۸۸٬۰۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[پرونده:هارون الرشید.jpg|بندانگشتی|هارون الرشید]] | [[پرونده:هارون الرشید.jpg|بندانگشتی|هارون الرشید]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام | !نام | ||
|هارون عباسی | |هارون عباسی | ||
|- | |- | ||
|نام کامل | |نام کامل | ||
|أبو جعفر هارون بن محمدالمهدی بن أبی جعفر المنصور | |أبو جعفر هارون بن محمدالمهدی بن أبی جعفر المنصور | ||
|- | |- | ||
|لقب | |لقب | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
|- | |- | ||
|مادر | |مادر | ||
|خیزران | |خیزران | ||
|- | |- | ||
|سمت | |سمت | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
</div> | </div> | ||
'''هارون الرشید''' پنجمین خلیفه عباسی و یکی از سفّاکترین و عیّاشترین خلفای عباسی بود. او در طول زندگی خود، چند صد نفر از فرزندان [[حضرت فاطمه(س)]] را کشت. او همچنین امام هفتم شیعیان [[امام موسی کاظم (ع)]] را به شهادت رساند. | '''هارون الرشید''' پنجمین خلیفه عباسی و یکی از سفّاکترین و عیّاشترین خلفای عباسی بود. او در طول زندگی خود، چند صد نفر از فرزندان [[حضرت فاطمه(س)]] را کشت. او همچنین امام هفتم شیعیان [[امام کاظم|امام موسی کاظم (ع)]] را به شهادت رساند. | ||
عصر هارون به جهت درآمد زیاد، اموال فراوان، رونق تجارت، پیشرفت علم، [[فلسفه]] و موفقیت در فتوحات، عصر طلایی دوران حكومت عباسی نامیده میشود. | عصر هارون به جهت درآمد زیاد، اموال فراوان، رونق تجارت، پیشرفت علم، [[فلسفه]] و موفقیت در فتوحات، عصر طلایی دوران حكومت عباسی نامیده میشود. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
فضل بن یحیی پسر یحیی بن خالد برمکی ده روز پس از او به دنیا آمد و مادر فضل، رشید را شیر داد و فضل و رشید برادر رضاعی بودند. <ref>طبری، ابوجعفر، تاریخ طبری، ج۸، ص۲۳۰</ref> | فضل بن یحیی پسر یحیی بن خالد برمکی ده روز پس از او به دنیا آمد و مادر فضل، رشید را شیر داد و فضل و رشید برادر رضاعی بودند. <ref>طبری، ابوجعفر، تاریخ طبری، ج۸، ص۲۳۰</ref> | ||
هارون از مشهورترین [[خلفای عباسی]] به حساب میآید شهرت او از شرق فراتر رفت و به غرب رسید و برخی از پادشاهان اروپا سعی در ایجاد روابط حسنه با او داشتند. <ref>طقوش، محمد بن سهیل، دولت عباسیان، ص۸۹، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۳</ref> | هارون از مشهورترین [[عباسیان|خلفای عباسی]] به حساب میآید شهرت او از شرق فراتر رفت و به غرب رسید و برخی از پادشاهان اروپا سعی در ایجاد روابط حسنه با او داشتند. <ref>طقوش، محمد بن سهیل، دولت عباسیان، ص۸۹، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۳</ref> | ||
هارون در همان شبی که هادی درگذشت به خلافت رسید. هنگامی که هادی درگذشت خزیمة بن خازم در نیمههای شب بر بستر جعفر بن هادی آمد و با ارعاب و تهدید برای هارون بیعت گرفت. هارون خلافت خود را مدیون مادرش و کوششهای مداوم یحیی بن خالد برمکی بود. یحیی که به دلیل پشتیبانی از هارون در زندان هادی به سر میبرد بلافاصله پس از آنکه هارون بر خلافت رسید از زندان رهایی یافت و از جانب | هارون در همان شبی که هادی درگذشت به خلافت رسید. هنگامی که هادی درگذشت خزیمة بن خازم در نیمههای شب بر بستر جعفر بن هادی آمد و با ارعاب و تهدید برای هارون بیعت گرفت. هارون خلافت خود را مدیون مادرش و کوششهای مداوم یحیی بن خالد برمکی بود. یحیی که به دلیل پشتیبانی از هارون در زندان هادی به سر میبرد بلافاصله پس از آنکه هارون بر خلافت رسید از زندان رهایی یافت و از جانب خلیفه<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref> به مقام وزارت منصوب شد و فرمان داد تا خبر مرگ هادی و خلافت وی را به همه ولایات گزارش کند و از امیران و سپاهیان برای او بیعت بگیرد. | ||
=نسب هارون الرشید= | =نسب هارون الرشید= | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
هارون خصوصیات متضادی داشت، رحم و خشونت، ظلم و عدل. روزی نزد فضیل عیاض که از مردان وارسته بود رفت و در اثر موعظه او گریست و از شدت گریه بیهوش شد و این واقعه چند بار تکرار شد <ref> پیشوائی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۴۳۷، قم، انتشارات موسسه امام صادق، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۱هش</ref> و از طرفی در بارگاه او دو هزار کنیزک بود که سیصد نفر از آنان مخصوص آواز و رقص بودند. <ref>جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ج۵، ص۱۶۲، ترجمه علی جواهر کلام، تهران، موسسه مطبوعاتی امیرکبیر، ۱۳۳۶ هـش</ref> | هارون خصوصیات متضادی داشت، رحم و خشونت، ظلم و عدل. روزی نزد فضیل عیاض که از مردان وارسته بود رفت و در اثر موعظه او گریست و از شدت گریه بیهوش شد و این واقعه چند بار تکرار شد <ref> پیشوائی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۴۳۷، قم، انتشارات موسسه امام صادق، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۱هش</ref> و از طرفی در بارگاه او دو هزار کنیزک بود که سیصد نفر از آنان مخصوص آواز و رقص بودند. <ref>جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ج۵، ص۱۶۲، ترجمه علی جواهر کلام، تهران، موسسه مطبوعاتی امیرکبیر، ۱۳۳۶ هـش</ref> | ||
برخی از تواریخ او را فردی زاهد و پرهیزکار میدانند و نوشتهاند که او روزی صد رکعت | برخی از تواریخ او را فردی زاهد و پرهیزکار میدانند و نوشتهاند که او روزی صد رکعت نماز میخواند. <ref> طبری، ابوجعفر، تاریخ طبری، ج۸، ص۳۴۷</ref> و بر این امر مداومت داشت، دوستدار علم بود و حرمات الهی را تعظیم مینمود. <ref> سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، ص۲۱۰</ref> | ||
و این قبیل توصیفات از هارون، برگرفته از همین خصلت اوست. | و این قبیل توصیفات از هارون، برگرفته از همین خصلت اوست. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
هارون در آغاز حكومتش خواست سیاست خشن هادی را در برابر [[علویان]] جبران كند لذا با آنان ملایمت و همدردی نشان داد و به آنان امان داد و علویان ساكن [[بغداد]] را به [[مدینه]] بازگرداند و استاندار مدینه را به جهت آزار علویان درگذشته بركنار كرد. <ref> طبری، پیشین، 8/235</ref> | هارون در آغاز حكومتش خواست سیاست خشن هادی را در برابر [[علویان]] جبران كند لذا با آنان ملایمت و همدردی نشان داد و به آنان امان داد و علویان ساكن [[بغداد]] را به [[مدینه]] بازگرداند و استاندار مدینه را به جهت آزار علویان درگذشته بركنار كرد. <ref> طبری، پیشین، 8/235</ref> | ||
اما علویان از اعتقاد راسخ خود مبنی بر این كه خلافت حق ایشان است برنگشتند و برای رسیدن به آن دست به مبارزه و شورش زدند. | اما علویان از اعتقاد راسخ خود مبنی بر این كه خلافت حق ایشان است برنگشتند و برای رسیدن به آن دست به مبارزه و شورش زدند. قیام یحیی بن عبدالله، از جمله قیام های علویان، در دوران هارون الرشید اتفاق افتاد. یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن برادر نفس زكیه از داعیان و مبلغان او بود. او هنگامی كه قیام نفس زكیه با شكست روبرو شد و پیروانش مورد تعقیب عباسیان قرار گرفتند به دیلم رفت و خود را امام خواند و مردم نیز با وی بیعت<ref>ر.ک:مقاله بیعت</ref> كردند و او را فرمانروای دولت نامیدند. هارون الرشید برای از بین بردن خطر یحیی، وی را به همراه امان نامهای كه به امضای قاضیان و بزرگان بنی هاشم رسانده بود به بغداد دعوت کرد و یحیی نیز با فضل به بغداد آمد. هارون ابتدا مقدم یحیی را گرامی داشت ولی اندكی بعد فقیهان و قاضیان را به صدور فتوایی مبنی بر مشروعیت نقض آن پیمان نامه مجبور کرد و سپس یحیی را به قتل رساند. قتل یحیی موجب برانگیخته شدن عواطف و احساسات مردم دیلم شد و زمینهی تاسیس دولتی مستقل و شیعی را در قلمرو خلافت عباسی یعنی علویان طبرستان را فراهم كرد. <ref>طبری، پیشین، 4/ 633-628</ref> | ||
دوران طولانی خلافت هارون با قیام ها و شورش های مختلفی همراه بود. گروهی از [[خوارج]] كه قدرت خلفا و احكام شرعی آنان را قبول نداشتند در منطقه جزیره (قسمت شمالی عراق) به فرماندهی ولید بن طریف شاری فعال شدند و قدرت خود را به | دوران طولانی خلافت هارون با قیام ها و شورش های مختلفی همراه بود. گروهی از [[خوارج]] كه قدرت خلفا و احكام شرعی آنان را قبول نداشتند در منطقه جزیره (قسمت شمالی عراق) به فرماندهی ولید بن طریف شاری فعال شدند و قدرت خود را به آذربایجان و ارمنستان و سواد عراق<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> گسترش دادند كه هارون نیروی نظامی به رهبری یزید بن مزید شیبانی به رویارویی با آنان فرستاد و در سال 179 ه.ق بر آنان چیره شد. | ||
در سرزمین [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref> نیز برخوردهای قبیله ای بین یمنیها و عرنانیها در سال 176 ه.ق، در [[دمشق]] به بالاترین حد خود رسید و نزدیك دو سال این درگیری ها طول كشید و هارون با كمك برمكیان توانست اوضاع را سامان دهد. <ref>طبری، پیشین، 8/ 262-251</ref> | در سرزمین [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref> نیز برخوردهای قبیله ای بین یمنیها و عرنانیها در سال 176 ه.ق، در [[دمشق]] به بالاترین حد خود رسید و نزدیك دو سال این درگیری ها طول كشید و هارون با كمك برمكیان توانست اوضاع را سامان دهد. <ref>طبری، پیشین، 8/ 262-251</ref> | ||
در | در افریقیه نیز از سال 171 ه.ق ناآرامیهایی به علت قیام خوارج و بعض فرماندهان سپاه و بربرها ایجاد شد. هارون هزیمة بن اعین را استاندار افریقیه كرد كه وی توانست آرامش را به این منطقه بازگرداند و پس از او ابراهیم بن اغلب استاندار افریقیه شد وی باعث شكوفایی عمرانی و اقتصادی در افریقیه شد و زمینه ی ایجاد حكومت اغلبیان را فراهم آورد و بعدها از حكومت مركزی بغداد مستقل شد و «قیروان» را در جنوب غربی تونس فعلی بر پایتختی برگزید. <ref>طبری، همان، 8/314</ref> | ||
=اوضاع شیعیان در زمان هارون الرشید= | =اوضاع شیعیان در زمان هارون الرشید= | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
=درگذشت هارون الرشید= | =درگذشت هارون الرشید= | ||
بنا بر برخی منابع تاریخی، در پی آشوبهای خراسان به وسیله رافع بن لیث و آرام نشدن منطقه به وسیله نماینده هارون، خود خلیفه در سال ۱۹۲ق راهی خراسان شد تا منطقه را آرام کند؛ ولی در طوس <ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۴۶۲</ref> در روستایی به نام سناباد به علت بیماری در جمادی الاولی سال ۱۹۳ق در چهل و شش سالگی درگذشت و پسرش صالح، | بنا بر برخی منابع تاریخی، در پی آشوبهای خراسان به وسیله رافع بن لیث و آرام نشدن منطقه به وسیله نماینده هارون، خود خلیفه در سال ۱۹۲ق راهی خراسان شد تا منطقه را آرام کند؛ ولی در طوس <ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۴۶۲</ref> در روستایی به نام سناباد به علت بیماری در جمادی الاولی سال ۱۹۳ق در چهل و شش سالگی درگذشت و پسرش صالح، نماز میت را بر او خواند. بعدها محل دفن هارون به بقعه هارونیه معروف شد. <ref>جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۹۳</ref> شب مرگ هارون در طوس، مردم با پسر او امین در بغداد بیعت کردند. <ref>ابن اثیر، الکامل، دارصادر، ج۶، ص۲۸۷</ref> در سال ۲۰۳ به خواست مأمون، امام رضا(ع) در این مکان در کنار هارون دفن شد. <ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ ق، ص۴۶۴</ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |