطالب بعدی و نهاکم عن معصیته کما نهاکم عن معصیتی، و جعله اخی و وزیری و وارثی و هو منی و انا منه، حبه ایمان و بغضه کفر، محبه محبی و هو مولی من انا مولاه و انا مولی کل مسلم و مسلمة و انا و هو ابوا هذه الامة». | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۸: | ||
خداوند اطاعت از مرا بر شما واجب کرده است و من شما را از گناه و مخالفت کردن با من نهی میکنم و واجب کرد بر شما پیروی از دستورات مرا و آنچنانکه اطاعت از مرا بر شما فرض کرد اطاعت از علی بن ابیطالب را واجب کرد و من از معصیت کردن و مخالفت کردن با او شما را نهی میکنم آنچنانکه از مخالفت با خود، شما را نهی میکنم. خداوند علی را برادر من و وزیر و وارث من قرار داد. او از من است و من از او. دوستی او ایمان است و دشمنی با او کفر. دوستدار او دوستدار من است و دشمن او دشمن من. او مولای هرکسی است که من مولای او هستم و من مولای هر مرد مسلم و زن مسلمان هستم من و علی دو پدر این امت هستیم <ref>المناقب المائه ابن شاذان المنقبه الثانيه و العشرون 15.</ref> | خداوند اطاعت از مرا بر شما واجب کرده است و من شما را از گناه و مخالفت کردن با من نهی میکنم و واجب کرد بر شما پیروی از دستورات مرا و آنچنانکه اطاعت از مرا بر شما فرض کرد اطاعت از علی بن ابیطالب را واجب کرد و من از معصیت کردن و مخالفت کردن با او شما را نهی میکنم آنچنانکه از مخالفت با خود، شما را نهی میکنم. خداوند علی را برادر من و وزیر و وارث من قرار داد. او از من است و من از او. دوستی او ایمان است و دشمنی با او کفر. دوستدار او دوستدار من است و دشمن او دشمن من. او مولای هرکسی است که من مولای او هستم و من مولای هر مرد مسلم و زن مسلمان هستم من و علی دو پدر این امت هستیم <ref>المناقب المائه ابن شاذان المنقبه الثانيه و العشرون 15.</ref> | ||
و نیز نقل کردهاند از علی علیهالسلام، که پیامبر فرمود: حق علی علیهالسّلام بر مسلمانان، همان حق پدر بر فرزند خویش است. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 48؛ شمس الدين محمد ذهبى شافعى در ميزان الاعتدال ج 2/ 111؛ احمد بن حجر عسقلانى شافعى در لسان الميزان ج 4/ 399؛ موفق بن احمد خوارزمى حنفى در المناقب ص 230.</ref> | و نیز نقل کردهاند از علی علیهالسلام، که پیامبر فرمود: حق علی علیهالسّلام بر مسلمانان، همان حق پدر بر فرزند خویش است. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 48؛ شمس الدين محمد ذهبى شافعى در ميزان الاعتدال ج 2/ 111؛ احمد بن حجر عسقلانى شافعى در لسان الميزان ج 4/ 399؛ موفق بن احمد خوارزمى حنفى در المناقب ص 230.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام مانند باب حطّه == | ==علی علیهالسّلام مانند باب حطّه== | ||
وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَکمْ خَطِیئاتِکمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ<ref>161 اعراف.</ref>): و بگویید خداوندا گناهان ما را فرو ریز و سجدهکنان از دروازه شهر درآیید تا گناهان شما را بر شما ببخشاییم و بزودی بر اجر نیکوکاران بیفزاییم. | وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَکمْ خَطِیئاتِکمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ<ref>161 اعراف.</ref>): و بگویید خداوندا گناهان ما را فرو ریز و سجدهکنان از دروازه شهر درآیید تا گناهان شما را بر شما ببخشاییم و بزودی بر اجر نیکوکاران بیفزاییم. | ||
حدیث: عن ابی سعید خدری قال: سمعت النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول: و انما مثل اهلبیتی فیکم مثل باب حطة فی بنی اسرائیل من دخله غفر له. | حدیث: عن ابی سعید خدری قال: سمعت النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول: و انما مثل اهلبیتی فیکم مثل باب حطة فی بنی اسرائیل من دخله غفر له. | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۸۴: | ||
حدیث: عن ابی سعید خدری عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: علی ابن ابیطالب باب حطة، من دخل منه کان مؤمنا و من خرج منه کان کافرا. | حدیث: عن ابی سعید خدری عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: علی ابن ابیطالب باب حطة، من دخل منه کان مؤمنا و من خرج منه کان کافرا. | ||
ترجمه: ابی سعید خدری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که فرمودهاند: علی بن ابیطالب باب حطه (بنی اسرائیل) است هرکس داخل این دروازه شد مؤمن و هرکس از آن خارج شد کافر است (یعنی هرکس از قلعه ولایت علی علیهالسّلام خارج شد کافر است). <ref>كنز العمال متقى 6/ 153؛ سيوطى شافعى در القول الجلى حديث 39؛ شيخ محمد درويش بيروتى در اسنى المطالب فى احاديث مختلفه المراتب حروف العين 141؛ علامه هندى فقير العينى در مناقب العينى 38؛ ابراهيم بن اللّه الوصالى در اسنى المطالب باب 18.</ref> | ترجمه: ابی سعید خدری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که فرمودهاند: علی بن ابیطالب باب حطه (بنی اسرائیل) است هرکس داخل این دروازه شد مؤمن و هرکس از آن خارج شد کافر است (یعنی هرکس از قلعه ولایت علی علیهالسّلام خارج شد کافر است). <ref>كنز العمال متقى 6/ 153؛ سيوطى شافعى در القول الجلى حديث 39؛ شيخ محمد درويش بيروتى در اسنى المطالب فى احاديث مختلفه المراتب حروف العين 141؛ علامه هندى فقير العينى در مناقب العينى 38؛ ابراهيم بن اللّه الوصالى در اسنى المطالب باب 18.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام هدایتگر به حق == | ==علی علیهالسّلام هدایتگر به حق== | ||
وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ <ref>181 اعراف.</ref> : از میان کسانی که آفریدهایم گروهی هستند که به حق هدایت میکنند و به حق داوری مینمایند. | وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ <ref>181 اعراف.</ref> : از میان کسانی که آفریدهایم گروهی هستند که به حق هدایت میکنند و به حق داوری مینمایند. | ||
حدیث: عن زاذان عن علی علیهالسّلام قال: «تفترق هذه الامة علی ثلاث و سبعین فرقة، اثنتان و سبعون فی النار، و واحدة فی الجنة، و هم الذین قال اللّه عزّ و جلّ فی حقهم: وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ.» «انا و شیعتی» | حدیث: عن زاذان عن علی علیهالسّلام قال: «تفترق هذه الامة علی ثلاث و سبعین فرقة، اثنتان و سبعون فی النار، و واحدة فی الجنة، و هم الذین قال اللّه عزّ و جلّ فی حقهم: وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ.» «انا و شیعتی» | ||
ترجمه: حافظ سلیمان قندوزی از زاذان از قول علی علیهالسّلام نقل میکند که حضرت فرمود: این امت 73 فرقه خواهند شد، 72 فرقه در آتش و یک فرقه از آنها در بهشت است و آنها کسانی هستند که خداوند متعال در حق آنها این آیه را فرموده است وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یعنی من و شیعیان من. <ref>ينابيع المودة 109، مناقب خوارزمى 237.</ref> | ترجمه: حافظ سلیمان قندوزی از زاذان از قول علی علیهالسّلام نقل میکند که حضرت فرمود: این امت 73 فرقه خواهند شد، 72 فرقه در آتش و یک فرقه از آنها در بهشت است و آنها کسانی هستند که خداوند متعال در حق آنها این آیه را فرموده است وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یعنی من و شیعیان من. <ref>ينابيع المودة 109، مناقب خوارزمى 237.</ref> | ||
عدهای از مفسران این آیه را در مورد علی علیهالسّلام و شیعیان او دانسته و گفته اند مراد از کلمه «امّة» حضرت علی علیهالسّلام است. <ref>حاكم حسكانى در شواهد التنزيل 1/ 204؛ سيوطى در الدر المنثور 3/ 617« امّة» را بر آل محمد صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم تطبيق داده است؛ علامه كشفى ترمذى در مناقب مرتضوى 52.</ref> | عدهای از مفسران این آیه را در مورد علی علیهالسّلام و شیعیان او دانسته و گفته اند مراد از کلمه «امّة» حضرت علی علیهالسّلام است. <ref>حاكم حسكانى در شواهد التنزيل 1/ 204؛ سيوطى در الدر المنثور 3/ 617« امّة» را بر آل محمد صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم تطبيق داده است؛ علامه كشفى ترمذى در مناقب مرتضوى 52.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام مومن یاریگر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم == | ==علی علیهالسّلام مومن یاریگر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
هُوَ الَّذِی أَیدَک بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ <ref>(انفال، 62)</ref>: همو بود که تو را با یاری خود و مؤمنان نیرومند گردانید. | هُوَ الَّذِی أَیدَک بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ <ref>(انفال، 62)</ref>: همو بود که تو را با یاری خود و مؤمنان نیرومند گردانید. | ||
حدیث: عن انس قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: لما عرج بی رأیت علی ساق العرش مکتوبا: لا اله الّا اللّه، محمد رسولالله ایدته بعلی نصرته بعلی. ترجمه: انس میگوید: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: آن زمانی که به معراج رفتم بر ساق عرش نوشتهای دیدم که نیست خدایی به جز خدای یگانه، محمد پیامآور خداست من او را بهواسطه علی تأیید کردم و بهواسطه او، یاریاش گردانیدم. علی علیهالسّلام محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را بس! | حدیث: عن انس قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: لما عرج بی رأیت علی ساق العرش مکتوبا: لا اله الّا اللّه، محمد رسولالله ایدته بعلی نصرته بعلی. ترجمه: انس میگوید: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: آن زمانی که به معراج رفتم بر ساق عرش نوشتهای دیدم که نیست خدایی به جز خدای یگانه، محمد پیامآور خداست من او را بهواسطه علی تأیید کردم و بهواسطه او، یاریاش گردانیدم. علی علیهالسّلام محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را بس! | ||
و از طریق ابوهریره: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مکتوب علی العرش أنا اللّه لا اله انا وحدی لا شریک لی، و محمد عبدی و رسولی ایدته بعلی بن ابیطالب. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 224. مانند حديث فوق با مختصر تغييرى در منابع زير هم آمده است: الدر المنثور سيوطى 2/ 199؛ كفاية الطالب علامه گنجى شافعى 110؛ ينابيع المودة قندوزى 94؛ شواهد- التنزيل حاكم حسكانى 1/ 223؛ ترجمة الامام أمير المؤمنين على عليه السّلام ابن عسكر از تاريخ دمشق ج 2/ 19، ح 926؛ فرائد السمطين حافظ جوينى 1/ 235، ح 183 و 184 و 185؛ حلية الاولياء ابو نعيم اصفهانى 3/ 26؛ ارجح المطالب علامه هندى عبيد له بسمل 73؛ ذخائر العقبى محب طبرى 69؛ مناقب خوارزمى 234؛ مجمع الزوايد ابن حجر هيثمى شافعى 9/ 121؛ تاريخ بغداد خطيب بغدادى 11/ 173؛ فضائل الصحابه حافظ ابو نعيم.</ref> | و از طریق ابوهریره: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مکتوب علی العرش أنا اللّه لا اله انا وحدی لا شریک لی، و محمد عبدی و رسولی ایدته بعلی بن ابیطالب. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 224. مانند حديث فوق با مختصر تغييرى در منابع زير هم آمده است: الدر المنثور سيوطى 2/ 199؛ كفاية الطالب علامه گنجى شافعى 110؛ ينابيع المودة قندوزى 94؛ شواهد- التنزيل حاكم حسكانى 1/ 223؛ ترجمة الامام أمير المؤمنين على عليه السّلام ابن عسكر از تاريخ دمشق ج 2/ 19، ح 926؛ فرائد السمطين حافظ جوينى 1/ 235، ح 183 و 184 و 185؛ حلية الاولياء ابو نعيم اصفهانى 3/ 26؛ ارجح المطالب علامه هندى عبيد له بسمل 73؛ ذخائر العقبى محب طبرى 69؛ مناقب خوارزمى 234؛ مجمع الزوايد ابن حجر هيثمى شافعى 9/ 121؛ تاريخ بغداد خطيب بغدادى 11/ 173؛ فضائل الصحابه حافظ ابو نعيم.</ref> | ||
== یاری علی علیهالسّلام پیامبر را بس! == | ==یاری علی علیهالسّلام پیامبر را بس!== | ||
یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ <ref>64 انفال.</ref> : ای پیامبر، خدا و مؤمنانی که از تو پیروی میکنند تو را بسند. حدیث: عن جابر بن عبدالله انصاری فی قوله تعالی: یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، هو علی بن ابیطالب و هو رأس المؤمنین. | یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ <ref>64 انفال.</ref> : ای پیامبر، خدا و مؤمنانی که از تو پیروی میکنند تو را بسند. حدیث: عن جابر بن عبدالله انصاری فی قوله تعالی: یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، هو علی بن ابیطالب و هو رأس المؤمنین. | ||
تذکر: این آیه شریفه به نظر کثیری از علماء عامه و مفسران قرآن در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است چنانچه نمونه این حدیث در شأن نزول آن گذشت و منابع اهلسنت با تغییراتی مانند آن را نقل کردهاند. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 230؛ ما نزل من القرآن فى على فاضل احمد اصفهانى 92؛ مناقب مرتضوى محمد صالح كشفى ترمذى 54؛ مناقب خطيب بغدادى 186؛ ارحج المطالب 88.</ref> | تذکر: این آیه شریفه به نظر کثیری از علماء عامه و مفسران قرآن در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است چنانچه نمونه این حدیث در شأن نزول آن گذشت و منابع اهلسنت با تغییراتی مانند آن را نقل کردهاند. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 230؛ ما نزل من القرآن فى على فاضل احمد اصفهانى 92؛ مناقب مرتضوى محمد صالح كشفى ترمذى 54؛ مناقب خطيب بغدادى 186؛ ارحج المطالب 88.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام فرستاده ویژه و اذان خدا و رسول الله == | ==علی علیهالسّلام فرستاده ویژه و اذان خدا و رسول الله== | ||
وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ<ref> 3 توبه.</ref> | وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ<ref> 3 توبه.</ref> | ||
ترجمه: و این آیات اعلامی است از جانب خدا و پیامبرش به مردم در روز حج اکبر که خدا و پیامبرش در برابر مشرکان تعهدی ندارند. | ترجمه: و این آیات اعلامی است از جانب خدا و پیامبرش به مردم در روز حج اکبر که خدا و پیامبرش در برابر مشرکان تعهدی ندارند. | ||
خط ۱۹۴: | خط ۲۰۲: | ||
بخاری در صحیح خود از ابی هریره روایت میکند که علی علیهالسّلام یوم النهر در منی اعلام برائت کرد. «یعنی گفت انّ اللّه بری من المشرکین و رسوله» و او بود که اعلام کرد پس از آن سال، مشرکان حق ندارند حج بهجا آورند و نباید با بدن برهنه طواف کنند. <ref>صحيح بخارى ج 5/ 37.</ref> | بخاری در صحیح خود از ابی هریره روایت میکند که علی علیهالسّلام یوم النهر در منی اعلام برائت کرد. «یعنی گفت انّ اللّه بری من المشرکین و رسوله» و او بود که اعلام کرد پس از آن سال، مشرکان حق ندارند حج بهجا آورند و نباید با بدن برهنه طواف کنند. <ref>صحيح بخارى ج 5/ 37.</ref> | ||
سیوطی شافعی در تفسیرش از ابن ابی حاتم از حکیم بن حمید نقل میکند که گفت: علی بن حسین علیهالسّلام برای من گفت که برای علی علیهالسّلام در کتاب خدا اسمی است و لکن آن را نمیشناسد گفتم آن چیست؟ فرمود: مگر گفتار خداوند را نشنیدی که فرمود: وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ؟ به خدا قسم او علی است یعنی علی همان اذان است. <ref>الدر المنثور ذيل آيهاى در سوره توبه؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 232؛ العمدة حافظ مفسر ثعلبى ص 164، ح 253؛ حاكم نيشابورى در المستدرك على الصحيحين ج 3/ 51؛ المناقب خوارزمى ص 223؛ حافظ ابو نعيم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ذيل آيه؛ علامه شيخ عبد اللّه حنبلى وهابى در مختصر سيرة الرسول صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم ص 412؛ نظم الدر فى تناسب الايات و السور ج 8/ 364؛ حافظ شيخ محمد شاه ولى اللّه حنفى دهلوى در ازالة الخفاء 2/ 99؛ تفسير القاسمى ج 8/ 3069؛ حافظ احمد بن حنبل در المسند ج 1/ 150 و ج 3/ 212؛ تفسير المنار ج 10/ 157؛ حافظ ابو عبد اللّه الرحمن احمد بن شعيب النسائى در خصائص امير المؤمنين على عليه السّلام ص 28؛ التحرير و التنوير شيخ محمد طاهر ابن عاشور ج 10/ 100؛ المناقب ابن مغازلى ص 112؛ فرائد السمطين ص 58؛ الصواعق المحرقه ص 75؛ ميزان الاعتدال ذهبى ج 1/ 205؛ الاستيعاب ابن عبد البر ج 3/ 25؛ كفاية الطالب حافظ كنجى ص 242؛ فضائل على بن ابی طالب ابن حنبل ج 1/ 43؛ تفسير القرآن الكريم شيخ شلتوت ص 608.</ref> | سیوطی شافعی در تفسیرش از ابن ابی حاتم از حکیم بن حمید نقل میکند که گفت: علی بن حسین علیهالسّلام برای من گفت که برای علی علیهالسّلام در کتاب خدا اسمی است و لکن آن را نمیشناسد گفتم آن چیست؟ فرمود: مگر گفتار خداوند را نشنیدی که فرمود: وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ؟ به خدا قسم او علی است یعنی علی همان اذان است. <ref>الدر المنثور ذيل آيهاى در سوره توبه؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 232؛ العمدة حافظ مفسر ثعلبى ص 164، ح 253؛ حاكم نيشابورى در المستدرك على الصحيحين ج 3/ 51؛ المناقب خوارزمى ص 223؛ حافظ ابو نعيم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ذيل آيه؛ علامه شيخ عبد اللّه حنبلى وهابى در مختصر سيرة الرسول صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم ص 412؛ نظم الدر فى تناسب الايات و السور ج 8/ 364؛ حافظ شيخ محمد شاه ولى اللّه حنفى دهلوى در ازالة الخفاء 2/ 99؛ تفسير القاسمى ج 8/ 3069؛ حافظ احمد بن حنبل در المسند ج 1/ 150 و ج 3/ 212؛ تفسير المنار ج 10/ 157؛ حافظ ابو عبد اللّه الرحمن احمد بن شعيب النسائى در خصائص امير المؤمنين على عليه السّلام ص 28؛ التحرير و التنوير شيخ محمد طاهر ابن عاشور ج 10/ 100؛ المناقب ابن مغازلى ص 112؛ فرائد السمطين ص 58؛ الصواعق المحرقه ص 75؛ ميزان الاعتدال ذهبى ج 1/ 205؛ الاستيعاب ابن عبد البر ج 3/ 25؛ كفاية الطالب حافظ كنجى ص 242؛ فضائل على بن ابی طالب ابن حنبل ج 1/ 43؛ تفسير القرآن الكريم شيخ شلتوت ص 608.</ref> | ||
== ارزش ایمان علی علیهالسّلام بیش از سقایة الحاج و عمارت مسجد == | ==ارزش ایمان علی علیهالسّلام بیش از سقایة الحاج و عمارت مسجد== | ||
أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ <ref>19 توبه.</ref> | أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ <ref>19 توبه.</ref> | ||
ترجمه: آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را همانند کار کسی پنداشتهاید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد میکند؟ نه این دو نزد خدا یکسان نیستند. | ترجمه: آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را همانند کار کسی پنداشتهاید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد میکند؟ نه این دو نزد خدا یکسان نیستند. | ||
خط ۲۰۲: | خط ۲۱۰: | ||
قال انس فقال لهما: اجعل لی معکما فخرا؟ قالا له: نعم. قال: فانا اشرف منکما، انا اول من آمن بالوعید من هذه الامة و هاجر و جاهد. فانطلقوا ثلاثتهم الی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فجثوا بین یدیه فاخبر کل واحد منهم بفخره فما اجابهم بشیء. فنزل الوحی بعد ایام فارسل الی ثلاثتهم فأتوا فقرأ علیهم النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ .... | قال انس فقال لهما: اجعل لی معکما فخرا؟ قالا له: نعم. قال: فانا اشرف منکما، انا اول من آمن بالوعید من هذه الامة و هاجر و جاهد. فانطلقوا ثلاثتهم الی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فجثوا بین یدیه فاخبر کل واحد منهم بفخره فما اجابهم بشیء. فنزل الوحی بعد ایام فارسل الی ثلاثتهم فأتوا فقرأ علیهم النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ .... | ||
ترجمه: ابوعبدالله محمد بن یوسف بن محمد قرشی کنجی شافعی از قاضی ابی نصر محمد بن هبة اللّه با سندش از انس بن مالک روایت میکند که عباس بن عبدالمطلب و شیبه صاحب البیت در کنار هم نشسته و به همدیگر افتخار میکردند عباس میگفت: من از تو شریفترم، چون عم رسول خدا و وصی پدرش و سقایة الحاج هستم. حاجیان را من آب میدهم و شیبه میگفت: من از تو شریفترم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم و خزینهدار او. عمارة مسجدالحرام از من است در حین مشاجره علی علیهالسّلام وارد شد و عباس به او گفت: آیا حکم ما میشوی؟ فرمود: آری. عباس گفت شیبه بر من افتخار میکند که از من اشرف است. علی فرمود: تو چه میگویی ای عمو؟ عباس گفت: من اشرفم، زیرا عموی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و وصی پدرش و ساقی حجاج هستم. علی فرمود: ای شیبه تو چه میگویی؟ گفت من اشرفم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم. انس بن مالک میگوید علی گفت آیا افتخار کنم بر شما (به چیزی که انجام ندادهاید) گفتند: آری. فرمود: من از هر دو شما شریفترم، زیرا اول کسی هستم که ایمان آوردهام، مهاجرت کرده و جهاد نمودم. هر سه نفر نزد رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رفته و هر کدام از ایشان به فخر خویش خبر داد، ولی جوابی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نشنیدند تا اینکه امین وحی نازل شده و این آیه را آورد: أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ ... <ref>كفاية الطالب كنجى ص 237؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 250 و نیز كفاية الطالب ص 237 و 238؛ نزهة المجالس ج 2/ 169؛ نور الابصار ص 77؛ هامش تفسير الجلالين ج 1/ 16؛ تفسير القرطبى ج 8/ 91؛ تفسير المنار ج 10/ 216؛ جامع البيان فى تفسير القران ج 10/ 68؛ مفاتيح الغيب ج 4/ 422؛ اسباب النزول ص 182؛ الدر المنثور ج 3/ 218؛ الفصول المهمه ص 123؛ جامع الاصول ج 9/ 477؛ تفسير القرآن العظيم ج 2/ 241؛ مناقب ابن مغازلى ص 321؛ ثمار القلوب ص 542؛ نظم درر السمطين ص 88؛ فتح القدير ج 2/ 202.</ref> | ترجمه: ابوعبدالله محمد بن یوسف بن محمد قرشی کنجی شافعی از قاضی ابی نصر محمد بن هبة اللّه با سندش از انس بن مالک روایت میکند که عباس بن عبدالمطلب و شیبه صاحب البیت در کنار هم نشسته و به همدیگر افتخار میکردند عباس میگفت: من از تو شریفترم، چون عم رسول خدا و وصی پدرش و سقایة الحاج هستم. حاجیان را من آب میدهم و شیبه میگفت: من از تو شریفترم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم و خزینهدار او. عمارة مسجدالحرام از من است در حین مشاجره علی علیهالسّلام وارد شد و عباس به او گفت: آیا حکم ما میشوی؟ فرمود: آری. عباس گفت شیبه بر من افتخار میکند که از من اشرف است. علی فرمود: تو چه میگویی ای عمو؟ عباس گفت: من اشرفم، زیرا عموی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و وصی پدرش و ساقی حجاج هستم. علی فرمود: ای شیبه تو چه میگویی؟ گفت من اشرفم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم. انس بن مالک میگوید علی گفت آیا افتخار کنم بر شما (به چیزی که انجام ندادهاید) گفتند: آری. فرمود: من از هر دو شما شریفترم، زیرا اول کسی هستم که ایمان آوردهام، مهاجرت کرده و جهاد نمودم. هر سه نفر نزد رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رفته و هر کدام از ایشان به فخر خویش خبر داد، ولی جوابی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نشنیدند تا اینکه امین وحی نازل شده و این آیه را آورد: أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ ... <ref>كفاية الطالب كنجى ص 237؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 250 و نیز كفاية الطالب ص 237 و 238؛ نزهة المجالس ج 2/ 169؛ نور الابصار ص 77؛ هامش تفسير الجلالين ج 1/ 16؛ تفسير القرطبى ج 8/ 91؛ تفسير المنار ج 10/ 216؛ جامع البيان فى تفسير القران ج 10/ 68؛ مفاتيح الغيب ج 4/ 422؛ اسباب النزول ص 182؛ الدر المنثور ج 3/ 218؛ الفصول المهمه ص 123؛ جامع الاصول ج 9/ 477؛ تفسير القرآن العظيم ج 2/ 241؛ مناقب ابن مغازلى ص 321؛ ثمار القلوب ص 542؛ نظم درر السمطين ص 88؛ فتح القدير ج 2/ 202.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ == | ==علی علیهالسّلام السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ== | ||
وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً ذلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ <ref>100 توبه.</ref> | وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً ذلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ <ref>100 توبه.</ref> | ||
ترجمه: و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند خدا از ایشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند و برای آنان باغهایی آماده کرده که از زیر درختان آن نهرها روان است. همیشه در آن جاودانند این است همان کامیابی بزرگ. | ترجمه: و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند خدا از ایشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند و برای آنان باغهایی آماده کرده که از زیر درختان آن نهرها روان است. همیشه در آن جاودانند این است همان کامیابی بزرگ. | ||
خط ۲۰۹: | خط ۲۱۷: | ||
ترجمه: از ابن عباس روایت میکنند که این آیه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است. او بود که در ایمان به خدا و رسول از همه مردم سبقت گرفته بود. او بود که به دو قبله نماز گزارد و دو بار بیعت کرد و دو هجرت نمود. شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 256.</ref> | ترجمه: از ابن عباس روایت میکنند که این آیه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است. او بود که در ایمان به خدا و رسول از همه مردم سبقت گرفته بود. او بود که به دو قبله نماز گزارد و دو بار بیعت کرد و دو هجرت نمود. شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 256.</ref> | ||
علامه جمالالدین محمد بن مکرم از عبدالرحمن بن عوف در مورد کلام خدا «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» روایت کرده و گفته است: ایشان ده نفر از قریش بودند که اولین آنها از جهت اسلام آوردن علی علیهالسّلام میباشد. <ref>مختصر تاريخ دمشق ج 17/ 118، جمال الدين محمد بن مكرم.</ref> | علامه جمالالدین محمد بن مکرم از عبدالرحمن بن عوف در مورد کلام خدا «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» روایت کرده و گفته است: ایشان ده نفر از قریش بودند که اولین آنها از جهت اسلام آوردن علی علیهالسّلام میباشد. <ref>مختصر تاريخ دمشق ج 17/ 118، جمال الدين محمد بن مكرم.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام یعنی صادقین == | ==علی علیهالسّلام یعنی صادقین== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ119 توبه. ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا پروا کنید و با راستان باشید. | یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ119 توبه. ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا پروا کنید و با راستان باشید. | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» قال هو علی بن ابیطالب خاصة <ref>المناقب خوارزمى ص 198؛ الصواعق المحرقه ص 93؛ كفاية الطالب ص 111.</ref> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» قال هو علی بن ابیطالب خاصة <ref>المناقب خوارزمى ص 198؛ الصواعق المحرقه ص 93؛ كفاية الطالب ص 111.</ref> | ||
در بعضی از احادیث آیه به «کونوا مع علی و اصحابه» تاویل شده است. مناقب خطيب بغدادى ص 189؛ فرائد السمطين ج 1/ 68؛ الدر المنثور ج 3/ 290. | در بعضی از احادیث آیه به «کونوا مع علی و اصحابه» تاویل شده است. مناقب خطيب بغدادى ص 189؛ فرائد السمطين ج 1/ 68؛ الدر المنثور ج 3/ 290. | ||
و در بعضی دیگر به «کونوا مع علی» تفسیر شده است. ترجمه: ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: ای کسانی که ایمان آوردهاید پروا پیشه کنید و با راستان باشید گفته است مراد از صادقین علی بن ابیطالب است فقط. یا با علی و یارانش باشید یا اینکه با علی علیهالسّلام باشید. <ref>ينابيع المودة ص 119؛ ارجح المطالب ص 60.</ref> | و در بعضی دیگر به «کونوا مع علی» تفسیر شده است. ترجمه: ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: ای کسانی که ایمان آوردهاید پروا پیشه کنید و با راستان باشید گفته است مراد از صادقین علی بن ابیطالب است فقط. یا با علی و یارانش باشید یا اینکه با علی علیهالسّلام باشید. <ref>ينابيع المودة ص 119؛ ارجح المطالب ص 60.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام فضل خداوند == | ==علی علیهالسّلام فضل خداوند== | ||
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِک فَلْیفْرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ<ref> 58 یونس.</ref> | قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِک فَلْیفْرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ<ref> 58 یونس.</ref> | ||
ترجمه: بگو به فضل و رحمت خداست که مؤمنان باید شاد شوند و این از هرچه گرد میآورند بهتر است. | ترجمه: بگو به فضل و رحمت خداست که مؤمنان باید شاد شوند و این از هرچه گرد میآورند بهتر است. | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ الایة قال: بفضل اللّه: النبی و برحمة: علی. | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ الایة قال: بفضل اللّه: النبی و برحمة: علی. | ||
ترجمه: از ابن عباس روایت کردهاند که گفته است بفضل اللّه یعنی نبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و برحمة یعنی علی علیه السّلام. <ref>خطيب بغدادى تاريخ بغداد ج 5/ 15؛ سيوطى در درالمنثور ج 3/ 308؛ كنجى شافعى در كفاية الطالب ص 237؛ حاكم حسكانى در شواهد التنزيل ج 1/ 268؛ ابن عساكر مشقى در تاريخ دمشق ج 2/ 326.</ref> | ترجمه: از ابن عباس روایت کردهاند که گفته است بفضل اللّه یعنی نبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و برحمة یعنی علی علیه السّلام. <ref>خطيب بغدادى تاريخ بغداد ج 5/ 15؛ سيوطى در درالمنثور ج 3/ 308؛ كنجى شافعى در كفاية الطالب ص 237؛ حاكم حسكانى در شواهد التنزيل ج 1/ 268؛ ابن عساكر مشقى در تاريخ دمشق ج 2/ 326.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام شاهد از طرف پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم == | ==علی علیهالسّلام شاهد از طرف پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ 17 هود. ترجمه: آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجّتی روشن است و شاهدی از «خویشان» او پیرو آن است. | أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ 17 هود. ترجمه: آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجّتی روشن است و شاهدی از «خویشان» او پیرو آن است. | ||
حدیث: عن علی علیهالسّلام انه قیل له، فانزل فیک؟ قال: ان تقرا سوره هود «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی بینه من ربه و انا شاهد منه. ا<ref>لدر المنثور سيوطى ذيل آيه ج 3/ 324؛ مناقب ابن مغازلى ص 270، ح 318؛ مناقب خوارزمى ص 197؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 275 و 282، ح 372 و 387؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 1/ 208؛ الكشف و البيان ثعلبى؛ جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى ج 12/ 10؛ كنز العمال متقى هندى حنفى ج 1/ 251؛ تذكرة الخواص الامة سبط ابن جوزى ص 20؛ كفاية الطالب كنجى شافعى ص 111؛ فرائد السمطين حموينى ج 1/ 338؛ ينابيع الموده قندوزى ص 74؛ ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 276، ح 36.</ref> | حدیث: عن علی علیهالسّلام انه قیل له، فانزل فیک؟ قال: ان تقرا سوره هود «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی بینه من ربه و انا شاهد منه. ا<ref>لدر المنثور سيوطى ذيل آيه ج 3/ 324؛ مناقب ابن مغازلى ص 270، ح 318؛ مناقب خوارزمى ص 197؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 275 و 282، ح 372 و 387؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 1/ 208؛ الكشف و البيان ثعلبى؛ جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى ج 12/ 10؛ كنز العمال متقى هندى حنفى ج 1/ 251؛ تذكرة الخواص الامة سبط ابن جوزى ص 20؛ كفاية الطالب كنجى شافعى ص 111؛ فرائد السمطين حموينى ج 1/ 338؛ ينابيع الموده قندوزى ص 74؛ ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 276، ح 36.</ref> | ||
در منابع شیعی مهم با همین مضمون روایتی آمده امالى شيخ صدوق؛ كافى كلينى که تفسیری است بر روایات اهل سنت: | در منابع شیعی مهم با همین مضمون روایتی آمده امالى شيخ صدوق؛ كافى كلينى که تفسیری است بر روایات اهل سنت: | ||
حضرت صادق از پدرش از جدش علی بن الحسین از حضرت امام حسن علیهالسّلام روایت کرده که در ضمن خطبه طولانیای که در حضور معاویه خواند، فرمود: کارها انجام یافت و دورهها گذشت تا خدا محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را به نبوت مبعوث کرد و او را برای رسالت برگزید و کتاب خود را بر او فروفرستاد و او را مأمور کرد که مردم را بهسوی خدا دعوت کند و پدر من اولین کسی بود که دعوت خدا و رسول او را اجابت کرد و اولین کسی بود که ایمان آورد، و خدا و رسول او را تصدیق کرد. خدا در کتاب خود که بر پیامبر نازل کرده بود فرمود: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» پس رسول خدا دارای بینه الهی است و پدر من بدنبال او میرود و او شاهدی است از طرف پیغمبر.... تا آخر خطبه ... اصبغ بن نباته گفت حضرت امیر فرمود: اگر مسند قضاوت را برای من بگسترانند و من بر آن نشینم ما بین اهل تورات با تورات خودشان و ما بین اهل انجیل با انجیل و ما بین اهل قرآن با قرآن قضاوت میکنم آنچنان قضاوتی که بدرگاه خدا برود و بدرخشد. به خدا سوگند آیهای از خدا در شبانهروز نازل نشد مگر آنکه من میدانستم درباره چه کسی نازل شده است. هیچیک از این مردمی که تیغ بر سرشان گذر کرده نیست مگر اینکه در مورد او آیهای نازل شده که او را در بهشت یا جهنم سوق میدهد. آنگاه مردی برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین چه آیهای درباره شما نازل شده؟ فرمود: مگر نشنیدهای که خدا میگوید: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از طرف خدا بینه دارد و من شاهد او و از آن اویم. <ref>بصائر الدرجات؛ امالى شيخ مفيد؛ كشف الغمه اربلى؛ تفسير عياشى.</ref> | حضرت صادق از پدرش از جدش علی بن الحسین از حضرت امام حسن علیهالسّلام روایت کرده که در ضمن خطبه طولانیای که در حضور معاویه خواند، فرمود: کارها انجام یافت و دورهها گذشت تا خدا محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را به نبوت مبعوث کرد و او را برای رسالت برگزید و کتاب خود را بر او فروفرستاد و او را مأمور کرد که مردم را بهسوی خدا دعوت کند و پدر من اولین کسی بود که دعوت خدا و رسول او را اجابت کرد و اولین کسی بود که ایمان آورد، و خدا و رسول او را تصدیق کرد. خدا در کتاب خود که بر پیامبر نازل کرده بود فرمود: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» پس رسول خدا دارای بینه الهی است و پدر من بدنبال او میرود و او شاهدی است از طرف پیغمبر.... تا آخر خطبه ... اصبغ بن نباته گفت حضرت امیر فرمود: اگر مسند قضاوت را برای من بگسترانند و من بر آن نشینم ما بین اهل تورات با تورات خودشان و ما بین اهل انجیل با انجیل و ما بین اهل قرآن با قرآن قضاوت میکنم آنچنان قضاوتی که بدرگاه خدا برود و بدرخشد. به خدا سوگند آیهای از خدا در شبانهروز نازل نشد مگر آنکه من میدانستم درباره چه کسی نازل شده است. هیچیک از این مردمی که تیغ بر سرشان گذر کرده نیست مگر اینکه در مورد او آیهای نازل شده که او را در بهشت یا جهنم سوق میدهد. آنگاه مردی برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین چه آیهای درباره شما نازل شده؟ فرمود: مگر نشنیدهای که خدا میگوید: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از طرف خدا بینه دارد و من شاهد او و از آن اویم. <ref>بصائر الدرجات؛ امالى شيخ مفيد؛ كشف الغمه اربلى؛ تفسير عياشى.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام هادی امّت == | ==علی علیهالسّلام هادی امّت== | ||
إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ <ref>7 رعد.</ref> ترجمه: ای پیامبر تو فقط هشدار دهندهای و برای هر قومی رهبری است. | إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ <ref>7 رعد.</ref> ترجمه: ای پیامبر تو فقط هشدار دهندهای و برای هر قومی رهبری است. | ||
روایات متعددی از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در کتب معتبر اهل سنت نقل شده که فرمود: من منذرم و علی هادی است. | روایات متعددی از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در کتب معتبر اهل سنت نقل شده که فرمود: من منذرم و علی هادی است. | ||
حدیث: عن ابن عباس قال: لما نزلت «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ» قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا المنذر و علی الهادی من بعدی و ضرب بیده الی صدر علی قال:انت هادی بعدی یا علی بک یهتدی المهتدون. | حدیث: عن ابن عباس قال: لما نزلت «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ» قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا المنذر و علی الهادی من بعدی و ضرب بیده الی صدر علی قال:انت هادی بعدی یا علی بک یهتدی المهتدون. | ||
ترجمه: از ابن عباس نقل میکنند که: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم دستش را بر سینه خود گذاشت و فرمود منم منذر! سپس به شانه علی اشاره کرد و فرمود: تویی هادی! و بوسیله تو بعد از من هدایتیافتگان هدایت میشوند و مانند این حدیث با مختصر تغییری در منابع اهل سنت آمده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 294؛ تفسير الكبير فخر رازى ج 19/ 14؛ تفسير التهذيب بيهقى شافعى؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالكى ص 105؛ الدر المنثور سيوطى سوره رعد ذيل آيه؛ تفسير ابن كثير ذيل آيه؛ كفاية الطالب گنجى شافعى ص 109؛ جامع البيان طبرى ج 13/ 72؛ بحر المحيط ابو حيان اندلسى ذيل آيه؛ فرائد السمطين حموينى ج 1/ 148؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ مجمع الزوائد نور الدين هيثمى ج 7/ 41؛ ينابيع المودة قندوزى؛ احقاق الحق ج 3/ 87؛ المستدرك على الصحيحين ج 3/ 129.</ref> | ترجمه: از ابن عباس نقل میکنند که: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم دستش را بر سینه خود گذاشت و فرمود منم منذر! سپس به شانه علی اشاره کرد و فرمود: تویی هادی! و بوسیله تو بعد از من هدایتیافتگان هدایت میشوند و مانند این حدیث با مختصر تغییری در منابع اهل سنت آمده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 294؛ تفسير الكبير فخر رازى ج 19/ 14؛ تفسير التهذيب بيهقى شافعى؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالكى ص 105؛ الدر المنثور سيوطى سوره رعد ذيل آيه؛ تفسير ابن كثير ذيل آيه؛ كفاية الطالب گنجى شافعى ص 109؛ جامع البيان طبرى ج 13/ 72؛ بحر المحيط ابو حيان اندلسى ذيل آيه؛ فرائد السمطين حموينى ج 1/ 148؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ مجمع الزوائد نور الدين هيثمى ج 7/ 41؛ ينابيع المودة قندوزى؛ احقاق الحق ج 3/ 87؛ المستدرك على الصحيحين ج 3/ 129.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام و پیامبر هم خانه در بهشت == | ==علی علیهالسّلام و پیامبر هم خانه در بهشت== | ||
الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ<ref>29 رعد.</ref> ترجمه: کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، خوشا به حالشان، و خوش سرانجامی دارند. | الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ<ref>29 رعد.</ref> ترجمه: کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، خوشا به حالشان، و خوش سرانجامی دارند. | ||
حدیث 1: سئل رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن طوبی قال: هی شجرة اصلها فی داری و فرعها علی اهل الجنة. ثم سئل عنها مرة اخری قال شجرة فی الجنة اصلها فی دار علی و فرعها علی اهل الجنة. فقیل له: سألناک عنها یا رسولالله فقلت اصلها فی داری ثمّ سألناک مرة اخری فقلت شجرة فی الجنة اصلها فی الدار علی و فرعها علی اهل الجنة فقال ان داری و دار علی واحدة. | حدیث 1: سئل رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن طوبی قال: هی شجرة اصلها فی داری و فرعها علی اهل الجنة. ثم سئل عنها مرة اخری قال شجرة فی الجنة اصلها فی دار علی و فرعها علی اهل الجنة. فقیل له: سألناک عنها یا رسولالله فقلت اصلها فی داری ثمّ سألناک مرة اخری فقلت شجرة فی الجنة اصلها فی الدار علی و فرعها علی اهل الجنة فقال ان داری و دار علی واحدة. | ||
خط ۲۳۶: | خط ۲۴۴: | ||
حدیث 2: ان فی الجنة لشجرة ما فی الجنة قصر و لا دار و لا منزل و لا مجلس الا و فیه عضن من اعضان تلک الشجرة و اصل تلک الشجرة فی داری ثم مضی علی ذلک ثلاثه ایام ثم قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا عمر ان فی الجنة لشجرة ما فی الجنة قصر و لا دار و لا منزل و لا مجلس الا و فیه عضن من اعضان تلک الشجرة اصلها فی دار علی بن ابیطالب قال عمر: یا رسولالله قلت ذلک الیوم ان اصل تلک الشجرة فی داری و الیوم قلت ان اصل تلک الشجرة فی دار علی؟ فقال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اما عملت ان منزلی و منزل علی فی الجنة واحد، و قصری و قصر علی فی الجنة واحد و سریری و سریر علی فی الجنة واحد. | حدیث 2: ان فی الجنة لشجرة ما فی الجنة قصر و لا دار و لا منزل و لا مجلس الا و فیه عضن من اعضان تلک الشجرة و اصل تلک الشجرة فی داری ثم مضی علی ذلک ثلاثه ایام ثم قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا عمر ان فی الجنة لشجرة ما فی الجنة قصر و لا دار و لا منزل و لا مجلس الا و فیه عضن من اعضان تلک الشجرة اصلها فی دار علی بن ابیطالب قال عمر: یا رسولالله قلت ذلک الیوم ان اصل تلک الشجرة فی داری و الیوم قلت ان اصل تلک الشجرة فی دار علی؟ فقال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اما عملت ان منزلی و منزل علی فی الجنة واحد، و قصری و قصر علی فی الجنة واحد و سریری و سریر علی فی الجنة واحد. | ||
ترجمه: ابوهریره نقل میکند که روزی رسول خدا به عمر فرمود: در بهشت درختی است در هیچ قصر و خانه و مجلسی در بهشت نیست مگر اینکه شاخهای از شاخههای آن درخت در آن است و ریشه آن درخت در خانه من است سپس چند روز گذشت پیامبر فرمود ای عمر در بهشت درختی که در هیچ قصر و خانه و مجلسی در بهشت نیست مگر آنکه شاخهای از شاخههای آن درخت در آن است و ریشه آن درخت در خانه علی است عمر گفت یا رسولالله قبلاً فرمودید ریشه آن درخت در خانه من است و اکنون میفرمایید ریشه آن در خانه علی است؟ حضرت فرمود مگر نمیدانی منزل من و علی و قصر من و علی و تخت من و علی در بهشت یکی است؟ <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 306؛ ينابيع المودة قندوزى ص 109؛ الدر المنثور 4/ 59.</ref> | ترجمه: ابوهریره نقل میکند که روزی رسول خدا به عمر فرمود: در بهشت درختی است در هیچ قصر و خانه و مجلسی در بهشت نیست مگر اینکه شاخهای از شاخههای آن درخت در آن است و ریشه آن درخت در خانه من است سپس چند روز گذشت پیامبر فرمود ای عمر در بهشت درختی که در هیچ قصر و خانه و مجلسی در بهشت نیست مگر آنکه شاخهای از شاخههای آن درخت در آن است و ریشه آن درخت در خانه علی است عمر گفت یا رسولالله قبلاً فرمودید ریشه آن درخت در خانه من است و اکنون میفرمایید ریشه آن در خانه علی است؟ حضرت فرمود مگر نمیدانی منزل من و علی و قصر من و علی و تخت من و علی در بهشت یکی است؟ <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 306؛ ينابيع المودة قندوزى ص 109؛ الدر المنثور 4/ 59.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام دارای علم الکتاب == | ==علی علیهالسّلام دارای علم الکتاب== | ||
قُلْ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ <ref>43 رعد</ref>: بگو کافی است خدا و آنکس که نزد او علم کتاب است. میان من و شما گواه باشد. | قُلْ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ <ref>43 رعد</ref>: بگو کافی است خدا و آنکس که نزد او علم کتاب است. میان من و شما گواه باشد. | ||
حدیث 1: سألت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن قول اللّه تعالی: وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ قال: ذاک اخی علی بن ابیطالب . ترجمه: از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم درباره قول خدا که فرمود «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» پرسیدم مراد چه کسی است؟ فرمود: آنکس که نزد او علم الکتاب است علی بن ابیطالب است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 307؛ ينابيع المودة ص 102.</ref> | حدیث 1: سألت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن قول اللّه تعالی: وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ قال: ذاک اخی علی بن ابیطالب . ترجمه: از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم درباره قول خدا که فرمود «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» پرسیدم مراد چه کسی است؟ فرمود: آنکس که نزد او علم الکتاب است علی بن ابیطالب است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 307؛ ينابيع المودة ص 102.</ref> | ||
خط ۲۴۳: | خط ۲۵۱: | ||
ترجمه: محدث بزرگ حافظ ابن مغازلی نقل میکند و او سند را میرساند به علی بن حابس که میگوید: من و ابو مریم بر عبدالله بن عطاء وارد شدیم ابو مریم گفت حدیثی که از قول حضرت باقر علیهالسّلام برای من روایت کرده بودی برای ما بگو عبدالله گفت: من پیش حضرت باقر علیهالسّلام نشسته بودم که پسر عبدالله بن سلام بر ما گذر کرد، گفتم قربانت گردم این فرزند کسی است (عبدالله بن سلام) که علم کتاب نزد اوست؟ حضرت فرمود نه بلکه او رفیق شما علی بن ابیطالب است که آیاتی از کتاب خدا دربارهاش نازل شد:مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا. <ref>مناقب الامام على بن ابى طالب ابن مغازلى ص 313؛ ينابيع الموده قندوزى ص 121؛ الدر المنثور سيوطى ج 4/ 669؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 307؛ ما نزل القران فى على عليه السّلام حسين بن حكم حبرى ص 285.</ref> | ترجمه: محدث بزرگ حافظ ابن مغازلی نقل میکند و او سند را میرساند به علی بن حابس که میگوید: من و ابو مریم بر عبدالله بن عطاء وارد شدیم ابو مریم گفت حدیثی که از قول حضرت باقر علیهالسّلام برای من روایت کرده بودی برای ما بگو عبدالله گفت: من پیش حضرت باقر علیهالسّلام نشسته بودم که پسر عبدالله بن سلام بر ما گذر کرد، گفتم قربانت گردم این فرزند کسی است (عبدالله بن سلام) که علم کتاب نزد اوست؟ حضرت فرمود نه بلکه او رفیق شما علی بن ابیطالب است که آیاتی از کتاب خدا دربارهاش نازل شد:مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا. <ref>مناقب الامام على بن ابى طالب ابن مغازلى ص 313؛ ينابيع الموده قندوزى ص 121؛ الدر المنثور سيوطى ج 4/ 669؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 307؛ ما نزل القران فى على عليه السّلام حسين بن حكم حبرى ص 285.</ref> | ||
و در کافی بسند خود از برید بن معاویه روایت کرده که در تفسیر آیه موردبحث فرمود: ما را منظور داشته که اولمان، و افضلمان و بهترین ما بعد از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام است و در معانی بسند خود از خلف بن عطیه عوفی از ابی سعید خدری روایت کرده که گفت: من از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از معنای گفتار خدای جل ثنائه که فرموده: «قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکتابِ» پرسش نمودم، فرمود: او جانشین برادرم سلیمان بن داود بود، گفتم: یا رسولالله! در آیه: «قُلْ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» منظور کیست؟ فرمود: او برادرم علی بن ابیطالب است و در تفسیر عیاشی از عبدالله بن عطا روایت کرده است که گفت خدمت حضرت أبی جعفر علیهالسّلام عرض کردم این پسر عبدالله بن سلام بن عمران چنین معتقد است که منظور از «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» پدر اوست. آیا صحیح است، یا نه؟ فرمود: دروغ میگوید، منظور علی بن ابیطالب است. <ref>تفسير الميزان 11/ 388.</ref> | و در کافی بسند خود از برید بن معاویه روایت کرده که در تفسیر آیه موردبحث فرمود: ما را منظور داشته که اولمان، و افضلمان و بهترین ما بعد از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام است و در معانی بسند خود از خلف بن عطیه عوفی از ابی سعید خدری روایت کرده که گفت: من از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از معنای گفتار خدای جل ثنائه که فرموده: «قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکتابِ» پرسش نمودم، فرمود: او جانشین برادرم سلیمان بن داود بود، گفتم: یا رسولالله! در آیه: «قُلْ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» منظور کیست؟ فرمود: او برادرم علی بن ابیطالب است و در تفسیر عیاشی از عبدالله بن عطا روایت کرده است که گفت خدمت حضرت أبی جعفر علیهالسّلام عرض کردم این پسر عبدالله بن سلام بن عمران چنین معتقد است که منظور از «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» پدر اوست. آیا صحیح است، یا نه؟ فرمود: دروغ میگوید، منظور علی بن ابیطالب است. <ref>تفسير الميزان 11/ 388.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام فرع شجره طیبه == | ==علی علیهالسّلام فرع شجره طیبه== | ||
أَ لَمْ تَرَ کیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کلِمَةً طَیبَةً کشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ<ref>24 ابراهیم.</ref> | أَ لَمْ تَرَ کیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کلِمَةً طَیبَةً کشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ<ref>24 ابراهیم.</ref> | ||
ترجمه: آیا ندیدی خدا چگونه مثل زده: سخنی پاک، که مانند درختی پاک است که ریشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است؟ | ترجمه: آیا ندیدی خدا چگونه مثل زده: سخنی پاک، که مانند درختی پاک است که ریشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است؟ | ||
حدیث: عن سلام الخثعمی قال: دخلت علی ابی جعفر محمد بن علی علیهالسّلام فقلت: | حدیث: عن سلام الخثعمی قال: دخلت علی ابی جعفر محمد بن علی علیهالسّلام فقلت: | ||
یا بن رسولالله قول اللّه تعالی: «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» قال: یا سلام الشجرة محمد، و الفرع علی امیرالمؤمنین، و الثمر الحسن و الحسین، و العضن فاطمة، و شعب ذلک الغصن الائمة من ولد فاطمة، و الورق شیعتنا و محبونا اهل البیت، فاذا مات من شیعتنا رجل تناثر من الشجرة ورقة، فاذا ولد لمحبّینا مولود اخضّر مکان تلک الورقة ورقة. ترجمه: روایت میکنند با سند از سلام خثعمی که گفت داخل شدم بر علی ابی جعفر بن محمد بن علی و عرض کردم: ای پسر رسول خدا! قول خدا «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» یعنی چه؟ فرمود: ای سلام، شجرة و درخت، حضرت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم است و تنه آن امیرالمؤمنین و میوهاش، حسن و حسین و شاخهاش، فاطمه و شاخههای کوچک آن ائمه از فرزندان فاطمه و برگهای آن شیعیان و دوستان ما اهلبیت علیهم السّلام هستند هر کدام از شیعیان ما از دنیا برود برگی از این درخت جدا شده و هر مولودی به دنیا بیاید برگی در این درخت سبز میشود. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 311؛ كفاية الطالب گنجى شافعى ص 220؛ المستدرك على الصحيحين حاكم نيشابورى ج 3/ 126؛ اسد الغابه ابن اثير ج 4/ 22؛ تهذيب التهذيب ابن حجر عسقلانى ج 6/ 320؛ فيض القدير مناوى ج 3/ 46.</ref> | یا بن رسولالله قول اللّه تعالی: «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» قال: یا سلام الشجرة محمد، و الفرع علی امیرالمؤمنین، و الثمر الحسن و الحسین، و العضن فاطمة، و شعب ذلک الغصن الائمة من ولد فاطمة، و الورق شیعتنا و محبونا اهل البیت، فاذا مات من شیعتنا رجل تناثر من الشجرة ورقة، فاذا ولد لمحبّینا مولود اخضّر مکان تلک الورقة ورقة. ترجمه: روایت میکنند با سند از سلام خثعمی که گفت داخل شدم بر علی ابی جعفر بن محمد بن علی و عرض کردم: ای پسر رسول خدا! قول خدا «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» یعنی چه؟ فرمود: ای سلام، شجرة و درخت، حضرت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم است و تنه آن امیرالمؤمنین و میوهاش، حسن و حسین و شاخهاش، فاطمه و شاخههای کوچک آن ائمه از فرزندان فاطمه و برگهای آن شیعیان و دوستان ما اهلبیت علیهم السّلام هستند هر کدام از شیعیان ما از دنیا برود برگی از این درخت جدا شده و هر مولودی به دنیا بیاید برگی در این درخت سبز میشود. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 311؛ كفاية الطالب گنجى شافعى ص 220؛ المستدرك على الصحيحين حاكم نيشابورى ج 3/ 126؛ اسد الغابه ابن اثير ج 4/ 22؛ تهذيب التهذيب ابن حجر عسقلانى ج 6/ 320؛ فيض القدير مناوى ج 3/ 46.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام همنشین بهشتی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم == | ==علی علیهالسّلام همنشین بهشتی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
«وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ»<ref>47 حجر.</ref> ترجمه: و آنچه کینه (و شائبههای نفسانی) در سینههای آنان است بر کنیم، برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشستهاند. | «وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ»<ref>47 حجر.</ref> ترجمه: و آنچه کینه (و شائبههای نفسانی) در سینههای آنان است بر کنیم، برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشستهاند. | ||
حدیث: عن احمد بن حنبل باسناده عن یزید بن ابی او فی قال: ان النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی علیه السّلام: انت معی فی قصری فی الجنة مع ابنتی فاطمة، و انت اخی و رفیقی ثم تلا رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اخوانا علی سرر متقابلین.ترجمه: از احمد بن حنبل روایت شده که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمود: ای علی! تو با من در قصر بهشت هستی، در کنار آن دخترم فاطمه، ای علی! تو برادر من و رفیق من هستی. سپس حضرت این آیه را تلاوت کرد: برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشسته اند. <ref>ارجح المطالب ص 73 از عبد اللّه بسمل هندى.</ref> | حدیث: عن احمد بن حنبل باسناده عن یزید بن ابی او فی قال: ان النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی علیه السّلام: انت معی فی قصری فی الجنة مع ابنتی فاطمة، و انت اخی و رفیقی ثم تلا رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اخوانا علی سرر متقابلین.ترجمه: از احمد بن حنبل روایت شده که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمود: ای علی! تو با من در قصر بهشت هستی، در کنار آن دخترم فاطمه، ای علی! تو برادر من و رفیق من هستی. سپس حضرت این آیه را تلاوت کرد: برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشسته اند. <ref>ارجح المطالب ص 73 از عبد اللّه بسمل هندى.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام أَهْلُ الذِّکرِ == | ==علی علیهالسّلام أَهْلُ الذِّکرِ== | ||
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِک إِلَّا رِجالًا نُوحِی إِلَیهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ <ref>43 نحل.</ref> | وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِک إِلَّا رِجالًا نُوحِی إِلَیهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ <ref>43 نحل.</ref> | ||
ترجمه: و نفرستادیم پیش از تو مگر مردانی را که وحی میفرستادیم بدیشان، پس بپرسید اهل کتاب را اگر شما نمیدانید. | ترجمه: و نفرستادیم پیش از تو مگر مردانی را که وحی میفرستادیم بدیشان، پس بپرسید اهل کتاب را اگر شما نمیدانید. | ||
خط ۲۶۰: | خط ۲۶۸: | ||
حضرت فرمود وقتی روز میرود و شب میآید روز کجاست؟ آنها گفتند در علم خدا، علی هم فرمود بهشتهای دیگر هم در علم خدا هستند آنگاه خدمت حضرت رسول خدا رسیدند و ماوقع را به ایشان خبر دادند آیه فَسْئَلُوا ... از اهل ذکر سوال کنید نازل شد. <ref>غاية المرام بحرانى ص 240.</ref> | حضرت فرمود وقتی روز میرود و شب میآید روز کجاست؟ آنها گفتند در علم خدا، علی هم فرمود بهشتهای دیگر هم در علم خدا هستند آنگاه خدمت حضرت رسول خدا رسیدند و ماوقع را به ایشان خبر دادند آیه فَسْئَلُوا ... از اهل ذکر سوال کنید نازل شد. <ref>غاية المرام بحرانى ص 240.</ref> | ||
کلمات حضرت و قضاوتهای امام، گوشهای از علم خدادادی او را بیان میکند. آوردهاند زن مجنونی در زمان عمر، مرتکب زنا شده و باردار شد عمر دستور داد او را رجم کنند امام علی علیهالسّلام فرمود آیا قول رسول خدا را نشنیدهای که سه نفر تکلیف ندارند اول دیوانه تا عاقل شود و دوم بچه تا بزرگ شود و سوم خوابیده تا بیدار شود. پس عمر گفت اگر علی علیهالسّلام نبود عمر هلاک میشد. <ref>الاستيعاب 3/ 74؛ كنز العمال 3/ 95؛ تذكرة الخواص ص 87؛ سنن ابى داود 4/ 114؛ ذخاير العقبى ص 81؛ فرائد السمطين 1/ 66.</ref> | کلمات حضرت و قضاوتهای امام، گوشهای از علم خدادادی او را بیان میکند. آوردهاند زن مجنونی در زمان عمر، مرتکب زنا شده و باردار شد عمر دستور داد او را رجم کنند امام علی علیهالسّلام فرمود آیا قول رسول خدا را نشنیدهای که سه نفر تکلیف ندارند اول دیوانه تا عاقل شود و دوم بچه تا بزرگ شود و سوم خوابیده تا بیدار شود. پس عمر گفت اگر علی علیهالسّلام نبود عمر هلاک میشد. <ref>الاستيعاب 3/ 74؛ كنز العمال 3/ 95؛ تذكرة الخواص ص 87؛ سنن ابى داود 4/ 114؛ ذخاير العقبى ص 81؛ فرائد السمطين 1/ 66.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام از بین برنده باطل == | ==علی علیهالسّلام از بین برنده باطل== | ||
وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً <ref>81 اسراء</ref> ترجمه: و بگو حق آمد و باطل نابود شد. آری، باطل نابود شدنی است. | وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً <ref>81 اسراء</ref> ترجمه: و بگو حق آمد و باطل نابود شد. آری، باطل نابود شدنی است. | ||
حدیث: عن ابی هریره قال: قال لی جابر بن عبدالله: دخلنا مع النبی مکة و فی البیت و حوله ثلاث مائه و ستون صنما یعبد من دون اللّه، فامر بها رسولالله فالقیت کلها لوجهها، و کان علی البیت صنم طویل یقال له: هبل، فنظر رسولالله الی امیرالمؤمنین و قال له: یا علی ترکب علی او ارکب علیک لا لقی هبل عن ظهر الکعبة. قلت: یا رسولالله بل ترکبنی. فلما جلس علی ظهری لم استطع حمله لثقل الرسالة، فقلت: یا رسولالله ارکبک، فضحک و نزل فطأطأ لی ظهره و استویت علیه، فو الذی فلق الجنة و برأ النسمة لواردت ان امس السماء لمسستها بیدی فالقیت هبل عن ظهر الکعبه فانزل اللّه تعالی: وَ قُلْ جاءَ الْحَقُ یعنی قول: لا اله الا اللّه، محمد رسولالله «وَ زَهَقَ الْباطِلُ» یعنی و ذهب عبادة الاصنام «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» یعنی ذاهبا. ثم دخل البیت فصلی فیه رکعتین. | حدیث: عن ابی هریره قال: قال لی جابر بن عبدالله: دخلنا مع النبی مکة و فی البیت و حوله ثلاث مائه و ستون صنما یعبد من دون اللّه، فامر بها رسولالله فالقیت کلها لوجهها، و کان علی البیت صنم طویل یقال له: هبل، فنظر رسولالله الی امیرالمؤمنین و قال له: یا علی ترکب علی او ارکب علیک لا لقی هبل عن ظهر الکعبة. قلت: یا رسولالله بل ترکبنی. فلما جلس علی ظهری لم استطع حمله لثقل الرسالة، فقلت: یا رسولالله ارکبک، فضحک و نزل فطأطأ لی ظهره و استویت علیه، فو الذی فلق الجنة و برأ النسمة لواردت ان امس السماء لمسستها بیدی فالقیت هبل عن ظهر الکعبه فانزل اللّه تعالی: وَ قُلْ جاءَ الْحَقُ یعنی قول: لا اله الا اللّه، محمد رسولالله «وَ زَهَقَ الْباطِلُ» یعنی و ذهب عبادة الاصنام «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» یعنی ذاهبا. ثم دخل البیت فصلی فیه رکعتین. | ||
ترجمه: ابو هریره با سند از جابر بن عبدالله روایت کند که گفت با پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم داخل مکه شدیم 360 بت وجود داشت که عبادت میشدند، پیامبر دستور داد همه آنها را از بین ببرند در میان آنها بت بزرگی بود بنام هبل. پیامبر نگاهی به امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام کرد و فرمود: یا علی! بر من سوار شو یا من بر تو، تا این بت بزرگ را از پشتبام کعبه به پایین اندازیم، علی گفت: یا رسولالله! شما بر من سوار شوید امام گفت: وقتی رسولالله پا به پشت من نهاد احساس کردم قدرت تحمل ایشان را ندارم و این از وزانت رسالت بود عرض کردم یا رسولالله من بر پشت شما قرار میگیرم پیامبر خندهای کرد و پشت خویش را برای من آماده نمود و من بر دوش حضرت قرار گرفتم. قسم به خدایی که دانه را آفرید در آن هنگام اگر اراده میکردم آسمان را دست بکشم میتوانستم (احساس بلندی عجیبی میکردم) آنگاه هبل را از پشتبام کعبه انداختم. پس خداوند تعالی این آیه را نازل کرد: «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ» یعنی لا اله الّا اللّه، محمد رسولالله «وَ زَهَقَ الْباطِلُ» یعنی عبادت بتها دورانش تمام شد «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» باطل رفتنی است سپس داخل کعبه شده و دو رکعت در آنجا نماز گزاردند. <ref>حسكانى در شواهد التنزيل.</ref> | ترجمه: ابو هریره با سند از جابر بن عبدالله روایت کند که گفت با پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم داخل مکه شدیم 360 بت وجود داشت که عبادت میشدند، پیامبر دستور داد همه آنها را از بین ببرند در میان آنها بت بزرگی بود بنام هبل. پیامبر نگاهی به امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام کرد و فرمود: یا علی! بر من سوار شو یا من بر تو، تا این بت بزرگ را از پشتبام کعبه به پایین اندازیم، علی گفت: یا رسولالله! شما بر من سوار شوید امام گفت: وقتی رسولالله پا به پشت من نهاد احساس کردم قدرت تحمل ایشان را ندارم و این از وزانت رسالت بود عرض کردم یا رسولالله من بر پشت شما قرار میگیرم پیامبر خندهای کرد و پشت خویش را برای من آماده نمود و من بر دوش حضرت قرار گرفتم. قسم به خدایی که دانه را آفرید در آن هنگام اگر اراده میکردم آسمان را دست بکشم میتوانستم (احساس بلندی عجیبی میکردم) آنگاه هبل را از پشتبام کعبه انداختم. پس خداوند تعالی این آیه را نازل کرد: «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ» یعنی لا اله الّا اللّه، محمد رسولالله «وَ زَهَقَ الْباطِلُ» یعنی عبادت بتها دورانش تمام شد «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» باطل رفتنی است سپس داخل کعبه شده و دو رکعت در آنجا نماز گزاردند. <ref>حسكانى در شواهد التنزيل.</ref> | ||
مانند این حدیث و با مختصر تغییری، که در آن جریان بالا رفتن علی علیهالسّلام از دوش پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نیز بیان شده باشد در کثیری از آثار محدثین اهل سنت با اسناد مختلف آمده است . <ref>احمد بن حنبل در مسند ج 1/ 84 و 151؛ نسائى در الخصائص ص 31؛ خطيب بغدادى در موضع اوهام- الجمع و التفريق ج 2/ 432؛ خطيب بغدادى در تاريخ بغداد ج 13/ 302؛ حاكم نيشابورى در المستدرك ج 2/ 368؛ خوارزمى در المناقب ص 71؛ متقى هندى در كنز العمال ج 6/ 407؛ گنجى شافعى در كفاية الطالب ص 257.</ref> | مانند این حدیث و با مختصر تغییری، که در آن جریان بالا رفتن علی علیهالسّلام از دوش پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نیز بیان شده باشد در کثیری از آثار محدثین اهل سنت با اسناد مختلف آمده است . <ref>احمد بن حنبل در مسند ج 1/ 84 و 151؛ نسائى در الخصائص ص 31؛ خطيب بغدادى در موضع اوهام- الجمع و التفريق ج 2/ 432؛ خطيب بغدادى در تاريخ بغداد ج 13/ 302؛ حاكم نيشابورى در المستدرك ج 2/ 368؛ خوارزمى در المناقب ص 71؛ متقى هندى در كنز العمال ج 6/ 407؛ گنجى شافعى در كفاية الطالب ص 257.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام دارای زینت زهد == | ==علی علیهالسّلام دارای زینت زهد== | ||
إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زِینَةً لَها <ref>7 کهف.</ref> ترجمه: در حقیقت ما آنچه را که بر زمین است زیوری برای آن قرار دادیم. | إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زِینَةً لَها <ref>7 کهف.</ref> ترجمه: در حقیقت ما آنچه را که بر زمین است زیوری برای آن قرار دادیم. | ||
حدیث: عن قتادة عن عطاء عن عبدالله ابن مسعود و من طرق آخر عن عمار بن یاسر قال: سمعت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول لعلی: «یا علی ان اللّه زینّک» بزینه لم یزین العباد باحسن منها: «بغّض الیک الدنیا، و زهّدک فیها، و حبّب الیک الفقراء. «فرضیت بهم اتباعا، و رضوا بک اماما» | حدیث: عن قتادة عن عطاء عن عبدالله ابن مسعود و من طرق آخر عن عمار بن یاسر قال: سمعت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول لعلی: «یا علی ان اللّه زینّک» بزینه لم یزین العباد باحسن منها: «بغّض الیک الدنیا، و زهّدک فیها، و حبّب الیک الفقراء. «فرضیت بهم اتباعا، و رضوا بک اماما» | ||
روایت نقل میکنند از عمار بن یاسر که گفت شنیدم رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام میفرمود: ای علی! خداوند ترا به زینتی مزین کرده که احدی از مردم به بهتر از آن زینت مزین نشدهاند. یکی اینکه دنیا را مبغوض تو قرار داد و ترا در دنیا زاهد گردانید و دیگر اینکه فقراء را نزد تو محبوب کرد و تو راضی شدی که آنها پیرو تو باشند و آنها نیز راضی باینکه تو امام آنها باشی. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 354 و 395؛ مناقب على ابن ابى طالب عليه السّلام ابن مغازلى ص 105، ح 148؛ حلية الاولياء حافظ ابو نعيم اصفهانى ج 1/ 71؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد معتزلى ج 9/ 166؛ المناقب موفق خوارزمى ص 69؛ ترجمه امير المؤمنين عليه السّلام من تاريخ دمشق ابن عساكر ج 2/ 212؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 100؛ اسد الغابه ابن اثير ج 4/ 23؛ نظم در دار السمطين زرندى حنفى ص 102؛ كنز العمال متقى هندى ج 12/ 222؛ مجمع الزوائد هيثمى ج 9/ 121</ref> | روایت نقل میکنند از عمار بن یاسر که گفت شنیدم رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام میفرمود: ای علی! خداوند ترا به زینتی مزین کرده که احدی از مردم به بهتر از آن زینت مزین نشدهاند. یکی اینکه دنیا را مبغوض تو قرار داد و ترا در دنیا زاهد گردانید و دیگر اینکه فقراء را نزد تو محبوب کرد و تو راضی شدی که آنها پیرو تو باشند و آنها نیز راضی باینکه تو امام آنها باشی. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 354 و 395؛ مناقب على ابن ابى طالب عليه السّلام ابن مغازلى ص 105، ح 148؛ حلية الاولياء حافظ ابو نعيم اصفهانى ج 1/ 71؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد معتزلى ج 9/ 166؛ المناقب موفق خوارزمى ص 69؛ ترجمه امير المؤمنين عليه السّلام من تاريخ دمشق ابن عساكر ج 2/ 212؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 100؛ اسد الغابه ابن اثير ج 4/ 23؛ نظم در دار السمطين زرندى حنفى ص 102؛ كنز العمال متقى هندى ج 12/ 222؛ مجمع الزوائد هيثمى ج 9/ 121</ref> | ||
== علی علیهالسّلام محبوب دل مومنین == | ==علی علیهالسّلام محبوب دل مومنین== | ||
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا <ref>96 مریم.</ref> ترجمه: کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند. به زودی خدای رحمان برای آنان محبتی در دلها قرار میدهد. | إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا <ref>96 مریم.</ref> ترجمه: کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند. به زودی خدای رحمان برای آنان محبتی در دلها قرار میدهد. | ||
احادیث زیادی در تفسیر این آیه به طرق مختلف از ابن عباس، از زید بن علی، از صحابه، از محمد بن حنیفه، از سعید بن خدری، از جابر بن عبدالله و دیگران نقل شده است که این آیه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است. و مضمون احادیث این است: مؤمنی نیست مگر اینکه در قلب او محبت علی علیهالسّلام میباشد از باب نمونه به بعضی از منابع و محتوای نقل آنها اشاره میشود: | احادیث زیادی در تفسیر این آیه به طرق مختلف از ابن عباس، از زید بن علی، از صحابه، از محمد بن حنیفه، از سعید بن خدری، از جابر بن عبدالله و دیگران نقل شده است که این آیه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است. و مضمون احادیث این است: مؤمنی نیست مگر اینکه در قلب او محبت علی علیهالسّلام میباشد از باب نمونه به بعضی از منابع و محتوای نقل آنها اشاره میشود: | ||
خط ۲۷۶: | خط ۲۸۴: | ||
از محمد بن حنیفه در تفسیر همین آیه نقل میکنند که هیچ فرد باایمانی پیدا نمیشود مگر اینکه در درون قلبش محبت علی و خاندان او است. | از محمد بن حنیفه در تفسیر همین آیه نقل میکنند که هیچ فرد باایمانی پیدا نمیشود مگر اینکه در درون قلبش محبت علی و خاندان او است. | ||
امام علی علیهالسّلام فرمود: اگر با این شمشیرم بر بینی مؤمن بزنم که مرا دشمن دارد هرگز دشمن نخواهد داشت و اگر تمام دنیا را در کام منافق فروریزم که مرا دوست دارد دوست نخواهد داشت این بهخاطر آن است که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بهصورت یک حکم قاطع به من فرموده است: ای علی هیچ مؤمنی تو را دشمن نخواهد داشت و هیچ منافقی محبت تو را در دل نخواهد داشت. | امام علی علیهالسّلام فرمود: اگر با این شمشیرم بر بینی مؤمن بزنم که مرا دشمن دارد هرگز دشمن نخواهد داشت و اگر تمام دنیا را در کام منافق فروریزم که مرا دوست دارد دوست نخواهد داشت این بهخاطر آن است که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بهصورت یک حکم قاطع به من فرموده است: ای علی هیچ مؤمنی تو را دشمن نخواهد داشت و هیچ منافقی محبت تو را در دل نخواهد داشت. | ||
== علی علیهالسّلام اوج شرح صدر و امیر بیان == | ==علی علیهالسّلام اوج شرح صدر و امیر بیان== | ||
قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی یفْقَهُوا قَوْلِی وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی هارُونَ أَخِی اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی <ref>25 تا 31 طه.</ref> | قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی یفْقَهُوا قَوْلِی وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی هارُونَ أَخِی اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی <ref>25 تا 31 طه.</ref> | ||
ترجمه: گفت: پروردگارا، سینهام را گشاده گردان، و کارم را برای من آسان ساز، و از زبانم گره بگشای تا سخنم را بفهمند. و برای من دستیاری از کسانم قرار ده، هارون برادرم را، پشتم را به او استوار کن. | ترجمه: گفت: پروردگارا، سینهام را گشاده گردان، و کارم را برای من آسان ساز، و از زبانم گره بگشای تا سخنم را بفهمند. و برای من دستیاری از کسانم قرار ده، هارون برادرم را، پشتم را به او استوار کن. | ||
خط ۲۸۳: | خط ۲۹۱: | ||
عده زیادی از بزرگان علماء و محدثین نزدیک بهمین مضمون را نقل کردهاند به یک نمونه آن اکتفا میشود: | عده زیادی از بزرگان علماء و محدثین نزدیک بهمین مضمون را نقل کردهاند به یک نمونه آن اکتفا میشود: | ||
عن حذیفه بن اسید قال: اخذ النبی علیهالسّلام بید علی بن ابیطالب فقال: ابشر و ابشر، ان موسی دعا ربه ان یجعل له وزیرا من اهله هارون، و انّی ادعو ربی ان یجعل لی وزیرا من اهلی علی اخی اشدد به ظهری و اشرکه فی امری. <ref>سيوطى در الدر المنثور؛ حاكم حسكانى در شواهد التنزيل ج 1/ 368؛ حافظ محدث ابو نعيم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام؛ ابن عساكر در ترجمه امام امير المؤمنين على عليه السّلام از تاريخ دمشق ج 1/ 120؛ ابن مغازلى در المناقب ص 328، ح 375؛ احمد بن حنبل در حديث 280 از باب فضائل امير المؤمنين عليه السّلام از كتاب فضائل ص 202.</ref> | عن حذیفه بن اسید قال: اخذ النبی علیهالسّلام بید علی بن ابیطالب فقال: ابشر و ابشر، ان موسی دعا ربه ان یجعل له وزیرا من اهله هارون، و انّی ادعو ربی ان یجعل لی وزیرا من اهلی علی اخی اشدد به ظهری و اشرکه فی امری. <ref>سيوطى در الدر المنثور؛ حاكم حسكانى در شواهد التنزيل ج 1/ 368؛ حافظ محدث ابو نعيم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام؛ ابن عساكر در ترجمه امام امير المؤمنين على عليه السّلام از تاريخ دمشق ج 1/ 120؛ ابن مغازلى در المناقب ص 328، ح 375؛ احمد بن حنبل در حديث 280 از باب فضائل امير المؤمنين عليه السّلام از كتاب فضائل ص 202.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام ستیزه گر حامی الله == | ==علی علیهالسّلام ستیزه گر حامی الله== | ||
هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ <ref>19 حج.</ref> ترجمه: این دو گروه دشمنان یکدیگرند که درباره پروردگارشان باهم ستیز میکنند. | هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ <ref>19 حج.</ref> ترجمه: این دو گروه دشمنان یکدیگرند که درباره پروردگارشان باهم ستیز میکنند. | ||
حدیث: عن قیس بن عباد قال: سمعت اباذر لقسم قسما ان قوله تعالی «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ» | حدیث: عن قیس بن عباد قال: سمعت اباذر لقسم قسما ان قوله تعالی «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ» | ||
خط ۲۸۹: | خط ۲۹۷: | ||
ترجمه: از قیس بن عباده نقل شده است که گفت: | ترجمه: از قیس بن عباده نقل شده است که گفت: | ||
روز جنگ بدر، سه نفر از مسلمانان، علی علیه السّلام، حمزه و عبیدة بن حارث بن عبد المطلب به میدان نبرد آمدند و به ترتیب ولید بن عتبه و عتبه بن ربیعه و شیبه بن ربیعه را از پای درآوردند. سپس آیه فوق نازل شد، و سرنوشت این مبارزان را بیان کرد. ابو ذر سوگند یاد میکرد که این آیه درباره مردان فوق نازل شده است. <ref>روح المعانى آلوسى ذيل آيه؛ الكبير فخر رازى ذيل آيه؛ اسباب النزول سيوطى ذيل آيه؛ الجامع لاحكام القرآن قرطبى ذيل آيه؛ صحيح بخارى 5/ 183، ح 17، ج 6/ 181، ح 264؛ صحيح مسلم 8/ 245؛ المستدرك حاكم نيشابورى 2/ 386؛ اسباب النزول واحدى ص 230؛ الطبقات الكبرى ابن اسد 3/ 17؛ السنن الكبرى بيهقى 3/ 276؛ شواهد النزول حسكانى 1/ 486؛ مناقب الامام على عليه السّلام ابن مغازلى ص 264؛ المناقب خوارزمى ص 104؛ مجمع البيان طبرسى ذيل آيه.</ref> | روز جنگ بدر، سه نفر از مسلمانان، علی علیه السّلام، حمزه و عبیدة بن حارث بن عبد المطلب به میدان نبرد آمدند و به ترتیب ولید بن عتبه و عتبه بن ربیعه و شیبه بن ربیعه را از پای درآوردند. سپس آیه فوق نازل شد، و سرنوشت این مبارزان را بیان کرد. ابو ذر سوگند یاد میکرد که این آیه درباره مردان فوق نازل شده است. <ref>روح المعانى آلوسى ذيل آيه؛ الكبير فخر رازى ذيل آيه؛ اسباب النزول سيوطى ذيل آيه؛ الجامع لاحكام القرآن قرطبى ذيل آيه؛ صحيح بخارى 5/ 183، ح 17، ج 6/ 181، ح 264؛ صحيح مسلم 8/ 245؛ المستدرك حاكم نيشابورى 2/ 386؛ اسباب النزول واحدى ص 230؛ الطبقات الكبرى ابن اسد 3/ 17؛ السنن الكبرى بيهقى 3/ 276؛ شواهد النزول حسكانى 1/ 486؛ مناقب الامام على عليه السّلام ابن مغازلى ص 264؛ المناقب خوارزمى ص 104؛ مجمع البيان طبرسى ذيل آيه.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام منصوب در واقعه انذار عشیره اقربین == | ==علی علیهالسّلام منصوب در واقعه انذار عشیره اقربین== | ||
وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ <ref>214 الشعراء</ref>.ترجمه: و خویشان نزدیکت را هشدار ده. | وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ <ref>214 الشعراء</ref>.ترجمه: و خویشان نزدیکت را هشدار ده. | ||
براساس آنچه در تواریخ اسلامی آمده، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در سال سوم بعثت رسما مأمور ابلاغ دعوت به توحید شد زیرا تا آن زمان دعوت مخفیانه انجام میگرفت و تعداد کمی اسلام را پذیرا شده بودند اما هنگامی که آیه: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ و آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ 94 حجر نازل گردید، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مأمور شد دعوت خود را آشکار سازد و نخست از خویشاوندان شروع کند و این آیه در همین مورد است. | براساس آنچه در تواریخ اسلامی آمده، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در سال سوم بعثت رسما مأمور ابلاغ دعوت به توحید شد زیرا تا آن زمان دعوت مخفیانه انجام میگرفت و تعداد کمی اسلام را پذیرا شده بودند اما هنگامی که آیه: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ و آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ 94 حجر نازل گردید، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مأمور شد دعوت خود را آشکار سازد و نخست از خویشاوندان شروع کند و این آیه در همین مورد است. | ||
خط ۲۹۶: | خط ۳۰۴: | ||
ترجمه: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بستگان نزدیکش را به خانه ابوطالب دعوت کرد آنها در آن روز حدود 40 نفر بودند و از عموهای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم ابوطالب، حمزه، و ابولهب حضور داشتند پس از صرف غذا هنگامیکه پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم خواست وظیفه خود را ابلاغ کند ابولهب با گفتههای خود زمینه را از میان برد لذا فردای همان روز دوباره پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آنها را دعوت کرد، بعد از صرف غذا چنین فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب به خدا سوگند، هیچ جوانی را در عرب نمیشناسم که برای قومش چیزی بهتر از آنچه من آوردهام آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آوردهام و خداوند به من دستور داده است که شما را دعوت به این آیین کنم کدامیک از شما مرا در این امر یاری خواهید کرد تا برادر من و وصی من و جانشین من باشید؟ جمعیت همگی سر باززدند جز علی علیهالسّلام که از همه کوچکتر بود، برخاست و عرض کرد: ای پیامبر خدا! من در این راه یارویاور تو هستم. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم دست بر گردن علی علیهالسّلام نهاد و فرمود: ان هذا اخی و وصیتی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا «این برادر و وصی و جانشین من در میان شماست سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید» جمعیت از جا برخاستند درحالیکه خنده تمسخرآمیزی بر لب داشتند و به ابوطالب میگفتند به تو دستور میدهد که گوشبهفرمان پسرت باشی و از وی اطاعت نمایی. <ref>سيره ابن هشام ج 1/ 280.</ref> | ترجمه: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بستگان نزدیکش را به خانه ابوطالب دعوت کرد آنها در آن روز حدود 40 نفر بودند و از عموهای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم ابوطالب، حمزه، و ابولهب حضور داشتند پس از صرف غذا هنگامیکه پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم خواست وظیفه خود را ابلاغ کند ابولهب با گفتههای خود زمینه را از میان برد لذا فردای همان روز دوباره پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آنها را دعوت کرد، بعد از صرف غذا چنین فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب به خدا سوگند، هیچ جوانی را در عرب نمیشناسم که برای قومش چیزی بهتر از آنچه من آوردهام آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آوردهام و خداوند به من دستور داده است که شما را دعوت به این آیین کنم کدامیک از شما مرا در این امر یاری خواهید کرد تا برادر من و وصی من و جانشین من باشید؟ جمعیت همگی سر باززدند جز علی علیهالسّلام که از همه کوچکتر بود، برخاست و عرض کرد: ای پیامبر خدا! من در این راه یارویاور تو هستم. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم دست بر گردن علی علیهالسّلام نهاد و فرمود: ان هذا اخی و وصیتی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا «این برادر و وصی و جانشین من در میان شماست سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید» جمعیت از جا برخاستند درحالیکه خنده تمسخرآمیزی بر لب داشتند و به ابوطالب میگفتند به تو دستور میدهد که گوشبهفرمان پسرت باشی و از وی اطاعت نمایی. <ref>سيره ابن هشام ج 1/ 280.</ref> | ||
این حدیث را با مختصر تغییری، بسیاری از دانشمندان و علماء اهل تسنن در آثارشان آوردهاند <ref>مانند ابن ابی حریر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه، ابو نعیم، بیهقی، ثعلبی، طبری و ابن اثیر و دیگران. شواهد التنزيل حسكانى 1/ 420؛ الكامل ابن اثير ج 2؛ التذكرة ابن جوزى ص 44؛ المسند علامه احمد محمد بن حنبل الشيبانى المروزى ج 1/ 111؛ معالم التنزيل بغوى ج 5/ 105؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 2/ 253؛ حياة الصحابه محمد يوسف حنفى ج 1/ 81؛ الخصائص علامه نسائى ص 18؛ كنز العمال متقى هندى ج 6/ 396؛ ينابيع المودة قندوزى ص 105.</ref> | این حدیث را با مختصر تغییری، بسیاری از دانشمندان و علماء اهل تسنن در آثارشان آوردهاند <ref>مانند ابن ابی حریر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه، ابو نعیم، بیهقی، ثعلبی، طبری و ابن اثیر و دیگران. شواهد التنزيل حسكانى 1/ 420؛ الكامل ابن اثير ج 2؛ التذكرة ابن جوزى ص 44؛ المسند علامه احمد محمد بن حنبل الشيبانى المروزى ج 1/ 111؛ معالم التنزيل بغوى ج 5/ 105؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 2/ 253؛ حياة الصحابه محمد يوسف حنفى ج 1/ 81؛ الخصائص علامه نسائى ص 18؛ كنز العمال متقى هندى ج 6/ 396؛ ينابيع المودة قندوزى ص 105.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام مخلص درگاه الهی == | ==علی علیهالسّلام مخلص درگاه الهی== | ||
وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَک بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی <ref>22 لقمان.</ref> ترجمه: و هرکس خود را درحالیکه نیکوکار باشد تسلیم خدا کند قطعا در ریسمان استوارتری چنگ زده است. | وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَک بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی <ref>22 لقمان.</ref> ترجمه: و هرکس خود را درحالیکه نیکوکار باشد تسلیم خدا کند قطعا در ریسمان استوارتری چنگ زده است. | ||
حدیث: عن انس بن مالک فی قوله: «وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ» قال: نزلت فی علی ابن ابیطالب، کان اول من اخلص للّه الایمان و جعل نفسه و عمله للّه. ترجمه: از انس ابن مالک درباره آیه مذکور روایت میکنند که درباره علی بن ابیطالب نازل شده است علی اول مخلص بود برای خدا از جهت ایمان. او بود که خود و عملش را خالصا برای خدا قرار داد. ش<ref>واهد التنزيل ج 1/ 444، ح 609؛ ينابيع المودة قندوزى ص 111؛ المناقب خوارزمى ص 35؛ مائه منقبه محمد شاذان ص 71.</ref> | حدیث: عن انس بن مالک فی قوله: «وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ» قال: نزلت فی علی ابن ابیطالب، کان اول من اخلص للّه الایمان و جعل نفسه و عمله للّه. ترجمه: از انس ابن مالک درباره آیه مذکور روایت میکنند که درباره علی بن ابیطالب نازل شده است علی اول مخلص بود برای خدا از جهت ایمان. او بود که خود و عملش را خالصا برای خدا قرار داد. ش<ref>واهد التنزيل ج 1/ 444، ح 609؛ ينابيع المودة قندوزى ص 111؛ المناقب خوارزمى ص 35؛ مائه منقبه محمد شاذان ص 71.</ref> | ||
در حدیثی که در تفسیر برهان از طرق اهلسنت از امام علی بن موسیالرضا علیهالسّلام از پیامبر گرامی اسلام نقل شده چنین آمده: بعد از من فتنهای تاریک و ظلمانی خواهد بود تنها کسانی از آن رهائی مییابند که به عروة الوثقی چنگ زنند عرض کردند: یا رسولالله سید الاوصیاء کیست؟ فرمود امیرالمؤمنان. | در حدیثی که در تفسیر برهان از طرق اهلسنت از امام علی بن موسیالرضا علیهالسّلام از پیامبر گرامی اسلام نقل شده چنین آمده: بعد از من فتنهای تاریک و ظلمانی خواهد بود تنها کسانی از آن رهائی مییابند که به عروة الوثقی چنگ زنند عرض کردند: یا رسولالله سید الاوصیاء کیست؟ فرمود امیرالمؤمنان. | ||
عرض کردند: امیر المؤمنان کیست؟ فرمود: مولای مسلمانان و پیشوای آنان بعد از من، باز برای اینکه پاسخ صریحتری بگیرند عرض کردند: او کیست؟ فرمود برادرم علی ابن ابیطالب علیه السّلام. | عرض کردند: امیر المؤمنان کیست؟ فرمود: مولای مسلمانان و پیشوای آنان بعد از من، باز برای اینکه پاسخ صریحتری بگیرند عرض کردند: او کیست؟ فرمود برادرم علی ابن ابیطالب علیه السّلام. | ||
== علی علیهالسّلام مومن به تمام معنا و سخنور و جنگجو == | ==علی علیهالسّلام مومن به تمام معنا و سخنور و جنگجو== | ||
أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کمَنْ کانَ فاسِقاً لا یسْتَوُونَ <ref>18 سجده.</ref> ترجمه: آیا کسی که مومن است چون کسی است که نافرمان است؟ یکسان نیستند. | أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کمَنْ کانَ فاسِقاً لا یسْتَوُونَ <ref>18 سجده.</ref> ترجمه: آیا کسی که مومن است چون کسی است که نافرمان است؟ یکسان نیستند. | ||
حدیث: عن ابن عباس قال: انتدب علی و الولید بن عقبه فقال الولید لعلی: انا احد منک سنانا و اسلط منک لسانا و املأ منک حشوا فی الکتیبة فقال له علی: اسکت یا فاسق فانزل اللّه تعالی هذه الایة. | حدیث: عن ابن عباس قال: انتدب علی و الولید بن عقبه فقال الولید لعلی: انا احد منک سنانا و اسلط منک لسانا و املأ منک حشوا فی الکتیبة فقال له علی: اسکت یا فاسق فانزل اللّه تعالی هذه الایة. | ||
جمعی از مفسران بزرگ در ذیل این آیه نقل کردهاند که روزی ولید بن عقبه (همان کسی که در داستان جمعآوری زکات از طایفه بنی المصطلق آنها را متهم به قیام بر ضد اسلام کرد و خداوند در سوره حجرات در آیه 6 او را تکذیب نموده و فاسق خواند: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا) به علی عرض کرد: من از تو زبانی گستردهتر و فصیحتر و نیزهای تیزتر دارم یعنی هم سخنورتر و هم جنگجوترم. علی علیهالسّلام در پاسخ او فرمود: اینچنین نیست که تو میگویی ای فاسق. در اینجا بود که آیه فوق نازل شد. اين روايات را صاحب مجمعالبیان از واحدى از ابن عباس، و نيز سيوطى در الدر المنثور از كتاب اغانى، و واحدى و ابن عدى و ابن مردويه و خطيب و ابن عساكر از ابن عباس، و نيز از ابن اسحق و ابن جرير، و از ابن ابى حاتم از سدى از ابن عباس نقل كرده، و نيز از ابن ابى حاتم از ابن ابى ليلى، نظير آن را روايت كرده است. دانشمندان ديگر اهل تسنن نيز آن را نقل كردهاند:<ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 445؛ الرياض النضره طبرى ص 206؛ تاريخ بغداد خطيب بغدادى 13/ 321؛ ينابيع المودة قندوزى ص 212؛ سير اعلام البنلاء ذهبى 3/ 415؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 2/ 196؛ مناقب ابن مغازلى ص 324. | جمعی از مفسران بزرگ در ذیل این آیه نقل کردهاند که روزی ولید بن عقبه (همان کسی که در داستان جمعآوری زکات از طایفه بنی المصطلق آنها را متهم به قیام بر ضد اسلام کرد و خداوند در سوره حجرات در آیه 6 او را تکذیب نموده و فاسق خواند: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا) به علی عرض کرد: من از تو زبانی گستردهتر و فصیحتر و نیزهای تیزتر دارم یعنی هم سخنورتر و هم جنگجوترم. علی علیهالسّلام در پاسخ او فرمود: اینچنین نیست که تو میگویی ای فاسق. در اینجا بود که آیه فوق نازل شد. اين روايات را صاحب مجمعالبیان از واحدى از ابن عباس، و نيز سيوطى در الدر المنثور از كتاب اغانى، و واحدى و ابن عدى و ابن مردويه و خطيب و ابن عساكر از ابن عباس، و نيز از ابن اسحق و ابن جرير، و از ابن ابى حاتم از سدى از ابن عباس نقل كرده، و نيز از ابن ابى حاتم از ابن ابى ليلى، نظير آن را روايت كرده است. دانشمندان ديگر اهل تسنن نيز آن را نقل كردهاند:<ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 445؛ الرياض النضره طبرى ص 206؛ تاريخ بغداد خطيب بغدادى 13/ 321؛ ينابيع المودة قندوزى ص 212؛ سير اعلام البنلاء ذهبى 3/ 415؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 2/ 196؛ مناقب ابن مغازلى ص 324. | ||
</ref> | </ref> | ||
== علی علیهالسّلام عاشق و منتظر شهادت == | ==علی علیهالسّلام عاشق و منتظر شهادت== | ||
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ <ref>23 احزاب.</ref> | مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ <ref>23 احزاب.</ref> | ||
ترجمه: از میان مؤمنان مردانیاند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا میکنند برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در انتظارند و هرگز (عقیده خود را) تبدیل نکردند. | ترجمه: از میان مؤمنان مردانیاند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا میکنند برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در انتظارند و هرگز (عقیده خود را) تبدیل نکردند. | ||
حدیث: سئل علی و هو علی منبر الکوفة عن قوله تعالی: رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ، فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ. فقال: اللهم اغفر، هذه الایة نزلت فی و فی عمی حمزة و فی ابن عمی عبیدة بن الحارث بن عبد المطلب، فاما عبیدة فقضی نحبه شهیدا یوم بدر و اما حمزة فقضی نحبه شهیدا یوم احد، و اما انا فانتظر اشقاها یخضب هذه من هذا- و اشار الی لحیته و راسه-. | حدیث: سئل علی و هو علی منبر الکوفة عن قوله تعالی: رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ، فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ. فقال: اللهم اغفر، هذه الایة نزلت فی و فی عمی حمزة و فی ابن عمی عبیدة بن الحارث بن عبد المطلب، فاما عبیدة فقضی نحبه شهیدا یوم بدر و اما حمزة فقضی نحبه شهیدا یوم احد، و اما انا فانتظر اشقاها یخضب هذه من هذا- و اشار الی لحیته و راسه-. | ||
ترجمه: درحالیکه علی علیهالسّلام در کوفه، بالای منبر بود از او در مورد آیه مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ... سؤال شد؟ فرمود آیه درباره ما نازل شده است و من به خدا همان کسی هستم که انتظار (شهادت) را میکشم. ریشم با خون سرم توسط شقیترین مردم خضاب خواهد شد این آیه درباره من و عمویم حمزه و پسرعمویم عبیدة نازل شده است عمویم در روز احد کشته شد و پسرعمویم در بدر و من منتظرم. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 2/ 2؛ ارجح المطالب عبيد اللّه بسمل امر تسرى ص 60؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالكى ص 12؛ المناقب خوارزمى ص 188؛ الكاف الشاف ابن حجر عسقلانى ص 120؛ در پاورقى به نقل از ترجمه امير المؤمنين از سمط النجوم ج 2/ 469؛ الصواعق المحرقه ص 80؛ نور الابصار ص 97؛ الكشف و البيان نيشابورى ثعلبى.</ref> | ترجمه: درحالیکه علی علیهالسّلام در کوفه، بالای منبر بود از او در مورد آیه مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ... سؤال شد؟ فرمود آیه درباره ما نازل شده است و من به خدا همان کسی هستم که انتظار (شهادت) را میکشم. ریشم با خون سرم توسط شقیترین مردم خضاب خواهد شد این آیه درباره من و عمویم حمزه و پسرعمویم عبیدة نازل شده است عمویم در روز احد کشته شد و پسرعمویم در بدر و من منتظرم. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 2/ 2؛ ارجح المطالب عبيد اللّه بسمل امر تسرى ص 60؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالكى ص 12؛ المناقب خوارزمى ص 188؛ الكاف الشاف ابن حجر عسقلانى ص 120؛ در پاورقى به نقل از ترجمه امير المؤمنين از سمط النجوم ج 2/ 469؛ الصواعق المحرقه ص 80؛ نور الابصار ص 97؛ الكشف و البيان نيشابورى ثعلبى.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام دارای مدال «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» == | ==علی علیهالسّلام دارای مدال «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین»== | ||
وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ 25 احزاب. ترجمه: و خدا زحمت جنگ را از مؤمنان برداشت. | وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ 25 احزاب. ترجمه: و خدا زحمت جنگ را از مؤمنان برداشت. | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله «وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ» قال: کفاهم اللّه القتال یوم الخندق بعلی بن ابیطالب حین قتل عمر و بن عبد ود و شرح هذه القصه فیما اخبرناه الحاکم الوالد ... عن حذیفه قال: | حدیث: عن ابن عباس فی قوله «وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ» قال: کفاهم اللّه القتال یوم الخندق بعلی بن ابیطالب حین قتل عمر و بن عبد ود و شرح هذه القصه فیما اخبرناه الحاکم الوالد ... عن حذیفه قال: | ||
خط ۳۲۹: | خط ۳۳۷: | ||
فرمود: علی هستم، پرسید: پسر عبد منافی؟ فرمود: پسر ابیطالب بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف، عمرو گفت: ای برادرزاده غیر تو کسی میآمد که مسنتر از تو بود، از قبیل عموهایت، چون من از ریختن خون تو کراهت دارم. علی علیهالسّلام فرمود: و لکن به خدا سوگند من هیچ کراهتی از ریختن خون تو ندارم، عمرو از شنیدن این پاسخ سخت خشمناک شد قصد حمله به حضرت را کرد. علی علیهالسّلام نخست او را دعوت به اسلام کرد. او نپذیرفت، سپس او را به ترک میدان دعوت کرد، از آن هم ابا کرد، و این را برای خود ننگ و عار دانست. | فرمود: علی هستم، پرسید: پسر عبد منافی؟ فرمود: پسر ابیطالب بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف، عمرو گفت: ای برادرزاده غیر تو کسی میآمد که مسنتر از تو بود، از قبیل عموهایت، چون من از ریختن خون تو کراهت دارم. علی علیهالسّلام فرمود: و لکن به خدا سوگند من هیچ کراهتی از ریختن خون تو ندارم، عمرو از شنیدن این پاسخ سخت خشمناک شد قصد حمله به حضرت را کرد. علی علیهالسّلام نخست او را دعوت به اسلام کرد. او نپذیرفت، سپس او را به ترک میدان دعوت کرد، از آن هم ابا کرد، و این را برای خود ننگ و عار دانست. | ||
سومین پیشنهادش این بود که از مرکب پیاده شوند و جنگ تنبهتن بهصورت پیاده انجام گیرد، عمرو خشمگینانه از مرکب پیاده شد و گفت من باور نمیکنم کسی از عرب چنین پیشنهادی به من کند شمشیر خود را از غلاف کشید، شمشیری چون شعله آتش با خشم و بهطرف علی حملهور شد علی علیهالسلام با سپر خود به استقبالش رفت و عمرو شمشیر خود را بر سپر او فرود آورده، دو نیمش کرد و از شکاف آن فرق سر آن جناب را هم شکافت. علی علیهالسّلام با استفاده از یک شیوه جنگی با چابکی فراوان از فرصت استفاده کرد، شمشیر را در ساق پای او جای داد و قامت رشید عمرو به روی زمین درغلتید، گرد و غباری غلیظی بر خواسته بود هیچیک از دو لشکر نمیدانستند پیروز کدامیک از آن دو نفرند، جمعی از منافقان فکر میکردند علی علیهالسّلام به دست عمرو کشته شد اما ناگهان صدای علی به تکبیر بلند شد و همه مؤمنان منتظر نتیجه قطعی بودند. علی علیهالسّلام درحالیکه خون از سرش میچکید، آرامآرام بهسوی لشکرگاه بازمیگردد و لبخند پیروزی بر لب، و پیکر عمرو بیسر در گوشهای از میدان افتاده بود. رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: به آن خدایی که جانم در دست اوست علی او را کشت و اولین کسی بود که بهسوی گرد و غبار دوید عمر بن خطاب بود که رفت و برگشت و گفت: یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عمرو را کشت. حذیفه میگوید: رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به وی فرمود: ای علی بشارت باد تو را که اگر امروز در یک کفه میزان و عمل تمامی امت در کفه دیگر گذاشته شود، عمل تو سنگینتر است. «فلو وزن الیوم عملک بعمل امة محمد لرجح عملک بعملهم» در حدیث دیگری وارد شده که «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» (ارزش ضربه علی علیهالسّلام در روز جنگ خندق به عمرو بن عبد ود، بالاتر از عبادت جن و انس است) برای اینکه هیچ خانه از خانههای شرک نماند مگر آنکه مرگ عمرو خواری را در آن وارد کرد <ref>بحار الانوار 20/ 216.</ref> ، همچنان که که هیچ خانهای از خانههای اسلام نماند مگر آنکه با کشتن عمر عزت را در آن داخل نمود. حاکم نیشابوری دانشمند معروف اهل سنت همین سخن پیامبر را با تعبیر دیگری آورده است: لمبارزة علی ابن ابیطالب لعمرو بن عبد ود یوم الخندق افضل من اعمال امتی الی یوم القیامة. <ref>مستدرك حاكم 3/ 32.</ref> | سومین پیشنهادش این بود که از مرکب پیاده شوند و جنگ تنبهتن بهصورت پیاده انجام گیرد، عمرو خشمگینانه از مرکب پیاده شد و گفت من باور نمیکنم کسی از عرب چنین پیشنهادی به من کند شمشیر خود را از غلاف کشید، شمشیری چون شعله آتش با خشم و بهطرف علی حملهور شد علی علیهالسلام با سپر خود به استقبالش رفت و عمرو شمشیر خود را بر سپر او فرود آورده، دو نیمش کرد و از شکاف آن فرق سر آن جناب را هم شکافت. علی علیهالسّلام با استفاده از یک شیوه جنگی با چابکی فراوان از فرصت استفاده کرد، شمشیر را در ساق پای او جای داد و قامت رشید عمرو به روی زمین درغلتید، گرد و غباری غلیظی بر خواسته بود هیچیک از دو لشکر نمیدانستند پیروز کدامیک از آن دو نفرند، جمعی از منافقان فکر میکردند علی علیهالسّلام به دست عمرو کشته شد اما ناگهان صدای علی به تکبیر بلند شد و همه مؤمنان منتظر نتیجه قطعی بودند. علی علیهالسّلام درحالیکه خون از سرش میچکید، آرامآرام بهسوی لشکرگاه بازمیگردد و لبخند پیروزی بر لب، و پیکر عمرو بیسر در گوشهای از میدان افتاده بود. رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: به آن خدایی که جانم در دست اوست علی او را کشت و اولین کسی بود که بهسوی گرد و غبار دوید عمر بن خطاب بود که رفت و برگشت و گفت: یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عمرو را کشت. حذیفه میگوید: رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به وی فرمود: ای علی بشارت باد تو را که اگر امروز در یک کفه میزان و عمل تمامی امت در کفه دیگر گذاشته شود، عمل تو سنگینتر است. «فلو وزن الیوم عملک بعمل امة محمد لرجح عملک بعملهم» در حدیث دیگری وارد شده که «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» (ارزش ضربه علی علیهالسّلام در روز جنگ خندق به عمرو بن عبد ود، بالاتر از عبادت جن و انس است) برای اینکه هیچ خانه از خانههای شرک نماند مگر آنکه مرگ عمرو خواری را در آن وارد کرد <ref>بحار الانوار 20/ 216.</ref> ، همچنان که که هیچ خانهای از خانههای اسلام نماند مگر آنکه با کشتن عمر عزت را در آن داخل نمود. حاکم نیشابوری دانشمند معروف اهل سنت همین سخن پیامبر را با تعبیر دیگری آورده است: لمبارزة علی ابن ابیطالب لعمرو بن عبد ود یوم الخندق افضل من اعمال امتی الی یوم القیامة. <ref>مستدرك حاكم 3/ 32.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام طاهر و مطهَّر == | ==علی علیهالسّلام طاهر و مطهَّر== | ||
إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً <ref>33 احزاب.</ref> | إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً <ref>33 احزاب.</ref> | ||
ترجمه: خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان (پیامبر) بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند. | ترجمه: خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان (پیامبر) بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند. | ||
خط ۳۳۶: | خط ۳۴۴: | ||
ترجمه و شرح: | ترجمه و شرح: | ||
در اینکه این آیه شریفه در شأن اهلبیت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نازل شده است شکی نیست و اهلبیت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام و فاطمه علیهاالسلام و حسن علیهالسّلام و حسین علیهالسّلام میباشند و روایات در این مورد به حد تواتر است چه اهلبیت را شامل افراد نامبرده بدانیم چنانچه روایاتی بر آن دلالت دارد و چه زنهای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را داخل در اهلبیت ایشان بدانیم چنانچه عدهای معتقدند چراکه گفتهاند بیان تطهیر اهلبیت در لابهلای آیات مربوط به همسران پیامبر آمده است و سیاق آیه حکم میکند اهلبیت پیامبر شامل زنان ایشان هم باشد باید گفت قدر مسلم پذیرفته شده آن است که مصداق اتم و اکمل و بارز اهلبیت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، حضرت علی علیهالسّلام و فاطمه علیهاالسلام و حسن علیهالسّلام و حسین علیهالسّلام میباشند و روایات زیادی از طریق اهلسنت هم بر این مدعا گواهی میدهند آنان که اهلبیت نبی را منحصر به افراد یاد شده دانسته و زنان پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را داخل در اهل او نمیدانند ادلهای در جای خود بیان داشتهاند که در مقام اثبات آن معنی، باید به آنها رجوع کرد ولی ابتداییترین دلیل آنها این است که سیاق آیه تغییر کرده است چون ضمیرهای جمع مؤنث که به زنان پیامبر برمیگردد یکباره به جمع مذکر تبدیل گشته است و این مطلب نشان میدهد که این فقره آیه، محتوایی، جدایی از بقیه آیات دارد. | در اینکه این آیه شریفه در شأن اهلبیت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نازل شده است شکی نیست و اهلبیت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام و فاطمه علیهاالسلام و حسن علیهالسّلام و حسین علیهالسّلام میباشند و روایات در این مورد به حد تواتر است چه اهلبیت را شامل افراد نامبرده بدانیم چنانچه روایاتی بر آن دلالت دارد و چه زنهای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را داخل در اهلبیت ایشان بدانیم چنانچه عدهای معتقدند چراکه گفتهاند بیان تطهیر اهلبیت در لابهلای آیات مربوط به همسران پیامبر آمده است و سیاق آیه حکم میکند اهلبیت پیامبر شامل زنان ایشان هم باشد باید گفت قدر مسلم پذیرفته شده آن است که مصداق اتم و اکمل و بارز اهلبیت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، حضرت علی علیهالسّلام و فاطمه علیهاالسلام و حسن علیهالسّلام و حسین علیهالسّلام میباشند و روایات زیادی از طریق اهلسنت هم بر این مدعا گواهی میدهند آنان که اهلبیت نبی را منحصر به افراد یاد شده دانسته و زنان پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را داخل در اهل او نمیدانند ادلهای در جای خود بیان داشتهاند که در مقام اثبات آن معنی، باید به آنها رجوع کرد ولی ابتداییترین دلیل آنها این است که سیاق آیه تغییر کرده است چون ضمیرهای جمع مؤنث که به زنان پیامبر برمیگردد یکباره به جمع مذکر تبدیل گشته است و این مطلب نشان میدهد که این فقره آیه، محتوایی، جدایی از بقیه آیات دارد. | ||
بههرحال کلمه «انما» در آیه انحصار خواست خدا را میسازد و میفهماند که خدا خواسته رجس و پلیدی را تنها از اهلبیت پیامبر دور کند و به آنان عصمت دهد و کلمه «اهلالبیت» چه اینکه صرفاً برای اختصاص باشد تا غیر اهل خانه داخل در حکم نشوند و چه اینکه این کلمه نوعی مدح باشد و چه ندا و به معنای (ای اهلبیت) بوده باشد بههرحال دلالت دارد بر اینکه دور کردن رجس و پلیدی از آنان و تطهیرشان مسئلهای است مختص به آنان و کسانی که مخاطب در کلمه «عنکم» هستند؛ بنابراین در آیه شریفه در حقیقت دوتا قصر و انحصار بکار رفته، یکی انحصار اراده و خواست خدا در بردن و دور کردن پلیدی و تطهیر اهلبیت، دوم انحصار این عصمت و دوری از پلیدی در اهلبیت. تفسیر الميزان ج 16 ذيل آيه. | |||
***بههرحال کلمه «انما» در آیه انحصار خواست خدا را میسازد و میفهماند که خدا خواسته رجس و پلیدی را تنها از اهلبیت پیامبر دور کند و به آنان عصمت دهد و کلمه «اهلالبیت» چه اینکه صرفاً برای اختصاص باشد تا غیر اهل خانه داخل در حکم نشوند و چه اینکه این کلمه نوعی مدح باشد و چه ندا و به معنای (ای اهلبیت) بوده باشد بههرحال دلالت دارد بر اینکه دور کردن رجس و پلیدی از آنان و تطهیرشان مسئلهای است مختص به آنان و کسانی که مخاطب در کلمه «عنکم» هستند؛ بنابراین در آیه شریفه در حقیقت دوتا قصر و انحصار بکار رفته، یکی انحصار اراده و خواست خدا در بردن و دور کردن پلیدی و تطهیر اهلبیت، دوم انحصار این عصمت و دوری از پلیدی در اهلبیت. تفسیر الميزان ج 16 ذيل آيه. | |||
بنابراین آیه در مورد اهلبیت است حتی کسانی که آیه را مخصوص به پیامبر و علی و فاطمه و حسن و حسین ندانستهاند معنای وسیعی برای آن قائل شدهاند که هم این بزرگواران را شامل میشود و هم همسران پیامبر را یا هر دو را بیان کردهاند <ref>الميزان ج 16/ 310؛ روح المعانى 12، خبر 22/ 21؛ التحرير و التنوير 22/ 15؛ الدر المنثور 6/ 606؛ مجمع البيان 7 و 8/ 463؛ تفسير فارسى نمونه 17/ 298.</ref> | بنابراین آیه در مورد اهلبیت است حتی کسانی که آیه را مخصوص به پیامبر و علی و فاطمه و حسن و حسین ندانستهاند معنای وسیعی برای آن قائل شدهاند که هم این بزرگواران را شامل میشود و هم همسران پیامبر را یا هر دو را بیان کردهاند <ref>الميزان ج 16/ 310؛ روح المعانى 12، خبر 22/ 21؛ التحرير و التنوير 22/ 15؛ الدر المنثور 6/ 606؛ مجمع البيان 7 و 8/ 463؛ تفسير فارسى نمونه 17/ 298.</ref> | ||
ولی روایات زیادی موجود است که نشان میدهد آیه مخصوص این بزرگواران است و کثیری از منابع اهل سنت با این قضیه اذعان دارند که همسران حضرتش در این معنا داخل نیستند صحيح مسلم 2/ 231؛ صحيح الترمذى 2/ 393؛ مسند ابن حنبل 6/ 313.هرچند از احترام متناسب و مخصوص به خود برخوردار دارند اینک بخشی از آن روایات را ذیلاً از نظر میگذرانیم: | ولی روایات زیادی موجود است که نشان میدهد آیه مخصوص این بزرگواران است و کثیری از منابع اهل سنت با این قضیه اذعان دارند که همسران حضرتش در این معنا داخل نیستند صحيح مسلم 2/ 231؛ صحيح الترمذى 2/ 393؛ مسند ابن حنبل 6/ 313.هرچند از احترام متناسب و مخصوص به خود برخوردار دارند اینک بخشی از آن روایات را ذیلاً از نظر میگذرانیم: | ||
خط ۳۴۵: | خط ۳۵۵: | ||
3- در روایات فراوان دیگری میخوانیم بعد از نزول آیه فوق، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شش ماه، هنگامی که برای نماز صبح از کنار خانه فاطمه علیهاالسلام میگذشت صدا میزد: الصلوة یا اهل البیت إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً «هنگام نماز است ای اهلبیت! خداوند پلیدی را از شما اهلبیت دور کند و شما را پاک سازد» این حدیث را حاکم حسکانی از ابوسعید خدری شواهد التنزيل ج 2/ 28. و انس بن مالک شواهد التنزيل ج 2/ 11. نقل کرده است. چنانکه از ابن عباس هم نقل شده است. <ref>الدر المنثور 6/ 606.</ref> | 3- در روایات فراوان دیگری میخوانیم بعد از نزول آیه فوق، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شش ماه، هنگامی که برای نماز صبح از کنار خانه فاطمه علیهاالسلام میگذشت صدا میزد: الصلوة یا اهل البیت إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً «هنگام نماز است ای اهلبیت! خداوند پلیدی را از شما اهلبیت دور کند و شما را پاک سازد» این حدیث را حاکم حسکانی از ابوسعید خدری شواهد التنزيل ج 2/ 28. و انس بن مالک شواهد التنزيل ج 2/ 11. نقل کرده است. چنانکه از ابن عباس هم نقل شده است. <ref>الدر المنثور 6/ 606.</ref> | ||
4- روایات متعددی از ابوسعید خدری صحابی معروف نقل شده که با صراحت گواهی میدهد این آیه درباره همان پنجتن نازل شده است شواهد التنزيل 2/ 25. نویسنده کتاب شواهد التنزیل که از علمای معروف برادران اهلسنت است بیش از 130 حدیث در این زمینه نقل کرده است شواهد التنزيل 2/ 10 تا 92. از همه این روایات گذشته، پارهای از همسران پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در طول زندگی خود به کارهایی دست زدند که هرگز با مقام معصومبودن سازگار نیست، مانند ماجرای جنگ جمل که قیامی بود بر ضد امام وقت که سبب خونریزی فراوانی گردید و به گفته بعضی از مورخان تعداد کشتگان این جنگ 17000 نفر بالغ میشود. نمونه 17/ 302.اصل قضیه شأن نزول آیه، در بسیاری از منابعاهلسنتت آمده است. تنها شواهد التنزيل حدود 137 حديث در مورد اهل بيت نقل كرده است كه نمونههايى از آن بيان شد و-- در آثار زير هم مذكور است: <ref>دلائل النبوة للبيهقى 1/ 170؛ البداية و النهاية 2/ 257؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 605؛ مناقب الامام امير المؤمنين للكوفى 1/ 127؛ اعلام الورى 16؛ المعجم الكبير 12/ 81/ 12604 و 3/ 57/ 2674؛ مسند احمد بن حنبل 6/ 292- و 4/ 369؛ مستدرك على الصحيحين 3/ 125؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالكى؛ مسند طيالسى 8/ 274؛ مشكل الاثار طحاوى 1/ 333؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 104؛ تفسير المراغى 22/ 7؛ مقتل الحسين خوارزمى 1/ 94؛ مقتل الحديث خوارزمى 1/ 94؛ اسعاف الراغبين ص 107؛ الكامل فى التاريخ ابن اثير 3/ 204؛ تفسير التبيان فى معانى القرآن 2/ 125؛ خصائص امير المؤمنين على بن ابى طالب نسائى ص 72؛ صحيح ترمذى 2/ 301؛ نظم الدار السمطين ص 18؛ عمدة القارى 7/ 529؛ فتح البارى 7/ 12؛ تذكرة الخواص ص 41؛ السيرة الحليية 3/ 373؛ صحيح مسلم ج 2/ 231؛ تفسير السراج الميز 3/ 245.</ref> | 4- روایات متعددی از ابوسعید خدری صحابی معروف نقل شده که با صراحت گواهی میدهد این آیه درباره همان پنجتن نازل شده است شواهد التنزيل 2/ 25. نویسنده کتاب شواهد التنزیل که از علمای معروف برادران اهلسنت است بیش از 130 حدیث در این زمینه نقل کرده است شواهد التنزيل 2/ 10 تا 92. از همه این روایات گذشته، پارهای از همسران پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در طول زندگی خود به کارهایی دست زدند که هرگز با مقام معصومبودن سازگار نیست، مانند ماجرای جنگ جمل که قیامی بود بر ضد امام وقت که سبب خونریزی فراوانی گردید و به گفته بعضی از مورخان تعداد کشتگان این جنگ 17000 نفر بالغ میشود. نمونه 17/ 302.اصل قضیه شأن نزول آیه، در بسیاری از منابعاهلسنتت آمده است. تنها شواهد التنزيل حدود 137 حديث در مورد اهل بيت نقل كرده است كه نمونههايى از آن بيان شد و-- در آثار زير هم مذكور است: <ref>دلائل النبوة للبيهقى 1/ 170؛ البداية و النهاية 2/ 257؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 605؛ مناقب الامام امير المؤمنين للكوفى 1/ 127؛ اعلام الورى 16؛ المعجم الكبير 12/ 81/ 12604 و 3/ 57/ 2674؛ مسند احمد بن حنبل 6/ 292- و 4/ 369؛ مستدرك على الصحيحين 3/ 125؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالكى؛ مسند طيالسى 8/ 274؛ مشكل الاثار طحاوى 1/ 333؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 104؛ تفسير المراغى 22/ 7؛ مقتل الحسين خوارزمى 1/ 94؛ مقتل الحديث خوارزمى 1/ 94؛ اسعاف الراغبين ص 107؛ الكامل فى التاريخ ابن اثير 3/ 204؛ تفسير التبيان فى معانى القرآن 2/ 125؛ خصائص امير المؤمنين على بن ابى طالب نسائى ص 72؛ صحيح ترمذى 2/ 301؛ نظم الدار السمطين ص 18؛ عمدة القارى 7/ 529؛ فتح البارى 7/ 12؛ تذكرة الخواص ص 41؛ السيرة الحليية 3/ 373؛ صحيح مسلم ج 2/ 231؛ تفسير السراج الميز 3/ 245.</ref> | ||
== اذیت کردن علی علیهالسّلام گناه بزرگ == | ==اذیت کردن علی علیهالسّلام گناه بزرگ== | ||
وَ الَّذِینَ یؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیرِ مَا اکتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً <ref>58 احزاب.</ref> | وَ الَّذِینَ یؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیرِ مَا اکتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً <ref>58 احزاب.</ref> | ||
ترجمه: و کسانی که مردان و زنان مومن را بیآنکه مرتکب (عمل زشتی) شده باشند آزار رساند قطعا تهمت و گناهی آشکار به گردن گرفتهاند. | ترجمه: و کسانی که مردان و زنان مومن را بیآنکه مرتکب (عمل زشتی) شده باشند آزار رساند قطعا تهمت و گناهی آشکار به گردن گرفتهاند. | ||
خط ۳۵۳: | خط ۳۶۳: | ||
در آیه 57 فرمود: «کسانی که خدا و پیامبرش را اذیت میکنند خداوند آنها را در دنیا و آخرت از رحمت خود دور میسازد و برای آنان عذاب خوارکنندهای آماده کرده است» و در همین راستا در آیه مذکور میفرماید: «کسانی که مردان و زنان باایمان را بهخاطر کاری که انجام ندادهاند آزار میدهند متحمل بهتان و گناه آشکاری شدهاند» در اینکه منظور از کلمه «ایذاء» چیست؟ بعضی گفتهاند اگر ایذاء به خدا باشد معنایش همان کفر است زیرا کفر موجب غضب و خشم خداوند است و اما ایذاء پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم دارای مفهوم وسیعی است چنانچه ایذاء مؤمنان هم همینطور است هرگونه کاری که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و مؤمنان را آزار دهد اعم از کفر و مخالفت فرامین خدا، نسبتهای ناروا، ایجاد موانع و مشکلات و ... میباشد. حتی گاهی یک حرف موجب آزار پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم میشود چراکه این حرف، سنگینتر است و بار فراوان دارد چنانچه در 61 توبه آمده است گروهی از آنها پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را آزار میدهند و میگویند: او آدم خوشباوری است که گوش به حرف هرکس میدهد. از آن بالاتر آن است که در روایات صحیح آمده است که اذیت و آزار منسوبین خاندان بزرگوار پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم موجب رنجش پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم است چنانکه پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: فاطمة بضعة منی فمن اغضبها اغضبنی فاطمه پاره تن من است هرکس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است <ref>صحيح بخارى جزء 5/ 26.</ref> یا فرموده است: ان فاطمة بضعة منی یؤذینی ما آذاها فاطمه پاره تن من است هرچه او را آزار دهد مرا میآزارد. <ref>صحيح مسلم 4/ 1903.</ref> | در آیه 57 فرمود: «کسانی که خدا و پیامبرش را اذیت میکنند خداوند آنها را در دنیا و آخرت از رحمت خود دور میسازد و برای آنان عذاب خوارکنندهای آماده کرده است» و در همین راستا در آیه مذکور میفرماید: «کسانی که مردان و زنان باایمان را بهخاطر کاری که انجام ندادهاند آزار میدهند متحمل بهتان و گناه آشکاری شدهاند» در اینکه منظور از کلمه «ایذاء» چیست؟ بعضی گفتهاند اگر ایذاء به خدا باشد معنایش همان کفر است زیرا کفر موجب غضب و خشم خداوند است و اما ایذاء پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم دارای مفهوم وسیعی است چنانچه ایذاء مؤمنان هم همینطور است هرگونه کاری که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و مؤمنان را آزار دهد اعم از کفر و مخالفت فرامین خدا، نسبتهای ناروا، ایجاد موانع و مشکلات و ... میباشد. حتی گاهی یک حرف موجب آزار پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم میشود چراکه این حرف، سنگینتر است و بار فراوان دارد چنانچه در 61 توبه آمده است گروهی از آنها پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را آزار میدهند و میگویند: او آدم خوشباوری است که گوش به حرف هرکس میدهد. از آن بالاتر آن است که در روایات صحیح آمده است که اذیت و آزار منسوبین خاندان بزرگوار پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم موجب رنجش پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم است چنانکه پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: فاطمة بضعة منی فمن اغضبها اغضبنی فاطمه پاره تن من است هرکس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است <ref>صحيح بخارى جزء 5/ 26.</ref> یا فرموده است: ان فاطمة بضعة منی یؤذینی ما آذاها فاطمه پاره تن من است هرچه او را آزار دهد مرا میآزارد. <ref>صحيح مسلم 4/ 1903.</ref> | ||
یا درباره علی علیهالسّلام نیز این سخن وارد شده است هرکس علی علیهالسّلام را آزار کند پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را آزرده و هرکس پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را بیازارد خدا را آزرده و در این حال از رحمت خداوند دور است. <ref>مجمع البيان 8/ 580.</ref> آزار مومن هم موجب گناه آشکار است، چرا که مومن از طریق ایمان پیوندی با خدا و پیامبرش دارد و به همین دلیل در این آیه در ردیف خدا و پیامبرش قرار گرفته است و اول مومن به خدا و رسول او چنانچه در احادیثی بیان گردید مولا امیر المومنین علی علیهالسّلام است. | یا درباره علی علیهالسّلام نیز این سخن وارد شده است هرکس علی علیهالسّلام را آزار کند پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را آزرده و هرکس پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را بیازارد خدا را آزرده و در این حال از رحمت خداوند دور است. <ref>مجمع البيان 8/ 580.</ref> آزار مومن هم موجب گناه آشکار است، چرا که مومن از طریق ایمان پیوندی با خدا و پیامبرش دارد و به همین دلیل در این آیه در ردیف خدا و پیامبرش قرار گرفته است و اول مومن به خدا و رسول او چنانچه در احادیثی بیان گردید مولا امیر المومنین علی علیهالسّلام است. | ||
== سوال از ولایت علی علیهالسّلام در قیامت == | ==سوال از ولایت علی علیهالسّلام در قیامت== | ||
وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ 24 صافات: و بازداشتشان نمایید که آنها مسئولند. | وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ 24 صافات: و بازداشتشان نمایید که آنها مسئولند. | ||
حدیث: عن ابی سعید الخدری فی قوله: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» قال: امامة علی بن ابیطالب. | حدیث: عن ابی سعید الخدری فی قوله: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» قال: امامة علی بن ابیطالب. | ||
خط ۳۶۲: | خط ۳۷۲: | ||
فرمود: اگر خدا بخواهد تو را روز قیامت در پیشگاهش نگه دارد تا از هر لقمهای که خوردهای و هر جرعهای که نوشیدهای از تو سوال کند باید بسیار در آنجا بایستی! عرض کرد پس نعیم چیست؟ فرمود: ما اهلبیت هستیم که خداوند به وجود ما به بندگانش نعمت داده و میان آنها بعد از اختلاف الفت بخشیده، دلهای آنها را بوسیله ما به هم پیوند داده و برادر خود ساخته، بعد از آنکه دشمن یکدیگر بودند و به وسیله ما آنها را به اسلام هدایت کرده است ... | فرمود: اگر خدا بخواهد تو را روز قیامت در پیشگاهش نگه دارد تا از هر لقمهای که خوردهای و هر جرعهای که نوشیدهای از تو سوال کند باید بسیار در آنجا بایستی! عرض کرد پس نعیم چیست؟ فرمود: ما اهلبیت هستیم که خداوند به وجود ما به بندگانش نعمت داده و میان آنها بعد از اختلاف الفت بخشیده، دلهای آنها را بوسیله ما به هم پیوند داده و برادر خود ساخته، بعد از آنکه دشمن یکدیگر بودند و به وسیله ما آنها را به اسلام هدایت کرده است ... | ||
آری نعیم همان پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و خاندان اوست. مجمع البيان ذيل آيه شريفه. | آری نعیم همان پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و خاندان اوست. مجمع البيان ذيل آيه شريفه. | ||
== علی علیهالسّلام از آل یاسین == | ==علی علیهالسّلام از آل یاسین== | ||
سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ 130 صافات. ترجمه: درود بر پیروان الیاس (آل یاسین). | سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ 130 صافات. ترجمه: درود بر پیروان الیاس (آل یاسین). | ||
حدیث: عن علی علیهالسّلام فی قوله «سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ» قال: یاسین: محمد و نحن آل یاسین. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 110- 112؛ الدر المنثور سيوطى 5/ 286.</ref> ترجمه: از حضرت علی علیهالسّلام در مورد آیه «سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ» نقل کردهاند که حضرت فرمود: یاسین محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم است و ما آل یاسین هستیم (یعنی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) (علی، فاطمه، حسن، حسین) زمخشری و دیگران <ref>تفسير الكشاف 2/ 339؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 87؛ مطالب السئوول فى مناقب آل الرسول محمد بن طلحه شافعى ص 3؛ مناقب خوارزمى ص 35؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى 26.</ref> | حدیث: عن علی علیهالسّلام فی قوله «سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ» قال: یاسین: محمد و نحن آل یاسین. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 110- 112؛ الدر المنثور سيوطى 5/ 286.</ref> ترجمه: از حضرت علی علیهالسّلام در مورد آیه «سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ» نقل کردهاند که حضرت فرمود: یاسین محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم است و ما آل یاسین هستیم (یعنی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) (علی، فاطمه، حسن، حسین) زمخشری و دیگران <ref>تفسير الكشاف 2/ 339؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 87؛ مطالب السئوول فى مناقب آل الرسول محمد بن طلحه شافعى ص 3؛ مناقب خوارزمى ص 35؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى 26.</ref> | ||
== علی علیه السلام دارای نور الهی == | ==علی علیه السلام دارای نور الهی== | ||
فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلی نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکرِ اللَّهِ أُولئِک فِی ضَلالٍ مُبِینٍ <ref>22 زمر.</ref> | فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلی نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکرِ اللَّهِ أُولئِک فِی ضَلالٍ مُبِینٍ <ref>22 زمر.</ref> | ||
ترجمه: پس آیا کسی که خدا سینهاش را برای پذیرش اسلام گشاده و در نتیجه برخوردار از نوری از جانب پروردگارش میباشد (همانند فرد تاریک دل است)؟ پس وای بر آنان که از سخت دلی یاد خدا نمیکنند اینانند که در گمراهی آشکارند. | ترجمه: پس آیا کسی که خدا سینهاش را برای پذیرش اسلام گشاده و در نتیجه برخوردار از نوری از جانب پروردگارش میباشد (همانند فرد تاریک دل است)؟ پس وای بر آنان که از سخت دلی یاد خدا نمیکنند اینانند که در گمراهی آشکارند. | ||
واحدی در اسباب التنزیل در قول خدا تعالی أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ ... گفته است: آیه در مورد علی و حمزه نازل شده و فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ درباره ابیلهب و اولادش نازل شده است. <ref>اسباب النزول واحدى ص 263؛ اسنى المطالب وصالى فصل 13؛ ينابيع المودة قندوزى ص 212؛ تفسير بيضاوى جزء 4، ص 96؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 88؛ الرياض النضرة طبرى 2/ 207؛ تفسير الجامع لاحكام القرآن قرطبى 15/ 247؛ الفتح المبين احمد زينى دحلال ص 154.</ref> | واحدی در اسباب التنزیل در قول خدا تعالی أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ ... گفته است: آیه در مورد علی و حمزه نازل شده و فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ درباره ابیلهب و اولادش نازل شده است. <ref>اسباب النزول واحدى ص 263؛ اسنى المطالب وصالى فصل 13؛ ينابيع المودة قندوزى ص 212؛ تفسير بيضاوى جزء 4، ص 96؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 88؛ الرياض النضرة طبرى 2/ 207؛ تفسير الجامع لاحكام القرآن قرطبى 15/ 247؛ الفتح المبين احمد زينى دحلال ص 154.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام تصدیق کننده پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم == | ==علی علیهالسّلام تصدیق کننده پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کذَبَ عَلَی اللَّهِ وَ کذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَیسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوی لِلْکافِرِینَ وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِک هُمُ الْمُتَّقُونَ 32 و 33 زمر. | فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کذَبَ عَلَی اللَّهِ وَ کذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَیسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوی لِلْکافِرِینَ وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِک هُمُ الْمُتَّقُونَ 32 و 33 زمر. | ||
ترجمه: پس کیست ستمکارتر از آنکس که بر خدا دروغ بست و سخن راست را چون به او آمد دروغ پنداشت؟ آیا جای کافران در جهنم نیست؟ و آن کس را که راستی آورد و آن را باور نمود آنانند که خود پرهیزگارانند. | ترجمه: پس کیست ستمکارتر از آنکس که بر خدا دروغ بست و سخن راست را چون به او آمد دروغ پنداشت؟ آیا جای کافران در جهنم نیست؟ و آن کس را که راستی آورد و آن را باور نمود آنانند که خود پرهیزگارانند. | ||
حدیث: عن مجاهد فی قول اللّه: «وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ» (قال: هو) محمد «الذی صدق به» علی بن ابیطالب. | حدیث: عن مجاهد فی قول اللّه: «وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ» (قال: هو) محمد «الذی صدق به» علی بن ابیطالب. | ||
مفسران آیه کریمه «ان الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ» را به رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و «الذی صدق به» را به علی بن ابیطالب علیهالسّلام تطبیق دادهاند. <ref>ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام حبرى ص 315؛ كفاية الطالب ص 109؛ تاريخ دمشق ابن عساكر ج 2/ 418؛ الدر المنثور 7/ 228؛ المناقب ابن مغازلى ص 269، ح 317؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 121؛ تفسير الجامع لاحكام القرآن قرطبى 15/ 256؛ ارجح المطالب بسمل تسرى ص 60.</ref> | مفسران آیه کریمه «ان الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ» را به رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و «الذی صدق به» را به علی بن ابیطالب علیهالسّلام تطبیق دادهاند. <ref>ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام حبرى ص 315؛ كفاية الطالب ص 109؛ تاريخ دمشق ابن عساكر ج 2/ 418؛ الدر المنثور 7/ 228؛ المناقب ابن مغازلى ص 269، ح 317؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 121؛ تفسير الجامع لاحكام القرآن قرطبى 15/ 256؛ ارجح المطالب بسمل تسرى ص 60.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام از قربای رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم == | ==علی علیهالسّلام از قربای رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
ذلِک الَّذِی یبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ، قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی <ref>23 شوری.</ref> | ذلِک الَّذِی یبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ، قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی <ref>23 شوری.</ref> | ||
ترجمه: این همان (پاداش) است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند (بدان) مژده داده است. بگو بهازای آن (رسالت) پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان. | ترجمه: این همان (پاداش) است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند (بدان) مژده داده است. بگو بهازای آن (رسالت) پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان. | ||
خط ۳۸۳: | خط ۳۹۳: | ||
ترجمه: روایت شده وقتی آیه مذکور نازل شد از رسولالله پرسیدند نزدیکان شما که محبت آنها بر ما واجب است کیستند؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: علی علیهالسّلام و فاطمه علیهاالسلام و دو فرزند ایشان (حسن علیهالسّلام و حسین علیه السّلام). <ref>تفسير الكشاف: تفسير سوره شورى؛ نور الابصار شبلنجى ص 112؛ اسعاف الراغبين ص 105.</ref> | ترجمه: روایت شده وقتی آیه مذکور نازل شد از رسولالله پرسیدند نزدیکان شما که محبت آنها بر ما واجب است کیستند؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: علی علیهالسّلام و فاطمه علیهاالسلام و دو فرزند ایشان (حسن علیهالسّلام و حسین علیه السّلام). <ref>تفسير الكشاف: تفسير سوره شورى؛ نور الابصار شبلنجى ص 112؛ اسعاف الراغبين ص 105.</ref> | ||
حدیث: الا المودة فی القربی الا ان تودوا قرابتی. ترجمه: در تفسیر الا المودة فی القربی گفتهاند: یعنی اینکه نزدیکان پیامبر را دوست بدارید. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 307؛ كفاية الطالب شافعى ص 91؛ مجمع الزوائد هيثمى شافعى 9/ 168.</ref> | حدیث: الا المودة فی القربی الا ان تودوا قرابتی. ترجمه: در تفسیر الا المودة فی القربی گفتهاند: یعنی اینکه نزدیکان پیامبر را دوست بدارید. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 307؛ كفاية الطالب شافعى ص 91؛ مجمع الزوائد هيثمى شافعى 9/ 168.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام منتقم از مخالفین پیامبر == | ==علی علیهالسّلام منتقم از مخالفین پیامبر== | ||
فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ41 زخرف. : پس اگر ما تو را از دنیا ببریم قطعا از آنان انتقام میکشیم. | فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ41 زخرف. : پس اگر ما تو را از دنیا ببریم قطعا از آنان انتقام میکشیم. | ||
حدیث: عن جابر ابن عبدالله انصاری قال: نزل قوله تعالی فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ ... فی علی بن ابیطالب، قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: انه ینتقم من الناکثین و القاسطین بعدی. | حدیث: عن جابر ابن عبدالله انصاری قال: نزل قوله تعالی فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ ... فی علی بن ابیطالب، قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: انه ینتقم من الناکثین و القاسطین بعدی. | ||
سیوطی از ابن مردویه از طریق محمد بن مروان از کلبی از ابی صالح از جابر بن عبدالله از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم روایت کرده که در ذیل آیه فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ فرموده است این آیه درباره علی بن ابیطالب نازل شد که بعد از درگذشتم از ناکثین و قاسطین انتقام خواهد گرفت. <ref>الدر المنثور 7/ 380؛ ينابيع المودة قندوزى ص 98؛ المناقب ابن مغازلى ص 274؛ المستدرك على الصحيحين 3/ 126؛ الفردوس شيرويه ديلمى 3/ 154؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 152؛ مسند احمد بن حنبل 2/ 85 و 87 و 5/ 37، 39، 44؛ ارجح المطالب بسمل امر تسرى ص 74؛ خصائص نسائى ص 85؛ ترجمه الامام على عليه السّلام از تاريخ دمشق 2/ 369.</ref> | سیوطی از ابن مردویه از طریق محمد بن مروان از کلبی از ابی صالح از جابر بن عبدالله از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم روایت کرده که در ذیل آیه فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ فرموده است این آیه درباره علی بن ابیطالب نازل شد که بعد از درگذشتم از ناکثین و قاسطین انتقام خواهد گرفت. <ref>الدر المنثور 7/ 380؛ ينابيع المودة قندوزى ص 98؛ المناقب ابن مغازلى ص 274؛ المستدرك على الصحيحين 3/ 126؛ الفردوس شيرويه ديلمى 3/ 154؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 152؛ مسند احمد بن حنبل 2/ 85 و 87 و 5/ 37، 39، 44؛ ارجح المطالب بسمل امر تسرى ص 74؛ خصائص نسائى ص 85؛ ترجمه الامام على عليه السّلام از تاريخ دمشق 2/ 369.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام در افراط و تفریط طرفداران مثل عیسی علیهالسّلام == | ==علی علیهالسّلام در افراط و تفریط طرفداران مثل عیسی علیهالسّلام== | ||
وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیمَ مَثَلًا إِذا قَوْمُک مِنْهُ یصِدُّونَ <ref>57 زخرف.</ref>ترجمه: و هنگامیکه در مورد پسر مریم مثالی آورده شد به ناگاه قوم تو از آن سخن هلهله درانداختند (و اعراض کردند). | وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیمَ مَثَلًا إِذا قَوْمُک مِنْهُ یصِدُّونَ <ref>57 زخرف.</ref>ترجمه: و هنگامیکه در مورد پسر مریم مثالی آورده شد به ناگاه قوم تو از آن سخن هلهله درانداختند (و اعراض کردند). | ||
حدیث: عن امیرالمؤمنین قال: قال لی رسولالله ان فیک مثلا عن عیسی احبه قوم فهلکوا فیه و ابغضه قوم فهلکوا فیه .... | حدیث: عن امیرالمؤمنین قال: قال لی رسولالله ان فیک مثلا عن عیسی احبه قوم فهلکوا فیه و ابغضه قوم فهلکوا فیه .... | ||
خط ۳۹۳: | خط ۴۰۳: | ||
ای علی درباره تو مثل حضرت عیسی علیهالسّلام دودسته میشوند آنچنانکه یهود نسبت به عیسی بغض و عداوت داشته و به مادرش بهتان زدند و از آن طرف نصاری آنقدر به عیسی اظهار محبت کردند و شأن او را جایی رساندند که اصلاً چنین نبود (او را خدا یا پسر خدا دانستند) علی فرمود: در مورد من دو دسته هلاک شدند دوستدارانی که در مورد من غلو کرده، و چیزی به من گفتند که آن نیستم و کینهتوزانی که با من دشمنی کرده و از بهتان هم فروگذاری نکردند. | ای علی درباره تو مثل حضرت عیسی علیهالسّلام دودسته میشوند آنچنانکه یهود نسبت به عیسی بغض و عداوت داشته و به مادرش بهتان زدند و از آن طرف نصاری آنقدر به عیسی اظهار محبت کردند و شأن او را جایی رساندند که اصلاً چنین نبود (او را خدا یا پسر خدا دانستند) علی فرمود: در مورد من دو دسته هلاک شدند دوستدارانی که در مورد من غلو کرده، و چیزی به من گفتند که آن نیستم و کینهتوزانی که با من دشمنی کرده و از بهتان هم فروگذاری نکردند. | ||
قریب به این مضمون و مفصلتر در بعض کتب دیگر آمده است. <ref>فضائل الصحابه احمد بن حنبل ص 172؛ ينابيع المودة قندوزى ص 109؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 92؛ المناقب خوارزمى ص 233؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 159؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 121؛ تاريخ الخلفاء سيوطى ص 117؛ الخصائص نسائى ص 39.</ref> | قریب به این مضمون و مفصلتر در بعض کتب دیگر آمده است. <ref>فضائل الصحابه احمد بن حنبل ص 172؛ ينابيع المودة قندوزى ص 109؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 92؛ المناقب خوارزمى ص 233؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 159؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 121؛ تاريخ الخلفاء سيوطى ص 117؛ الخصائص نسائى ص 39.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام مصداق مومن عامل == | ==علی علیهالسّلام مصداق مومن عامل== | ||
أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما یحْکمُونَ | أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما یحْکمُونَ | ||
<ref>21 جاثیه.</ref> | <ref>21 جاثیه.</ref> | ||
خط ۴۰۱: | خط ۴۱۱: | ||
«الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ» بنو عبد شمس و عتبه و شیبه و ولید هستند. | «الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ» بنو عبد شمس و عتبه و شیبه و ولید هستند. | ||
«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»* علی و حمزه و عبیدة بن حارث بن عبد المطلب. <ref>مفاتیح الغیب فخر رازی در تفسیر آیه؛ تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی ص 21؛ مناقب الخطیب البغدادی ص 186؛ کفایة الطالب محمد گنجی شافعی ص 120؛ ارجح المطالب علامه هندی الامر تسری ص 62؛ شواهد التنزیل حسکانی: 2/ 168.</ref> | «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»* علی و حمزه و عبیدة بن حارث بن عبد المطلب. <ref>مفاتیح الغیب فخر رازی در تفسیر آیه؛ تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی ص 21؛ مناقب الخطیب البغدادی ص 186؛ کفایة الطالب محمد گنجی شافعی ص 120؛ ارجح المطالب علامه هندی الامر تسری ص 62؛ شواهد التنزیل حسکانی: 2/ 168.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام معیار شناخت منافقین == | ==علی علیهالسّلام معیار شناخت منافقین== | ||
وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَیناکهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِیماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ<ref> 30 محمد.</ref> | وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَیناکهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِیماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ<ref> 30 محمد.</ref> | ||
ترجمه: و اگر بخواهیم قطعا آنان را به تو مینمایانیم در نتیجه ایشان را به سیمای (حقیقی) شان میشناسی و از آهنگ سخن به جان آنان پی خواهی برد. | ترجمه: و اگر بخواهیم قطعا آنان را به تو مینمایانیم در نتیجه ایشان را به سیمای (حقیقی) شان میشناسی و از آهنگ سخن به جان آنان پی خواهی برد. | ||
خط ۴۰۷: | خط ۴۱۷: | ||
«عن ابی سعید الخدری فی قوله تعالی وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ قال: ببغضهم علی بن ابیطالب.» | «عن ابی سعید الخدری فی قوله تعالی وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ قال: ببغضهم علی بن ابیطالب.» | ||
منافق علی را دوست ندارد چون مبغوض اوست و مؤمن نسبت به او بغض ندارد. بنابراین از این راه میشود منافق را شناخت. در حدیث ابو سعید خدری است که گفت ما منافقان را در عصر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از طریق عداوت با علی علیهالسّلام میشناختیم. <ref>جامع الاصول ابن اثير 9/ 473؛ تاريخ دول الاسلام ذهبى 1/ 20؛ اسد الغابه ابن اثير 4/ 29؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 178؛ الصواعق المحرقه هيثمى ص 172؛ دلائل الصدق مظفر ح 2/ 152؛ استيعاب ابن عبد البر 2/ 464؛ كفاية الطالب گنجى شافعى ص 111؛ المناقب ابن مغازلى ص 315؛ صحيح ترمذى 5/ 498، ح 3800؛ الدر المنثور سيوطى ذيل آيه؛ روح المعانى آلوسى ذيل آيه؛ الرياض النضرة طبرى ذيل آيه.</ref> | منافق علی را دوست ندارد چون مبغوض اوست و مؤمن نسبت به او بغض ندارد. بنابراین از این راه میشود منافق را شناخت. در حدیث ابو سعید خدری است که گفت ما منافقان را در عصر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از طریق عداوت با علی علیهالسّلام میشناختیم. <ref>جامع الاصول ابن اثير 9/ 473؛ تاريخ دول الاسلام ذهبى 1/ 20؛ اسد الغابه ابن اثير 4/ 29؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 178؛ الصواعق المحرقه هيثمى ص 172؛ دلائل الصدق مظفر ح 2/ 152؛ استيعاب ابن عبد البر 2/ 464؛ كفاية الطالب گنجى شافعى ص 111؛ المناقب ابن مغازلى ص 315؛ صحيح ترمذى 5/ 498، ح 3800؛ الدر المنثور سيوطى ذيل آيه؛ روح المعانى آلوسى ذيل آيه؛ الرياض النضرة طبرى ذيل آيه.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام مصداق یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار == | |||
==علی علیهالسّلام مصداق یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار== | |||
مُحَمَّدٌ رسولالله وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ تَراهُمْ رُکعاً سُجَّداً یبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِک مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ یعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیغِیظَ بِهِمُ الْکفَّارَ<ref>29 فتح.</ref> | مُحَمَّدٌ رسولالله وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ تَراهُمْ رُکعاً سُجَّداً یبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِک مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ یعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیغِیظَ بِهِمُ الْکفَّارَ<ref>29 فتح.</ref> | ||
ترجمه: محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پیامبر خداست و کسانی که با اویند، بر کافران، سخت گیر و با همدیگر مهربانند. آنان را در رکوع و سجود میبینی. فضل و خشنودی خدا را خواستارند. علامت (مشخصه) آنان بر اثر سجود در چهرههایشان است. | ترجمه: محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پیامبر خداست و کسانی که با اویند، بر کافران، سخت گیر و با همدیگر مهربانند. آنان را در رکوع و سجود میبینی. فضل و خشنودی خدا را خواستارند. علامت (مشخصه) آنان بر اثر سجود در چهرههایشان است. | ||
حدیث: علی بن احمد الاهوازی ... عن عطاء عن ابن عباس فی قوله تعالی ... تراهم رکعا و سجدا ... علی ... یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار ... بعلی. | حدیث: علی بن احمد الاهوازی ... عن عطاء عن ابن عباس فی قوله تعالی ... تراهم رکعا و سجدا ... علی ... یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار ... بعلی. | ||
ترجمه: از علی بن احمد اهوازی از ابن عباس نقل روایت میکند درباره قول خدا تعالی تراهم رکعا سجدا یعنی علی بن ابیطالب و یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار یعنی بعلی شواهد التنزيل حسكانى 2/ 180. و نیز روایت کرده فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعنی علی بن ابیطالب فاستوی علی سوقه یعنی استوی در اسلام به شمشیر علی بن ابیطالب ایستاده و استوار است. <ref>ارجح المطالب علامه هندى عبيد اللّه بسمل ص 88.</ref> | ترجمه: از علی بن احمد اهوازی از ابن عباس نقل روایت میکند درباره قول خدا تعالی تراهم رکعا سجدا یعنی علی بن ابیطالب و یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار یعنی بعلی شواهد التنزيل حسكانى 2/ 180. و نیز روایت کرده فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعنی علی بن ابیطالب فاستوی علی سوقه یعنی استوی در اسلام به شمشیر علی بن ابیطالب ایستاده و استوار است. <ref>ارجح المطالب علامه هندى عبيد اللّه بسمل ص 88.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام و شیعیانش در بهشت == | ==علی علیهالسّلام و شیعیانش در بهشت== | ||
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیک مُقْتَدِرٍ<ref>54- 55 قمر.</ref> | إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیک مُقْتَدِرٍ<ref>54- 55 قمر.</ref> | ||
ترجمه: در حقیقت مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرها در قرارگاه صدق نزد پادشاهی توانایند. | ترجمه: در حقیقت مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرها در قرارگاه صدق نزد پادشاهی توانایند. | ||
خط ۴۱۸: | خط ۴۳۰: | ||
موفق به احمد خوارزمی در کتاب مناقبش از جابر بن عبدالله انصاری نقل میکند که پیامبر اکرم خطاب به علی علیهالسّلام فرمود: | موفق به احمد خوارزمی در کتاب مناقبش از جابر بن عبدالله انصاری نقل میکند که پیامبر اکرم خطاب به علی علیهالسّلام فرمود: | ||
هرکس تو را دوست دارد و ولایت ترا داشته باشد خدا او را با ما در بهشت جا خواهد داد سپس رسولالله تلاوت کردند: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیک مُقْتَدِرٍ». ا<ref>لمناقب خوارزمى ص 195؛ ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى محب الدين از محب الدين طبرى ص 61؛ مناقب خطيب بغدادى ص 186؛ توضيح الدلائل علامه شهاب الدين حسينى شافعى ص 167؛ بحر المناقب علامه درويشى برهان صنفى ص 158؛ ارجح المطالب علامه تسرى ص 82.</ref> | هرکس تو را دوست دارد و ولایت ترا داشته باشد خدا او را با ما در بهشت جا خواهد داد سپس رسولالله تلاوت کردند: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیک مُقْتَدِرٍ». ا<ref>لمناقب خوارزمى ص 195؛ ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى محب الدين از محب الدين طبرى ص 61؛ مناقب خطيب بغدادى ص 186؛ توضيح الدلائل علامه شهاب الدين حسينى شافعى ص 167؛ بحر المناقب علامه درويشى برهان صنفى ص 158؛ ارجح المطالب علامه تسرى ص 82.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام بحر قرآن == | ==علی علیهالسّلام بحر قرآن== | ||
مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ بَینَهُما بَرْزَخٌ لا یبْغِیانِ ... یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ<ref>19، 20 و 22 الرحمن.</ref> | مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ بَینَهُما بَرْزَخٌ لا یبْغِیانِ ... یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ<ref>19، 20 و 22 الرحمن.</ref> | ||
ترجمه: دو دریا را بهگونهای روان کرد که باهم برخورد کنند. میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمیکنند. از هر دو دریا مروارید و مرجان برآید | ترجمه: دو دریا را بهگونهای روان کرد که باهم برخورد کنند. میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمیکنند. از هر دو دریا مروارید و مرجان برآید | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ» قال: علی و فاطمة «بَینَهُما بَرْزَخٌ لا یبْغِیانِ» قال: حب دائم لا ینقطع و لا ینفد «یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» قال: الحسن و الحسین. | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ» قال: علی و فاطمة «بَینَهُما بَرْزَخٌ لا یبْغِیانِ» قال: حب دائم لا ینقطع و لا ینفد «یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» قال: الحسن و الحسین. | ||
ترجمه: از ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ نقل شده که گفت منظور از دو دریا علی و فاطمه علیهماالسّلام هستند و مراد از قول خدا بَینَهُما بَرْزَخٌ ... دوستی دائم و همیشگی آنها بهطوریکه قطع نشود و مراد از کلام خدا که فرمود یخْرُجُ مِنْهُمَا ... حسن و حسین علیهماالسّلام هستند که دو گوهرند از آن دو دریا. <ref>نور الابصار شبلنجى ص 115؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 142؛ الفصول المهمه نور الدين على بن محمد بن صباغ مالكى در مقدمه؛ ينابيع المودة حافظ قندوزى ص 118؛ المناقب ابن مغازلى حافظ ابو الحسن بن المغازلى شافعى ص 339؛ شواهد التنزيل ج 2/ 120؛ مناقب المرتضوى ترمذى باب الاول؛ تذكرة الخواص ابن جوزى ص 245؛ مقتل الحسين خوارزمى ص 112.</ref> | ترجمه: از ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ نقل شده که گفت منظور از دو دریا علی و فاطمه علیهماالسّلام هستند و مراد از قول خدا بَینَهُما بَرْزَخٌ ... دوستی دائم و همیشگی آنها بهطوریکه قطع نشود و مراد از کلام خدا که فرمود یخْرُجُ مِنْهُمَا ... حسن و حسین علیهماالسّلام هستند که دو گوهرند از آن دو دریا. <ref>نور الابصار شبلنجى ص 115؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 142؛ الفصول المهمه نور الدين على بن محمد بن صباغ مالكى در مقدمه؛ ينابيع المودة حافظ قندوزى ص 118؛ المناقب ابن مغازلى حافظ ابو الحسن بن المغازلى شافعى ص 339؛ شواهد التنزيل ج 2/ 120؛ مناقب المرتضوى ترمذى باب الاول؛ تذكرة الخواص ابن جوزى ص 245؛ مقتل الحسين خوارزمى ص 112.</ref> | ||
== امام علی علیه السلام همان مقربون == | ==امام علی علیه السلام همان مقربون== | ||
وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ<ref>10 و 11 واقعه</ref>.ترجمه: و سبقتگیرندگان مقدمند. آنانند همان مقربان (خدا). | وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ<ref>10 و 11 واقعه</ref>.ترجمه: و سبقتگیرندگان مقدمند. آنانند همان مقربان (خدا). | ||
حدیث: عن ابن عباس انه قال: سالت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن هذه الایة من هم؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: هم علی و شیعته فانهم السابقون المقربون الی اللّه و هم فی جنات النعیم. | حدیث: عن ابن عباس انه قال: سالت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن هذه الایة من هم؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: هم علی و شیعته فانهم السابقون المقربون الی اللّه و هم فی جنات النعیم. | ||
خط ۴۲۹: | خط ۴۴۱: | ||
نزدیک به همین مضامین در آثار دیگران نیز آمده است. <ref>مناقب خطيب بغدادى ص 187؛ المناقب خوارزمى ص 195؛ البداية و النهاية ابن كثير شافعى 1/ 231؛ ميزان الاعتدال ذهبى شافعى 1/ 536؛ ارجح المطالب بسمل ص 81؛ سنن ترمذى 13/ 176؛ المعارف ابن قتيبه ص 169.</ref> | نزدیک به همین مضامین در آثار دیگران نیز آمده است. <ref>مناقب خطيب بغدادى ص 187؛ المناقب خوارزمى ص 195؛ البداية و النهاية ابن كثير شافعى 1/ 231؛ ميزان الاعتدال ذهبى شافعى 1/ 536؛ ارجح المطالب بسمل ص 81؛ سنن ترمذى 13/ 176؛ المعارف ابن قتيبه ص 169.</ref> | ||
بنابراین باید نتیجه گرفت که ایمان علی علیهالسّلام یک ایمان صحیح و پابرجا بوده که از ایمان و گرویدن دیگران کمتر نبوده است. و بهترین مصداق این آیه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ» همان شخص علی بن ابیطالب بوده است. <ref>تلخيص از كتاب فروع ابديت استاد سبحانى ج 1/ 239.</ref> | بنابراین باید نتیجه گرفت که ایمان علی علیهالسّلام یک ایمان صحیح و پابرجا بوده که از ایمان و گرویدن دیگران کمتر نبوده است. و بهترین مصداق این آیه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ» همان شخص علی بن ابیطالب بوده است. <ref>تلخيص از كتاب فروع ابديت استاد سبحانى ج 1/ 239.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام اصحاب یمین == | ==علی علیهالسّلام اصحاب یمین== | ||
وَ أَصْحابُ الْیمِینِ ما أَصْحابُ الْیمِینِ <ref>27 واقعه.</ref> ترجمه: و یاران راست، یاران راست کدامند؟ | وَ أَصْحابُ الْیمِینِ ما أَصْحابُ الْیمِینِ <ref>27 واقعه.</ref> ترجمه: و یاران راست، یاران راست کدامند؟ | ||
حدیث: عن جابر الجعفی عن ابی جعفر محمد بن علی قال: قال علی بن ابیطالب: انزلت النبوة علی النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یوم الاثنین و اسلمت غداه یوم الثلثاء فکان النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یصلی و انا اصلی عن یمینه و ما معه احد من الرجال غیری فانزل اللّه «وَ أَصْحابُ الْیمِینِ» الایة. | حدیث: عن جابر الجعفی عن ابی جعفر محمد بن علی قال: قال علی بن ابیطالب: انزلت النبوة علی النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یوم الاثنین و اسلمت غداه یوم الثلثاء فکان النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یصلی و انا اصلی عن یمینه و ما معه احد من الرجال غیری فانزل اللّه «وَ أَصْحابُ الْیمِینِ» الایة. | ||
حاکم حسکانی به اسنادش تا جابر جعفی از امام باقر علیهالسّلام نقل میکند که گفت علی علیهالسّلام فرمودهاند: نبوت نبی اکرم در دوشنبه بود و من روز سهشنبه اسلام آوردم پیامبر نماز میخواند و با او در طرف راستش نماز میگذاردم و غیر از من احدی نبود پس خداوند آیه وَ أَصْحابُ الْیمِینِ تا آخر را نازل کرد. سپس حسکانی برای گواه نظر خود حدیثی از ابن مسعود نقل میکند که متواتر و مشهور است و خلاصه آن این است: عدهای خود را به نزد عباس بن عبدالمطلب که نزدیک زمزم نشسته بود رساندند و نزد او نشستند در این هنگام مردی از باب صفا با صورتی درخشان و نورانی درحالیکه دو قطعه پارچهای سفید بر او بود وارد شد مرد جوانی در طرف راست او بود نیکومنظر و در آستانه بلوغ و زنی هم پشت سر آنها راه میرفت. نزدیک رکن رسیدند و دست را بالا گرفته و تکبیر گفت و آن دو نیز چنین کردند قنوت را طولانی کردند ... عباس گفت این پسر برادرزاده من محمد بن عبدالله و سمت راست او علی بن ابیطالب و آن زن خدیجه است احدی روی زمین غیر از این سه نفر به این دین خدا را عبادت نکردهاند. <ref>شواهد التنزيل حاكم حسكانى 2/ 220؛ مجمع الزوائد نور الدين هيثمى 9/ 222؛ لسان الميزان ابن حجر 1/ 395؛ المناقب خوارزمى ص 20؛ تاريخ الامم و الملوك طبرى 2/ 212؛ طبقات ابن سعد 8/ 17؛ تاريخ دمشق ابن عساكر 1/ 67؛ استيعاب ابن عبد البر 2/ 459؛ اسد الغابه ابن اثير 3/ 414؛ الاصابه ابن حجر عسقلانى 2/ 480؛ نظم درر السمطين جمال الدين زرندى ص 84؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 59؛ ينابيع المودة قندوزى ص 61.</ref> | حاکم حسکانی به اسنادش تا جابر جعفی از امام باقر علیهالسّلام نقل میکند که گفت علی علیهالسّلام فرمودهاند: نبوت نبی اکرم در دوشنبه بود و من روز سهشنبه اسلام آوردم پیامبر نماز میخواند و با او در طرف راستش نماز میگذاردم و غیر از من احدی نبود پس خداوند آیه وَ أَصْحابُ الْیمِینِ تا آخر را نازل کرد. سپس حسکانی برای گواه نظر خود حدیثی از ابن مسعود نقل میکند که متواتر و مشهور است و خلاصه آن این است: عدهای خود را به نزد عباس بن عبدالمطلب که نزدیک زمزم نشسته بود رساندند و نزد او نشستند در این هنگام مردی از باب صفا با صورتی درخشان و نورانی درحالیکه دو قطعه پارچهای سفید بر او بود وارد شد مرد جوانی در طرف راست او بود نیکومنظر و در آستانه بلوغ و زنی هم پشت سر آنها راه میرفت. نزدیک رکن رسیدند و دست را بالا گرفته و تکبیر گفت و آن دو نیز چنین کردند قنوت را طولانی کردند ... عباس گفت این پسر برادرزاده من محمد بن عبدالله و سمت راست او علی بن ابیطالب و آن زن خدیجه است احدی روی زمین غیر از این سه نفر به این دین خدا را عبادت نکردهاند. <ref>شواهد التنزيل حاكم حسكانى 2/ 220؛ مجمع الزوائد نور الدين هيثمى 9/ 222؛ لسان الميزان ابن حجر 1/ 395؛ المناقب خوارزمى ص 20؛ تاريخ الامم و الملوك طبرى 2/ 212؛ طبقات ابن سعد 8/ 17؛ تاريخ دمشق ابن عساكر 1/ 67؛ استيعاب ابن عبد البر 2/ 459؛ اسد الغابه ابن اثير 3/ 414؛ الاصابه ابن حجر عسقلانى 2/ 480؛ نظم درر السمطين جمال الدين زرندى ص 84؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 59؛ ينابيع المودة قندوزى ص 61.</ref> | ||
علی علیهالسّلام صدیق اکبر | |||
وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِک هُمُ الصِّدِّیقُونَ 19 حدید.): و کسانی که به خدا و پیامبران وی ایمان آوردهاند آنان همان راستینانند. | وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِک هُمُ الصِّدِّیقُونَ 19 حدید.): و کسانی که به خدا و پیامبران وی ایمان آوردهاند آنان همان راستینانند. | ||
این آیه در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است. <ref>ارجح المطالب تسرى ص 60. و امام علی علیهالسّلام در منبر بصره فرمودند من صدیق اکبرم. ایمان آوردم قبل از آنکه ابو بکر ایمان آورد و اسلام آوردم قبل از آنکه او اسلام آورد. انساب الاشراف بلاذرى 2/ 146؛ المناقب عينى ص 28- 20.</ref> | این آیه در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است. <ref>ارجح المطالب تسرى ص 60. و امام علی علیهالسّلام در منبر بصره فرمودند من صدیق اکبرم. ایمان آوردم قبل از آنکه ابو بکر ایمان آورد و اسلام آوردم قبل از آنکه او اسلام آورد. انساب الاشراف بلاذرى 2/ 146؛ المناقب عينى ص 28- 20.</ref> | ||
پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: صدیقون سه کس هستند، حبیب نجار مؤمن آل یاسین، حزبیل یا حزقیل مؤمن آل فرعون، و علی بن ابیطالب که افضل آنهاست. <ref>شواهد التنزيل ج 2/ 224؛ تاريخ دمشق ابن عساكر 2/ 282؛ المناقب ابن مغازلى ص 245؛ كفاية الطالب گنجى ص 123؛ كنز العمال متقى هندى 11/ 601؛ ينابيع المودة قندوزى ص 124.</ref> | پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: صدیقون سه کس هستند، حبیب نجار مؤمن آل یاسین، حزبیل یا حزقیل مؤمن آل فرعون، و علی بن ابیطالب که افضل آنهاست. <ref>شواهد التنزيل ج 2/ 224؛ تاريخ دمشق ابن عساكر 2/ 282؛ المناقب ابن مغازلى ص 245؛ كفاية الطالب گنجى ص 123؛ كنز العمال متقى هندى 11/ 601؛ ينابيع المودة قندوزى ص 124.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام تنها انجام دهنده این آیه == | ==علی علیهالسّلام تنها انجام دهنده این آیه== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْواکمْ صَدَقَةً ذلِک خَیرٌ لَکمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ. أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْواکمْ صَدَقاتٍ <ref>12- 13 مجادله.</ref> | یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْواکمْ صَدَقَةً ذلِک خَیرٌ لَکمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ. أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْواکمْ صَدَقاتٍ <ref>12- 13 مجادله.</ref> | ||
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید هرگاه با پیامبر گفتگوی محرمانه میکنید پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقهای تقدیم بدارید این کار برای شما بهتر و پاکیزهتر است و اگر چیزی نیافتید بدانید که خدا آمرزنده مهربان است آیا ترسیدید که پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقههایی تقدیم دارید؟ | ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید هرگاه با پیامبر گفتگوی محرمانه میکنید پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقهای تقدیم بدارید این کار برای شما بهتر و پاکیزهتر است و اگر چیزی نیافتید بدانید که خدا آمرزنده مهربان است آیا ترسیدید که پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقههایی تقدیم دارید؟ | ||
خط ۴۴۴: | خط ۴۵۶: | ||
نزد من یک دینار بود آن را به 10 درهم فروختم و هر وقت میخواستم با پیامبر نجوی کنم درهمی صدقه میدادم تا درهمها تمام شد و این آیه نسخ گردید. | نزد من یک دینار بود آن را به 10 درهم فروختم و هر وقت میخواستم با پیامبر نجوی کنم درهمی صدقه میدادم تا درهمها تمام شد و این آیه نسخ گردید. | ||
علامه بحرانی از عالم شافعی محمد بن ابراهیم حموینی به اسنادش از امام حسام الدین محمد بن عثمان بن محمد از علی علیهالسّلام روایت میکند که ده کلمه از رسولالله پرسید و قبل از آن برای هرکدام صدقه داد (مانند این روایات در منابع زیادی آمده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 232؛ لباب النقول سيوطى 2/ 81؛ احكام القرآن جصاص 3/ 526؛ جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى 28/ 14؛ صحيح ترمذى 5/ 80؛ المستدرك على الصحيحين حاكم 2/ 481؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 185؛ ميزان الاعتدال ذهبى 3/ 146؛ المناقب ابن مغازلى ص 325؛ خصائص امير المؤمنين نسائى ص 39؛ تفسير ابن كثير 4/ 324؛ المناقب خوارزمى ص 195.</ref> | علامه بحرانی از عالم شافعی محمد بن ابراهیم حموینی به اسنادش از امام حسام الدین محمد بن عثمان بن محمد از علی علیهالسّلام روایت میکند که ده کلمه از رسولالله پرسید و قبل از آن برای هرکدام صدقه داد (مانند این روایات در منابع زیادی آمده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 232؛ لباب النقول سيوطى 2/ 81؛ احكام القرآن جصاص 3/ 526؛ جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى 28/ 14؛ صحيح ترمذى 5/ 80؛ المستدرك على الصحيحين حاكم 2/ 481؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 185؛ ميزان الاعتدال ذهبى 3/ 146؛ المناقب ابن مغازلى ص 325؛ خصائص امير المؤمنين نسائى ص 39؛ تفسير ابن كثير 4/ 324؛ المناقب خوارزمى ص 195.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام صالح المومنین == | ==علی علیهالسّلام صالح المومنین== | ||
وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکةُ بَعْدَ ذلِک ظَهِیرٌ<ref>4 تحریم.</ref> | وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکةُ بَعْدَ ذلِک ظَهِیرٌ<ref>4 تحریم.</ref> | ||
ترجمه: و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید در حقیقت خدا خود سرپرست و جبرئیل و صالح مؤمنان و گذشته از این فرشتگان هم پشتیبان او خواهند بود. | ترجمه: و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید در حقیقت خدا خود سرپرست و جبرئیل و صالح مؤمنان و گذشته از این فرشتگان هم پشتیبان او خواهند بود. | ||
جلال الدین سیوطی شافعی در تفسیرش با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که فرمود: منظور از صالح المؤمنین علی بن ابیطالب میباشد. الدر المنثور سيوطى 6/ 244. | جلال الدین سیوطی شافعی در تفسیرش با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که فرمود: منظور از صالح المؤمنین علی بن ابیطالب میباشد. الدر المنثور سيوطى 6/ 244. | ||
روایات از طریق عامه (اهلسنت) در این باب کم نیست مثل آنچه ذکر شد و مانند آنچه حسکانی از امام صادق علیهالسّلام نقل میکند: که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم 2 بار علی علیهالسّلام را معرفی کردند یکبار فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه و بار دیگر وقتیکه این آیه نازل شد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای مردم این علی صالح المؤمنین است و مانند دو حدیث فوق، در منابع دیگر اهلسنت هم آمده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 263؛ مجمع البيان طبرسى 10/ 475.</ref> | روایات از طریق عامه (اهلسنت) در این باب کم نیست مثل آنچه ذکر شد و مانند آنچه حسکانی از امام صادق علیهالسّلام نقل میکند: که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم 2 بار علی علیهالسّلام را معرفی کردند یکبار فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه و بار دیگر وقتیکه این آیه نازل شد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای مردم این علی صالح المؤمنین است و مانند دو حدیث فوق، در منابع دیگر اهلسنت هم آمده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 263؛ مجمع البيان طبرسى 10/ 475.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام شنوای معارف == | ==علی علیهالسّلام شنوای معارف== | ||
وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ12 حاقه. ترجمه: تا آن را برای شما مایه تذکری گردانیم و گوشهای شنوا آن را نگاه دارد. | وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ12 حاقه. ترجمه: تا آن را برای شما مایه تذکری گردانیم و گوشهای شنوا آن را نگاه دارد. | ||
حدیث: سمعت علی بن ابیطالب یقول: لما نزلت «وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ» قال لی رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: سالت اللّه ان یجعلها اذنک یا علی علیه السّلام. | حدیث: سمعت علی بن ابیطالب یقول: لما نزلت «وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ» قال لی رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: سالت اللّه ان یجعلها اذنک یا علی علیه السّلام. | ||
بلاذری با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که حضرتش این آیه را خواندند و سپس فرمود: ای علی! از خدا خواستم که گوش ترا اینچنین قرار دهد. حضرت علی فرمود (بعد از دعا رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) هیچ حدیثی را فراموش نکردم و آنچه از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم فراموش نکردم. و مانند این حدیث را عده زیادی از مورخین و اهل حدیث و تفسیر با عبارات مختلف نقل کردهاند <ref>انساب الاشراف بلاذرى 2/ 121؛ مجمع الزائد هيثمى 1/ 131؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 260؛ جامع البيان طبرى 29/ 35؛ حلية الاولياء ابو نعيم 1/ 67؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 4/ 319؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 271؛ كنز العمال متقى هندى 15/ 157؛ ينابيع المودة قندوزى ص 120؛ كشاف زمخشرى ذيل آيه حاقه؛ اسباب النزول واحدى نيشابورى ص 339؛ نظم درر السمطين زرندى ص 92؛ شرح المقاصد تفتازانى 2/ 220؛ المناقب خوارزمى ص 199؛ كفاية الطالب گنجى ص 110.</ref> | بلاذری با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که حضرتش این آیه را خواندند و سپس فرمود: ای علی! از خدا خواستم که گوش ترا اینچنین قرار دهد. حضرت علی فرمود (بعد از دعا رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) هیچ حدیثی را فراموش نکردم و آنچه از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم فراموش نکردم. و مانند این حدیث را عده زیادی از مورخین و اهل حدیث و تفسیر با عبارات مختلف نقل کردهاند <ref>انساب الاشراف بلاذرى 2/ 121؛ مجمع الزائد هيثمى 1/ 131؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 260؛ جامع البيان طبرى 29/ 35؛ حلية الاولياء ابو نعيم 1/ 67؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 4/ 319؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 271؛ كنز العمال متقى هندى 15/ 157؛ ينابيع المودة قندوزى ص 120؛ كشاف زمخشرى ذيل آيه حاقه؛ اسباب النزول واحدى نيشابورى ص 339؛ نظم درر السمطين زرندى ص 92؛ شرح المقاصد تفتازانى 2/ 220؛ المناقب خوارزمى ص 199؛ كفاية الطالب گنجى ص 110.</ref> | ||
== بارش سنگ بر منکر ولایت علی علیه السلام == | ==بارش سنگ بر منکر ولایت علی علیه السلام== | ||
سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیسَ لَهُ دافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ <ref>1- 3 معارج.</ref> | سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیسَ لَهُ دافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ <ref>1- 3 معارج.</ref> | ||
ترجمه: به نام خداوند رحمتگر مهربان، پرسندهای از عذاب واقعشوندهای پرسید، که اختصاص به کافران دارد و آن را بازدارندهای نیست و از جانب خداوند صاحب درجات و مراتب است. | ترجمه: به نام خداوند رحمتگر مهربان، پرسندهای از عذاب واقعشوندهای پرسید، که اختصاص به کافران دارد و آن را بازدارندهای نیست و از جانب خداوند صاحب درجات و مراتب است. | ||
خط ۴۵۹: | خط ۴۷۱: | ||
عبارت فوق از تفسیر ارزنده اهل سنت نقل شده است آن بیان فقیه حنفی آلوسی در تفسیرش روح المعانی میباشد ولی قریب به همین مضمون را بسیاری از دانشمندان اهل سنت به طور مختصر و یا با تفصیل بیشتر، آن را بیان کردهاند. شان نزول آیه هم ترجمه و شرح کاملی از متن فوق است و هم نمونهای از آنچه در منابع روایی اهل سنت آمده است: | عبارت فوق از تفسیر ارزنده اهل سنت نقل شده است آن بیان فقیه حنفی آلوسی در تفسیرش روح المعانی میباشد ولی قریب به همین مضمون را بسیاری از دانشمندان اهل سنت به طور مختصر و یا با تفصیل بیشتر، آن را بیان کردهاند. شان نزول آیه هم ترجمه و شرح کاملی از متن فوق است و هم نمونهای از آنچه در منابع روایی اهل سنت آمده است: | ||
هنگامی که رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه «هرکس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی اوست» چیزی نگذشت که این مسأله در شهرها منتشر شد نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز ... دادی ما همه آنها را پذیرفته و قبول کردیم اما تو با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به حضرت علی علیه السّلام) را به جانشینی خود منصوب کردی. آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خداست. نعمان روی برگرداند درحالیکه میگفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما بباران» اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت همینجا آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ... نازل گشت. شواهد التنزيل ج 2/ 381. مضمون همین قضیه را بسیاری از مفسران اهلسنت و جماعت و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کردهاند. در مورد شخص موردنظر، اختلافی است بعضی او را حارث بن نعمان یا جابر بن نذر میدانند ولی این تغییر نام، ضرری به اصل قضیه نمیزند و آنان که به اصل قضیه، ایراد میگیرند به غرضورزی بیشتر شبیه است تا اشکال منطقی، از جمله ابن تیمیه در کتاب منهاج السنة در مورد احادیثی که در شأن نزول آیات فوق آمده است اشکالاتی را ذکر کرده است که اساس ندارد و در جای خود دانشمندان، به آن پاسخ دادهاند. <ref>کتاب الغدیر امینی 1/ 472</ref> و اما منابعی که این قضیه را با تغییر مختصری بیان کردهاند کم نیستند به بعضی از آنها در پاورقی اشاره میشود. <ref>حافظ ابو عبيد هروى در غريب القرآن؛ ابو بكر نقاش موصلى در شفاء الصدور؛ ابو اسحاق ثعلبى نيشابورى در الكشف و البيان ص 234؛ ابو بكر يحيى قرطبى در الجامع لاحكام القرآن 18/ 181؛ سبط ابن جوزى حنفى در تذكرة الخواص ص 30؛ حموينى در فرائد السمطين 1/ 82؛ شيخ محمد زرندى حنفى در نظم درر السمطين ص 93؛ ابن صباغ مالكى در الفصول المهمه ص 41؛ ابو السعود عمادى در ارشاد العقل السليم الى مزايا القرآن الكريم 9/ 29؛ شيخ زين الدين مناوى شافعى در فيض الغدير فى شرح الجامع الكبير 6/ 218؛ شيخ محمد صدر العالم سبط الشيخ ابى الرضا در معارج العلى فى مناقب المرتضى؛ شيخ محمد عبده مصرى در المنار 6/ 464؛ السيد مومن شبلنجى شافعى در نور الابصار ص 78؛ به نقل از الغدير امينى ج 1/ 460.</ref> | هنگامی که رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه «هرکس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی اوست» چیزی نگذشت که این مسأله در شهرها منتشر شد نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز ... دادی ما همه آنها را پذیرفته و قبول کردیم اما تو با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به حضرت علی علیه السّلام) را به جانشینی خود منصوب کردی. آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خداست. نعمان روی برگرداند درحالیکه میگفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما بباران» اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت همینجا آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ... نازل گشت. شواهد التنزيل ج 2/ 381. مضمون همین قضیه را بسیاری از مفسران اهلسنت و جماعت و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کردهاند. در مورد شخص موردنظر، اختلافی است بعضی او را حارث بن نعمان یا جابر بن نذر میدانند ولی این تغییر نام، ضرری به اصل قضیه نمیزند و آنان که به اصل قضیه، ایراد میگیرند به غرضورزی بیشتر شبیه است تا اشکال منطقی، از جمله ابن تیمیه در کتاب منهاج السنة در مورد احادیثی که در شأن نزول آیات فوق آمده است اشکالاتی را ذکر کرده است که اساس ندارد و در جای خود دانشمندان، به آن پاسخ دادهاند. <ref>کتاب الغدیر امینی 1/ 472</ref> و اما منابعی که این قضیه را با تغییر مختصری بیان کردهاند کم نیستند به بعضی از آنها در پاورقی اشاره میشود. <ref>حافظ ابو عبيد هروى در غريب القرآن؛ ابو بكر نقاش موصلى در شفاء الصدور؛ ابو اسحاق ثعلبى نيشابورى در الكشف و البيان ص 234؛ ابو بكر يحيى قرطبى در الجامع لاحكام القرآن 18/ 181؛ سبط ابن جوزى حنفى در تذكرة الخواص ص 30؛ حموينى در فرائد السمطين 1/ 82؛ شيخ محمد زرندى حنفى در نظم درر السمطين ص 93؛ ابن صباغ مالكى در الفصول المهمه ص 41؛ ابو السعود عمادى در ارشاد العقل السليم الى مزايا القرآن الكريم 9/ 29؛ شيخ زين الدين مناوى شافعى در فيض الغدير فى شرح الجامع الكبير 6/ 218؛ شيخ محمد صدر العالم سبط الشيخ ابى الرضا در معارج العلى فى مناقب المرتضى؛ شيخ محمد عبده مصرى در المنار 6/ 464؛ السيد مومن شبلنجى شافعى در نور الابصار ص 78؛ به نقل از الغدير امينى ج 1/ 460.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام اطعام کننده مسکین و یتیم و اسیر در راه خدا == | ==علی علیهالسّلام اطعام کننده مسکین و یتیم و اسیر در راه خدا== | ||
إِنَّ الْأَبْرارَ یشْرَبُونَ مِنْ کأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً. عَیناً یشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یفَجِّرُونَها تَفْجِیراً یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یخافُونَ یوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً. وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً <ref>5- 9 انسان.</ref> | إِنَّ الْأَبْرارَ یشْرَبُونَ مِنْ کأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً. عَیناً یشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یفَجِّرُونَها تَفْجِیراً یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یخافُونَ یوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً. وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً <ref>5- 9 انسان.</ref> | ||
ترجمه: همانا نیکان از جامی نوشند که آمیزهای از کافور دارد. چشمهای که بندگان خدا از آن مینوشند و (بهدلخواه خویش) جاریاش میکنند. (همان بندگانی که) به نذر خود وفا میکردند، و از روزی که گزند آن فراگیرنده است میترسیدند و به پاس دوستی خدا بینوا و یتیم و اسیر را خوراک میدادند. ما برای خشنودی خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم. | ترجمه: همانا نیکان از جامی نوشند که آمیزهای از کافور دارد. چشمهای که بندگان خدا از آن مینوشند و (بهدلخواه خویش) جاریاش میکنند. (همان بندگانی که) به نذر خود وفا میکردند، و از روزی که گزند آن فراگیرنده است میترسیدند و به پاس دوستی خدا بینوا و یتیم و اسیر را خوراک میدادند. ما برای خشنودی خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم. | ||
خط ۴۶۵: | خط ۴۷۷: | ||
السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا اسیر محمد علیه الصلاة و السّلام اطعمونی اطعمکم اللّه فآثروه و باتوا لم یذوقوا الا الماء القراح، فلما اصبحوا اخذ علی کرم اللّه تعالی وجهه الحسن و الحسین و اقبلوا الی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و رآهم یرتعشون کالفراخ من شدة الجوع قال: یا ابا الحسن ما اشد ما یسؤتی ما اری بکم، و قام فانطلق معهم الی فاطمة رضی اللّه تعالی عنها فرآها فی محرابها قد التصق بطنها بظهرها و غارت عیناها من شدة الجوع فرق لذلک صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و ساءة ذلک، فهبط جبرئیل علیهالسّلام فقال: | السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا اسیر محمد علیه الصلاة و السّلام اطعمونی اطعمکم اللّه فآثروه و باتوا لم یذوقوا الا الماء القراح، فلما اصبحوا اخذ علی کرم اللّه تعالی وجهه الحسن و الحسین و اقبلوا الی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و رآهم یرتعشون کالفراخ من شدة الجوع قال: یا ابا الحسن ما اشد ما یسؤتی ما اری بکم، و قام فانطلق معهم الی فاطمة رضی اللّه تعالی عنها فرآها فی محرابها قد التصق بطنها بظهرها و غارت عیناها من شدة الجوع فرق لذلک صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و ساءة ذلک، فهبط جبرئیل علیهالسّلام فقال: | ||
خذها یا محمد هناک اللّه تعالی فی اهلبیتک. قال: «و ما آخذ یا جبرئیل» فاقرأه «هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ ... السورة». <ref>تفسير روح المعانى ج 16/ 269؛ شواهد التنزيل ج 2/ 403؛ الكبير 30/ 216؛ تفسير ابى السعود- 9/ 73؛ روح البيان 10/ 368 مانند كشف الاسرار؛ كشف الاسرار 10/ 320؛ الدر المنثور 8/ 371؛ و كتب زير با اختلاف نقل كردهاند: معالم التنزيل بغوى 5/ 498؛ الجامع الاحكام القرآن 19/ 127؛ بحر المحيط 10/ 362؛ التحرير و التنوير 29/-.</ref> | خذها یا محمد هناک اللّه تعالی فی اهلبیتک. قال: «و ما آخذ یا جبرئیل» فاقرأه «هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ ... السورة». <ref>تفسير روح المعانى ج 16/ 269؛ شواهد التنزيل ج 2/ 403؛ الكبير 30/ 216؛ تفسير ابى السعود- 9/ 73؛ روح البيان 10/ 368 مانند كشف الاسرار؛ كشف الاسرار 10/ 320؛ الدر المنثور 8/ 371؛ و كتب زير با اختلاف نقل كردهاند: معالم التنزيل بغوى 5/ 498؛ الجامع الاحكام القرآن 19/ 127؛ بحر المحيط 10/ 362؛ التحرير و التنوير 29/-.</ref> | ||
== قاتل علی علیهالسّلام اشقی الاخرین == | ==قاتل علی علیهالسّلام اشقی الاخرین== | ||
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها <ref>12 شمس.</ref> ترجمه: آنگاه که شقیترین آنها برپا خاست. | |||
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها <ref>12 شمس.</ref> ترجمه: آنگاه که شقیترین آنها برپا خاست. | |||
حدیث: عن علی علیهالسّلام قال: قال لی رسولالله: یا علی من اشقی الاولین؟ قلت: عاقر الناقة. قال: صدقت فمن اشقی الاخرین؟ قلت: لا ادری قال: الذی یضربک علی هذه کعاقر ناقة اللّه اشقی بنی فلان من ثمود. | حدیث: عن علی علیهالسّلام قال: قال لی رسولالله: یا علی من اشقی الاولین؟ قلت: عاقر الناقة. قال: صدقت فمن اشقی الاخرین؟ قلت: لا ادری قال: الذی یضربک علی هذه کعاقر ناقة اللّه اشقی بنی فلان من ثمود. | ||
که علی علیهالسّلام گفت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بمن گفت ای علی اشقی الاولین کیست؟ گفتم آنکس که شتر صالح را کشت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: درست گفتی پس اشقی الاخرین کیست؟ گفتم نمیدانم پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: آنکس که به سر تو ضربه میزند مانند کشنده شتر صالح. | که علی علیهالسّلام گفت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بمن گفت ای علی اشقی الاولین کیست؟ گفتم آنکس که شتر صالح را کشت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: درست گفتی پس اشقی الاخرین کیست؟ گفتم نمیدانم پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: آنکس که به سر تو ضربه میزند مانند کشنده شتر صالح. | ||
این حدیث و مشابه آن بطرق مختلف از زبان خود حضرت علی علیهالسّلام و عمار یاسر و ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری و صهیب و ابی هریره و دیگران به تواتر در حالات و مناسبات و حوادث گوناگون نقل شده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 335؛ خصائص امير المؤمنين عليه السّلام نسائى ص 39؛ تاريخ الامم و الملوك طبرى 2/ 123؛ المعجم الكبير طبرانى 8/ 45؛ تاريخ الخلفاء سيوطى ص 173؛ الطبقات الكبرى ابن سعد 3/ 35؛ الكنى و الاسماء حافظ دولابى 2/ 163؛ المستدرك نيشابورى 3/ 113؛ دلائل النبوه ابو نعيم ص 484؛ السيرة النبوته ابن هشام 1/ 559؛ المناقب مغازلى ص 8؛ الامامة و السياسه ابن قتيبه 1/ 162.</ref> | این حدیث و مشابه آن بطرق مختلف از زبان خود حضرت علی علیهالسّلام و عمار یاسر و ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری و صهیب و ابی هریره و دیگران به تواتر در حالات و مناسبات و حوادث گوناگون نقل شده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 335؛ خصائص امير المؤمنين عليه السّلام نسائى ص 39؛ تاريخ الامم و الملوك طبرى 2/ 123؛ المعجم الكبير طبرانى 8/ 45؛ تاريخ الخلفاء سيوطى ص 173؛ الطبقات الكبرى ابن سعد 3/ 35؛ الكنى و الاسماء حافظ دولابى 2/ 163؛ المستدرك نيشابورى 3/ 113؛ دلائل النبوه ابو نعيم ص 484؛ السيرة النبوته ابن هشام 1/ 559؛ المناقب مغازلى ص 8؛ الامامة و السياسه ابن قتيبه 1/ 162.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام بهترین آفریدهشدگان == | ==علی علیهالسّلام بهترین آفریدهشدگان== | ||
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیةِ <ref>7- 8 بینه.</ref> : در حقیقت کسانی که گرویده و کارهای شایسته کردهاند آنانند که بهترین آفریدگانند. | إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیةِ <ref>7- 8 بینه.</ref> : در حقیقت کسانی که گرویده و کارهای شایسته کردهاند آنانند که بهترین آفریدگانند. | ||
احادیث زیادی وارد شده مبنی بر اینکه وقتی این آیه نازل شد پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمودند: منظور از ایمانآورندگان خیر البریه تو و شیعیان توست. که هم شما از خدا راضی هستید و هم خدا از شما راضی است این حدیث با اختلاف در عبارات در کتب زیر آمده است. <ref>جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى 30/ 171؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 379؛ كنز العمال فاضل متقى 6/ 403؛ كفاية الطالب گنجى ص 118؛ المناقب خوارزمى ص 187؛ مناقب مرتضوى محمد صالح كشفى ص 47؛ تهذيب التهذيب ابن حجر هيثمى شافعى 9/ 419؛ روح المعانى آلوسى 20/ 207؛ التذكرة سبط ابن جوزى ص 22؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 357؛ سعد السعود ابن طاوس ص 108؛ الفصول المهمه ابن صباع مالكى ص 122؛ ذخائر العقبى محب طبرى ص 96.</ref> | احادیث زیادی وارد شده مبنی بر اینکه وقتی این آیه نازل شد پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمودند: منظور از ایمانآورندگان خیر البریه تو و شیعیان توست. که هم شما از خدا راضی هستید و هم خدا از شما راضی است این حدیث با اختلاف در عبارات در کتب زیر آمده است. <ref>جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى 30/ 171؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 379؛ كنز العمال فاضل متقى 6/ 403؛ كفاية الطالب گنجى ص 118؛ المناقب خوارزمى ص 187؛ مناقب مرتضوى محمد صالح كشفى ص 47؛ تهذيب التهذيب ابن حجر هيثمى شافعى 9/ 419؛ روح المعانى آلوسى 20/ 207؛ التذكرة سبط ابن جوزى ص 22؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 357؛ سعد السعود ابن طاوس ص 108؛ الفصول المهمه ابن صباع مالكى ص 122؛ ذخائر العقبى محب طبرى ص 96.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام مومن عامل به صالحات و متواصی به حق و صبر == | ==علی علیهالسّلام مومن عامل به صالحات و متواصی به حق و صبر== | ||
وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ <ref>1- 3 عصر.</ref> | وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ <ref>1- 3 عصر.</ref> | ||
ترجمه: سوگند به عصر (غلبه حق بر باطل) که واقعا انسان دستخوش زیان است، مگر کسانی که به خدا گرویده و کارهای شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی توصیه کردهاند. | ترجمه: سوگند به عصر (غلبه حق بر باطل) که واقعا انسان دستخوش زیان است، مگر کسانی که به خدا گرویده و کارهای شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی توصیه کردهاند. | ||
حدیث: حدثنی ابی ابن کعب قال: قرأت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: «وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ» | حدیث: حدثنی ابی ابن کعب قال: قرأت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: «وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ» ابو جهل بن هشام إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» علی بن ابیطالب. فقلت: بابی انت و امی یا رسولالله ما تفسیرها؟ فقال لَفِی خُسْرٍ فهو. | ||
ترجمه: ابن ابی کعب گفت: سوره عصر را بر رسول خدا قرائت کردم. پس گفتم پدر و مادرم فدای تو باد تفسیر این سوره چیست؟ فرمودند: وَ الْعَصْرِ قسمی از خداست که به آخر روز قسم میخورد و إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ ابو جهل است و إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ علی بن ابیطالب علیهالسّلام است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 372.</ref> | ترجمه: ابن ابی کعب گفت: سوره عصر را بر رسول خدا قرائت کردم.پس گفتم پدر و مادرم فدای تو باد تفسیر این سوره چیست؟ فرمودند: وَ الْعَصْرِ قسمی از خداست که به آخر روز قسم میخورد و إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ ابو جهل است و إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ علی بن ابیطالب علیهالسّلام است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 372.</ref> | ||
حدیثی هم نقل شده که همه خصال نیک در علی علیهالسّلام جمع | حدیثی هم نقل شده که همه خصال نیک در علی علیهالسّلام جمع است او بود اول کسی که بعد از رسول خدا نماز خواند و روی زمین با رسول خدا نماز گزارد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به او وصیت کرد، دینش را قضا کند او را غسل بدهد بعد از مرگش و اطراف قبرش پردهای بیاویزد زنهایش موقع جلوس بر سر قبر موجب آزار او نشوند و پیامبر وصیت کرد که مواظب حسن و حسین علیهماالسّلام باشد و آن قول خدا تعالی است که فرمود وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ، مانند این حدیث از طرق مختلف فراوان است. <ref>الدر المنثور سيوطى 6/ 392؛ روح المعانى آلوسى 30/ 228؛ كفاية الطالب گنجى ص 135؛ قرطبى اندلسى در تفسيرش 20/ 180؛ نزهة المجالس عبد الرحمن صفدرى شافعى 2/ 173؛ الامامة و السياسه ابن قتيبه ص 67؛ مناقب خطيب بغدادى ص 318.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام و شباهت به سوره توحید == | ==علی علیهالسّلام و شباهت به سوره توحید== | ||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَدٌ <ref>1- 4 اخلاص.</ref> | بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَدٌ <ref>1- 4 اخلاص.</ref> | ||
ترجمه: به نام خداوند رحمتگر مهربان، بگو: «او خدایی است یکتا، خدای صمد، نه کس را زاده نه زاییده از کس، و او را هیچ همتایی نباشد». | ترجمه: به نام خداوند رحمتگر مهربان، بگو: «او خدایی است یکتا، خدای صمد، نه کس را زاده نه زاییده از کس، و او را هیچ همتایی نباشد». | ||
خط ۴۸۶: | خط ۴۹۹: | ||
ترجمه: عبدالله بن عباس از قول پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم میگوید ای علی! مثل تو در بین مردم مثل سوره توحید است هرکس یکبار آن را بخواند گویا یکسوم قرآن را قرائت کرده است و اگر کسی دو بار سوره توحید را بخواند دو سوم قرآن را قرائت کرده است و اگر کسی سه بار سوره توحید را بخواند گویا که تمام قرآن را قرائت کرده است. تو هم چنین هستی. هرکس که تو را با قلب خویش دوست بدارد یکسوم ایمان را داراست و اگر به قلب و زبانش تو را دوست بدارد دو سوم ایمان در او جمع است و اگر با قلب و زبان و دستش (اعضاء و جوارح) تو را دوست بدارد گویا تمام ایمان را داراست. به آن خدایی که مرا به حق مبعث به رسالت کرد سوگند میخورم اگر اهل زمین تو را دوست بدارند چنانچه اهل آسمان تو را دوست دارند خداوند احدی از آنها را به آتش عذابش، معذب نخواهد کرد. <ref>ينابيع المودة قندوزى ص 125؛ مناقب ابن مغازلى ص 69.</ref> | ترجمه: عبدالله بن عباس از قول پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم میگوید ای علی! مثل تو در بین مردم مثل سوره توحید است هرکس یکبار آن را بخواند گویا یکسوم قرآن را قرائت کرده است و اگر کسی دو بار سوره توحید را بخواند دو سوم قرآن را قرائت کرده است و اگر کسی سه بار سوره توحید را بخواند گویا که تمام قرآن را قرائت کرده است. تو هم چنین هستی. هرکس که تو را با قلب خویش دوست بدارد یکسوم ایمان را داراست و اگر به قلب و زبانش تو را دوست بدارد دو سوم ایمان در او جمع است و اگر با قلب و زبان و دستش (اعضاء و جوارح) تو را دوست بدارد گویا تمام ایمان را داراست. به آن خدایی که مرا به حق مبعث به رسالت کرد سوگند میخورم اگر اهل زمین تو را دوست بدارند چنانچه اهل آسمان تو را دوست دارند خداوند احدی از آنها را به آتش عذابش، معذب نخواهد کرد. <ref>ينابيع المودة قندوزى ص 125؛ مناقب ابن مغازلى ص 69.</ref> | ||
== منابع: == | ==منابع:== | ||
یغمایی، ابوالفضل، امام علی (ع) در قرآن از دیدگاه اهلسنت، 1جلد، احسن الحدیث - ایران - قم، چاپ: 1، 1378 ه.ش. | یغمایی، ابوالفضل، امام علی (ع) در قرآن از دیدگاه اهلسنت، 1جلد، احسن الحدیث - ایران - قم، چاپ: 1، 1378 ه.ش. | ||
<references /> |