پرش به محتوا

لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'دمکراسی' به 'دموکراسی'
جز (جایگزینی متن - 'ايتاليا' به 'ایتالیا')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'دمکراسی' به 'دموکراسی')
خط ۱٬۵۵۲: خط ۱٬۵۵۲:
۲. چالش مشروعیت نظام سیاسی:
۲. چالش مشروعیت نظام سیاسی:


نکته پیش گفته، از مساله‌ای فکری و ریشه‌ای نشأت می‌گیرد. این مساله عبارت است از مشروعیت رژیم‌های سیاسی عربی. جریان انقلابی لبنان – که علامه فضل الله نیز با آنان همراه بود- معتقد بود: رژیم‌های عربی به جهت این که اسلام را به عنوان روش حاکمیت نپذیرفته‌اند، نامشروع اند، در حالی که علامه شمس الدین به نظریۀ «ولایت امّت بر خود» و به نوعی دمکراسی اسلامی معتقد بود. در نظریۀ ایشان حتی اگر اسلام حاکمیّت نداشته باشد و فقیه نیز مرجع حاکمیّت نباشد، مهم این است که حاکم ظالمانه بر توده‌ها حاکمیّت نکند. بر این اساس، مکتب انقلابی شیعه، به‌اندیشه سید قطب نزدیک شده بود، در حالی که علامه شمس الدین اساساً، از دیدگاه سید قطب فاصله می‌گرفت. ولی مهمتر از همه، دیدگاه علامه امین بود زیرا، از علامه شمس الدین نیز فراتر رفته بود و اعتقاد داشت که سکولاریسم مؤمن، می‌تواند راه حلّی برای درمان مشکلات جوامع عرب باشد. آثار این دیدگاه را در برخی از نوشته‌های علامه شمس الدین نیز می‌توان مشاهده کرد.
نکته پیش گفته، از مساله‌ای فکری و ریشه‌ای نشأت می‌گیرد. این مساله عبارت است از مشروعیت رژیم‌های سیاسی عربی. جریان انقلابی لبنان – که علامه فضل الله نیز با آنان همراه بود- معتقد بود: رژیم‌های عربی به جهت این که اسلام را به عنوان روش حاکمیت نپذیرفته‌اند، نامشروع اند، در حالی که علامه شمس الدین به نظریۀ «ولایت امّت بر خود» و به نوعی دموکراسی اسلامی معتقد بود. در نظریۀ ایشان حتی اگر اسلام حاکمیّت نداشته باشد و فقیه نیز مرجع حاکمیّت نباشد، مهم این است که حاکم ظالمانه بر توده‌ها حاکمیّت نکند. بر این اساس، مکتب انقلابی شیعه، به‌اندیشه سید قطب نزدیک شده بود، در حالی که علامه شمس الدین اساساً، از دیدگاه سید قطب فاصله می‌گرفت. ولی مهمتر از همه، دیدگاه علامه امین بود زیرا، از علامه شمس الدین نیز فراتر رفته بود و اعتقاد داشت که سکولاریسم مؤمن، می‌تواند راه حلّی برای درمان مشکلات جوامع عرب باشد. آثار این دیدگاه را در برخی از نوشته‌های علامه شمس الدین نیز می‌توان مشاهده کرد.


۳. چالش شکل نظام سیاسی: ولایت فقیه یا نظامی دیگر؟
۳. چالش شکل نظام سیاسی: ولایت فقیه یا نظامی دیگر؟


در تلاقی با نکته قبل، جریان انقلابی به نظریه ولایت عامّه فقیه معتقد بود. پیروان این اندیشه معتقد بودند ولی فقیه در ایران بر امور شیعیان لبنان، حاکمیّت دارد ولی محمد حسن امین، منکر وجود هر گونه شکل خاصّی از نظام سیاسی در اسلام بود. ایشان در این باره گفته بود: گونه‌های نظام سیاسی، بشری است و ما در مقابل آن تسلیم خواهیم بود. اسلام خواسته است ارزشهای دینی بر زندگی انسان حاکم باشد. حاکمیّت ارزش ها، به هر صورتی که باشد با این شرط که به انسان احترام بگذارد و به انسان ایمان داشته باشد، در برابرش تسلیم و فرمانبردار خواهیم بود. در درجه‌ای پایین تر، علامه شمس الدین اعتقاد داشت که اسلام نظریه ولایت امّت بر خود را مطرح کرده است و با طرح این نظریه، نوعی از دمکراسی اسلامی را ارایه کرده بود، و از دهه هشتاد، به شکل اجمالی و تفصیلی، نظریه ولایت فقیه را رد کرده بود. علامه شمس الدین اعتقاد داشت حالت مطلوب این است که امّت اسلامی، اسلام را روش زندگی خود قرار دهد. گویی علامه شمس الدین و سید امین با این روش، به طرح متفکّر سودانی «ابوالقاسم حاج حمد» در پروژه مشهورش به نام «اسلام گرایی جهانی دوم» نزدیک می‌شدند. حاج حمد در سال ۱۹۷۹ میلادی این پروژه را مطرح کرد و در ضمن این دیدگاه، به تأیید سکولاریسم در دولت و نفی سکولاریسم در جامعه معتقد شده بود.
در تلاقی با نکته قبل، جریان انقلابی به نظریه ولایت عامّه فقیه معتقد بود. پیروان این اندیشه معتقد بودند ولی فقیه در ایران بر امور شیعیان لبنان، حاکمیّت دارد ولی محمد حسن امین، منکر وجود هر گونه شکل خاصّی از نظام سیاسی در اسلام بود. ایشان در این باره گفته بود: گونه‌های نظام سیاسی، بشری است و ما در مقابل آن تسلیم خواهیم بود. اسلام خواسته است ارزشهای دینی بر زندگی انسان حاکم باشد. حاکمیّت ارزش ها، به هر صورتی که باشد با این شرط که به انسان احترام بگذارد و به انسان ایمان داشته باشد، در برابرش تسلیم و فرمانبردار خواهیم بود. در درجه‌ای پایین تر، علامه شمس الدین اعتقاد داشت که اسلام نظریه ولایت امّت بر خود را مطرح کرده است و با طرح این نظریه، نوعی از دموکراسی اسلامی را ارایه کرده بود، و از دهه هشتاد، به شکل اجمالی و تفصیلی، نظریه ولایت فقیه را رد کرده بود. علامه شمس الدین اعتقاد داشت حالت مطلوب این است که امّت اسلامی، اسلام را روش زندگی خود قرار دهد. گویی علامه شمس الدین و سید امین با این روش، به طرح متفکّر سودانی «ابوالقاسم حاج حمد» در پروژه مشهورش به نام «اسلام گرایی جهانی دوم» نزدیک می‌شدند. حاج حمد در سال ۱۹۷۹ میلادی این پروژه را مطرح کرد و در ضمن این دیدگاه، به تأیید سکولاریسم در دولت و نفی سکولاریسم در جامعه معتقد شده بود.


در درجه بسیار پایین تر، علامه فضل الله که به الگوی ایران و اعتقاد به ولایت فقیه نزدیک بود، در پایان دهه هشتاد بحثی درباره تعدد ولی فقیه مطرح نمود و این که ممکن است به عنوان حکم اولی، هر منطقه اسلامی، دارای فقیهی باشد که ولایت آن منطقه را عهده دار باشد، هر چند ایشان اقرار داشت که عنوان ثانوی، در این مرحله، مقتضی وحدت ولایت است. ولی این نظریه بعد از سال۲۰۰۰ میلادی در منظومه فکری علامه فضل الله از بین رفت زیرا ایشان نظریه ولایت فقیه را منکر شد و ولایت فقیه را فقط در حالتی معتبر دانست که حفظ نظام، متوقف بر آن باشد. بنا بر دیدگاه ایشان مسلمانان می‌توانند هر نظامی سیاسی دیگر را هر گاه که بخواهند بپذیرند به شرطی که با اسلام در تعارض نباشد. بنا به این دیدگاه، علامه فضل الله بار دیگر، به‌اندیشه علامه شمس الدین بسیار نزدیک شد.
در درجه بسیار پایین تر، علامه فضل الله که به الگوی ایران و اعتقاد به ولایت فقیه نزدیک بود، در پایان دهه هشتاد بحثی درباره تعدد ولی فقیه مطرح نمود و این که ممکن است به عنوان حکم اولی، هر منطقه اسلامی، دارای فقیهی باشد که ولایت آن منطقه را عهده دار باشد، هر چند ایشان اقرار داشت که عنوان ثانوی، در این مرحله، مقتضی وحدت ولایت است. ولی این نظریه بعد از سال۲۰۰۰ میلادی در منظومه فکری علامه فضل الله از بین رفت زیرا ایشان نظریه ولایت فقیه را منکر شد و ولایت فقیه را فقط در حالتی معتبر دانست که حفظ نظام، متوقف بر آن باشد. بنا بر دیدگاه ایشان مسلمانان می‌توانند هر نظامی سیاسی دیگر را هر گاه که بخواهند بپذیرند به شرطی که با اسلام در تعارض نباشد. بنا به این دیدگاه، علامه فضل الله بار دیگر، به‌اندیشه علامه شمس الدین بسیار نزدیک شد.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش