confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
''' فضایل علی علیهالسّلام در قرآن به روایت اهلسنت ''' | ''' فضایل علی علیهالسّلام در قرآن به روایت اهلسنت ''' | ||
==علی علیهالسلام صراط مستقیم== | ==علی علیهالسلام صراط مستقیم== | ||
اهْدِنَا الصِّراطَ | <big>اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ</big><ref>(حمد،6)</ref>: به راه راست ما را راهبر باش. | ||
حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی بن ابیطالب: «انت الطریق الواضح و انت الصراط المستقیم و انت یعسوب المؤمنین»:از ابن عباس رسیده است که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام فرمود: (ای علی) تو راه روشن و همان راه راست و پشتوانه و پناه مؤمنان هستی. <ref>شواهد التنزيل لقواعد التفضيل حاكم حسكانى حنفى ج 1/ 58.</ref> | حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی بن ابیطالب: «انت الطریق الواضح و انت الصراط المستقیم و انت یعسوب المؤمنین»:از ابن عباس رسیده است که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام فرمود: (ای علی) تو راه روشن و همان راه راست و پشتوانه و پناه مؤمنان هستی. <ref>شواهد التنزيل لقواعد التفضيل حاكم حسكانى حنفى ج 1/ 58.</ref> | ||
==علی علیهالسلام هادی متقین== | ==علی علیهالسلام هادی متقین== | ||
هُدی | <big>هُدی لِلْمُتَّقِینَ</big><ref>(بقره،2)</ref>: این است کتابی که مایه هدایت تقواپیشگان است. | ||
حدیث: عن عبدالله بن عباس فی قول اللّه عزّوجلّ: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ یعنی لا شک فیه أنّه من عند اللّه نزل «هدی» یعنی بیانا و نورا «للمتقین» علی بن ابیطالب علیهالسّلام الذی لم یشرک باللّه طرفة عین، اتقی الشرک و عبادة الاوثان و اخلص للّه العبادة، یبعث الی الجنّة بغیر حساب هو و شیعته: در مورد قول خداوند که فرموده: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ، ابن عباس گفته است یعنی شکی نیست که این کتاب از جانب خداوند نازل شده است و هدایت به معنای بیان و نور است و مراد از «متّقین» امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیهالسّلام میباشد (که مصداق اتم و اکمل پارسایان میباشد) امامی که چشم به هم زدنی شرک نیاورد او بود که از بتها بیزاری میجست و خدا را خالصانه عبادت میکرد. او و شیعیانش بدون حساب اهل بهشت خواهند بود. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 67.</ref> | حدیث: عن عبدالله بن عباس فی قول اللّه عزّوجلّ: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ یعنی لا شک فیه أنّه من عند اللّه نزل «هدی» یعنی بیانا و نورا «للمتقین» علی بن ابیطالب علیهالسّلام الذی لم یشرک باللّه طرفة عین، اتقی الشرک و عبادة الاوثان و اخلص للّه العبادة، یبعث الی الجنّة بغیر حساب هو و شیعته: در مورد قول خداوند که فرموده: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ، ابن عباس گفته است یعنی شکی نیست که این کتاب از جانب خداوند نازل شده است و هدایت به معنای بیان و نور است و مراد از «متّقین» امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیهالسّلام میباشد (که مصداق اتم و اکمل پارسایان میباشد) امامی که چشم به هم زدنی شرک نیاورد او بود که از بتها بیزاری میجست و خدا را خالصانه عبادت میکرد. او و شیعیانش بدون حساب اهل بهشت خواهند بود. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 67.</ref> | ||
==علی علیهالسلام و حزبش رستگارانند== | ==علی علیهالسلام و حزبش رستگارانند== | ||
هُمُ | <big>هُمُ الْمُفْلِحُونَ</big><ref>(بقره،5)</ref> ترجمه: ایشان همان رستگارانند | ||
حدیث: «قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا سلمان هذا و حزبه هم المفلحون»: پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به سلمان فرموده است: ای سلمان این مرد (اشاره به حضرت علی علیهالسّلام کردند) و حزبش رستگارند <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 69.</ref><br> | حدیث: «قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا سلمان هذا و حزبه هم المفلحون»: پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به سلمان فرموده است: ای سلمان این مرد (اشاره به حضرت علی علیهالسّلام کردند) و حزبش رستگارند <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 69.</ref><br> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==علی علیهالسلام خلیفه خدا بر زمین== | ==علی علیهالسلام خلیفه خدا بر زمین== | ||
وَ إِذْ قالَ رَبُّک لِلْمَلائِکةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یفْسِدُ فِیها وَ یسْفِک الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِک وَ نُقَدِّسُ لَک قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ.<ref>(بقره،30)</ref>: و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خواهم گماشت، گفتند: آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد؟ و حالآنکه ما با ستایش تو (تو را) تنزیه میکنیم، و به تقدست میپردازیم. فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید.<br> | <big>وَ إِذْ قالَ رَبُّک لِلْمَلائِکةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یفْسِدُ فِیها وَ یسْفِک الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِک وَ نُقَدِّسُ لَک قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ</big>.<ref>(بقره،30)</ref>: و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خواهم گماشت، گفتند: آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد؟ و حالآنکه ما با ستایش تو (تو را) تنزیه میکنیم، و به تقدست میپردازیم. فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید.<br> | ||
حدیث: عن عبدالله بن مسعود قال: وقعت الخلافة من اللّه عزّ و جلّ فی القرآن لثلاثة نفر: | حدیث: عن عبدالله بن مسعود قال: وقعت الخلافة من اللّه عزّ و جلّ فی القرآن لثلاثة نفر: | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
ترجمه: از ابن عباس نقل میکنند که این آیه شریفه، فقط در مورد رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی ابن ابیطالب علیهالسّلام نازل شده است، این دو شخصیت اولین کسی بودند در اسلام که نماز خواندند. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 85؛ مناقب خوارزمى ص 198- ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 237.</ref> | ترجمه: از ابن عباس نقل میکنند که این آیه شریفه، فقط در مورد رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی ابن ابیطالب علیهالسّلام نازل شده است، این دو شخصیت اولین کسی بودند در اسلام که نماز خواندند. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 85؛ مناقب خوارزمى ص 198- ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 237.</ref> | ||
==علی علیهالسلام خاشع در نماز== | ==علی علیهالسلام خاشع در نماز== | ||
اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی | <big>اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ</big> <ref>بقره45)</ref>: از شکیبایی و نماز یاری جویید و به راستی این (کار) گران است مگر بر فروتنان.<br> | ||
حدیث: عن ابی صالح عن ابن عباس (قال:) الخاشع: الذلیل فی صلاته المقبل علیها، یعنی رسولالله و علیا، نزلت فی علی و عثمان بن مظعون، و عمار بن یاسر و اصحاب لهم رضی اللّه عنهم.<br> | حدیث: عن ابی صالح عن ابن عباس (قال:) الخاشع: الذلیل فی صلاته المقبل علیها، یعنی رسولالله و علیا، نزلت فی علی و عثمان بن مظعون، و عمار بن یاسر و اصحاب لهم رضی اللّه عنهم.<br> | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
حاکم در صفحه دیگر کتاب خود، احتجاج بین حسن بصری و حجاج را نقل میکند: عبدالله بن عمر گفت که حجاج به حسن بصری گفت در مورد ابوتراب چه میگویی؟ گفت ابوتراب کیست؟ گفت علی ابن ابیطالب حسن گفت خداوند او را از هدایتشدگان قرار داده است حجاج گفت چه دلیلی داری؟ گفتم کلام خدا تعالی آنجا که فرمود: «وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کنْتَ عَلَیها ... عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ ...». علی علیهالسّلام اول کسی بود که خداوند او را با پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم هدایت فرمود. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 94.</ref> | حاکم در صفحه دیگر کتاب خود، احتجاج بین حسن بصری و حجاج را نقل میکند: عبدالله بن عمر گفت که حجاج به حسن بصری گفت در مورد ابوتراب چه میگویی؟ گفت ابوتراب کیست؟ گفت علی ابن ابیطالب حسن گفت خداوند او را از هدایتشدگان قرار داده است حجاج گفت چه دلیلی داری؟ گفتم کلام خدا تعالی آنجا که فرمود: «وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کنْتَ عَلَیها ... عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ ...». علی علیهالسّلام اول کسی بود که خداوند او را با پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم هدایت فرمود. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 94.</ref> | ||
==علی علیهالسلام رأس مؤمنین== | ==علی علیهالسلام رأس مؤمنین== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کلُوا مِنْ طَیباتِ ما رَزَقْناکمْ وَ اشْکرُوا لِلَّهِ إِنْ کنْتُمْ إِیاهُ تَعْبُدُونَ <ref>172 بقره.</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید از نعمتهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم بخورید و خدا را شکر کنید اگر تنها او را میپرستید.<br> | <big>یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کلُوا مِنْ طَیباتِ ما رَزَقْناکمْ وَ اشْکرُوا لِلَّهِ إِنْ کنْتُمْ إِیاهُ تَعْبُدُونَ</big> <ref>172 بقره.</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید از نعمتهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم بخورید و خدا را شکر کنید اگر تنها او را میپرستید.<br> | ||
حدیث: عن عکرمه عن ابن عباس قال: ما فی القرآن آیة: الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ* الّا و علی امیرها و شریفها، و ما من اصحاب محمد رجل الّا و قد عاتبه اللّه و ما ذکر علیا الّا بخیر»<br> | حدیث: عن عکرمه عن ابن عباس قال: ما فی القرآن آیة: الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ* الّا و علی امیرها و شریفها، و ما من اصحاب محمد رجل الّا و قد عاتبه اللّه و ما ذکر علیا الّا بخیر»<br> | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
==علی علیهالسلام جانپناه رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ==علی علیهالسلام جانپناه رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ<ref>(207 بقره)</ref>: از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به (این) بندگان مهربان است.<br> | <big>وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ</big><ref>(207 بقره)</ref>: از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به (این) بندگان مهربان است.<br> | ||
حدیث: عن ابی سعید الخدری قال: ممّا اسری بالنبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و یرید الغار، بات علی بن ابیطالب علیهالسّلام علی فراش رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فاوحی اللّه الی جبرئیل و میکائیل: انّی قد اخیت بینکما و جعلت عمر احدکما اطول من الآخر، فایکما یؤثر صاحبه بالحیاة؟ فکلاهما اختاراها و احبا الحیاة فاوحی اللّه الیهما أ فلا کنتما مثل علی ابن ابیطالب اخیت بینه و بین نبیی محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فبات علی فراشه یقیه بنفسه، اهبطا الی الارض فاحفظاه من عدّوه. فکان جبرئیل عند رأسه و میکائیل عند رجلیه ینادی بخبخ من مثلک یا بن ابیطالب عزّ و جلّ یباهی بک الملائکه فانزل اللّه تعالی «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ».<br> | حدیث: عن ابی سعید الخدری قال: ممّا اسری بالنبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و یرید الغار، بات علی بن ابیطالب علیهالسّلام علی فراش رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فاوحی اللّه الی جبرئیل و میکائیل: انّی قد اخیت بینکما و جعلت عمر احدکما اطول من الآخر، فایکما یؤثر صاحبه بالحیاة؟ فکلاهما اختاراها و احبا الحیاة فاوحی اللّه الیهما أ فلا کنتما مثل علی ابن ابیطالب اخیت بینه و بین نبیی محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فبات علی فراشه یقیه بنفسه، اهبطا الی الارض فاحفظاه من عدّوه. فکان جبرئیل عند رأسه و میکائیل عند رجلیه ینادی بخبخ من مثلک یا بن ابیطالب عزّ و جلّ یباهی بک الملائکه فانزل اللّه تعالی «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ».<br> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
حدیثی که در شأن نزول آیه وارد شده است با تغییر مختصری در کثیری از کتابهای اهل تسنن آمده است. ش<ref>واهد التنزيل حسكانى ج 1/ 97؛ مسند احمد بن حنبل ج 1/ 221؛ جامع البيان طبرى ج 9/ 140؛ الجامع الاحكام القرآن القرطبى ج 3/ 347؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى شافعى ص 88؛ اسد الغابه فى معرفة الصحابه ابن اثير ج 4/ 25؛ احياء العلوم غزالى ج 3/ 238؛ الكبير امام فخر رازى ج 5/ 223؛ غرائب القرآن نيشابورى ج 2/ 201؛ روح المعانى آلوسى ج 2/ 97؛ بحر المحيط ابو حيان ج 2/ 118؛ نور الابصار شبلنجى ص 175؛ ينابيع المودة قندوزى ص 92؛ الدر المنثور سيوطى ذيل آيه 30 انفال؛ تذكرة الخواص ابن جوزى ص 21.</ref> | حدیثی که در شأن نزول آیه وارد شده است با تغییر مختصری در کثیری از کتابهای اهل تسنن آمده است. ش<ref>واهد التنزيل حسكانى ج 1/ 97؛ مسند احمد بن حنبل ج 1/ 221؛ جامع البيان طبرى ج 9/ 140؛ الجامع الاحكام القرآن القرطبى ج 3/ 347؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى شافعى ص 88؛ اسد الغابه فى معرفة الصحابه ابن اثير ج 4/ 25؛ احياء العلوم غزالى ج 3/ 238؛ الكبير امام فخر رازى ج 5/ 223؛ غرائب القرآن نيشابورى ج 2/ 201؛ روح المعانى آلوسى ج 2/ 97؛ بحر المحيط ابو حيان ج 2/ 118؛ نور الابصار شبلنجى ص 175؛ ينابيع المودة قندوزى ص 92؛ الدر المنثور سيوطى ذيل آيه 30 انفال؛ تذكرة الخواص ابن جوزى ص 21.</ref> | ||
==ولایت علی علیهالسّلام سِلم در تعبیر قرآن== | ==ولایت علی علیهالسّلام سِلم در تعبیر قرآن== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کافَّةً ... ( <ref>208 بقره)</ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی به اطاعت (خدا) درآیید.<br> | <big>یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کافَّةً</big> ... ( <ref>208 بقره)</ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی به اطاعت (خدا) درآیید.<br> | ||
حدیث: عن الحافظ ابی نعیم الاصفهانی انّه قال فی هذه الایة: السلم: ولایة امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السّلام.<br> | حدیث: عن الحافظ ابی نعیم الاصفهانی انّه قال فی هذه الایة: السلم: ولایة امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السّلام.<br> | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
ترجمه: ابونعیم اصفهانی در مورد کلمه «سلم» در آیه شریفه گفته است: مراد از «سلم» ولایت، دوستی و پذیرفتن سرپرستی علی علیهالسّلام میباشد. <ref>ينابيع المودة قندوزى ص 111؛ المسترشد طبرى ص 76؛ غاية المرام بحرانى ص 438.</ref> | ترجمه: ابونعیم اصفهانی در مورد کلمه «سلم» در آیه شریفه گفته است: مراد از «سلم» ولایت، دوستی و پذیرفتن سرپرستی علی علیهالسّلام میباشد. <ref>ينابيع المودة قندوزى ص 111؛ المسترشد طبرى ص 76؛ غاية المرام بحرانى ص 438.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام حکیم و دارای خیر کثیر== | ==علی علیهالسّلام حکیم و دارای خیر کثیر== | ||
وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کثِیراً<ref>(269 بقره.)</ref>: (خدا) به هرکس که بخواهد حکمت میبخشد، و به هرکس حکمت داده شود، بهیقین، خیری فراوان داده شده است.<br> | <big>وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کثِیراً</big><ref>(269 بقره.)</ref>: (خدا) به هرکس که بخواهد حکمت میبخشد، و به هرکس حکمت داده شود، بهیقین، خیری فراوان داده شده است.<br> | ||
حدیث: ... قال الربیع بن خیثم (فی قوله تعالی): وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کثِیراً یعنی علیا». | حدیث: ... قال الربیع بن خیثم (فی قوله تعالی): وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کثِیراً یعنی علیا». | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
سیوطی در کتاب الدر المنثور این حدیث را که در شأن امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام است از ابن عساکر، و طبرانی و ابی حاتم و ابن جریر و جمعی دیگر از اهل تسنن نقل کرده است. <ref>الدر المنثور الجزء الاول 363.</ref> | سیوطی در کتاب الدر المنثور این حدیث را که در شأن امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام است از ابن عساکر، و طبرانی و ابی حاتم و ابن جریر و جمعی دیگر از اهل تسنن نقل کرده است. <ref>الدر المنثور الجزء الاول 363.</ref> | ||
==علی علیهالسلام بهترین مومن== | ==علی علیهالسلام بهترین مومن== | ||
آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکتِهِ وَ کتُبِهِ وَ | <big>آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکتِهِ وَ کتُبِهِ وَ رُسُلِهِ</big> <ref>285 بقره.</ref> ترجمه: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به آنچه از جانب پروردگارش نازل شده است ایمان آورده است و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگانش ایمان آوردهاند.<br> | ||
حدیث: عن ابی سلمی (سلمان) راعی ابل رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّ مقال، سمعت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول: لیلة اسری بی الی السماء- قال لی الجلیل جلّ جلاله: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ فقلت: «المؤمنون» قال: صدقت. من خلفت فی امتک؟ قلت: | حدیث: عن ابی سلمی (سلمان) راعی ابل رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّ مقال، سمعت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول: لیلة اسری بی الی السماء- قال لی الجلیل جلّ جلاله: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ فقلت: «المؤمنون» قال: صدقت. من خلفت فی امتک؟ قلت: | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
رسولالله عرض کرد: آری پروردگار من. خداوند فرمود ای محمد! در روی زمین ترا انتخاب کردم و اسم تو را منشق از اسم خودم قرار دادم بهطوریکه هروقت نام من (محمود) برده شد اسم تو (محمد) هم برده شود، سپس توجه دیگری به زمین کردم و علی را انتخاب کردم، نام او را نیز از نام خودم اختیار کردم، من هستم «اعلی» و او هست «علی». ای محمّد! من ترا خلق کردم و علی را و حسن و حسین و ائمه دیگر را از حسین. تمام آنها را از نور خودم قرار دادم، و ولایت و دشمنی شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه داشتم، هرکس که پذیرفت او مؤمن است، و هرکس نپذیرفت، نزد من او کافر است. ای محمّد! اگر بندهای از بندگانم تا آنجا که میتواند عبادت کند، (نماز بخواند و روزه بگیرد) و مانند مشک خالی و خشکیده شود، امّا ولایت شما را نداشته باشد و انکار کند، او را نمیآمرزم، مگر اینکه به ولایت شما اعتراف کند. ای محمّد! آیا دوست داری فرزندانت را ببینی؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عرض کرد: آری. خداوند متعال فرمود: به سمت راست عرش نظر کن. پس پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نگاه کرد، علی، فاطمه، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسیبنجعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد و حسن بن علی را در هالهای از نور دید که در وسط آنها حضرت مهدی علیهم السّلام قرار داشت ایستاده در حال نماز بود و مانند ستارهای درخشان میدرخشید خداوند فرمود: ای محمّد اینها حجتهای من هستند و این مهدی از نسل تو برانگیخته خواهد شد. به عزت و جلالم سوگند، او حجت واجب است برای دوستانم و انتقام گیرنده است برای دشمنانم. <ref>مقتل الحسين خوارزمى ج 1/ 95؛ فرائد السمطين حمونيى شافعى ج 2/ ص آخر؛ المناقب المائه ابن شاذان شماره 27، ص 11؛ ينابيع المودة قندوزى ص 486.</ref> | رسولالله عرض کرد: آری پروردگار من. خداوند فرمود ای محمد! در روی زمین ترا انتخاب کردم و اسم تو را منشق از اسم خودم قرار دادم بهطوریکه هروقت نام من (محمود) برده شد اسم تو (محمد) هم برده شود، سپس توجه دیگری به زمین کردم و علی را انتخاب کردم، نام او را نیز از نام خودم اختیار کردم، من هستم «اعلی» و او هست «علی». ای محمّد! من ترا خلق کردم و علی را و حسن و حسین و ائمه دیگر را از حسین. تمام آنها را از نور خودم قرار دادم، و ولایت و دشمنی شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه داشتم، هرکس که پذیرفت او مؤمن است، و هرکس نپذیرفت، نزد من او کافر است. ای محمّد! اگر بندهای از بندگانم تا آنجا که میتواند عبادت کند، (نماز بخواند و روزه بگیرد) و مانند مشک خالی و خشکیده شود، امّا ولایت شما را نداشته باشد و انکار کند، او را نمیآمرزم، مگر اینکه به ولایت شما اعتراف کند. ای محمّد! آیا دوست داری فرزندانت را ببینی؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عرض کرد: آری. خداوند متعال فرمود: به سمت راست عرش نظر کن. پس پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نگاه کرد، علی، فاطمه، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسیبنجعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد و حسن بن علی را در هالهای از نور دید که در وسط آنها حضرت مهدی علیهم السّلام قرار داشت ایستاده در حال نماز بود و مانند ستارهای درخشان میدرخشید خداوند فرمود: ای محمّد اینها حجتهای من هستند و این مهدی از نسل تو برانگیخته خواهد شد. به عزت و جلالم سوگند، او حجت واجب است برای دوستانم و انتقام گیرنده است برای دشمنانم. <ref>مقتل الحسين خوارزمى ج 1/ 95؛ فرائد السمطين حمونيى شافعى ج 2/ ص آخر؛ المناقب المائه ابن شاذان شماره 27، ص 11؛ ينابيع المودة قندوزى ص 486.</ref> | ||
==علی علیهالسلام راسخ در علم== | ==علی علیهالسلام راسخ در علم== | ||
وَ ما یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ ... <ref>7 آل عمران.)</ref>: تاویل قرآن را جز خدا و ریشهداران در دانش نمیداند.<br> | <big>وَ ما یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ</big> ... <ref>7 آل عمران.)</ref>: تاویل قرآن را جز خدا و ریشهداران در دانش نمیداند.<br> | ||
حدیث: عن انس قال: قال النّبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: علی یعلم (اعلم) الناس بعدی من تأویل القران ما لا یعلمون (او قال:) یخبرهم : انس از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: بعد از من، علی علیهالسّلام عالیترین مردم است برای تعلیم و تأویل قرآن به آنها که نمیدانند. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 29.</ref><br> | حدیث: عن انس قال: قال النّبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: علی یعلم (اعلم) الناس بعدی من تأویل القران ما لا یعلمون (او قال:) یخبرهم : انس از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: بعد از من، علی علیهالسّلام عالیترین مردم است برای تعلیم و تأویل قرآن به آنها که نمیدانند. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 29.</ref><br> | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
علقمه بن قیس از علی علیهالسّلام نقل میکند که فرمود: ای اهل کوفه تا در میان شما هستم از من بپرسید قسم به خدایی که جانم در دست اوست من عالیترین مردم هستم به اینکه بدانم کدام آیه از قرآن در کجا نازل شده است و در شأن چه کسی، در دشت یا کوه در سفر یا حضر. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 30.</ref> | علقمه بن قیس از علی علیهالسّلام نقل میکند که فرمود: ای اهل کوفه تا در میان شما هستم از من بپرسید قسم به خدایی که جانم در دست اوست من عالیترین مردم هستم به اینکه بدانم کدام آیه از قرآن در کجا نازل شده است و در شأن چه کسی، در دشت یا کوه در سفر یا حضر. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 30.</ref> | ||
==علی علیهالسلام نفس پیامبر== | ==علی علیهالسلام نفس پیامبر== | ||
فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ.<ref>( آل عمران، 61)</ref>: پس هرکه در این (باره) پس از دانشی که تو را (حاصل) آمده، با تو محاجّه کند، بگو: «بیائید پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فراخوانید، سپس مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.<br> | <big>فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ</big>.<ref>( آل عمران، 61)</ref>: پس هرکه در این (باره) پس از دانشی که تو را (حاصل) آمده، با تو محاجّه کند، بگو: «بیائید پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فراخوانید، سپس مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.<br> | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «ان مثل عیسی عند اللّه کمثل آدم» فبلغنا ان وفد نجران قدموا علی نبی اللّه و هو بالمدینه و معهم السید و العاقب و ابو حنس و ابو الحرث و اسمه عبد المسیح و هو رأسهم و هو الاسقف و هم یومئذ سادة اهل نجران فقالوا: یا محمد لم تذکر صاحبنا؟ و ساق نحوه الی قوله: و نزل جبرئیل فقال: «ان مثل عیسی عند اللّه ... الی قوله لهو العزیز الحکیم». و ساق نحوه الی قوله: قالوا نلاعنک. فخرج رسولالله و اخذ بید علی بن ابیطالب و معه فاطمة و حسن و حسین فقال: هؤلاء ابناؤنا و نساؤنا و انفسنا فهموا ان یلاعنوا ثم ان ابا الحرث قال للسید و العاقب و اللّه ما نضع بملاعتة هذا شیئا فصالحوه علی الجزیة. قالوا: صدقت یا ابا الحرث. فعرضوا علی رسولالله الصلح و الجزیة فقبلها و قال: اما و الذی نفسی بیده لو لا عنونی ما احال اللّه لی الحول و بحضرتهم منهم بشر اذا لا هلک اللّه الظالمین. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 122.</ref><br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «ان مثل عیسی عند اللّه کمثل آدم» فبلغنا ان وفد نجران قدموا علی نبی اللّه و هو بالمدینه و معهم السید و العاقب و ابو حنس و ابو الحرث و اسمه عبد المسیح و هو رأسهم و هو الاسقف و هم یومئذ سادة اهل نجران فقالوا: یا محمد لم تذکر صاحبنا؟ و ساق نحوه الی قوله: و نزل جبرئیل فقال: «ان مثل عیسی عند اللّه ... الی قوله لهو العزیز الحکیم». و ساق نحوه الی قوله: قالوا نلاعنک. فخرج رسولالله و اخذ بید علی بن ابیطالب و معه فاطمة و حسن و حسین فقال: هؤلاء ابناؤنا و نساؤنا و انفسنا فهموا ان یلاعنوا ثم ان ابا الحرث قال للسید و العاقب و اللّه ما نضع بملاعتة هذا شیئا فصالحوه علی الجزیة. قالوا: صدقت یا ابا الحرث. فعرضوا علی رسولالله الصلح و الجزیة فقبلها و قال: اما و الذی نفسی بیده لو لا عنونی ما احال اللّه لی الحول و بحضرتهم منهم بشر اذا لا هلک اللّه الظالمین. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 122.</ref><br> | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
رأی تو چیست؟ گفت ای جماعت نصاری به خدا قسم که فهمیدهاید محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پیغمبر و فرستاده الهی است اینک موضوعی را پیش کشیده که جداکننده حق از باطل است و هیچ پیغمبری با قومش مباهله نکرد جز آنکه کوچک و بزرگ آنان به هلاکت رسیدند، اکنون چنان میبینیم که اگر شما هم به آن دست زنید تمام ما هلاک خواهیم شد. صلاح آن است که با محمد قراردادی کنید و بهسوی دیار خود برگشته و بدین خود بوده روزگار به سر برید. صبح شد و برای مباهله آمدند پیغمبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حسین علیهالسّلام را در آغوش و با یک دست، دست حسن علیهالسّلام را گرفت و فاطمه علیهاالسّلام پشت سر او و علی علیهالسّلام پشت سر فاطمه علیهاالسّلام روان شدند. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: وقتی من نفرین کردم، شما آمین بگویید. اسقف نجران چون پیغمبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و همراهانش را به آن حال دید گفت ای جماعت نصاری توجه کنید من چهرههایی را میبینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوهی را از جای خود زایل کند خدا آن کوه را چنان کند. مبادا با آنان مباهله کنید که حتما هلاک میشوید و هیچ نصرانی در روی زمین باقی نمیماند. نصرانیان گفتند: ای ابوالقاسم رأیمان بر آن است که با تو مباهله نکنیم ترا بدین خودت واگذاریم ما هم بر دین خود ثابت باشیم حضرت فرمود حال که از مباهله روی برگرداندهاید پس مسلمان شوید تا آنچه به نفع مسلمانان است به نفع شما و آنچه به ضرر ایشان است به ضرر شما هم باشد آنان امتناع نمودند. حضرت فرمود: پس شما را دعوت به جنگ میکنم گفتند: ما را طاقت جنگ با عرب نیست، لیکن با تو مصالحه میکنیم که با ما جنگ نکنی و ما را نترسانی و از دینمان بازنداری، در عوض جزیه بدهیم، در هرسال دو هزار حلّه، هزارتای آن در ماه صفر و هزار دیگر در ماه رجب و 30 زره آهنین به تو بدهیم. حضرت همانطور با آن مباهله کرد رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: به خدایی که جانم در دست اوست هلاکت به اهل نجران نزدیک شد و اگر مباهله مینمودند بهصورت میمون و گراز مسخ شده و بیابان بر آنان آتش میشد. تمامی اهل نجران حتی پرندههای بالای درختانشان بیچاره و مستأصل میگشتند و یک سال بیشتر بر نصاری نمیگذشت که تمامی هلاک میشدند. | رأی تو چیست؟ گفت ای جماعت نصاری به خدا قسم که فهمیدهاید محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پیغمبر و فرستاده الهی است اینک موضوعی را پیش کشیده که جداکننده حق از باطل است و هیچ پیغمبری با قومش مباهله نکرد جز آنکه کوچک و بزرگ آنان به هلاکت رسیدند، اکنون چنان میبینیم که اگر شما هم به آن دست زنید تمام ما هلاک خواهیم شد. صلاح آن است که با محمد قراردادی کنید و بهسوی دیار خود برگشته و بدین خود بوده روزگار به سر برید. صبح شد و برای مباهله آمدند پیغمبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حسین علیهالسّلام را در آغوش و با یک دست، دست حسن علیهالسّلام را گرفت و فاطمه علیهاالسّلام پشت سر او و علی علیهالسّلام پشت سر فاطمه علیهاالسّلام روان شدند. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: وقتی من نفرین کردم، شما آمین بگویید. اسقف نجران چون پیغمبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و همراهانش را به آن حال دید گفت ای جماعت نصاری توجه کنید من چهرههایی را میبینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوهی را از جای خود زایل کند خدا آن کوه را چنان کند. مبادا با آنان مباهله کنید که حتما هلاک میشوید و هیچ نصرانی در روی زمین باقی نمیماند. نصرانیان گفتند: ای ابوالقاسم رأیمان بر آن است که با تو مباهله نکنیم ترا بدین خودت واگذاریم ما هم بر دین خود ثابت باشیم حضرت فرمود حال که از مباهله روی برگرداندهاید پس مسلمان شوید تا آنچه به نفع مسلمانان است به نفع شما و آنچه به ضرر ایشان است به ضرر شما هم باشد آنان امتناع نمودند. حضرت فرمود: پس شما را دعوت به جنگ میکنم گفتند: ما را طاقت جنگ با عرب نیست، لیکن با تو مصالحه میکنیم که با ما جنگ نکنی و ما را نترسانی و از دینمان بازنداری، در عوض جزیه بدهیم، در هرسال دو هزار حلّه، هزارتای آن در ماه صفر و هزار دیگر در ماه رجب و 30 زره آهنین به تو بدهیم. حضرت همانطور با آن مباهله کرد رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: به خدایی که جانم در دست اوست هلاکت به اهل نجران نزدیک شد و اگر مباهله مینمودند بهصورت میمون و گراز مسخ شده و بیابان بر آنان آتش میشد. تمامی اهل نجران حتی پرندههای بالای درختانشان بیچاره و مستأصل میگشتند و یک سال بیشتر بر نصاری نمیگذشت که تمامی هلاک میشدند. | ||
==ولایت علی علیهالسلام جواز عبور از صراط== | ==ولایت علی علیهالسلام جواز عبور از صراط== | ||
فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ <ref>185 آل عمران)</ref>: پس هرکس را که از آتش به دور دارند و در بهشت در آورند قطعاً کامیاب شده است.<br> | <big>فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ</big> <ref>185 آل عمران)</ref>: پس هرکس را که از آتش به دور دارند و در بهشت در آورند قطعاً کامیاب شده است.<br> | ||
حدیث: عن ثمامة بن عبدالله بن انس عن ابیه عن جدّه قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اذا کان یوم القیامة و نصب الصراط علی شفیر جهنم، لم یجز علیه الّا من کان معه کتاب ولایة علی بن ابیطالب. المناقب ابن مغازلى ص 242.ابی سعید خدری، قال: سمعت رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اذا کان یوم القیامة امر اللّه ملکین یقعدان علی الصراط فلا یجوز احد الّا ببراءة امیرالمؤمنین، و من لم تکن له براءة امیرالمؤمنین کبّر اللّه علی منخره من النار، قلت: فداک ابی و امی یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم ما معنی براءة امیرالمؤمنین؟ | حدیث: عن ثمامة بن عبدالله بن انس عن ابیه عن جدّه قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اذا کان یوم القیامة و نصب الصراط علی شفیر جهنم، لم یجز علیه الّا من کان معه کتاب ولایة علی بن ابیطالب. <ref>المناقب ابن مغازلى ص 242.</ref>ابی سعید خدری، قال: سمعت رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اذا کان یوم القیامة امر اللّه ملکین یقعدان علی الصراط فلا یجوز احد الّا ببراءة امیرالمؤمنین، و من لم تکن له براءة امیرالمؤمنین کبّر اللّه علی منخره من النار، قلت: فداک ابی و امی یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم ما معنی براءة امیرالمؤمنین؟ | ||
قال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: مکتوب: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب وصی رسولالله. <br> | قال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: مکتوب: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب وصی رسولالله. <br> | ||
ترجمه: از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکنند که فرمود: وقتی روز قیامت میشود و بر شفیر جهنم پل صراط منصوب میگردد هیچکس نمیتواند از آن عبور کند مگر اینکه با او کتاب ولایت علی ابن ابیطالب علیهالسّلام باشد. همچنان که در کتاب المناقب المائه از ابی سعید خدری نقل میکند از قول رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که فرمود: | ترجمه: از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکنند که فرمود: وقتی روز قیامت میشود و بر شفیر جهنم پل صراط منصوب میگردد هیچکس نمیتواند از آن عبور کند مگر اینکه با او کتاب ولایت علی ابن ابیطالب علیهالسّلام باشد. همچنان که در کتاب المناقب المائه از ابی سعید خدری نقل میکند از قول رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که فرمود: | ||
وقتی روز قیامت میشود خداوند دو فرشته را دستور میدهد بر سر پل صراط بایستد و کسی اجازه عبور ندارد مگر به برائت امیرالمؤمنین. راوی گفت: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا! معنای برائت امیرالمؤمنین علیهالسّلام چیست؟ فرمودند نامهای که در آن نوشته شده است: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب وصی رسولالله. <ref>المناقب المائه ابن شاذان شماره 26، ص 11، مانند این حديث در منابع ديگرى هم ذكر شده است از جمله: حلية الاولياء ج 1/ 341 از ابونعیم اصفهانى؛ المناقب خوارزمى ص 253؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 71؛ الرياض النضره طبرى ج 2/ 177.</ref> | وقتی روز قیامت میشود خداوند دو فرشته را دستور میدهد بر سر پل صراط بایستد و کسی اجازه عبور ندارد مگر به برائت امیرالمؤمنین. راوی گفت: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا! معنای برائت امیرالمؤمنین علیهالسّلام چیست؟ فرمودند نامهای که در آن نوشته شده است: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب وصی رسولالله. <ref>المناقب المائه ابن شاذان شماره 26، ص 11، مانند این حديث در منابع ديگرى هم ذكر شده است از جمله: حلية الاولياء ج 1/ 341 از ابونعیم اصفهانى؛ المناقب خوارزمى ص 253؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 71؛ الرياض النضره طبرى ج 2/ 177.</ref> | ||
==فضیلت پیامبر در نبوت و فضیلت علی در امامت== | ==فضیلت پیامبر در نبوت و فضیلت علی در امامت== | ||
أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَینا آلَ إِبْراهِیمَ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ آتَیناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً<ref>54 نساء.</ref>: بلکه به مردم، برای آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک میورزند، در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم، و به آنان ملکی بزرگ بخشیدیم.<br> | <big>أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَینا آلَ إِبْراهِیمَ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ آتَیناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً<ref>54 نساء</big>.</ref>: بلکه به مردم، برای آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک میورزند، در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم، و به آنان ملکی بزرگ بخشیدیم.<br> | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»: نزلت فی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و فی علی علیه السّلام. قال ابوجعفر: الفضل فیه النبوة، و فی علی الامامة.<br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»: نزلت فی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و فی علی علیه السّلام. قال ابوجعفر: الفضل فیه النبوة، و فی علی الامامة.<br> | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
ترجمه: از ابن عباس نقل شده است که این آیه در مورد پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی علیهالسّلام نازل شده است. فضل در پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم همان نبوت است و در علی علیهالسّلام همان امامت. <ref>غاية المرام بحرانى ص 325؛ المناقب ابن مغازلى ص 267؛ ينابيع المودة قندوزى ص 121؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 150.</ref> | ترجمه: از ابن عباس نقل شده است که این آیه در مورد پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی علیهالسّلام نازل شده است. فضل در پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم همان نبوت است و در علی علیهالسّلام همان امامت. <ref>غاية المرام بحرانى ص 325؛ المناقب ابن مغازلى ص 267؛ ينابيع المودة قندوزى ص 121؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 150.</ref> | ||
==علی علیهالسلام اولی الامر== | ==علی علیهالسلام اولی الامر== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ | <big>یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ</big> <ref>59 نساء</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را (نیز) اطاعت کنید.<br> | ||
حدیث: «عن تفسیر مجاهد: «ان هذه الایة نزلت فی امیرالمؤمنین حین خلّفه رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بالمدینة، فقال: یا رسولالله أ تخلفنی علی النساء و الصبیان؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا علی أ ما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی حین قال: اخلفنی فی قومی و اصلح. فقال اللّه: و اولی الامر منکم».<br> | حدیث: «عن تفسیر مجاهد: «ان هذه الایة نزلت فی امیرالمؤمنین حین خلّفه رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بالمدینة، فقال: یا رسولالله أ تخلفنی علی النساء و الصبیان؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا علی أ ما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی حین قال: اخلفنی فی قومی و اصلح. فقال اللّه: و اولی الامر منکم».<br> | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
خداوند امر ولایت و سرپرستی امت را بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام سپرد و موقعی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم او را بهجای خود در مدینه گذاشت خداوند به مردم امر فرموده است که از او اطاعت کرده مخالفتش نکنند. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 149؛ ينابيع الموده ص 114؛ رساله اعتقاد ابوبكر بن مؤمن شيرازى؛ غاية المرام ص 263.</ref> | خداوند امر ولایت و سرپرستی امت را بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام سپرد و موقعی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم او را بهجای خود در مدینه گذاشت خداوند به مردم امر فرموده است که از او اطاعت کرده مخالفتش نکنند. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 149؛ ينابيع الموده ص 114؛ رساله اعتقاد ابوبكر بن مؤمن شيرازى؛ غاية المرام ص 263.</ref> | ||
==انتصاب علی علیهالسّلام اکمال دین و تمام نعمت== | ==انتصاب علی علیهالسّلام اکمال دین و تمام نعمت== | ||
الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً <ref>3 مائده.</ref> ترجمه: امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم.<br> | <big>الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً</big> <ref>3 مائده.</ref> ترجمه: امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم.<br> | ||
روز اکمال دین کدام روز است؟ کدام روز است که این چهار جهت «در آیه شریفه» در آن جمع شده است هم کافران در آن روز مأیوس شدهاند و هم دین کامل شده و هم نعمت خدا تکاملیافته و هم خداوند آیین اسلام را بهعنوان آیین نهایی مردم جهان پذیرفته است؟ | روز اکمال دین کدام روز است؟ کدام روز است که این چهار جهت «در آیه شریفه» در آن جمع شده است هم کافران در آن روز مأیوس شدهاند و هم دین کامل شده و هم نعمت خدا تکاملیافته و هم خداوند آیین اسلام را بهعنوان آیین نهایی مردم جهان پذیرفته است؟ | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۷: | ||
<ref>ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.؛ معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.؛ تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.؛ الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، ج3، ص323.؛ . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.؛ . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.؛ فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20. ؛ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113؛ امالی، المحاملی (235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م؛ الکنی و الاسماء، الدولابی (224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420؛ شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415. الامالی الشجریه (ج1، ص31)، البدایة و النهایة (ج7، ص386)، تاریخ بغداد (ج3، ص498) و مختصر تاریخ دمشق (ج5، ص393) و الشریعه (آجری، ج4، ص181)، فضائل الصحابه (ج2، ص494)، کنزالعمال (ج13، ص134)، المسند الجامع (ج6، ص367) و تاریخ ابن خلدون (ج1، ص197).</ref> | <ref>ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.؛ معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.؛ تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.؛ الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، ج3، ص323.؛ . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.؛ . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.؛ فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20. ؛ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113؛ امالی، المحاملی (235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م؛ الکنی و الاسماء، الدولابی (224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420؛ شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415. الامالی الشجریه (ج1، ص31)، البدایة و النهایة (ج7، ص386)، تاریخ بغداد (ج3، ص498) و مختصر تاریخ دمشق (ج5، ص393) و الشریعه (آجری، ج4، ص181)، فضائل الصحابه (ج2، ص494)، کنزالعمال (ج13، ص134)، المسند الجامع (ج6، ص367) و تاریخ ابن خلدون (ج1، ص197).</ref> | ||
==علی و اولادش علیهمالسّلام وسیله تقرب به خدا یعنی== | ==علی و اولادش علیهمالسّلام وسیله تقرب به خدا یعنی== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ<ref>35 مائده.</ref> | <big>یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ</big><ref>35 مائده.</ref> | ||
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و به او (توسل و) تقرب جویید.<br> | ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و به او (توسل و) تقرب جویید.<br> | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۵: | ||
حدیث: عن عائشه فی حدیث قالت قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فی علی: خیر الخلق و الخلیقة اقربهم عند اللّه وسیلة.<br> | حدیث: عن عائشه فی حدیث قالت قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فی علی: خیر الخلق و الخلیقة اقربهم عند اللّه وسیلة.<br> | ||
ترجمه: عایشه در حدیثی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که علی مقربترین مردم به درگاه الهی است. <ref>المناقب ابن مغازلى ص 56، مجمع الزوائد 6/ 239، ارجح المطالب ص 591.</ref> | |||
==علی علیهالسّلام ولی مسلمانان== | ==علی علیهالسّلام ولی مسلمانان== | ||
إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ <ref>55 مائده.</ref> ترجمه: ولی شما تنها پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند: همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.<br> | <big>إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ <ref>55 مائده</big>.</ref> ترجمه: ولی شما تنها پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند: همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.<br> | ||
حدیث: عن قیس بن الربیع عن الاعمش عن عبایة بن ربعی قال: بینما عبدالله بن عباس جالس علی شفیر زمزم یقول: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم اذا قبل رجل ...<br> | حدیث: عن قیس بن الربیع عن الاعمش عن عبایة بن ربعی قال: بینما عبدالله بن عباس جالس علی شفیر زمزم یقول: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم اذا قبل رجل ...<br> | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۳: | ||
ترجمه: قیس بن ربیع از اعمش و او از عبایه بن ربعی و او از عبدالله ابن عباس نقل شده است که روزی در کنار چاه زمزم نشسته بود و برای مردم از قول پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد ناگهان مردی که عمامهای بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد و هر مرتبهای که ابن عباس از پیامبر اسلام صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد او نیز با جمله قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث دیگری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکرد. ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفی کند او صورت خود را گشود و صدا زد ای مردم! هرکس مرا نمیشناسد بداند من ابوذر غفاری هستم با این گوشهای خودم از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم و اگر دروغ میگویم هر دو گوشم کر باد و با این چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ میگویم هر دو چشمم کور باد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «علی قائد البررة» «علی علیهالسّلام پیشوای نیکان است». «و قاتل الکفره» «و کشنده کافران». «منصور من نصره مخدول من خذله»، «هرکس او را یاری کند خدا یاریش خواهد کرد و هرکس دست از یاریش بردارد خدا دست از یاری او بر خواهد داشت» سپس ابو ذر اضافه کرد: ای مردم! روزی از روزها با رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در مسجد نماز میخواندم سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مساعد به من نداد در همین حال علی علیهالسّلام که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست اشاره کرد سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد هنگامیکه از نماز فارغ شد سر بهسوی آسمان بلند کرد و چنین گفت خداوندا برادرم موسی از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانی و کارها را بر او آسان سازی و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند و نیز موسی درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهی و بوسیله او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا من پیامبر و برگزیده تو هستم سینه مرا گشاد کن و کارها را بر من آسان ساز از خاندانم علی علیهالسّلام را وزیر من گردان تا بهوسیله او پشتم قوی و محکم گردد. ابو ذر میگوید هنوز دعای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم گفت بخوان، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود چه بخوانم گفت بخوان ... إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ... . ش<ref>واهد التنزيل ج 1/ 178؛ المناقب خوارزمى ص 186؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 150؛ جامع البيان ابن جرير طبرى 6/ 165؛ غاية المرام تعداد 24 حديث در اينباره از طريق اهل تسنن و 19 حديث از طريق شيعه نقل كرده است؛ ذخائر العقبى از محب الدين طبرى ص 88؛ فتح القدير از علامه قاضى شوكانى 2/ 50؛ لباب النقول از سيوطى ص 90؛ الكافى الشافى از ابن حجر عسقلانى ص 56؛ مفاتيح الغيب رازى 3/ 431؛ اسباب النزول واحدى ص 148؛ تفسير محى الدين عربى 1/ 334؛ تفسير القرآن العظيم ابن كثير 2/ 71؛ تفسير القرطبى الجامع الاحكام القران 9/ 336؛ تفسير الدر المنثور سيوطى 2/ 295؛ كنز العمال متقى الهندى الحنفى 6/ 405؛ كفاية الطالب علامه الكنجى الشافعى ص 250؛ ينابيع المودة قندوزى الحنفى ص 202؛ جامع الاصول ابن اثير 9/ 478؛ تفسير رازى الكبير 2/ 618؛ الكشاف زمخشرى 1/ 154؛ تفسير غرائب القرآن نيشابورى 2/ 82؛ نور الابصار شبلنجى ص 96؛ شواهد التنزيل حاكم الحسكانى 1/ 181؛ فرائد السمطين جوينى 1/ 9 و 8 و 187؛ اسد الغابه ابن اثير 2/ 28؛ المناقب محمد بن يوسف شافعى ص 28؛ تذكرة الحفاظ امام ذهبى 1/ 10؛ تهذيب التهذيب ابن حجر 3/ 327؛ ميزان الاعتدال علامه ذهبى شافعى 2/ 107؛ خصائص امير المؤمنين احمد بن شعيب نسائى ص 89؛ مجمع البيان طبرسی ج 3 و 4/ 324.</ref> | ترجمه: قیس بن ربیع از اعمش و او از عبایه بن ربعی و او از عبدالله ابن عباس نقل شده است که روزی در کنار چاه زمزم نشسته بود و برای مردم از قول پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد ناگهان مردی که عمامهای بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد و هر مرتبهای که ابن عباس از پیامبر اسلام صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد او نیز با جمله قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث دیگری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکرد. ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفی کند او صورت خود را گشود و صدا زد ای مردم! هرکس مرا نمیشناسد بداند من ابوذر غفاری هستم با این گوشهای خودم از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم و اگر دروغ میگویم هر دو گوشم کر باد و با این چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ میگویم هر دو چشمم کور باد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «علی قائد البررة» «علی علیهالسّلام پیشوای نیکان است». «و قاتل الکفره» «و کشنده کافران». «منصور من نصره مخدول من خذله»، «هرکس او را یاری کند خدا یاریش خواهد کرد و هرکس دست از یاریش بردارد خدا دست از یاری او بر خواهد داشت» سپس ابو ذر اضافه کرد: ای مردم! روزی از روزها با رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در مسجد نماز میخواندم سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مساعد به من نداد در همین حال علی علیهالسّلام که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست اشاره کرد سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد هنگامیکه از نماز فارغ شد سر بهسوی آسمان بلند کرد و چنین گفت خداوندا برادرم موسی از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانی و کارها را بر او آسان سازی و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند و نیز موسی درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهی و بوسیله او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا من پیامبر و برگزیده تو هستم سینه مرا گشاد کن و کارها را بر من آسان ساز از خاندانم علی علیهالسّلام را وزیر من گردان تا بهوسیله او پشتم قوی و محکم گردد. ابو ذر میگوید هنوز دعای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم گفت بخوان، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود چه بخوانم گفت بخوان ... إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ... . ش<ref>واهد التنزيل ج 1/ 178؛ المناقب خوارزمى ص 186؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 150؛ جامع البيان ابن جرير طبرى 6/ 165؛ غاية المرام تعداد 24 حديث در اينباره از طريق اهل تسنن و 19 حديث از طريق شيعه نقل كرده است؛ ذخائر العقبى از محب الدين طبرى ص 88؛ فتح القدير از علامه قاضى شوكانى 2/ 50؛ لباب النقول از سيوطى ص 90؛ الكافى الشافى از ابن حجر عسقلانى ص 56؛ مفاتيح الغيب رازى 3/ 431؛ اسباب النزول واحدى ص 148؛ تفسير محى الدين عربى 1/ 334؛ تفسير القرآن العظيم ابن كثير 2/ 71؛ تفسير القرطبى الجامع الاحكام القران 9/ 336؛ تفسير الدر المنثور سيوطى 2/ 295؛ كنز العمال متقى الهندى الحنفى 6/ 405؛ كفاية الطالب علامه الكنجى الشافعى ص 250؛ ينابيع المودة قندوزى الحنفى ص 202؛ جامع الاصول ابن اثير 9/ 478؛ تفسير رازى الكبير 2/ 618؛ الكشاف زمخشرى 1/ 154؛ تفسير غرائب القرآن نيشابورى 2/ 82؛ نور الابصار شبلنجى ص 96؛ شواهد التنزيل حاكم الحسكانى 1/ 181؛ فرائد السمطين جوينى 1/ 9 و 8 و 187؛ اسد الغابه ابن اثير 2/ 28؛ المناقب محمد بن يوسف شافعى ص 28؛ تذكرة الحفاظ امام ذهبى 1/ 10؛ تهذيب التهذيب ابن حجر 3/ 327؛ ميزان الاعتدال علامه ذهبى شافعى 2/ 107؛ خصائص امير المؤمنين احمد بن شعيب نسائى ص 89؛ مجمع البيان طبرسی ج 3 و 4/ 324.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام ولی امت پیامبر== | ==علی علیهالسّلام ولی امت پیامبر== | ||
یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ | <big>یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ</big> <ref>67 مائده.</ref>ترجمه: ای پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان اگر چنین نکنی امر رسالت او را ادا نکردهای.<br> | ||
حدیث: «عن ابن عباس فی قوله تعالی: یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ... الایة. نزلت فی علی، امر رسولالله ان یبلغ فیه فاخذ رسولالله بید علی فقال: من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».<br> | حدیث: «عن ابن عباس فی قوله تعالی: یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ... الایة. نزلت فی علی، امر رسولالله ان یبلغ فیه فاخذ رسولالله بید علی فقال: من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».<br> | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
==علی علیهالسّلام به دور از شرک حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن== | ==علی علیهالسّلام به دور از شرک حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن== | ||
الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ <ref>82 انعام.)</ref>: کسانی که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالودهاند، آنان راست ایمنی و ایشان راهیافته گانند.<br> | <big>الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ</big> <ref>82 انعام.)</ref>: کسانی که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالودهاند، آنان راست ایمنی و ایشان راهیافته گانند.<br> | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «الَّذِینَ آمَنُوا» یعنی صدقوا بالتوحید هو علی ابن ابیطالب «وَ لَمْ یلْبِسُوا» یعنی لم یخلطوا، نظیرها: «لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ» یعنی لم تخالطون. و لم یخلطوا ایمانهم «بِظُلْمٍ» یعنی الشرک، قال ابن عباس: و اللّه ما آمن احد الّا بعد شرک ما خلا علیا فانه آمن باللّه من غیر ان اشرک به طرفة عین. «أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ» من النار و العذاب «وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» یعنی مرشدون الی الجنة یوم القیامة بغیر حساب فکان علی اول من آمن به و هو من ابناء سبع سنین. <br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «الَّذِینَ آمَنُوا» یعنی صدقوا بالتوحید هو علی ابن ابیطالب «وَ لَمْ یلْبِسُوا» یعنی لم یخلطوا، نظیرها: «لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ» یعنی لم تخالطون. و لم یخلطوا ایمانهم «بِظُلْمٍ» یعنی الشرک، قال ابن عباس: و اللّه ما آمن احد الّا بعد شرک ما خلا علیا فانه آمن باللّه من غیر ان اشرک به طرفة عین. «أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ» من النار و العذاب «وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» یعنی مرشدون الی الجنة یوم القیامة بغیر حساب فکان علی اول من آمن به و هو من ابناء سبع سنین. <br> | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۱۳: | ||
وَ هُمْ مُهْتَدُونَ* یعنی آنها به بهشت هدایت میکنند و بدون حساب وارد بهشت میشوند و علی علیهالسّلام اول کسی است که ایمان آورد. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 197.</ref> | وَ هُمْ مُهْتَدُونَ* یعنی آنها به بهشت هدایت میکنند و بدون حساب وارد بهشت میشوند و علی علیهالسّلام اول کسی است که ایمان آورد. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 197.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام حجت الله== | ==علی علیهالسّلام حجت الله== | ||
قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ (انعام، 149): بگو برهان رسا ویژه خداست.<br> | <big>قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ</big> <ref>(انعام، 149)</ref>: بگو برهان رسا ویژه خداست.<br> | ||
حدیث: عن انس قال: کنت عند النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرأی علیا مقبلا فقال: انا و هذا حجة علی امتی یوم القیامة. <br> | حدیث: عن انس قال: کنت عند النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرأی علیا مقبلا فقال: انا و هذا حجة علی امتی یوم القیامة. <br> | ||
خط ۲۲۲: | خط ۲۲۲: | ||
ترجمه: از ابی الصلت نقل شده است که رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: از خداوند متعال شنیده است که میگوید علی ابن ابیطالب حجت من بر خلق من است و به سندش از ابن عباس که از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیده است: هرکس دوست دارد حجت بعد از مرا بشناسد پس باید که علی ابن ابیطالب علیهالسّلام را بشناسد و به سندش از مسیب از علی بن ابیطالب نقل کرده که ایشان فرمود: رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مرا در میان امتش خلیفه و جانشین خویش قرار داده است پس من حجت خدا بر آن امت هستم بعد از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم. <ref>المناقب المائه ص 20.</ref> | ترجمه: از ابی الصلت نقل شده است که رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: از خداوند متعال شنیده است که میگوید علی ابن ابیطالب حجت من بر خلق من است و به سندش از ابن عباس که از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیده است: هرکس دوست دارد حجت بعد از مرا بشناسد پس باید که علی ابن ابیطالب علیهالسّلام را بشناسد و به سندش از مسیب از علی بن ابیطالب نقل کرده که ایشان فرمود: رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مرا در میان امتش خلیفه و جانشین خویش قرار داده است پس من حجت خدا بر آن امت هستم بعد از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم. <ref>المناقب المائه ص 20.</ref> | ||
==پیامبر و علی علیهالسّلام پدران امت== | ==پیامبر و علی علیهالسّلام پدران امت== | ||
وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً<ref>151 انعام.</ref>: و به پدر و مادر احسان کنید.<br> | <big>وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً</big><ref>151 انعام.</ref>: و به پدر و مادر احسان کنید.<br> | ||
حدیث: روی الشیخ الفقیه ابو الحسن بن شاذان عن طریق العامة عن علی بن الحسین عن ابیه عن علی بن ابیطالب قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: ان اللّه قد فرض علیکم طاعتی و نهاکم عن معصیتی و اوجب علیکم اتباع امری و فرض من طاعة علی بن ابیطالب بعدی و نهاکم عن معصیته کما نهاکم عن معصیتی، و جعله اخی و وزیری و وارثی و هو منی و انا منه، حبه ایمان و بغضه کفر، محبه محبی و هو مولی من انا مولاه و انا مولی کل مسلم و مسلمة و انا و هو ابوا هذه الامة».<br> | حدیث: روی الشیخ الفقیه ابو الحسن بن شاذان عن طریق العامة عن علی بن الحسین عن ابیه عن علی بن ابیطالب قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: ان اللّه قد فرض علیکم طاعتی و نهاکم عن معصیتی و اوجب علیکم اتباع امری و فرض من طاعة علی بن ابیطالب بعدی و نهاکم عن معصیته کما نهاکم عن معصیتی، و جعله اخی و وزیری و وارثی و هو منی و انا منه، حبه ایمان و بغضه کفر، محبه محبی و هو مولی من انا مولاه و انا مولی کل مسلم و مسلمة و انا و هو ابوا هذه الامة».<br> | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۳۱: | ||
و نیز نقل کردهاند از علی علیهالسلام، که پیامبر فرمود: حق علی علیهالسّلام بر مسلمانان، همان حق پدر بر فرزند خویش است. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 48؛ شمس الدين محمد ذهبى شافعى در ميزان الاعتدال ج 2/ 111؛ احمد بن حجر عسقلانى شافعى در لسان الميزان ج 4/ 399؛ موفق بن احمد خوارزمى حنفى در المناقب ص 230.</ref> | و نیز نقل کردهاند از علی علیهالسلام، که پیامبر فرمود: حق علی علیهالسّلام بر مسلمانان، همان حق پدر بر فرزند خویش است. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 48؛ شمس الدين محمد ذهبى شافعى در ميزان الاعتدال ج 2/ 111؛ احمد بن حجر عسقلانى شافعى در لسان الميزان ج 4/ 399؛ موفق بن احمد خوارزمى حنفى در المناقب ص 230.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام مانند باب حطّه== | ==علی علیهالسّلام مانند باب حطّه== | ||
وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَکمْ خَطِیئاتِکمْ سَنَزِیدُ | <big>وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَکمْ خَطِیئاتِکمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ</big><ref>161 اعراف.</ref>): و بگویید خداوندا گناهان ما را فرو ریز و سجدهکنان از دروازه شهر درآیید تا گناهان شما را بر شما ببخشاییم و بزودی بر اجر نیکوکاران بیفزاییم.<br> | ||
حدیث: عن ابی سعید خدری قال: سمعت النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول: و انما مثل اهلبیتی فیکم مثل باب حطة فی بنی اسرائیل من دخله غفر له.<br> | حدیث: عن ابی سعید خدری قال: سمعت النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول: و انما مثل اهلبیتی فیکم مثل باب حطة فی بنی اسرائیل من دخله غفر له.<br> | ||
خط ۲۴۱: | خط ۲۴۱: | ||
ترجمه: ابی سعید خدری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که فرمودهاند: علی بن ابیطالب باب حطه (بنی اسرائیل) است هرکس داخل این دروازه شد مؤمن و هرکس از آن خارج شد کافر است (یعنی هرکس از قلعه ولایت علی علیهالسّلام خارج شد کافر است). <ref>كنز العمال متقى 6/ 153؛ سيوطى شافعى در القول الجلى حديث 39؛ شيخ محمد درويش بيروتى در اسنى المطالب فى احاديث مختلفه المراتب حروف العين 141؛ علامه هندى فقير العينى در مناقب العينى 38؛ ابراهيم بن اللّه الوصالى در اسنى المطالب باب 18.</ref> | ترجمه: ابی سعید خدری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که فرمودهاند: علی بن ابیطالب باب حطه (بنی اسرائیل) است هرکس داخل این دروازه شد مؤمن و هرکس از آن خارج شد کافر است (یعنی هرکس از قلعه ولایت علی علیهالسّلام خارج شد کافر است). <ref>كنز العمال متقى 6/ 153؛ سيوطى شافعى در القول الجلى حديث 39؛ شيخ محمد درويش بيروتى در اسنى المطالب فى احاديث مختلفه المراتب حروف العين 141؛ علامه هندى فقير العينى در مناقب العينى 38؛ ابراهيم بن اللّه الوصالى در اسنى المطالب باب 18.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام هدایتگر به حق== | ==علی علیهالسّلام هدایتگر به حق== | ||
وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ <ref>181 اعراف.</ref> : از میان کسانی که آفریدهایم گروهی هستند که به حق هدایت میکنند و به حق داوری مینمایند.<br> | <big>وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ</big> <ref>181 اعراف.</ref> : از میان کسانی که آفریدهایم گروهی هستند که به حق هدایت میکنند و به حق داوری مینمایند.<br> | ||
حدیث: عن زاذان عن علی علیهالسّلام قال: «تفترق هذه الامة علی ثلاث و سبعین فرقة، اثنتان و سبعون فی النار، و واحدة فی الجنة، و هم الذین قال اللّه عزّ و جلّ فی حقهم: وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ.» «انا و شیعتی»<br> | حدیث: عن زاذان عن علی علیهالسّلام قال: «تفترق هذه الامة علی ثلاث و سبعین فرقة، اثنتان و سبعون فی النار، و واحدة فی الجنة، و هم الذین قال اللّه عزّ و جلّ فی حقهم: وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ.» «انا و شیعتی»<br> | ||
خط ۲۵۵: | خط ۲۵۵: | ||
و از طریق ابوهریره: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مکتوب علی العرش أنا اللّه لا اله انا وحدی لا شریک لی، و محمد عبدی و رسولی ایدته بعلی بن ابیطالب. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 224. مانند حديث فوق با مختصر تغييرى در منابع زير هم آمده است: الدر المنثور سيوطى 2/ 199؛ كفاية الطالب علامه گنجى شافعى 110؛ ينابيع المودة قندوزى 94؛ شواهد- التنزيل حاكم حسكانى 1/ 223؛ ترجمة الامام أمير المؤمنين على عليه السّلام ابن عسكر از تاريخ دمشق ج 2/ 19، ح 926؛ فرائد السمطين حافظ جوينى 1/ 235، ح 183 و 184 و 185؛ حلية الاولياء ابو نعيم اصفهانى 3/ 26؛ ارجح المطالب علامه هندى عبيد له بسمل 73؛ ذخائر العقبى محب طبرى 69؛ مناقب خوارزمى 234؛ مجمع الزوايد ابن حجر هيثمى شافعى 9/ 121؛ تاريخ بغداد خطيب بغدادى 11/ 173؛ فضائل الصحابه حافظ ابو نعيم.</ref> | و از طریق ابوهریره: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مکتوب علی العرش أنا اللّه لا اله انا وحدی لا شریک لی، و محمد عبدی و رسولی ایدته بعلی بن ابیطالب. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 224. مانند حديث فوق با مختصر تغييرى در منابع زير هم آمده است: الدر المنثور سيوطى 2/ 199؛ كفاية الطالب علامه گنجى شافعى 110؛ ينابيع المودة قندوزى 94؛ شواهد- التنزيل حاكم حسكانى 1/ 223؛ ترجمة الامام أمير المؤمنين على عليه السّلام ابن عسكر از تاريخ دمشق ج 2/ 19، ح 926؛ فرائد السمطين حافظ جوينى 1/ 235، ح 183 و 184 و 185؛ حلية الاولياء ابو نعيم اصفهانى 3/ 26؛ ارجح المطالب علامه هندى عبيد له بسمل 73؛ ذخائر العقبى محب طبرى 69؛ مناقب خوارزمى 234؛ مجمع الزوايد ابن حجر هيثمى شافعى 9/ 121؛ تاريخ بغداد خطيب بغدادى 11/ 173؛ فضائل الصحابه حافظ ابو نعيم.</ref> | ||
==یاری علی علیهالسّلام پیامبر را بس!== | ==یاری علی علیهالسّلام پیامبر را بس!== | ||
یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ | <big>یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ</big> <ref>64 انفال.</ref> : ای پیامبر، خدا و مؤمنانی که از تو پیروی میکنند تو را بسند. <br> | ||
حدیث: عن جابر بن عبدالله انصاری فی قوله تعالی: یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، هو علی بن ابیطالب و هو رأس المؤمنین.<br> | حدیث: عن جابر بن عبدالله انصاری فی قوله تعالی: یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، هو علی بن ابیطالب و هو رأس المؤمنین.<br> | ||
خط ۲۶۹: | خط ۲۶۹: | ||
سیوطی شافعی در تفسیرش از ابن ابی حاتم از حکیم بن حمید نقل میکند که گفت: علی بن حسین علیهالسّلام برای من گفت که برای علی علیهالسّلام در کتاب خدا اسمی است و لکن آن را نمیشناسد گفتم آن چیست؟ فرمود: مگر گفتار خداوند را نشنیدی که فرمود: وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ؟ به خدا قسم او علی است یعنی علی همان اذان است. <ref>الدر المنثور ذيل آيهاى در سوره توبه؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 232؛ العمدة حافظ مفسر ثعلبى ص 164، ح 253؛ حاكم نيشابورى در المستدرك على الصحيحين ج 3/ 51؛ المناقب خوارزمى ص 223؛ حافظ ابو نعيم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ذيل آيه؛ علامه شيخ عبد اللّه حنبلى وهابى در مختصر سيرة الرسول صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم ص 412؛ نظم الدر فى تناسب الايات و السور ج 8/ 364؛ حافظ شيخ محمد شاه ولى اللّه حنفى دهلوى در ازالة الخفاء 2/ 99؛ تفسير القاسمى ج 8/ 3069؛ حافظ احمد بن حنبل در المسند ج 1/ 150 و ج 3/ 212؛ تفسير المنار ج 10/ 157؛ حافظ ابو عبد اللّه الرحمن احمد بن شعيب النسائى در خصائص امير المؤمنين على عليه السّلام ص 28؛ التحرير و التنوير شيخ محمد طاهر ابن عاشور ج 10/ 100؛ المناقب ابن مغازلى ص 112؛ فرائد السمطين ص 58؛ الصواعق المحرقه ص 75؛ ميزان الاعتدال ذهبى ج 1/ 205؛ الاستيعاب ابن عبد البر ج 3/ 25؛ كفاية الطالب حافظ كنجى ص 242؛ فضائل على بن ابی طالب ابن حنبل ج 1/ 43؛ تفسير القرآن الكريم شيخ شلتوت ص 608.</ref> | سیوطی شافعی در تفسیرش از ابن ابی حاتم از حکیم بن حمید نقل میکند که گفت: علی بن حسین علیهالسّلام برای من گفت که برای علی علیهالسّلام در کتاب خدا اسمی است و لکن آن را نمیشناسد گفتم آن چیست؟ فرمود: مگر گفتار خداوند را نشنیدی که فرمود: وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ؟ به خدا قسم او علی است یعنی علی همان اذان است. <ref>الدر المنثور ذيل آيهاى در سوره توبه؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 232؛ العمدة حافظ مفسر ثعلبى ص 164، ح 253؛ حاكم نيشابورى در المستدرك على الصحيحين ج 3/ 51؛ المناقب خوارزمى ص 223؛ حافظ ابو نعيم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ذيل آيه؛ علامه شيخ عبد اللّه حنبلى وهابى در مختصر سيرة الرسول صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم ص 412؛ نظم الدر فى تناسب الايات و السور ج 8/ 364؛ حافظ شيخ محمد شاه ولى اللّه حنفى دهلوى در ازالة الخفاء 2/ 99؛ تفسير القاسمى ج 8/ 3069؛ حافظ احمد بن حنبل در المسند ج 1/ 150 و ج 3/ 212؛ تفسير المنار ج 10/ 157؛ حافظ ابو عبد اللّه الرحمن احمد بن شعيب النسائى در خصائص امير المؤمنين على عليه السّلام ص 28؛ التحرير و التنوير شيخ محمد طاهر ابن عاشور ج 10/ 100؛ المناقب ابن مغازلى ص 112؛ فرائد السمطين ص 58؛ الصواعق المحرقه ص 75؛ ميزان الاعتدال ذهبى ج 1/ 205؛ الاستيعاب ابن عبد البر ج 3/ 25؛ كفاية الطالب حافظ كنجى ص 242؛ فضائل على بن ابی طالب ابن حنبل ج 1/ 43؛ تفسير القرآن الكريم شيخ شلتوت ص 608.</ref> | ||
==ارزش ایمان علی علیهالسّلام بیش از سقایة الحاج و عمارت مسجد== | ==ارزش ایمان علی علیهالسّلام بیش از سقایة الحاج و عمارت مسجد== | ||
أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یسْتَوُونَ عِنْدَ | <big>أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ</big> <ref>19 توبه.</ref> ترجمه: آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را همانند کار کسی پنداشتهاید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد میکند؟ نه این دو نزد خدا یکسان نیستند.<br> | ||
حدیث: عن انس بن مالک قال: قعد العباس بن عبد المطلب و شیبة صاحب البیت یفتخران فقال العباس: انا اشرف منک انا عم رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و وصی ابیه و سقایة الحجیج لی. | حدیث: عن انس بن مالک قال: قعد العباس بن عبد المطلب و شیبة صاحب البیت یفتخران فقال العباس: انا اشرف منک انا عم رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و وصی ابیه و سقایة الحجیج لی. | ||
خط ۲۷۸: | خط ۲۷۸: | ||
ترجمه: ابوعبدالله محمد بن یوسف بن محمد قرشی کنجی شافعی از قاضی ابی نصر محمد بن هبة اللّه با سندش از انس بن مالک روایت میکند که عباس بن عبدالمطلب و شیبه صاحب البیت در کنار هم نشسته و به همدیگر افتخار میکردند عباس میگفت: من از تو شریفترم، چون عم رسول خدا و وصی پدرش و سقایة الحاج هستم. حاجیان را من آب میدهم و شیبه میگفت: من از تو شریفترم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم و خزینهدار او. عمارة مسجدالحرام از من است در حین مشاجره علی علیهالسّلام وارد شد و عباس به او گفت: آیا حکم ما میشوی؟ فرمود: آری. عباس گفت شیبه بر من افتخار میکند که از من اشرف است. علی فرمود: تو چه میگویی ای عمو؟ عباس گفت: من اشرفم، زیرا عموی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و وصی پدرش و ساقی حجاج هستم. علی فرمود: ای شیبه تو چه میگویی؟ گفت من اشرفم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم. انس بن مالک میگوید علی گفت آیا افتخار کنم بر شما (به چیزی که انجام ندادهاید) گفتند: آری. فرمود: من از هر دو شما شریفترم، زیرا اول کسی هستم که ایمان آوردهام، مهاجرت کرده و جهاد نمودم. هر سه نفر نزد رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رفته و هر کدام از ایشان به فخر خویش خبر داد، ولی جوابی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نشنیدند تا اینکه امین وحی نازل شده و این آیه را آورد: أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ ... <ref>كفاية الطالب كنجى ص 237؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 250 و نیز كفاية الطالب ص 237 و 238؛ نزهة المجالس ج 2/ 169؛ نور الابصار ص 77؛ هامش تفسير الجلالين ج 1/ 16؛ تفسير القرطبى ج 8/ 91؛ تفسير المنار ج 10/ 216؛ جامع البيان فى تفسير القران ج 10/ 68؛ مفاتيح الغيب ج 4/ 422؛ اسباب النزول ص 182؛ الدر المنثور ج 3/ 218؛ الفصول المهمه ص 123؛ جامع الاصول ج 9/ 477؛ تفسير القرآن العظيم ج 2/ 241؛ مناقب ابن مغازلى ص 321؛ ثمار القلوب ص 542؛ نظم درر السمطين ص 88؛ فتح القدير ج 2/ 202.</ref> | ترجمه: ابوعبدالله محمد بن یوسف بن محمد قرشی کنجی شافعی از قاضی ابی نصر محمد بن هبة اللّه با سندش از انس بن مالک روایت میکند که عباس بن عبدالمطلب و شیبه صاحب البیت در کنار هم نشسته و به همدیگر افتخار میکردند عباس میگفت: من از تو شریفترم، چون عم رسول خدا و وصی پدرش و سقایة الحاج هستم. حاجیان را من آب میدهم و شیبه میگفت: من از تو شریفترم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم و خزینهدار او. عمارة مسجدالحرام از من است در حین مشاجره علی علیهالسّلام وارد شد و عباس به او گفت: آیا حکم ما میشوی؟ فرمود: آری. عباس گفت شیبه بر من افتخار میکند که از من اشرف است. علی فرمود: تو چه میگویی ای عمو؟ عباس گفت: من اشرفم، زیرا عموی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و وصی پدرش و ساقی حجاج هستم. علی فرمود: ای شیبه تو چه میگویی؟ گفت من اشرفم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم. انس بن مالک میگوید علی گفت آیا افتخار کنم بر شما (به چیزی که انجام ندادهاید) گفتند: آری. فرمود: من از هر دو شما شریفترم، زیرا اول کسی هستم که ایمان آوردهام، مهاجرت کرده و جهاد نمودم. هر سه نفر نزد رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رفته و هر کدام از ایشان به فخر خویش خبر داد، ولی جوابی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نشنیدند تا اینکه امین وحی نازل شده و این آیه را آورد: أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ ... <ref>كفاية الطالب كنجى ص 237؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 250 و نیز كفاية الطالب ص 237 و 238؛ نزهة المجالس ج 2/ 169؛ نور الابصار ص 77؛ هامش تفسير الجلالين ج 1/ 16؛ تفسير القرطبى ج 8/ 91؛ تفسير المنار ج 10/ 216؛ جامع البيان فى تفسير القران ج 10/ 68؛ مفاتيح الغيب ج 4/ 422؛ اسباب النزول ص 182؛ الدر المنثور ج 3/ 218؛ الفصول المهمه ص 123؛ جامع الاصول ج 9/ 477؛ تفسير القرآن العظيم ج 2/ 241؛ مناقب ابن مغازلى ص 321؛ ثمار القلوب ص 542؛ نظم درر السمطين ص 88؛ فتح القدير ج 2/ 202.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ== | ==علی علیهالسّلام السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ== | ||
وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً ذلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ <ref>100 توبه.</ref> ترجمه: و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند خدا از ایشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند و برای آنان باغهایی آماده کرده که از زیر درختان آن نهرها روان است. همیشه در آن جاودانند این است همان کامیابی بزرگ.<br> | <big>وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً ذلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ</big> <ref>100 توبه.</ref> ترجمه: و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند خدا از ایشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند و برای آنان باغهایی آماده کرده که از زیر درختان آن نهرها روان است. همیشه در آن جاودانند این است همان کامیابی بزرگ.<br> | ||
حدیث: عن ابن عباس و السابقون الاولون. قال: نزلت فی علی سبق الناس کلهم بالایمان باللّه و برسوله و صلی القبلتین و بایع البیعتین و هاجر الهجرتین ففیه نزلت هذه الایة. <br> | حدیث: عن ابن عباس و السابقون الاولون. قال: نزلت فی علی سبق الناس کلهم بالایمان باللّه و برسوله و صلی القبلتین و بایع البیعتین و هاجر الهجرتین ففیه نزلت هذه الایة. <br> | ||
خط ۲۸۷: | خط ۲۸۷: | ||
علامه جمالالدین محمد بن مکرم از عبدالرحمن بن عوف در مورد کلام خدا «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» روایت کرده و گفته است: ایشان ده نفر از قریش بودند که اولین آنها از جهت اسلام آوردن علی علیهالسّلام میباشد. <ref>مختصر تاريخ دمشق ج 17/ 118، جمال الدين محمد بن مكرم.</ref> | علامه جمالالدین محمد بن مکرم از عبدالرحمن بن عوف در مورد کلام خدا «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» روایت کرده و گفته است: ایشان ده نفر از قریش بودند که اولین آنها از جهت اسلام آوردن علی علیهالسّلام میباشد. <ref>مختصر تاريخ دمشق ج 17/ 118، جمال الدين محمد بن مكرم.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام یعنی صادقین== | ==علی علیهالسّلام یعنی صادقین== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ | <big>یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ</big><ref>119 توبه.</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا پروا کنید و با راستان باشید.<br> | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» قال هو علی بن ابیطالب خاصة <ref>المناقب خوارزمى ص 198؛ الصواعق المحرقه ص 93؛ كفاية الطالب ص 111.</ref><br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» قال هو علی بن ابیطالب خاصة <ref>المناقب خوارزمى ص 198؛ الصواعق المحرقه ص 93؛ كفاية الطالب ص 111.</ref><br> | ||
خط ۲۹۵: | خط ۲۹۵: | ||
و در بعضی دیگر به «کونوا مع علی» تفسیر شده است. ترجمه: ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: ای کسانی که ایمان آوردهاید پروا پیشه کنید و با راستان باشید گفته است مراد از صادقین علی بن ابیطالب است فقط. یا با علی و یارانش باشید یا اینکه با علی علیهالسّلام باشید. <ref>ينابيع المودة ص 119؛ ارجح المطالب ص 60.</ref> | و در بعضی دیگر به «کونوا مع علی» تفسیر شده است. ترجمه: ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: ای کسانی که ایمان آوردهاید پروا پیشه کنید و با راستان باشید گفته است مراد از صادقین علی بن ابیطالب است فقط. یا با علی و یارانش باشید یا اینکه با علی علیهالسّلام باشید. <ref>ينابيع المودة ص 119؛ ارجح المطالب ص 60.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام فضل خداوند== | ==علی علیهالسّلام فضل خداوند== | ||
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِک فَلْیفْرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ<ref> 58 یونس.</ref> ترجمه: بگو به فضل و رحمت خداست که مؤمنان باید شاد شوند و این از هرچه گرد میآورند بهتر است.<br> | <big>قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِک فَلْیفْرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ</big><ref> 58 یونس.</ref> ترجمه: بگو به فضل و رحمت خداست که مؤمنان باید شاد شوند و این از هرچه گرد میآورند بهتر است.<br> | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ الایة قال: بفضل اللّه: النبی و برحمة: علی. | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ الایة قال: بفضل اللّه: النبی و برحمة: علی. | ||
ترجمه: از ابن عباس روایت کردهاند که گفته است بفضل اللّه یعنی نبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و برحمة یعنی علی علیه السّلام. <ref>خطيب بغدادى تاريخ بغداد ج 5/ 15؛ سيوطى در درالمنثور ج 3/ 308؛ كنجى شافعى در كفاية الطالب ص 237؛ حاكم حسكانى در شواهد التنزيل ج 1/ 268؛ ابن عساكر مشقى در تاريخ دمشق ج 2/ 326.</ref> | ترجمه: از ابن عباس روایت کردهاند که گفته است بفضل اللّه یعنی نبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و برحمة یعنی علی علیه السّلام. <ref>خطيب بغدادى تاريخ بغداد ج 5/ 15؛ سيوطى در درالمنثور ج 3/ 308؛ كنجى شافعى در كفاية الطالب ص 237؛ حاكم حسكانى در شواهد التنزيل ج 1/ 268؛ ابن عساكر مشقى در تاريخ دمشق ج 2/ 326.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام شاهد از طرف پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ==علی علیهالسّلام شاهد از طرف پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ 17 هود. ترجمه: آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجّتی روشن است و شاهدی از «خویشان» او پیرو آن است.<br> | <big>أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ</big> <ref>17 هود.</ref> ترجمه: آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجّتی روشن است و شاهدی از «خویشان» او پیرو آن است.<br> | ||
حدیث: عن علی علیهالسّلام انه قیل له، فانزل فیک؟ قال: ان تقرا سوره هود «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی بینه من ربه و انا شاهد منه. ا<ref>لدر المنثور سيوطى ذيل آيه ج 3/ 324؛ مناقب ابن مغازلى ص 270، ح 318؛ مناقب خوارزمى ص 197؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 275 و 282، ح 372 و 387؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 1/ 208؛ الكشف و البيان ثعلبى؛ جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى ج 12/ 10؛ كنز العمال متقى هندى حنفى ج 1/ 251؛ تذكرة الخواص الامة سبط ابن جوزى ص 20؛ كفاية الطالب كنجى شافعى ص 111؛ فرائد السمطين حموينى ج 1/ 338؛ ينابيع الموده قندوزى ص 74؛ ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 276، ح 36.</ref><br> | حدیث: عن علی علیهالسّلام انه قیل له، فانزل فیک؟ قال: ان تقرا سوره هود «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی بینه من ربه و انا شاهد منه. ا<ref>لدر المنثور سيوطى ذيل آيه ج 3/ 324؛ مناقب ابن مغازلى ص 270، ح 318؛ مناقب خوارزمى ص 197؛ شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 275 و 282، ح 372 و 387؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 1/ 208؛ الكشف و البيان ثعلبى؛ جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى ج 12/ 10؛ كنز العمال متقى هندى حنفى ج 1/ 251؛ تذكرة الخواص الامة سبط ابن جوزى ص 20؛ كفاية الطالب كنجى شافعى ص 111؛ فرائد السمطين حموينى ج 1/ 338؛ ينابيع الموده قندوزى ص 74؛ ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 276، ح 36.</ref><br> | ||
خط ۳۰۷: | خط ۳۰۷: | ||
حضرت صادق از پدرش از جدش علی بن الحسین از حضرت امام حسن علیهالسّلام روایت کرده که در ضمن خطبه طولانیای که در حضور معاویه خواند، فرمود: کارها انجام یافت و دورهها گذشت تا خدا محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را به نبوت مبعوث کرد و او را برای رسالت برگزید و کتاب خود را بر او فروفرستاد و او را مأمور کرد که مردم را بهسوی خدا دعوت کند و پدر من اولین کسی بود که دعوت خدا و رسول او را اجابت کرد و اولین کسی بود که ایمان آورد، و خدا و رسول او را تصدیق کرد. خدا در کتاب خود که بر پیامبر نازل کرده بود فرمود: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» پس رسول خدا دارای بینه الهی است و پدر من بدنبال او میرود و او شاهدی است از طرف پیغمبر.... تا آخر خطبه ... اصبغ بن نباته گفت حضرت امیر فرمود: اگر مسند قضاوت را برای من بگسترانند و من بر آن نشینم ما بین اهل تورات با تورات خودشان و ما بین اهل انجیل با انجیل و ما بین اهل قرآن با قرآن قضاوت میکنم آنچنان قضاوتی که بدرگاه خدا برود و بدرخشد. به خدا سوگند آیهای از خدا در شبانهروز نازل نشد مگر آنکه من میدانستم درباره چه کسی نازل شده است. هیچیک از این مردمی که تیغ بر سرشان گذر کرده نیست مگر اینکه در مورد او آیهای نازل شده که او را در بهشت یا جهنم سوق میدهد. آنگاه مردی برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین چه آیهای درباره شما نازل شده؟ فرمود: مگر نشنیدهای که خدا میگوید: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از طرف خدا بینه دارد و من شاهد او و از آن اویم. <ref>بصائر الدرجات؛ امالى شيخ مفيد؛ كشف الغمه اربلى؛ تفسير عياشى.</ref> | حضرت صادق از پدرش از جدش علی بن الحسین از حضرت امام حسن علیهالسّلام روایت کرده که در ضمن خطبه طولانیای که در حضور معاویه خواند، فرمود: کارها انجام یافت و دورهها گذشت تا خدا محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را به نبوت مبعوث کرد و او را برای رسالت برگزید و کتاب خود را بر او فروفرستاد و او را مأمور کرد که مردم را بهسوی خدا دعوت کند و پدر من اولین کسی بود که دعوت خدا و رسول او را اجابت کرد و اولین کسی بود که ایمان آورد، و خدا و رسول او را تصدیق کرد. خدا در کتاب خود که بر پیامبر نازل کرده بود فرمود: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» پس رسول خدا دارای بینه الهی است و پدر من بدنبال او میرود و او شاهدی است از طرف پیغمبر.... تا آخر خطبه ... اصبغ بن نباته گفت حضرت امیر فرمود: اگر مسند قضاوت را برای من بگسترانند و من بر آن نشینم ما بین اهل تورات با تورات خودشان و ما بین اهل انجیل با انجیل و ما بین اهل قرآن با قرآن قضاوت میکنم آنچنان قضاوتی که بدرگاه خدا برود و بدرخشد. به خدا سوگند آیهای از خدا در شبانهروز نازل نشد مگر آنکه من میدانستم درباره چه کسی نازل شده است. هیچیک از این مردمی که تیغ بر سرشان گذر کرده نیست مگر اینکه در مورد او آیهای نازل شده که او را در بهشت یا جهنم سوق میدهد. آنگاه مردی برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین چه آیهای درباره شما نازل شده؟ فرمود: مگر نشنیدهای که خدا میگوید: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از طرف خدا بینه دارد و من شاهد او و از آن اویم. <ref>بصائر الدرجات؛ امالى شيخ مفيد؛ كشف الغمه اربلى؛ تفسير عياشى.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام هادی امّت== | ==علی علیهالسّلام هادی امّت== | ||
إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ <ref>7 رعد.</ref> ترجمه: ای پیامبر تو فقط هشدار دهندهای و برای هر قومی رهبری است.<br> | <big>إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ</big> <ref>7 رعد.</ref> ترجمه: ای پیامبر تو فقط هشدار دهندهای و برای هر قومی رهبری است.<br> | ||
روایات متعددی از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در کتب معتبر اهل سنت نقل شده که فرمود: من منذرم و علی هادی است.<br> | روایات متعددی از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در کتب معتبر اهل سنت نقل شده که فرمود: من منذرم و علی هادی است.<br> | ||
خط ۳۹۴: | خط ۳۹۴: | ||
عن حذیفه بن اسید قال: اخذ النبی علیهالسّلام بید علی بن ابیطالب فقال: ابشر و ابشر، ان موسی دعا ربه ان یجعل له وزیرا من اهله هارون، و انّی ادعو ربی ان یجعل لی وزیرا من اهلی علی اخی اشدد به ظهری و اشرکه فی امری. <ref>سيوطى در الدر المنثور؛ حاكم حسكانى در شواهد التنزيل ج 1/ 368؛ حافظ محدث ابو نعيم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام؛ ابن عساكر در ترجمه امام امير المؤمنين على عليه السّلام از تاريخ دمشق ج 1/ 120؛ ابن مغازلى در المناقب ص 328، ح 375؛ احمد بن حنبل در حديث 280 از باب فضائل امير المؤمنين عليه السّلام از كتاب فضائل ص 202.</ref> | عن حذیفه بن اسید قال: اخذ النبی علیهالسّلام بید علی بن ابیطالب فقال: ابشر و ابشر، ان موسی دعا ربه ان یجعل له وزیرا من اهله هارون، و انّی ادعو ربی ان یجعل لی وزیرا من اهلی علی اخی اشدد به ظهری و اشرکه فی امری. <ref>سيوطى در الدر المنثور؛ حاكم حسكانى در شواهد التنزيل ج 1/ 368؛ حافظ محدث ابو نعيم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام؛ ابن عساكر در ترجمه امام امير المؤمنين على عليه السّلام از تاريخ دمشق ج 1/ 120؛ ابن مغازلى در المناقب ص 328، ح 375؛ احمد بن حنبل در حديث 280 از باب فضائل امير المؤمنين عليه السّلام از كتاب فضائل ص 202.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام ستیزه گر حامی الله== | ==علی علیهالسّلام ستیزه گر حامی الله== | ||
هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی | <big>هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ</big> <ref>19 حج.</ref> ترجمه: این دو گروه دشمنان یکدیگرند که درباره پروردگارشان باهم ستیز میکنند.<br> | ||
حدیث: عن قیس بن عباد قال: سمعت اباذر لقسم قسما ان قوله تعالی «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ» نزلت فی الذین برزوا یوم بدر، حمزه و علی و عبیدة بن الحرث و عتبه و شیبه و الولید بن عتبة.<br> | حدیث: عن قیس بن عباد قال: سمعت اباذر لقسم قسما ان قوله تعالی «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ» نزلت فی الذین برزوا یوم بدر، حمزه و علی و عبیدة بن الحرث و عتبه و شیبه و الولید بن عتبة.<br> | ||
خط ۴۰۰: | خط ۴۰۰: | ||
ترجمه: از قیس بن عباده نقل شده است که گفت: روز جنگ بدر، سه نفر از مسلمانان، علی علیه السّلام، حمزه و عبیدة بن حارث بن عبد المطلب به میدان نبرد آمدند و به ترتیب ولید بن عتبه و عتبه بن ربیعه و شیبه بن ربیعه را از پای درآوردند. سپس آیه فوق نازل شد، و سرنوشت این مبارزان را بیان کرد. ابو ذر سوگند یاد میکرد که این آیه درباره مردان فوق نازل شده است. <ref>روح المعانى آلوسى ذيل آيه؛ الكبير فخر رازى ذيل آيه؛ اسباب النزول سيوطى ذيل آيه؛ الجامع لاحكام القرآن قرطبى ذيل آيه؛ صحيح بخارى 5/ 183، ح 17، ج 6/ 181، ح 264؛ صحيح مسلم 8/ 245؛ المستدرك حاكم نيشابورى 2/ 386؛ اسباب النزول واحدى ص 230؛ الطبقات الكبرى ابن اسد 3/ 17؛ السنن الكبرى بيهقى 3/ 276؛ شواهد النزول حسكانى 1/ 486؛ مناقب الامام على عليه السّلام ابن مغازلى ص 264؛ المناقب خوارزمى ص 104؛ مجمع البيان طبرسى ذيل آيه.</ref> | ترجمه: از قیس بن عباده نقل شده است که گفت: روز جنگ بدر، سه نفر از مسلمانان، علی علیه السّلام، حمزه و عبیدة بن حارث بن عبد المطلب به میدان نبرد آمدند و به ترتیب ولید بن عتبه و عتبه بن ربیعه و شیبه بن ربیعه را از پای درآوردند. سپس آیه فوق نازل شد، و سرنوشت این مبارزان را بیان کرد. ابو ذر سوگند یاد میکرد که این آیه درباره مردان فوق نازل شده است. <ref>روح المعانى آلوسى ذيل آيه؛ الكبير فخر رازى ذيل آيه؛ اسباب النزول سيوطى ذيل آيه؛ الجامع لاحكام القرآن قرطبى ذيل آيه؛ صحيح بخارى 5/ 183، ح 17، ج 6/ 181، ح 264؛ صحيح مسلم 8/ 245؛ المستدرك حاكم نيشابورى 2/ 386؛ اسباب النزول واحدى ص 230؛ الطبقات الكبرى ابن اسد 3/ 17؛ السنن الكبرى بيهقى 3/ 276؛ شواهد النزول حسكانى 1/ 486؛ مناقب الامام على عليه السّلام ابن مغازلى ص 264؛ المناقب خوارزمى ص 104؛ مجمع البيان طبرسى ذيل آيه.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام منصوب در واقعه انذار عشیره اقربین== | ==علی علیهالسّلام منصوب در واقعه انذار عشیره اقربین== | ||
وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک | <big>وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ</big> <ref>214 الشعراء</ref>.ترجمه: و خویشان نزدیکت را هشدار ده.<br> | ||
براساس آنچه در تواریخ اسلامی آمده، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در سال سوم بعثت رسما مأمور ابلاغ دعوت به توحید شد زیرا تا آن زمان دعوت مخفیانه انجام میگرفت و تعداد کمی اسلام را پذیرا شده بودند اما هنگامی که آیه: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ و آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ 94 حجر نازل گردید، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مأمور شد دعوت خود را آشکار سازد و نخست از خویشاوندان شروع کند و این آیه در همین مورد است. | براساس آنچه در تواریخ اسلامی آمده، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در سال سوم بعثت رسما مأمور ابلاغ دعوت به توحید شد زیرا تا آن زمان دعوت مخفیانه انجام میگرفت و تعداد کمی اسلام را پذیرا شده بودند اما هنگامی که آیه: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ و آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ 94 حجر نازل گردید، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مأمور شد دعوت خود را آشکار سازد و نخست از خویشاوندان شروع کند و این آیه در همین مورد است. | ||
خط ۴۰۸: | خط ۴۰۸: | ||
این حدیث را با مختصر تغییری، بسیاری از دانشمندان و علماء اهل تسنن در آثارشان آوردهاند <ref>مانند ابن ابی حریر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه، ابو نعیم، بیهقی، ثعلبی، طبری و ابن اثیر و دیگران. شواهد التنزيل حسكانى 1/ 420؛ الكامل ابن اثير ج 2؛ التذكرة ابن جوزى ص 44؛ المسند علامه احمد محمد بن حنبل الشيبانى المروزى ج 1/ 111؛ معالم التنزيل بغوى ج 5/ 105؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 2/ 253؛ حياة الصحابه محمد يوسف حنفى ج 1/ 81؛ الخصائص علامه نسائى ص 18؛ كنز العمال متقى هندى ج 6/ 396؛ ينابيع المودة قندوزى ص 105.</ref> | این حدیث را با مختصر تغییری، بسیاری از دانشمندان و علماء اهل تسنن در آثارشان آوردهاند <ref>مانند ابن ابی حریر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه، ابو نعیم، بیهقی، ثعلبی، طبری و ابن اثیر و دیگران. شواهد التنزيل حسكانى 1/ 420؛ الكامل ابن اثير ج 2؛ التذكرة ابن جوزى ص 44؛ المسند علامه احمد محمد بن حنبل الشيبانى المروزى ج 1/ 111؛ معالم التنزيل بغوى ج 5/ 105؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 2/ 253؛ حياة الصحابه محمد يوسف حنفى ج 1/ 81؛ الخصائص علامه نسائى ص 18؛ كنز العمال متقى هندى ج 6/ 396؛ ينابيع المودة قندوزى ص 105.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام مخلص درگاه الهی== | ==علی علیهالسّلام مخلص درگاه الهی== | ||
وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَک بِالْعُرْوَةِ | <big>وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَک بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی</big> <ref>22 لقمان.</ref> ترجمه: و هرکس خود را درحالیکه نیکوکار باشد تسلیم خدا کند قطعا در ریسمان استوارتری چنگ زده است.<br> | ||
حدیث: عن انس بن مالک فی قوله: «وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ» قال: نزلت فی علی ابن ابیطالب، کان اول من اخلص للّه الایمان و جعل نفسه و عمله للّه. <br> | حدیث: عن انس بن مالک فی قوله: «وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ» قال: نزلت فی علی ابن ابیطالب، کان اول من اخلص للّه الایمان و جعل نفسه و عمله للّه. <br> | ||
خط ۴۱۶: | خط ۴۱۶: | ||
عرض کردند: امیر المؤمنان کیست؟ فرمود: مولای مسلمانان و پیشوای آنان بعد از من، باز برای اینکه پاسخ صریحتری بگیرند عرض کردند: او کیست؟ فرمود برادرم علی ابن ابیطالب علیه السّلام. | عرض کردند: امیر المؤمنان کیست؟ فرمود: مولای مسلمانان و پیشوای آنان بعد از من، باز برای اینکه پاسخ صریحتری بگیرند عرض کردند: او کیست؟ فرمود برادرم علی ابن ابیطالب علیه السّلام. | ||
==علی علیهالسّلام مومن به تمام معنا و سخنور و جنگجو== | ==علی علیهالسّلام مومن به تمام معنا و سخنور و جنگجو== | ||
أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کمَنْ کانَ فاسِقاً لا | <big>أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کمَنْ کانَ فاسِقاً لا یسْتَوُونَ</big> <ref>18 سجده.</ref> ترجمه: آیا کسی که مومن است چون کسی است که نافرمان است؟ یکسان نیستند. | ||
حدیث: عن ابن عباس قال: انتدب علی و الولید بن عقبه فقال الولید لعلی: انا احد منک سنانا و اسلط منک لسانا و املأ منک حشوا فی الکتیبة فقال له علی: اسکت یا فاسق فانزل اللّه تعالی هذه الایة.<br> | حدیث: عن ابن عباس قال: انتدب علی و الولید بن عقبه فقال الولید لعلی: انا احد منک سنانا و اسلط منک لسانا و املأ منک حشوا فی الکتیبة فقال له علی: اسکت یا فاسق فانزل اللّه تعالی هذه الایة.<br> | ||
خط ۴۲۲: | خط ۴۲۲: | ||
</ref> | </ref> | ||
==علی علیهالسّلام عاشق و منتظر شهادت== | ==علی علیهالسّلام عاشق و منتظر شهادت== | ||
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ <ref>23 احزاب.</ref> ترجمه: از میان مؤمنان مردانیاند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا میکنند برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در انتظارند و هرگز (عقیده خود را) تبدیل نکردند.<br> | <big>مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ</big> <ref>23 احزاب.</ref> ترجمه: از میان مؤمنان مردانیاند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا میکنند برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در انتظارند و هرگز (عقیده خود را) تبدیل نکردند.<br> | ||
حدیث: سئل علی و هو علی منبر الکوفة عن قوله تعالی: رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ، فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ. فقال: اللهم اغفر، هذه الایة نزلت فی و فی عمی حمزة و فی ابن عمی عبیدة بن الحارث بن عبد المطلب، فاما عبیدة فقضی نحبه شهیدا یوم بدر و اما حمزة فقضی نحبه شهیدا یوم احد، و اما انا فانتظر اشقاها یخضب هذه من هذا- و اشار الی لحیته و راسه-.<br> | حدیث: سئل علی و هو علی منبر الکوفة عن قوله تعالی: رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ، فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ. فقال: اللهم اغفر، هذه الایة نزلت فی و فی عمی حمزة و فی ابن عمی عبیدة بن الحارث بن عبد المطلب، فاما عبیدة فقضی نحبه شهیدا یوم بدر و اما حمزة فقضی نحبه شهیدا یوم احد، و اما انا فانتظر اشقاها یخضب هذه من هذا- و اشار الی لحیته و راسه-.<br> | ||
خط ۴۲۸: | خط ۴۲۸: | ||
ترجمه: درحالیکه علی علیهالسّلام در کوفه، بالای منبر بود از او در مورد آیه مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ... سؤال شد؟ فرمود آیه درباره ما نازل شده است و من به خدا همان کسی هستم که انتظار (شهادت) را میکشم. ریشم با خون سرم توسط شقیترین مردم خضاب خواهد شد این آیه درباره من و عمویم حمزه و پسرعمویم عبیدة نازل شده است عمویم در روز احد کشته شد و پسرعمویم در بدر و من منتظرم. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 2/ 2؛ ارجح المطالب عبيد اللّه بسمل امر تسرى ص 60؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالكى ص 12؛ المناقب خوارزمى ص 188؛ الكاف الشاف ابن حجر عسقلانى ص 120؛ در پاورقى به نقل از ترجمه امير المؤمنين از سمط النجوم ج 2/ 469؛ الصواعق المحرقه ص 80؛ نور الابصار ص 97؛ الكشف و البيان نيشابورى ثعلبى.</ref> | ترجمه: درحالیکه علی علیهالسّلام در کوفه، بالای منبر بود از او در مورد آیه مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ... سؤال شد؟ فرمود آیه درباره ما نازل شده است و من به خدا همان کسی هستم که انتظار (شهادت) را میکشم. ریشم با خون سرم توسط شقیترین مردم خضاب خواهد شد این آیه درباره من و عمویم حمزه و پسرعمویم عبیدة نازل شده است عمویم در روز احد کشته شد و پسرعمویم در بدر و من منتظرم. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 2/ 2؛ ارجح المطالب عبيد اللّه بسمل امر تسرى ص 60؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالكى ص 12؛ المناقب خوارزمى ص 188؛ الكاف الشاف ابن حجر عسقلانى ص 120؛ در پاورقى به نقل از ترجمه امير المؤمنين از سمط النجوم ج 2/ 469؛ الصواعق المحرقه ص 80؛ نور الابصار ص 97؛ الكشف و البيان نيشابورى ثعلبى.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام دارای مدال «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین»== | ==علی علیهالسّلام دارای مدال «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین»== | ||
وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ 25 احزاب. ترجمه: و خدا زحمت جنگ را از مؤمنان برداشت.<br> | <big>وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ</big> <ref>25 احزاب</ref>. ترجمه: و خدا زحمت جنگ را از مؤمنان برداشت.<br> | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله «وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ» قال: کفاهم اللّه القتال یوم الخندق بعلی بن ابیطالب حین قتل عمر و بن عبد ود و شرح هذه القصه فیما اخبرناه الحاکم الوالد ... عن حذیفه قال: لما کان یوم الخندق عبر و عمر بن عبد ود حتی جاء فوقع علی عسکر النبی فناد البراز. فقال رسولالله: ایکم یقوم الی عمرو؟ فلم یقم احد الا علی ابن ابیطالب فانه قام فقال النبی: اجلس، ثم قال النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: ایکم یقوم الی عمرو؟ فلم یقم احد، فقام الیه علی فقال: انا له. فقال النبی: اجلس ثم قال النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لاصحابه: ایکم یقوم الی عمرو؟ فلم یقم احد، فقام علی فقال: انا له. فدعاه النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فقال: انه عمرو بن عبد ود. قال: و انا علی بن ابیطالب فالیه درعه ذات الفضول و اعطاه سیفه ذو الفقار و عممه بعمامته السحاب علی رأس تسقة اکوار ثم قال له: تقدم، فقال النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لما ولی: اللهم احفظه من بین یدیه و خلفه و عن یمینه و عن شماله و من فوق رأسه و من تحت قدمیه. فجاء حتی وقف علی عمرو فقال: من انت؟ فقال عمرو: ما ظنت انی اقف موقفا اجهل فیه، انا عمرو بن عبد ود، فمن انت؟ قال: انا علی ابن ابیطالب فقال: الغلام الذی کنت اراک فی حجر ابیطالب؟ قال: نعم. قال: | حدیث: عن ابن عباس فی قوله «وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ» قال: کفاهم اللّه القتال یوم الخندق بعلی بن ابیطالب حین قتل عمر و بن عبد ود و شرح هذه القصه فیما اخبرناه الحاکم الوالد ... عن حذیفه قال: لما کان یوم الخندق عبر و عمر بن عبد ود حتی جاء فوقع علی عسکر النبی فناد البراز. فقال رسولالله: ایکم یقوم الی عمرو؟ فلم یقم احد الا علی ابن ابیطالب فانه قام فقال النبی: اجلس، ثم قال النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: ایکم یقوم الی عمرو؟ فلم یقم احد، فقام الیه علی فقال: انا له. فقال النبی: اجلس ثم قال النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لاصحابه: ایکم یقوم الی عمرو؟ فلم یقم احد، فقام علی فقال: انا له. فدعاه النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فقال: انه عمرو بن عبد ود. قال: و انا علی بن ابیطالب فالیه درعه ذات الفضول و اعطاه سیفه ذو الفقار و عممه بعمامته السحاب علی رأس تسقة اکوار ثم قال له: تقدم، فقال النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لما ولی: اللهم احفظه من بین یدیه و خلفه و عن یمینه و عن شماله و من فوق رأسه و من تحت قدمیه. فجاء حتی وقف علی عمرو فقال: من انت؟ فقال عمرو: ما ظنت انی اقف موقفا اجهل فیه، انا عمرو بن عبد ود، فمن انت؟ قال: انا علی ابن ابیطالب فقال: الغلام الذی کنت اراک فی حجر ابیطالب؟ قال: نعم. قال: | ||
خط ۴۴۶: | خط ۴۴۶: | ||
سومین پیشنهادش این بود که از مرکب پیاده شوند و جنگ تنبهتن بهصورت پیاده انجام گیرد، عمرو خشمگینانه از مرکب پیاده شد و گفت من باور نمیکنم کسی از عرب چنین پیشنهادی به من کند شمشیر خود را از غلاف کشید، شمشیری چون شعله آتش با خشم و بهطرف علی حملهور شد علی علیهالسلام با سپر خود به استقبالش رفت و عمرو شمشیر خود را بر سپر او فرود آورده، دو نیمش کرد و از شکاف آن فرق سر آن جناب را هم شکافت. علی علیهالسّلام با استفاده از یک شیوه جنگی با چابکی فراوان از فرصت استفاده کرد، شمشیر را در ساق پای او جای داد و قامت رشید عمرو به روی زمین درغلتید، گرد و غباری غلیظی بر خواسته بود هیچیک از دو لشکر نمیدانستند پیروز کدامیک از آن دو نفرند، جمعی از منافقان فکر میکردند علی علیهالسّلام به دست عمرو کشته شد اما ناگهان صدای علی به تکبیر بلند شد و همه مؤمنان منتظر نتیجه قطعی بودند. علی علیهالسّلام درحالیکه خون از سرش میچکید، آرامآرام بهسوی لشکرگاه بازمیگردد و لبخند پیروزی بر لب، و پیکر عمرو بیسر در گوشهای از میدان افتاده بود. رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: به آن خدایی که جانم در دست اوست علی او را کشت و اولین کسی بود که بهسوی گرد و غبار دوید عمر بن خطاب بود که رفت و برگشت و گفت: یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عمرو را کشت. حذیفه میگوید: رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به وی فرمود: ای علی بشارت باد تو را که اگر امروز در یک کفه میزان و عمل تمامی امت در کفه دیگر گذاشته شود، عمل تو سنگینتر است. «فلو وزن الیوم عملک بعمل امة محمد لرجح عملک بعملهم» در حدیث دیگری وارد شده که «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» (ارزش ضربه علی علیهالسّلام در روز جنگ خندق به عمرو بن عبد ود، بالاتر از عبادت جن و انس است) برای اینکه هیچ خانه از خانههای شرک نماند مگر آنکه مرگ عمرو خواری را در آن وارد کرد <ref>بحار الانوار 20/ 216.</ref> ، همچنان که که هیچ خانهای از خانههای اسلام نماند مگر آنکه با کشتن عمر عزت را در آن داخل نمود. حاکم نیشابوری دانشمند معروف اهل سنت همین سخن پیامبر را با تعبیر دیگری آورده است: لمبارزة علی ابن ابیطالب لعمرو بن عبد ود یوم الخندق افضل من اعمال امتی الی یوم القیامة. <ref>مستدرك حاكم 3/ 32.</ref> | سومین پیشنهادش این بود که از مرکب پیاده شوند و جنگ تنبهتن بهصورت پیاده انجام گیرد، عمرو خشمگینانه از مرکب پیاده شد و گفت من باور نمیکنم کسی از عرب چنین پیشنهادی به من کند شمشیر خود را از غلاف کشید، شمشیری چون شعله آتش با خشم و بهطرف علی حملهور شد علی علیهالسلام با سپر خود به استقبالش رفت و عمرو شمشیر خود را بر سپر او فرود آورده، دو نیمش کرد و از شکاف آن فرق سر آن جناب را هم شکافت. علی علیهالسّلام با استفاده از یک شیوه جنگی با چابکی فراوان از فرصت استفاده کرد، شمشیر را در ساق پای او جای داد و قامت رشید عمرو به روی زمین درغلتید، گرد و غباری غلیظی بر خواسته بود هیچیک از دو لشکر نمیدانستند پیروز کدامیک از آن دو نفرند، جمعی از منافقان فکر میکردند علی علیهالسّلام به دست عمرو کشته شد اما ناگهان صدای علی به تکبیر بلند شد و همه مؤمنان منتظر نتیجه قطعی بودند. علی علیهالسّلام درحالیکه خون از سرش میچکید، آرامآرام بهسوی لشکرگاه بازمیگردد و لبخند پیروزی بر لب، و پیکر عمرو بیسر در گوشهای از میدان افتاده بود. رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: به آن خدایی که جانم در دست اوست علی او را کشت و اولین کسی بود که بهسوی گرد و غبار دوید عمر بن خطاب بود که رفت و برگشت و گفت: یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عمرو را کشت. حذیفه میگوید: رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به وی فرمود: ای علی بشارت باد تو را که اگر امروز در یک کفه میزان و عمل تمامی امت در کفه دیگر گذاشته شود، عمل تو سنگینتر است. «فلو وزن الیوم عملک بعمل امة محمد لرجح عملک بعملهم» در حدیث دیگری وارد شده که «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» (ارزش ضربه علی علیهالسّلام در روز جنگ خندق به عمرو بن عبد ود، بالاتر از عبادت جن و انس است) برای اینکه هیچ خانه از خانههای شرک نماند مگر آنکه مرگ عمرو خواری را در آن وارد کرد <ref>بحار الانوار 20/ 216.</ref> ، همچنان که که هیچ خانهای از خانههای اسلام نماند مگر آنکه با کشتن عمر عزت را در آن داخل نمود. حاکم نیشابوری دانشمند معروف اهل سنت همین سخن پیامبر را با تعبیر دیگری آورده است: لمبارزة علی ابن ابیطالب لعمرو بن عبد ود یوم الخندق افضل من اعمال امتی الی یوم القیامة. <ref>مستدرك حاكم 3/ 32.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام طاهر و مطهَّر== | ==علی علیهالسّلام طاهر و مطهَّر== | ||
إِ<big>نَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً</big> <ref>33 احزاب.</ref> ترجمه: خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان (پیامبر) بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.<br> | |||
حدیث: و قد کثرت الروایة فیه فمنها روایة انس بن مالک الانصاری: | حدیث: و قد کثرت الروایة فیه فمنها روایة انس بن مالک الانصاری: | ||
خط ۴۷۰: | خط ۴۷۰: | ||
4- روایات متعددی از ابوسعید خدری صحابی معروف نقل شده که با صراحت گواهی میدهد این آیه درباره همان پنجتن نازل شده است <ref>شواهد التنزيل 2/ 25.</ref> نویسنده کتاب شواهد التنزیل که از علمای معروف برادران اهلسنت است بیش از 130 حدیث در این زمینه نقل کرده است <ref>شواهد التنزيل 2/ 10 تا 92.</ref> از همه این روایات گذشته، پارهای از همسران پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در طول زندگی خود به کارهایی دست زدند که هرگز با مقام معصومبودن سازگار نیست، مانند ماجرای جنگ جمل که قیامی بود بر ضد امام وقت که سبب خونریزی فراوانی گردید و به گفته بعضی از مورخان تعداد کشتگان این جنگ 17000 نفر بالغ میشود. <ref>نمونه 17/ 302.</ref>اصل قضیه شأن نزول آیه، در بسیاری از منابعاهلسنتت آمده است. تنها شواهد التنزيل حدود 137 حديث در مورد اهل بيت نقل كرده است كه نمونههايى از آن بيان شد و-- در آثار زير هم مذكور است: <ref>دلائل النبوة للبيهقى 1/ 170؛ البداية و النهاية 2/ 257؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 605؛ مناقب الامام امير المؤمنين للكوفى 1/ 127؛ اعلام الورى 16؛ المعجم الكبير 12/ 81/ 12604 و 3/ 57/ 2674؛ مسند احمد بن حنبل 6/ 292- و 4/ 369؛ مستدرك على الصحيحين 3/ 125؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالكى؛ مسند طيالسى 8/ 274؛ مشكل الاثار طحاوى 1/ 333؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 104؛ تفسير المراغى 22/ 7؛ مقتل الحسين خوارزمى 1/ 94؛ مقتل الحديث خوارزمى 1/ 94؛ اسعاف الراغبين ص 107؛ الكامل فى التاريخ ابن اثير 3/ 204؛ تفسير التبيان فى معانى القرآن 2/ 125؛ خصائص امير المؤمنين على بن ابى طالب نسائى ص 72؛ صحيح ترمذى 2/ 301؛ نظم الدار السمطين ص 18؛ عمدة القارى 7/ 529؛ فتح البارى 7/ 12؛ تذكرة الخواص ص 41؛ السيرة الحليية 3/ 373؛ صحيح مسلم ج 2/ 231؛ تفسير السراج الميز 3/ 245.</ref> | 4- روایات متعددی از ابوسعید خدری صحابی معروف نقل شده که با صراحت گواهی میدهد این آیه درباره همان پنجتن نازل شده است <ref>شواهد التنزيل 2/ 25.</ref> نویسنده کتاب شواهد التنزیل که از علمای معروف برادران اهلسنت است بیش از 130 حدیث در این زمینه نقل کرده است <ref>شواهد التنزيل 2/ 10 تا 92.</ref> از همه این روایات گذشته، پارهای از همسران پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در طول زندگی خود به کارهایی دست زدند که هرگز با مقام معصومبودن سازگار نیست، مانند ماجرای جنگ جمل که قیامی بود بر ضد امام وقت که سبب خونریزی فراوانی گردید و به گفته بعضی از مورخان تعداد کشتگان این جنگ 17000 نفر بالغ میشود. <ref>نمونه 17/ 302.</ref>اصل قضیه شأن نزول آیه، در بسیاری از منابعاهلسنتت آمده است. تنها شواهد التنزيل حدود 137 حديث در مورد اهل بيت نقل كرده است كه نمونههايى از آن بيان شد و-- در آثار زير هم مذكور است: <ref>دلائل النبوة للبيهقى 1/ 170؛ البداية و النهاية 2/ 257؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 605؛ مناقب الامام امير المؤمنين للكوفى 1/ 127؛ اعلام الورى 16؛ المعجم الكبير 12/ 81/ 12604 و 3/ 57/ 2674؛ مسند احمد بن حنبل 6/ 292- و 4/ 369؛ مستدرك على الصحيحين 3/ 125؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالكى؛ مسند طيالسى 8/ 274؛ مشكل الاثار طحاوى 1/ 333؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 104؛ تفسير المراغى 22/ 7؛ مقتل الحسين خوارزمى 1/ 94؛ مقتل الحديث خوارزمى 1/ 94؛ اسعاف الراغبين ص 107؛ الكامل فى التاريخ ابن اثير 3/ 204؛ تفسير التبيان فى معانى القرآن 2/ 125؛ خصائص امير المؤمنين على بن ابى طالب نسائى ص 72؛ صحيح ترمذى 2/ 301؛ نظم الدار السمطين ص 18؛ عمدة القارى 7/ 529؛ فتح البارى 7/ 12؛ تذكرة الخواص ص 41؛ السيرة الحليية 3/ 373؛ صحيح مسلم ج 2/ 231؛ تفسير السراج الميز 3/ 245.</ref> | ||
==اذیت کردن علی علیهالسّلام گناه بزرگ== | ==اذیت کردن علی علیهالسّلام گناه بزرگ== | ||
وَ الَّذِینَ یؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیرِ مَا اکتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً <ref>58 احزاب.</ref> ترجمه: و کسانی که مردان و زنان مومن را بیآنکه مرتکب (عمل زشتی) شده باشند آزار رساند قطعا تهمت و گناهی آشکار به گردن گرفتهاند.<br> | <big>وَ الَّذِینَ یؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیرِ مَا اکتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً</big> <ref>58 احزاب.</ref> ترجمه: و کسانی که مردان و زنان مومن را بیآنکه مرتکب (عمل زشتی) شده باشند آزار رساند قطعا تهمت و گناهی آشکار به گردن گرفتهاند.<br> | ||
حدیث: نزلت فی علی بن ابیطالب و ذلک ان نفرا من المنافقین کانوا یؤذونه و یکذبون علیه.<br> | حدیث: نزلت فی علی بن ابیطالب و ذلک ان نفرا من المنافقین کانوا یؤذونه و یکذبون علیه.<br> | ||
خط ۴۸۰: | خط ۴۸۰: | ||
یا درباره علی علیهالسّلام نیز این سخن وارد شده است هرکس علی علیهالسّلام را آزار کند پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را آزرده و هرکس پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را بیازارد خدا را آزرده و در این حال از رحمت خداوند دور است. <ref>مجمع البيان 8/ 580.</ref> آزار مومن هم موجب گناه آشکار است، چرا که مومن از طریق ایمان پیوندی با خدا و پیامبرش دارد و به همین دلیل در این آیه در ردیف خدا و پیامبرش قرار گرفته است و اول مومن به خدا و رسول او چنانچه در احادیثی بیان گردید مولا امیر المومنین علی علیهالسّلام است. | یا درباره علی علیهالسّلام نیز این سخن وارد شده است هرکس علی علیهالسّلام را آزار کند پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را آزرده و هرکس پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را بیازارد خدا را آزرده و در این حال از رحمت خداوند دور است. <ref>مجمع البيان 8/ 580.</ref> آزار مومن هم موجب گناه آشکار است، چرا که مومن از طریق ایمان پیوندی با خدا و پیامبرش دارد و به همین دلیل در این آیه در ردیف خدا و پیامبرش قرار گرفته است و اول مومن به خدا و رسول او چنانچه در احادیثی بیان گردید مولا امیر المومنین علی علیهالسّلام است. | ||
==سوال از ولایت علی علیهالسّلام در قیامت== | ==سوال از ولایت علی علیهالسّلام در قیامت== | ||
وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ 24 صافات: و بازداشتشان نمایید که آنها مسئولند.<br> | وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ <ref>24 صافات:</ref> و بازداشتشان نمایید که آنها مسئولند.<br> | ||
حدیث: عن ابی سعید الخدری فی قوله: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» قال: امامة علی بن ابیطالب.<br> | حدیث: عن ابی سعید الخدری فی قوله: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» قال: امامة علی بن ابیطالب.<br> | ||
خط ۴۹۱: | خط ۴۹۱: | ||
فرمود: اگر خدا بخواهد تو را روز قیامت در پیشگاهش نگه دارد تا از هر لقمهای که خوردهای و هر جرعهای که نوشیدهای از تو سوال کند باید بسیار در آنجا بایستی! عرض کرد پس نعیم چیست؟ فرمود: ما اهلبیت هستیم که خداوند به وجود ما به بندگانش نعمت داده و میان آنها بعد از اختلاف الفت بخشیده، دلهای آنها را بوسیله ما به هم پیوند داده و برادر خود ساخته، بعد از آنکه دشمن یکدیگر بودند و به وسیله ما آنها را به اسلام هدایت کرده است ... آری نعیم همان پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و خاندان اوست. <ref>مجمع البيان ذيل آيه شريفه.</ref> | فرمود: اگر خدا بخواهد تو را روز قیامت در پیشگاهش نگه دارد تا از هر لقمهای که خوردهای و هر جرعهای که نوشیدهای از تو سوال کند باید بسیار در آنجا بایستی! عرض کرد پس نعیم چیست؟ فرمود: ما اهلبیت هستیم که خداوند به وجود ما به بندگانش نعمت داده و میان آنها بعد از اختلاف الفت بخشیده، دلهای آنها را بوسیله ما به هم پیوند داده و برادر خود ساخته، بعد از آنکه دشمن یکدیگر بودند و به وسیله ما آنها را به اسلام هدایت کرده است ... آری نعیم همان پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و خاندان اوست. <ref>مجمع البيان ذيل آيه شريفه.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام از آل یاسین== | ==علی علیهالسّلام از آل یاسین== | ||
سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ 130 صافات. ترجمه: درود بر پیروان الیاس (آل یاسین).<br> | <big>سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ</big> <ref>130 صافات.</ref> ترجمه: درود بر پیروان الیاس (آل یاسین).<br> | ||
حدیث: عن علی علیهالسّلام فی قوله «سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ» قال: یاسین: محمد و نحن آل یاسین. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 110- 112؛ الدر المنثور سيوطى 5/ 286.</ref> <br> | حدیث: عن علی علیهالسّلام فی قوله «سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ» قال: یاسین: محمد و نحن آل یاسین. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 110- 112؛ الدر المنثور سيوطى 5/ 286.</ref> <br> | ||
خط ۴۹۷: | خط ۴۹۷: | ||
==علی علیه السلام دارای نور الهی== | ==علی علیه السلام دارای نور الهی== | ||
فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلی نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکرِ اللَّهِ أُولئِک فِی ضَلالٍ مُبِینٍ <ref>22 زمر.</ref> ترجمه: پس آیا کسی که خدا سینهاش را برای پذیرش اسلام گشاده و در نتیجه برخوردار از نوری از جانب پروردگارش میباشد (همانند فرد تاریک دل است)؟ پس وای بر آنان که از سخت دلی یاد خدا نمیکنند اینانند که در گمراهی آشکارند.<br> | <big>فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلی نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکرِ اللَّهِ أُولئِک فِی ضَلالٍ مُبِینٍ</big> <ref>22 زمر.</ref> ترجمه: پس آیا کسی که خدا سینهاش را برای پذیرش اسلام گشاده و در نتیجه برخوردار از نوری از جانب پروردگارش میباشد (همانند فرد تاریک دل است)؟ پس وای بر آنان که از سخت دلی یاد خدا نمیکنند اینانند که در گمراهی آشکارند.<br> | ||
واحدی در اسباب التنزیل در قول خدا تعالی أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ ... گفته است: آیه در مورد علی و حمزه نازل شده و فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ درباره ابیلهب و اولادش نازل شده است. <ref>اسباب النزول واحدى ص 263؛ اسنى المطالب وصالى فصل 13؛ ينابيع المودة قندوزى ص 212؛ تفسير بيضاوى جزء 4، ص 96؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 88؛ الرياض النضرة طبرى 2/ 207؛ تفسير الجامع لاحكام القرآن قرطبى 15/ 247؛ الفتح المبين احمد زينى دحلال ص 154.</ref> | واحدی در اسباب التنزیل در قول خدا تعالی أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ ... گفته است: آیه در مورد علی و حمزه نازل شده و فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ درباره ابیلهب و اولادش نازل شده است. <ref>اسباب النزول واحدى ص 263؛ اسنى المطالب وصالى فصل 13؛ ينابيع المودة قندوزى ص 212؛ تفسير بيضاوى جزء 4، ص 96؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 88؛ الرياض النضرة طبرى 2/ 207؛ تفسير الجامع لاحكام القرآن قرطبى 15/ 247؛ الفتح المبين احمد زينى دحلال ص 154.</ref> | ||
خط ۵۲۰: | خط ۵۲۰: | ||
ترجمه: در تفسیر الا المودة فی القربی گفتهاند: یعنی اینکه نزدیکان پیامبر را دوست بدارید. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 307؛ كفاية الطالب شافعى ص 91؛ مجمع الزوائد هيثمى شافعى 9/ 168.</ref> | ترجمه: در تفسیر الا المودة فی القربی گفتهاند: یعنی اینکه نزدیکان پیامبر را دوست بدارید. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 307؛ كفاية الطالب شافعى ص 91؛ مجمع الزوائد هيثمى شافعى 9/ 168.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام منتقم از مخالفین پیامبر== | ==علی علیهالسّلام منتقم از مخالفین پیامبر== | ||
فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ | <big>فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ</big><ref>41 زخرف.</ref> : پس اگر ما تو را از دنیا ببریم قطعا از آنان انتقام میکشیم.<br> | ||
حدیث: عن جابر ابن عبدالله انصاری قال: نزل قوله تعالی فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ ... فی علی بن ابیطالب، قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: انه ینتقم من الناکثین و القاسطین بعدی.<br> | حدیث: عن جابر ابن عبدالله انصاری قال: نزل قوله تعالی فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ ... فی علی بن ابیطالب، قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: انه ینتقم من الناکثین و القاسطین بعدی.<br> | ||
خط ۵۲۶: | خط ۵۲۶: | ||
سیوطی از ابن مردویه از طریق محمد بن مروان از کلبی از ابی صالح از جابر بن عبدالله از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم روایت کرده که در ذیل آیه فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ فرموده است این آیه درباره علی بن ابیطالب نازل شد که بعد از درگذشتم از ناکثین و قاسطین انتقام خواهد گرفت. <ref>الدر المنثور 7/ 380؛ ينابيع المودة قندوزى ص 98؛ المناقب ابن مغازلى ص 274؛ المستدرك على الصحيحين 3/ 126؛ الفردوس شيرويه ديلمى 3/ 154؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 152؛ مسند احمد بن حنبل 2/ 85 و 87 و 5/ 37، 39، 44؛ ارجح المطالب بسمل امر تسرى ص 74؛ خصائص نسائى ص 85؛ ترجمه الامام على عليه السّلام از تاريخ دمشق 2/ 369.</ref> | سیوطی از ابن مردویه از طریق محمد بن مروان از کلبی از ابی صالح از جابر بن عبدالله از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم روایت کرده که در ذیل آیه فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ فرموده است این آیه درباره علی بن ابیطالب نازل شد که بعد از درگذشتم از ناکثین و قاسطین انتقام خواهد گرفت. <ref>الدر المنثور 7/ 380؛ ينابيع المودة قندوزى ص 98؛ المناقب ابن مغازلى ص 274؛ المستدرك على الصحيحين 3/ 126؛ الفردوس شيرويه ديلمى 3/ 154؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 152؛ مسند احمد بن حنبل 2/ 85 و 87 و 5/ 37، 39، 44؛ ارجح المطالب بسمل امر تسرى ص 74؛ خصائص نسائى ص 85؛ ترجمه الامام على عليه السّلام از تاريخ دمشق 2/ 369.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام در افراط و تفریط طرفداران مثل عیسی علیهالسّلام== | ==علی علیهالسّلام در افراط و تفریط طرفداران مثل عیسی علیهالسّلام== | ||
وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیمَ مَثَلًا إِذا قَوْمُک مِنْهُ | <big>وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیمَ مَثَلًا إِذا قَوْمُک مِنْهُ یصِدُّونَ</big> <ref>57 زخرف.</ref>ترجمه: و هنگامیکه در مورد پسر مریم مثالی آورده شد به ناگاه قوم تو از آن سخن هلهله درانداختند (و اعراض کردند).<br> | ||
حدیث: عن امیرالمؤمنین قال: قال لی رسولالله ان فیک مثلا عن عیسی احبه قوم فهلکوا فیه و ابغضه قوم فهلکوا فیه ....<br> | حدیث: عن امیرالمؤمنین قال: قال لی رسولالله ان فیک مثلا عن عیسی احبه قوم فهلکوا فیه و ابغضه قوم فهلکوا فیه ....<br> | ||
خط ۵۳۵: | خط ۵۳۵: | ||
قریب به این مضمون و مفصلتر در بعض کتب دیگر آمده است. <ref>فضائل الصحابه احمد بن حنبل ص 172؛ ينابيع المودة قندوزى ص 109؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 92؛ المناقب خوارزمى ص 233؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 159؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 121؛ تاريخ الخلفاء سيوطى ص 117؛ الخصائص نسائى ص 39.</ref> | قریب به این مضمون و مفصلتر در بعض کتب دیگر آمده است. <ref>فضائل الصحابه احمد بن حنبل ص 172؛ ينابيع المودة قندوزى ص 109؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 92؛ المناقب خوارزمى ص 233؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 159؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 121؛ تاريخ الخلفاء سيوطى ص 117؛ الخصائص نسائى ص 39.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام مصداق مومن عامل== | ==علی علیهالسّلام مصداق مومن عامل== | ||
أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما یحْکمُونَ | <big>أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما یحْکمُونَ</big><ref>21 جاثیه.</ref> ترجمه: آیا کسانی که مرتکب کارهای بد شدهاند پنداشتهاند که آنان را مانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند (بهطوری که) زندگانی آنها و مرگشان یکسان باشد؟ چه بد داوری میکنند.<br> | ||
<ref>21 جاثیه.</ref> ترجمه: آیا کسانی که مرتکب کارهای بد شدهاند پنداشتهاند که آنان را مانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند (بهطوری که) زندگانی آنها و مرگشان یکسان باشد؟ چه بد داوری میکنند.<br> | |||
حدیث: عن مجاهد عن ابن عباس فی قول الله تعالی: «أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ» الایة قال: نزلت فی علی و حمزة و عبید بن الحرث بن عبد المطلب، و هم الذین آمنوا و عملوا الصالحات، و فی ثلاثه رهط من المشرکین عتبة و شیبة بن ربیعه، و الولید بن عتبه، و هم «الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ» یعنی اکتسبوا الشرک باللّه، کانوا جمیعا بمکة فتجادلوا و تنازعوا فیها فقال الثلاثة: الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السیئات للثلاثة من المؤمنین: و اللّه ما انتم علی شی و ان کان ما تقولون فی الاخرة حقا لنفضلن علیکم فیها. فانزل اللّه عز و جل فیهم هذه الایة.<br> | حدیث: عن مجاهد عن ابن عباس فی قول الله تعالی: «أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ» الایة قال: نزلت فی علی و حمزة و عبید بن الحرث بن عبد المطلب، و هم الذین آمنوا و عملوا الصالحات، و فی ثلاثه رهط من المشرکین عتبة و شیبة بن ربیعه، و الولید بن عتبه، و هم «الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ» یعنی اکتسبوا الشرک باللّه، کانوا جمیعا بمکة فتجادلوا و تنازعوا فیها فقال الثلاثة: الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السیئات للثلاثة من المؤمنین: و اللّه ما انتم علی شی و ان کان ما تقولون فی الاخرة حقا لنفضلن علیکم فیها. فانزل اللّه عز و جل فیهم هذه الایة.<br> | ||
خط ۵۴۴: | خط ۵۴۳: | ||
«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»* علی و حمزه و عبیدة بن حارث بن عبد المطلب. <ref>مفاتیح الغیب فخر رازی در تفسیر آیه؛ تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی ص 21؛ مناقب الخطیب البغدادی ص 186؛ کفایة الطالب محمد گنجی شافعی ص 120؛ ارجح المطالب علامه هندی الامر تسری ص 62؛ شواهد التنزیل حسکانی: 2/ 168.</ref> | «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»* علی و حمزه و عبیدة بن حارث بن عبد المطلب. <ref>مفاتیح الغیب فخر رازی در تفسیر آیه؛ تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی ص 21؛ مناقب الخطیب البغدادی ص 186؛ کفایة الطالب محمد گنجی شافعی ص 120؛ ارجح المطالب علامه هندی الامر تسری ص 62؛ شواهد التنزیل حسکانی: 2/ 168.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام معیار شناخت منافقین== | ==علی علیهالسّلام معیار شناخت منافقین== | ||
وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَیناکهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِیماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ<ref> 30 محمد.</ref> ترجمه: و اگر بخواهیم قطعا آنان را به تو مینمایانیم در نتیجه ایشان را به سیمای (حقیقی) شان میشناسی و از آهنگ سخن به جان آنان پی خواهی برد.<br> | <big>وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَیناکهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِیماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ</big><ref> 30 محمد.</ref> ترجمه: و اگر بخواهیم قطعا آنان را به تو مینمایانیم در نتیجه ایشان را به سیمای (حقیقی) شان میشناسی و از آهنگ سخن به جان آنان پی خواهی برد.<br> | ||
سیوطی در تفسیرش گفته است ابن مردویه و ابن عساکر از ابی سعید خدری نقل کردهاند در مورد قول خدا تعالی وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ کلمه لحن القول یعنی به بغض و کینهشان نسبت به علی ابن ابیطالب علیه السّلام پی خواهی برد: | سیوطی در تفسیرش گفته است ابن مردویه و ابن عساکر از ابی سعید خدری نقل کردهاند در مورد قول خدا تعالی وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ کلمه لحن القول یعنی به بغض و کینهشان نسبت به علی ابن ابیطالب علیه السّلام پی خواهی برد: | ||
خط ۵۵۳: | خط ۵۵۲: | ||
==علی علیهالسّلام مصداق یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار== | ==علی علیهالسّلام مصداق یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار== | ||
مُحَمَّدٌ رسولالله وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ تَراهُمْ رُکعاً سُجَّداً یبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِک مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ یعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیغِیظَ بِهِمُ الْکفَّارَ<ref>29 فتح.</ref> ترجمه: محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پیامبر خداست و کسانی که با اویند، بر کافران، سخت گیر و با همدیگر مهربانند. آنان را در رکوع و سجود میبینی. فضل و خشنودی خدا را خواستارند. علامت (مشخصه) آنان بر اثر سجود در چهرههایشان است.<br> | <big>مُحَمَّدٌ رسولالله وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ تَراهُمْ رُکعاً سُجَّداً یبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِک مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ یعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیغِیظَ بِهِمُ الْکفَّارَ</big><ref>29 فتح.</ref> ترجمه: محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پیامبر خداست و کسانی که با اویند، بر کافران، سخت گیر و با همدیگر مهربانند. آنان را در رکوع و سجود میبینی. فضل و خشنودی خدا را خواستارند. علامت (مشخصه) آنان بر اثر سجود در چهرههایشان است.<br> | ||
حدیث: علی بن احمد الاهوازی ... عن عطاء عن ابن عباس فی قوله تعالی ... تراهم رکعا و سجدا ... علی ... یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار ... بعلی. | حدیث: علی بن احمد الاهوازی ... عن عطاء عن ابن عباس فی قوله تعالی ... تراهم رکعا و سجدا ... علی ... یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار ... بعلی. | ||
خط ۵۶۶: | خط ۵۶۵: | ||
هرکس تو را دوست دارد و ولایت ترا داشته باشد خدا او را با ما در بهشت جا خواهد داد سپس رسولالله تلاوت کردند: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیک مُقْتَدِرٍ». ا<ref>لمناقب خوارزمى ص 195؛ ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى محب الدين از محب الدين طبرى ص 61؛ مناقب خطيب بغدادى ص 186؛ توضيح الدلائل علامه شهاب الدين حسينى شافعى ص 167؛ بحر المناقب علامه درويشى برهان صنفى ص 158؛ ارجح المطالب علامه تسرى ص 82.</ref> | هرکس تو را دوست دارد و ولایت ترا داشته باشد خدا او را با ما در بهشت جا خواهد داد سپس رسولالله تلاوت کردند: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیک مُقْتَدِرٍ». ا<ref>لمناقب خوارزمى ص 195؛ ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى محب الدين از محب الدين طبرى ص 61؛ مناقب خطيب بغدادى ص 186؛ توضيح الدلائل علامه شهاب الدين حسينى شافعى ص 167؛ بحر المناقب علامه درويشى برهان صنفى ص 158؛ ارجح المطالب علامه تسرى ص 82.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام بحر قرآن== | ==علی علیهالسّلام بحر قرآن== | ||
مَ<big>رَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ بَینَهُما بَرْزَخٌ لا یبْغِیانِ ... یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ</big><ref>19، 20 و 22 الرحمن.</ref> ترجمه: دو دریا را بهگونهای روان کرد که باهم برخورد کنند. میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمیکنند. از هر دو دریا مروارید و مرجان برآید<br> | |||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ» قال: علی و فاطمة «بَینَهُما بَرْزَخٌ لا یبْغِیانِ» قال: حب دائم لا ینقطع و لا ینفد «یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» قال: الحسن و الحسین.<br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ» قال: علی و فاطمة «بَینَهُما بَرْزَخٌ لا یبْغِیانِ» قال: حب دائم لا ینقطع و لا ینفد «یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» قال: الحسن و الحسین.<br> | ||
خط ۵۷۲: | خط ۵۷۱: | ||
ترجمه: از ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ نقل شده که گفت منظور از دو دریا علی و فاطمه علیهماالسّلام هستند و مراد از قول خدا بَینَهُما بَرْزَخٌ ... دوستی دائم و همیشگی آنها بهطوریکه قطع نشود و مراد از کلام خدا که فرمود یخْرُجُ مِنْهُمَا ... حسن و حسین علیهماالسّلام هستند که دو گوهرند از آن دو دریا. <ref>نور الابصار شبلنجى ص 115؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 142؛ الفصول المهمه نور الدين على بن محمد بن صباغ مالكى در مقدمه؛ ينابيع المودة حافظ قندوزى ص 118؛ المناقب ابن مغازلى حافظ ابو الحسن بن المغازلى شافعى ص 339؛ شواهد التنزيل ج 2/ 120؛ مناقب المرتضوى ترمذى باب الاول؛ تذكرة الخواص ابن جوزى ص 245؛ مقتل الحسين خوارزمى ص 112.</ref> | ترجمه: از ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ نقل شده که گفت منظور از دو دریا علی و فاطمه علیهماالسّلام هستند و مراد از قول خدا بَینَهُما بَرْزَخٌ ... دوستی دائم و همیشگی آنها بهطوریکه قطع نشود و مراد از کلام خدا که فرمود یخْرُجُ مِنْهُمَا ... حسن و حسین علیهماالسّلام هستند که دو گوهرند از آن دو دریا. <ref>نور الابصار شبلنجى ص 115؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 142؛ الفصول المهمه نور الدين على بن محمد بن صباغ مالكى در مقدمه؛ ينابيع المودة حافظ قندوزى ص 118؛ المناقب ابن مغازلى حافظ ابو الحسن بن المغازلى شافعى ص 339؛ شواهد التنزيل ج 2/ 120؛ مناقب المرتضوى ترمذى باب الاول؛ تذكرة الخواص ابن جوزى ص 245؛ مقتل الحسين خوارزمى ص 112.</ref> | ||
==امام علی علیه السلام همان مقربون== | ==امام علی علیه السلام همان مقربون== | ||
وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک | <big>وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ</big><ref>10 و 11 واقعه</ref>.ترجمه: و سبقتگیرندگان مقدمند. آنانند همان مقربان (خدا).<br> | ||
حدیث: عن ابن عباس انه قال: سالت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن هذه الایة من هم؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: هم علی و شیعته فانهم السابقون المقربون الی اللّه و هم فی جنات النعیم.<br> | حدیث: عن ابن عباس انه قال: سالت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن هذه الایة من هم؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: هم علی و شیعته فانهم السابقون المقربون الی اللّه و هم فی جنات النعیم.<br> | ||
خط ۵۸۲: | خط ۵۸۱: | ||
بنابراین باید نتیجه گرفت که ایمان علی علیهالسّلام یک ایمان صحیح و پابرجا بوده که از ایمان و گرویدن دیگران کمتر نبوده است. و بهترین مصداق این آیه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ» همان شخص علی بن ابیطالب بوده است. <ref>تلخيص از كتاب فروع ابديت استاد سبحانى ج 1/ 239.</ref> | بنابراین باید نتیجه گرفت که ایمان علی علیهالسّلام یک ایمان صحیح و پابرجا بوده که از ایمان و گرویدن دیگران کمتر نبوده است. و بهترین مصداق این آیه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ» همان شخص علی بن ابیطالب بوده است. <ref>تلخيص از كتاب فروع ابديت استاد سبحانى ج 1/ 239.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام اصحاب یمین== | ==علی علیهالسّلام اصحاب یمین== | ||
وَ أَصْحابُ الْیمِینِ ما أَصْحابُ الْیمِینِ <ref>27 واقعه.</ref> ترجمه: و یاران راست، یاران راست کدامند؟<br> | <big>وَ أَصْحابُ الْیمِینِ ما أَصْحابُ الْیمِینِ</big> <ref>27 واقعه.</ref> ترجمه: و یاران راست، یاران راست کدامند؟<br> | ||
حدیث: عن جابر الجعفی عن ابی جعفر محمد بن علی قال: قال علی بن ابیطالب: انزلت النبوة علی النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یوم الاثنین و اسلمت غداه یوم الثلثاء فکان النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یصلی و انا اصلی عن یمینه و ما معه احد من الرجال غیری فانزل اللّه «وَ أَصْحابُ الْیمِینِ» الایة.<br> | حدیث: عن جابر الجعفی عن ابی جعفر محمد بن علی قال: قال علی بن ابیطالب: انزلت النبوة علی النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یوم الاثنین و اسلمت غداه یوم الثلثاء فکان النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یصلی و انا اصلی عن یمینه و ما معه احد من الرجال غیری فانزل اللّه «وَ أَصْحابُ الْیمِینِ» الایة.<br> | ||
خط ۵۸۹: | خط ۵۸۸: | ||
سپس حسکانی برای گواه نظر خود حدیثی از ابن مسعود نقل میکند که متواتر و مشهور است و خلاصه آن این است: عدهای خود را به نزد عباس بن عبدالمطلب که نزدیک زمزم نشسته بود رساندند و نزد او نشستند در این هنگام مردی از باب صفا با صورتی درخشان و نورانی درحالیکه دو قطعه پارچهای سفید بر او بود وارد شد مرد جوانی در طرف راست او بود نیکومنظر و در آستانه بلوغ و زنی هم پشت سر آنها راه میرفت. نزدیک رکن رسیدند و دست را بالا گرفته و تکبیر گفت و آن دو نیز چنین کردند قنوت را طولانی کردند ... عباس گفت این پسر برادرزاده من محمد بن عبدالله و سمت راست او علی بن ابیطالب و آن زن خدیجه است احدی روی زمین غیر از این سه نفر به این دین خدا را عبادت نکردهاند. <ref>شواهد التنزيل حاكم حسكانى 2/ 220؛ مجمع الزوائد نور الدين هيثمى 9/ 222؛ لسان الميزان ابن حجر 1/ 395؛ المناقب خوارزمى ص 20؛ تاريخ الامم و الملوك طبرى 2/ 212؛ طبقات ابن سعد 8/ 17؛ تاريخ دمشق ابن عساكر 1/ 67؛ استيعاب ابن عبد البر 2/ 459؛ اسد الغابه ابن اثير 3/ 414؛ الاصابه ابن حجر عسقلانى 2/ 480؛ نظم درر السمطين جمال الدين زرندى ص 84؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 59؛ ينابيع المودة قندوزى ص 61.</ref> | سپس حسکانی برای گواه نظر خود حدیثی از ابن مسعود نقل میکند که متواتر و مشهور است و خلاصه آن این است: عدهای خود را به نزد عباس بن عبدالمطلب که نزدیک زمزم نشسته بود رساندند و نزد او نشستند در این هنگام مردی از باب صفا با صورتی درخشان و نورانی درحالیکه دو قطعه پارچهای سفید بر او بود وارد شد مرد جوانی در طرف راست او بود نیکومنظر و در آستانه بلوغ و زنی هم پشت سر آنها راه میرفت. نزدیک رکن رسیدند و دست را بالا گرفته و تکبیر گفت و آن دو نیز چنین کردند قنوت را طولانی کردند ... عباس گفت این پسر برادرزاده من محمد بن عبدالله و سمت راست او علی بن ابیطالب و آن زن خدیجه است احدی روی زمین غیر از این سه نفر به این دین خدا را عبادت نکردهاند. <ref>شواهد التنزيل حاكم حسكانى 2/ 220؛ مجمع الزوائد نور الدين هيثمى 9/ 222؛ لسان الميزان ابن حجر 1/ 395؛ المناقب خوارزمى ص 20؛ تاريخ الامم و الملوك طبرى 2/ 212؛ طبقات ابن سعد 8/ 17؛ تاريخ دمشق ابن عساكر 1/ 67؛ استيعاب ابن عبد البر 2/ 459؛ اسد الغابه ابن اثير 3/ 414؛ الاصابه ابن حجر عسقلانى 2/ 480؛ نظم درر السمطين جمال الدين زرندى ص 84؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 59؛ ينابيع المودة قندوزى ص 61.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام صدیق اکبر== | ==علی علیهالسّلام صدیق اکبر== | ||
وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِک هُمُ الصِّدِّیقُونَ 19 حدید.): و کسانی که به خدا و پیامبران وی ایمان آوردهاند آنان همان راستینانند.<br> | <big>وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِک هُمُ الصِّدِّیقُونَ</big> <ref>19 حدید.)</ref>: و کسانی که به خدا و پیامبران وی ایمان آوردهاند آنان همان راستینانند.<br> | ||
این آیه در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است. <ref>ارجح المطالب تسرى ص 60.</ref><br> | این آیه در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است. <ref>ارجح المطالب تسرى ص 60.</ref><br> | ||
و امام علی علیهالسّلام در منبر بصره فرمودند من صدیق اکبرم. ایمان آوردم قبل از آنکه ابو بکر ایمان آورد و اسلام آوردم قبل از آنکه او اسلام آورد. <ref>انساب الاشراف بلاذرى 2/ 146؛ المناقب عينى ص 28- 20.</ref><br> | |||
پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: صدیقون سه کس هستند، حبیب نجار مؤمن آل یاسین، حزبیل یا حزقیل مؤمن آل فرعون، و علی بن ابیطالب که افضل آنهاست. <ref>شواهد التنزيل ج 2/ 224؛ تاريخ دمشق ابن عساكر 2/ 282؛ المناقب ابن مغازلى ص 245؛ كفاية الطالب گنجى ص 123؛ كنز العمال متقى هندى 11/ 601؛ ينابيع المودة قندوزى ص 124.</ref> | پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: صدیقون سه کس هستند، حبیب نجار مؤمن آل یاسین، حزبیل یا حزقیل مؤمن آل فرعون، و علی بن ابیطالب که افضل آنهاست. <ref>شواهد التنزيل ج 2/ 224؛ تاريخ دمشق ابن عساكر 2/ 282؛ المناقب ابن مغازلى ص 245؛ كفاية الطالب گنجى ص 123؛ كنز العمال متقى هندى 11/ 601؛ ينابيع المودة قندوزى ص 124.</ref> | ||
خط ۶۰۴: | خط ۶۰۲: | ||
علامه بحرانی از عالم شافعی محمد بن ابراهیم حموینی به اسنادش از امام حسام الدین محمد بن عثمان بن محمد از علی علیهالسّلام روایت میکند که ده کلمه از رسولالله پرسید و قبل از آن برای هرکدام صدقه داد (مانند این روایات در منابع زیادی آمده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 232؛ لباب النقول سيوطى 2/ 81؛ احكام القرآن جصاص 3/ 526؛ جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى 28/ 14؛ صحيح ترمذى 5/ 80؛ المستدرك على الصحيحين حاكم 2/ 481؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 185؛ ميزان الاعتدال ذهبى 3/ 146؛ المناقب ابن مغازلى ص 325؛ خصائص امير المؤمنين نسائى ص 39؛ تفسير ابن كثير 4/ 324؛ المناقب خوارزمى ص 195.</ref> | علامه بحرانی از عالم شافعی محمد بن ابراهیم حموینی به اسنادش از امام حسام الدین محمد بن عثمان بن محمد از علی علیهالسّلام روایت میکند که ده کلمه از رسولالله پرسید و قبل از آن برای هرکدام صدقه داد (مانند این روایات در منابع زیادی آمده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 232؛ لباب النقول سيوطى 2/ 81؛ احكام القرآن جصاص 3/ 526؛ جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى 28/ 14؛ صحيح ترمذى 5/ 80؛ المستدرك على الصحيحين حاكم 2/ 481؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 185؛ ميزان الاعتدال ذهبى 3/ 146؛ المناقب ابن مغازلى ص 325؛ خصائص امير المؤمنين نسائى ص 39؛ تفسير ابن كثير 4/ 324؛ المناقب خوارزمى ص 195.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام صالح المومنین== | ==علی علیهالسّلام صالح المومنین== | ||
وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکةُ بَعْدَ ذلِک ظَهِیرٌ<ref>4 تحریم.</ref> ترجمه: و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید در حقیقت خدا خود سرپرست و جبرئیل و صالح مؤمنان و گذشته از این فرشتگان هم پشتیبان او خواهند بود.<br> | <big>وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکةُ بَعْدَ ذلِک ظَهِیرٌ</big><ref>4 تحریم.</ref> ترجمه: و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید در حقیقت خدا خود سرپرست و جبرئیل و صالح مؤمنان و گذشته از این فرشتگان هم پشتیبان او خواهند بود.<br> | ||
جلال الدین سیوطی شافعی در تفسیرش با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که فرمود: منظور از صالح المؤمنین علی بن ابیطالب میباشد. <ref>الدر المنثور سيوطى 6/ 244.</ref><br> | جلال الدین سیوطی شافعی در تفسیرش با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که فرمود: منظور از صالح المؤمنین علی بن ابیطالب میباشد. <ref>الدر المنثور سيوطى 6/ 244.</ref><br> | ||
خط ۶۱۰: | خط ۶۰۸: | ||
روایات از طریق عامه (اهلسنت) در این باب کم نیست مثل آنچه ذکر شد و مانند آنچه حسکانی از امام صادق علیهالسّلام نقل میکند: که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم 2 بار علی علیهالسّلام را معرفی کردند یکبار فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه و بار دیگر وقتیکه این آیه نازل شد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای مردم این علی صالح المؤمنین است و مانند دو حدیث فوق، در منابع دیگر اهلسنت هم آمده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 263؛ مجمع البيان طبرسى 10/ 475.</ref> | روایات از طریق عامه (اهلسنت) در این باب کم نیست مثل آنچه ذکر شد و مانند آنچه حسکانی از امام صادق علیهالسّلام نقل میکند: که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم 2 بار علی علیهالسّلام را معرفی کردند یکبار فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه و بار دیگر وقتیکه این آیه نازل شد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای مردم این علی صالح المؤمنین است و مانند دو حدیث فوق، در منابع دیگر اهلسنت هم آمده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 263؛ مجمع البيان طبرسى 10/ 475.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام شنوای معارف== | ==علی علیهالسّلام شنوای معارف== | ||
وَ تَعِیها أُذُنٌ | <big>وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ</big><ref>12 حاقه</ref>. ترجمه: تا آن را برای شما مایه تذکری گردانیم و گوشهای شنوا آن را نگاه دارد.<br> | ||
حدیث: سمعت علی بن ابیطالب یقول: لما نزلت «وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ» قال لی رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: سالت اللّه ان یجعلها اذنک یا علی علیه السّلام.<br> | حدیث: سمعت علی بن ابیطالب یقول: لما نزلت «وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ» قال لی رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: سالت اللّه ان یجعلها اذنک یا علی علیه السّلام.<br> | ||
خط ۶۱۶: | خط ۶۱۴: | ||
بلاذری با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که حضرتش این آیه را خواندند و سپس فرمود: ای علی! از خدا خواستم که گوش ترا اینچنین قرار دهد. حضرت علی فرمود (بعد از دعا رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) هیچ حدیثی را فراموش نکردم و آنچه از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم فراموش نکردم. و مانند این حدیث را عده زیادی از مورخین و اهل حدیث و تفسیر با عبارات مختلف نقل کردهاند <ref>انساب الاشراف بلاذرى 2/ 121؛ مجمع الزائد هيثمى 1/ 131؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 260؛ جامع البيان طبرى 29/ 35؛ حلية الاولياء ابو نعيم 1/ 67؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 4/ 319؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 271؛ كنز العمال متقى هندى 15/ 157؛ ينابيع المودة قندوزى ص 120؛ كشاف زمخشرى ذيل آيه حاقه؛ اسباب النزول واحدى نيشابورى ص 339؛ نظم درر السمطين زرندى ص 92؛ شرح المقاصد تفتازانى 2/ 220؛ المناقب خوارزمى ص 199؛ كفاية الطالب گنجى ص 110.</ref> | بلاذری با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که حضرتش این آیه را خواندند و سپس فرمود: ای علی! از خدا خواستم که گوش ترا اینچنین قرار دهد. حضرت علی فرمود (بعد از دعا رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) هیچ حدیثی را فراموش نکردم و آنچه از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم فراموش نکردم. و مانند این حدیث را عده زیادی از مورخین و اهل حدیث و تفسیر با عبارات مختلف نقل کردهاند <ref>انساب الاشراف بلاذرى 2/ 121؛ مجمع الزائد هيثمى 1/ 131؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 260؛ جامع البيان طبرى 29/ 35؛ حلية الاولياء ابو نعيم 1/ 67؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 4/ 319؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 271؛ كنز العمال متقى هندى 15/ 157؛ ينابيع المودة قندوزى ص 120؛ كشاف زمخشرى ذيل آيه حاقه؛ اسباب النزول واحدى نيشابورى ص 339؛ نظم درر السمطين زرندى ص 92؛ شرح المقاصد تفتازانى 2/ 220؛ المناقب خوارزمى ص 199؛ كفاية الطالب گنجى ص 110.</ref> | ||
==بارش سنگ بر منکر ولایت علی علیه السلام== | ==بارش سنگ بر منکر ولایت علی علیه السلام== | ||
سَ<big>أَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیسَ لَهُ دافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ</big> <ref>1- 3 معارج.</ref> ترجمه: به نام خداوند رحمتگر مهربان، پرسندهای از عذاب واقعشوندهای پرسید، که اختصاص به کافران دارد و آن را بازدارندهای نیست و از جانب خداوند صاحب درجات و مراتب است.<br> | |||
حدیث: و قیل: هو الحارث بن النعمان الفهری و ذلک انه لما بلغه قول رسولالله فی علی کرم اللّه تعالی وجهه: «من کنت مولاه فعلی مولاه» قال: اللهم ان کان ما یقول محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حقا فامطر علینا حجارة من السماء فما لبث حتی رماه اللّه تعالی بحجر، فوقع علی دماغه فخرج من اسفله، فهلک من ساعته و انت تعلم ان ذلک القول منه علیه الصلاة و السّلام فی امیرالمؤمنین کرم اللّه تعالی وجهه کان فی غدیر خم. <ref>تفسير روح المعانى 16/ 95.</ref><br> | حدیث: و قیل: هو الحارث بن النعمان الفهری و ذلک انه لما بلغه قول رسولالله فی علی کرم اللّه تعالی وجهه: «من کنت مولاه فعلی مولاه» قال: اللهم ان کان ما یقول محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حقا فامطر علینا حجارة من السماء فما لبث حتی رماه اللّه تعالی بحجر، فوقع علی دماغه فخرج من اسفله، فهلک من ساعته و انت تعلم ان ذلک القول منه علیه الصلاة و السّلام فی امیرالمؤمنین کرم اللّه تعالی وجهه کان فی غدیر خم. <ref>تفسير روح المعانى 16/ 95.</ref><br> | ||
خط ۶۲۴: | خط ۶۲۲: | ||
هنگامی که رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه «هرکس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی اوست» چیزی نگذشت که این مسأله در شهرها منتشر شد نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز ... دادی ما همه آنها را پذیرفته و قبول کردیم اما تو با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به حضرت علی علیه السّلام) را به جانشینی خود منصوب کردی. آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خداست. نعمان روی برگرداند درحالیکه میگفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما بباران» اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت همینجا آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ... نازل گشت. شواهد التنزيل ج 2/ 381. مضمون همین قضیه را بسیاری از مفسران اهلسنت و جماعت و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کردهاند. در مورد شخص موردنظر، اختلافی است بعضی او را حارث بن نعمان یا جابر بن نذر میدانند ولی این تغییر نام، ضرری به اصل قضیه نمیزند و آنان که به اصل قضیه، ایراد میگیرند به غرضورزی بیشتر شبیه است تا اشکال منطقی، از جمله ابن تیمیه در کتاب منهاج السنة در مورد احادیثی که در شأن نزول آیات فوق آمده است اشکالاتی را ذکر کرده است که اساس ندارد و در جای خود دانشمندان، به آن پاسخ دادهاند. <ref>کتاب الغدیر امینی 1/ 472</ref> و اما منابعی که این قضیه را با تغییر مختصری بیان کردهاند کم نیستند به بعضی از آنها در پاورقی اشاره میشود. <ref>حافظ ابو عبيد هروى در غريب القرآن؛ ابو بكر نقاش موصلى در شفاء الصدور؛ ابو اسحاق ثعلبى نيشابورى در الكشف و البيان ص 234؛ ابو بكر يحيى قرطبى در الجامع لاحكام القرآن 18/ 181؛ سبط ابن جوزى حنفى در تذكرة الخواص ص 30؛ حموينى در فرائد السمطين 1/ 82؛ شيخ محمد زرندى حنفى در نظم درر السمطين ص 93؛ ابن صباغ مالكى در الفصول المهمه ص 41؛ ابو السعود عمادى در ارشاد العقل السليم الى مزايا القرآن الكريم 9/ 29؛ شيخ زين الدين مناوى شافعى در فيض الغدير فى شرح الجامع الكبير 6/ 218؛ شيخ محمد صدر العالم سبط الشيخ ابى الرضا در معارج العلى فى مناقب المرتضى؛ شيخ محمد عبده مصرى در المنار 6/ 464؛ السيد مومن شبلنجى شافعى در نور الابصار ص 78؛ به نقل از الغدير امينى ج 1/ 460.</ref> | هنگامی که رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه «هرکس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی اوست» چیزی نگذشت که این مسأله در شهرها منتشر شد نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز ... دادی ما همه آنها را پذیرفته و قبول کردیم اما تو با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به حضرت علی علیه السّلام) را به جانشینی خود منصوب کردی. آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خداست. نعمان روی برگرداند درحالیکه میگفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما بباران» اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت همینجا آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ... نازل گشت. شواهد التنزيل ج 2/ 381. مضمون همین قضیه را بسیاری از مفسران اهلسنت و جماعت و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کردهاند. در مورد شخص موردنظر، اختلافی است بعضی او را حارث بن نعمان یا جابر بن نذر میدانند ولی این تغییر نام، ضرری به اصل قضیه نمیزند و آنان که به اصل قضیه، ایراد میگیرند به غرضورزی بیشتر شبیه است تا اشکال منطقی، از جمله ابن تیمیه در کتاب منهاج السنة در مورد احادیثی که در شأن نزول آیات فوق آمده است اشکالاتی را ذکر کرده است که اساس ندارد و در جای خود دانشمندان، به آن پاسخ دادهاند. <ref>کتاب الغدیر امینی 1/ 472</ref> و اما منابعی که این قضیه را با تغییر مختصری بیان کردهاند کم نیستند به بعضی از آنها در پاورقی اشاره میشود. <ref>حافظ ابو عبيد هروى در غريب القرآن؛ ابو بكر نقاش موصلى در شفاء الصدور؛ ابو اسحاق ثعلبى نيشابورى در الكشف و البيان ص 234؛ ابو بكر يحيى قرطبى در الجامع لاحكام القرآن 18/ 181؛ سبط ابن جوزى حنفى در تذكرة الخواص ص 30؛ حموينى در فرائد السمطين 1/ 82؛ شيخ محمد زرندى حنفى در نظم درر السمطين ص 93؛ ابن صباغ مالكى در الفصول المهمه ص 41؛ ابو السعود عمادى در ارشاد العقل السليم الى مزايا القرآن الكريم 9/ 29؛ شيخ زين الدين مناوى شافعى در فيض الغدير فى شرح الجامع الكبير 6/ 218؛ شيخ محمد صدر العالم سبط الشيخ ابى الرضا در معارج العلى فى مناقب المرتضى؛ شيخ محمد عبده مصرى در المنار 6/ 464؛ السيد مومن شبلنجى شافعى در نور الابصار ص 78؛ به نقل از الغدير امينى ج 1/ 460.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام اطعام کننده مسکین و یتیم و اسیر در راه خدا== | ==علی علیهالسّلام اطعام کننده مسکین و یتیم و اسیر در راه خدا== | ||
إِنَّ الْأَبْرارَ یشْرَبُونَ مِنْ کأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً. عَیناً یشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یفَجِّرُونَها تَفْجِیراً یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یخافُونَ یوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً. وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً <ref>5- 9 انسان.</ref> <br>ترجمه: همانا نیکان از جامی نوشند که آمیزهای از کافور دارد. چشمهای که بندگان خدا از آن مینوشند و (بهدلخواه خویش) جاریاش میکنند. (همان بندگانی که) به نذر خود وفا میکردند، و از روزی که گزند آن فراگیرنده است میترسیدند و به پاس دوستی خدا بینوا و یتیم و اسیر را خوراک میدادند. ما برای خشنودی خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم.<br> | <big>إِنَّ الْأَبْرارَ یشْرَبُونَ مِنْ کأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً. عَیناً یشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یفَجِّرُونَها تَفْجِیراً یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یخافُونَ یوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً. وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً</big> <ref>5- 9 انسان.</ref> <br>ترجمه: همانا نیکان از جامی نوشند که آمیزهای از کافور دارد. چشمهای که بندگان خدا از آن مینوشند و (بهدلخواه خویش) جاریاش میکنند. (همان بندگانی که) به نذر خود وفا میکردند، و از روزی که گزند آن فراگیرنده است میترسیدند و به پاس دوستی خدا بینوا و یتیم و اسیر را خوراک میدادند. ما برای خشنودی خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم.<br> | ||
حدیث: و من روایة عطاء عن ابن عباس، ان الحسن و الحسین مرضا فعادهما جدهما محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و معه ابو بکر و عمر رحمهم اللّه و عادهما من عادهما من الصحابه، فقالوا لعلی کرم اللّه تعالی وجهه: یا ابا الحسن لو نذرت علی ولدیک، فنذر علی و فاطمة و فضه جاریة لهما ان برآ ممّا بهما ان یصوموا ثلاثة ایام شکرا، فالبس اللّه تعالی الغلامین ثوب العافیة. و لیس عند آل محمد قلیل و لا کثیر، فانطلق علی کرم اللّه تعالی وجهه الی شمعون الیهودی الخیبری، فاستقرض منه ثلاثه اصوع من شعیر فجاء بهاء فقامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی صاع فطحنته و خبزت منه خمسته اقراص علی عددهم و صلی علی کرم اللّه تعالی وجهه مع النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم المغرب، ثم اتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف بالباب سائل فقال: السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا مسکین من مساکین المسلمین اطعمونی اطعمکم اللّه تعالی من موائد الجنة فآثروه و با توالم یذوقوا شیئا الّا الماء، و اصبحوا صیاما ثم قامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی صاع آخر فطحنته و خبزته و صلی علی کرم اللّه تعالی وجه مع النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم المغرب، ثم اتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف یتیم بالباب، و قال: السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، یتیم من اولاد المهاجرین اطعمونی اطعمکم اللّه تعالی من موائد الجنة، فاثروه، و مکثوا یومین و لیلتین لم یذوقوا شیئا الا الماء القراح، و اصبحوا صیاما. فلمّا کان الیوم الثالث قامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی الصاع الثالث و طحنته و خبزته و صلی علی کرم اللّه تعالی وجه مع النبی المغرب، فاتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف اسیر بالباب فقال: | حدیث: و من روایة عطاء عن ابن عباس، ان الحسن و الحسین مرضا فعادهما جدهما محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و معه ابو بکر و عمر رحمهم اللّه و عادهما من عادهما من الصحابه، فقالوا لعلی کرم اللّه تعالی وجهه: یا ابا الحسن لو نذرت علی ولدیک، فنذر علی و فاطمة و فضه جاریة لهما ان برآ ممّا بهما ان یصوموا ثلاثة ایام شکرا، فالبس اللّه تعالی الغلامین ثوب العافیة. و لیس عند آل محمد قلیل و لا کثیر، فانطلق علی کرم اللّه تعالی وجهه الی شمعون الیهودی الخیبری، فاستقرض منه ثلاثه اصوع من شعیر فجاء بهاء فقامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی صاع فطحنته و خبزت منه خمسته اقراص علی عددهم و صلی علی کرم اللّه تعالی وجهه مع النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم المغرب، ثم اتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف بالباب سائل فقال: السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا مسکین من مساکین المسلمین اطعمونی اطعمکم اللّه تعالی من موائد الجنة فآثروه و با توالم یذوقوا شیئا الّا الماء، و اصبحوا صیاما ثم قامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی صاع آخر فطحنته و خبزته و صلی علی کرم اللّه تعالی وجه مع النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم المغرب، ثم اتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف یتیم بالباب، و قال: السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، یتیم من اولاد المهاجرین اطعمونی اطعمکم اللّه تعالی من موائد الجنة، فاثروه، و مکثوا یومین و لیلتین لم یذوقوا شیئا الا الماء القراح، و اصبحوا صیاما. فلمّا کان الیوم الثالث قامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی الصاع الثالث و طحنته و خبزته و صلی علی کرم اللّه تعالی وجه مع النبی المغرب، فاتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف اسیر بالباب فقال: | ||
خط ۶۳۱: | خط ۶۲۹: | ||
==قاتل علی علیهالسّلام اشقی الاخرین== | ==قاتل علی علیهالسّلام اشقی الاخرین== | ||
إِ<big>ذِ انْبَعَثَ أَشْقاها</big> <ref>12 شمس.</ref> ترجمه: آنگاه که شقیترین آنها برپا خاست.<br> | |||
حدیث: عن علی علیهالسّلام قال: قال لی رسولالله: یا علی من اشقی الاولین؟ قلت: عاقر الناقة. قال: صدقت فمن اشقی الاخرین؟ قلت: لا ادری قال: الذی یضربک علی هذه کعاقر ناقة اللّه اشقی بنی فلان من ثمود.<br> | حدیث: عن علی علیهالسّلام قال: قال لی رسولالله: یا علی من اشقی الاولین؟ قلت: عاقر الناقة. قال: صدقت فمن اشقی الاخرین؟ قلت: لا ادری قال: الذی یضربک علی هذه کعاقر ناقة اللّه اشقی بنی فلان من ثمود.<br> | ||
خط ۶۳۸: | خط ۶۳۶: | ||
این حدیث و مشابه آن بطرق مختلف از زبان خود حضرت علی علیهالسّلام و عمار یاسر و ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری و صهیب و ابی هریره و دیگران به تواتر در حالات و مناسبات و حوادث گوناگون نقل شده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 335؛ خصائص امير المؤمنين عليه السّلام نسائى ص 39؛ تاريخ الامم و الملوك طبرى 2/ 123؛ المعجم الكبير طبرانى 8/ 45؛ تاريخ الخلفاء سيوطى ص 173؛ الطبقات الكبرى ابن سعد 3/ 35؛ الكنى و الاسماء حافظ دولابى 2/ 163؛ المستدرك نيشابورى 3/ 113؛ دلائل النبوه ابو نعيم ص 484؛ السيرة النبوته ابن هشام 1/ 559؛ المناقب مغازلى ص 8؛ الامامة و السياسه ابن قتيبه 1/ 162.</ref> | این حدیث و مشابه آن بطرق مختلف از زبان خود حضرت علی علیهالسّلام و عمار یاسر و ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری و صهیب و ابی هریره و دیگران به تواتر در حالات و مناسبات و حوادث گوناگون نقل شده است. <ref>شواهد التنزيل حسكانى 2/ 335؛ خصائص امير المؤمنين عليه السّلام نسائى ص 39؛ تاريخ الامم و الملوك طبرى 2/ 123؛ المعجم الكبير طبرانى 8/ 45؛ تاريخ الخلفاء سيوطى ص 173؛ الطبقات الكبرى ابن سعد 3/ 35؛ الكنى و الاسماء حافظ دولابى 2/ 163؛ المستدرك نيشابورى 3/ 113؛ دلائل النبوه ابو نعيم ص 484؛ السيرة النبوته ابن هشام 1/ 559؛ المناقب مغازلى ص 8؛ الامامة و السياسه ابن قتيبه 1/ 162.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام بهترین آفریدهشدگان== | ==علی علیهالسّلام بهترین آفریدهشدگان== | ||
إِ<big>نَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیةِ</big> <ref>7- 8 بینه.</ref> : در حقیقت کسانی که گرویده و کارهای شایسته کردهاند آنانند که بهترین آفریدگانند.<br> | |||
احادیث زیادی وارد شده مبنی بر اینکه وقتی این آیه نازل شد پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمودند: منظور از ایمانآورندگان خیر البریه تو و شیعیان توست. که هم شما از خدا راضی هستید و هم خدا از شما راضی است این حدیث با اختلاف در عبارات در کتب زیر آمده است. <ref>جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى 30/ 171؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 379؛ كنز العمال فاضل متقى 6/ 403؛ كفاية الطالب گنجى ص 118؛ المناقب خوارزمى ص 187؛ مناقب مرتضوى محمد صالح كشفى ص 47؛ تهذيب التهذيب ابن حجر هيثمى شافعى 9/ 419؛ روح المعانى آلوسى 20/ 207؛ التذكرة سبط ابن جوزى ص 22؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 357؛ سعد السعود ابن طاوس ص 108؛ الفصول المهمه ابن صباع مالكى ص 122؛ ذخائر العقبى محب طبرى ص 96.</ref> | احادیث زیادی وارد شده مبنی بر اینکه وقتی این آیه نازل شد پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمودند: منظور از ایمانآورندگان خیر البریه تو و شیعیان توست. که هم شما از خدا راضی هستید و هم خدا از شما راضی است این حدیث با اختلاف در عبارات در کتب زیر آمده است. <ref>جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى 30/ 171؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 379؛ كنز العمال فاضل متقى 6/ 403؛ كفاية الطالب گنجى ص 118؛ المناقب خوارزمى ص 187؛ مناقب مرتضوى محمد صالح كشفى ص 47؛ تهذيب التهذيب ابن حجر هيثمى شافعى 9/ 419؛ روح المعانى آلوسى 20/ 207؛ التذكرة سبط ابن جوزى ص 22؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ شواهد التنزيل حسكانى 2/ 357؛ سعد السعود ابن طاوس ص 108؛ الفصول المهمه ابن صباع مالكى ص 122؛ ذخائر العقبى محب طبرى ص 96.</ref> | ||
خط ۶۵۰: | خط ۶۴۸: | ||
حدیثی هم نقل شده که همه خصال نیک در علی علیهالسّلام جمع است او بود اول کسی که بعد از رسول خدا نماز خواند و روی زمین با رسول خدا نماز گزارد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به او وصیت کرد، دینش را قضا کند او را غسل بدهد بعد از مرگش و اطراف قبرش پردهای بیاویزد زنهایش موقع جلوس بر سر قبر موجب آزار او نشوند و پیامبر وصیت کرد که مواظب حسن و حسین علیهماالسّلام باشد و آن قول خدا تعالی است که فرمود وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ، مانند این حدیث از طرق مختلف فراوان است. <ref>الدر المنثور سيوطى 6/ 392؛ روح المعانى آلوسى 30/ 228؛ كفاية الطالب گنجى ص 135؛ قرطبى اندلسى در تفسيرش 20/ 180؛ نزهة المجالس عبد الرحمن صفدرى شافعى 2/ 173؛ الامامة و السياسه ابن قتيبه ص 67؛ مناقب خطيب بغدادى ص 318.</ref> | حدیثی هم نقل شده که همه خصال نیک در علی علیهالسّلام جمع است او بود اول کسی که بعد از رسول خدا نماز خواند و روی زمین با رسول خدا نماز گزارد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به او وصیت کرد، دینش را قضا کند او را غسل بدهد بعد از مرگش و اطراف قبرش پردهای بیاویزد زنهایش موقع جلوس بر سر قبر موجب آزار او نشوند و پیامبر وصیت کرد که مواظب حسن و حسین علیهماالسّلام باشد و آن قول خدا تعالی است که فرمود وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ، مانند این حدیث از طرق مختلف فراوان است. <ref>الدر المنثور سيوطى 6/ 392؛ روح المعانى آلوسى 30/ 228؛ كفاية الطالب گنجى ص 135؛ قرطبى اندلسى در تفسيرش 20/ 180؛ نزهة المجالس عبد الرحمن صفدرى شافعى 2/ 173؛ الامامة و السياسه ابن قتيبه ص 67؛ مناقب خطيب بغدادى ص 318.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام و شباهت به سوره توحید== | ==علی علیهالسّلام و شباهت به سوره توحید== | ||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَدٌ <ref>1- 4 اخلاص.</ref> ترجمه: به نام خداوند رحمتگر مهربان، بگو: «او خدایی است یکتا، خدای صمد، نه کس را زاده نه زاییده از کس، و او را هیچ همتایی نباشد».<br> | <big>بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَدٌ</big> <ref>1- 4 اخلاص.</ref> ترجمه: به نام خداوند رحمتگر مهربان، بگو: «او خدایی است یکتا، خدای صمد، نه کس را زاده نه زاییده از کس، و او را هیچ همتایی نباشد».<br> | ||
حدیث: عن عبدالله بن العباس قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا علی ما مثلک فی الناس الّا کمثل سورة «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» فی القرآن، من قراها مرّة فکانما قرأ ثلث القرآن، و من قراها مرّتین فکانما قرا ثلثی القرآن، و من قراها ثلاث مرات فکانما قراء القرآن کله. | حدیث: عن عبدالله بن العباس قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا علی ما مثلک فی الناس الّا کمثل سورة «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» فی القرآن، من قراها مرّة فکانما قرأ ثلث القرآن، و من قراها مرّتین فکانما قرا ثلثی القرآن، و من قراها ثلاث مرات فکانما قراء القرآن کله. |