۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبدالحکیم بلحاج' به 'عبدالحکیم بلحاج') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:جریان های لیبی.jpg|بندانگشتی]] | [[پرونده:جریان های لیبی.jpg|بندانگشتی]] | ||
'''جنبش های اسلامی در لیبی''' مقاله ای است به زبان فارسی که به دنبال بررسی جریان های اسلامی در کشور لیبی که از کشورهاب مهم | '''جنبش های اسلامی در لیبی''' مقاله ای است به زبان فارسی که به دنبال بررسی جریان های اسلامی در کشور لیبی که از کشورهاب مهم جهان اسلام محسوب میشود، است. این مقاله به تغییر و تحولاتی که این جنبش ها پس ازانقلاب هفدهم فوریه تجربه کرده اند می پردازد. هدف از این بررسی به دست آوردن چارچوبی کلی است نا زمینه دستیابی به یک الگوی تحلیلی مناسب برای تحقیق را فراهم کندو شالوده کار را بر پایه آن بنا سازد. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
مقاله پیش رو با بیان مهمترین ديدگاه ها در شناخت ساختار دولت [[لیبی]] آغاز میشود و با مفهوم مستمر «نبود دولت و دخالت های خارجی در تاریخ لیبی» ادامه مييابد،<br> | مقاله پیش رو با بیان مهمترین ديدگاه ها در شناخت ساختار دولت [[لیبی]] آغاز میشود و با مفهوم مستمر «نبود دولت و دخالت های خارجی در تاریخ لیبی» ادامه مييابد،<br> | ||
تا به مفهوم نبود فعالیت اجتماعی به معنای متعارف آن در علوم اجتماع میرسد؛ یعنی: فراهم بودن زمینه ها، تشکیلات، فرصت های سیاسی و فرهنگی داخلی برای این جنبش ها توان حضور در اين کشور را فراهم آورده است.<br> | تا به مفهوم نبود فعالیت اجتماعی به معنای متعارف آن در علوم اجتماع میرسد؛ یعنی: فراهم بودن زمینه ها، تشکیلات، فرصت های سیاسی و فرهنگی داخلی برای این جنبش ها توان حضور در اين کشور را فراهم آورده است.<br> | ||
بنابراين در راستای تحلیل آینده جنبش های اسلامی | بنابراين در راستای تحلیل آینده جنبش های اسلامی لیبی در چارچوب گفتهشده، به مهمترین این جنبش ها، از جمله «[[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]]» و «'''جماعت اسلامی مبارز'''» به عنوان جریان های سیاسی تأثیرگذار در عرصه سیاسی لیبی ميپردازد و در ادامه، جنبش های خشونت گرا را بررسي میکند. | ||
==کشوری بی دولت== | ==کشوری بی دولت== | ||
با توجه نبود نهادهای دولتی، جنبش های اسلامی، بدون هسته های اولیه، براي ساماندهی جامعه پا به عرصه سیاسی ن هادند؛<br> | با توجه نبود نهادهای دولتی، جنبش های اسلامی، بدون هسته های اولیه، براي ساماندهی جامعه پا به عرصه سیاسی ن هادند؛<br> | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
بنابراین چگونه میتوان این ظهور و بروز جنبش های اسلامی و توانمندی آن ها در مشارکت در انقلاب و بلکه فراتر از آن، یعنی هدایت جامعه در بسیاری از مراحل تحول را دریافت؟ این پرسشی است که اين مقاله ميکوشد تا بدان پاسخ گوید.<br> | بنابراین چگونه میتوان این ظهور و بروز جنبش های اسلامی و توانمندی آن ها در مشارکت در انقلاب و بلکه فراتر از آن، یعنی هدایت جامعه در بسیاری از مراحل تحول را دریافت؟ این پرسشی است که اين مقاله ميکوشد تا بدان پاسخ گوید.<br> | ||
برای تحلیل دولت [[لیبی]]، میتوان چ هار نظریه اساسی را در نظر گرفت که هر چهار نظريه از وجود بحران در شکلگیری هویت ملی حکایت دارد.<br> | برای تحلیل دولت [[لیبی]]، میتوان چ هار نظریه اساسی را در نظر گرفت که هر چهار نظريه از وجود بحران در شکلگیری هویت ملی حکایت دارد.<br> | ||
ازاینرو، هویت دینی و مسائل قبیلهای در | ازاینرو، هویت دینی و مسائل قبیلهای در لیبی را همان عناصر اصلی تشکیل هویت و محیط سیاسی معرفي کرده و بر آن تأکید میورزد.<br> | ||
ما این نظریات را به سرعت مرور میکنیم.<br> | ما این نظریات را به سرعت مرور میکنیم.<br> | ||
تشکیل دولتی که بنیانگذاران | تشکیل دولتی که بنیانگذاران لیبی در سرزمینی که به آن مهاجرت کرده بودند (به صورت مشخص در [[مصر]] و [[سوریه]]) در شرق، غرب و جنوب [[لیبی]]، تصویری از یک وطن متحد و یکپارچه ایجاد کرد.<br> | ||
این فرضیه جامع، همان فرضیهای است که با مهاجرت و رایزنی های مستمر در مورد آینده | این فرضیه جامع، همان فرضیهای است که با مهاجرت و رایزنی های مستمر در مورد آینده لیبی و نیز کنفرانس هایی که در شهر «'''غریان'''» و «'''سرت'''» برگزار شد، ریشهیابی گردید.<br> | ||
این کنفرانس ها زنگ خطر از ناحیه استعمار | این کنفرانس ها زنگ خطر از ناحیه استعمار انگلیس را به صدا درآورد؛ استعماری که در دهه دوم قرن بیستم، حملاتش را افزایش داده و لیبی را به عنوان یک کشور یکپارچه مورد هدف گرفته بود.<br> | ||
شخصیت ها و جنبش های ملی مانند: | شخصیت ها و جنبش های ملی مانند: جنبش سنوسیه، «'''بشیر السعداوی'''»، «'''عمر فائق شنیب'''» و غیره توانستند جمهوری [[لیبی]] تحت امر یک قانون اساسی را تشکیل دهند.<br> | ||
== دین محرک قوی در استقلال لیبی == | ==دین محرک قوی در استقلال لیبی== | ||
«'''لیزا اندرسون'''» تصریح ميکند: ماهیت دین و سیاست، در هم تنیده است.<br> | «'''لیزا اندرسون'''» تصریح ميکند: ماهیت دین و سیاست، در هم تنیده است.<br> | ||
[[لیبی]] تنها کشوری است که دین در واقع به عنوان نیروی محرک آن به سوی استقلال عمل کرده است؛<br> | [[لیبی]] تنها کشوری است که دین در واقع به عنوان نیروی محرک آن به سوی استقلال عمل کرده است؛<br> | ||
زیرا لیبیایی ها علیه [[عثمانی|دولت عثمانی]] نشوریدند؛ بلکه این | زیرا لیبیایی ها علیه [[عثمانی|دولت عثمانی]] نشوریدند؛ بلکه این دولت عثمانی بود که در پیمان خود با ایتالیایی ها آنان را مجبور به ترک خاک لیبی کرد؛<br> | ||
مشروط بر اینکه مردم | مشروط بر اینکه مردم لیبی به احکام شرعی پايبند بمانند.<br> | ||
[[جنبش سنوسیه لیبی|جنبش سنوسیه]] که مورد احترام تمام مردم این کشور بود، یک جنبش اسلامی اصلاحطلب بود و [[احمد شریف سنوسی|احمد الشریف]] یکی از سرکردگان برجسته این جنبش و جهان اسلام به شمار میرود.<br> | [[جنبش سنوسیه لیبی|جنبش سنوسیه]] که مورد احترام تمام مردم این کشور بود، یک جنبش اسلامی اصلاحطلب بود و [[احمد شریف سنوسی|احمد الشریف]] یکی از سرکردگان برجسته این جنبش و جهان اسلام به شمار میرود.<br> | ||
== مشکل اصلی لیبی در استقلال == | ==مشکل اصلی لیبی در استقلال== | ||
بنابراین، مشکل | بنابراین، مشکل لیبی اين است که دستگاه امور اداری کشور در پی درگیری هایی که در طول تاریخ به خود دیده، متلاشی گردیده است.<br> | ||
آخرین درگیری به جنگ ج هانی دوم مربوط میشود که جنگ، تمام زیرساخت ها و ساختمان هایی که استعمار | آخرین درگیری به جنگ ج هانی دوم مربوط میشود که جنگ، تمام زیرساخت ها و ساختمان هایی که استعمار ایتالیا بنا کرده بود، ویران ساخت.<br> | ||
محیط سیاسی | محیط سیاسی لیبی، از قبیله آغاز میشود و کشور به سمت قومگرایی یا وابستگی به امت اسلامی به پیش میرود.<br> | ||
این نکته را میتوان از پژوهش «'''لیزا اندرسون'''» و نتایج تحقیق دکتر «'''آمال العبیدی'''»<ref>Amal Obeidi (2001) Political Culture in Libya (London: Routledge)</ref> در مورد محیط سیاسی | این نکته را میتوان از پژوهش «'''لیزا اندرسون'''» و نتایج تحقیق دکتر «'''آمال العبیدی'''»<ref>Amal Obeidi (2001) Political Culture in Libya (London: Routledge)</ref> در مورد محیط سیاسی لیبی در زمان « معمر قذافی» استنباط کرد.<br> | ||
=== دخالت بیگانگان === | ===دخالت بیگانگان=== | ||
این روند مستمر نبود دولت و دخالت بیگانگان، نقش رهبران سیاسی، نظامی و قبیلهای را برجستهتر کرد.<br> | این روند مستمر نبود دولت و دخالت بیگانگان، نقش رهبران سیاسی، نظامی و قبیلهای را برجستهتر کرد.<br> | ||
منظور از رهبران اين است که سران قبايل در تصمیمگيري هاي سیاسی نقش داشتند، که بر اساس پژوهش «'''مولدی الأحمر'''» این افراد برجسته را «رهبر» مینامیدند.<br> | منظور از رهبران اين است که سران قبايل در تصمیمگيري هاي سیاسی نقش داشتند، که بر اساس پژوهش «'''مولدی الأحمر'''» این افراد برجسته را «رهبر» مینامیدند.<br> | ||
مطالعات «'''رونالد برس'''» در مورد | مطالعات «'''رونالد برس'''» در مورد لیبی و فرضيه «تقابل استمرار و تغيير» نشان میدهد که جلوگيري از شکلگیری هویت ملي همواره در تاریخ لیبی آشکار بوده و از نبود هميشگي دولت ملی حکایت دارد.<br> | ||
تغییرات گستردهای که | تغییرات گستردهای که لیبی شاهد آن بود، نتوانست عامل انتقال واقعی این جامعه به سمت تشکیل دولت و مدرنیته باشد. | ||
==جنبش های اسلامی لیبی== | ==جنبش های اسلامی لیبی== | ||
قذّافی در مدت حکومتش توانست تمام جنبش ها و جریان هاي فرهنگی را نابود کند. او حزبی یکدست روی کار آورد که بیانگر تفکرات و تصورات او باشد. قذافی برای پیاده کردن همه این موارد، ابزار کافی در اختیار داشت؛ لذا جنبش های اسلامی به بخشی از دغدغه جوانان و فرهیختگان لیبی تبدیل شد. حرکت ناخودآگاه کشور به سمت مدرنیته باعث شد تا عناصر پسامدرن، عامل پژوهشی شود که به موضوع ساختاری جامع میپردازد که بتواند به عنوان جایگزینی برای وضعیت بههمریخته و غربتی که با نام وطن عجین شده است، به شمار برود. | |||
هرچند لیبی از اواخر قرن نوزدهم و در جریان ظهور بنیانگذاران استقلال، احزاب سیاسی بسياري به خود دید، ولی مرحلهای که در زمان حکومت سلطنتی بهویژه اواخر آن سپری نموده، مرحله درگیری آشکار میان سلطنت و دولت «قذافی» به شمار میرود. | هرچند لیبی از اواخر قرن نوزدهم و در جریان ظهور بنیانگذاران استقلال، احزاب سیاسی بسياري به خود دید، ولی مرحلهای که در زمان حکومت سلطنتی بهویژه اواخر آن سپری نموده، مرحله درگیری آشکار میان سلطنت و دولت «قذافی» به شمار میرود. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
از سوي ديگر برای اجراي دو تصميم کنفرانس، نیروی لازم را در اختیار نداشت. در جریان ارتباط میان جماعت و جامعه لیبی، تشکیل حزب را نمیتوان یک گام معمولي دانست. حوادث بعدی، چگونگی اضمحلال نقش جماعت را برجستهتر کرد و حزب به عنوان یک عنصر تأثیرگذار در عرصه سیاسی ـ اجتماعی ظاهر شد. | از سوي ديگر برای اجراي دو تصميم کنفرانس، نیروی لازم را در اختیار نداشت. در جریان ارتباط میان جماعت و جامعه لیبی، تشکیل حزب را نمیتوان یک گام معمولي دانست. حوادث بعدی، چگونگی اضمحلال نقش جماعت را برجستهتر کرد و حزب به عنوان یک عنصر تأثیرگذار در عرصه سیاسی ـ اجتماعی ظاهر شد. | ||
این جنبش ها هیچ فرصت سیاسی در اختیار نداشتند؛ زیرا دولت باثباتی وجود نداشت؛ علاوه بر این، مسئله اساسی جنبش های اسلامی در لیبی، تقریبا تمام شده بود؛ مانند پیادهسازی دین، که تقریبا محل اجماع همه جنبش ها از جمله جنبش های اسلامی قرار گرفته بود؛ لذا نمیتوان به فرصت سیاسی ایجاد شده پس از انقلاب پرداخت؛ چراکه تناقضات فکری یا اختلافات ایدئولوژیک تندی وجود نداشت. حتی آن دسته از اختلافاتی که میان دکتر | این جنبش ها هیچ فرصت سیاسی در اختیار نداشتند؛ زیرا دولت باثباتی وجود نداشت؛ علاوه بر این، مسئله اساسی جنبش های اسلامی در لیبی، تقریبا تمام شده بود؛ مانند پیادهسازی دین، که تقریبا محل اجماع همه جنبش ها از جمله جنبش های اسلامی قرار گرفته بود؛ لذا نمیتوان به فرصت سیاسی ایجاد شده پس از انقلاب پرداخت؛ چراکه تناقضات فکری یا اختلافات ایدئولوژیک تندی وجود نداشت. حتی آن دسته از اختلافاتی که میان دکتر «الصادق الغریانی» مفتی کشور لیبی و دکتر «محمود جبریل» رهبر ائتلاف قدرت های ملی درباره مفهوم سکولاریسم درز کرد، اختلافاتي پن هان در دل جامعه نبود. | ||
بنابراین درباره مسائلی مانند ارتباط دین و سیاست که در ج هان عرب محل جدال و اختلاف بود، لیبی هیچگونه اختلافی به خود ندید. در این کشور هیچ آشنایی قبلی با این مسائل وجود نداشت؛ زیرا قذافی با انتشار مفاهیم مشابه، حکومت ميکرد و این مفاهیم بود که تفکر جمعی را در لیبی شکل داد؛ لذا این جدال به عنوان یک اتفاق جدید در عرصه سیاسی شناخته میشود؛ عرصهای که پيش از انتخابات کنفرانس ملی، اندک آرامشی به خود دید. | بنابراین درباره مسائلی مانند ارتباط دین و سیاست که در ج هان عرب محل جدال و اختلاف بود، لیبی هیچگونه اختلافی به خود ندید. در این کشور هیچ آشنایی قبلی با این مسائل وجود نداشت؛ زیرا قذافی با انتشار مفاهیم مشابه، حکومت ميکرد و این مفاهیم بود که تفکر جمعی را در لیبی شکل داد؛ لذا این جدال به عنوان یک اتفاق جدید در عرصه سیاسی شناخته میشود؛ عرصهای که پيش از انتخابات کنفرانس ملی، اندک آرامشی به خود دید. | ||
زمانی که جماعت برای تشکیل حزب آماده میشد، چند اتفاق روي داد: | زمانی که جماعت برای تشکیل حزب آماده میشد، چند اتفاق روي داد: | ||
«شیخ علی الصلابی» مورخ و مبلّغ اسلامی، پیشن هادی براي تشکیل یک حزب بزرگ که بتواند جریان اسلامی را دربرگیرد، ارائه نمود. | |||
پس از رایزنی هایی که میان اخوان و شخصیت های مبارز جماعت اسلامی صورت گرفت، با این پیشن هاد موافقت نشد و اخوان بر اساس پیشن هاد ارائه شده از سوی شیخ، با مشارکت سایر شخصیت های لیبیایی که به مرجعیت اسلام معتقد بودند، به سمت تشکیل حزبی ملی گرایش يافت. این تصمیم، مبتنی بر رد مشارکت با جریان اسلامی (بهويژه جماعت اسلامی مبارز) هشداری بود مبنی بر اینکه در دیدگاه ها و حتی تصورات فکری، اختلاف وجود دارد؛ هرچند که برخی این امر را تلاشی از ناحیه اخوان براي به دست گرفتن عرصه میدانند؛ ولی حوادث پس از آن نشان داد که در جریان اقدامات عملی صورت گرفته در کنوانسیون ملی 7 ژوئیه 2012، توافق زیادی در نظرات میان اعضای جریان اسلامی به وجود آمده بود. | پس از رایزنی هایی که میان اخوان و شخصیت های مبارز جماعت اسلامی صورت گرفت، با این پیشن هاد موافقت نشد و اخوان بر اساس پیشن هاد ارائه شده از سوی شیخ، با مشارکت سایر شخصیت های لیبیایی که به مرجعیت اسلام معتقد بودند، به سمت تشکیل حزبی ملی گرایش يافت. این تصمیم، مبتنی بر رد مشارکت با جریان اسلامی (بهويژه جماعت اسلامی مبارز) هشداری بود مبنی بر اینکه در دیدگاه ها و حتی تصورات فکری، اختلاف وجود دارد؛ هرچند که برخی این امر را تلاشی از ناحیه اخوان براي به دست گرفتن عرصه میدانند؛ ولی حوادث پس از آن نشان داد که در جریان اقدامات عملی صورت گرفته در کنوانسیون ملی 7 ژوئیه 2012، توافق زیادی در نظرات میان اعضای جریان اسلامی به وجود آمده بود. | ||
در اولین کنفرانس حزب | در اولین کنفرانس حزب «العدالة و البناء» تمایل به ایجاد فضای باز، کاملا آشکار بود؛ به گونهای که این حزب، به التزام به اصل مشارکت با دیگران تصریح کرد. برخی افراد برای ریاست حزب اعلام کاندیداتوری کردند؛ ولی افراد اخوان در میان آنان دیده نمیشدند. از سوی دیگر، پنج زن در هیئت عالی حزب مشارکت جستند؛ امری که چندان به مذاق اخوان خوش نمی آمد. | ||
انتخاب نام حزب نیز بر اساس تجربیات مراکش و ترکیه صورت گرفت. در دوم و سوم مارس 2012 دموکراسی و حقوق بشر به محل جدال میان دو گروه | انتخاب نام حزب نیز بر اساس تجربیات مراکش و ترکیه صورت گرفت. در دوم و سوم مارس 2012 دموکراسی و حقوق بشر به محل جدال میان دو گروه «جماعت اسلامی» و «جماعت اخوان» تبدیل شد. | ||
در طرح ملی، میان تشکیل نشدن یک حزب مشترک با جماعت اسلامی مبارز و گرایش به سمت کسانی که با اخوانالمسلمین موافق بودند، تناقض وجود دارد. این تناقض را میتوان به عنوان تمایل در ایجاد یک جریان ملی گسترده و باز در مدار جریان اسلامی تحلیل کرد. | در طرح ملی، میان تشکیل نشدن یک حزب مشترک با جماعت اسلامی مبارز و گرایش به سمت کسانی که با اخوانالمسلمین موافق بودند، تناقض وجود دارد. این تناقض را میتوان به عنوان تمایل در ایجاد یک جریان ملی گسترده و باز در مدار جریان اسلامی تحلیل کرد. | ||
از جمله سياست هاي مهمی که جماعت اخوانالمسلمین لیبی در پيش گرفته، میتوان به قطع ارتباط با تشکیلات بین المللی اخوانالمسلمين اشاره کرد؛ زیرا در لایحهای که جماعت پس از انقلاب اعلام کرد، آشکارا بر منطقهای بودن جماعت به عنوان یک جماعت لیبیایی تأکید نموده؛ بدون اینکه به تشکیلات بین المللی اشاره نماید. | از جمله سياست هاي مهمی که جماعت اخوانالمسلمین لیبی در پيش گرفته، میتوان به قطع ارتباط با تشکیلات بین المللی اخوانالمسلمين اشاره کرد؛ زیرا در لایحهای که جماعت پس از انقلاب اعلام کرد، آشکارا بر منطقهای بودن جماعت به عنوان یک جماعت لیبیایی تأکید نموده؛ بدون اینکه به تشکیلات بین المللی اشاره نماید. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
سیاسی کاری، بهویژه در زمینه شمارش آرا و انتخاب رئیس کنگره ملی مستلزم دوری جستن ایدئولوژیک در تصمیمگیری هاست. گروه «الوفاء» (که در زمان حکومت قذافی بدین نام شناخته ميشد) گروهي نزدیک به جماعت اسلامی مبارز شمرده میشد. | سیاسی کاری، بهویژه در زمینه شمارش آرا و انتخاب رئیس کنگره ملی مستلزم دوری جستن ایدئولوژیک در تصمیمگیری هاست. گروه «الوفاء» (که در زمان حکومت قذافی بدین نام شناخته ميشد) گروهي نزدیک به جماعت اسلامی مبارز شمرده میشد. | ||
آن ها جریانی محوری و تاثیرگذار را تشکیل دادند، ولی اکثریت را در اختیار نداشتند (در لیست ها اکثریت با ائتلاف نیرو های ملی بود). البته گروه | آن ها جریانی محوری و تاثیرگذار را تشکیل دادند، ولی اکثریت را در اختیار نداشتند (در لیست ها اکثریت با ائتلاف نیرو های ملی بود). البته گروه «الوفاء» اقلیت نیز نبود؛ چراکه یک گروه محوری شمرده میشد و تصویب قوانین، جز به وسیله این گروه دشوار بود. این کار نتیجه یک سیستم معیوب است که انتخابات طراحی نمود؛ به گونهاي که به لیست های حزبی هشتاد کرسی تعلق گرفت و نظام فردمحور 120 کرسی در اختیار گرفت. | ||
این توضیحات درباره خطِمشی جماعت، به ما کمک ميکند تا بتوانیم میان حزب سیاسی و جماعت تبلیغی در سبک و سیاق لیبی تفکیک کنيم؛ بدون اینکه این جنبش، بخشی حقیقی از جامعه لیبی شمرده شود؛ زیرا گفتمان سیاسی بر آن غلبه دارد و تعامل با جامعه، از طریق افکار عمومی صورت میپذیرد؛ مسائلی مانند عزل سیاسی، یا مسائل مربوط به رتبهبندی ها. | این توضیحات درباره خطِمشی جماعت، به ما کمک ميکند تا بتوانیم میان حزب سیاسی و جماعت تبلیغی در سبک و سیاق لیبی تفکیک کنيم؛ بدون اینکه این جنبش، بخشی حقیقی از جامعه لیبی شمرده شود؛ زیرا گفتمان سیاسی بر آن غلبه دارد و تعامل با جامعه، از طریق افکار عمومی صورت میپذیرد؛ مسائلی مانند عزل سیاسی، یا مسائل مربوط به رتبهبندی ها. | ||
البته نباید فراموش کنیم که حزب | البته نباید فراموش کنیم که حزب «العدالة و البناء» در اداره وزارتخانه ها مشارکت جسته؛ چراکه مسئولیت وزارتخانه های مهمی مانند مسکن و ورزش و مهمتر از آن، وزارت نفت و اقتصاد را برعهده داشته است. این امر وضعیت روشنی از قدرت جماعت و حزب برای عبور از جامعه را به نمایش گذاشت؛ بدین معنا که فرد تصمیمساز در جماعت گمان کرد که این جماعت، جنبشی با سرمایه اجتماعی است (یعنی از منابع و قدرت برای تحرک بخشیدن به جامعه برخوردار است)؛ ولی بر اساس آنچه قبلا گفته شد، این مطلب نادرست است؛ لذا شکلگیری یک حزب سیاسی در شکل و سیاق جامعه لیبی را نمیتوان چیزی جز تداوم یک اشتباه تاریخی ناشی از رشدنايافته بودن جامعه دانست. معمولا عامل محرک این گروه ها و فعالان آن، در واقع افرادی هستند که بیش از آنکه تابع تشکیلات و ن هاد های خود باشند، گوش به فرمان رهبران خود هستند. | ||
جماعت اسلامی مبارز | |||
جماعت اسلامی از دهه هشتاد با عناوین مختلف آغاز به کار کرد. رهبری آن را شیخ | جماعت اسلامی از دهه هشتاد با عناوین مختلف آغاز به کار کرد. رهبری آن را شیخ «علی الشعبی» در سال 1982 و شیخ «عوض الزواوی» در سال 1989 برعهده داشتند. | ||
بنیانگذاران این جماعت از دانشگاه | بنیانگذاران این جماعت از دانشگاه «طرابلس» برخاسته بودند. زمانی که حوادث افغانستان آغاز شد و موجی از پایبندی دینی به راه افتاد و فعاليت نهادهای تبليغي آغاز شد، به دلیل برخورد امنیتی دولت با این جوانان، بسیاری از آنان به افغانستان رفتند و در نبرد مشارکت جستند و به تشکیلات جماعت اسلامی مبارز پیوستند.آنها در سال 1990 تصمیم گرفتند به لیبی بازگردند و جماعت اسلامی مبارز را در آنجا تشکیل دهند و چندین بار درصدد کودتا و ترور قذافی برآمدند. | ||
این جماعت نيز مانند دیگر جماعتهای جهادی مصر تحت بازجوییهایی قرار گرفت. این بازجویی ها در حالی صورت پذیرفت که اعضای جماعت، زير نظر | این جماعت نيز مانند دیگر جماعتهای جهادی مصر تحت بازجوییهایی قرار گرفت. این بازجویی ها در حالی صورت پذیرفت که اعضای جماعت، زير نظر «شیخ علی الصلابی» و مجموعهای از علما و با موافقت دولت در زندان به سرمیبردند. بازجوییهای صورت گرفته، در کتابی با عنوان «مراجعات» به چاپ رسید و در آن، جماعت اسلامی مبارز، همکاری با جامعه و تأثیر در آن را آغاز کرد؛ به ویژه اینکه اعضای جماعت بارها از زندانهای قذافی آزاد شده بودند که آخرین بار آن به زمان انقلاب فوریه بازمیگشت. این بازجوییها زمینه گستردهای برای فعالیت جماعت پس از انقلاب فراهم ساخت. بر اساس آنچه در مقالات و بازجوییهای ثبتشده توسط جماعت بسيار تکرار شده است، در برخورد با ابزارهای دموکراتیک، فعالیت شهری، انتخابات و قانونگذاری از طریق پارلمان، در مواردی که مخالف با دین نباشد، مشکلی ديده نمیشود. | ||
این جماعت در انقلاب مشارکت داشت و با تشکیل گُردانی مسلح، در آزادسازی | این جماعت در انقلاب مشارکت داشت و با تشکیل گُردانی مسلح، در آزادسازی «طرابلس» نقش داشت. برخی از اعضای آن تجربه مبارزاتی بالایی داشتند؛ بنابراین جماعت از ابتدا بازوان نظامی و سیاسی در اختیار داشت. از طرفی «جنبش اسلامی برای تغییر و تحول لیبی» را راهاندازی کردند و به واسطه حزب «وطن» و «امت میانه رو» در انتخابات شرکت نمودند. | ||
این احزاب در فهرست حزبی به آرائی دست نیافتند، ولی توانستند از طریق لیستهای فردی به کنگره ملی راه یابند. | این احزاب در فهرست حزبی به آرائی دست نیافتند، ولی توانستند از طریق لیستهای فردی به کنگره ملی راه یابند. | ||
«جنبش اسلامی مبارز» و حزب «العدالة و البناء» در بسیاری از تصمیماتی که کنگره ملی گرفت، با یکدیگر به توافق رسیدند. همچنین در عملیات «فجر» لیبی یکدیگر را حمایت کردند. این عملیات پس از تجزیه سیاسیای که در مرحله انتقالی ظهور کرد، صورت گرفت و «خلیفه حفتر» کودتای خود علیه صدور قانون اساسی در فوریه 2014 را اعلام کرده بود. | «جنبش اسلامی مبارز» و حزب «العدالة و البناء» در بسیاری از تصمیماتی که کنگره ملی گرفت، با یکدیگر به توافق رسیدند. همچنین در عملیات «فجر» لیبی یکدیگر را حمایت کردند. این عملیات پس از تجزیه سیاسیای که در مرحله انتقالی ظهور کرد، صورت گرفت و «خلیفه حفتر» کودتای خود علیه صدور قانون اساسی در فوریه 2014 را اعلام کرده بود. | ||
پس از انقلاب، هیچ ارتباطی میان جماعت اسلامی و | پس از انقلاب، هیچ ارتباطی میان جماعت اسلامی و «القاعده» یا هر نوع تشکیلات برونمرزی بهویژه با وجود گردانها و نیروهای مسلح یافت نمیشود. این جماعت در فعالیت حزبی و پارلمانی خود به عنوان یک حزب سیاسی که برای حضور در نهادهای دولتی تلاش میکند، برجسته شده و ميکوشد تا از طریق برخی وزارتخانهها مانند وزارت دفاع و وزارت کشور وارد شود. حزب «الوطن» در گفتوگوهای «الصخیرات» به صورت فعال مشارکت جست؛ یعنی جماعت به طور جدی در مسائل سیاسی وارد شد. | ||
درگیری مسلحانه آغاز شد و جریان اسلامی به استثنای برخی جریانهای سلفی، در یک اردوگاه مشترک علیه ژنرال «خلیفه حفتر» قرار گرفت و در 16 می 2014 دست به عملیات | درگیری مسلحانه آغاز شد و جریان اسلامی به استثنای برخی جریانهای سلفی، در یک اردوگاه مشترک علیه ژنرال «خلیفه حفتر» قرار گرفت و در 16 می 2014 دست به عملیات «الکرامة» زد. پس از آغاز مذاکرات «الصخیرات» در 5 مارس 2015 گفتمان سیاسی کاملا خود را در این مذاکرات نشان میدهد. جماعت اخوانالمسلمین تبصره هایی هرچند اندک بر این توافقنامه اعمال کرد. جریان محافظهکار موسوم به انقلابی نیز تبصرههایی فقهی بر این توافقنامه افزود. نمایندگی این جریان را مفتی «شیخ الصادق الغریانی» و برخی از مشایخ و دانشجویان در «طرابلس» بر عهده داشتند؛ ولی آنگونه که نشست احزاب در الجزایر در مارس 2015 نشان میدهد، علیرغم این تبصرهها شخصیتهای برجسته سیاسی مانند «عبدالحکیم بلحاج» از حزب «الوطن» و «محمد صوان» از حزب «العدالة و البناء» نیز از کسانی بودند که در این مذاکرات شرکت داشته و به حمایت از آن پرداختند. | ||
این جریانها از طریق رهبری که در نبود نهادهای حامی گسترش مشارکت مردم قوت میگیرد، نقش رهبران تاریخی لیبی را ایفا کرد و جامعه برای این جنبش، جز تماشاچی یا بازیچه های بیش نبود. لذا فاصله میان این جریانها و جامعه لیبی بهویژه در تصور مرحله انتقالی و شناخت پایه های فکری و فرهنگی زیاد بود. این امر از قدرت قبیله برای بازگرداندن عرصه به نقطه صفر حکایت دارد و هر بار که سرکردگان نظامی و قبیله های منافع خود را در این کار دیدند، بدان دست زدند. | این جریانها از طریق رهبری که در نبود نهادهای حامی گسترش مشارکت مردم قوت میگیرد، نقش رهبران تاریخی لیبی را ایفا کرد و جامعه برای این جنبش، جز تماشاچی یا بازیچه های بیش نبود. لذا فاصله میان این جریانها و جامعه لیبی بهویژه در تصور مرحله انتقالی و شناخت پایه های فکری و فرهنگی زیاد بود. این امر از قدرت قبیله برای بازگرداندن عرصه به نقطه صفر حکایت دارد و هر بار که سرکردگان نظامی و قبیله های منافع خود را در این کار دیدند، بدان دست زدند. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
این روش که جریان سلفی را وادار ساخت به فعالیتهای سیاسی بپردازد و دست به سلاح ببرد، نشان میدهد که به حاشیه راندن جامعه، شکست دولت و درک نشدن مفهوم جنبش و نهادهای اجتماعی، همگان را به سمت خشونت و افراطگرایی سوق میدهد. | این روش که جریان سلفی را وادار ساخت به فعالیتهای سیاسی بپردازد و دست به سلاح ببرد، نشان میدهد که به حاشیه راندن جامعه، شکست دولت و درک نشدن مفهوم جنبش و نهادهای اجتماعی، همگان را به سمت خشونت و افراطگرایی سوق میدهد. | ||
===گروه های افراطی=== | ===گروه های افراطی=== | ||
عواملی که به گسترش افراطگرایی پس از انقلاب کمک کرد را میتوان به صورت خلاصه چنين بیان نمود. در این میان، نبود نهادها به عنوان دلیل اصلی گسترش خشونت ديده ميشود. این عوامل عبارتند از: | عواملی که به گسترش افراطگرایی پس از انقلاب کمک کرد را میتوان به صورت خلاصه چنين بیان نمود. در این میان، نبود نهادها به عنوان دلیل اصلی گسترش خشونت ديده ميشود. این عوامل عبارتند از: پخش اسلحه: دولت تهدید کرده بود که پس از انقلاب، در انبارهای مهمات را باز میکند. برآوردها از میزان این سلاحها متفاوت است. بودجهای که [[قدافی]] در دوره مابین دهه هفتاد و هشتاد برای خرید اسلحه هزینه کرده بود، چیزی حدود 28 ميلیارد دلار برآورد میشود. بخش بحرانهای بین المللی تخمین زده است که حدود 150هزار کامیون حامل انواع اسلحه در لیبی وجود دارد. | ||
شکست ارتش و در صحنه نبودن آن پس از انقلاب: اهمیت ارتش در تونس و مصر خود را نشان داد. این اختلاف برخورد نهادهای نظامی، در تونس به صورت فعالیت برای ایجاد ثبات و آرامش ظاهر میشود. در مصر به صورت چیره شدن و در دست گرفتن صحنه سیاسی نمود مییابد و در لیبی با شکست کامل مواجه میشود؛ زیرا دهه های متمادی این نهاد، در عرصه حکومتی حضور نداشت و تحت تاثیر ماجراجویی های نظامی قذافی بود. در صحنه نبودن ارتش، کشور را در حالت تجزیه قرار داد و زمینه تأسیس بسیاری از گردانهای شبهنظامی را فراهم ساخت؛ بهگونهاي که گاهی تعداد این گردانها، فقط در شهر | شکست ارتش و در صحنه نبودن آن پس از انقلاب: اهمیت ارتش در تونس و مصر خود را نشان داد. این اختلاف برخورد نهادهای نظامی، در تونس به صورت فعالیت برای ایجاد ثبات و آرامش ظاهر میشود. در مصر به صورت چیره شدن و در دست گرفتن صحنه سیاسی نمود مییابد و در لیبی با شکست کامل مواجه میشود؛ زیرا دهه های متمادی این نهاد، در عرصه حکومتی حضور نداشت و تحت تاثیر ماجراجویی های نظامی قذافی بود. در صحنه نبودن ارتش، کشور را در حالت تجزیه قرار داد و زمینه تأسیس بسیاری از گردانهای شبهنظامی را فراهم ساخت؛ بهگونهاي که گاهی تعداد این گردانها، فقط در شهر «مصراته» به بیش از دویست گردان می رسید. | ||
مشکل تاریخی نبود نهادهای دولتی: این مسئله باعث شد تا ریاستهای متعددی شکلی بگیرد و ظهور جنبشهای اجتماعی را به تأخیر بیندازد. | مشکل تاریخی نبود نهادهای دولتی: این مسئله باعث شد تا ریاستهای متعددی شکلی بگیرد و ظهور جنبشهای اجتماعی را به تأخیر بیندازد. | ||
همانگونه که در جنبشهای سابق دیدیم، برخی از این رؤسا به سمت سیاست گرایش داشتند و برخی دیگر درگیری سیاسی یا سیاست مسلحانه را ادامه دادند. | همانگونه که در جنبشهای سابق دیدیم، برخی از این رؤسا به سمت سیاست گرایش داشتند و برخی دیگر درگیری سیاسی یا سیاست مسلحانه را ادامه دادند. | ||
افراطگرایی وارداتی: بسیاری از گروههای افراطی از الجزاير آمده بودند؛ بهویژه آنها که جماعت | افراطگرایی وارداتی: بسیاری از گروههای افراطی از الجزاير آمده بودند؛ بهویژه آنها که جماعت «انصار الشریعه» را تشکیل دادند. این جماعت بعدها رشد کرد و به تشکیلات «دولت اسلامی داعش» مبدل گشت. | ||
این عوامل به وضعيت سابق جامعه تأکید میورزد و بدین نتیجه میرسد که پیشرفت دولت و نهادهای آن، از میزان خشونت سیاسی میکاهد؛ همانگونه که | این عوامل به وضعيت سابق جامعه تأکید میورزد و بدین نتیجه میرسد که پیشرفت دولت و نهادهای آن، از میزان خشونت سیاسی میکاهد؛ همانگونه که «چارلز تیلور» در پژوهش خود در مورد انقلاب فرانسه تصریح کرد که این جای خالی باعث میشود اقدامات دموکراتیک بدون حمایت نهادها جز افزایش تنش و آشوب در داخل جامعه، چیزی در بر نداشته باشد. | ||
همچنین درمییابیم که ادامه آشوبها همان روندی است که سرکردگان و رهبران قبایل نظامی را به عاملي مؤثر و اساسی در صحنه لیبی تبدیل میکند. پس از مذاکرات | همچنین درمییابیم که ادامه آشوبها همان روندی است که سرکردگان و رهبران قبایل نظامی را به عاملي مؤثر و اساسی در صحنه لیبی تبدیل میکند. پس از مذاکرات «الصخیرات»، شرکتکنندگان تصمیم گرفتند تا گروههای تروریستی را تنها به دو گروه زیر محدود سازند: تشکیلات «انصارالشریعة/ القاعده»، و تشکیلات «دولت اسلامي داعش» | ||
====جماعت انصارالشریعة و تشکیلات القاعده==== | ====جماعت انصارالشریعة و تشکیلات القاعده==== | ||
جماعت «[[انصارالشریعة]]» در ابتدای سال | جماعت «[[انصارالشریعة]]» در ابتدای سال 2012 تأسیس شد و در نشستی در «بنغازی» که بسیاری از اعضای جنبشهای اسلامی در آن شرکت داشتند، اعلام حضور کرد. در اوایل انقلاب، این تشکیلات تلاش کرد تا در راستای دعوت به ثبات در دین، یک راهیپمایی مسلحانه برگزار کند. در ادامه کوشيد تا به جامعه توجه نموده و برخی نهادها را روی کار بیاورد. بسیاری از اعضای جماعت را افراد جریان سلفی ـ جهادی تشکیل میدهند و بسیاری از افراد مسلح که دوره آموزشی خود را در الجزایر سپری کردهاند نیز پس از انقلاب به این کشور بازگشتهاند. این دو عامل سبب شده است تا نگراني بسياري در زمینه ارتباط این جماعت با القاعده ایجاد شود؛ درحالیکه جماعت اعلام میکند ارتباطی با این تشکیلات ندارد، ولی این رويکرد تاریخی سبب میشود تا بسیاری از گزارشها بر ارتباط میان القاعده و انصارالشریعة تأکيد کنند. | ||
ظاهر امر نشان میدهد که در میان گروههای مرتبط با القاعده دو موج دیده میشود: موج نخست، «[[جماعت اسلامی مبارز]]» است که ارتباط خود با این تشکیلات را قطع کرد؛ زیرا بر اساس آنچه | ظاهر امر نشان میدهد که در میان گروههای مرتبط با القاعده دو موج دیده میشود: موج نخست، «[[جماعت اسلامی مبارز]]» است که ارتباط خود با این تشکیلات را قطع کرد؛ زیرا بر اساس آنچه «ناصر العکر» نقل ميکند، «اسامه بنلادن» آن مبارزان لیبیایی که در شرکت سرمایه گذاری وی در «سودان» کار میکردند را اخراج کرد. لذا نسل اول با القاعده قطع ارتباط کرد و بلکه بالاتر از این (بنابر گفته «العکر») به دليل دست کشیدن القاعده از برخی نیروهای لیبیایی، مانعی بزرگ میان آنها و القاعده به وجود آمده است. | ||
موج دوم، موجی است که پس از جنگ دوم عراق به این کشور وارد شد و شامل افرادی است که از سوریه و الجزایر آمده بودند. | موج دوم، موجی است که پس از جنگ دوم عراق به این کشور وارد شد و شامل افرادی است که از سوریه و الجزایر آمده بودند. | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
از لحاظ فکری، این تشکیلات اعلام کرده است که ضددموکراسی است و با خطِمشی انقلاب که بر اساس قانون اساسی حرکت میکند، مخالف است. | از لحاظ فکری، این تشکیلات اعلام کرده است که ضددموکراسی است و با خطِمشی انقلاب که بر اساس قانون اساسی حرکت میکند، مخالف است. | ||
این جماعت در بحبوحه انقلاب، توانست مسلح شود و گردانهای خود را تشکیل دهد و به بخشی از درگیریها در «بنغازی» بپیوندد. تعداد اندکی از این گردانها در | این جماعت در بحبوحه انقلاب، توانست مسلح شود و گردانهای خود را تشکیل دهد و به بخشی از درگیریها در «بنغازی» بپیوندد. تعداد اندکی از این گردانها در «درنه» مستقر هستند؛ لذا در بسیاری از اظهارات یا روزنامهها مجلس شورای «درنه» یا «بنغازی» به نام القاعده معرفي میشوند؛ حال آنکه گروه «الأنصار» با مجموعهای از مبارزاني که پس از جنگافروزی داخلی در «بنغازی» با عنوان عملیات «کرامت» در می 2014 اعلام موجوديت کرد، متفاوت است. | ||
علیرغم پیوند این جماعت با گروه با داعش، تفکر این جماعت بر پایه مخالفت با دولت دموکراتیک پایهگذاري شده است. ژنرال | علیرغم پیوند این جماعت با گروه با داعش، تفکر این جماعت بر پایه مخالفت با دولت دموکراتیک پایهگذاري شده است. ژنرال «حفتر» نیز بهانه لازم برای داستانسرایی توسط این گروه را فراهم ساخته و آمادگی ذهنی لازم برای دفاع را در طرفداران این گروه ایجاد کرده است. در این داستان، «حفتر» به عنوان نماد «طاغوت» ظاهر میشود و توجیه لازم برای بسیج و همبستگی انصار برای مبارزه را فراهم آورده است؛ یعنی حضور «حفتر»، تفکر «طاغوت» را در اذهان پرورانده است؛ تفکری که گروههاي تروریستی برای اثبات درستي برخي از عملیاتهای خود به آن نیازمندند. | ||
لازم به يادآوري است که این تشکیلات پس از انقلاب ایجاد شد و یک جریان برآمده از جامعه نبود. | لازم به يادآوري است که این تشکیلات پس از انقلاب ایجاد شد و یک جریان برآمده از جامعه نبود. | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
زمانی که رهبران و سرکردگان سیاسی پا به عرصه میگذارند، جامعه خالي از نهادهایی میگردد که مسئولیت نمایندگی از آن را بر عهده داشته باشند. این امر موجب میشود تا جنبشهای اسلامی برای جدایی دین از سیاست و دیگر مفاهیم دوگانه یا مفاهیمی که در مورد آنها هیچگونه بحث علمی یا مباحثهای میان روشنفکران صورت نگرفته، همچنان از تجربه های خارجی نسخهبرداری کنند؛ بلکه منجر میشود تا قدرت، دانش و معرفت را تسخیر کند و چشماندازهای آن را آنگونه که میخواهد، در متون آموزشی، در دانشگاهها، مطبوعات و رسانهها ترسیم نماید. گذشته از این، در سایه شکست دولت، تجزیه سیاسی، دخالت خارجی و منطقهای، اسلحه فراوانی در دسترس قرار گرفته و منجر شده است تا گروههای تندرو ظاهر شوند. | زمانی که رهبران و سرکردگان سیاسی پا به عرصه میگذارند، جامعه خالي از نهادهایی میگردد که مسئولیت نمایندگی از آن را بر عهده داشته باشند. این امر موجب میشود تا جنبشهای اسلامی برای جدایی دین از سیاست و دیگر مفاهیم دوگانه یا مفاهیمی که در مورد آنها هیچگونه بحث علمی یا مباحثهای میان روشنفکران صورت نگرفته، همچنان از تجربه های خارجی نسخهبرداری کنند؛ بلکه منجر میشود تا قدرت، دانش و معرفت را تسخیر کند و چشماندازهای آن را آنگونه که میخواهد، در متون آموزشی، در دانشگاهها، مطبوعات و رسانهها ترسیم نماید. گذشته از این، در سایه شکست دولت، تجزیه سیاسی، دخالت خارجی و منطقهای، اسلحه فراوانی در دسترس قرار گرفته و منجر شده است تا گروههای تندرو ظاهر شوند. | ||
این امر در پیدایش داعش کاملا آشکار است. فقط در زمان پیدایش داعش، همگان به جامعه پناه آوردند و دریافتند که تنها قدرت جامعه میتواند شبح این تشکیلات را دفع کند؛ همانگونه که در شهر | این امر در پیدایش داعش کاملا آشکار است. فقط در زمان پیدایش داعش، همگان به جامعه پناه آوردند و دریافتند که تنها قدرت جامعه میتواند شبح این تشکیلات را دفع کند؛ همانگونه که در شهر «درنه» و «صبراتة» نیز چنين شد. | ||
با این توضیحات میتوان آینده را پیشبینی کرد؛ زیرا فعالیت جنبشهای میانه رو به چهار برايند از صحنه لیبی مرتبط است: این سناریوها عبارتند از: | با این توضیحات میتوان آینده را پیشبینی کرد؛ زیرا فعالیت جنبشهای میانه رو به چهار برايند از صحنه لیبی مرتبط است: این سناریوها عبارتند از: | ||
۱. آرامش همراه با احتیاط و خشونتی که شاید برای سالهای متمادی به صورت مقطعی ظاهر شود. در سایه پیشرفتهایی که نیروهای لیبی در عملیاتی موسوم به | ۱. آرامش همراه با احتیاط و خشونتی که شاید برای سالهای متمادی به صورت مقطعی ظاهر شود. در سایه پیشرفتهایی که نیروهای لیبی در عملیاتی موسوم به «البنیان المرصوص» به دست آوردند، امکان تحقق این سناریو وجود دارد. | ||
۲. تجزیه کشور، که در پی آن دولتی ضعیف در شرق لیبی روی کار خواهد آمد. این امر زمینه را برای مداخله مصر فراهم میسازد، و نتیجه های جز شرایط بيثباتي و ادامه درگیریها به دنبال نخواهد داشت. | ۲. تجزیه کشور، که در پی آن دولتی ضعیف در شرق لیبی روی کار خواهد آمد. این امر زمینه را برای مداخله مصر فراهم میسازد، و نتیجه های جز شرایط بيثباتي و ادامه درگیریها به دنبال نخواهد داشت. | ||
درگیریهایی که موقعیت تروریسم را تثبیت میکند. | درگیریهایی که موقعیت تروریسم را تثبیت میکند. | ||
۳. گسترش داعش و تروریسم و متصل شدن آنان به جنوب لیبی، که در این صورت، منطقه شمال آفریقا به منطقهای متشنج و ناآرام تبدیل میگردد؛ یعنی جنبشهای تندرو افزایش مییابند و تمام جنبشهای میانه رو به حاشیه رانده خواهند شد و در نبرد با گروههاي تندرو، شکست سختی خواهند خورد و سپس خشونت در لیبی و کشورهای همجوار بهویژه تونس، الجزایر و مالی فرمانروایی خواهد کرد و وضع هولناکي به وجود میآید. | ۳. گسترش داعش و تروریسم و متصل شدن آنان به جنوب لیبی، که در این صورت، منطقه شمال آفریقا به منطقهای متشنج و ناآرام تبدیل میگردد؛ یعنی جنبشهای تندرو افزایش مییابند و تمام جنبشهای میانه رو به حاشیه رانده خواهند شد و در نبرد با گروههاي تندرو، شکست سختی خواهند خورد و سپس خشونت در لیبی و کشورهای همجوار بهویژه تونس، الجزایر و مالی فرمانروایی خواهد کرد و وضع هولناکي به وجود میآید. | ||
۴. نابودی | ۴. نابودی تشکیلات داعش در «سرت» و از طرفی «شورای ریاست» در موقعیتی قرار بگیرد که بتواند سیطره خود بر «طرابلس» را گسترش دهد. تا آن زمان ممکن است نوعی درگیری میان برخی از جریانهای اسلامی در «طرابلس» وجود داشته باشد؛ درگیریهایی که با جماعت اسلامی مبارز در طرابلس نیز مرتبط است و از یک جهت میان این جریانها و برخی شهروندان مخالف مذاکرات صورت میگیرد، و از سوی دیگر میان این جریانها و برخی گروههاي مسلح از جمله جریانهاي سلفی رخ میدهد. البته جریانات سلفی به «شورای ریاست» نزدیکتر است. | ||
نتیجه این درگیری به قدرت «شورای ریاست» برای یک رفتار حکیمانه بستگی دارد، تا از انتقال درگیری از «بنغازی» به «طرابلس» جلوگيري کند. | نتیجه این درگیری به قدرت «شورای ریاست» برای یک رفتار حکیمانه بستگی دارد، تا از انتقال درگیری از «بنغازی» به «طرابلس» جلوگيري کند. | ||
بنابر این سناریو، اولین جماعتی که ممکن است سیاستهای خود را تغییر دهد، جماعت [[اخوانالمسلمین]] است. بر اساس اطلاعاتی که از رایزنی های صورت گرفته در داخل جماعت به بیرون درز کرده، امکان انحلال این جماعت و ایجاد نهادهای مدنی وجود دارد؛ نهادهایی که فعالیت دینی و فرهنگی در جامعه داشته باشند. حزب «[[العدالة و البناء]]» مانند سابق در معادلات و صحنه سیاسی باقی ماند. در اینجا جریان اسلامی را میتوان به عنوان بخشی از بازیگران صحنه سیاست و از قدرتهایی به شمار آورد که به تدریج شکل خواهند گرفت. | بنابر این سناریو، اولین جماعتی که ممکن است سیاستهای خود را تغییر دهد، جماعت [[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]] است. بر اساس اطلاعاتی که از رایزنی های صورت گرفته در داخل جماعت به بیرون درز کرده، امکان انحلال این جماعت و ایجاد نهادهای مدنی وجود دارد؛ نهادهایی که فعالیت دینی و فرهنگی در جامعه داشته باشند. حزب «[[العدالة و البناء]]» مانند سابق در معادلات و صحنه سیاسی باقی ماند. در اینجا جریان اسلامی را میتوان به عنوان بخشی از بازیگران صحنه سیاست و از قدرتهایی به شمار آورد که به تدریج شکل خواهند گرفت. | ||
ولی جنبشهای تندرو در چارچوب این سناریو، مقامات وابسته به «شورای ریاست» را تشکیل میدهند؛ لذا سرنوشت آن به تشکیل دولت وابسته خواهد بود. تجربه ثابت کرده است که جامعه این تروریسم را نمیپذیرد و توان مبارزه و دفع آن را دارد. | ولی جنبشهای تندرو در چارچوب این سناریو، مقامات وابسته به «شورای ریاست» را تشکیل میدهند؛ لذا سرنوشت آن به تشکیل دولت وابسته خواهد بود. تجربه ثابت کرده است که جامعه این تروریسم را نمیپذیرد و توان مبارزه و دفع آن را دارد. | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده: مقالات]] | [[رده: مقالات]] | ||
[[رده: لیبی]] | [[رده: لیبی]] |