۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بدعت''' حکمی است که به دین افزوده و یا از آن کاسته شود، بدون اینکه مستندی از کتاب یا سنّت داشته باشد. خداوند متعال دین خود را کامل و بیهیچ گونه کاستی به آدمیان هدیّه فرموده است و جایی برای افزودن یا کاستن در آن نگذاشته است و اعلام فرموده که دین خالص تنها از آنِ خداست و تنها همان را میپذیرد. با این همه، همواره کسانی بودهاند که آگاهانه یا ناآگاهانه آنچه را در دین نبوده است، به آن نسبت دادهاند و در دین بدعت گذاشتهاند. این مقاله ضمن معناشناسی بدعت به ابعاد مختلف آن مانند عوامل پیدایش بدعت، مصادیق بدعت و ... با استفاده از روش تفسیر موضوعی و تحلیل محتوای کیفی پرداخته است. حقیقت بدعت را سه مطلب تشکیل میدهد: | '''بدعت''' حکمی است که به دین افزوده و یا از آن کاسته شود، بدون اینکه مستندی از کتاب یا [[سنّت]] داشته باشد. [[خداوند]] متعال دین خود را کامل و بیهیچ گونه کاستی به آدمیان هدیّه فرموده است و جایی برای افزودن یا کاستن در آن نگذاشته است و اعلام فرموده که [[دین]] خالص تنها از آنِ خداست و تنها همان را میپذیرد. با این همه، همواره کسانی بودهاند که آگاهانه یا ناآگاهانه آنچه را در دین نبوده است، به آن نسبت دادهاند و در دین بدعت گذاشتهاند. این مقاله ضمن معناشناسی بدعت به ابعاد مختلف آن مانند عوامل پیدایش بدعت، مصادیق بدعت و ... با استفاده از روش تفسیر موضوعی و تحلیل محتوای کیفی پرداخته است. حقیقت بدعت را سه مطلب تشکیل میدهد: | ||
1ـ دستکاری در امور دینی، اعمّ از اصول و فروع با افزودن و کاستن. | 1ـ دستکاری در امور دینی، اعمّ از اصول و فروع با افزودن و کاستن. | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
3ـ نبود دلیل خاص یا عام بر کاری که به دین نسبت داده شده است. | 3ـ نبود دلیل خاص یا عام بر کاری که به دین نسبت داده شده است. | ||
از این بیان روشن میشود که هر گونه نوآوری که در آن، این عناصر سهگانه وجود داشته باشد، بدعت است و در صورت نبود یک یا همگی آنها، از قلمرو بدعت خارج است. برای مواجهه با بدعتها، اوّلین گام آگاه ساختن مردم از حقیقت دین، دومین گام، جلوگیری از تقلید کورکورانه و سومین گام، برائت از بدعتگذاران است. پیریزی نظام امر به معروف و نهی از منکر نیز کمک خواهد کرد که بدعتها شناخته گردد و جلوی اجرای آن در جامعه گرفته شود. | از این بیان روشن میشود که هر گونه نوآوری که در آن، این عناصر سهگانه وجود داشته باشد، بدعت است و در صورت نبود یک یا همگی آنها، از قلمرو بدعت خارج است. برای مواجهه با بدعتها، اوّلین گام آگاه ساختن مردم از حقیقت دین، دومین گام، جلوگیری از تقلید کورکورانه و سومین گام، [[برائت]] از بدعتگذاران است. پیریزی نظام [[امر به معروف و نهی از منکر]] نیز کمک خواهد کرد که بدعتها شناخته گردد و جلوی اجرای آن در جامعه گرفته شود. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
بدعت از نظر لغوی یعنی چیزی را بدون سابقه و الگوی قبلی ایجاد کردن، یا گفتاری را بیپیشینه بر زبان آوردن میباشد. | بدعت از نظر لغوی یعنی چیزی را بدون سابقه و الگوی قبلی ایجاد کردن، یا گفتاری را بیپیشینه بر زبان آوردن میباشد. | ||
از اینروست که خداوند بدیعِ آسمان ها و زمین است و «بَدیعُ السَّماواتِ وَ الاْرْضِ...»، <ref>بقره/سوره۲، آیه۱۱۷. </ref> یعنی خداوند آسمانها و زمین را بیالگو و مانندی پیشین آفرید. | از اینروست که خداوند بدیعِ آسمان ها و زمین است و «بَدیعُ السَّماواتِ وَ الاْرْضِ...»، <ref>بقره/سوره۲، آیه۱۱۷. </ref> یعنی خداوند آسمانها و زمین را بیالگو و مانندی پیشین آفرید. | ||
این آیه نیز در همین معناست: «قُلْ ما کُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ...»<ref>احقاف/سوره۴۶، آیه۹. </ref>، یعنی بگو من از میان پیامبران نودرآمدی نبودم و پیش از من فرستادگان بسیاری آمدهاند. <ref>محمد ابن درید، جمهرة اللغة، ج۱، ص۲۹۸، به کوشش رمزی منیر بعلبکی، بیروت، ۱۹۸۷م.</ref><ref>محمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۲، ص۲۴۰-۲۴۱، به کوشش محمدعلی نجار، قاهره، الدار المصریه.</ref><ref>حسن ابوهلال عسکری، الفروق فی اللغة، ج۱، ص۳۵۳- ۳۵۴، به کوشش محمد علویمقدم و ابراهیم دسوقی شتا، مشهد، ۱۳۶۳ش.</ref> | این آیه نیز در همین معناست: «قُلْ ما کُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ...»<ref>احقاف/سوره۴۶، آیه۹. </ref>، یعنی بگو من از میان [[پیامبران]] نودرآمدی نبودم و پیش از من فرستادگان بسیاری آمدهاند. <ref>محمد ابن درید، جمهرة اللغة، ج۱، ص۲۹۸، به کوشش رمزی منیر بعلبکی، بیروت، ۱۹۸۷م.</ref><ref>محمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۲، ص۲۴۰-۲۴۱، به کوشش محمدعلی نجار، قاهره، الدار المصریه.</ref><ref>حسن ابوهلال عسکری، الفروق فی اللغة، ج۱، ص۳۵۳- ۳۵۴، به کوشش محمد علویمقدم و ابراهیم دسوقی شتا، مشهد، ۱۳۶۳ش.</ref> | ||
== اصطلاحی== | == اصطلاحی== | ||
بدعت از لحاظ اصطلاحی یعنی امر تازهای که اصلی در کتاب و سنت ندارد، <ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۶۴، به کوشش محمود عادل، تهران، ۱۴۰۸ق/ ۱۳۶۷ش.</ref> به عبارت دیگر بدعت آن است که کسی گفتاری یا کرداری در دین وارد کند و در گفتار و کردار خویش به صاحب شریعت و نمونههای متقدم و اصول محکم دینی استناد نورزد <ref>حسین راغب اصفهانی، المفردات، ج۱، ص۳۹، به کوشش محمد سیدکیلانی، بیروت، دارالمعرفه. </ref> و در یک کلام بدعت یعنی کم و زیاد کردنِ دین و در عین حال این کار را به نام دین انجام دادن. <ref>علی سیدمرتضی، «الحدود و الحقائق»، الذکری الالفیة للشیخ الطوسی، ص۱۵۴، مشهد، ۱۳۹۲ق/۱۳۵۱ش، ج ۲.</ref> | بدعت از لحاظ اصطلاحی یعنی امر تازهای که اصلی در [[کتاب]] و سنت ندارد، <ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۶۴، به کوشش محمود عادل، تهران، ۱۴۰۸ق/ ۱۳۶۷ش.</ref> به عبارت دیگر بدعت آن است که کسی گفتاری یا کرداری در دین وارد کند و در گفتار و کردار خویش به صاحب شریعت و نمونههای متقدم و اصول محکم دینی استناد نورزد <ref>حسین راغب اصفهانی، المفردات، ج۱، ص۳۹، به کوشش محمد سیدکیلانی، بیروت، دارالمعرفه. </ref> و در یک کلام بدعت یعنی کم و زیاد کردنِ دین و در عین حال این کار را به نام دین انجام دادن. <ref>علی سیدمرتضی، «الحدود و الحقائق»، الذکری الالفیة للشیخ الطوسی، ص۱۵۴، مشهد، ۱۳۹۲ق/۱۳۵۱ش، ج ۲.</ref> | ||
بدعت یک نوع تصرف در، توحید در تقنین است، بدعت گذار میخواهد حریم توحید را در قلمرو تقنین و تشریع بشکند و در حقیقت، خود را جای خدا بگذارد و قانون جعل کند و در میان مردم رواج بدهد. در واقع بدعت، عبارت است از نوآوری عقیده یا عملی در حوزه دین بدون استناد به منابع پذیرفته شده در استنباط احکام، همچون قرآن و سنت معصومان علیهم السلام که از آن به تشریع در دین نیز تعبیر میشود. | بدعت یک نوع تصرف در، توحید در تقنین است، بدعت گذار میخواهد حریم توحید را در قلمرو تقنین و تشریع بشکند و در حقیقت، خود را جای خدا بگذارد و قانون جعل کند و در میان مردم رواج بدهد. در واقع بدعت، عبارت است از نوآوری عقیده یا عملی در حوزه دین بدون استناد به منابع پذیرفته شده در استنباط احکام، همچون [[قرآن]] و سنت [[معصوم|معصومان]] علیهم السلام که از آن به تشریع در دین نیز تعبیر میشود. | ||
مقابل بدعت، « سنّت » قرار دارد که عبارت است از مجموعه | مقابل بدعت، « سنّت » قرار دارد که عبارت است از مجموعه [[عقاید]]، اخلاقیات و احکام عملی که [[رسول خدا]] صلّی اللّه علیه و آله و [[امام|امامان]] علیهم السّلام، پایهگذاری کردهاند.<ref>عوائد الایام،ج۱، ص۱۱۳. </ref> | ||
== نسبت بین دو تعریف== | ==نسبت بین دو تعریف== | ||
بدینسان، میتوان گفت که بدعت از لحاظ لغوی هر امر تازه و نوینی را شامل میشود، خواه آن امر مربوط به مسائل دینی باشد، خواه غیردینی؛ ولی بدعتی که در دین از آن نهی شده، معطوف به آن دسته از امور دینی است که تازه باب شده، و سابقهای در دین ندارد. | بدینسان، میتوان گفت که بدعت از لحاظ لغوی هر امر تازه و نوینی را شامل میشود، خواه آن امر مربوط به مسائل دینی باشد، خواه غیردینی؛ ولی بدعتی که در دین از آن نهی شده، معطوف به آن دسته از امور دینی است که تازه باب شده، و سابقهای در دین ندارد. | ||
بدین لحاظ، این واژه از نظر لغوی معنایی عامتر از کاربرد اصطلاحی آن دارد <ref>ابراهیم شاطبی، الاعتصام، ج۱ ص۲۱، به کوشش خالد عبدالفتاح سبل ابوسلمان، بیروت، ۱۴۱۶ق/ ۱۹۹۶م.</ref> و آنچه در این مقاله بررسی میشود، معنای اصطلاحی آن است. | بدین لحاظ، این واژه از نظر لغوی معنایی عامتر از کاربرد اصطلاحی آن دارد <ref>ابراهیم شاطبی، الاعتصام، ج۱ ص۲۱، به کوشش خالد عبدالفتاح سبل ابوسلمان، بیروت، ۱۴۱۶ق/ ۱۹۹۶م.</ref> و آنچه در این مقاله بررسی میشود، معنای اصطلاحی آن است. | ||
معنای اصطلاحی بدعت خالی از هرگونه ابهام و پیچیدگی است. | معنای اصطلاحی بدعت خالی از هرگونه ابهام و پیچیدگی است. | ||
محسن امین گفته است: بدعت یعنی در دین وارد کردنِ آنچه به دین مربوط نیست و تحریم بدعت نیاز به دلیل خاصی ندارد، زیرا عقل خود حکم میکند که جایز نیست چیزی را بر احکام دین افزودن یا چیزی از آن کاستن، چه، چنین کاری فقط به خدا و پیامبر (ص) اختصاص دارد. <ref>محسن امین، کشف الارتیاب، ج۱، ص۹۸، قم، کتابخانة بزرگ اسلامی.</ref> | محسن امین گفته است: بدعت یعنی در دین وارد کردنِ آنچه به دین مربوط نیست و تحریم بدعت نیاز به دلیل خاصی ندارد، زیرا عقل خود حکم میکند که جایز نیست چیزی را بر احکام دین افزودن یا چیزی از آن کاستن، چه، چنین کاری فقط به خدا و پیامبر (ص) اختصاص دارد. <ref>محسن امین، کشف الارتیاب، ج۱، ص۹۸، قم، کتابخانة بزرگ اسلامی.</ref> |