۸۸٬۱۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'عباسيان' به 'عباسیان') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
به رغم حمايت هاى بنىهاشم و بنى عبدالمطلب از پيامبر (ص) چه در دوره حضور در مكه و چه پس از هجرت به [[مدينه]]، پيامبر (ص) هيچ گاه امتيازى خاص براى بنىهاشم از آن جهت كه از قبيله و نزديكان او هستند قائل نشد. اين در حالى است كه بسيارى از منابع [[اهل سنّت]] بر احاديثى منسوب به پيامبر تأكيد كردهاند كه در آنها تلاش شده بنىهاشم و بنىعبدالمطلب به عنوان بهترين عرب و حتى بهترين انسانها معرفى شوند. <ref> شرح نهج البلاغه، ج 19، ص 210؛ الدرالمنثور، ج 4، ص 328 ـ 330؛ القول الجازم، ص 153</ref> | به رغم حمايت هاى بنىهاشم و بنى عبدالمطلب از پيامبر (ص) چه در دوره حضور در مكه و چه پس از هجرت به [[مدينه]]، پيامبر (ص) هيچ گاه امتيازى خاص براى بنىهاشم از آن جهت كه از قبيله و نزديكان او هستند قائل نشد. اين در حالى است كه بسيارى از منابع [[اهل سنّت]] بر احاديثى منسوب به پيامبر تأكيد كردهاند كه در آنها تلاش شده بنىهاشم و بنىعبدالمطلب به عنوان بهترين عرب و حتى بهترين انسانها معرفى شوند. <ref> شرح نهج البلاغه، ج 19، ص 210؛ الدرالمنثور، ج 4، ص 328 ـ 330؛ القول الجازم، ص 153</ref> | ||
اما با توجه به آن كه اين احاديث عموماً در دوره [[حکومت بنى عباس]] نقل شده ممكن است در حمايت از [[ | اما با توجه به آن كه اين احاديث عموماً در دوره [[حکومت بنى عباس]] نقل شده ممكن است در حمايت از [[عباسیان]] حاكم نقل شده باشد، از اين رو بايد عكسالعمل هاى پيامبر (ص) در برابر برخى از افراد بنىهاشم را از منظر احترام آن حضرت به مؤمنان هاشمى و ياوران خود دانست. | ||
حرام شدن [[زكات]]<ref>ر.ک:مقاله زکات</ref> بر بنىهاشم <ref> الخصال، ج 1، ص 62؛ قرب الاسناد، ص 23؛ تفسير قرطبى، ج 8، ص 121</ref> و اختصاص يافتن فىء و [[خمس]]<ref>ر.ک:مقاله خمس</ref> به آنان از احكام ويژه اين تيره است <ref> جامعالبيان، مج 6، ج 10، ص 8؛ المغنى، ج 2، ص 714؛ المحلى، ج 7، ص 327</ref> كه اعتبار آنان را در نزد خداوند نيز آشكار مىكند. | حرام شدن [[زكات]]<ref>ر.ک:مقاله زکات</ref> بر بنىهاشم <ref> الخصال، ج 1، ص 62؛ قرب الاسناد، ص 23؛ تفسير قرطبى، ج 8، ص 121</ref> و اختصاص يافتن فىء و [[خمس]]<ref>ر.ک:مقاله خمس</ref> به آنان از احكام ويژه اين تيره است <ref> جامعالبيان، مج 6، ج 10، ص 8؛ المغنى، ج 2، ص 714؛ المحلى، ج 7، ص 327</ref> كه اعتبار آنان را در نزد خداوند نيز آشكار مىكند. |