۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
صحبتکردن در زمینه فضائل امیرالمؤمنین علیهالسلام کار دشواری است. صحبتکردن در باب مقام کسی که خدای متعال در آیات فراوانی او را مدح میکند و به بیان کمالات او میپردازد، جز با بیان همان آیات و ترجمه کردن آن ممکن نیست. حداقل صدها آیه از قرآن در مدح وجود امیرالمؤمنین نازل شده است. ابن حجر که یکی از معتمدین اهلسنت است میگوید: «سیصد آیه قرآن در مدح امیرالمؤمنین است»، ولی آنچه از روایات استفاده میشود بیش از اینها است. در روایت آمده است: «وَلَایَتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ قُطْبَ الْقُرْآن وَ قُطْبَ جَمِیعِ الْکُتُب»<ref>(تفسیرالعیاشی، ج1، ص: 5)</ref> محور سنگآسیای قرآن که معارف حول او میچرخد ولایت اهلبیت است و نهتنها محور معارف قرآن، بلکه محور همه معارفی که در همه کتب نقل شده ولایت اهلبیت است. بعضی از علمای شیعه آیاتی را که در مورد فضائل امیرالمؤمنین است گردآوری کردند که در مجموع حدود هزار آیه میشود، بنابراین واضح است که ما نیز هنگام توصیف چنین شخصیت بزرگواری چارهای نداریم جز اینکه با زبان قرآن یا معصومین (ع) به وصف ایشان بپردازیم. در حدیثی رسول اکرم به امیرالمؤمنین میفرمایند: «وَ لَوْ لَا أَنْ تَقُولَ فِیکَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِی مَا قَالَتِ النَّصَارى فِی عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ، لَقُلْتُ فِیکَ قَوْلًا لَاتَمُرُّ بِمَلَإٍ مِنَ النَّاسِ إِلَّا أَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیْکَ یَلْتَمِسُونَ بِذلِکَ الْبَرَکَة»<ref>( الکافی، ج15، ص: 149)</ref>، علی جان! اگر نبود که طایفهای در امت من همان سخنی که نصاری درباره عیسی بن مریم گفتند را بازگو کنند امروز مطلبی را درباره تو میگفتم که بهواسطه آن در جمع مسلمین مرور نمیکردی مگر اینکه خاک کف کفش تو را بهعنوان تبرک بردارند؛ یعنی بسیاری از آنچه درمورد فضائل امیرالمؤمنین نقل کردهاند و به نحو عمومی به دست ما رسیده است، معارف دمدستی است و اگر آن معارف بلند را میگفتند قابلتحمل نبود. | صحبتکردن در زمینه فضائل [[امام علی|امیرالمؤمنین علیهالسلام]] کار دشواری است. صحبتکردن در باب مقام کسی که خدای متعال در آیات فراوانی او را مدح میکند و به بیان کمالات او میپردازد، جز با بیان همان آیات و ترجمه کردن آن ممکن نیست. حداقل صدها آیه از [[قرآن]] در مدح وجود امیرالمؤمنین نازل شده است. ابن حجر که یکی از معتمدین اهلسنت است میگوید: «سیصد آیه قرآن در مدح امیرالمؤمنین است»، ولی آنچه از روایات استفاده میشود بیش از اینها است. در روایت آمده است: «وَلَایَتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ قُطْبَ الْقُرْآن وَ قُطْبَ جَمِیعِ الْکُتُب»<ref>(تفسیرالعیاشی، ج1، ص: 5)</ref> محور سنگآسیای قرآن که معارف حول او میچرخد ولایت اهلبیت است و نهتنها محور معارف قرآن، بلکه محور همه معارفی که در همه کتب نقل شده ولایت اهلبیت است. بعضی از علمای شیعه آیاتی را که در مورد فضائل امیرالمؤمنین است گردآوری کردند که در مجموع حدود هزار آیه میشود، بنابراین واضح است که ما نیز هنگام توصیف چنین شخصیت بزرگواری چارهای نداریم جز اینکه با زبان قرآن یا معصومین (ع) به وصف ایشان بپردازیم. در حدیثی رسول اکرم به امیرالمؤمنین میفرمایند: «وَ لَوْ لَا أَنْ تَقُولَ فِیکَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِی مَا قَالَتِ النَّصَارى فِی عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ، لَقُلْتُ فِیکَ قَوْلًا لَاتَمُرُّ بِمَلَإٍ مِنَ النَّاسِ إِلَّا أَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیْکَ یَلْتَمِسُونَ بِذلِکَ الْبَرَکَة»<ref>( الکافی، ج15، ص: 149)</ref>، علی جان! اگر نبود که طایفهای در امت من همان سخنی که نصاری درباره عیسی بن مریم گفتند را بازگو کنند امروز مطلبی را درباره تو میگفتم که بهواسطه آن در جمع مسلمین مرور نمیکردی مگر اینکه خاک کف کفش تو را بهعنوان تبرک بردارند؛ یعنی بسیاری از آنچه درمورد فضائل امیرالمؤمنین نقل کردهاند و به نحو عمومی به دست ما رسیده است، معارف دمدستی است و اگر آن معارف بلند را میگفتند قابلتحمل نبود. | ||
آنچه در پی میآید برخی از ویژگیهای امام علی علیهالسلام است که در منابع برادران اهلسنت نقل شده است: | آنچه در پی میآید برخی از ویژگیهای امام علی علیهالسلام است که در منابع برادران اهلسنت نقل شده است: | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
===نخستین اسلام آورنده=== | ===نخستین اسلام آورنده=== | ||
* نسائی از زید بن ارقم نقل میکند: نخستین کسی که اسلام آورد علی [علیهالسلام] بود. <ref>طبقات کبری 3/ 12 و 21؛ مسند طیالسی: 93 ح 678؛ مسند احمد 4/ 368؛ فضائل احمد: 85 ح 126 و 110 ح 162؛ اوائل ابن أبی عاصم: 30 ح 86؛ انساب الأشراف 2/ 8 ح 10؛ سنن کبری 6/ 206؛ تاریخ طبری 2/ 310؛ مناقب ابن مغازلی: 14 ح 18؛ معجم بغوی: 418؛ ترجمة الإمام علی من تاریخ دمشق 1/ 78 و 79 ح 110 و 111؛ تهذیب الکمال 13/ 449؛ مناقب خوارزمی: 56 ح 22؛ معجم کبیر طبرانی 5/ 176 ح 5002 و ترجمة الإمام علی من تاریخ دمشق 1/ 75 ح 101.</ref> | *نسائی از زید بن ارقم نقل میکند: نخستین کسی که اسلام آورد علی [علیهالسلام] بود. <ref>طبقات کبری 3/ 12 و 21؛ مسند طیالسی: 93 ح 678؛ مسند احمد 4/ 368؛ فضائل احمد: 85 ح 126 و 110 ح 162؛ اوائل ابن أبی عاصم: 30 ح 86؛ انساب الأشراف 2/ 8 ح 10؛ سنن کبری 6/ 206؛ تاریخ طبری 2/ 310؛ مناقب ابن مغازلی: 14 ح 18؛ معجم بغوی: 418؛ ترجمة الإمام علی من تاریخ دمشق 1/ 78 و 79 ح 110 و 111؛ تهذیب الکمال 13/ 449؛ مناقب خوارزمی: 56 ح 22؛ معجم کبیر طبرانی 5/ 176 ح 5002 و ترجمة الإمام علی من تاریخ دمشق 1/ 75 ح 101.</ref> | ||
* نسائی از زید بن ارقم نقل میکند: نخستین کسی که اسلام آورد و با رسول خدا صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم نماز گزارد، علی [علیهالسلام] بود. <ref>طبقات کبری 3/ 12 و 21؛ مسند طیالسی: 93 ح 678؛ مسند احمد 4/ 368؛ فضائل احمد: 85 ح 126 و 110 ح 162؛ اوائل ابن أبی عاصم: 30 ح 86؛ انساب الأشراف 2/ 8 ح 10؛ سنن کبری 6/ 206؛ تاریخ طبری 2/ 310؛ مناقب ابن مغازلی: 14 ح 18؛ معجم بغوی: 418؛ ترجمة الإمام علی من تاریخ دمشق 1/ 78 و 79 ح 110 و 111؛ تهذیب الکمال 13/ 449؛ مناقب خوارزمی: 56 ح 22؛ معجم کبیر طبرانی 5/ 176 ح 5002 و سنن کبری نسائی 5/ 43- 44 ح 8137.</ref> | *نسائی از زید بن ارقم نقل میکند: نخستین کسی که اسلام آورد و با رسول خدا صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم نماز گزارد، علی [علیهالسلام] بود. <ref>طبقات کبری 3/ 12 و 21؛ مسند طیالسی: 93 ح 678؛ مسند احمد 4/ 368؛ فضائل احمد: 85 ح 126 و 110 ح 162؛ اوائل ابن أبی عاصم: 30 ح 86؛ انساب الأشراف 2/ 8 ح 10؛ سنن کبری 6/ 206؛ تاریخ طبری 2/ 310؛ مناقب ابن مغازلی: 14 ح 18؛ معجم بغوی: 418؛ ترجمة الإمام علی من تاریخ دمشق 1/ 78 و 79 ح 110 و 111؛ تهذیب الکمال 13/ 449؛ مناقب خوارزمی: 56 ح 22؛ معجم کبیر طبرانی 5/ 176 ح 5002 و سنن کبری نسائی 5/ 43- 44 ح 8137.</ref> | ||
===نخستین نمازگزار با پیامبر=== | ===نخستین نمازگزار با پیامبر=== | ||
* حبّه عرنی میگوید: از علی علیهالسلام شنیدم که فرمود: «من نخستین کسی هستم که با رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم نماز گزاردم». <ref>مسند طیالسی: 24 ح 188؛ مصنف ابن ابی شیبه 6/ 370 ح 32076؛ مسند احمد 2/ 165 ح 1191 و 1192؛ فضائل احمد: 82 ح 121، و 84 ح 125، و 208 ح 286؛ مسند أبو یعلی 1/ 348 ح 447؛ الآحاد و المثانی: 179؛ اوائل ابن أبی عاصم: 30؛ مسند بزّار: 3 ح 751؛ مناقب کوفی 1/ 269 ح 180؛ معارف ابن قتیبه: 169؛ انساب الأشراف: 8 ح 9؛ اوائل عسکری: 91؛ کامل ابن عدی 5/ 4؛ تاریخ بغداد 2/ 274 و 4/ 233؛ مستدرک حاکم 3/ 112؛ معجم اوسط طبرانی 2/ 444 ح 1767؛ مناقب خوارزمی: 57 ح 23؛ مناقب ابن مغازلی: 14 و 15 ح 20 و 21؛ ترجمة الإمام علی من تاریخ دمشق 1/ 54- 60 ح 80- 87؛ شرح ابن أبی الحدید 13/ 229، ذیل خطبه 238؛ تهذیب الکمال 5/ 354؛ استیعاب 3/ 1905.</ref> | *حبّه عرنی میگوید: از علی علیهالسلام شنیدم که فرمود: «من نخستین کسی هستم که با رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم نماز گزاردم». <ref>مسند طیالسی: 24 ح 188؛ مصنف ابن ابی شیبه 6/ 370 ح 32076؛ مسند احمد 2/ 165 ح 1191 و 1192؛ فضائل احمد: 82 ح 121، و 84 ح 125، و 208 ح 286؛ مسند أبو یعلی 1/ 348 ح 447؛ الآحاد و المثانی: 179؛ اوائل ابن أبی عاصم: 30؛ مسند بزّار: 3 ح 751؛ مناقب کوفی 1/ 269 ح 180؛ معارف ابن قتیبه: 169؛ انساب الأشراف: 8 ح 9؛ اوائل عسکری: 91؛ کامل ابن عدی 5/ 4؛ تاریخ بغداد 2/ 274 و 4/ 233؛ مستدرک حاکم 3/ 112؛ معجم اوسط طبرانی 2/ 444 ح 1767؛ مناقب خوارزمی: 57 ح 23؛ مناقب ابن مغازلی: 14 و 15 ح 20 و 21؛ ترجمة الإمام علی من تاریخ دمشق 1/ 54- 60 ح 80- 87؛ شرح ابن أبی الحدید 13/ 229، ذیل خطبه 238؛ تهذیب الکمال 5/ 354؛ استیعاب 3/ 1905.</ref> | ||
* زید بن ارقم میگوید: نخستین کسی که با رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم نماز گزارد، علی [علیهالسلام] بود. <ref>طبقات کبری 3/ 12 و 21؛ مسند طیالسی: 93 ح 678؛ مسند احمد 4/ 368؛ فضائل احمد: 85 ح 126 و 110 ح 162؛ اوائل ابن أبی عاصم: 30 ح 86؛ انساب الأشراف 2/ 8 ح 10؛ سنن کبری 6/ 206؛ تاریخ طبری 2/ 310؛ مناقب ابن مغازلی: 14 ح 18؛ معجم بغوی: 418؛ ترجمة الإمام علی من تاریخ دمشق 1/ 78 و 79 ح 110 و 111؛ تهذیب الکمال 13/ 449؛ مناقب خوارزمی: 56 ح 22؛ معجم کبیر طبرانی 5/ 176 ح 5002.</ref> | *زید بن ارقم میگوید: نخستین کسی که با رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم نماز گزارد، علی [علیهالسلام] بود. <ref>طبقات کبری 3/ 12 و 21؛ مسند طیالسی: 93 ح 678؛ مسند احمد 4/ 368؛ فضائل احمد: 85 ح 126 و 110 ح 162؛ اوائل ابن أبی عاصم: 30 ح 86؛ انساب الأشراف 2/ 8 ح 10؛ سنن کبری 6/ 206؛ تاریخ طبری 2/ 310؛ مناقب ابن مغازلی: 14 ح 18؛ معجم بغوی: 418؛ ترجمة الإمام علی من تاریخ دمشق 1/ 78 و 79 ح 110 و 111؛ تهذیب الکمال 13/ 449؛ مناقب خوارزمی: 56 ح 22؛ معجم کبیر طبرانی 5/ 176 ح 5002.</ref> | ||
=== اولین مومن === | ===اولین مومن=== | ||
* زید بن ارقم میگوید: نخستین کسی که به رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم ایمان آورد، علی بن ابیطالب [علیهالسلام] بود. <ref>مسند احمد 4/ 371؛ فضائل احمد 83 ح 122؛ سنن ترمذی 5/ 642 ح 3735؛ تاریخ طبری 2/ 310؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق 1/ 76 ح 103. | *زید بن ارقم میگوید: نخستین کسی که به رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم ایمان آورد، علی بن ابیطالب [علیهالسلام] بود. <ref>مسند احمد 4/ 371؛ فضائل احمد 83 ح 122؛ سنن ترمذی 5/ 642 ح 3735؛ تاریخ طبری 2/ 310؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق 1/ 76 ح 103. | ||
<br /></ref> | <br /></ref> | ||
===جزء سه مسلمان نماز جماعت خوان=== | ===جزء سه مسلمان نماز جماعت خوان=== | ||
* عفیف میگوید: در زمان جاهلیت به مکه آمدم و میهمان عباس بن عبدالمطلب شدم. چون خورشید برآمد و در آسمان بالا آمد، من در حالی که به کعبه مینگریستم، جوانی را دیدم که پیش آمد و به آسمان چشم دوخت و سپس بهطرف قبله ایستاد چیزی نگذشت که نوجوانی آمد و در سمت راست او ایستاد، باز چیزی نگذشت که زنی آمد و پشت سر آن دو ایستاد. پس آن جوان [نماز گزارد و] به رکوع رفت و آن نوجوان و زن نیز به رکوع رفتند. جوان سر از رکوع برداشت، آنان نیز سر از رکوع برداشتند. جوان به سجده رفت آنان نیز با او به سجده رفتند. [با شگفتی] به عباس گفتم: رخدادی بزرگ است؟! رو به من کرد و گفت: [آری] رخدادی بزرگ است! گفت: آیا این جوان را میشناسی؟ | *عفیف میگوید: در زمان جاهلیت به مکه آمدم و میهمان عباس بن عبدالمطلب شدم. چون خورشید برآمد و در آسمان بالا آمد، من در حالی که به کعبه مینگریستم، جوانی را دیدم که پیش آمد و به آسمان چشم دوخت و سپس بهطرف قبله ایستاد چیزی نگذشت که نوجوانی آمد و در سمت راست او ایستاد، باز چیزی نگذشت که زنی آمد و پشت سر آن دو ایستاد. پس آن جوان [نماز گزارد و] به رکوع رفت و آن نوجوان و زن نیز به رکوع رفتند. جوان سر از رکوع برداشت، آنان نیز سر از رکوع برداشتند. جوان به سجده رفت آنان نیز با او به سجده رفتند. [با شگفتی] به عباس گفتم: رخدادی بزرگ است؟! رو به من کرد و گفت: [آری] رخدادی بزرگ است! گفت: آیا این جوان را میشناسی؟ | ||
گفتم: نه. گفت: این محمّد فرزند عبد اللَّه فرزند عبدالمطلب، برادرزاده من است. | گفتم: نه. گفت: این محمّد فرزند عبد اللَّه فرزند عبدالمطلب، برادرزاده من است. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
· | · | ||
* رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی [علیهالسلام] فرمود: «تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی جز آن که پیغمبری پس از من نیست.» <ref>تاریخ الرّقه: ص 133 و ترجمه الامام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 320، ح 354.</ref> · | *رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی [علیهالسلام] فرمود: «تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی جز آن که پیغمبری پس از من نیست.» <ref>تاریخ الرّقه: ص 133 و ترجمه الامام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 320، ح 354.</ref> · | ||
* سعید بن مسیب میگوید: از ابراهیم بن سعد [بن ابی وقاص] شنیدم که از پدرش چنین شنیده است، پیغمبر صلّی اللَّه علیه [و آله] به علی فرمود: «آیا تو خشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی، جز پیغمبری». سعید بن مسیب میگوید: به این خبر اکتفا نکردم تا به نزد سعد [بن ابی وقاص] آمدم و گفتم: فرزندت از تو چیزی برای من گفته است. گفت: چه چیزی؟ آیا مرا سرزنش کرد؟ گفتم: نه، در این مورد نیست. | *سعید بن مسیب میگوید: از ابراهیم بن سعد [بن ابی وقاص] شنیدم که از پدرش چنین شنیده است، پیغمبر صلّی اللَّه علیه [و آله] به علی فرمود: «آیا تو خشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی، جز پیغمبری». سعید بن مسیب میگوید: به این خبر اکتفا نکردم تا به نزد سعد [بن ابی وقاص] آمدم و گفتم: فرزندت از تو چیزی برای من گفته است. گفت: چه چیزی؟ آیا مرا سرزنش کرد؟ گفتم: نه، در این مورد نیست. | ||
گفت: پس چه گفته، ای برادرزادهام؟ | گفت: پس چه گفته، ای برادرزادهام؟ | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
· | · | ||
* سعید بن مسیب میگوید: از عامر بن سعد شنیدم که از سعد [بن ابی وقاص] چنین خبر داد: «پیغمبر صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی [علیهالسلام] فرمود: «تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی جز آن که پیغمبری پس از من نخواهد بود». سعید [بن مسیب] میگوید: دوست داشتم این حدیث را از خود سعد به طور مستقیم بشنوم، نزد او آمدم و گفتم: این حدیثی که عامر از تو نقل میکند چیست؟ پس وی دو انگشتانش را در گوشش گذاشت و گفت: من خودم از رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] شنیدم و إلّا این دو گوش کر شود[3]. <ref>مصنّف عبد الرزاق: ج 11، ص 226، ح 20390؛ مسند احمد: ج 3، ص 114، ح 1532؛ فضائل احمد: ص 51، ح 79؛ کتاب السنه: ص 586، ح 1333 و 1342؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 522، ح 465 و ص 523، ح 468؛ موضح اوهام: ج 2، ص 464؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 309، ح 341 و 342.</ref> · سعید بن مسیب از قول سعد [بن ابی وقاص] میگوید: «رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی فرمود: «آیا تو خوشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی؟» پس [در نخستین واکنش به سخن پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و اله] گفت: خشنودم خشنودم پس دوباره که از ایشان پرسیدم دو بار فرمود: آری [خشنودم]. <ref>مسند طیالسی: ج 1، ص 29، ح 213؛ مسند حمیدی: ج 1، ص 38، ح 71؛ طبقات ابن سعد: ج 3، ص 24؛ مسند احمد: ج 1، ص 97، ح 1509 و ص 84، ح 1490 و ص 124، ح 1547؛ فضائل احمد: ص 52، ح 80؛ کتاب السنه: ص 588، ح 1345؛ معجم کبیر طبرانی: ج 1، ص 148، ح 333؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 501، ح 421 و ص 513، ح 437 و ص 533، ح 472؛ مسند ابی یعلی: ج 2، ص 57، ح 698 و ص 66، ح 709؛ مسند شاشی: ج 1، ص 195، ح 148؛ کامل ابن عدی: ج 5، ص 199؛ حلیة الاولیاء: ج 7، ص 195؛ موضح أوهام: ج 2، ص 246؛ تاریخ بغداد: ج 4، ص 204، ح 1890 و ج 9، ص 364، ح 4932.</ref> · پیغمبر صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی [علیهالسلام] فرمود: «آیا خشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی؟». <ref>مسند طیالسی: ج 1، ص 28، ح 205؛ مصنّف ابن ابی شیبه: ج 6، ص 369، ح 12؛ مسند احمد: ج 3، ص 95، ح 1505؛ صحیح بخاری: ج 6، ص 3، ح 6، صحیح مسلم: ج 4، ص 1871؛ سنن ابن ماجه: ج 1، ص 42، ح 115؛ مناقب کوفی: ص 535، ح 475؛ سنن کبری نسائی: ج 5، ص 44، ح 8142؛ مسند ابی یعلی: ج 2، ص 73، ح 718؛ مناقب خوارزمی: ص 139، ح 157.</ref> | *سعید بن مسیب میگوید: از عامر بن سعد شنیدم که از سعد [بن ابی وقاص] چنین خبر داد: «پیغمبر صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی [علیهالسلام] فرمود: «تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی جز آن که پیغمبری پس از من نخواهد بود». سعید [بن مسیب] میگوید: دوست داشتم این حدیث را از خود سعد به طور مستقیم بشنوم، نزد او آمدم و گفتم: این حدیثی که عامر از تو نقل میکند چیست؟ پس وی دو انگشتانش را در گوشش گذاشت و گفت: من خودم از رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] شنیدم و إلّا این دو گوش کر شود[3]. <ref>مصنّف عبد الرزاق: ج 11، ص 226، ح 20390؛ مسند احمد: ج 3، ص 114، ح 1532؛ فضائل احمد: ص 51، ح 79؛ کتاب السنه: ص 586، ح 1333 و 1342؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 522، ح 465 و ص 523، ح 468؛ موضح اوهام: ج 2، ص 464؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 309، ح 341 و 342.</ref> · سعید بن مسیب از قول سعد [بن ابی وقاص] میگوید: «رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی فرمود: «آیا تو خوشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی؟» پس [در نخستین واکنش به سخن پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و اله] گفت: خشنودم خشنودم پس دوباره که از ایشان پرسیدم دو بار فرمود: آری [خشنودم]. <ref>مسند طیالسی: ج 1، ص 29، ح 213؛ مسند حمیدی: ج 1، ص 38، ح 71؛ طبقات ابن سعد: ج 3، ص 24؛ مسند احمد: ج 1، ص 97، ح 1509 و ص 84، ح 1490 و ص 124، ح 1547؛ فضائل احمد: ص 52، ح 80؛ کتاب السنه: ص 588، ح 1345؛ معجم کبیر طبرانی: ج 1، ص 148، ح 333؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 501، ح 421 و ص 513، ح 437 و ص 533، ح 472؛ مسند ابی یعلی: ج 2، ص 57، ح 698 و ص 66، ح 709؛ مسند شاشی: ج 1، ص 195، ح 148؛ کامل ابن عدی: ج 5، ص 199؛ حلیة الاولیاء: ج 7، ص 195؛ موضح أوهام: ج 2، ص 246؛ تاریخ بغداد: ج 4، ص 204، ح 1890 و ج 9، ص 364، ح 4932.</ref> · پیغمبر صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی [علیهالسلام] فرمود: «آیا خشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی؟». <ref>مسند طیالسی: ج 1، ص 28، ح 205؛ مصنّف ابن ابی شیبه: ج 6، ص 369، ح 12؛ مسند احمد: ج 3، ص 95، ح 1505؛ صحیح بخاری: ج 6، ص 3، ح 6، صحیح مسلم: ج 4، ص 1871؛ سنن ابن ماجه: ج 1، ص 42، ح 115؛ مناقب کوفی: ص 535، ح 475؛ سنن کبری نسائی: ج 5، ص 44، ح 8142؛ مسند ابی یعلی: ج 2، ص 73، ح 718؛ مناقب خوارزمی: ص 139، ح 157.</ref> | ||
* معاویه به سعد بن ابیوقاص گفت: چه چیز تو را از دشنام دادن به علی بن ابیطالب بازمیدارد؟ | *معاویه به سعد بن ابیوقاص گفت: چه چیز تو را از دشنام دادن به علی بن ابیطالب بازمیدارد؟ | ||
سعد گفت: تا زمانی که سه چیز را به یاد میآورم، او را دشنام نمیدهم، آن سه چیز را رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم در باره او فرمود که اگر یکی از آنها در باره من میبود از شتران سرخموی نزد من محبوبتر بود. | سعد گفت: تا زمانی که سه چیز را به یاد میآورم، او را دشنام نمیدهم، آن سه چیز را رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم در باره او فرمود که اگر یکی از آنها در باره من میبود از شتران سرخموی نزد من محبوبتر بود. | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
· | · | ||
* نسائی با سند آورده است: پیامبر صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم علی بن ابیطالب را در جنگ تبوک جانشین خود [در مدینه] قرار داد. [علی علیهالسلام] گفت: ای رسول خدا، آیا مرا در میان زنان و کودکان وامینهید؟ حضرت فرمود: «آیا خشنود نیستی تو برای من به منزله هارون برای موسی باشی جز آن که پیغمبری پس از من نخواهد بود؟». <ref>مسند طیالسی: ص 29، ح 209؛ مصنّف ابن ابی شیبه: ج 6، ص 369، ح 32065؛ مسند احمد: ج 3، ص 146، ح 1583؛ صحیح بخاری: ج 6، ص 3، ح 3؛ صحیح مسلم: ج 4، ص 31، ح 2204؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 513، ح 438 و ج 2، ص 569، ح 1103؛ مسند ابو یعلی: ج 1، ص 285، ح 344؛ صحیح ابن حبّان: ج 15، ص 370، ح 6927؛ مشکل الآثار طحاوی: ج 2، ص 213، ح 1903؛ سنن بیهقی: ج 9، ص 40؛ تاریخ بغداد: ج 11، ص 422؛ مناقب ابن مغازلی: ص 31، ح 48، و ص 183، ح 219؛ شرح السنة بغوی: ج 14، ص 113، ح 3907؛ مناقب خوارزمی: ص 157، ح 187.</ref> · | *نسائی با سند آورده است: پیامبر صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم علی بن ابیطالب را در جنگ تبوک جانشین خود [در مدینه] قرار داد. [علی علیهالسلام] گفت: ای رسول خدا، آیا مرا در میان زنان و کودکان وامینهید؟ حضرت فرمود: «آیا خشنود نیستی تو برای من به منزله هارون برای موسی باشی جز آن که پیغمبری پس از من نخواهد بود؟». <ref>مسند طیالسی: ص 29، ح 209؛ مصنّف ابن ابی شیبه: ج 6، ص 369، ح 32065؛ مسند احمد: ج 3، ص 146، ح 1583؛ صحیح بخاری: ج 6، ص 3، ح 3؛ صحیح مسلم: ج 4، ص 31، ح 2204؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 513، ح 438 و ج 2، ص 569، ح 1103؛ مسند ابو یعلی: ج 1، ص 285، ح 344؛ صحیح ابن حبّان: ج 15، ص 370، ح 6927؛ مشکل الآثار طحاوی: ج 2، ص 213، ح 1903؛ سنن بیهقی: ج 9، ص 40؛ تاریخ بغداد: ج 11، ص 422؛ مناقب ابن مغازلی: ص 31، ح 48، و ص 183، ح 219؛ شرح السنة بغوی: ج 14، ص 113، ح 3907؛ مناقب خوارزمی: ص 157، ح 187.</ref> · | ||
* نسائی با سندی دیگر نقل کرده است، رسول خدا صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی [علیهالسلام] در جنگ تبوک میفرماید: «تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی جز آن که پیغمبری پس از من نیست». <ref>کتاب السنه: ص 587، ح 1339؛ مسند بزّار: ج 4، ص 38، ح 1200؛ علل الحدیث رازی: ج 2، ص 389، ح 2680؛ تاریخ بغداد: ج 8، ص 53.</ref> · | *نسائی با سندی دیگر نقل کرده است، رسول خدا صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی [علیهالسلام] در جنگ تبوک میفرماید: «تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی جز آن که پیغمبری پس از من نیست». <ref>کتاب السنه: ص 587، ح 1339؛ مسند بزّار: ج 4، ص 38، ح 1200؛ علل الحدیث رازی: ج 2، ص 389، ح 2680؛ تاریخ بغداد: ج 8، ص 53.</ref> · | ||
* نسائی با سندی دیگر نقل کرده است: پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم رهسپار جنگ تبوک بودند علی با پیامبر صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم بود تا نوبت به خداحافظی رسید. علی شکوه کرد و گفت: آیا مرا با باقیماندگان وامینهید؟ پیغمبر صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم فرمود: «آیا خشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی جز در امر نبوت؟». <ref>مسند احمد: ج 3، ص 66، ح 1463؛ فضائل احمد: ح 28؛ کتاب السنه: ص 587، ح 1340؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 535، ح 473؛ مناقب ابن مغازلی: ص 36، ح 55؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 352، ح 386 و 387 و ص 355، ح 391 و 392؛ فرائد السمطین: ج 1، ص 126.</ref> | *نسائی با سندی دیگر نقل کرده است: پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم رهسپار جنگ تبوک بودند علی با پیامبر صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم بود تا نوبت به خداحافظی رسید. علی شکوه کرد و گفت: آیا مرا با باقیماندگان وامینهید؟ پیغمبر صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم فرمود: «آیا خشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی جز در امر نبوت؟». <ref>مسند احمد: ج 3، ص 66، ح 1463؛ فضائل احمد: ح 28؛ کتاب السنه: ص 587، ح 1340؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 535، ح 473؛ مناقب ابن مغازلی: ص 36، ح 55؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 352، ح 386 و 387 و ص 355، ح 391 و 392؛ فرائد السمطین: ج 1، ص 126.</ref> | ||
* نسائی نقل کرده است: رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم برای جنگ تبوک [از مدینه] بیرون رفتند و علی [علیهالسلام] را جانشین خود قرار دادند. پس علی [علیهالسلام] به حضرت فرمود: آیا من را وامینهی حضرت به ایشان فرمود: «آیا خشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی جز آن که پس از من پیغمبری نخواهد بود؟». <ref>مسند احمد: ج 3، ص 155، ح 1600؛ تاریخ کبیر بخاری: ج 3، ص 48/ 179؛ کتاب السنه: ص 586، ح 1334؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 538، ح 475؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 307- 308، ح 337- 338، و ص 334، ح 366 و ص 343، ح 377.</ref> | *نسائی نقل کرده است: رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم برای جنگ تبوک [از مدینه] بیرون رفتند و علی [علیهالسلام] را جانشین خود قرار دادند. پس علی [علیهالسلام] به حضرت فرمود: آیا من را وامینهی حضرت به ایشان فرمود: «آیا خشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی جز آن که پس از من پیغمبری نخواهد بود؟». <ref>مسند احمد: ج 3، ص 155، ح 1600؛ تاریخ کبیر بخاری: ج 3، ص 48/ 179؛ کتاب السنه: ص 586، ح 1334؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 538، ح 475؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 307- 308، ح 337- 338، و ص 334، ح 366 و ص 343، ح 377.</ref> | ||
* نسائی نقل میکند: پیغمبر صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی فرمود: «تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی». <ref>طبقات ابن سعد: ج 3، ص 24؛ کتاب السنه: ص 595، ح 1384 و ص 596، ح 1385؛ مناقب کوفی: ج 2، ص 4622، ح 961.</ref> · سعد بن مالک میگوید: رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم بر شتر گوشبریده خود سوار شدند و آهنگ جنگ کردند و علی را جانشین خود قرار داد. علی آمد و رکاب شتر را گرفت و گفت: ای رسول خدا، قریش گمان میکنند شما من را جا گذاشتید، چون [همراهی] من را گران یافتهاید و همراهیام را نمیپسندید و گریان شد. پس رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم در میان مردم چنین بانگ برآوردند: «هیچ کسی از شما نیست جز آن که خواصی برای اوست [و علی علیهالسلام از خواص من است]. ای فرزند ابوطالب، آیا خشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی جز آن که پس از من پیغمبری نخواهد بود؟». <ref>مصنف ابن ابی شیبه: ج 6، ص 369، ح 15( 32069)؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 538، ح 489؛ معجم کبیر طبرانی: ج 1، ص 148، ح 334؛ ترجمه الإمام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 356، ح 393 و ص 357، ح 394 و ص 358، ح 396- 397.</ref> · نسائی آن را از اسماء دختر عمیس نقل میکند: رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی [علیهالسلام] فرمود: «تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی جز آن که پس از من پیغمبری نیست». <ref>مصنّف ابن ابی شیبه: ج 6، ص 369، ح 13( 32067)؛ مسند احمد: ج 6، ص 369 و 438؛ فضائل احمد: ص 95، ح 142؛ کتاب السنه: ص 588، ح 1346؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 540، ح 479 و 480؛ سنن کبری نسائی: ج 5، ص 44، ح 8143؛ معجم کبیر طبرانی: ج 24، ص 146- 147، ح 384- 389؛ تاریخ بغداد: ج 12، ص 323 و ج 3، ص 406؛ استیعاب: ج 3، ص 1097. | *نسائی نقل میکند: پیغمبر صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی فرمود: «تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی». <ref>طبقات ابن سعد: ج 3، ص 24؛ کتاب السنه: ص 595، ح 1384 و ص 596، ح 1385؛ مناقب کوفی: ج 2، ص 4622، ح 961.</ref> · سعد بن مالک میگوید: رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم بر شتر گوشبریده خود سوار شدند و آهنگ جنگ کردند و علی را جانشین خود قرار داد. علی آمد و رکاب شتر را گرفت و گفت: ای رسول خدا، قریش گمان میکنند شما من را جا گذاشتید، چون [همراهی] من را گران یافتهاید و همراهیام را نمیپسندید و گریان شد. پس رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم در میان مردم چنین بانگ برآوردند: «هیچ کسی از شما نیست جز آن که خواصی برای اوست [و علی علیهالسلام از خواص من است]. ای فرزند ابوطالب، آیا خشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی جز آن که پس از من پیغمبری نخواهد بود؟». <ref>مصنف ابن ابی شیبه: ج 6، ص 369، ح 15( 32069)؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 538، ح 489؛ معجم کبیر طبرانی: ج 1، ص 148، ح 334؛ ترجمه الإمام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 356، ح 393 و ص 357، ح 394 و ص 358، ح 396- 397.</ref> · نسائی آن را از اسماء دختر عمیس نقل میکند: رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی [علیهالسلام] فرمود: «تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی جز آن که پس از من پیغمبری نیست». <ref>مصنّف ابن ابی شیبه: ج 6، ص 369، ح 13( 32067)؛ مسند احمد: ج 6، ص 369 و 438؛ فضائل احمد: ص 95، ح 142؛ کتاب السنه: ص 588، ح 1346؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 540، ح 479 و 480؛ سنن کبری نسائی: ج 5، ص 44، ح 8143؛ معجم کبیر طبرانی: ج 24، ص 146- 147، ح 384- 389؛ تاریخ بغداد: ج 12، ص 323 و ج 3، ص 406؛ استیعاب: ج 3، ص 1097. | ||
</ref> · نسائی با سندی دیگر از اسماء دختر عمیس نقل میکند: از رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم شنیدم که فرمود: «ای علی، تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی جز آن که پس از من پیغمبری نخواهد بود.» <ref>تاریخ الثقات عجلی: ص 522، ح 2106؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 502، ح 422؛ معجم شیوخ: ج 1، ص 252، ح 1008؛ تاریخ بغداد: ج 10، ص 43؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 386، ح 448 و ص 387، ح 449؛ تهذیب الکمال: ج 35، ص 363.</ref> | </ref> · نسائی با سندی دیگر از اسماء دختر عمیس نقل میکند: از رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم شنیدم که فرمود: «ای علی، تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی جز آن که پس از من پیغمبری نخواهد بود.» <ref>تاریخ الثقات عجلی: ص 522، ح 2106؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 502، ح 422؛ معجم شیوخ: ج 1، ص 252، ح 1008؛ تاریخ بغداد: ج 10، ص 43؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 386، ح 448 و ص 387، ح 449؛ تهذیب الکمال: ج 35، ص 363.</ref> | ||
* از اسماء دختر عمیس نقل شده است که رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی میفرماید: «تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی جز آن که پس از من پیغمبری نخواهد بود». <ref>فضائل احمد: ص 146، ح 213؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 529، ح 463 و ص 530، ح 464؛ معجم کبیر طبرانی: ج 24، ص 146، ح 384؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 386، ح 447.</ref> | *از اسماء دختر عمیس نقل شده است که رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم به علی میفرماید: «تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی جز آن که پس از من پیغمبری نخواهد بود». <ref>فضائل احمد: ص 146، ح 213؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 529، ح 463 و ص 530، ح 464؛ معجم کبیر طبرانی: ج 24، ص 146، ح 384؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 1، ص 386، ح 447.</ref> | ||
===برادر و وزیر و جانشین پیامبر [ص]=== | ===برادر و وزیر و جانشین پیامبر [ص]=== | ||
خط ۲۶۰: | خط ۲۶۰: | ||
ویژگیهای امیرمؤمنان علی بن ابیطالب علیهالسلام: ترجمه و تحقیق «خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، ترجمه فارسی، صص23 تا 129 | ویژگیهای امیرمؤمنان علی بن ابیطالب علیهالسلام: ترجمه و تحقیق «خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، ترجمه فارسی، صص23 تا 129 | ||
<br /> | <br /> | ||
[[رده: مقالات]] | |||
[[رده: امیرالمومنین ع]] |